رویکرد ایران تا حدی فراتر از تاکتیک است | عباس عبدی

شاید این تغییر اساسی، نگاهی هم به مسأله جانشینی دارد

عباس عبدی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی، با یورونیوز گفت‌وگویی کرده است که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:

یورونیوز: «با توجه به مجموعه‌ی اختلافات و بدبینی‌های موجود میان ایران و آمریکا، شما چقدر احتمال می‌دهید مذاکرات عراقچی-ویتکاف به توافق منتهی شود؟

واقعیت این است که کاربرد مفهوم احتمال برای پدیده‌های تکرارناپذیر حرف دقیقی نیست. اگر بگویم ۹۰ درصد احتمال می‌دهم ایران و آمریکا به توافق برسند، ولی توافقی حاصل نشود؛ می‌توانم بگویم این عدم توافق هم جزو همان ۱۰ درصد احتمال بوده است. یا برعکس. بنابراین ما فقط می‌توانیم بر اساس قرائن و شواهد نظری کلی بدهیم.

به نظر می‌آید تا این جای کار طرفین به این نتیجه رسیده‌اند که به نحوی با همدیگر تفاهم کنند؛ در حدی که هیچ کدام بازندۀ یا برندۀ مطلق نباشند. ایالات متحده و کشورهای منطقه به دلایلی از تقابل نظامی استقبال نمی‌کنند. ایران هم قطعا به دلایل روشن و مهمتری از چنین حالتی استقبال نمی‌کند.

همین که ایران عراقچی را به عنوان مسئول مذاکرات معین کرده که در قیاس با افراد غیرمرتبط با وزارت خارجه، مسئولیت‌پذیری بسیار بیشتری نسبت به تصمیمات حکومت در برابر جامعه دارد و ایالات متحده هم فردی مثل ویتکاف را تعیین کرده، قرائن مشخصی است که ارادۀ طرفین معطوف به حل مسئله است.

جلسۀ اول مذاکره هم که بسیار مهم است، فکر می‌کنم ارزیابی طرفین به اندازۀ کافی نشانۀ این بود که آنان می‌خواهند مسئله‌شان حل شود. اما در عین حال گارانتی‌‌‌ای در کار نیست. ما نمی‌دانیم قطعا چه اتفاقی می‌افتد. باید محتاط بود. عوامل زیادی ممکن است ماجرا را تخریب کنند.

آیا موافقت رهبر جمهوری اسلامی با این مذاکرات و سرمایه‌گذاری و حضور شرکت‌های آمریکایی در ایران، نشانه‌ی تغییر استراتژیک سیاست او در قبال آمریکا است یا صرفا تدبیری تاکتیکی برای عبور از دوران خطرناک ریاست جمهوری ترامپ است؟»

در واقع این مهم‌ترین سؤالی است که باید به آن پاسخ داد و من شخصا پاسخی قطعی برای آن ندارم اما تحلیل دارم. تحلیلم این است که اگر ایران بخواهد تاکتیکی وارد این قضیه شود، دیر یا زود قطعا بازنده خواهد بود.

ولی از یک جهت فکر می‌کنم اینکه بر خلاف گذشته پذیرفته‌اند که روابط اقتصادی خوبی میان ایران و آمریکا برقرار شود، معنایش این است که رویکرد ایران تا حدی فراتر از یک رویکرد تاکتیکی است. ضمن اینکه شاید ممکن است این تغییر اساسی، نگاهی هم به مسئلۀ جانشینی داشته باشد. اگر امام هم مسئلۀ جنگ را حل نکرده بود، جانشینانش به راحتی نمی‌توانستند آن مسئله را حل کنند. شاید از این زاویه هم بتوانیم به ماجرا نگاه کنیم.

آیا رای مردم ایران در انتخابات ۱۴۰۳ و ریاست جمهوری پزشکیان در اینکه نظام جمهوری اسلامی به مذاکره با دولت ترامپ تن دهد، تاثیر قابل توجهی داشته یا اینکه اگر کس دیگری هم رئیس‌جمهور می‌شد، الان شاهد چنین مذاکراتی می‌بودیم؟

البته من رای مردم را در این ماجرا موثر می‌دانم ولی مهم‌ترین دلیل را نفس اجازه دادن به پزشکیان برای حضور در انتخابات می‌دانم. تحلیل‌های مرا در گذشته حتما خوانده‌اید. به یورونیوز هم گفته‌ام. معتقدم همین که اجازه داده شد پزشکیان نامزد ریاست جمهوری شود و می‌دانستند به احتمال زیاد هم رای می‌آورد، نشانه روشنی از تغییر دست‌فرمان حکومت بود که البته انتخاب پزشکیان مورد تایید مردم هم قرار گرفت. 

اما اگر کس دیگری به غیر از پزشکیان می‌آمد، قطعا بعید بود که بتواند اعتماد اطرافیان یا حمایت مردم را به راحتی جلب کند یا خود او در داخل کادر اداری‌اش توانایی این کار را داشته باشد. فراموش نکنید که دولت قبل به اقرار آقای مخبر دوبار تا توافق جلو رفت ولی اختلافات داخلی خودشان مانع از ثمربخشی شد.

به نظرتان اگر این مذاکرات به توافق منتهی شود، روند خاتمه‌ی سیاست آمریکاستیزی در ایران آغاز می‌شود یا اینکه تاثیرات و دینامیسم سیاسی این توافق، کم‌وبیش در حد برجام خواهد بود؟

اینکه ماجرا را فقط به آمریکاستیزی ایران ربط دهیم، تا حدی غیرواقعی است. معتقدم ایالات متحده در منطقه نقش‌هایی را ایفا کرده و‌ همچنان می‌کند که موجب تشدید این وضعیت است. اگر در کشورهای عربی شدت این اعتراضات خیلی زیاد نیست، علتش این است که حکومت‌های این کشورها به ایالات متحده‌ وابستگی نسبی دارند. بنابراین مسئله اصلا یک‌طرفه نیست و دوطرفه است. 

اما به هر حال این دور باید در جایی شکسته شود. به نظرم کاهش آمریکاستیزی در سیاست حکومت ایران می‌تواند رخ دهد. اما اینکه با چه سرعتی حادث شود، بحث دیگری است.

طرفین در عمل باید ببینند که رفتارشان برای همدیگر منافع مشترکی دارد. گرچه هنوز فکر می‌کنم که با توجه به سیاست‌های منطقه‌ای ایالات متحده در قبال اسرائیل، همیشه این ظرفیت وجود دارد که آمریکا دچار تنش‌های منطقه‌ای شود. نه فقط با ایران بلکه با سایر کشورهای منطقه هم خواهد شد مگر این که در این زمینه تغییر رویه ملموسی دهد.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا