فیلم | قطر از بزرگترین میدان گازی دنیا برداشت می کند اما دست ایران در حنا مانده

انتخاب نوشت: حمله روسیه به اوکراین اروپا را بحران گاز مواجه کرده به طوری که برخی از کشورهای عمده واردکننده گاز از روسیه از جمله آلمان به سوخت‌های فسیلی و زغال‌سنگ روی آورده، اقدامی که با فرآیند گذار به انرژی‌های پاک تضاد دارد اما در کوتاه‌مدت اجرای این پروژه برای تأمین برق نیروگاه‌ها ضروریست. آلمان قرار است که ۱۰ گیگاوت توان نیروگاه زغالی را بازگرداند تا جایگزین گاز طبیعی روسیه شود و همین امر باعث شده که قیمت زغال‌سنگ در اروپا از ۲۸۴ دلار به ۳۸۴ دلار در هر تن برسد.

البته این اتفاق فرصتی برای اروپا نیز محسوب می‌شود تا با مدیریت شرایط بحرانی جدید بتواند وابستگی خود به انرژی روسیه را کاهش داد و در این میان نام یک کشور کوچک به عنوان جایگزین روسیه این روزها بیش از همه بر زبان رانده می‌شود: قطر.

سهم ایران و قطر از میدان گازی پارس جنوبی

میدان گازی پارس جنوبی اکنون بزرگترین میدان گازی جهان است و شرکت انرژی قطر برآورد کرده این میدان گازی  حدود ۱۰ درصد از منابع شناخته‌شده جهان را در خود جای داده است. همچنین طبق برآوردها این میدان گازی دارای ۴۰ تریلیون مترمکعب ذخایر است که یک سوم این ذخایر سهم ایران است.

بر اساس آمارها قطر در سال ۲۰۲۰ بیش از  104 میلیارد مترمکعب «ال ان جی» (حول و حوش ۸۰ میلیون تن) صادر کرده و سال پیش از آن بزرگترین صادرکننده این محصول با ۱۰۷ میلیارد مترمکعب بود. بزرگترین مشتریان قطر کره‌جنوبی با بیش از ۱۵ میلیارد مترمکعب، هند با بیش از ۱۳ میلیارد مترمکعب و اروپا با ۳۲ میلیارد متر مکعب هستند. همچنین کشور استرالیا با صادرات بیش از ۱۰۶ میلیارد مترمکعب اولین صادرکننده بود و جای قطر را در سال ۲۰۲۰ گرفت. صادرات «ال ان جی» قطر در سال ۲۰۰۹ حدود ۵۰ میلیارد مترمکعب بود و اکنون این رقم از مرز ۱۰۰ میلیارد مترمکعب گذشته یعنی رشدی بیش از ۱۰۰ درصد.

«ال ان جی» (LNG) به گاز طبیعی‌ای گفته می‌شود که موقتا برای ذخیره‌سازی یا ترابری در حجم بسیار به حالت مایع تبدیل می‌شود. در سال ۲۰۲۰ حجم تجارت «ال ان جی» در جهان حدود ۹۹ میلیارد دلار بود و قطر توانست در این سال حدود ۱۸ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار درآمد حاصل از صادرات ال ان جی کسب کند و در رده دوم ایستاد. استرالیا با ۲۵ میلیارد دلار جایگاه اول را به خود اختصاص داد. این میزان صادرات ال ان جی قطر تقریبا معادل کل درآمد حاصل از صادرات نفت خام ایران است.

با بحران ایجاد شده به دلیل حمله روسیه به اوکراین و به خطر افتادن منابع گازی اروپا، قطر بیش از همه کشورها به عنوان جایگزین مطرح شد. پیش از این گفته می‌شد که عمده صادرات قطر به کشورهای آسیایی و در قالب قراردادهای بلندمدت است و دیگر ظرفیتی برای افزایش صادرات گاز به اروپا ندارد. اما طی روزهای اخیر اتفاقات دیگری رقم خورده که ایران را نیز به عنوان مشترک میدان گازی پارس جنوبی وارد معادله می‌کند. 

قطر قصد دارد با اتخاذ گام‌هایی جاه‌طلبانه کمبود گاز اروپا را بعد از یک بازه زمانی نه چندان بلند مرتفع کند. به همین دلیل بود که در ده روز آخر خردادماه دولت قطر نه تنها قراردادی را برای به ارزش ۲.۵ میلیارد دلار با شرکت توتال فرانسه برای توسعه میدان گازی پارس جنوبی امضا کرد، بلکه در همان زمان شرکت اِنی ایتالیا نیز برای توسعه میدان وارد شد و قرار است که ۳ درصد از پروژه ۲۸ میلیارد دلاری شرق میدان شمالی را تصاحب کند.

حجم سرمایه‌گذاری قطر و پروژه افزایش تولید «ال ان جی» به گونه‌ای است که این کشور قصد دارد تا سال ۲۰۲۷ تولید گاز مایع طبیعی را ۶۰ درصد افزایش دهد یعنی از ۷۷ میلیون تن در سال به ۱۲۶ میلیون تن در سال برساند و مجموع سرمایه‌گذاری قطر در این راستا تاکنون حدود ۲۶ میلیارد دلار است. نیمی از این افزایش تولید به آسیا و نیمی دیگر سهم اروپا خواهد بود.  ژاپن و چین که اکنون عمده «ال ان جی» خود را از استرالیا تأمین می‌کنند می‌تواند تا چند سال آینده و با افزایش تولید قطر وارد بازار قطر شوند.

اما این سرمایه‌گذاری فقط شامل دو شرکت ذکر شده نیست بلکه قطر مذاکرات خود با شرکت‌های چینی برای سرمایه‌گذاری در میدان پارس جنوبی را سرعت بخشیده است. همچنین شرکت‌های دیگری از قبیل اکسون موبیل، شل، شورون و … نیز برای سرمایه‌گذاری اعلام آمادگی کرده‌اند.

دست در حنا مانده‌ی ایران

بهره‌برداری از میدان مشرک پارس جنوبی از سال ۱۳۸۰ آغاز شد و در آن زمان تولید قطر حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب بود و ایران تقریبا ۵۰ میلیون مترمکعب. قطر تا سال ۱۳۸۵ یعنی طی پنج سال تولید خود را ۱۰۰ درصد افزایش داد و به ۲۰۰ میلیون مترمکعب رساند در حالی که ایران سال ۱۳۸۷ به این میزان تولید رسید. تولید قطر از این میدان در سال ۱۳۸۹ به حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب رسید و بعد از آن تولید قطر تقریبا تا سال ۱۳۹۶ در همین محدوده باقی ماند اما ایران در سال ۱۳۹۶ توانست به سطح تولید قطر برسد و پس از آن بود که تولید ایران از قطر در این میدان پیشی گرفت و تا سال ۱۴۰۰ به حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب رسید.

ایران حدود ۵ سال پیش قصد داشت که با همکاری شرکت توتال فرانسه تولید «ال ان جی» خود را توسعه بخشد و تاسیسات نیمه تمام مربوط به این محصول را احیا کند. در واقع یکی از اهداف ایران برای همکاری با توتال نوسازی تأسیسات نفت و گاز بود که تجهیزات مربوط به تولید «ال ان جی» بخشی از این همکاری بود.

ایران در حال حاضر روزانه حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی تولید می‌کند اما مسأله این است که طبق گفته‌ی کارشناسان ظرفیت برداشت گاز از میدان گازی پارس جنوبی به پیک خود رسیده و از سال ۱۴۰۴ روند تولید از این میدان کاهش خواهد یافت و برای افزایش تولید باید در میدان‌های جدید سرمایه‌گذاری ۵۰ میلیارد دلاری انجام دهد که این امر نیز در بخش تحقیق و توسعه با ابهام روبروست. 

تاسیسات تبدیل گاز طبیعی به مایع در ایران نصف و نیمه است و حدود پنج سال پیش قرار بود شرکت توتال سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد دلاری در فاز ۱۱ پارس جنوبی برای راه‌اندازی تاسیسات «ال ان جی» را انجام دهد که به دلیل تحریم‌ها کلا پروژه ملغی شد.

در سال ۲۰۱۲ نیز ایران با همکاری شرکت آلمانی – آمریکایی «لینده» که بزرگترین شرکت گاز صنعتی جهان به لحاظ سهم بازار و درآمد بود، قصد داشت تحت پروژه «ایران ال ان جی» بخشی از تأسیسات مایع‌سازی گاز را در راستای تولید سالانه ۱۰ میلیون تن به کشور منتقل کند. خط تولید اول به ظرفیت ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تن «ال ان جی» کامل شد و نیمی از خط تولید دوم نیز به انجام رسید، اما تحریم‌های آمریکا مانع از ادامه‌ی کار شد. کل سرمایه‌گذاری انجام شده در این پروژه نصف و نیمه حدود ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بود که نیاز به ۱۰ میلیارد دلار دیگر برای عملی کردن این پروژه داشت.

البته در دهه ۸۰ در کل ایران سه پروژه تولید ال ان جی در جنوب کشور را در دست برنامه داشت: «ایران ال ان جی» با همکاری لینده آلمان، «پرشین ال ان جی» با همکاری شِل هلند و «پارس ال ان جی» با همکاری توتال فرانسه، که فقط «ایران ال ان جی» با هکاری «لینده» به صورت نصف و نیمه اجرایی شد.

در حال حاضر سهم ایران از بازار ال ان جی صفر است و تمامی پروژه‌های گذشته چه به دلیل تحریم‌ها و چه به دلیل تعلل وزارت نفت (پروژه واحد «مینی ال ان جی» با کره جنوبی به ظرفیت ۱۵ تن در روز در سال ۱۳۹۸) کاملا با شکست مواجه شده است. در بخش ال ان جی باید گفت که اگر ایران هم اکنون سرمایه‌گذاری کافی را با همکای شرکت‌های اروپایی از جمله توتال و لینده و یا حتی شل انجام دهد دست کم نیاز به چند سال زمان دارد که وارد بازار جهانی شود. اکنون برآورد می‌شود برای تولید هر تن ال ان جی نیاز به ۱۰۰۰ دلار سرمایه است، یعنی برای ایجاد یک تأسیسات تولید ۱۰ میلیون تن در سال نیاز به حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایه است و این جدا از میزان گاز تزریقی برای مایع‌سازی است و فقط سازه تولید ال ان جی را شامل می‌شود.

افت فشار گاز در پارس جنوبی و پیک ظرفیت ایران

حال پرسشی که اکنون مطرح می‌شود این است که با توجه به سرمایه‌گذاری ۲۶ میلیارد دلاری جدید قطر، ایران چه باید بکند؟

قضاوت واقع‌بینانه این است که ایران توان زیادی برای مقابله با قطر و تکنولوژی‌های روز وارداتی این کشور ندارد و از طرف دیگر میزان تولید گاز از پارس جنوبی تقریبا به پیک ظرفیت رسیده و طبق گفته کارشناسان از چهار سال آینده پیش‌بینی می‌شود سالانه به اندازه یک فاز پارس جنوبی یعنی ۲۸ میلیون مترمکعب با افت تولید مواجه خواهد شد. بنابراین راهکار ایران در میدان گازی پارس جنوبی حفظ و نگهداشت این میزان تولید خواهد بود. با سرمایه‌گذاری در ال ان جی ایران می‌تواند بخشی از تولید این میدان را تبدیل به گاز مایع کند و حتی در مقاصد صادراتی البته برای چند سال آینده مورد استفاده قرار دهد. طبق گفته «محمد مشکین فام» مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس، تاکنون ۱۵ درصد گاز درجای میدان پارس جنوبی معادل ۶۲ تریلیون فوت مکعب برداشت شده و با تاسیسات موجود پارس جنوبی  می‌توان حدود ۵۰ درصد دیگر معادل ۲۱۰ تریلیون فوت مکعب را برداشت کرد. البته برداشت ۷۵ درصدی گاز طبق گفته‌ی وی نیاز به سرمایه‌گذاری ۲۰ میلیارد دلاری دارد.

همکاری مشترک ایران و قطر نیز یک گزینه‌ی جذاب است اما طبق گفته‌ی کارشناسان افت فشار میدان یکی از موانع اصلی این همکاری است چرا که نیاز به سرمایه‌گذاری‌های سنگین دارد و همکاری دو کشور می‌تواند هزینه سرمایه‌گذاری برای جلوگیری از افت فشار را کاهش دهد. همچنین دورنمای همکاری ایران و قطر برای سرمایه‌گذاری در واحدهای نیمه‌تمام ال ان جی نیز یک گزینه است که البته تا حدی دور از دسترس است.

آنچه که واضح است این است که ایران با توجه به سیاست درهای باز قطر به روی تکنولوژی‌های جدید و نبود قوانین دست و پاگیر حقوقی و همچنین وجهه‌ی خوب این کشور در بازارهای جهانی توان رقابت با این کشور را ندارد، مگر اینکه تغییری ساختار در سیاست‌های کلی اقتصادی نظام در حوزه نفت و گاز صورت بگیرد.

ایران اگر بخواهد به بازارهای جهان گاز وارد شود باید این کار را از طریق ال ان جی انجام دهد چرا که احداث خط لوله برای مسیرهای دور تنها در قیمت‌های بالای گاز صرفه اقتصادی دارد. با توجه به اینکه بازار انرژی در جهان یک بازار بی‌ثبات است حرکت کردن درراستای احداث خطوط لوله با سرمایه‌گذاری زیاد و هنگفت یک ریسک بزرگ اقتصادی محسوب می‌شود. از طرفی ال ان جی این ویژگی را دارد که با از دست دادن یک بازار، بازاری دیگر را برای مقاصد صادراتی انتخاب کرد اما در خط لوله این مورد امکان‌پذیر نیست و با هرگونه اتفاقی در مسیر خط لوله به دلایل مختلف، زیان‌های هنگفتی را به کشور صادرکننده تحمیل خواهد کرد. نمونه‌ی این اتفاق در صادرات گاز ایران به ترکیه و اختلال در خط لوله و یا حتی پروژه عظیم خط لوله نورداستریم ۲ روسیه به آلمان با سرمایه‌گذاری سنگین است که به دلیل شرایط جدید عملا اعلام ورشکستگی کرد و عملا هیچ گازی از این خط لوله انتقال پیدا نکرد.  

انتخاب

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا