دینداری چه کسانی جعلی است؟

بهروز مرادی، جامعهشناس دین، در کانال تلگرامی خود نوشت: «طبق آیات قرآن؛ ویژگیهای کسانی که دینداریشان جعلی است، عمدتاً از این قرار است:
۱. کسانی که دنیا و داشتنها و داراییها و بهرهمندیها و مقام و موقعیت دنیویشان آنان را به خود غَرّه و مغرور نمود و درنتیجه دین را به بازیچه و سرگرمی گرفتند (اعراف:۵۳_۵۱). اینان دین دارند، اما غرق در کبرند و از دین در مسیر بیهودگی ابزاری ساختهاند. توانایی فهم حقیقتِ دین را ندارند و در مورد دین دروغ میبافند. در نتیجه زندگیشان بیفرجام است.
۲. کسانی که بهظاهر دین دارند، اما به ایمان خویش لباس ظلم پوشاندهاند (انعام:۸۲). یعنی گاه ظالمان دیندارند، اما دینی که اجازهی ظلم میدهد یا آن نوع دینداری که علیرغم ادعای دینداری خود، حق دیگران را پایمال میسازد (ظلم میکند)، جعلیست.
۳. کسانی که کشتن فرزندان را میآرایند و آن را عملی مثبت جلوه میدهند، بر دین لباسی وارونه پوشاندهاند و دین را تباه و هلاک ساختهاند. همچنین اینان که رهبران دینی بهشمار میآیند، حلال خدا را حرام و نعمتهای خدا را ممنوع میکنند. این کارها تهمتی علیه خداوند مهربان است و چنین کسانی دینشان جعلیست. (انعام:۱۳۸_۱۳۷).
۴. کسانی که دین را دستخوش تفرقه میسازند و یعنی از دین ابزاری برای تفرقهافکنی میان گروههای مختلف مردم و رواداریِ تبعیض در جامعه و تبدیل مردم به خودی و غیرخودی میسازند و یکپارچگی اجتماعی را مختل میکنند. این افراد نیز داخل در دین جعلی و وارونه میباشند. (انعام:۱۵۹).
۵. دیندارانی که زشتکاریهای خود را به گردن خدا میاندازند و نادرستکاری خود را حکم خدا معرفی میکنند، دینشان جعلیست. اینان بیعدالتی و عملکرد مبتنی بر نامساواتگرایی و ستم خود را به عنوان عملی دینی به جامعه عرضه میکنند تا بیداد خود را مشروعیت ببخشند. دینی که اینان از آن سخن میگویند، جعلیست. (اعراف:۳۲_۲۸).
۶. نمازگزارانی که نماز خود را با سبکی برپا میدارند و داراییهای خود را برای سدکردن راه خدا خرج میکنند، نمیگذارند دین به تمامی برای خدا باشد و درستکاری و راستی تعلیم بدهد، دین از طریق اینان به انحراف میرود و وارونه و جعلی میشود. باید دین را از دست اینان رهایی بخشید و نجات داد (انفال:۴۰_۳۵).
۷. کسانی که رهبران و سران دینی خود را به جای خدا به اربابی گرفتند، درحالی که قرار بود طبق آموزههای دین حقیقی؛ تنها خدا را بندگی کنند. اینان خود را ارباب مردم قرار میدهند تا داراییهای مردم را بخورند و مانع از آن هستند که حق برپا باشد. مقابل خواست و ارادهی خدا ایستادهاند و راه خدا را سد کردهاند. قرآن دین اینان را جعلی میخواند و وعدهی عذابی دردناک به آنها میدهد. (توبه:۳۵_۳۰).
۸. کسانی که در روزگاری که تحت فشار قرار میگیرند، خدا را به کمک میخوانند، اما هنگامی که خدا آنان را از بحران نجات داد، دوباره به ستمکاری در زمین بازمیگردند. دین اینان نیز جعلیست. (یونس:۲۳_۲۲)
۹. پرستش اسمی و ظاهری و سوری و فرمالیستی، همان دینداری اسطورهای و سنتی و ناآگاهانه است و فاقد ارزش و نشاندهندهی داخلبودن در دین جعلی. در این دین خدا را بندگی نمیکنند، بلکه انسان در انقیاد و اطاعت انسانهای دیگر یا چیزهای دیگر است (یوسف:۴۰).
۱۰. کسانی که برای حل مصائب گروههای آسیبپذیر اجتماعی همچون یتیمان و نیازمندان تلاش نمیکنند، دینشان جعلیست، حتی اگر از نمازگزاران باشند (ماعون).
۱۱. کسانی که شخصیتی دوپاره دارند و علیرغم ادعای دینداری، ظاهر و باطنشان با هم متفاوت و حتی متضاد است، دینشان جعلیست. ریا میکنند تا منافعشان تأمین گردد. زبانشان را به دورویی میچرخانند تا مردم آنان را دینداری مؤمن بدانند، اما در خفا آن کار دیگر میکنند و حقها را پایمال میسازند (نساء:۱۴۶).
۱۲. رشوهخواران، حرامخواران و ستمکاران ازجمله کسانی هستند که مانع تحقق حق بر روی زمیناند. سران دینی که نسبت به این تباهیها واکنشی نشان نمیدهند و در مقابل ستم و حرامخواری سکوت پیشه میکنند و از دینداری آنها مسئولیت اجتماعی تولید نمیشود، دینشان جعلیست. آن دینداری که به دفاع از حق و نهی از ستم و ظلم منجر نشود، جعلیست (مائده:۶۳_۶۱).
۱۳. افراطکاری و زیادهروی دینداران نشاندهندهی خروج از راه اعتدال و علامت دنبالهروی آنها از هویوهوس است. چنین کسانی نمیتوانند از زشتی پرهیز بدهند، بلکه در حقپوشی و پایمالکردن حق با سایر حقپوشان همدست میشوند (مائده:۸۰_۷۶).
۱۴. کسانی که دیگران را به بندگی خود میکشانند و مجبور میسازند، مبتلا به بیماری کبرند و دینشان جعلیست (غافر: ۲۷_۲۶).
۱۵. دیندارانی که دیگران را بهزور به انجام چیزی مجبور و دین را به دیگران تحمیل میکنند و دینداریشان به رشد نمیانجامد، دینشان جعلیست. آنهایی که به سوی تاریکی فرامیخوانند و روشنایی را از زندگی میزدایند، داخل در دین جعلیاند (بقره:۲۵۷_۲۵۶).
۱۶. دین حقیقی یک محتواست که آدمی را به نیروی مهار و کنترل خویش (تقوا) از بندگی چیزهای اینجهانی رهایی میبخشد و به بندگی خدا درمیآورد. دینی که پیوستگیِ اسمیِ صرف است و به کردار نیک منجر نشود، جعلیست (نساء: ۱۲۵ و بقره:۱۳۵).
۱۷. دین دروغگویانِ حقناشناس جعلیست (زمر:۳).
۱۸. دینداری کسانی که به خود و به دیگران آسیب میرسانند، جعلیست، چون دین حقیقی سالمساز است و مایهی سلامتی و صلح با خود و دیگران است (زمر: ۱۵_۱۱).
۱۹. دینی که باعث پاکسازی درون، تعلیم فرد، جوشش حکمت در وجود و ورود به روشنایی معنویت و تولید امنیت درون و بیرون نشود، جعلیست (جمعه:۲).
۲۰. دینی که به آگاهی نینجامد و آدمی را دنبالهرو دیگران بکند و پیروانش را برای سالمسازی نظام اجتماعی و اقتصادی و کسبوکاری تعلیم ندهد، جعلیست (حدید:۲۵).
۲۱. دینی که دینداران را ویرانگرِ زمین و زمان و زندگی کند و در کار آبادی جهان نباشد، جعلیست (هود:۶۱ و قصص:۷۷).»
انتهای پیام
اولا دین با دینداری متفاوت است.ثانیا دینداری مراتب دارد و نمی توان گفت کسی که فرضا یک رذیلت اخلاقی دارد دینداریش جعلی است. دیداری ناقص و کامل و کامل تر داریم
تعریف شما از دین (دینداری) غیرجعلی، در واقع توصیه یک طرح کامل نامیسر است.
برداشت های شما غالبا خیلی کلی و مبهم است.
موفق باشین