رمزگشایی از قیام عاشورا در کوشش‌های فکری ایرانیان | کتاب‌شناسی معاصر نهضت حسینی

علی نیلی، انصاف نیوز: قیام عاشورا به عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر هویتی شیعیان ۱۲ امامی، همواره‌ای بروز و ظهوری روشن در زندگی اجتماعی ایرانیان داشته که به فراخور ظرف زمان، جلوه‌ای‌ خاص یافته است. این گزارش نگاهی دارد به مهم‌ترین کتاب‌ها درباره آموزه‌های حسینی در تاریخ معاصر ایران.

اگر این روزها جلوه حماسی قیام عاشورا نقل محافل و هیات‌های مذهبی است، در دو دهه اخیر دفاع از حریم ولایت، دفاع از حرم یا دفاع از حجاب زنان جلوه هویتی نهضت حسینی بوده کما این‌که در دهه اول عمر جمهوری اسلامی، دشمن خارجی به «صدام یزید کافر» تبدیل و اتصال خون شهدای جنگ تحمیلی به خون شهدای کربلا، بارزترین جلوه اجتماعی سیاسی عاشورا شد.

به همین ترتیب، اگر در عصر جمهوری، بازخوانی مداحانه حادثه عاشورا رونق فزون‌تری داشته است، در دو دهه آخر عصر سلطنت، بازخوانی عقلی یا انقلابی آن حرکت مهم‌ترین دغدغه محافل مذهبی بود.

نگاهی به فهرست و تاریخ آثار وزین منتشر شده درباره قیام عاشورا، نشان می‌دهد کوشش‌های فکری نخبگان و اندیشمندان ایرانی در ابتدای دهه ۱۳۵۰ به قله رسید و چنان اثر پربسامدی بر جامعه ایران گذاشت که تا امروز، عاشورای ۱۴۰۴ هجری شمسی می‌توان ردش را گرفت. کوشش‌هایی که از کودتا آغاز شد…

به فاصله یک دهه پس از شکست قطعی نهضت ملی شدن صنعت نفت با کودتای امریکایی انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، لزوم بازخوانی انتقادی آن نهضت در میان نخبگان ایرانی نضج می‌گرفت. نهضت ملی شدن نفت تا مدت‌ها از یک پشتیبانی قوی مذهبی هم بهره می‌برد و خیلی‌ها معتقد بودند اساسا نقار میان دکتر مصدق و آیت‌الله کاشانی، موجب شکست نهضت و پیروزی کودتاچیان شده است.

یک دهه بعد، قیام به ظاهر شکست‌خورده ۱۵ خرداد، که عنصر هویت مذهبی پررنگی داشت، ره‌یافت‌ها به مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی را به ۳ شاخه مشخص تقسیم کرد؛ آنان که نقش کم‌رنگ‌تری برای مذهب قائل بودند عمدتا در جبهه ملی ماندگار شدند. آنان که مذهب را عامل موثری در مبارزه می‌دانستند به سازمان تازه تاسیس مجاهدین خلق پیوستند و گروه سوم که هم پایی در مذهب داشتند و هم پایی در ملی‌گرایی ایرانی، نهضت آزادی ایران را تاسیس کردند.

از آن‌جا که محمدرضا پهلوی نیز در تحلیل نهایی خود را شاه مملکت شیعی می‌خواند، هویت مذهبی در زیر پوست جامعه‌ای که به سرعت در حال رشد و مدرنیزاسیون بود، به حیات خود ادامه می‌داد.

از میانه دهه ۱۳۴۰، کوشش‌های فکری جدیدی برای ارائه تبیین‌های تازه قیام عاشورا و نهضت حسینی آغاز شد. این کوشش‌ها از ابتدای دهه ۱۳۵۰، به جدی‌ترین مباحث محافل مذهبی-سیاسی ایران تبدیل شد، مفاهیمی چون ایثار و شهادت را به متن جامعه آورد و در نهایت خود را به تمامی در ایران انقلابی جلوه‌گر ساخت.

برخی از مهم‌ترین این کوشش‌های فکری، در قالب این کتابها منتشر شد:

شهید جاوید

نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی در کتاب خود «شهید جاوید» استدلال کرده بود که امام حسین (ع) با هدف تشکیل حکومت قیام کرد و پس از مواجهه با سپاه حر و آگاهی از حوادث کوفه، مهاجرت به سرحدات اسلامی را پیشنهاد کرد و وقتی تشکیل حکومت و هجرت، ممکن نشد، کسی چون او تن به ذلت نمی‌داد اما شهادت برای امام مطلوب سوم بود.

شهید جاوید به قیام کربلا پرداخته بود اما تنها بر محور اصلی بحث متمرکز مانده بود و به قول نویسنده، به جنبه‌های عاطفی قیام نپرداخته بود. در واقع، کتاب خالی از احساساتی بود که معمولا شیعیان هنگام مواجهه با نام و یاد امام سوم آن را بروز می‌دهند و از این جهت، منحصر به فرد تلقی می‌شد.

از سوی دیگر این استدلال که امام قصد شهادت نداشت و اگر نه، زنان و کودکان را با خود همراه نمی‌کرد، ادعایی تازه و ناشنیده بود که باز به نوبه خود، وجه عاطفی ماجرا را کم‌رنگ می‌کرد.

انتشار شهید جاوید سروصدای کم‌سابقه‌ای در حوزه علمیه قم، محافل مذهبی و جامعه دانشگاهی برپا کرد و واکنش‌های بسیار را برانگیخت که تا تفکیر نویسنده هم امتداد یافت؛ شهید جاوید قیام عاشورا را کاملا زمینی تحلیل کرده بود و از غیب و کشف و شهود در آن خبری نبود و بنابراین بسیاری علیه آن موضع گرفتند. گفته می‌شد در این کتاب علم امام و در نتیجه عصمت امام نفی شده است و نفی‌کننده علم و عصمت امام، از دین خارج است!

آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی، ردیه‌ای قطور بر کتاب «شهید جاوید» نوشت با عنوان «شهید آگاه» که عبارات تند و تعابیر تکفیرگونه داشت.

ایشان نوشته بود: «کتاب شهید جاوید با توجه یا با عدم توجه به کمک استثمار و سیاست‌های استعماری ضداسلامی شتافته و تلویحا نهضت‌های علما را که بدون نیروی نظامی و مالی انجام گرفته، محکوم و غیرعقلایی معرفی می‌کند» یا «گویی با این طرحی که در این کتاب ریخته می‌خواهد برای همیشه فگر مخالفت و مقاومت در برابر ستم و زور را از خیال مردم بیرن کند» و…

چندی بعد شایع شد که ساواک در انتشار و توزیع شهید جاوید دست داشته است تا به تضعیف امامت شیعه کمک کند!   

از سوی دیگر آیت‌الله حسن‌علی منتظری از نویسنده تجلیل کرد و اثرش را طبق اسلوب علمی و منطبق بر اصول عقلی خواند. آیت‌الله علی مشکینی، علامه محمدتقی جعفری و استاد احمد آرام از اثر صالحی نجف‌آبادی تجلیل کردند.

حماسه حسینی

شیخ مرتضی مطهری از روحانیون مدرن حوزه علمیه محسوب می‌شد و رویکردش به قیام عاشورا، برای جوانان جویای قرائت‌های جدید، جذابیت داشت به‌ویژه آن‌که او از نقد تندوتیز اجتماعی هم روی‌گردان نبود.

سلسله سخنرانی‌های آیت‌الله مطهری به مناسبت ایام محرم، سالانه جمعیت بیشتری به خود می‌دید؛ اگر در مجالسی به نقد بی‌محابای تحریفات عاشورا می‌پرداخت، در هیاتی دیگر به استدلال‌های شهید جاوید پاسخ علمی می‌داد و اگر در مجلس روضه‌ای بر وجه عاطفی قیام عاشورا تاکید می‌کرد، در نشستی دیگر به آموزه‌های اجتماعی و سیاسی قیام عاشورا می‌پرداخت.

جذابیت سخنان مطهری آن‌جا بود که «تحریف» قیام عاشورا را یک‌سر به اغراض دشمنان شیعه نسبت نمی‌داد و چه بسا برای «تمایل به اسطوره‌سازی» و «تحریک احساسات عوام به وسیله جعل» سهم بیشتری قائل بود.

ستون بحث آیت‌الله مطهری در «حماسه حسینی» و در نقد غیرمستقیم «شهید جاوید» این است که قیام عاشورا یک فلسفه بیشتر ندارد و آن احیای دین محمد صلی‌الله به وسیله امر به معروف و نهی از منکر است و همه امور دیگر، تشکیل حکومت یا شهادت فرع بر هدف نخست است.

آقای مطهری ذیل همین بحث، پای وظیفه دینی را به روی زمین می‌آورد و تاکید می‌کند گرچه امام حسین جان خود را بر سر امر به معروف و نهی از منکر گذاشت، اما این نسخه‌ای مختص امامان معصوم نیست و هر مسلمانی، به فراخور جایگاه و موقعیت، باید این وظیفه را (به عنوان مهم‌ترین عنصر ضامن زندگی سالم اجتماعی) به انجام برساند: «امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه عمومی است برای همه مردم و وظیفه خاصی است برای طبقه معینی که از حد عامه مردم بیرون است…»

 شهید مطهری هنگام تحلیل عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، به مساله فلسطین ورود کرد و آن را مساله اول جهان اسلام خواند.

حسین وارث آدم

اگر محافل مذهبی به بازخوانی قیام عاشورا پرداخته بودند و ارائه تفسیر و تبیین تازه‌ای از فلسفه نهضت حسینی را در دستور کار قرار داده بودند، چهره‌ای دانشگاهی چون علی شریعتی، نمی‌توانست و نمی‌خواست سکوت کند!

چنین بود که به قرائتی تازه از زیارت وارث دست زد و «حسین وارث آدم» را خلق کرد: «این مرد –حسین- در طول تاریخ آدم، وارث میراث بزرگی است که میراث آدم است و حسین وارث این عظیم‌ترین میراث تاریخ. از ابتدای تاریخ، تا همیشه، چیزی است که دست به دست می‌گردد، و به حسین می‌رسد، این میراث آدم است.»

این تبیینی انقلابی از جریانات تاریخ است؛ جریان حق و جریان زر و زور و تزویر در مقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند و دکتر شریعتی در آینه «ثار» یا «ابوذر»، در آینه «تشیع علوی، تشیع صفوی» یا «فاطمه فاطمه است»، به پرشورترین وجه ممکن، شیعه انقلابی را بازنمایی می‌کند.

شریعتی در آثار گوناگونش نهضت حسینی را احیاگر نسل بشر می‌خواند و خون حسین (ع) را سرچشمه جوشان آگاهی خلق‌های ستم‌دیده معرفی می‌کند. این‌جا نه حکومت اصالت دارد، نه امر به معروف؛ امامان شیعه اهل «مبارزه»‌اند، چه با «قیام» و چه با «قعود».

مبارزه پیروز

اگر دکتر شریعتی از قیام عاشورا شور مبارزه می‌گرفت، دکتر بهشتی بر لوازمی متمرکز می‌شد که وجودشان پیروزی در مبارزه را تضمین می‌کرد.

سیدمحمد حسینی بهشتی تشکیلاتی‌ترین دانش‌آموخته حوزه‌های علمیه بود و بنابراین می‌توانست در بیان تاریخ تحلیلی قیام عاشورا، از پیروزی نهضت حسینی رمز گشایی کند و به مخاطب خود نشان دهد «ناموس مبارزه در زندگی بشر وجود دارد» اما این مبارزه باید هدفمند باشد، مبارز باید مرد عمل باشد و برای مبارزه روش صحیح را انتخاب کند.

دکتر بهشتی همین‌جا به نقد جامعه ایران می‌پردازد و از بی‌توجهی به نوع مبارزه و لوازم آن انتقاد می‌کند: «برای ما بسیار جای تاسف است که به چشم خود دیده‌ایم و می‌بینیم مردمی از روی خلوص نیت و از روی علاقه و صمیمیت در راه هدفی بذل مال می‌کنند، بذل وقت می‌کنند، گاهی بذل جان می‌کنند اما بی‌راهه می‌روند و در راه نیستند.»

ایشان در سلسله سخنرانی‌هایی در مسجد هامبورگ نیز به تبیین عناصر نهضت حسینی می‌پردازد و ذیل عناوینی چون قیام برای اصلاح امت، درس عقیده و جهاد، قیام برای عدالت و آزادی و راه زینب نشان می‌دهد مبارزه حسین (ع) چگونه به پیروزترین مبارزه تاریخ تبدیل شد.

عاشورا در گذار به عصر سکولار

در آغاز دهه ۱۳۸۰، تلاش گروه‌های سیاسی برای مصادره عاشورا و نشاندن رقبا در جایگاه دشمنان امام حسین (ع) به کوشش‌های فکری تازه‌ای منجر شد که چند ویژگی داشت؛ وسعت مشربی داشت که اجازه نمی‌داد نام بزرگ نهضت حسینی به تفکر، گروه یا فرد خاصی تخصیص یابد، نیم‌نگاهی به نسل تازه آمده داشت که گرچه در فضای مذهبی پس از انقلاب ۵۷ زاده شده بود، اما لزوما پای‌بند ارزش‌های پدرانش نبود و دیگر این‌که حداقل به نسبت قیام عاشورا با عصر پسامدرن جهان سکولار می‌اندیشید.

«مبانی مشروعیت حکومت» از سیدهاشم آقاجری، «سرچشمه‌های استبداد در تاریخ اسلام» از محمد بسته‌نگار، «نگاهی هستی‌شناختی و از درون به واقعه کربلا» به قلم حبیب‌الله پیمان، «یادداشتی درباره فرهنگ عاشورا» از احمد صدرحاج سیدجوادی، «حسین بن علی (ع) و جلال‌الدین رومی» نوشته عبدالکریم سروش، «حکومت غاصب، قیام مشروع» از علی‌رضا علوی‌تبار، «حقوق مخالف سیاسی در جامعه دینی» اثر محسن کدیور، «فرهنگ عاشورا در عصر سکولار» به قلم مجید محمدی و «حسین بن علی (ع) قدیس و قهرمان اخلاقی» از مصطفی ملکیان محتوای این کتاب را تشکیل می‌دهد.‌

گفتنی است این آثار به کوشش «کانون رهپویان اندیشه» جمع‌آوری و منتشر شده است.

وارثان عاشورا

مرحوم علی صفایی حائری یکی از مشهورترین و موثرترین تولیدکنندگان ادبیات مذهبی در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۵۰ بود و کتاب‌ها و جزوات بی‌شماری با امضای «عین.صاد» نوشت.

مرحوم صفایی حائری بین سال‌های ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۷، سخنرانی‌های خود در ماه محرم را یادداشت‌نویسی کرد که در قالب کتاب حاضر منتشر شده است. جذابیت کتاب، به ویژه برای آن‌هایی است که با قلم نویسنده پیش از انقلاب آشنایی داشته‌اند و حالا اثری از او را می‌خوانند که پس از تجربه پیروزی انقلاب و تشکیل یک حکومت دینی شیعی، پدید آمده است.

اضطرار به حجت، حق و شبهه، احیای امر، وارثان عاشورا و اصحاب اباعبدالله عناوین کلی بحث‌های مرحوم عین.صاد در این کتاب است.

انقلاب عاشورا

از معدود تاریخ‌نگاری‌های تحلیلی پس از انقلاب اسلامی از نهضت حسینی و قیام عاشوراست که از ترسیم فضای سیاسی جهان اسلام آغاز می‌کند.

سیدعطاالله مهاجرانی با بهره‌گیری از منابع عربی، به بررسی ریشه‌های انقلاب عاشورا می‌پردازد، دگرگونی باورها و ارزش‌ها در جهان اسلام را نشان می‌دهد، ماهیت و مبانی ساختار سلطنت معاویه را بررسی می‌کند که سب علی (ع) را نتیجه می‌داد.

ولایت‌عهدی یزید، مرگ معاویه، طلایه انقلاب و انقلاب عاشورا فصل‌های بعدی کتاب مهاجرانی را تشکیل می‌دهند.

در فراز پایانی این اثر آمده است: «در زیارت عاشورا که آینه انقلاب عاشوراست، دوستداران و یاران حسین بن علی هر روز خط روشن خون او را در جان خود ترسیم می‌کنند که از کدام راه و چگونه بروند. می‌دانند انقلاب عاشورا به نقطه اوج دیگری می‌پیوندد و آن نقطه اوج، نقطه اوج کمال انسان نیز هست. مقام محمود اوست… این رشته خون تا انقلاب مهدی (عج) ادامه می‌یابد. کار کارستان انقلاب عاشورا هم همین بود؛ ساختن انسان…»

از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه

شاید عجیب باشد اما هشدار درباره زنگار گرفتن اهداف عالی قیام عاشورا و نهضت حسینی، چندان ساده و مسموع نیست و به مراتب بیش از پیش از انقلاب، خطر تکفیر و تسفیق گوینده‌اش می‌رود!

محمد اسفندیاری، شیعه‌پژوه و تاریخ نگار، این کتاب را ۴ فصل تدوین کرده است؛ فصل نخست و ذیل عنوان کلی «از عاشورای حسین» درباره: حماسه عاشورا، تراژدی عاشورا، اصل کدام است؟، نگاه عاطفی نگاه سیاسی، عاشورا نزاع کفر و دین، عاشورا نزاع عدل و ظلم، هدف‌کشی از قیام امام حسین، مقصد و مقصود امام حسین (ع) سخن می‌گوید.

در فصل دوم و ذیل عنوان کلی «تا عاشورای شیعه» بحث چنین پیش می‌رود: آفت گزافه‌گویی، هدف‌سازی از گریه، پدیده روضه‌خوانی، بدعت قمه‌زنی، ضرورت اصلاح، تاریخ قربانی فقه و کارنامه عاشورانگاری.

بخش سوم کتاب به هدف‌شناسی امام می‌پردازد و درباره تک تک موضوعات مورد اختلاف مانند علم به زمان شهادت، تفکیک هدف از برنامه، تفکیک هدف از نتیجه و… سخن می‌گوید.

فصل پایانی نیز به معرفی کتاب‌شناخت امام حسین (ع) می‌پردازد و بالغ بر ۱۰۰ کتاب فارسی و عربی مهم که در این زمینه تالیف شده را معرفی می‌کند.

«همه سخن این است که عاشورا نسخه اشک نیست، نسخه آزادگی است؛ نه این‌که نباید بر آن گریست، بلکه نباید فقط بر آن گریست. این نسخه بس است تا حیات هر ملت را دیگرگون کند و افسر آزادگی بر سر انسان نهد. در جامعه‌ای که امام حسین هست، آزادگی نیز هست و آن‌جا که حسین نیست، آزادی نیز نه. و البته منظور نه نام حسین، که راه حسین است…»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا