محمدجواد ظریف؛ از دیپلمات موفق تا سیاست‌مدار «مردد» | مسعود فروزنده

مسعود فروزنده
مسعود فروزنده

مسعود فروزنده، نویسنده و تاریخ‌پژوه در یادداشتی کوتاه به مرور کنش‌های اخیر محمدجواد ظریف پرداخته و با تاکید بر پررنگ‌شدن هویت «بسیج‌گری» ظریف که در انتخابات اخیر متجلی شد، احتمالی قابل توجه و قابل تامل را درباره استعفای او از معاونت راهبردی ریاست جمهوری مطرح کرده است:  

رفتارها و کنش‌های عمومی محمدجواد ظریف را در سه مرحله می‌توان ارزیابی کرد؛

  1. دیپلماتی موفق که برجام را به امضا رساند و با تخریب اصول‌گرایان، محبوبیتش فزونی گرفت. 
  2. سخنران پر هیجان و با قدرت قانع‌کنندگی. این نقش و چهره از بعد از شروع تحریم‌ها و در دفاع از برجام نمایان و اتفاقا با اقبال مواجه شد.
  3. چهره بسیج‌گر سیاسی در تبلیغات ریاست جمهوری مسعود پزشکیان که از او یک سلبریتی سیاسی موفق ساخت. کسب چنین موقعیتی در تضاد با کارهای اجرایی روزمره معاونت ریاست جمهوری بود. 

ظریف در نقش سوم و در مقام یک مرجع سیاسی، موجب شد بسیاری – که نمی‌دانیم چه تعداد هستند – به پای صندوق‌های رای بیایند.

واقع‌گرایانه است بگوییم محمدجواد ظریف، نقشی کلیدی در بسیج اجتماعی داشت؛ او نقشی نسبتا هم‌وزن با جبهه اصلاحات و نظریه دوقطبی (هلو–لولو) را ایفا کرد. برای اثبات این مدعا، کافی‌ست یک‌بار دیگر خنده‌ها، فریادها، علامت پیروزی و چشمان پرفروغش را در کمپین‌های انتخاباتی مرور کنید. 

اما کناره‌گیری‌اش از معاونت راهبردی ریاست جمهور را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ خوش‌بینانه‌ترین حالت آن است که موانع ساختاری و قانونی را به عنوان مانعی جدی برای ادامه همکاری او و دولت پزشکیان در این جایگاه تصور کنیم. اما متن پیام دومش، گویای واقعیت روان‌شناسانه اوست؛ جمله «تردید دارم موفق شوم» که در پیام دومش آورده، حاکی از وحشتی شخصی در مخدوش شدن چهره قهرمانانه‌اش است. ضمن این‌که ظریف دلایل دیگر مانند موانع قانونی و… برای ادامه حضورش را رد کرده است.

کناره‌گیری بر اساس «تردید در موفقیت» معمولا برای قهرمانان و اسطوره‌هایی پدید می‌آید که نمی‌خواهند چهره‌شان تخریب شود. هم‌چون مربی فوتبالی که مطمئن‌شده پیروزی‌های غرورآفرین‌اش دیگر قابل تکرار نیست.

بنابراین می‌توان گفت شاید ظریف با کناره‌گیری از کار اجرایی، می‌خواهد این «منبع بسیج‌گری» را ذخیره کند تا در موقعیت به هنگام دیگری مورد استفاده قرار دهد؛ موقعیتی بس خطیرتر از رقابت میان مسعود پزشکیان و سعید جلیلی. شاید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۲ Comments

  1. بنده به هیچ وجه خودم را هوادار ظریف نمی‌دانم و انتقادهای جدی بر او دارم، اما این اوج بی‌انصافی است که اون همه مضمون صریح در نامه وی را نادیده گرفته و یک نیمچه‌گزاره را ملات تحلیل بکنیم و کسی را که جانانه در کارزار انتخاباتی شرکت کرده و به تایید دوست و دشمن در پیروزی رییس جمهور نقش داشت، مردد بنامیم. بسیار غیرمنصفانه و غیرواقع‌بینانه است…

    ۱
    ۳
    1. سلام بر جناب صادق لطفا تنها با اتکا بر یک عبارت کوچک در مورد ویژگی شخصیتی دیگران (بزرگان) قضاوت نکنید شاید گفتار دکتر ظریف موید این باشد که با بیان محترمانه و متواضعانه اعلام نموده جایگاه ایشان بسیار بزرگتر از این پست های بلاتکلیف و دهان پرکن فربینده است ایا ایشان برای رسیدن به منصب اداری وارد این کارزار شده است ؟پیروزی دکتر پزشکیان پاداش تلاش اوست واین یعنی موفقیت یک سیاستمدار . ریاست شورای راهبری و به سرانجام رساندن ان در زمان بسیار کوتاه نشانه دیگری بر توانمندی این بشر است چنین فردی باید کاملا ازاد در انتخاب و همکاری باشد همه جا کمک کار خواهد بود و جورکش.. این ادم سپر بلا است . از دست دادن او خسران غیر قابل جبران است انگونه که فقدان دکتر مصدق این خسران را برای ایران ایجاد کرد. رئیس جمهور باید برای ایران پایدار از وجود این افراد کمال استفاده را ببرد اگر لازم است حتی با التماس . بدانید این افراد به راحتی نمک گیر می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا