خاطرات هاشمی ۱۸ بهمن سال ۷۹ | گزارشی از مخالفت رهبری با لایحهی اختیارات وزارت اطلاعات

انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در ۱۸ بهمن سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
سهشنبه ۱۸ بهمن 1379 | 12 ذیعقده ۱۴۲۱ 6 فوریه ۲۰۰۱
آقایان [حبیبالله] موسوى، [عباس] لاجوردى و صدقى، از مسئولان [امور فرهنگی] مؤسسه [مسجد] جمکران قم آمدند؛ گزارشی از وضع اقتصادی و فرهنگی و عمرانی آنجا و برنامه توسعه و کتابخانه تخصصی آن ارائه کردند. آقای [امیر] تهرانی، معاون [پارلمانی وزارت] اطلاعات آمد. از مشکلاتی که در مورد لایحه اختیارات وزارت، به خاطر مخالفت رهبری و نیز از مشکلاتی که در درون وزارت، بعد از محکومیت اعدام چند نفر از [متهمان قتلهایزنجیرهای]، برایشان پیشآمده، گفت و از فشاری که سپاه و ستادکل [نیروهای مسلح]، در مورد لایحه[۱] وارد میکنند، انتقاد داشت.
عصر آقای [علی] لاریجانی، [رئیس سازمان صدا و سیما] آمد و درخواستهایی از اُرگانهای مختلف برای ترمیم اعتباراتشان در مجمع [تشخیصمصلحتنظام] آورد. ادامه مصاحبه با آقایان [علی] شمخانی، [غلامعلی] رشید و [حسین] علایی و [محمد درودیان] درباره سیاست جنگ و امور تُند دوران انقلاب داشتیم.[۲]
شب میهمان رهبری بودم. درباره آییننامه نظارت بر سیاستهای کلی و مسایل مربوط به ارجاع بودجه به مجمع [تشخیص مصلحت نظام] و توضیحات درباره سیاستهای کلی مصوب و مسایل انتخابات و محاکمات و اختلافات در درون دومخردادیها صحبت شد. گفتند که آقای مهندس [عزتالله] سحابی، [فعال ملی مذهبی]، به ایشان نامه نوشته و عذرخواهی کرده و گفته آماده جبران اشتباهات است و به شورای نگهبان هم چنین نامهای نوشته است. گله آقایان [محمد] جعفری [گیلانی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی قم] و [حسن] صانعی، [رییس بنیاد ۱۵ خرداد] را در مورد بازرسیها منتقلکردم. گفتند، این نشان سوءظن نیست؛ بازرسی امری معمول و متداول است.
انتخابات پارلمان اسراییل، امروز برگزار شد. گزارشها از سردی انتخابات و مشارکت کم مردم است. تا این ساعت، صحبت از مشارکت کمتر از ۵۰ درصد، برای اولین بار در تاریخ انتخابات اسراییل و به خصوص دلسردی اعراب داخل اسراییل که به خاطر تخلف [ایهود] باراک، [نخستوزیر اسراییل] از وعدهها، انتخابات را تحریم کردهاند.
[۱] – وزارت اطلاعات با ارایه لایحه «الحاق موادی به قانون تأسیس وزارت اطلاعات»، در پی آن بود که برای افزایش اختیارات، سه ماده از قانون تأسیس وزارت اطلاعات را اصلاح کند. براساس یکی از مواد آن، این وزارتخانه اجازه مییافت، در محدوده وظایف قانونی خود از اختیارات ضابطان قوه قضاییه برخوردار شود. همچنین نظریه کارشناسی وزارت اطلاعات، در موضوعات و مسایل امنیتی، در حکم نظر کارشناس رسمی دادگستری تلقی میشد. طبق این لایحه، وزارتخانههای اطلاعات و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و سازمانهای حفاظت اطلاعات نیروهای مسلح، در حدود وظایف قانونی خود، نسبت به پروندههای امنیتی، حق درخواست تعقیب محاکمه و کیفر متهم و یا موقوفÃ Äماندن تعقیب و حق اعتراض و تجدید نظرخواهی نسبت به آرا و قرارهای صادره را دارا می شدند. لایحه افزایش اختیارات، در مجلس ششم مطرح نشد و در سال نخست فعالیت مجلس هفتم، مطرح و پس از بحث و بررسی در صحن علنی رد شد. طبق نظر مخالفان لایحه، اعطای این مجوز به وزارت اطلاعات، به نوعی دخالت در کار قوه قضاییه محسوب میشد؛ چرا که ماموران این وزارتخانه از اختیارات ضابطان قضایی نیز برخوردار میشدند، بنابراین نظارت بر عملکرد آنها در برخورد با متهمان – به ویژه در حوزه سیاسی- بسیار محدود میشد.
[۲] – در بخشی از این مصاحبه آمده است: «مسأله این بود که آیا تا اشغال لانه جاسوسى، ما مشکلى با آمریکا داشتیم؟ من چون یادم بود، گفتم ترور من بعد از یک سخنرانى تُندى بود که علیه آمریکا کردم. این مسأله را پیگیرى کردم و دیدم، تیتر کیهان روز شنبه سوم خرداد ۱۳۵۸ همین را مىگوید. تیتر اولش این است: ۲۴ ساعت پس از یک سخنرانى تُند علیه آمریکا، فلانى [هاشمى رفسنجانى] ترور شد. سخنرانى را پیدا کردم و خواندم. عطف به حرفهاى امام بود. یعنى سخنان امام« که گفته بودند، ما روابط با آمریکا را نمىخواهیم و رابطه گرگ و میش است. دیدم وقتى که حرکتهاى تُند اوایل انقلاب شروع مىشود، موضعگیرى آمریکا شروع مىشود. کنگره آمریکا مصوبهاى در رابطه با قطع رابطه با ایران و محاصره ایران تصویب مىکند. امام در جمع مردم گنبد در ۲۴/۰۱/۵۸ به آمریکا تاختند. در جمع پرسنل لشکر ۹۲ زرهى در ۲۵/۱/۱۳۵۸، در جمع پاسداران تهران در ۲۷/۱/۱۳۵۸، در جمع اقشار مردم بلاد در ۳۱/۰۱/۱۳۵۸، در جمع مردم کرمانشاه در ۰۱/۰۲/۱۳۵۸، در جمع دانشجویان پزشکى در تاریخ ۱۹/۲/۱۳۵۸ تاختند. تصریح کردند به اینکه خرابکاران، عوامل آمریکایى هستند. در جمع عشایر و نیروى هوایى در تاریخ ۲۹/۲/۱۳۵۸ حمله شدیدى به خاطر محکومشدن ایران در کنگره آمریکا کردند. ایشان خیلى قاطعانه صحبت کردند. در سال ۱۳۵۸ قطع رابطه با ایران را مجلس آمریکا تصویب کرد.
بعد از اعدام هویدا این موضوع اتفاق افتاد. در جمع دانشجویان در تاریخ ۳۱/۲/۵۸ گفتند: دشمن اصلى ما آمریکا است. سخنرانى که من کردم، سخنرانى تُندى بود؛ منتها محور سخنرانى من شرق و غرب است که اینها نمىخواهند قدرت مستقلى در ایران شکل بگیرد و پیرو اظهارات مکرر امام است. من سیاست نه شرقى نه غربى را توضیح دادم. این فضا که درست شد و حرکت تُند منفى تصاعدى علیه انقلاب که با بردن شاه و نظایر آن ایجاد کرده بودند، در ذهن مردم فضا را براى تسخیر لانه جاسوسى آماده کرد و لذا مردم استقبال کردند. اما یک واقعیت را مىتوانیم در حوادث ببینیم و آن اینکه فضاى داخل کشور ما، به هر دلیلى تُند شده بود و تا حدى به خاطر جوسازیهایى بود که انجام مىشد. عمدتاً هم این جوسازى را بخشى از نیروهاى انقلابى مىکردند؛ البته بخشى از این نیروهایى که مىگویم، اصیل نیستند و کسانى هستند که بعداً به انقلاب ملحق شدند. در انقلاب جایگاه جدى نداشتند و مانند مبارزان واقعى در مورد انقلاب دلسوزى نداشتند و شاید مىخواستند خودشان را مطرح کرده و عقب نمانند. بعضىها را مىشناسم. کارهاى اینها تُندتر از نیروهاى اصیل انقلاب بود. ما حاضر نبودیم که این مقدار تُند باشیم.» رجوع کنید ←کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»
انتهای پیام




