خاطرات هاشمی ۳ بهمن سال ۷۹ | تلاش‌های وزارت اطلاعات برای برگزاری غیرعلنی دادگاه قتل‌های زنجیره‌ای

انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیت‌الله اکبر هاشمی در ۳ بهمن سال ۱۳۷۹ را در ادامه می‌خوانید:

دوشنبه ۳ بهمن  1379    |   27  شوال ۱۴۲۱                     22 ژانویه ۲۰۰۱

صبح برای سخنرانی در همایش «سیره دفاعی علی (ع)»، به دانشگاه مالک‌ اشتر، در منطقه لویزان رفتیم. پس از مراسم نظامی، آقای [مهدی] قائمی، رئیس عقیدتی‌ سیاسی وزارت دفاع خیرمقدم گفت و گزارش همایش‌های سالانه را داد. من هم سخنرانی مفصلی در مورد جهان‌بینی اسلام، انسان، جهان و آگاهی و اختیار و تکلیف انسان و مخالفت اسلام با سد راه خدا برای انسانی‌که آگاهانه انتخاب می‌کند و ادیان آسمانی، تحمیل عقیده نمی‌کنند، اما اجازه سد راه اختیار انسان‌ها را هم نمی‌دهند و برخوردهای نظامی اسلامی دفاع، برای بازنگاه‌داشتن راه حرکت اختیاری انسان، داشتم و جنگ‌های پیغمبر (ص) و علی (ع) را در همین چارچوب، تفسیر کردم.[۱]

به دفترم رفتم. آقای [امیر] تهرانی، [معاون پارلمانی] از وزارت اطلاعات آمد. گزارش تلاش‌های وزارت برای غیرعلنی‌شدن دادگاه قتل‌ها[ی زنجیره‌ای] را داد و از امکان حکم اعدام برای عاملان قتل، اظهار نگرانی‌ کرد و گفت، جناح چپ وزارت، اصرار داشت که دادگاه علنی باشد و فکر می‌کرد که متهمان، به نحوی برای نجات خود، پای رهبری را به میان بیاورند؛ گرچه آقای [مصطفی] کاظمی [= موسوی]، هنوز اصرار دارد که از آقای [قربانعلی] دُرّی [نجف‌آبادی، وزیر وقت اطلاعات]، اجازه‌گرفته است.

عصر آقای [سیدرضا] نیری، از کمیته امداد آمد. درباره کمک به فلسطینی‌ها، سئوالاتی داشت و از برخورد مجلس با بودجه کمیته امداد، اظهار ناراحتی‌ کرد. آقای [علی] رازینی، رئیس سابق دادگستری [استان تهران] آمد. گزارشی از محاکمه گروه حجتیه باند [سیدمحمد حسینی] میلانی[۲] داد که به او سوءقصد کرده‌اند و نمونه‌هایی از تقلب و جعل میلانی را آورد؛ از جمله اجازه‌های سهم امام را به عنوان اجازه اجتهاد مطرح می‌کند و از ضعف دادگاه، در محاکمه آنها گفت.‌ کف‌ پایش، قدرت حرکت و حس را از دست داده است. از وضع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی‌ کشور، اظهار نگرانی‌ کرد و برای جلوگیری از بدتر شدن وضع در رسانه‌های چپ، چاره‌جویی نمود. سروصدایی وجود دارد که در سفر شیراز آقای خاتمی، [رئیس‌جمهور]، جناح مقابل، برای بدنام کردن ایشان، عکس‌های زیادی از او و [دکتر محمد] مصدق را با هم چاپ‌کرده بودند.


[۱] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «در دهه‌هاى قبل، مهم‌ترین ایرادى که به ما مسلمان‌ها مى‌گرفتند، این بود که مى‌گفتند، اسلام دین شمشیر است. غربی‌ها، دموکراسى و مردم‌سالارى را در مقابل اقتدارگریى مطرح مى‌کنند. اگر بخواهیم بحث سیاست دفاعى را مطرح کنیم، باید دفاع‌مان نیرومند باشد. دین بر مبناى اکراه نیامده است. آنها مى‌خواهند امتیازات خود را حفظ کنند. این است که ستیز پیش مى‌آید. وقتى که ستیز پیش آمد، این مسأله مطرح مى‌شود که سیاست دفاعى ما چگونه است. آیا جنگ ابتدایى و یا تهاجمى داریم یا نداریم؟ اگرسیاست ما دفاعى است، چگونه دفاع کنیم؟ خوشبختانه تاریخ خود پیغمبر (ص) و تاریخ على‌ابن‌ابی‌طالب (ع) که هر دو آنها براى ما حجت هستند، این حقایق را خوب براى ما روشن مى‌کند. اصل اول این است که اگر دیگران در مسیر هدایت انسان، مانع ایجاد نکنند، جهاد مسلحى نخواهد بود. حرف‌شان را مى‌زنند. پیغمبر (ص) حرف‌ش را مى‌زند، مسلمان‌ها حرف‌شان را مى‌زنند، مخالفان هم حرف‌شان را مى‌زنند، مردم هم مختارند، ولى به‌خاطر مقاومت‌هاى ناحقى که وجود دارد و سد راه مى‌کنند، به جهاد مسلح کشیده مى‌شود.» رجوع کنید ←کتاب «هاشمی‌ رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۲] – در خرداد۱۳۷۷، گروهی در تهران با سوءاستفاده از هیأت‌های مذهبی و با القای این موضوع که می‌خواهند شرایط را برای ظهور امام زمان (عج) فراهم کنند، فعالیت‌های تبلیغی شروع کردند. رهبرگروه، شخصی روحانی به‌ نام سیدمحمد حسینی‌میلانی بود که توانست با ایجاد تشکیلاتی محدود، به بخشی از اهداف خود برسد. جوانانی که احساسات مذهبی آنان توسط میلانی تحریک شده بود، آمادگی خود را برای اجرای هر حکمی اعلام کردند و برای اینکه در اجرای دستور میلانی موفق باشند، اقداماتی از جمله خلع سلاح پایگاه‌های بسیج و تهیه سلاح و جمع‌آوری مهمات و مواد منفجره و وسایل ساخت بمب را انجام دادند.

علاوه بر این، دو اقدام تروریستی ناموفق علیه علمای اهل سنت در مناطق سنی‌نشین ایران صورت گرفت. در بازرسی‌های انجام شده نیز کروکی محل سکونت بیش از ده نفر از افراد و مسئولان، از جمله آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی نزد آنان کشف شد. در گفته‌ها و اظهارات اعضای گروه، بعد از دستگیری آمده بودکه اینان قصد داشتند، عوامل و مسببانی را که باعث تأخیر در ظهور حضرت ولی‌عصر (عج) می‌شوند، از بین ببرند تا هرچه زودتر زمینه برای فرج بقیه‌الله فراهم آید. زمانی کار این گروه اوج گرفت که بنا به دلایلی نامعلوم، حکم ترور آقای علی رازینی، دادستان وقت دادگستری تهران، توسط میلانی صادر شد و هوادارانش برای اجرای این دستور، در دی۱۳۷۷ دست به اقدام زدند که نتیجه این تلاش، ترور نافرجام وی و مجروح شدن چهار نفر از همراهانش و نیز جان‌باختن شخصی به ‌نام انصار عزتی شد که به ‌صورت تصادفی از محل حادثه می‌گذشت. از این پس بود که مأموران امنیتی، سعی فراوانی برای شناسایی عوامل ترور انجام داده و سرانجام موفق به کشف آن شدند. ده نفر از پنجاه متهم این پرونده به زندان محکوم شدند. میلانی و عاملی نیز به اعدام محکوم شدند. میلانی به‌ علت بیماری قلبی تحت عمل جراحی قرارگرفت و زیر عمل درگذشت.

منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا