اعتراض مقام دولت سیزدهم به انتقادات از عملکرد صداوسیما

سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم در یادداشتی در روزنامهی جامجم، وابسته به صداوسیما، نوشت:
بلافاصله بعد از حمله مستقیم اسرائیل به صداوسیما با ۱۱ موشک، موجی از هجمه یک جریان سیاسی در داخل کشور به رسانه ملی شروع شد.
عبدالعلیزاده، رئیس ستاد دکتر پزشکیان: باید صداوسیمای میلی را به صداوسیمای ملی تبدیل کنیم. این صداوسیما در اختیار افراد عقدهای قرار دارد و باید اینها را تغییر داد. [لینک]
صالحی وزیر ارشاد: بازنگری در شیوه اداره رسانهملی برای تداوم همبستگی اجتماعی ضروری است.
بیانیه میرحسین موسوی: در کوتاهمدت اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانهملی از کمترین توقعات است. [لینک]
بیانیه ۱۸۰ فعال اقتصادی: صداوسیما از کنترل محافل افراطی خارج و به نحوی متحول شود که مرجع رسانه به داخل کشور منتقل شود. [لینک]
در پشتیبانی از این جریان دهها روزنامه و خبرگزاری رسمی و صدها کانال و اکانت مجازی مأموریت یافتند این خط را برجسته و مطالبه علیه رسانهملی را تا بیبیسی و ایراناینترنشنال ادامه داده و بالا بیاورند.
امتداد خط حمله به رسانهملی از سوی یک جریان مشخص، ارکان رسانهای وابسته و عقبههای زنگزده آنان که قاعدتا باید بعد از یکسال امروز پاسخگوی سوءمدیریت و شکست ایده مرکزی مذاکره با آمریکا بهعنوان تنها راهحل ارائهشده و کشاندن کشور به جنگ تحمیلی و خسارات جبرانناپذیر آن باشند هیچ عجیب نیست. این هجمهها به رسانهملی بخشی از تلاشها برای فرار از سوءمدیریت و کمکردن فشار از روی عاملان وضع موجود و بانیان بیبرقی، دلار ۹۰ هزار تومانی، برنج ۳۵۰ هزار تومانی، فشار اقتصادی به مردم، افزایش نرخ بیکاری، رشد نمودار تورم و دهها نارسایی دیگر است. این جریان تلاش دارد کار ناتمام اسرائیل در خاموشکردن صدای روشنگری، مقاومت ملی و ایستادگی پای عزت و غیرت جامعه ایرانی را به پایان برساند.
یقینا نسبت به عملکرد رسانهملی مانند هر دستگاه دیگر انتقاداتی وارد است که باید در فرصت مناسب نسبت به اصلاح آن اقدام شود اما قابل توجه اینکه در همین ایام در اثناء جنگ و پس از آنکه چند مرکز معتبر افکارسنجی کشور مهمترین دغدغههای مردم را جمعآوری کردهاند نشان میدهد، اولا؛ رسانهملی مهمترین و معتبرترین مرجع خبری جامعه ایرانی بوده است و ثانیا؛ مطالباتی که این جریان خاص امروز در قالب بیانیه و مصاحبه به نام مردم مطرح میکند، اساسا هیچ جایگاهی در نظرات و مطالبات عمومی ندارد.
در تحلیل چرایی تلاش یک جریان خاص برای صحبت به جای مردم و انحراف افکار عمومی در طراحی حمله به صداوسیما در این شرایط و در حالیکه همین جریان هیچ انتقادی درخصوص ناترازی مدیریتی و نحوه اداره اجرایی کشور را برنمیتابد گفتنیهای زیادی وجود دارد اما یک خط داستان این است که: باید اولویتها جابهجا و زمین بازی عوض شود، افکار عمومی نباید درگیر دلایل افتادن ایران در تله جنگ و خسارات جبرانناپذیر آن باشد.
انتهای پیام