پاسخ عباس عبدی به نقد رئیس دانشگاه صداوسیما

عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی، در کانال تلگرامی خود نوشت:

🔹رشته توییت زیر را آقای دکتر شهاب اسفندیاری رییس دانشگاه صدا و سیما علیه بنده منتشر کردند. چون مدتهاست که در توییتر نمی‌نویسم پاسخی هم ندادم تا این که دوستی آن را در یک گروه تلگرامی معتبر منتشر کرد و پاسخ کوتاهی را هم من در همانجا منتشر کردم.

رشته توییت آقای اسفندیاری:


▪️پنج ماه پیش آقای عبدی در گفت‌و‌گویی فرمودند «چیزی به نام مردم دیگر در این حکومت وجود خارجی ندارد».
‏اکنون که در جنگ ۱۲ روزه تجلی تام و تمامِ مردم آشکار شد و ایستادگی و همبستگی ملت توطئه‌ی دشمن برای براندازی و فروپاشی را ناکام گذاشت، آیا ایشان در تحلیل‌ خود تجدید نظر کرده‌اند؟
پاسخ متأسفانه منفی است. ایشان بدون هیچ توضیح و تصحیحی هم‌چنان مشغول برشمردن «معضلات نظام سیاسی ایران» و نیز حملات بی‌امان به صدا و سیما هستند. آیا نظرسنجی‌های مختلف حاکی از بی‌اعتمادی و نارضایتی مردم از عملکرد صدا و سیما در جنگ ۱۲ روزه است؟
دقیقاً برعکس. ایشان که دسترسی به نظرسنجی‌ دستگاه‌های مختلف دارند حتماً می‌دانند که در همه‌ی آنها میزان پیگیری اخبار از صدا و سیما، میزان اعتماد به اخبار و میزان رضایت از عملکرد رسانه‌ی ملی افزایش قابل توجهی داشته. پس این «عملکرد فاجعه‌بار» که از آن یاد می‌کنند دقیقاً چیست؟
هم‌فکران ایشان هم که مکرر در برنامه‌ها حضور دارند و گاهی با سخنان سخیف مایه‌ی آبروریزی فراهم می‌کنند. پس مشکل چیست که بلافاصله پس از حملات موشکی نتانیاهو حملات داخلی به صدا و سیما اوج گرفته؟ آیا اخلاقی است که وسط جنگ تسویه حساب جناحی و یا «فتح سنگر به سنگر قدرت» دنبال شود؟
آیا «عملکرد فاجعه‌بار»ی که می‌گویند این است که کارکنانی دلیر و شریف زیر حمله‌ی پهپادها و جنگنده‌های اسرائیل اجازه ندادند آنتن رسانه‌ی ملی خاموش شود؟ هیچ نپرسیدند با وجود بمباران جام‌جم چگونه فرآیند اطلاع‌رسانی و پخش ۲۰ شبکه ملی و ۳۰ شبکه استانی در جنگ تعطیل نشد؟
آقای عبدی با توجه به سوابق امنیتی خود حتما می‌دانند که اهمیت حفظ و تداوم پخش اخبار و برنامه‌های سازمان رسانه‌ای هر کشور در شرایط جنگی، خصوصا پس از حملات موشکی بی‌سابقه و مستقیم به ساختمان مرکزی رسانه ملی، کمتر از حفظ توان آفندی نیروهای مسلح پس از حملات اولیه‌ی دشمن نیست.
این که با در نظر گرفتن ملاحظات ملی و اخلاقی چگونه بر خود روا می‌دارند که در روزهایی که هنوز رد خون شهدای سازمان در ساختمان شیشه‌ای بر زمین است، صبح و شام در رسانه‌های مختلف به حملاتی غیرمنصفانه علیه رسانه‌ی ملی ادامه می‌دهند را ان شاءالله به تاریخ پاسخ خواهند داد.
‌ یک مشکل تاریخی برخی از اصلاح‌طلبان این است که مردم را «سر جهازی» خود می‌پندارند و خود را سخنگوی انحصاری مردم. ظاهراً قرار نبوده مردم بدون اذن آنها هنگام حمله‌ی دشمن اینگونه حماسی و شورانگیز در میدان دفاع از وطن حاضر شوند! آن هم بدون تغییر قانون اساسی و مجلس مؤسسان و رفراندوم!
آشفتگی‌های نظری و پریشان‌گویی‌ بخشی از جریان‌های سیاسی در قالب نامه‌نگاری‌ها و بیانیه‌های اخیر در واقع نشانه‌ی یک بحران وجودی است. همه‌ی تصوراتی که سال‌ها از «مردم» برمی‌ساختند ناگهان فروریخت. اکنون با این پرسش‌ اساسی مواجه شده‌اند که «پس ما چه‌کاره هستیم؟». پایان

‏عبدی:


🔘ظاهرا جناب اسفندیاری خودشان بریده و دوخته‌اند. اول مطلب مرا نقل کرده و بعد پیش فرض گرفته‌اند که به دلیل حضور مردم آن تحلیل غلط بوده و انتظار اصلاح دارند. درهمین گروه اغلب کسانی که ضد تجاوز اسراییل و آمریکا و نگران سرنوشت میهن و مردم خود هستند به همان میزان به این ساختار ‌و از همه آنها بدتر به صدا و سیما انتقاد دارند آیا اینها هم جزو نظام هستند؟ مثلا خود مرا هم اگر اجازه دهید حتما جزو همین مردم مخالف جنگ و تجاوز به حساب خود گذاشته‌اید؟ این خط به سود اسرائیل است تا به مردم ایران بگوید مخالفت با ما به منزله تأیید صدا و سیما و حکومت است. همان کاری که در ۸ تیر پارسال انجام شد و بعد از ظهر جمعه، خط تبلیغی مشارکت در انتخابات رای به نظام است را رفتند تا مردم نیایند و نامزد تندروها رای آورد که مشارکت ۴۰ درصد شد خوشبختانه در دور دوم با تمهیداتی جلوی انتشار این گزاره گرفته شد و مشارکت به ۵۰ درصد رسید هر چند هنوز خیلی‌ها مثل این استدلال فکر کردند و نیامدند رای دهند. این استدلال موجب می‌شود که خدای نکرده اگر بار دیگر این تجاوز رخ دهد برخی یا سکوت کنند و با تجاوز مقابله ننمایند و این به سود اهداف اسرائیل است. در حالت خوشبینانه شاید فکر می‌کنند دوگانه «یا با ما یا با اسرائیل» به نفع کشور و نظام است؟ در حالی که دربست به سود اسرائیل است. به نظرم سخنان امروز مقام رهبری در صدد اصلاح این گزاره غلط و خطرناک بود.

🔘درباره نظرسنجی، شما که نفوذ دارید لطفا همه آنها را منتشر کنید تا پاسخ مستند بدهم. اینطوری نمی‌شود که یک متغیر انتخابی و‌ موهوم بگویید و بخواهید دیگران چیزی را که حقیقت ندارد بپذیرند. اتفاقا صدا و سیما نقش مهمی در انحراف ذهنیت صحیح دارد فایل داده‌ها را بدهید تا بصورت دقیق به عنوان یک فرضیه برایتان ازمون و اثبات کنم. متأسفانه من روایت محور را قبول ندارم باید حقیقت‌محور بود.

🔘درباره زدن صدا و سیما هم در شأن تحلیل‌گر نیست که بخواهد احساسات کسی را تحریک کند تا حرف نزنند چون اگر اینگونه باشد الان در نقد جولانی هم باید روزه بگیریم چون اسرائیل به کاخ او حمله کرده. با همین منطق بود که دهان منتقدین علیه حکومت سوریه و سیاست‌های ایران در انجا بسته شد و آخر و عاقبتش آن شد که دانید و دانید.
🔘مسأله صدا و سیما روشن است یک فاجعه تمام عیار. حلقه اضعف از حلقات قدرت ملی است. رقیبش دو شبکه فرامرزی هستند و یک اقلیت بسیار کوچک آن را به بوق تبدیل کرده. هنگامی که گفتگوی این رسانه را با آقای شمخانی و اخبار جنگی آن را می‌بینیم همه چیز به دست بیننده می‌آید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا