هفته برائت از انسانهای منافق و تفرقه افکن و تکفیری

«سیدعلی صابری»، فعال سیاسی در مشهد، در یادداشتی در اینستاگرام خود نوشت:

هفته وحدت و هفته برائت مبارک باد.

وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعالَمین
وما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.

میلاد با سعادت پیامبر عظیم الشان اسلام به دو روایت تاریخی به قول اهل سنت روز دوازده ربیع الاول و به قول شیعیان روز هفدهم ربیع الاول نقل شده است.

سالها پیش با پیشنهاد مبتکرانه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری فاصله بین این دو روایت تاریخی «هفته وحدت» نامیده شد تا به این بهانه الفت و وحدت بین مسلمانان جهان اتفاق بیفتد و از آن روز سالهاست که این هفته بین شیعیان و اهل سنت در ایران گرامی داشته می شود.

اخیرا با شدت گرفتن نا آرامی ها در کشورهای اسلامی و رواج فرقه گرایی توسط متعصبان و تکفیری ها، فردی به نام سید صادق حسینی شیرازی مشهور به آیت الله شیرازی که با در اختیار داشتن ۱۴ شبکه ماهواره ای و سرمایه زیاد اقدامات تبلیغاتی و رسانه ای قوی و گسترده ای را انجام می دهد با ترویج خرافات و با تبعات تفرقه و دشمنی بین تشیع و تسنن، اقدام به نامگذاری این هفته به نام هفته برائت کرده است و با سوء استفاده از احادیث جعلی نظیر رفع القلم و تحریک عواطف و احساسات با ایجاد دهه های بی بنیه نظیر دهه محسنیه زمینه هتاکی به بزرگان اهل سنت را فراهم کرده است.

این اقدام اصلا نیازی به موشکافی و تحقیق خاص ندارد، کاملا روشن و واضح است که چه کسانی و چه گروههایی از تفرقه و دشمنی و خونریزی و نا امنی در کشور های اسلامی سود می برند و دود این تفرقه ها به چشم چه کسانی می رود.

ه عقیده نگارنده جریانات تکفیری شیعه و سنی دو لبه یک قیچی هستند که هدف آن بریدن ریسمانی است که خداوند درباره آن می فرماید : «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا». لذا هفته وحدت را می توان هفته برائت هم نامید، وحدتی پیرامون محور شریف انسانیت و یکتاپرستی و عمل صالح و برائت از تفرقه انگیزان، تکفیری ها و اعمال شنیع و خرافی فرقه های افراطی خواه لباس تشیع به تن داشته باشند و خواه در لباس اهل سنت باشند.

یادمان نرود که در ابتدا ما مسلمانیم و پیرو یک خدا و یک پیغمبر و یک کتاب و تنها روش ما برای ادای فرایض مسلمانی تفاوت ماست. پس هفته وحدت مسلمانان و انسانهای آزاده و صالح و هفته برائت از انسانهای منافق و تفرقه افکن و تکفیری مبارک و فرخنده باد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۲ Comments

  1. انصاف نیوز ! انتشار این نظر انتقادى احتمالاً ایرادى نداشته باشد که : جعلى نامیدن « حدیث رفع القلم » یقیناً مصداق « اجتهاد در مقابل نصّ » است ! حقیر از میزان دانش دینى نویسنده و احتمالاً مبانى اجتهادى اش اطلاعى ندارد، همچنین است نحوه استناد و استدلال به روایت مذکور از جانب مخالفین . ولى نمى توانم در برابر این سخن ناصواب – که حدیث رفع جعلیست – سکوت اختیار کنم . در جوامع حدیثى از دو حدیث بعنوان حدیث رفع القلم یاد میشود، حدیث اول : رُفِعَ عن امتى تسعه اشیاء : الخطاء و النسیان و ما اکرهوا علیه و ما لا یعلمون و ما لا یطیقون و ما اضطروا الیه و ما استکرهوا علیه و الطیره و الوسوسه فى التفکر فى الخلق و الحسد ما لم یظهر بلسان او ید . ترجمه : از امت من نه چیز برداشته شده است : اشتباه، فراموشى، آنچه که به آن اکراه شوند، آنچه را که توانائى انجام دادنش را ندارند آنچه به آن مضطر شوند، حسد ، فال بد زدن و اندیشه هاى وسوسه انگیز در باره خلقت و آفرینش تا زمانیکه بر زبان یا دست جارى نشود .
    حدیث دوم : که ابتدا در منابع اهل سنت از امام على (ع) و عایشه روایت شده و بعداً در منابع شیعى از امام جعفر صادق و احتمالاً امام رضا (ع) ذکر شده بدین قرار است : رُفِعَ القلم عن ثلاثه ؛ عن النائم حتى یستیقظ، و عن المجنون حتى یفیق و عن الطفل حتى یحتلم یعنى : از سه کس رفع مجازات شده ؛ از شخص خواب تا بیدار شود، از دیوانه تا بهبود یابد و از کودک تا به بلوغ رسد. این حدیث بیشتر در مباحث حدود و دیات در کتب فقهاء امامیه مورد بررسى قرار گرفته و بعید میدانم در طول تاریخ فقیهى به خود اجازه داده باشد که این دو حدیث یا یکى از آنها را بى اعتبار دانسته باشد . کاش نویسنده محترم مبانى اجتهادى خود یا لااقل نام دو تن از علمائى راکه هم عقیده با او باشند ذکر میکرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا