جعبه سیاه، هواپیمای سفید / احمد هاشمی
احمد هاشمی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
جعبه ی سیاه یک وسیله ی تزئینی است. درست مثل همان ماسک اکسیژنی که هر بار مهماندار، با جدیت تمام نحوه ی کارکردش را توضیح میدهد و با این توضیح دادنش به شعور مسافران توهین میکند. هر آدم عاقلی میداند وقتی نفس کشیدن برایش سخت شد و یک ماسک جلوی چشمش ظاهر شد، باید آنرا روی صورتش بگیرد. راستی برای چه؟ که تا موقع برخورد هواپیما با زمین سالم باشد؟!
بیخود منتظر نباشید. از جعبه ی سیاه هیچ هواپیمایی، اطلاعات دندانگیری به دست نیامده. دلیل سقوط معلوم است. مثلا شاید مسوول سفت کردن پیچ اتصال موتور به بدنه، آنروز حالش خوب نبوده. لابد دیشب تا دیروقت مسافرکشی میکرده یا شاید تا صبح فکر این بوده که هزینه ی داروهای فرزندش را چطور تأمین کند! نه، مثل اینکه فقط موتور از بدنه جدا نشده، هواپیما در آسمان چند تکه شده و هر تکهاش یک جای مسیر افتاده. چند تا از مسافران هم، همان بالا پیاده شدهاند.
شاید ایراد از پیچها بوده، لابد شرکتی که مناقصه ی پیچها را برنده شده، سفارش ساختشان را به یک کارخانه چینی داده. دوستان چینی هم به جای تخفیف و برای رعایت مراتب قدرشناسی، یک «ساخت ایران» روی پیچها حک کردهاند.
جعبه ی سیاه اگر هم بتواند دلیل سقوط را بگوید، فایدهای ندارد. عزرائیل کارش را کرده و دارد چرت قبل از ناهارش را میزند. باید بتوانیم رفتار هواپیماها را پیشبینی کنیم. اینکه چند وقت یکبار از آسمانگردی خسته میشوند. اینکه الان که از پلهها بالا میرویم، چندوقت است هواپیمایی نیفتاده.
یک قاعده ی کلی درباره ی سقوط هواپیما هست. هواپیماهای سفید بیشتر از هواپیماهای سیاه زمین میخورند. هواپیماهای سیاه آنهایی هستند که در ارتفاع پائین حرکت میکنند و روی سر بچهها بمب میاندازند. کسی که یکبار در کودکی هواپیمای سیاه دیده باشد، تا آخر عمر خدا را شکر میکند، چون آنموقع که هواپیما روی خانهشان بوده، گلوله ی ضدهوایی ناکارش نکرده و یا بمبهایش روی سر آنها نیفتاده. کسی که یکبار در کودکی هواپیمای سیاه دیده باشد، تا آخر عمر خواب سقوط هواپیما میبیند. حتی وقتی در عکسها میبیند که هواپیمای سفید سقوط کرده، بازهم در خوابهایش هواپیمای سیاه سرنگون میشود.
هواپیمای «ایران۱۴۰» آنقدر جان داشته که خودش را روی خانههای مردم هوار نکند. نفسنفسزنان، تقلا کرده تا به منطقهای غیرمسکونی برسد. اما همیشه این طور نیست.
امروز وقتی از جلوی فرودگاه رد میشدم، احساس کردم میترسم. حتی بیشتر از وقتهایی که سوار هواپیما هستم. شاید بهخاطر اینکه وقت سوار شدن به هواپیما اشهد میخوانم و با یاد خدا آرام میگیرم.
اختراع هواپیما چه نفعی برای بشریت داشته؟ بیشتر مردم چند سال یکبار سوار هواپیما میشوند و میتوانند وسیله ی سفر را جایگزین کنند یا اصلا به آن سفر نروند. هواپیماهای نظامی هم که آتش جنگ را دامنهدارتر میکنند و غیر نظامیان را میکشند.
ادیسون، گراهام بل، زکریای رازی، نه، به گمانم اخوان رایت مخترع هواپیما بودهاند. خیلی کنجکاوم بدانم حالا که از آن بالا به دنیا نگاه میکنند از دستپختشان برای این دنیا راضی هستند؟
انتهای پیام
