یک ناسزا: علوم انسانی «غربی»

مهراب صادقنیا، جامعهشناس دین، در کانال تلگرامی خود نوشت: «اوضاع علوم انسانی در کشور مهندسیزدهی ما از جهات مختلف، تعریفی ندارد. بهشخصه نمیتوانم کسی را تشویق کنم که در رشتهی جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی، مردمشناسی، اقتصاد، مدیریت، یا فلسفه و الاهیات تحصیل کند.
اگر چه خودم بهشخصه از تحصیل در علوم اجتماعی راضیام و اگر به گذشته برگردم باز همین کار را خواهم کرد؛ ولی نمیتوانم توجیه معقولی برای تشویق دیگران به تحصیل در علوم انسانی ارائه دهم.
اگر چه چالش اصلی تحصیل در علوم انسانی به آیندهی شغلی بر میگردد و فارغالتحصیلان معمولا در این زمینه مشکل دارند؛ ولی افزون بر آن، شوربختانه، علوم انسانی سرمایهی اجتماعی کافی را ندارد. اساسا علوم انسانی و علوم انسانیخواندهها در این کشور جدی گرفته نمیشوند.
مسئولان و سازمانهای رسمی و تصمیمگیر به این علوم بدگماناند. این بدگمانی را میتوان از کلمهی “غربی” که گاه به آخرشان اضافه میکنند فهمید. “علوم انسانی غربی” یک ناسزای محدودکننده است. ناسزایی که میتوان به کمک آن هر یافتهی علمیای را به حاشیه راند. من نشنیدهام کسی علوم طبیعی مثل پزشکی یا مهندسی را با این قید تهدید کند.
نشنیدهام کسی بگوید “مهندسی غربی، یا “فیزیک غربی”؛ ولی شنیدهام که خیلیها میگویند “جامعهشناسی غربی”. همین توصیف مقیدکننده راه را برای عدهای باز میکند که بخواهند علوم انسانی را به قول خودشان اسلامی یا بومی کنند. منظورشان از این کلمات این است که میخواهند این علوم را رام و اهلی کنند و از زبان این علوم جوابی را بشنوند که دوست دارند یا پاسخی را که از قبل آماده کردهاند.
با این حال و به رغم این همه بیمهری، من خواندن(نه تحصیل کردن) علوم انسانی را یک ضرورت اجتماعی دانسته و آن را به همه توصیه میکنم. علوم انسانی را نباید در دانشگاه محدود کرد و گمان برد که جامعهشناسی و یا هرمنوتیک، و معرفتشناسی صرفا یک رفتار دانشگاهی است و کسانی به آنها نیاز دارند که در تلاشاند فرآوردههای علمی تولید کنند. خواندن علوم انسانی و اجتماعی نیاز هر شهروند و مصرفکنندهی علم و تکنولوژیست.
رخدادهای مهمی در جهان اتفاق میافتد که میزان معتنابهی از تحلیل و تفسیر را به همراه دارند. شهروندان در مقابل تحلیلهای ضد و نقیضی قرار میگیرند. آنها نیاز دارند که موقعیت خود را فهمیده، این تحلیلها را ارزیابی کرده، و از میانشان یکی را انتخاب کنند و یا تحلیل دیگری داشته باشند. علوم انسانی در این زمینه میتواند گرهگشا باشند.
همچنین، خواندن علوم انسانی تا اندازهی زیادی روحیه تساهل، تسامح، گریز از تعصب، تکفیر، و خشونت را در انسانها تقویت میکند؛ روحیهای که برای شکلگیری یک جامعهی بالغ و امن ضرورت دارد.»
انتهای پیام