از انفجار بیخ گوش دفتر انصاف نیوز تا خرید لیوان فرانسوی | روزنوشت‌هایی از تحریریه

نگار فیض‌آبادی، انصاف نیوز: اولین حملات اسراییل به ایران از بامداد جمعه ۲۳ خرداد (حدود ۳/۲۰ دقیقه صبح) شروع شد. همان موقع در کانال تلگرامی انصاف نیوز خبرها منتشر شدند. یکی از اعضای تحلیلی انصاف همان ساعت‌های اولیه یادداشتی با عنوان «معنای حمله اسراییل» را نوشت. یکی دیگر از خبرنگاران انصاف به همکاران خود اطلاع داد برای تهیه گزارش میدانی حوالی کامرانیه با مشکل مواجه شده است.

همان روز مصاحبه‌ای با سردار کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس انجام شد و متن آن روی سایت قرار گرفت. یکی از همکاران برای گزارش میدانی رفته‌ است نماز جمعه. دیگری هم در راهپیمایی غدیر شرکت کرده و با تعدادی از مردم صحبت کرده است. چند ویدیو هم از تجمع مردم برای عید غدیر در میدان امام حسین تهیه و فیلم‌هایش در اینستاگرام انصاف منتشر شد.

شنبه، ۲۴ خرداد تعطیل رسمی بود و ارتباط همکاران به شکل آنلاین برقرار بود. خبرنگاران انصاف شب‌ها به شکل شیفتی خبرها را روی کانال تلگرام به روز می‌کنند. سردبیر متنی را در گروه تحریریه می‌گذارد و تاکید می‌کند اخبار باید طبق ملاحظاتی منتشر شوند و از خبرنگاران می‌خواهد از هر گونه شتاب‌زدگی و بازنشر اخباری که صحت آنها مشخص نیست، پرهیز کنند. نکته‌ی کلیدی این است: «انتشار کمی دیرتر، اما دقیق‌تر.»

صبح یکشنبه ۲۵ خرداد قبل از آنکه خبرنگاران به دفتر بیایند، چند دقیقه در جلسه‌ای آنلاین با هم صحبت می‌کنند تا برای جلسه‌ی عصر که مخصوص سوژه است آمادگی داشته باشند. یکی از خبرنگاران برای تهیه‌ی گزارش میدانی به بازار تهران می‌رود. ساعت ۱/۳۰ ظهر به دفتر می‌رسد و از همکاری دیگر می‌شنود که «کاش شیشه‌ها را چسب بزنیم.» تلویزیون روشن است و خبرنگاران درحالی‌که چشمشان به اخبار است، ناهار می‌خورند. همان موقع خانم همکار بعد از تلفنی می‌گوید به یکی از مناطق تهران حمله شده است و باید هر چه زودتر برود.

اعضای تحریریه بعد از خداحافظی با او، مشغول کار می‌شوند. حدود ساعت ۳/۳۰ دقیقه صدای انفجار همه را از صندلی‌هایشان بلند می‌کند. سردبیر با صدای بلند و محکم می‌گوید «نترسید تمام شد.» اموج انفجار به قدری زیاد بود که بخشی از شیشه‌ها را پخش زمین می‌کند. همه بهت‌زده و ترسیده‌اند. یکی از همکاران شیشه‌ها را جمع می‌کند.

چند دقیقه‌ی بعد مهدی شیرزاد، فعال سیاسی میانه‌رو، به دفتر انصاف نیوز می‌آید و چند دقیقه‌ای درباره‌ی الزامات گذر این وضعیت صحبت می‌کند. از خبرگزاری میزان هم برای مصاحبه می‌آیند و با سردبیر صحبت می‌کنند. همه‌ی اعضای تحریریه خوشحال هستند که همکار خانم زودتر از دفتر رفت؛ چون او در فاصله‌ی کمی از پنجره نشسته بود. همه می‌گویند «خدا رو شکر که زودتر رفت.»

دوشنبه ۲۶ خرداد، آقایی می‌آید تا پنجره را اندازه بگیرد. می‌گوید شیشه نیست و باید از کارخانه سفارش بدهد. حدود قیمت را ۱۲ میلیون اعلام می‌کند. تماس‌ها و پیام‌هایی از افراد آشنا و غیرآشنا به دفتر انصاف نیوز می‌رسد.

کسانی برای عکاسی از شرایط بحران و نوشتن گزارش‌های میدانی اعلام آمادگی می‌کنند اما سردبیر نمی‌پذیرد و اطلاعیه‌ای را در کانال انصاف منتشر می‌کند که طبق آن نیروی خارج از کادر رسمی پذیرفته نمی‌شود. بعضی‌ها هم با دفتر تماس می‌گیرند و شماره‌ی شخصی سردبیر را می‌خواهند اما تلفن انصاف همان چیزی است که در سایت منتشر شده است. قاعده در انصاف این است که شماره‌ی شخصی همکارانمان را به کسانی که نمی‌شناسیم نمی‌دهیم. از پرس تی وی هم برای بازدید از شرایط دفتر آمدند. یکی از همکاران با آقای کرباسچی و دیگری با آقای راغفر مصاحبه می‌کند.

سه شنبه ۲۷ خرداد، بوی بادمجان سرخ شده می‌آید. سردبیر مشغول آشپزی است و به یکی از همکاران می‌گوید یک دست لیوان فرانسوی خریده است. خانم می‌گوید «این یعنی زندگی جریان دارد.» هر دو می‌خندند. تعدادی از اعضای تحریریه با تاخیر به دفتر انصاف نیوز آمدند. جلسه‌ای برای سوژه‌یابی برگزار می‌شود؛ کوتاه اما مهم است تا برای روزهای بعدی برنامه‌ی مشخصی بچینند.

خبرنگاران مشغول هستند تا با بیمه و بنیاد شهید مصاحبه کنند تا ببینند خسارت‌های ناشی از حملات اسراییل به ایران چطور قرار است برای مردم جبران شود. برخی از مصاحبه‌شوندگان تلفن‌شان را جواب نمی‌دهند اما به‌هرحال کار کم‌وبیش پیش می‌رود. درطول روز صداهایی از انفجار به گوش می‌رسد. جمله‌ی شوخ‌طبعانه‌ی یکی از همکاران خانم که می‌گوید «قول بدیم اگه شهید شدیم عکس‌های زشت همدیگه رو جایی نذاریم» باعث می‌شود اعضای تحریریه لبخند تلخی بزنند…

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. درود و سلامت.
    یادداشتی زیبا بود…؛ آفرین.
    لطفا «روزنوشت‌هایی از تحریریه» ستونی ثابت و با آرشیو شود.
    لطفا نشان و نمادهای «این نوشته را پسندیدم و یا برایم مفید بود» و «به این نوشته چند ستاره می‌دهید» ،
    به پایان تمامی مطالب و پیام‌های سایت افزوده شود.
    با سپاس فراوان از زحمات بسیارتان.
    شاد باشید.

    ۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا