پیگیری ادعای ربایش محمد ناظمزاده از مریدان آیتالله منتظری | اکبر اعلمی

اکبر اعلمی، نمایندهی اسبق مردم تبریز در مجلس، ماجرای پیگیریهایش دربارهی ادعای ربایش محمد ناظمزاده از مریدان آیتالله منتظری را در صفحهی شخصی خود منتشر کرده است که متن و اسناد مرتبط با آن در پی میآید:
در اواسط دیماه ۱۳۸۰، حاجآقا «سیداصغر ناظمزاده» از فقهای سرشناس و خوشسابقه قم و از شاگردان مرحوم آیتالله منتظری که پیش از این قاضی دادگاه عالی قم نیز بوده است، به اتفاق پسرش «محمد ناظمزاده» از طلاب حوزه علمیه قم (از مریدان آیتالله منتظری و ظاهرا یکی از ادارهکنندگان وقت سایت ایشان)، در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم حضور یافته و به شرحی که در مصاحبه مطبوعاتی تاریخ ۲۳دی ۱۳۸۰ خود بازگو کردهام (۱)، مدعی شدند که «محمد ناظم زاده» در تاریخ ۲۶ آذر ۱۳۸۰ توسط عدهای ناشناس ربوده شده و به مدت شش روز از تاریخ ۲۶/ ۹/۸۰ لغایت ۰۳/۱۰/۸۰ در محلی نامعلوم بازداشت بوده است.(۱)
درپی این نشست، تا جایی که حافظهام یاری میکند و امیدوارم در ذکر اسامی اشتباه نکرده باشم، در تاریخ ۲۱ یا ۲۲دیماه۸۰، تعدادی از دوستان و همکاران، از جمله آقایان؛ محمدرضا خاتمی (نایبرئیس مجلس ششم و عضو حزب مشارکت)، محسن میردامادی (رئیس وقت کمیسیون امنیتملی و سیاست خارجی مجلس ششم و عضو حزب مشارکت)، محسن آرمین (نماینده تهران در مجلس ششم و از اعضا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)، عبدالله رمضانزاده (سخنگوی دولت خاتمی و عضو حزب مشارکت)، محمد نعیمیپور (منشی هیاترئیسه مجلس ششم و عضو حزب مشارکت) و اگر اشتباه نکنم (تردید دارم)؛ سعید حجاریان (نایبرئیس وقت شورای شهر تهران) و محسن امینزاده (معاون وزارت امورخارجه و عضو حزب مشارکت) در محلی خارج از مجلس، جلسهای ترتیب داده و از من نیز دعوت کردند تا در آن جلسه حضور داشته باشم.
در جلسه مذکور پس از اینکه هریک از نامبردگان توضیحاتی پیرامون ادعای ربایش ناظمزاده مطرح کردند، سرانجام از بنده تقاضا کردند تا موضوع را با رسانهها در میان گذاشته و این پرونده را شخصا پیگیری کنم!
گرچه به دلیل توجه مسئولیت غیرمستقیم این ادعا به دستگاه اطلاعاتی دولت آقای خاتمی که ریاست آنرا آقای یونسی وزیر وقت وزارت اطلاعات برعهده داشت، این پرسش ذهنم را درگیر کرده بود که چرا سخنگوی دولت و سایر افرادی که نام بردم و همگی از حامیان سرسخت دولت خاتمی هستند، خود رسما و بصورت غیرعلنی از طریق مقامات رسمی، این پرونده را پیگیری و یا خود مصاحبه نمیکنند، با اینحال در راستای وظایف و سوگند نمایندگی، شخصا پذیرفتم که این موضوع را بطور جدی پیگیری نمایم. از اینرو؛
۱. ابتدا روز یکشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۰ در جمع خبرنگاران طی مصاحبهای موضوع را رسانهای کردم که بازتاب زیادی داشت:
مشروح مصاحبه در ایسنا: «توضیحات اکبر اعلمی دربارهی نحوهی بازداشت ناظمزاده، یکی از طلاب حوزهی علمیهی قم
اکبر اعلمی نمایندهی مردم تبریز و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی امروز صبح در جمع خبرنگاران پارلمانی توضیحاتی را در خصوص نحوهی بازداشت طلبهای به نام ناظمزاده که فرزند یکی از روحانیون نسبتا سرشناس قم میباشد، ارائه کرد. به گزارش خبرنگار پارلمانی ایسنا، اعلمی در سخنانش تصریح کرد: قرائن و شواهد حاکی است افرادیکه اساسنامه و خط مشی آنها مبنی و متکی بر ارهاب و ارعاب است مجددا در نقطهی دیگری از پیکرهی نظام در حال تجدید حیات و بسط سازمان خود میباشند و چنانچه با این پدیده برخورد جدی صورت نگیرد چه بسا فتنهی دیگری که متضمن هزینههای گزافی برای نظام خواهد بود گریبانگیر کشور شود.
وی افزود: روز دوشنبه ۲۶/۹/۱۳۸۰ یکی از طلاب حوزهی علمیهی قم به نام آقای ناظمزاده که فرزند یکی از روحانیون نسبتا سرشناس قم میباشد توسط افراد ناشناسی دستگیر و به نقطهی نامعلومی منتقل و در آنجا بازداشت میشود. وی گفت :چکیدهی اظهارات فرد یاد شده که همراه با پدرش در جمع تعدادی از نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس حضور یافته و خطاب به نمایندگان عضو کمیسیون بیان شده بود به شرح ذیل است؛ بنا به گفتهی ناظمزاده، ساعت ۳ بعد از ظهر روز دوشنبه ۲۶/۹/۱۳۸۰ فردی ناشناس بدون اسم و رسم که ناظمزاده چهرهی او را دیده از پشت بر شانه وی زده و خطاب به او گفته، برو داخل پژو بنشین و سرت را پایین بیانداز. پس از انتقال وی به داخل پژو چشم بندی به او زده و دو نفر در اطراف او در قسمت پشت ماشین و یک نفر نیز در صندلی جلو کنار راننده نشستهاند. اعلمی خاطرنشان کرد: ناظم زاده مدعی است که یکی از سرنشینان دستمال آغشته به اتر را جلوی بینی او گرفته و همین امر باعث بیهوشی او شده است. او میگوید پس از به هوش آمدن خود را در یک سلول تنگ و تاریک و نمور دیدم که چراغ کم نوری در آنجا سوسو میزد. مدتی نگذشته که کسی درب سلول را به صدا درآورده و میگوید؛ رو به دیوار بایست و سپس او را با چشم بند به طبقات زیر زمین منتقل میکنند. نمایندهی تبریز در خانهی ملت اضافه کرد: ناظمزاده، به ما گفت: صدای هواپیمایی را شنیدم با شنیدن صدای هواپیما پی بردم که در قم نیستم. با توجه به اینکه در فراز آسمان قم هیچ هواپیمایی پرواز نمیکند. پس از انتقال به یک اتاق، نوشتهای را پیش روی او میگذارند و به وی تاکید میکنند باید طی مصاحبهای، مفاد مصاحبه را تکرار کند. بنا به گفتهی ناظمزاده، متن مصاحبه این بوده است: من رابط آیتالله منتظری با رادیو اسرائیل و رادیو انگلیس بودم. پولهای هنگفتی را از خارجیان گرفته و متقابلا پولهایی را هم به آنان پرداختهام. ناظمزاده، اظهار داشت: در این ۶ روز که اسیر بوده است چند بار به او آمپول تزریق کردند که پس از تزریق آمپول به او، تهوع داشته و خون دماغ شده است و یکبار هم آمپولی را به او تزریق میکنند که وقتی ناظمزاده سوال میکند این آمپول چیست به او میگویند این آمپول نوعی ویروس آلوده است. ناظمزاده مدعی است چند بار در حین بازجویی به او بیخوابی دادند و چندین بار مچ دست راست او را با دستبندی به مچ پای او بستهاند. که به نوعی شکنجه و آزار تلقی میشود. بعد از تحمل ۶ روز اسارت در چنگ این افراد ناظمزاده را آزاد کردند و گفتند برو به هر کس میخواهی بگو.
اعلمی در ادامهی سخنانش گفت: با وجود اینکه مدتی از اسارت و رهایی ناظمزاده میگذرد و تلویحا کلیت این مطلب در رسانههای خارجی مطرح شده و در حالیکه رییس جمهوری و مقام رهبری از اینگونه اقدامات، اعلام انزجار کردهاند و مقامات مسوول از دستگیری و زندانی کردن نامبرده کاملا اظهار بیاطلاعی میکردند و این عمل را قبیح و مذموم دانستهاند؛ سوال این است که چه کسانی این گونه چهرهی مسوولین نظام و جمهوری اسلامی را مشوه میکنند و چه کسانی قصد دارند جمهوری اسلامی را نا امن جلوه دهند؟
اعلمی افزود: در اظهار بیاطلاعی مسوولان کشور از این قضیه، دو گزینه متصور است، یا اینکه افرادیکه دست به چنین اقدامی میزنند یا عوامل بیگانهاند یا مشتی خودسر و قانون شکن، که در هر دو صورت دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، و مقامات مسوول باید پاسخ دهند که چطور در روز روشن فردی را این گونه دستگیر و ۶ روز بازداشت میکنند و در میدان انقلاب و در حالیکه هنوز آثار بیهوشی در او بوده در کوچه پس کوچهها رها میکنند
نمایندهی تبریز در مجلس ششم گفت: امیدوارم در آیندهی نه چندان دور مقامات مسوول را در مجلس برای پاسخگویی در مجلس زیارت کنیم. اعلمی گفت: مقامات مسوول زیر بار این قضیه نرفتند، پس دستگاههای رسمی نقشی در این قضیه نداشتند. و اصرار مجلس مبنی بر اینکه سایر قوا در مجلس پاسخگو باشند در این قبیل موارد کاملا عیان میشود. ضمنا تا به حال هیچ مقام مسوول در این رابطه اظهار نظر نکرده است. به عنوان نمایندگان مردم ناگزیریم که به یکی از شهروندان که پدرش از روحانیون سرشناس قم است جواب بدهیم که اگر مقامات نیز انکار کنند، در هر حال باید این قضیه پیگیری شود و در وهلهی اول نیز وزارت اطلاعات باید پاسخگو باشد. (خبرگزاری ایسنا- یکشنبه / ۲۳ دی ۱۳۸۰)

۱.۱. روزنامه «نوروز»، ارگان حزب مشارکت (اتحاد ملت ایران اسلامی فعلی) که به خاطر عنایت ویژه برخی سرانش نسبت به بنده، از دیرباز تاکنون هیچ تمایلی به انعکاس اخبار مربوط به اینجانب در رسانههای نزدیک به خود نداشته و ندارند، اینبار خبر «اظهارات تکاندهنده اعلمی در مورد ربودن و تهدید یک طلبه در قم» را به عنوان تیتر خود انتخاب و روزهای بعد هم با تهیه گزارشهایی، همراه با سایر نشریات به مطرح شدن این موضوع در سطح جامعه کمک کرد.


۲. در ۲۶ دیماه ۱۳۸۰، «محسن میردامادی» رئیس وقت کمیسیون امنیت ملی و مدیرمسئول روزنامه نوروز در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، در پاسخ به این سوال که مستندات شما برای ابراز نگرانی نسبت به بازسازی ستاد قتلهای زنجیرهای چیست؟ گفت: «نمونهای که آقای اعلمی در مجلس مورد آن طلبه جوان (نظام زاده) عنوان کرد و نمونهای که من گفته بودم، اگر کنترل نشوند، مشابه ماجراهای قبل از قتلهای زنجیرهای است که به قتلها انجامیده بود. در حال حاضر هم اگر کنترل نشود، نگران هستیم که به آنجا کشیده شود. البته هنوز قتلی صورت نگرفته ، اما میگویم به عنوان مقدماتی است که ممکن است به قتل منجر شود. وی نظر خود دربارهی جریان زمینه ساز وحمایت کننده این مسایل را اینگونه بیان کرد: اینکه چه کسانی این کارها را کردهاند، من هم نمیدانم اما این مسایل را میگویم تا حتما تحقیق شود که چه کسانی هستند».(ایسنا- چهارشنبه / ۲۶ دی ۱۳۸۰ کدخبر: ۸۰۱۰-۰۶۵۵۱)
۳. ۳۰ دیماه ۱۳۸۰ عبدالله رمضانزاده سخنگوی وقت دولت، در نشست مطبوعاتی خود با خبرنگاران و در پاسخ به پرسش خبرنگار نوروز مبنی بر اقدامات دولت در خصوص اظهارنظرهای مطرح درباره بحث بازسازی ستاد قتلهای زنجیرهای طی روزهای اخیر و ماجرای ربوده شدن ناظم زاده و نحوه بازداشت سیامک پورزند، اظهار داشت: «آقای خاتمی در جمع دانشجویان اشاره داشتند که ریشه قتلهای زنجیرهای خشک نشده است، زیرا آن تفکر یک تفکر یکروزه نبود که یکروزه هم از بین برود. این اقدامات نتیجه تفکری ریشهدوانیده بود، که اگرچه نمود عملی آن خشک شده است، اما باید تلاشهای فکری برای از بین بردن ریشههای عقیدتی آن موضوع هم ادامه پیدا کند تا بهطور ریشهای از بین برود. رمضانزاده در خصوص اظهارات میردامادی، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، خواستار پرسش از شخص وی شد و خاطرنشان کرد: در مورد قضایای مربوط به آقایان ناظمزاده و پورزند، وزارت اطلاعات مشغول پیگیری است و قطعا پس از وصول به نتیجه، آن را اعلام خواهد کرد».(ایسنا- یکشنبه / ۳۰ دی ۱۳۸۰ کدخبر: ۸۰۱۰-۰۷۴۳۳)
۴. در پی گزارشی که برخی عوامل اطلاعات در کمیسیون امنیتملی ارائه دادند، اینجانب به همراه دو تن از همکاران خوبم به اسامی «محمدرضا اسماعیلیمقدم» و «شیخفاضل امیرجهانی» به شرکتهای مسافربری مراجعه و درخصوص صحت و سقم موارد مطرح شده در اطلاعیه دستاندرکاران وقت وزارت اطلاعات تحقیق و پرس وجو کرده و گزارش آنرا به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ارائه دادم که با گزارش وزارت اطلاعات بطور معناداری اختلاف داشت.
۵. متعاقبا، در هفتم بهمن ۱۳۸۰، وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای ضمن تکذیب ادعای ربایش ناظمزاده و تکرار همان گزارشی که در کمیسیون امنیت ملی ارائه داده بودند، اعلام کرد که “محمد ناظم زاده” فرزند اصغر که ادعا شده بود ربوده شده است، در این مدت در مسافرت بوده است.
متن کامل این اطلاعیه به این شرح است:
«بدنبال ادعای ربوده شدن سید “محمد ناظم زاده” فرزند اصغر و طرح این موضوع در سطح جامعه، هیات دولت، وزارت اطلاعات را مامور تحقیق و بررسی در این خصوص کرد. وزارت اطلاعات، نیز با استفاده از کارشناسان مجرب که مورد وثوق ریاست محترم جمهوری نیز می باشند، تحقیقات لازم را انجام داد، که نتایج آن به شرح زیر اعلام می شود:
۱ـ آقای سیدمحمد ناظم زاده در طول مدت ادعای ربایش و زندانی بودن یعنی از تاریخ ۲۶/ ۹/۸۰ لغایت ۳/۱۰/ ۸۰، در مسافرت بسر می برده است.
۲ـ نامبرده بعداز ظهر دوشنبه مورخه ۲۶/۹/۸۰ با وسیله سواری کرایه از قم به تهران رفته و ساعت چهار بعداز ظهر از ترمینال جنوب به مقصد مشهد عزیمت نموده است.
۳ـ عزیمت نامبرده به مشهد به وسیله اتوبوس شماره ۴۲۸ن ۱۱ ـ اصفهان صورت گرفته و شماره سریال بلیط ۱۶۰۱۳۳ در دفاتر شرکت تعاونی سیر و سفر به نام محمد ناظم زاده ثبت شده است.
۴ـ مشارالیه پس از رسیدن به مشهد در تاریخ ۲۷/۹/۸۰ به مدت دو روز در هتل خراسان واقع در خیابان شهید اندرزگو ( خسروی نو) اقامت داشته است.
۵ـ تحقیقات و مدارک جمع آوری شده حاکیست که نامبرده درتاریخ ۲۹/۹/۸۰ محل مذکور را ترک و تا تاریخ ۲/۱۰/۸۰ در مهمانپذیر ممتاز قدس فرد واقع در همان خیابان مستقر شده است. ضمنا جزئیات اقامت یک هفتهای وی در مشهد کاملا روشن بوده و مدارک موجود عنداللزوم به مقامات قضایی و سایر مراجع قانونی ارائه خواهد شد.
۶ـ نامبرده در عصر ۲/۱۰/۸۰ مشهد را به مقصد تهران ترک نموده است.
درپایان فرصت را غنیمت شمرده، خاطرنشان می سازد طی سنوات اخیر ادعاهای مشابه توسط افراد مختلف مطرح، ولی با تحقیقات انجام شده عدم صحت آن احراز شده است.
از این رو انتظار می رود جامعه محترم مطبوعاتی و فعالان سیاسی کشور در برخورد با موارد مشابه، قبل از بررسی صحت و سقم موضوع از دامن زدن به آن و ایجاد نگرانی در جامعه پرهیز نمایند.(خبرگزاری ایرنا- ۷ بهمن ۱۳۸۰، ۰:۰۱، کد خبر: ۵۶۲۲۸۸۴.) https://www.irna.ir/news/5622884
۶. در همان روز(هفتم بهمن ۱۳۸۰)، رمضانزاده سخنگوی دولت نیز در جمع خبرنگاران با اشاره به سخنان هفتهی گذشتهی خود مبنی بر موظف بودن وزارت اطلاعات به پیگیری پروندههای مربوط به آقایان ناظمزاده و پورزند، خاطرنشان کرد: «در جلسهی امروز وزیر اطلاعات گزارشی از نتایج بدست آمده توسط این وزارتخانه در مورد پیگیری پروندهی آقای ناظمزاده ارایه کردند و اعلام نمودند که مجموعه اظهارات آقای ناظمزاده کذب محض بوده و هیچ اتفاقی در خصوص ربودن ایشان نیفتاده است، اما اینکه انگیزه بیان این مطلب از سوی وی چه بوده است بعدا مشخص خواهد شد».(ایسنا- یکشنبه / ۷ بهمن ۱۳۸۰ / ۱۵:۱۰ کدخبر: ۸۰۱۱-۰۱۶۵۸)
۷. پس از صدور اطلاعیه وزارت اطلاعات، «محمد ناظمزاده» نیز تغییر موضع داده و نظر وزارت اطلاعات مبنی بر مسافرتش به مشهد را تائید کرد! اما آقای «اصغر ناظمزاده» پدر وی در گفتگو با خبرنگار ایسنا مدعی شد: «مطالبی مبنی بر در مشهد بودن سیدمحمد مطرح شده، نادرست است و فرزندم در مدتی که ناپدید شده بوده، به مشهد نرفته است. امروز در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی جلسهای داشتیم و توضیحات لازم را به چند تن از اعضای کمیسیون دادهایم، ولی پخش مشروح مذاکرات این جلسه را به مصلحت نمیدانیم. او همچنین ادعا کرد: از غروب روز پنجشنبه (۰۴/۱۱/۸۰) تا جمعه شب، پسر مرا نگه داشتهاند و از او اقرار گرفتهاند که «من در مشهد بودهام»؛ در حالی که پسرم در مشهد نبوده است. یعنی از او خواستهاند که بگوید یک هفتهای که ناپدید شده بوده، خودش به مشهد رفته بوده است. وی همچنین با بیان این مطلب که کمیسیون امنیت ملی جزییات این مسئله را دقیقا بررسی کرده است، گفت: چند تن از نمایندگان مجلس از جمله اعلمی، اسماعیلی مقدم و امیرجهانی با پسرم به ترمینال رفتند تا مکانی را که وی بلیت مشهد تهیه کرده (طبق اقرار در بازداشتگاه) به نمایندگان نشان دهد، در حالی که فرزندم وقتی وارد ترمینال شد، حتی آن مکان را بلد نبود».(ایسنا- یکشنبه / ۷ بهمن ۱۳۸۰ / ۱۷:۳۴، کدخبر: ۸۰۱۱-۰۱۷۰۲) https://www.isna.ir/news/8011-01702
۸. روایت هاشمی رفسنجانی از ادعای ربایش ناظمزاده
مرحوم «هاشمی رفسنجانی» که آنروزها دل پری از چپهای موسوم به دومخردادی داشت، در خاطرات روزنوشت خود در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۸۰، ماجرای ادعای ربوده شدن ناظمزاده را اینگونه روایت کرده است: «مساله ادعای ربوده شدن فرزند آقای [سیداصغر] ناظمزاده [رئیس دفتر سابق آیتالله منتظری] به جای حاد و حساسی رسیده است. وزارت اطلاعات، پس از بررسی رسما اعلام کرده که قضیه ساختگی و دروغ و نوعی خودربایی است و [محمد] ناظمزاده، در این چند روز در تهران و مشهد بوده و هتلهای محل اقامت او را مشخص کرده است. این مساله را سخنگوی دولت از قول وزارت [اطلاعات]، دیروز اعلام کرد و بلافاصله پدر آقای ناظمزاده، اظهارات سخنگوی دولت را تکذیب کرد و گفت، [وزارت] اطلاعات اخیر فرزندش را به زور گرفتهاند. مساله از آنجا حساس شده که تندروان دوم خردادی، اخیرا مدعی شدهاند و حادثه ناظمزاده و سیامک پورزند، [روزنامهنگار] و اخیرا جواد رحیمپور، [دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی] را دلیل آن میدانند.
آقای [محسن] میردامادی، مدیرمسئول روزنامه نوروز، این ادعاها را مطرح کرده و اکنون در مقابل اظهارنظر [وزارت اطلاعات] و سخنگوی دولت که از جناح خودشان است، قرار گرفته که حاکی از درگیری جدید درون جناحی است. باتوجه به اینکه در مورد عامل مهم مساله قتلهای زنجیرهای آقای موسوی [مصطفی کاظمی] هم بود، موضوع مهم جلوه میکند».
۹. در ۹ بهمن ۱۳۸۰ یعنی دو روز پس از صدور اطلاعیه وزارت اطلاعات و اظهارات جدید سخنگوی دولت، «شیخفاضل امیرجهانی» نماینده خرمدره و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم که او هم در جلسات مربوط به اظهارات محمد ناظم زاده حضور داشته است، در گفتگو با خبرنگار ایسنا گفت: «در بررسی که در کمیسیون در رابطه با اظهارات ناظمزاده انجام دادیم شبهاتی ایجاد شد ولی با توجه به اینکه در خصوص کل موضوع اطلاعات جامعی در دست ندارم، نظر سخنگوی دولت در مورد ناظم زاده برای ما ملاک است. بنا شده بود که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به دلیل شبهاتی که در این باره احساس میشد، بررسیهای مجددی در این خصوص داشته باشد و چنانچه در جهت برخی ادعاها، خلاف نظر وزارت اطلاعات ثابت شود بایستی به صورت مستند بر آن تکیه گردد. وقتی به شکل حضوری، از ناظم زاده درمورد اینکه به مسافرت مشهد رفته بوده یا خیر سئوال کردیم وی نظر وزارت اطلاعات را تایید کرد ولی تناقض گوییهایی در گفتارش وجود داشت. نظر مشخصی در نقض نظرات سخنگوی دولت در مورد ناظمزاده ندارم و باید ادامه بررسیها را در کمیسیون مورد ارزیابی قرار دهیم تا در این زمینه نظر روشنی ارائه کنیم».(ایسنا- سهشنبه / ۹ بهمن ۱۳۸۰ / ۱۷:۵۳، کد خبر: ۸۰۱۱-۰۲۳۰۴) https://www.isna.ir/news/8011-02304
۱۰. در ۱۰ بهمن ۱۳۸۰ سه روز پس از صدور اطلاعیه مذکور، حاج آقا یونسی وزیر وقت اطلاعات جهت ادای توضیح در این خصوص به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی فراخوانده شد و پس از حضور در کمیسیون و ارائه توضیحاتی که از نظر ما قانعکننده نبود اظهار داشت؛ بررسی صحت و سقم ادعای ربایش ناظمزاده و کشف حقیقت، برای وزارت اطلاعات ظرف چند ساعت میسر است. اما از آنجا که در این باره توضیحات قانع کنندهای ارائه نشد، ناچار بصورت رسمی سوالی را بشرح پیوست که به امضای بنده و سه تن از همکاران خوبم به اسامی آقایان؛ «محمد کیانوشراد»، «محمدرضا اسماعیلیمقدم» و «اخوان» نیز رسیده بود، مطرح و مجددا ایشان به مجلس فراخوانده شد:

۱۱. متعاقب این پیگیریها که با سماجت انجام میشد، بعدها متوجه شدم که وزارت اطلاعات در تاریخ ۲۱/۱۱/۱۳۸۰ به موجب گزارشی که برای دفاتر روسای سه قوه ارسال شد، توضیحات کاملا متفاوتی درخصوص ادعای ناظمزاده و پیگیریهایی که از سوی اینجانب صورت میگرفت، ارائه داده و در بندهای ۳-۲ ص۷ آن نیز ضمن تکذیب مراجعه اینجانب به دفاتر شرکت مسافرتی، مدعی شده بود که اظهارات «اصغر ناظم زاده» تحت تاثیر سخنان و تحریک اعلمی انجام و بازپسگیری اعترافات وی و ساختگی بودن آنها هم با تحریک اینجانب صورت گرفته است!!
۱۲. حدود ۷-۶ ماه بعد و پس از اطلاع دیرهنگام اینجانب از گزارش مورخه ۲۱/۱۱/۸۰ وزارت اطلاعات و واکنشی که نسبت به این بخش از گزارش نشان دادم و شهادت اعضای کمیسیون در حضور وزیر اطلاعات و دفاعی که از من صورت گرفت، لاجرم رئیس حوزه وزارتی وزارت اطلاعات در تاریخ ۱۷/۰۷/۸۱، طی نامهای که برای کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی مجلس، دفتر سران سه قوه و اینجانب ارسال شده بود، گزارش قبلی وزارت را اصلاح و اعلام کرد که اینجانب هیچگونه نقشی در خصوص موارد مطرح شده در گزارش مزبور نداشتهام و اتهامات انتسابی نادرست میباشد و سرانجام نیز بهدلیل عدم پیگیری کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، این پرونده همچنان در هالهای از ابهام باقی ماند!(نامه طبقهبندی شده و غیرقابل انتشار است).
اکنون ۲۲سال از آن ماجرا گذشته است و بجز خدا و خودم، هیچکس از کم و کیف این پیگیری و پیامدهای بعدی آن اطلاعی ندارد و حتی هیچیک از ناظمزادهها نیز برای یکبار هم که شده تاکنون سراغی از تنها نمایندهای که آنروزها خود را به مخاطره افکنده و با جدیت موضوع ادعای آنها را در مجلس ششم پیگیری میکرد، نگرفتهاند تا ببیند که آیا هنوز زنده است یا مرده…!
انتهای پیام
این چند وقت میخان کاظم صدیقی را گره بزنند به منتظری؟
امثال ناظم زاده و…با این ادعاها قصد جلب توجه دارن فقط
در سالهای اصلاحات چقدر با این خبرهای ساختگی مردم را به نظام و انقلاب بدبین کردند!!
بعد هم که به دروغ در سال ۸۸ گفتند تقلب شده و جامعه را دو تکه کردندو خیلی ها را از قطار انقلاب پیاده کردند و سبب افزایش تحریم ها شدند.
ایکاش یک عذرخواهی ساده میکردند.