ساده‌سازی اخلاق

مهراب صادق‌نیا، جامعه‌شناس دین، در کانال تلگرامی خود نوشت: «دیروز در یک جلسه کاری، یکی از حاضران در ستایش اخلاق استاد خود می‌گفت: “او همیشه در سلام کردن به دیگران پیش‌قدم بود.” همان‌جا به ذهن‌ام رسید که: “این چه فضیلتی است آخر؟ پیش‌قدم شدن در سلام می‌تواند نشانه‌ی تواضع و فروتنی باشد، ولی شما چرا فکر می‌کنید تقدم در سلام می‌تواند فضیلت ماندگار استادتان باشد؟”

یاد یکی از همکاران‌م افتادم که هر از چندی، و وقتی که من سخت مشغول مطالعه و نوشتن هستم، در می‌زند و می‌گوید: “کاری نداشتم. فقط خواستم سلام کنم.” بعد که می‌رود من چند دقیقه باید فکر کنم تا سر نخ مطالعه به دستم بیاید.

امروز هم در جلسه‌ای دیگر، کسی در ستایش استادش که تازه درگذشته و البته انسان بسیار شریفی بود (خدا رحمت‌ش کند) می‌گفت: ” او بسیار متشرع بود؛ به گونه‌ای که اجازه نمی‌داد همسرش به بهانه‌ی آوردن اسباب پذیرایی، به جمع مردان وارد شده و با آن‌ها احوال‌پرسی کند.

خودش می‌رفت و مثلا چای را می‌گرفت و می‌آورد.” به راستی جامعه‌ی امروز برای این کارها، در مقایسه با رفتاری چون هم‌دلی کردن، گره‌گشایی از مشکلات دیگران، دفاع از حقوق‌شان، و تلاش برای کاهش رنج آن‌ها، تا چه اندازه اهمیت قائل است؟ این توصیف‌ها نشانه‌ی ساده‌سازی امر اخلاق در جامعه‌ی ماست.

در حالی که تصمیم‌های اخلاقی در جهان پیچیده‌ی امروز کاری بسیار دشوارند، هنوز برخی‌ها گمان می‌برند که می‌توانند با چند مثال پیش‌پا افتاده و چند نصیحت که بیشتر با جهان گذشته سازگارند، جامعه را به سمت زیستی اخلاقی‌تر راهنمایی کنند.

جهان امروز الگوهای اخلاقی‌اش را از میان کسانی بر می‌گزیند که بیش‌تر دستگیری و گره‌گشایی می‌کنند، نه کسانی که سیر و سلوک قدسی دارند.

سیر و سلوک معنوی افراد، گرچه بسیار خوب، دوست‌داشتنی، و پسندیده است، ولی امروزه معیارهای دیگری برای سرمشق‌های اخلاقی وجود دارد. امر اخلاق در روزگار ما وقتی ستایش‌برانگیز است که به کاهش رنج، معناداری زندگی، رهایی از ظلم و تبعیض، امنیت روانی، اعتماد عمومی، شادی و رضایت‌مندی از زندگی منجر شود.

سلام کردن خوب است و فضیلت، دعا کردن نیز، نمازشب خواندن نیز، رعایت حجاب نیز، و انگشتر عقیق به دست کردن هم؛ با این همه، جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم به اخلاق پیچیده‌تر نگاه می‌کند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. اول مشخص کنید معیار شما برای اخلاقی دانستن یک چیز یا اخلاقی تر ئانستن آن، چیست؟ اراده الهی یا پسند مردم؟
    ثانیا آیا انگیزه خوانی شما از تعریف و تحسین دیگری درباره استادش، اخلاقی است؟!
    ثالثا همدلی کردن و کمک به دیگران با متشرع بودن منافاتی ندارد که یکی را به نفع دیگری بی ارزش کنید!
    رابعا لطفا اگر میخواهید ژست روشنفکری بگیرید و مثل روشنفکران سکولار به دین و شریعت و بتازید، لباستان را عوض کنید. متشکرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا