بازتاب حمله ی داعش در شبکه های اجتماعی ایرانیان
اتفاقات روزهای اخیر عراق در افکار عمومی ایران بازتاب بسیاری داشت؛ حتی سیاسیون و روزنامه نگاران نیز در روزهای اولیه و همچنان فضایی غیرشفاف را در تحلیل های خود به تصویر می کشند. در زیر به تعدادی از نظرات و تحلیل های روزهای اخیر در شبکه های اجتماعی اشاره می شود که قابل تامل هستند.
انتخابات و داعش
به گزارش انصاف نیوز، محمد فاضلی، جامعه شناس می نویسد:
یک سال پیش در همین ایام داشتم در فیسبوک و تلفن برخی را برای شرکت در انتخابات متقاعد میکردم. گروهی هم درباره ضرورت انتخاب رییسجمهوری سخن میگفتند که آرامش را به کشور بازگرداند، سرمایههای اجتماعی را ترمیم کند، روابط با جهان را تنشزدایی کند، و خلاصه آنکه در اوضاع خطیر منطقه، تنشزدایی و ارتقای جایگاه بینالمللی ایران را مد نظر داشته باشد.
من در پاییز ۹۲ نیز در مصاحبهای با مجله اندیشه پویا درخصوص چرایی مشارکت فعال در انتخابات گفتم که عاقبت کشورهای منطقه و اقدامات خشن برای اصلاحات پیش چشم همه بود و من به اصلاحات از مسیر خشن باور ندارم. امروز بیش از هر زمان میتوان درستی استدلالها برای حمایت از مشارکت در انتخابات، و مهمتر از آن، حمایت از برنده شدن کاندیدایی میانهرو را که به دنبال تنشزدایی در سطح بینالمللی و داخلی باشد درک کرد. گروه داعش فقط چند صد کیلومتر تا مرزهای ایران فاصله دارد. عقلانیت حاکمیت، گروههای سیاسی و مردم، امروز نتیجهاش را آشکار کرده است. امروز میتوان اهمیت تنشزدایی در عرصه بینالمللی و جایگاه توافق هستهای ژنو را بهتر درک کرد.
دستآورد توافق فقط رسیدن به چند میلیارد دلار یا تضعیف نظام تحریمها نبوده است. تقویت جایگاه امنیتی کشور دستآورد مهمتری است. تصور میکنم دستآورد نهایی توافق ژنو، کاهش میزان تنش در سطح منطقه باشد. مقابله با جریانی تروریستی نظیر داعش، در شرایط قرار داشتن زیر فشار شدیدترین تحریمها، و در حالی که کانالهای ارتباطی ایران با غرب و آمریکا مسدود و روابط پرتنش؛ و در حالی که همسویی میان اهداف ایالات متحده و اسرائیل در اوج باشد؛ متفاوت از زمانی است که امکانات برای مذاکرات فرامنطقهای و تعریف کردن چارچوبهایی برای منافع مشترک تاکتیکی و راهبردی وجود دارد.
داعش بر اساس شواهد موجود، پروژهای اسرائیلی – سعودی است که هدف نهایی آن تضعیف دولتهای منطقه به نفع اسرائیل و عربستان سعودی است. البته معلوم نیست در درازمدت عربستان از آتشی که افروخته است در امان بماند. توافقنامه ژنو، و البته کلیت سیاست خارجی دولت حسن روحانی، زمینهای برای تضعیف – و نه البته بیاثر شدن – راهبردهای اسرائیل و عربستان سعودی در منطقه ایجاد کرده است. بنابراین داعش اسرائیلی – سعودی، در موقعیت امروز، هنوز خطرناک و رعبآور است، اما امکانات برای مقابله با آن در شرایط فعلی بیشتر است.
دستآوردهای توافقنامه ژنو و نوع دیپلماسی حسن روحانی و دولتاش در آینده بیشتر آشکار خواهد شد. تصمیمگیری درباره شمار سانتریفیوژها، درصد غنیسازی، و بهرهمندی از انرژی هستهای، در چارچوب قوانین بینالمللی از جمله حقوق مسلم ایرانیان است؛ اما امنیت بر هر انرژیای برتری دارد. آیا دلواپسان، به اندازهای که نگران از دست رفتن حقوق هستهای هستند، بینش استراتژیکی برای درک جایگاه امنیت نیز دارند؟ آیا دلواپسان برای جای دادن ملاحظات امنیتی منطقه در چارچوب فراهستهای توافقنامه ژنو و دیپلماسی نرمش قهرمانانه به اندازه کافی فهیم هستند؟
تحولات ناگهانی عراق و خطر داعش
ماشالله شمس الواعظین، روزنامه نگار در باره ی اتفاقات اخیر عراق در صفحه ی شخصی خود می نویسد:
روز سه شنبه خبر فوری از شمال عراق همه کشورهای همسایه این کشور را غافلگیر و نگران کرد: نیروهای داعش سومین شهر بزرگ عراق را به تصرف خود درآوردند. خبر البته شوک آور بود. برای همگان. طی دو روز گذسته خبرهای دیگری به خبر فوق افزوده شد: نیروهای داعش شهرهای سامرا و … نیز به تصرف خود درآوردند.
من در همین دو روز گذشته تماس های زیادی از هموطنانم داشتم که با نگرانی از گسترش دامنه ی عملیات داعش سخن می گفتند. حتی برخی گفتند در وایبر و … شایع شده که داعش به نزدیکی مرز کشورمان در خانقین رسید. از اینرو لازم دیدم دوستان فیسبوکی ام را در جریان اطلاعاتم و تحلیلم در مورد تحولات ناگهانی عراق قرار دهم:
توضیح ضروری: داعش نام کوتاه شده “دولت” “اسلامی” “عراق”و “شام” (نام تاریخی سوریه) است. این گروه عمر کوتاهی دارد و به القاعده مرتبط بود اما پس از بروز اختلافات با دیگر شاخه های وابسته به القاعده مانند جبهه النصره و التوحید در جریان بحران سوریه از فرامین ایمن الظواهری رهبر القاعده مبنی بر مصالحه با دیگر شاخه های ستیزه جو در سوریه مجددا به عراق بازگشت و در استان نینوا و صلاح الدین این کشور متمرکز شد.
از سوی دیگر شهر موصل به لحاظ وسعت و جمعیت سومین شهر عراق است. جمعیتی در حدود ۲.۵ میلیون دارد و به مرزهای مورد اختلاف حکومت مرکزی عراق و اقلیم کردستان این کشور نزدیک است. دو لشکر ارتش عراق در این شهر مستقر است و یک پایگاه هوایی نیز در فرودگاه این شهر وجود دارد. پرسش های گوناگونی در مورد چگونگی سقوط این شهر و فروپاشی منظومه ی امنیتی و نظامی موصل وجود دارد. من تا لحظه نگارش این مطلب می توانم به یقین بگویم که داعش با تکیه بر نیروهای ذاتی خود این شهر را تصرف نکرده است بلکه در درون این شهر و در صفوف نیروهای امنیتی و نظامی موقعیتی فرصت ساز داشته و با تکیه بر این موقعیت توانست همه را غافلگیر کند. ضمنا از مدت ها قبل نیروهای بعثی عراق در صفوف داعش رخنه کرده و کار آموزش نظامی واحدهای وابسته به آن را به عهده داشته است.
اما نکته ی بسیار مهم در زمینه ی عملیات داعش در موصل عراق این بوده و هست که آدم های متخصص در جنگ روانی و ایجاد شوک بسیار قوی در صفوف حریف و افکار عمومی کمک زیادی به این نیرو کرده است. چرا؟ برای اینکه موفق شد طی چند ساعت شوک های روانی بسیار زیاد و در عین حال دروغین را به جبهه ی حریف و افکار عمومی وارد کند و من متاسفم که بسیاری از سایت های خبری کشورمان به دام این شوک های روانی افتادند و از ساعات اولیه روز چهارشنبه به صورت پیوسته خبرهای نادرست را مخابره کردند:
«داعش به ۱۰۰ کیلومتری کربلا رسید. سامرا در آستانه سقوط قرار گرفت. داعش در آستانه ی ورود به بغداد. داعش به مرز ایران در خانقین نزدیک شد» و از این قبیل خبرها.
حتی بسیاری از خانواده ها در غرب کشورمان نگران شدند. من به یکی از دوستانم در غرب کشور گفتم که داعش یک نیروی تروریستی است که قادر به گسترش عملیات به صورت افقی و زمینی به لحاظ فقدان پیوستگی جغرافیایی اش و نداشتن عمق استراتژیک و راههای مواصلاتی و نداشتن پوشش هوایی نیست و کافی است یک واحد ویژه ارتش جمهوری اسلامی ایران یا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ماموریت پیدا کنند که این نیرو را قلع و قمع کنند خواهید دید که ظرف چند روز اوضاع به حالت عادی بازخواهد گشت و داعش این نکته را می داند و به مرزهای ایران نزدیک نخواهد شد.
اما همین داعش موفق شده با یک پوشش شایعه ی شوک آور حتی هموطنان ساکن مرزهای غرب کشور را نگران کند. اما من به سهم خود و با اطلاع از کم وکیف اقدامات نیروهایی از این دست به هموطنانم به ویژه در غرب کشور اطمینان می دهم که داعش بسیار کوچکتر از آنست که مرزهای کشورمان را تهدید کند. البته نیروهای ما به ویژه دلاوران مرزبان باید هوشیاری خود را برای برخورد به موقع با هر دسیسه ی احتمالی حفظ کنند، زیرا همین موصل عراق در درجه ی اول در اثر سهل انگاری واحدهای حافظ امنیت سقوط کرد.
اکنون عراق با یک چالش بزرگ ملی مواجه شده است که اگر دیر بجنبد آشکار نیست اوضاع به کدام سو پیش خواهد رفت. خوشبختانه مرجع عالی شیعه عراق علامه سیستانی طی اطلاعیه ای از ضرورت سرعت عمل واحدهای نظامی و همه قوای مردمی سخن به میان آورد. پنجشنبه پارلمان عراق قرار شد به تقاضای نوری المالکی نخست وزیر این کشور مبنی بر اعلام حالت فوق العاده در کشور رسیدگی کند. در میان کشورهای منطقه نیز کشورمان واکنش سریعی از خود نشان داد و در مورد خطر نفوذ داعش هشدار داد.
عراق پس از پاکسازی موصل از وجود تروریست ها باید در مورد نحوه مدیریت و ساختار نیروهای مسلح خود تجدید نظر کند. چون فروپاشی دو لشکر نظامی مستقر در موصل با هیچ محاسبه ساده نظامی قابل توجیه نیست. به ویژه آنکه واحدهای داعش بدون هیچ مقاومتی از سوی ارتش موفق به تصرف این شهر شده است.
به همکاران خودم در عرصه ی رسانه ها می گویم که به دام منظومه ی شایعه در انتقال و تدوین خبرهای چند روز آینده عراق نیفتند و به لحاظ حرفه ای از کانال های متعدد برای دستیابی به صحت خبر استفاده کنند.
سردار سلیمانی! چشم امید ما
علی وفقی، فعال سیاسی نیز نوشت:
سردار قاسم سلیمانی! این روزها چشم امیدمان در سر جای خود نشاندن داعش به توست! داعش به لحاظ میهنی و آیینی پشت دروازههای ماست …
بسیاری از دوستانم از نوشتن همچین نظری احتمالاً ناراحت شوند!
اما چند سوال که می شود پرسید…
تحلیل کردن زایش گروه داعش صرفاً با سیاست ایران در سوریه و عملکرد سپاه قدس منطقی است واقعاً؟!
نقش حمایت مالی و تسلیحاتی و سیاسی اشرافیت عرب و سلطنتهای مستبد منطقه چه میشود؟!
گروههای بنیادگرای تروریستی چون القاعده و گروههایی با اندیشه و منش مشابه در کشورهای دور و آفریقایی و آمریکای جنوبی چه؟ آنها هم در اثر عملکرد و سیاستهای سپاه قدس به وجود آمدهاند؟!
یا انعطافناپذیری خاص مدرنیته در برخی زمینهها و جنبهها علت اصلی زایش چنین تفکرات و گروههایی بوده است؟ یا برخورد دوگانه ی سیاست پشتگرم به سرمایهداری در منطقه و جهان؟ کسی شک ندارد که آمریکا سال هاست همپیمان جدی سلطنت مستبد منطقه است و شکی در نقش این حکومتها در حمایت از القاعده و شخص بن لادن و بسیاری گروههای بنیادگرای تروریست منطقه نیست.
قطعاً مخالف و منتقد بسیاری از سیاستهای سپاه قدسام
اما
به لحاظ تحلیل سیاسی جداً فکر میکنم اگر کلیت همین سیاست نبود ایران همانند قبل باز دچار جنگ تحمیلی دیگری میشد و تعرض به تمامیت ارضی ایران دوباره در سالهای گذشته تکرار شده بود. قدرت زبان قدرت میفهمد! احتیاط غرب در برخورد با ایران و پرهیز از حمله ی نظامی و اشتیاق به حل اختلافات از طریق مذاکره ارتباط تنگاتنگی با قدرت ایران در منظقه و نقش سپاه قدس دارد.
به لحاظ حقوق انسانی اما مخالف هرگونه آسیبی به مردم غیرمسلح هستم؛ در هر کجا و به هر هدف. جان انسانها حتی یک انسان نباید ابزار شود.
اما الان و این روزها…
داعش به لحاظ میهنی و آیینی پشت دروازههای ماست…
غیر نظامی هم بینشون نیست، حمایت استبداد رو هم دارند، حرف و منطق هم حالیشون نیست!
اگر یک جا باید از سپاه قدس و سردار سلیمانی باید خمایت کرد همینجاست.
سردار قاسم سلیمانی!
چشم امیدمان در سر جایش نشاندن داعش به توست.
چرا کسی به فکر راه داخلی حل بحران نیست؟
علی اکرمی، روزنامه نگار می گوید:
دوستانی دارم که این روزها دنبال تبدیل کاور فوتوها شون به عکس سردار سلیمانی و دعوت از نیروی قدس به حضور در عراق هستند
دوستان دیگری هم دارم که از بازگشت آمریکایی ها به عراق خوشحال شده اند و می گویند که حضور داعش نتیجه بی عرضگی اوباماست و آمریکا باید نیرو بفرسته و داعش رو سرجاش بنشاند
متاسفانه تا این لحظه هیچ کدام از دوستان پیشنهادش حمایت مادی و معنوی از دولت قانونی عراق برای حل بحران داخلی عراق و یا حل دیپلوماتیک مساله در مذاکره با حامیان خارجی داعش نیست.
اتفاقات عراق دعوای سنی شیعه نیست
جملیه کدیور، نماینده ی اسبق مجلس می نویسد:
اتفاقات چند روز گذشته عراق از جهات مختلف مشکوک و بوی توطئه می دهد.
سوالات مختلفی در مورد حوادث عراق مطرح است که پرداختن به آن مجال خاص می طلبد.
در این که جنگ روانی و بزرگ نمایی عملیات انجام شده و ایجاد جو رعب و هراس در بین مردم و نیروهای مردمی یکی از پایه های اساسی پیشرفت داعش است، تردیدی نیست. ولی در این هم تردید نیست که بخش هایی از ارتش عراق و نیروهای بعثی در پیشروی داعش دخیل بوده است. مگر می شود چنین پیشرفتی بدون برنامه ریزی همه جانبه و حمایت خارجی کشورهای مرتجع منطقه و نیروهای بعثی از مدتها قبل باشد؟
مهم آنست که اتفاقات عراق را به دعوای سنی – شیعه تقلیل ندهیم که این ساده انگارانه ترین شکل تحلیل یک حادثه تلخ است که کل منطقه را تهدید می کند. اتفاقی که خطر آن در سوریه جدی گرفته نشد و امروز به عراق رسیده است.
گند حمله بوش به عراق بیرون زده است
مجتبی نجفی، روزنامه نگار معتقد است:
وقتی تضاد امنیت و آزادی پیش می آید کدام یک در اولویت قرار می گیرند؟ حکومت صدام آنقدر نفرت انگیز بود که جای هیچ دفاعی را نمی گذارد. اما حالا هم میوه های گندیده ی حمله ی امریکا به عراق رونمایی می شوند.
آخر این چه آزادی و دموکراسی است که در عرض چند روز بیشتر از نیمی از کشور را یک گروه مجهول الهویه و ناشناخته تصرف کند؟
وقتی عراق را هر روز ترور و خشونت بلعیده بود عده ای می گفتند خوب طبیعی است این بهای آزادی است. اینکه آزادی در فضایی که صدای شنیدن صدای انفجار روزمره و عادی شود چه معنایی دارد خود محل بحث است. اینکه کشورت در عرض چند روز اشغال شود و در خطر تجزیه و ویرانی قرار بگیرد باز هم جای بحث است.
اصلا سوال این است در فضای ناامنی و در اوج خطر تجزیه و تفرقه می توان از آزادی گفت؟
دوستانی که با شور خاصی از دستاوردهای حمله ی بوش به عراق تعریف و تمجید می کردند می توانند هم اکنون هم از این اقدام دفاع کنند؟
واضح است که نقد حمله ی بوش به عراق به معنای حمایت از حکومت صدام نیست. این هم واضح است که قرار نبوده نظامیان آمریکا تا ابد در خاک عراق باقی بمانند. حتی اگر داعش با خاک یکسان شود صورت مساله تغییری نمی کند: گند حمله بوش به عراق بیرون زده است.
داعش از نگاه منافقین، انقلابی اند!
مجید تفرشی، پژوهشگر می نویسد:
من معمولا سعی می کنم درباره مواضع وموقعیت گروه موسوم به “سازمان مجاهدین خلق” [منافقین] سکوت اختیار کنم. ولی برخی اوقات ممکن نیست. به نظر شما واقعا چه باید گفت وقتی که در خبر رسمی سایت این گروه از تروریست های آدم خوار بعثی سلفی وهابی مزدور سعودی گروه داعش به عنوان “انقلابیون و عشایر عراق” یاد می شود و زندانیان تروریست بعثی یاد شده توسط این آدم خواران را “صدها تن از زندانیانی که با تهمت تروریست در آن محبوس بودند” می نامند؟ فکر کنم بی شرافتی و مزدوری هم برای خود موازین و استانداردی دارد که این ها از آن هم فراتر رفته اند.
داعش و سه تکه شدن عراق
همچنین محمد حیدری، روزنامه نگار نوشت:
همین حالا دیدم که دوستی نوشته:
« هجوم داعش در عراق جنایت گسترانده و در ایران گه گیجه. مدعیان و مفسران سیاست جملگی دو روز است مزخرف می گویند و شرو ور به هم می بافند »
من چیزی ننوشتم، چون به راستی گیجم و هر سر نخی را می گیرم، به نا کجا آباد می رسد.
نخستین مطلبی که مر ا گیج می کند، سرعت پیشروی داعش و تسلیم و عقب نشینی باور نکردنی نیروهای ارتش عراق است.
در قابل اتکاء ترین منابع، نیروهای داعش ۱۳ هزار نفر آورده شده که ۶ هزار نفرشان در سوریه درگیرند، جز این، داعش یک نبروی چریکی است که سلاح های سنگین تهاجمی در خور توجهی ندارد.
در این سو ارتشی قرار دارد که افزون بر برخورداری از نفرات آموزش دیده و حرفه ای خیلی بیشتر، مواضع و خط دفاعی، دارای سلاح های تدافعی و تهاجمی پیشرفته هم هست:
مدرن ترین چنگده بمب افکن ها ، هلی کوپترهای تهاجمی ، توپخانه ، واحدهای حمل ونقل هوائی ، تانگ و نفربرهای زرهی زیادی در اختیار دارد .
اصل غافلگیری هم منتفی است ، زیرا ارتش عراق زمان درازی است که با داعش درگیر است و همین درگیری ها باید موجب شده باشد استحکامات دفاعی و آمادگی نیروها در بالاترین سطح باشد .
گیریم در خط نخست دفاعی اصل غافلگیری رخ داده باشد . در مورد بقیه گستره وسیعی که با این سرعت باورنکردنی به اشغال گروهی تروریست که بیشترشان از آموزش های نظامی پیشرفته هم نا برخوردارند ، در آمده است چه می توان گفت ؟
می توانیم به خیانت و تبانی فرماندهان ارتش عراق بیاندیشیم ؟ و اگر در این مورد سخن گفتیم ره به خطا پیموده ایم؟
هم زمانی این یورش سراسری و پیروزی های بهت آور با برخی رویدادها ما را به تامل وا می دارد :
به عنوان نمونه:
کما بیش ده روز پیش از این یورش ، حکومت خودگردان اقلیم کردستان با شروع فروش مستقیم نفت از مسیر ترکیه ، عملا گام نخست برای استقلال از عراق را برداشت .
و در جریان رویدادهای دو روز گذشته دیدیم ارتش عراق از اقلیم کردستان خارج شد و جای خود را به نیروهای پیشمرگه اقلیم کردستان داد . پیشروی داعش نیز در ان سوی کرکوک ناگهان متوقف شد .
این ها و برخی موارد دیگر (که ترجیح می دهم به دلیل ابهام ها اکنون به آن ها اشاره نکنم) فرضی را در ذهن من مطرح کرده است :
اجرای نهائی طرح سه پاره کردن عراق که از آغاز جنگ دوم خلیج فارس در دستور کار قرار داشت ، اما به دلیل شرایط نامناسب ، تا کنون اجرائی نشده بود .
این ها برداشت های شخصی من از رویدادهای سه روز گذشته عراق تا کنون است و اصرار ندارم دیگران نیز آن را باور بدارند و یا به عنوان یک تحلیل تلقی کنند .
انتهای پیام