محمدرضا نکونام کیست؟

آیت الله محمدرضا نکونام از استادان برجستهی حوزهی علمیه است که ساعاتی قبل خبر درگذشت او منتشر شد.
وبسایت شفقنا زندگینامهی این استاد حوزه به نقل از دفتر او منتشر کرده که در پی میآید:
«آیت الله محمدرضا نکونام زاده گلپایگان -۱۳۲۷ از روحانیون معاصر شیعه است که در علومی همچون فقه، اصول، فلسفه، حکمت، عرفان، جامعه شناسی، روان شناسی، تفسیر قرآن، اقتصاد، سیاست، موسیقی، شعر و دیگر علوم و نیز اکثر زمینههای علمی و معرفتی دارای تالیف بود که تاکنون ۲۳۰ عنوان کتاب از او منتشر شده است.
او بیش از چهل سال در حوزه ی مقدس قم به تدریس علوم دینی پرداخت. از همان ابتدای حضور در حوزه ی قم، در مدرسه ی فیضیه درس می گفت و برای اهل علم مورد توجه بود.
تمامی دروس حوزوی از مقدمات تا خارج فقه و اصول را در این مدت تدریس نمود. او در هفت روز هفته حتی جمعه ها درس های زیر را داشته اند: تفسیر قرآن کریم، خارح فقه، خارج فلسفه، اسماء الحسنی، عرفان محبوبی، بهداشت روانی.
او در زمان تدریس در فیضیه درس های رایج حوزوی، دانش استخاره با قرآن کریم، شرح منظومه، یک دوره کامل اسفار، دو دوره فصوص الحکم و نیز خارج اصول، فلسفه ی اخلاق، شناخت فرشته و جن، دانش ذکر، دانش سلوک معنوی،، دانش اشتقاق، شرح مصباح الانس و شرح منازل السائرین را تدریس کرده است.
تولد
آیت الله نکونام بیستم دی ماه سال ۱۳۲۷ ه.ش در گلپایگان در خانواده ای آکنده از معنویت و صفا، به دنیا آمد.
بیست روز بعد، خانواده او به تهران آمدند و نخست در سرچشمه تهران و سپس در شهر ری و جوار حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام اقامت نمودند. نبوغ او از کودکی تاکنون سرآمد جامعه علمی است.
او در نونهالی بیش ترین تأثیرپذیری را از اندیشه، باور و مشی بلند پدر خویش به نام آقا محمدباقر داشت. از این رو، وی نخستین استاد دوران زندگی خود را پدر خویش مى داند. مادر وی بانویی عارفه بودند و به گفته او: «مادرم زن بسیار مؤمنى بود. از کودکى تا پایان عمر ـ که بیش از نود و پنج سال داشتند ـ کار اصلى ایشان عبادت بود.
من کودکى ام را با عقل و درایت پدر و تعبد و عبادت مادرم دیده ام و این ابعاد توسط آن دو در درونم ریخته شد؛ به گونه اى که حال نیز مى گویم هر ساعت از عمر آدمى یا باید به اندیشه ورزى و درایت و دین مدارى بگذرد یا به عبادت و بندگى و سلوک و خدمت به جامعه مردم و به چیز دیگرى اعتقاد ندارم. این وضعیت توسط والدینم در من نهادینه شد و در این زمینه هرچه دارم، از آن دو بزرگوار است.»
کودکی
او از سه سالگی تحت آموزش معلمان معنوی و اساتید بسیار برجسته ای در جهات متفاوت؛ به ویژه عرفان قرار می گیرد. بزرگانی که بیشتر آنان در تهران می زیستند و سرآمد عالمان ایران زمین بودند.
او به مرور زمان، تحت تعلیم اساتید دیگری نیز در این رابطه قرار گرفت و با امداد الهی و تلاش و پی گیری شبانه روزی در سن ۱۱ سالگی به کمالات عالی معنوی و زمینه های غیر متعارف و ناشناخته و مغیبات دست یافت.
نوجوانی
آیت الله نکونام در دبستان و دبیرستان شهر ری تحصیل نمود و در همان زمان، شعر، عروض و موسیقی را در نزد استادان بنام آن زمان فرا گرفت.
وی در مورد آن زمان می گوید: «هم در مدرسه فعال بودیم و هم شب ها به قبرستان مى رفتیم و با اساتید معنوى خویش بودیم و هم چنین به مسجد مى رفتیم. من در آن زمان، استاد کم نظیر تجوید بودم و در تهران کسى در این حد تجوید را تدریس نمى کرد و نزدیک به پنجاه شاگرد داشتم که میانگین سنى آنان از چهل به بالا بود. در ده سالگى توحید مفضل را درس مى گرفتم. توحیدى که حوزه ى امروز استادى در آن ندارد و باید جزو متون درسى تخصصى قرار گیرد و تعلیم آن به اساتید مجرب نیاز دارد.
من در همان زمان برای تحقیق وپژوهش مستقیم به کلیسا و سایر مراکز دینی و مذهبی نیز مى رفتم و در آن جا نیز معلمانى داشتم.به نزد آنان می رفتم تا آن چه را که دارند عرضه کنند. من نزدیک به ۱۲ سال در کلیسا تردّد داشتم و در همان زمان، موسیقى نیز مى خواندم. آموختن موسیقى نیز بیش از ۸ سال طول کشید.
در میان دروسى که آن زمان مى آموختم، دو درس براى من هزینه ى هنگفتى داشت: یکى درس موسیقى بود و دیگرى درسهای سطح عالی ادبیات عرب نزد مرحوم آقا شیخ محمدتقى ادیب نیشابورى ـ معروف به ادیب ـ که ماهى دویست تومان(که آن زمان ارزش زیادی داشت) به او مى پرداختم.
در بسیارى از روزها در طول یک روز در همهى این جاها باید حضور مى یافتم، که از قبرستان امامزاده سه دختران شهررى، کتابخانهى چهارراه گلوبندک و کلیساى رافائیل تا خانقاه صفى؛ و خلاصه از شهررى تا میدان خراسان و از آن جا تا شمیران را مى رفتم.
من در بچگى شعر حفظ مى کردم و شعر نیز مى گفتم. در چهارراه گلوبندک کتاب خانه ى بزرگى بود که من هفته اى یک دیوان از آن جا مى گرفتم و شعرهاى آن را حفظ مى کردم. بسیار مى شد که سخنان روزانه ى خود را با شعر مى گفتم. من همواره این نظر را داشته ام که عالم اگر صاحب ذهنى قوى باشد، باید پخته و جامع باشد و جامعیت براى اهل علم را یک اصل مى دانم؛ اگرچه در جاى خود باید توضیح داده شود که این امر با گرایش هاى تخصصى منافاتى ندارد.»
جوانی و تحصیلات حوزوی
آیت الله نکونام تحصیلات حوزوی خود را در تهران تا سطح خارج فقه و اصول پشت سر گذاشتند و در همان زمان که هفده ساله بودند به قم آمد. وی محضر عالمان بزرگ و کم نظیری چون مرحوم شعرانی، مرحوم الهی قمشه ای، مرحوم سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، جناب آقا شیخ محمدتقی بروجردی، آقای باسطی بزرگ را درک کرد.
وی محضر میرزا محمدباقر کمره ای نیز بود. هم چنین در همدان محضر مرحوم آخوند ملا علی همدانی ـ مشهور به ملا علی معصومی ـ را نیز درک نمود و با او انسی مغتنم داشت.
وی شرح حال اساتید خویش که شماره آنان به بیش از یکصد نفر می رسد را در کتابی با عنوان «حضور حاضر و غایب» آورده است.
اساتید درس خارج
آیت الله نکونام دربارهی اساتید دروس خارج خود چنین می گوید:«من سالیان درازى به درس خارج مرحوم آقاى گلپایگانى مى رفتم. سبک ایشان قابل مقایسه با سبک شیخ انصارى است. او فقه و ادبیات خوبى داشت. حدود سیزده سال به درس مرحوم آقاى گلپایگانى مى رفتم.
در درس آمیرزا هاشم آملى نیز به طور ثابت شرکت مى کردم که ۱۶ سال طول کشید. در درس آقا مرتضى حایرى نیز بیش از ۱۶ سال شرکت نمودم. در جهت عمل به دین از میان اساتید خود در قم بیش تر از مرحوم آقا مرتضى حایرى تأثیر مى گرفتم؛ چرا که او متخلق، با غیرت، اهل عمل، مردمى، باصفا و به تمام معنا عالم بود.
من به اعتبار مرحوم آقاى الهى و آقاى شعرانى در خدمت علامه طباطبایى بودم؛ چرا که او با آن دو بزرگوار به خصوص آقاى الهى خیلى انس و الفت داشتند و آقاى الهى سفارش مرا به ایشان داشت. از امام رحمه الله در اول انقلاب ـ که حوزه نیز تعطیل بود ـ نامه اى داشتم، ولى هیچ گاه از آن نیز استفاده نکردم.
تألیفات و دانش نوشته های علمی
آیت الله نکونام از شش سالگی شعر می گفت. تخلص او در شعر از همان ابتدا «نکو» بوده است. شعرهایى که مى گفت، از فراز و نشیب ها و عشق و محبتى که در دل او مى جوشید، حکایت دارد. عشقى که هنوز هم به قوت خود باقى است و هیچ گاه افول نیافته است.
ویژگى هاى منحصر به فرد سروده های او در کتابى به نام «نفیر عشق» توضیح داده شده است که به چاپ رسیده است. مجموعه شعری او بیش از هفتاد عنوان در قالب مثنوی، قصیده، رباعی، دوبیتی، غزل، مثنویِ ولایت، استقبال منظوم از تمامی غزلیات خواجه حافظ شیرازی و … است که بیش از بیست و دو هزار بیت را در خود دارد. برخی از این اشعار در ادبیات عرفانی بیبدیل و سرشار از زیبایی و ذوق ادب فارسی و از آثار منظوم ماندگار است.
نگارش کتاب و تدریس، عمده ترین کار وی بوده و بیش ترین وقت را از او مى گرفت. مجموعه ی کامل آثار منتشر شده و نشده او به بیش ۸۰۰ عنوان می رسد.
این کتاب ها در حوزه های مختلف دین پژوهی اعم از فقه، اصول، تفسیر و قرآن شناخت، معرفت دینی و باورهای اعتقادی به ویژه در باب ولایت و نورانیت حضرات معصومین علیهم السلام، عرفان، فلسفه، جامعه شناسی، اقتصاد، تاریخ و سیره، سیاست، روان شناسی، علوم تربیتی، حقوق، علوم معنوی و مغیبات، استخاره، تعبیر خواب، شعر، موسیقی، زنان، حوزه های علمی و تبلیغ دینی است.
مجموع آثار و کتاب های محققانهی وی بر آن است تا اسلام ناب و خردمندانه را به دنیا ارایه نماید؛ اسلامی مستند به دلایل معقول و بی پیرایه که هر عقل سلیمی در هر جای دنیا از آن استقبال کند. اسلامی کاربردی در جامعهی امروز که نیازهای بشری را درک و بر آورده نماید.
اسلامی علمی با محتوایی متقن و غنی که به هر نقدی پاسخ گو باشد و اجرایی شدن اسلام بی پیرایه را در زمان غیبت عصمت، ضمانت می نماید.
او در مورد دست نوشته های خود می گوید: «من برای دست کم بیست میلیون از جمعیت ایران که قشر علمی و فرهنگی هستند و دانشمند، دانشجو یا عالم می باشند کتاب می نویسم و دین را همان گونه که شیرین بوده است توضیح داده ام. هم اینک پیرایه ها، دین را بدمزه و تلخ نموده است. جامعهٔ ما رشد بسیار بالایی در علم و اطلاعات دارد. جوانان امروز، هوشمندی وفهم بالایی دارند. من به این مطلب اعتقاد دارم و از باب تحریک یا تشویش نمی گویم. آنان وقتی سخن می گویند بسیار دقیق و عالمانه به تشریح مطالب می پردازند. آنان چکیدهٔ دست کم بیست سال از انقلاب اسلامی با فراز و نشیب های بسیار آن و چکیدهٔ دو هزار سال پیش از آن هستند و تمامی تاریخ ایران و دانش گذشتگان را در دبیرستان و دانشگاه یا در حوزه ها می آموزند. امروز این گونه نیست که پاره کردن چند پیراهن بیش تر، ارزش علمی بالاتر بیاورد. اما جوان امروز ما با قدرت فهم و نقدی که دارد تنها صافی هر چیزی را می پذیرد. اگر با مردم در ارتباط باشید گاه اطلاعات آنان از هیأتی کارگزار کم تر نیست. با چنین مردم فهیم و آگاهی باید به صورت منطقی و علمی سخن گفت.»
برخی از آثار او عبارت است از:
رساله ی توضیح المسایل در دو جلد،
تحریر التحریر در سه جلد
حقیقه الشریعه فی فقه العروه در دو جلد،
بلندای فقه شیعه در نه جلد
مناسک حج،
کتاب هفت جلدی «فقه نوشت غنا و موسیقى»
«احکام پزشکى»
«قمار»
کتاب چهار جلدی «زن؛ مظلوم همیشه ى تاریخ»
«دانش استخاره» در پنج جلد
«اصول و قواعد تعبیر خواب»
«مقامات عارفان»
تصحیح «التمهید فى شرح قواعد التوحید»
«حضور دلبران»
«دانش سلوک معنوى»
«حقوق نوبنیاد» در دو جلد
«تفسیر هدى» در پنجاه جلد که چهار جلد آن به چاپ رسیده است.
«سیر سرخ(شرح منازل السائرین)» در بیست جلد که سه جلد آن منتشر شده است.
درگذشت
آیت الله نکونام روز هجدهم تیرماه به دلیل شکستگی پا در بیمارستان آیت الله گلپایگانی قم بستری شد و پس از جراحی دچار آمبولی ریوی گشت. او برای درمان به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شد ولی سرانجام علیرغم تلاش شبانه روزی تیم پزشکی، صبح روز هفدهم مردادماه به دلیل ایست قلبی، به ملکوت اعلی پیوست.
انتهای پیام




بنده خدا از دست هم لباسهایش دق مرگ شد .روحش شاد
خاتمی و روحانی و امثالهم تا الان سکوت رو مناسب دیدن و هیچ تسلیتی نگفتن.افرین
در گذشت آیت الله محمد رضا نکونام را به مردم شریف ایران تسلیت عرض مینمایم