صالحی امیری: برجام نبود «نفت برابر غذا» بود
احسان اسقایی در مقدمه ی گفتگوی روزنامه ی آرمان با رضا صالحی امیری نوشت: دولت برآمده از رای مردم در خرداد ۹۲ درشرایط غیرمطلوبی مسئولیت قوه مقننه را برعهده گرفت. شرایط اقتصادی کشور در آن زمان چندان مطلوب نبود و نبض اقتصاد ایران در دست بازار ارز بود. عدم وجود آرامش و ثبات اقتصادی درآن زمان سبب شده بود که امید به آینده در ایجاد پیشرفتهای سیاسی، اقتصادی وحتی اجتماعی کمرنگ شود اما این دولت درسه سال گذشته قطار توسعه کشور را هرچند دشوار به ریل بازگرداند و به حرکت درآورد. دولت دربعد بینالمللی نیز با اجماع تمامی مسئولان بلند پایه نظام پرونده هستهای را به توافق رسانده است و هم اینک حدود شش ماه ازلغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران میگذرد. بدون شک دستاوردهای لغو تحریم رفته رفته دراقتصاد ایران هویدا خواهد شد. اما هنوز مشکلات زیادی دربرخی موارد در برداشته شدن تحریمها وجود دارد که مطمئنا تنها با مذاکره و رایزنی با طرفین مذاکره این موارد قابل حل و فصل خواهد بود. از سوی دیگر دولت کوشیده است درسه سال گذشته زمینه ورود سرمایهگذاری خارجی را در ایران فراهم کند. امری که اگر به تحقق بپیوندد میتواند به قطار توسعه ایران سرعت بخشیده و بخشهایی از عقب افتادگی اقتصادی ایران را جبران کند. به بهانه بررسی عملکرد دولت در سه سال گذشته درابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی،«آرمان» با دکترسیدرضا صالحی امیری رئیس کتابخانه ملی و همکار و همراه رئیسجمهور درمجمع استراتژیک به گفتوگو پرداخته است که درادامه میخوانید:
در آستانه هفته دولت قرار داریم و این در حالی است که سه سال از عمر این دولت میگذرد. عملکرد دولت را دراین سه سال چگونه ارزیابی میکنید؟
از دو منظر خرد و کلان میتوان عملکرد دولت را مورد بررسی قرار داد. در تحلیل عملکرد یک دولت با در نظر گرفتن تحلیل از منظر کلان عموما ازجهت سیاسی به دولت نگریسته میشود. برای اینکه بتوانیم عملکرد سیاسی یک دولت را مورد بررسی قرار دهیم، نیازمند تطبیق عملکرد یک دولت با گذشته هستیم. من معتقدم مهمترین دستاورد دولت روحانی درعرصه سیاسی ایجاد ثبات، آرامش، وفاق و نشاط ملی است. در نقطه مقابل این عملکرد در دولت قبل شاهد فضای هرج ومرج، انتقام جویی، انگ زنی، تخریب و افشاگری بودیم که این فضای منفی به یک امر دائمی تبدیل شده بود. تا جایی که رئیس دولت گذشته در مجلس حاضرشده و علیه خانواده رئیس قوه دیگر دست به افشاگری زد و حد تخریب به اندازهای رسیده بود که رئیس یک قوه، روسای قوای دیگر را درمنظرعمومی تخریب میکرد و این رفتار بدترین نوع مناقشه سیاسی دریک کشوراست. اما امروزشاهد هستیم این دولت با رویکرد اخلاقی، پرهیز از هر نوع بدرفتاری سیاسی و با پایبندی به عنصری به نام اخلاق سیاسی به دنبال ایجاد ثبات وآرامش سیاسی و تقویت انسجام ملی است.
دولت مدعی ایجاد امنیت سیاسی است، امنیت سیاسی به چه معناست؟
امنیت سیاسی به معنی امنیت فکر، قلم و زبان است. بدین معنا که بتوان آزادانه فکرکرد و آنچه در ذهن میگذرد را در چارچوب قانون بیان کرد. دولت مدافع آزادی فکر، بیان و قلم بر اساس موازین قانونی است، گرچه چالشهایی وجود دارد اما همه بر این باورهستیم که دولت مدافع امنیت سیاسی جامعه است.
درحوزه اجتماعی نوع عملکرد دولت قبل باعث به وجود آمدن مشکلاتی شده بود. آیا دولت روحانی توانسته تا این لحظه برمشکلات اجتماعی درابعاد گوناگون فائق آید؟
درحوزه اجتماعی مهمترین مساله شکاف دولت/ ملت است. عناصری مانند رضایتمندی، نشاندهنده سطح رابطه دولت/ ملت است. من معتقدم در گذشته شکاف حداکثری میان دولت/ ملت به وجود آمده بود اما اکنون این شکاف به میزان قابل توجهی کاسته شده و نوعی همگرایی ذهنی میان باورهای جامعه و دولت به وجود آمده است. این ادعا به معنی ندیدن مشکلات نیست. طبیعی است که هر دولتی با هرشرایطی با سطحی از مشکلات موجه است. اما این نکته وجود دارد که این دولت استراتژی خود را بر افزایش سرمایه اجتماعی قرارداده و موتور محرکه حرکت دولت به سمت قلههای توسعه و پیشرفت، سرمایه اجتماعی است. از این منظر در ادبیات دولت یازدهم با این مفهوم بیشتر برخورد میکنیم، چرا که رضایت، اعتماد و مشارکت مردم برای دولت حیاتی است واگربخواهیم نمادهای به وجود آورنده این اعتماد و سرمایه اجتماعی را اعلام کنیم، یکی از علائم رشد سرمایه اجتماعی در این دولت انتخابات است. رفتار مردم درانتخابات به سمت وسوی تایید سیاستهای دولت بود واین رفتار مردم نشان میدهد همچنان پایگاه سرمایه اجتماعی دولت قوی است و در مقابل این وضعیت، مخالفان دولت به تخریب دولت روی آوردهاند، نه نقد دولت. زیرا نقد یک عمل اساسی است و تداوم نقد برای بقای سیاسی یک ضرورت انکار ناپذیر است و دولت روحانی از نقد استقبال میکند ولی تخریب را بازی ناجوانمردانه برای نفی دستاوردهای خود میداند.
برخی ازمنتقدان دولت اعتقاد دارند دولت در سیاست خارجی تنها به مساله برجام توجه دارد و به سایرمسائل در سیاست خارجی اهمیت نمیدهد. این انتقاد تا چه اندازه درست است؟
متاسفانه عدهای سیاست خارجی دولت را به سطح برجام تقلیل میدهند. این یک انحراف در تحلیل است. روابط بینالمللی دولت انبوهی از مناسبات دوجانبه، چندجانبه و مناسبات اقتصادی، سیاسی، منطقهای و بینالمللی است و برجام تنها یکی از پروژههای مهم دولت درسیاست خارجی است. البته مهمترین دستاورد برجام عبور کشور از بحران است. هرعقل سلیمی به این نتیجه میرسد که تداوم وضع گذشته ما را به بنبست میرساند.
اگر به برجام دست نمییافتیم، اکنون در چه وضعیتی بودیم؟
اگر مذاکرات ما به نتیجه نمیرسید و در حال حاضر برجام اجرایی نمیشد، شورای امنیت که برای فروش نفت ایران سقف یک میلیونی تعریف وحتی کشورهای دریافتکننده را هم مشخص کرده بود، تصمیم داشت اگر این مساله حل نشود هراز چند گاهی بیست درصد ازاین میزان فروش را کاهش دهد. به اعتقاد من اگر برجام نبود ما به سمت وضعیت نفت دربرابرغذا و دارو میرفتیم.
منتقدان دولت براین باورند که دولت نباید فقط بر برجام تمرکز داشته باشد، زیرا این موضوع باعث شده است دولت فرصت خود را برای حل چالشهای اقتصادی از دست بدهد…
وقتی قراراست روی یک ریل حرکت کنیم ومجموعه واگنهای قطار به یک لوکوموتیو وصل است و مانع بزرگی در مسیر وجود دارد، در نخستین مرحله باید آن مانع برداشته شود. اگر عبور از برجام نبود مسیر قطار توسعه هموار نمیشد وحرکت قطار توسعه به سمت قلههای پیشرفت صورت نمیگرفت و درگذشته متوقف میشدیم. لذا عبوراز بحران برجام و رسیدن به برجام نه یک انتخاب، بلکه یک الزام بود. اگر فرض را براین بگذاریم که در گذشته متوقف میماندیم، امروزتعداد قطعنامهها علیه ایران احتمالا از شش به دوازده قطعنامه میرسید و تورم در مراحل بعدی از ۴۲ درصد به میزان بیشتری افزایش مییافت و نرخ بیکاری هم از۱۳ درصد به بالاتر از این رقم میرسید. ازسوی دیگرفروش نفت ایران از یک میلیون بشکه به صفر یا استراتژی نفت در برابر غذا را داشتیم. همچنین یک جبهه بزرگ شامل برخی کشورهای عربی، صهیونیستها و غربیها علیه ایران شکل میگرفت و درمجموع یک حصار قوی ومحکم دور ایران کشیده میشد وایران به یک کشورمنزوی در دنیا تبدیل میشد. اما دولت با یک عقلانیت سیاسی و درک صحیح ازمنافع ملی استراتژی عبور ازبحران را انتخاب کرد. عبور ازبحران الزاما به معنی رابطه یک جانبه نیست بلکه برای عبور از بحران نیازمند یک رابطه دوجانبه و برد- برد هستیم. براساس برجام رقیب برای عبور ازموقعیت فعلی با ما درتعامل دوجانبه قرار میگیرد. بنابراین برجام یک تعامل دوجانبه برای یک هدف بالاتر به نام عبور از بحران بود. زیرا ما بر این باوریم که اگر به برجام نمیرسیدیم قطار توسعه درایران به حرکت در نمیآمد.
دولت تا این لحظه در بعد بینالمللی چه دستاوردهایی داشته است؟
دستاورد اول دولت، تغییرنگاه نظامهای بینالمللی به ایران است. امروز ارتباطات با ایران درحوزه بینالملل نشان میدهد که ایران با لحاظ کردن منافع خود در مدار روابط جهانی قرارگرفته است. دستاورد دوم این است که نگاه جهانیان نسبت به ایران تغییرکرده است. در گذشته در نظرسنجیهای گالوپ و دیگر موسسات نگاه مردم کشورها به ایران وضعیت نامطلوبی داشت، اما امروز در نظرسنجیهای معتبر جهانی بعد از توافق یکی از کشورهایی که توصیه میشود که سفر به آن صورت بگیرد، ایران است. ایران در ذهنیت جهانیان از یک کشور خشن به یک کشور صلح طلب، عقلانی و منطق گرا تبدیل شده است. به عنوان دستاورد سوم باید گفت تداوم گذشته به ناکجا آباد بود. اما امروز ایران میتواند در مذاکرات بینالمللی ایفای نقش کند و حجم و گستردگی مراودات ما با سایر کشورها اعم از اروپا، آفریقا، همسایگان و… نشان از افزایش قدرت ایران دارد. باید ازمخالفان برجام پرسید تا کجا باید این بحران و سایه شوم تحریمها را برسرمردم نگاه میداشتیم؟ بنابراین مهمترین شهامت روحانی پذیرش مسئولیت برای عبور از بحران بود. آقای روحانی آبروی خود را در پرونده هستهای در مصالح ملی گذاشت و به اعتقاد من فارغ از نتایج اقتصادی وسیاسی، نفس عبور از بحران و رسیدن به برجام یک پیروزی برای ایران بود.
رویکرد دولت گذشته درعرصه اجتماعی با اصحاب فرهنگ رویکرد مثبتی نبود. دولت روحانی توانسته است دراین زمینه اقدامات مثبتی انجام دهد؟
مهمترین رویکرد دولت روحانی در سه سال گذشته آشتی با اصحاب فرهنگ نخبگان و دانشجویان بود. یکی از معیارهای نشاط در جامعه جریان دانشجویی و جامعه دانشگاهی است، چون گروه مرجع هستند و نقش تعیینکنندهای در تحرکات سیاسی جامعه دارند. من بر این باورم رابطه قهری که نخبگان، فرهیختگان و اصحاب قلم، هنرمندان و روشنفکران با دولت گذشته داشتند، در دولت روحانی به آشتی ملی تبدیل شد. جدا از نقدهایی که ممکن است وجود داشته باشد امروز شما هیچ نخبهای را نمیبینید که باور نداشته باشد ظهور دولت روحانی فرصتی جدید برای ملت ایران است، اما نوع تحلیل این پدیده ممکن است در ذهنیت افراد متفاوت باشد. برخی اعتقاد دارند دولت از این فرصت استفاده کافی نداشته، اما عدهای نیز معتقدند استفاده خوبی از این فرصت صورت گرفته است. فراموش نکنیم امروز هنرمندان به راحتی میتوانند فیلم بسازند و اظهارنظر کرده و در جامعه حضور و ظهور داشته باشند و از سوی دیگر اصحاب دانشگاه میتوانند میتینگ برگزار کنند، دانشجویان میتوانند تجمع و اعتراض داشته و مطبوعات نیز تا حدود زیادی میتوانند به انتقاد بپردازند. این موارد را مقایسه کنیم با گذشتهای که همه صاحبان قلم در حوزه مطبوعات و حوزه مجازی احساس ناامنی داشتند. امروز این امنیت ذهنی به وجود آمده است که دولت در برابر قلم قرار نگرفته و مدافع قلم و صاحبان قلم است. دستاورد دیگر دولت در حوزه فرهنگ، تقویت نهادهای فرهنگی، صنفی و مدنی است، به این معنا که دولت به نهادهای صنفی و مدنی بها داده است. آقای دکتر روحانی در ابتدای نمایشگاه بینالمللی کتاب جملهای را اعلام کردند که ممیزی به صاحبان قلم و مطبوعات سپرده شود و این به معنی تقویت نهادهای مدنی است.
اگر به دستاوردهای دولت درحوزه اقتصاد نگاه شود دولت در بخشهایی موفق بوده اما در بخشهایی هم با چالشهایی روبهرو است. دستاورد دولت در بخش اقتصاد تا چه اندازه قابل دفاع است؟
به موضوع اقتصاد باید با دید کلی نگاه شود. دراین حوزه لازم است بررسی شود حرکتهای جدی در گشایش اقتصادی صورت گرفته است یا خیر. در بررسی این مورد یک نقطه مطلوب و آرمانی وجود دارد. بله، ما به نقطه آرمانی نرسیدیم اما دولت برای حل مسائل اقتصادی قدمهایی برداشته است، نه اینکه دولت اقداماتی در این زمینه صورت نداده. آیا صادرات نفت امروز به بالای دومیلیون بشکه در روز رسیده است؟ آیا امروزدولت توانسته نرخ تورم را تک رقمی کند؟ آیا دولت جلوی ناامنی اقتصادی را گرفته است؟ فراموش نکنیم در گذشته در همین تهران قیمت دلارهزار تومان در یک روز در زمان دولت گذشته بالا و پایین میرفت، اما امروز همه اعتراف دارند که دولت توانسته ثبات اقتصادی ایجاد کند. ثبات اقتصادی دستاورد بزرگی است. به این معنا که فردی که بازاری است یا صاحب کارخانه است حداقل میتواند برای یک سال آینده خود برنامهریزی کند.
دولت تاکید زیادی برسرمایهگذاری خارجی دارد. سرمایهگذاری خارجی چه جایگاهی در توسعه در اقتصاد ایران دارد؟
توسعه اقتصادی با سرمایهگذاری خارجی درایران صورت میگیرد وسرمایهگذاری خارجی در فضای با ثبات داخلی تمایل به ورود به ایران خواهد داشت. اساسا توسعه با ثبات دارای رابطه معنا داری است و بدون ثبات و آرامش توسعهای شکل نمیگیرد و توسعه بدون سرمایهگذاری خارجی بیمعنی است. مجموعه درآمدهای کشور صرف هزینههای جاری در کشور میشود و کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند سالانه ۱۵۰تا ۲۰۰ میلیارد دلار نیاز است تا کشور به سمت توسعه پایدار و در چارچوب چشمانداز حرکت کند. دولت تدبیر و امید فضای لازم را در این زمینه ایجاد کرده است گرچه موانع جدی هنوز بر سر راه وجود دارد. اما حضوربیش از یک صد هیات خارجی با بلند پایهترین ترکیبها ظرف یکسال گذشته در ایران بیانگر این واقعیت است که دنیا برای سرمایهگذاری درایران آمادگی خود را اعلام کرده است و اکنون این ما هستیم که باید موانع داخلی را برطرف کنیم.
با وجود این دستاوردها چرا باز هم به دولت هجمه صورت میگیرد و نتیجه هجمه به دولت در ابعاد مختلف چگونه خواهد بود؟
من اعتقاد دارم عدهای در جامعه از رای مردم عصبانی هستند وعصبانیت از رای مردم را در انتقام ازدولت تعریف کردهاند. به این معنا که عدهای بر این باور بودند که حتما باید نامزد مورد نظر آنها بر مسند قدرت قرار میگرفت و از اینکه جامعه و مسئولان تصمیم به انتخابات آزاد و چرخش قدرت گرفتهاند، عصبانی هستند. اما جسارت لازم برای اظهار این باور درونی خود را ندارند و به جای آن درعمل از رای مردم و دولت انتقام میگیرند که به نوعی انتقام ازدولت است. درصورتی که تجربه تاریخی مردم ایران طی سه دهه گذشته نشان داده که تقابل با رای مردم نتیجه معکوس میدهد. ما درسال ۹۴تداوم ۹۲ را شاهد بودیم، درسال ۹۶ هم تداوم ۹۲ و ۹۴ را شاهد خواهیم بود. لذا به اعتقاد من به هر میزانی که عملیات روانی علیه شخص رئیسجمهور و دولت افزایش مییابد به همان میزان مقبولیت دولت در بدنه اجتماعی افزایش پیدا میکند. بسیار روشن و واضح اعلام کنم که میان رفتار تخریبگران با دولت وافزایش سرمایه اجتماعی دولت رابطه مستقیم وجود دارد. تجربه نشان میدهد به هر میزان تخریب و فشار به دولت افزوده میشود، عملا در بعد اجتماعی محبوبیت دولت افزایش پیدا میکند. برای استدلال این ادعا باید به سنجشهای میدانی مراجعه کرد. درحال حاضر که به سنجشهای میدانی مراجعه میشود با وجود همه مشکلات اقتصادی، معیشتی و… در ذهنیت جامعه امید جدی وجود دارد که دولت روحانی بتواند مشکلات مردم را حل و فصل کند و این باور هم در مردم وجود ندارد که دیگران بتوانند ازچالشهای موجود عبور کنند.
در حوزه مدیریتی و کارشناسی برخی بر این اعتقاد هستند که دولت باید از بدنه کارشناسی قویتر و با دایره مشاوران وسیعتر استفاده کند تا به موفقیتهای بیشتری دست یابد، تا چه اندازه دولت و رئیس دولت به این مهم اعتقاد دارند؟
مهمترین ویژگی دولت روحانی این است که این دولت یک دولت کارآمد و متشکل ازمدیران با تجربه است. گرچه برخی از دوستان برچسب دولت پیر را به این دولت میزنند اما این دولت، برگرفته از مدیران با تجربه وکارآمد است. این دولت براساس عقلانیت و کارشناسی عمل میکند به صورتی که میتوان ادعا کرد که دردولت احساسات حاکم نیست و همه تصمیمات با مطالعه ونظام کارشناسی صورت میگیرد. دولت امروز درمسیر حرکت خود در بعد اقتصادی و سیاسی مبتنی بر مطالعه کارشناسی حرکت میکند. آنچه در گذشته به کشورصدمه میزد تصمیمات احساسی و لحظهای بود. در دولت گذشته درسفرهای استانی اگر درخواستی از سوی مسئولان صورت میگرفت در همان جلسه موافقت میشد و در همان روز کلنگ پروژه زده میشد و بر اساس آن تصمیمات به طور مثال یک باره برای توسعه ورزشگاههای کشور ۳۲۶۰ مورد کلنگ زده شد که شش هزار میلیارد تومان بودجه برای این تعداد ورزشگاه نیاز بود. درحالی که برای این پروژهها ششصد میلیارد تومان هم بودجه پیش بینی نکرده بودند و بعد از سه سال آن پروژهها باقی مانده و بعید است تا پایان کار این دولت بتوان تمام پروژههایی که در دولت گذشته شروع شده را تکمیل کرد. اما امروز پروژهای تا مطالعات کارشناسی اش صورت نگرفته باشد، شروع نمیشود. بنابراین دولت روحانی مبتنی بر اصل کارآمدی و استقرار نظام کارشناسی و عقلانیت در تصمیمگیری عمل میکند. ضمن اینکه دولت آقای روحانی برآیند و تجربه مدیریتی همه دولتهای بعد از انقلاب را به کار گرفته است. یعنی در کابینه امروز تمامی اعضای کابینه بعد انقلاب حضور دارند و در عین اینکه در این دولت جناحهای مختلف حضور دارند، دولت جناحی نیست و دولت ملی است.



