برای حال ایرانِ حال و آینده

مجتبی بیات، پژوهشگر توسعه و سیاستگذاری در روزنامه اعتماد نوشت: «همیشه میتوان نشست، حتی وقتی صدای پای خالصسازی بیش از هر زمان دیگری نزدیک میشود؛ میتوان کنار مردمان نشست و در سوگ به قهقرا رفتن زندگی و بیقوتی جریانهای تغییرطلب شیون سر داد و گریست. میتوان نشست و از چیزی مبهم به نام «جامعهمحوری» سخن گفت و عملا ذیلش انفعال پیشه کرد و از برج عاج «آرمانگرایی» بر سر مردمانی که هر لحظه زندگیشان مجاهدت در راه زنده ماندن است دست تفقد کشید. میتوان نشست و با نقاب «واقعگرایی»، آرمانها را کنار انداخت و همچون جماعت مستأصل از نرسیدنهای تکراری، سر بر در آستان ناامیدی سایید. حتی میتوان ساز رفتن کوک کرد و دور از خانه نشست و در مسابقه پرخاشگویی برای سبقت در دیده شدن و شاید چیزی هم به جیب زدن، مردمانِ در خانه مانده را به حیاط خانه رهسپار کرد و در ستاندن حیات آنان مشارکت جست. اما گریستن و آرمانگرایی و واقعگرایی و پرخاشگویی را چه حاصل برای حل مسائل انباشته ایران که روزبهروز بر عمق و شمارشان افزوده میشود؟ هیچ!
در ایران اکنون برای روزنه گشایی و یافتن مفرهای رهایی از وضعیت مسالهاندود، چارهای جز برخاستن و کنشگری برای پیشروی در فرآیند نیل به توسعه و مردمسالاری نیست؛ برخاستن و پیشروی با پس زدن گریهکنها و پرخاشگوها و پیش کشیدن و پیوند زدن آرمانگراها و واقعگراها. چه اینکه ایمیل دورکیم (۱۹۱۸ – ۱۸۵۸ م) جامعهشناس شهیر فرانسوی در پیشگفتار چاپ نخست کتاب مرجع خود با عنوان «درباره تقسیم کار اجتماعی» در توضیح این گزاره که «علم [جامعهشناسی] قادر است در یافتن جهت لازم برای رفتار ما به ما کمک کند. به ضرورت بیرون کشیدن «آرمان» از مشاهده «واقعیت» اشاره میکند و مینویسد «آرمان اگر ریشه در واقعیت نداشته باشد پا در هواست.» دورکیم ایدهآلیستها را کسانی میداند که با بیاعتنایی به واقعیت، تمایلات قلبی خود را چنان به «فرمان اخلاقی» تبدیل میکنند که عقلشان در برابر آن «سر تسلیم فرود میآورد.»
حاصل اندیشه دورکیم پردهافکنی از این واقعیت است که آرمانها، قواعد رفتاری و قواعد مشاهده در واقعیت اجتماعی ریشه دارند. هر چند دورکیم وظیفه جامعهشناس را «پیدا کردن جزییات لازم برای اصلاح» نمیداند و این مهم را به «مردان سیاست» میسپارد اما من به واسطه دانشآموختگی در رشته «جامعهشناسی-سیاستگذاری فرهنگی» و دغدغهمندی درباره وضعیت مساله اندود ایران امروز، با بهرهگیری از استعاره دورکیم در مورد ضرورت برآمدن آرمان از واقعیت، «بیانیه تحلیلی ۱۱۰ فعال سیاسی و فرهنگی خطاب به دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری درباره انتخابات ۱۴۰۲» را به امضا رساندهام.
مبنا و پیونددهنده پرسشهای هشتگانه طرح شده در این بیانیه تحلیلی راهبردی، ایده «آرمانگرایی واقعنگرانه» است که توسط جان رالز فیلسوف امریکایی (۲۰۰۲ – ۱۹۲۱ م) نیز در سنتز بین لیبرالیسم و سوسیالیسم بیان شده است. اما این ایده در ادبیات جامعهشناسی و سیاستگذاری با مفاهیمی نظیر تحلیل میدان، تحلیل محیط و تحلیل شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب متجلی است. با وامگیری از ادبیات و تجربیات پیشین، استراتژیستهای سیاسی و طراحان سیاستهای اصلاحطلبانه نمیتوانند در خلأ و بدون در نظر گرفتن فضا و شیوههای تولید سیاستها که برخی از آنها در زیر آمده است، کامیابانه در مسیر تحقق آرمانهای توسعه و مردمسالاری که کلید حل مسائل انباشته ایران و تحقق یک زندگی معمولی برای همه شهروندان هستند، گام بردارند:
۱- قدرت عناصر میدان سیاست و سیاستگذاری؛ در اینجا شناخت قدرت مطالبهگران تغییرات سیاسی و سیاستی و جریانهای مقابل مطالبهگران.
۲- تعریف و تعیین مرزهای میدان سیاستورزی و سیاستگذاری؛ در اینجا مشخص کردن مرز بین اصلاحطلبی با انقلابیگری، اقتدارگرایی و محافظهکاری.
۳- حدود استقلال عمل حاملان تغییر در میدان سیاست و سیاستگذاری؛ در اینجا تعیین حدود مجاز برای انعطافپذیری یا استقامت و شکل دادن به اتحادهای جدید در راستای اجماعسازی بر سر حل مسائل سیاسی و سیاستی با جریانهای مقاوم و ذینفع در حفظ وضعیت مساله اندود کنونی.
۴- شناخت قدرت و سازوکارهای عملیاتی جریانهای موافق و مخالف تغییرات؛ در اینجا ارزیابی تجارب پیشین و شناخت بازاندیشانه روشهای اعمال نفوذ و قدرت اصلاحطلبان و نیروهای مقاوم در برابر اصلاحات.
دعوت به گفتوگو در مورد شیوههای برآمدن راهبردهای تغییر خواهی اصلاحطلبان از گذشته تاریخی تا اکنون از مهمترین اهداف بیانیه راهبردی مورد اشاره است. در واقع با نگاه به فراز و فرودهای ۱۲۰ ساله اصلاحطلبی و بهبودخواهی در ایران، دعوت به همنشین کردن «هدفاندیشی» و «مسیراندیشی» برای «روزنهگشایی» عملی از طریق بازاندیشی در شیوههای ایجاد تغییرات سیاسی و سیاستی و پرتوافکنی بر مسیر تاریک و روشن توسعه و مردمسالاری؛ مهمترین هدف بیانیه تحلیلی و راهبردی جمعی از دغدغهمندان حالِ ایرانِ حال و آینده است. سرمایههای فکری و اخلاقی و تجربی امضاکنندگانی در تراز مقصود فراستخواه، محمد فاضلی، مهدی غنی، محمد ترکمان، حمیدرضا جلاییپور، محمدمهدی مجاهدی و فعالان رسانهای و سیاسی برجسته برای دغدغه ایران در این شرایط عسرت سیاست، پای این بیانیه نشسته است. امید که نهال چنین رویکردی در سالهای پیش رو ببالد و برای زندگی ایرانیان ثمربخش شود.»
انتهای پیام