ردپای سوءمدیریت در راهآهن شمال ۲

روزنامهی مردم نو، رسانهی محلی زنجان، در متنی با عنوان «ردپای سوءمدیریت در راهآهن شمال ۲» نوشت:
قبل از ورود به راهآهن ایران از کارکنان آن تحقیق کردم که «آیا این کار امنیت شغلی دارد یا نه؟» ازاینرو به بخش کنترل ایستگاه راهآهن زنجان رفتم و با آقای «س» که آن زمان مسئول آنجا بودند ملاقات کردم. ایشان گفتند ما در راهآهن ایران کتابی به نام آییننامه و مقررات عمومی سیر و حرکت داریم که طبق قوانین به آن رجوع میکنیم و تا زمانی که به این کتاب رجوع میکنیم حادثهای رخ نخواهد داد.
برایناساس که راهآهن ایران امنیت شغلی بالایی دارد در آزمون ورودی شرکت کردم و پذیرفته شدم. سپس بهمدت چندین ماه در زنجان دورۀ آموزشی را سپری کردم، آنهم برای کتابهایی که خواندن آنها در خانه بهراحتی امکانپذیر بود. سپس برای شروع دورۀ کارآموزی دستگاه RC به ایستگاه زنجان اعزام شدم. در پایان نیز برای گذراندن دورۀ جواز راه آزاد به کرمان اعزام شدم. پس از اتمام مدت کارورزی من به ایستگاههای مختلفی در ناحیه راه آهن شمال ۲ اعزام شدم، اما در پایان به طور ثابت به ایستگاهی اعزام شدم به نام «کوهین».
این ایستگاه خطی غیرقانونی به نام «دپوشن» داشت که تا تاریخ ۵ آذرماه ۱۳۹۹ که این خط برچیده شد من اطلاعی نداشتم از اینکه این خط رسماً غیرقانونی است. وجود این ایستگاه همواره برای من نکتهای مبهم بود؛ زیرا در کروکی ایستگاه کوهین که توسط اداره کل راه آهن شمال ۲ ترسیم شده بود ردو نشانی از خط دپوشن نبود!
نکتۀ مهم اینجا بود که با اینکه خط دپوشن به خط اصلی متصل میشد، اما حصارکشی نشده بود و خصوصاً شبها برای سوزنبانها امنیتی نداشت از طرفی بارها مشکل ساز شده بود
از زمان ورود به راهآهن ایران بارها بهوضوح مشاهده کردهام که کمیسیون سوانح و مدیران علیالخصوص مدیر ارشد ناحیه از نفرات متصدی و سوزنبان بهعنوان سپر بلا استفاده میکنند؛ هرگونه کموکاستی را به آنها نسبت میدهند و به کتاب «مقررات عمومی سیر و حرکت» توجهی ندارند.
در تاریخ ۲۰ آبانماه ۱۳۹۹ برای تصدی امر ترافیک به ایستگاه سیاهچشمه رفتم و متوجه شدم یکی از همکاران متصدی ترافیک به دستور اداره بهعنوان سوزنبان اینجانب تعیین شده است؛ عملی که طبق مقررات عمومی سیر و حرکت در ایستگاهی که خط غیر علائمی دارد کاملاً غیرقانونی است و طبق بند 7_25، رئیس اداره باید درخصوص این قانونشکنی تلفنگرام مخابره کند (تلفنگرام پیامی است که افراد در راهآهن مخابره میکنند برای اجرای قوانین و امنیت).
پس از اطلاع به ادارۀ سیر و حرکت، اداره هیچ واکنشی نشان نداد. در تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۹۹ قطار مسافری در ایستگاه کوهین به خطا به خط غیرقانونی دپوشن وارد شد که در این حادثه ۲۰ نفر مصدوم شدند و خساراتی هم به راهآهن وارد آمد. سران راهآهن سوزنبان را در این سانحه مقصر اعلام کردند درصورتیکه مقصران اصلی این سانحه مدیران بودند که با وجود آگاهی کامل و اشراف اطلاعاتی از خطرناکبودن این ایستگاه خود را تبرئه کردند. آنها میتوانستند فقط با قراردادن یک تابلو تقلیل سرعت در جای مناسب ایستگاه از وقوع آن پیشگیری کنند.
آقای «و» و کمیسیون سوانح ناحیه بهوضوح از این موضوع مطلع بودند و میتوانستند اقدامات احتیاطی را برای جلوگیری از وقوع آن انجام دهند، اما اینکه چرا افراد کمیسیون (خصوصا بخش سوانح و بازرسی اداره کل راه آهن شمال ۲) حقوق میگرفتند و واکنشی نشان نمیدادند همواره برای من پرسشی مبهم است.
روزی با یکی از کارکنان قدیمی راهآهن دراینخصوص صحبت میکردم ایشان گفتند راهآهن همواره شرایطی را فراهم میکند که کارکنان احساس امنیت نکنند و بهناچار خواستار تغییر شوند، تغییراتی که بهنفع سازمان است و این سیاست از دوران حکومت قبلی بهیادگار باقی مانده است.
در تاریخ ۵ آذرماه ۱۳۹۹ دوباره برای کشیک به ایستگاه سیاهچشمه مراجعه کردم که ناگهان متوجه شدم بازهم یکی از متصدیان ترافیک بالاجبار بهعنوان سوزنبان اینجانب قرار است انجام وظیفه کند. از آنجایی که پس از سانحۀ ۲۸ آبان ایستگاه کوهین که برای متصدی مازندرانی ایستگاه کوهین پیش آمده بود، من خواهان پایبندی به قوانین بودم، با اداره تماس گرفتم و به کنترلر ناحیه اعلام کردم که این تغییروتحول و بهکارگیری متصدی ترافیک بهعنوان سوزنبان غیرقانونی است، اما ایشان تأکید کردند که «امروز را تحمل کن فقط تحمل کن.»
اما طبق قانون 3_25 مقررات عمومی سیر و حرکت عملیات قبول و اعزام قطارها صرفاً بهدست یک نفر متصدی یا معاون قانونی او صورت میگیرد. به عبارتی وجود دو نفر متصدی ترافیک به طور همزمان و رسمی در ایستگاه نوع دیگری از تخلف است چرا که آنروز آن متصدی ترافیکی که بالاجبار از سوی اداره به عنوان سوزنبان اینجانب معرفی شده بود در شیفت اینجانب دخالت نموده و شدیدا معترض بود.
به بیان دیگر قانون امنیتی 3_25 نیز عملاً نقض شده بود، در ادامه پی بردم آنروز سوزنبانی که باید به ایستگاه سیاهچشمه اعزام میشد و در کشیک من انجام وظیفه میکرد به ایستگاه کوهین اعزام شده و در آنجا مشغول یاریسانی برای جمعآوری خط دپوشن است. بهعبارتی متوجه شدم که خط دپوشن هم رسماً غیرقانونی بوده است.
با کنترلر ادارۀ شمال ۲ آقای (آ ر) مجدداً تماس گرفتم و چون اداره هیچ واکنشی نشان نداد از پانل خارج شدم؛ زیرا ادامۀ کشیک در چنین وضعیتی که چندین بند از آییننامۀ راهآهن نقض شده بود، خطرناک است. شایان ذکر است کنترلر ناحیه آقای( آ ر) تحت سلطه رئیس اداره به دلیل قصورات ناشی از سانحه کوهین و ترس از مقامات مافوق از ثبت تلفنگرام از سوی اینجانب خودداری ورزید
پس از اطلاع به بازرسی کل راهآهن متوجه شدم آنها در برابر قانونشکنیها نهتنها هیچ اقدامی نمیکنند، بلکه درصدد سوءاستفاده بیشتر از کارکنان هستند و استفاده از متصدیان ترافیک بهعنوان سوزنبان بعد از تاریخ ۵ آذرماه ۱۳۹۹ و رعایتنکردن بندها گواهی بر صدق این مدعا است.
کمسیون سوانح ناحیه نهتنها از حوادث اصلی جلوگیری نمیکند، بلکه سعی در تضعیفکردن هرچه بیشتر روحیۀ کارکنان دارد و ازطرفی با دروغها و وعدهووعیدهای پوچ انگیزۀ کارکنان را تنزل میدهد.
مدیران ناحیۀ شمال ۲ با سیاستهای غلط باعث درگیری کارکنان با یکدیگر میشوند و سپس از این درگیری تا جای ممکن سود میبرند و به کارکنانشان هرگونه اتهامی میزنند تا خود را تبرئه کنند.
شایان ذکر است در ایستگاهها اسناد و مدارکی وجود دارد که این موضوع را نه یکبار، بلکه بارها تصدیق میکند از جمله تهمت ناجوانمردانه به اینجانب در خصوص ترک کشیک در تاریخ ۵ آذرماه ۱۳۹۹
نبود ارگانی که بر امنیت ناحیه، رعایت شئونات اسلامی و اخلاقی و سوءاستفادۀ مدیران نظارت کامل داشته باشد در سازمان راهآهن شدیداً احساس میشود؛ زیرا در پایان، این مردم و مسافرها خواهند بود که ضررهای مالی و جانی را متحمل میشوند
آن هم در شرایطی که کشور با تحریم های ناعادلانه و تغییرات منطقه ای دست و پنجه نرم میکند
به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی آیه الله خامنه ای باید با مفته خواری ها مقابله کرد چیزی که هم اکنون در کمیسیون سوانح شمال ۲ به وضوح دیده میشود.
انتهای پیام