انتخابات تحت تاثیر رد صلاحیت هاشمی است

جریان اصلاح‌طلبی در انتخابات چه نقشی دارد؟ آیا می‌توان روحانی یا عارف را نماینده این طیف سیاسی بدانیم؟ جریان اصلاح‌طلبی درباره یکی از این دو چهره به اجماع خواهد رسید و یا باید رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی را نقطه پایان اصلاحات و انتخابات بدانیم؟

«فضای انتخاباتی با وجود گذشت ۱۰ روز همچنان در شوک است و جامعه نپذیرفته است که شخصی چون آیت‌الله هاشمی با راحتی برای ریاست‌جمهوری احراز نشده باشد. دقیقاً به همین دلیل است که بحث اجماع یا مباحث دیگر اولویت بعدی است».

به گزارش انصاف نیوز، دکتر مسعود پزشکیان با گفتن این جمله به پرسش‌های «مردم‌سالاری» پاسخ می‌گوید:

اجماع اصلاحات امری شدنی است یا نه؟

ببینید! فضای انتخاباتی با وجود گذشت ۱۰ روز همچنان در شوک است و جامعه نپذیرفته است که شخصی چون آیت الله هاشمی با راحتی برای ریاست‌جمهوری احراز نشده باشد. دقیقاً به همین دلیل است که بحث اجماع یا مباحث دیگر اولویت بعدی است و مهم، این است که پاسخ صحیحی برای این سوال اذهان عمومی داشته باشیم که چرا واقعاً هاشمی رفسنجانی از انتخابات کنار گذاشتند.

گفته‌های شما صحیح است. اما سوال مهمی به وجود آمده است که روحانی و عارف باید نماینده جریان اصلاح‌طلبی شناخته شوند یا کاندیداهای مستقل؟

آقایان عارف و روحانی در انتخابات حضور دارند و خود را در معرض رای مردم قرار داده‌اند. اما اینکه نماینده چه جریانی هستند یا نه، باید به اظهارنظر و اعلامیه جبهه اصلاحات رجوع کرد. تا جایی که من می‌دانم، تنها کاندیدای جریان اصلاح‌طلبی جناب آقای هاشمی بودند که در کمال تعجب و تأسف
رد صلاحیت شدند.

اما صدا‌و‌سیما اصرار دارند که عارف را مورد حمایت خاتمی و همچنین روحانی را نماینده طیف کارگزارن بداند و به مردم معرفی کند.

این طبیعی است که وقتی گروهی از تریبون و فرصت اظهارنظر محروم شود، رقبایش به چنین اقداماتی دست بزند. متاسفانه فضای سیاسی ما به این بدرفتاری‌ها عادت کرده است و انگار هیچ اراده‌ای نیست که بخواهد خط بطلانی به چنین نابسامانی‌ها بکشد.

سوال مشخص این است که می‌توان منتظر اجماع اصلاح‌طلبان روی یکی از آقایان روحانی یا عارف باشیم؟

بنده گمان نمی‌کنم که در فرصت باقی‌مانده اصلاح‌طلبان بتوانند یکی از آقایان روحانی یا عارف را به عنوان کاندیدای مورد اجماع خود معرفی کنند. اصولاً فضای موجود در انتخابات به گونه‌ای نیست که چنین فرصتی در اختیار جریان اصلاح‌طلبی باشد.

«اصولا فضای موجود در انتخابات به گونه‌ای نیست که چنین فرصتی در اختیار جریان اصلاح‌طلبی باشد.» چرا؟

واقعیت موجود این است که مردم هنور باور ندارند که هاشمی رفسنجانی از انتخابات کنار گذاشته شده است و به همین دلیل هر تحرک احتمالی توسط آن‌ها با بی‌توجهی مواجه خواهد شد. باید پذیرفت که رد صلاحیت هاشمی انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری را با شرایط عجیبی روبرو کرده است و به همین دلیل هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست.

این مساله می‌تواند مشارکت طرفدارن اصلاح‌طلبی را به حداقل برساند؟

نمی‌توان اظهارنظر صریحی در این باره کرد. تاکید من این است که رد صلاحیت هاشمی با هیچ متر و معیاری پسندیده نبود. یک بررسی ساده آنچه در اذهان عمومی نشان می‌دهد که نحبگان با مردم فرق دارند و نگاه مردم با آنچه ساسیون می‌بینند، تفاوت زیادی دارد. به عنوان مثال خیلی‌ها تلاش کردند و از هر امکان و پتانسیلی بهره بردند چهره هاشمی را چهره‌ای در تضاد انقلاب و ارزش‌های نظام معرفی کند. اما وقتی ایشان برای ثبت نام در ساختمان فاطمی حاضر شدند، جوی به وجود آمد که حتی مخالفانش هم به این نتیجه رسیدند که مردم به هاشمی نگاهی منجی وار دارند. پس باید به این نتیجه برسیم که واقعیت‌ها در رفتار مردم است، نه آنچه نخبگان سیاسی یا چهره‌های فعال در سیاست می‌گویند.

این سوال مطرح است که اگر قرار بر «انتخابات منهای هاشمی» بود، راه‌های بهتری برای تحقق این امر نبود؟

بنده به طور دائم با این سوال مردم مواجه می‌شوم که آیا هاشمی واقعاً رد صلاحیت شده است. واقعا نمی‌دانم آقایان چرا دست به چنین اقدامی زدند. مسئله رد صلاحیت هاشمی در تاریخ کشور ما همچنان باقی خواهد ماند و بهتر است که دعا کنیم تا حداقل این مسئله در اقبال عمومی مردم به انتخابات تأثیر نگذارد.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا