توضیح علیرضا قزوه درباره‌ی حکم محکومیت منتشر شده [+پاسخ دهباشی]

علیرضا قزوه، شاعر سیاسی اصولگرا، به جزای نقدی بدل از شلاق به جرم افترا و نشر اکاذیب محکوم شد.

به گزارش انصاف نیوز، «حسین دهباشى» با انتشار تصاویر حکم دادگاه تجدید نظر، نوشت: «در بلبشوی سال ۸۸، آقای قزوه در صداوسیما، اتهامات تندی در مورد برخی شاعران طرح کرد. حالا محکوم شده به جزای نقدی بدل از شلاق، به جرم افترا و نشر اکاذیب».

در تصاویر منتشر شده، وی از سوی شعبه ۳۱ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، به پرداخت ۴۰۰ هزار تومان محگوم شده است.

توضیحات آقای قزوه

علی رضا قزوه دقایقی پس از انتشار خبر، در توضیحات ارسالی به انصاف نیوز درباره ی این خبر نوشت:

قاضی پرونده امضای هر پنج نفر را خواسته وگرنه اعلام کرده که ۴۰۰ هزار تومان بپردازم، خانواده استاد مشفق کاشانی وکالت از برادرشان دارند و بنا شده که ظرف دو روز آینده امضای هر پنج نفرشان به دادگاه فرستاده شود. آن وقت پرونده تمام خواهد شد و بنده از یک شخص فضول به نام آقای حسین دهباشی که انگار تنها هنرش همین فضولی هاست به دادگاه شکایت خواهم کرد.

این پرونده قبلا دو بار به دادگاه رفته و هر دو بار برائت صادر شده و ماه گذشته دوستان شاعرم در خانه شاعران در دیداری که با هم داشتیم رضایت دادند که پرونده مختومه شود و نامه شان نیز موجود است. تنها به دلیل حضور فرزند روانشاد استاد مشفق در خارج کشور یکی از ورثه نبوده که نامه را امضا کند و ظرف چند روز آینده خانواده استاد مشفق کاشانی وکالت از برادرشان دارند و رضایت همه افراد خانواده شان به دادگاه اعلام خواهد شد.

شما هم که هر خبری را با ذوق زدگی و به خاطر مواضع سیاسی تان که صدر درصد باید ضد من باشد منتشر نفرمایید، لااقل بپرسید از خانم دکتر راکعی یا سهیل محمودی یا خانواده استاد مشفق که پرونده صلح شده و بنده اصلا برای دفاع به محکمه نرفتم. این جریمه هم به خاطر نیاوردن امضای هر پنج ورثه بوده و من نخواستم مزاحمت برای خانواده محترم استاد فراهم کنم. حالا که خودشان رای را دیدند شنبه دارند می روند رضایت همه را بدهند، چون فکر می کردند امضای سه نفر کفایت می کند.

با تشکر. علی رضا قزوه.

توضیح تکمیلی، ساعاتی بعد:

بنده انصاف نیوز را پس از سرچ گوگل پیدا کردم و الحق و الانصاف که خبرگزاری بی انصافی ست و حتی بدیهی ترین مطالب را هم درک نمی کند و همه را با عینک سیاسی و حزبی خودش می بیند بنده لقبم در ادبیات معاصر ایران شاعر انقلاب و شاعر آیینی و شاعر دفاع مقدس و شاعر اجتماعی و اعتراض است نه شاعر سیاسی از نوع سیاست های دستمالی شده ای که در مرام شماست ، بنده دو بار در دادگاه شرکت کردم هر. دو بار دادگاه به نفع من حکم صادر کرد بار سوم هم که دوستان خودشان آمدند گفتند صلح و رضایت من هم قبول کردم حالا دو تا وکیل خانه شاعران لابد دیدند در دو دادگاه قبلی نتوانستند کار مثبتی انجام بدهند با این شیوه عمروعاصی که امضای سه نفر از ورثه استاد مشفق به جای پنج نفر سعی کرده اند همین اشکال شکلی در پرونده را منجر به محکومیت من تلقی کنند که کور خوانده اند و شما هم کور خوانده اید اتفاقا من اگر صلح را پذیرفتم به اصرار استاد روانشاد مشفق کاشانی بود و خانواده اش هم بسیار مشتاق صلح بودند و قاضی هم به من و وکیلم اعلام نکرده که امضای هر پنج ورثه مشفق نیاز است و این حکم هم قطعی نبوده و با امضای دو نفر بعدی هیچ جریمه ای پرداخت نخواهد شد و اصل اتهام رفع می شود می ماند شکایت من از فضول اول و ثم الثانی و ثم الثالث.

من اگر از دست شماها عصبانی و ناراحتم شیوه ی سو استفاده تان و دعوای اصولگرا و اصلاح طلب و این بازی های مزخرف و بچگانه است این پرونده اصلا چه ربطی به دعواهای فتنه ۸۸ دارد؟ شما که در جریان ماجرای ما نبودید و من هم نمی خواهم آتش یک دعوای خوابیده را شعله ور کنم و اصلا هم دوست ندارم دوباره رودر روی دوستان قدیم شاعرم قرار بگیرم برای همین هم دو حکم دادگاه قبلی را منتشر نکردم چون جوانمردی نبود و می خواستم این آتش فتنه بخوابد و بعد صلح هم که دیگر ماجرا تمام شد و من اصلا به دادگاه دعوت نشدم و وکیل من و وکیلان خانه شاعران رفتند برگه صلح را ارائه دادند حالا قاضی گفته رضایت مرحوم مشفق به خاطر عدم حضور همه ورثه یا امضای همه آنها مخدوش است و این کجایش با شانتاژهای خبری شما همخوانی دارد آقای ح دهباشی و آقای بی انصاف نیوز. حقا که شما نان تان در همین هیاهوها و نام تان در این فضولی هاست و هیزم آتشی هستید که شیطان و نفسانیت شعله ورش کرده بدا به شما که کمترین بویی از حقیقت و انصاف و جوانمردی نبرده اید.

پاسخ حسین دهباشی

آقای «حسین دهباشی» نیز در پاسخ به اظهارات آقای قزوه در متنی کوتاه که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

«جناب قزوه اگر نگاهی به رای دادگاه بیندازند، ملاحظه می‌کنند که قطعی است و جای چانه و گذشت ندارد. در باب شکایت هم چه خوب، اما به چه اتهامی؟ مستحضر باشند که حکم مذکور از طرف یکی از فرهیختگان شاکی در اختیار نگارنده قرار گرفته که اتفاقا از رضایت خود نادم اند. دو دیگر آنکه گویا دو واژه ادب و ادیب از یک ریشه اند لاجرم با دیدن کلمه فضولی و خطوط حضرت قزوه، معلوم می‌شود که ایشان ادیب هم نیست از همان ریشه!»

پاسخ قزوه به دهباشی

پس از انتشار پاسخ آقای دهباشی، آقای قزوه نیز در کامنتی زیر همین خبر به وی پاسخ داد:

«آقای دهباشی اولا که اگر احدی از شکات پشیمان بودند و راضی نبودند چرا امضا کردند و همین امضا سبب شد که بنده برای دفاع از حرف خود به دادگاه نروم پس اگر نفاقی باشد از من نیست بلکه کار ایشان است. ضمن آن که من از جناب محمودی شنیدم که کار ایشان و ساعد باقری و سرکار خانم راکعی هم نبوده و آقای اعلا هم بعید است چنین کاری کرده باشد. خانواده استاد هم که صد در صد نیستند. می ماند وکلا و فضول هایی که ریشه شان یا از فضل است یا از فضله و کارشان بر مصداق نفاق انداختن است و نفقه گرفتن. ضمنا برادر عزیز، شما به من ریشه های ادب را نشان نده، بگرد دنبال ریشه های فضولی و راه های رسیدن به خدا…»

پاسخ جدید دهباشی

ببینید حضرت قزوه، نگارنده یا به تعبیر مرقومه تان، برادرعزیزتان هست یا به استناد باقی کلماتِ درشت و نادرست تان، نه برادرتان است و نه عزیزش می‌بینید، حالا این تناقض را بگذاریم به حساب نسیان یا نفاق؟ خودتان بفرمائید. دو دیگر آنکه عرض شد حکم عدلیه نظام معزز و مقدس جمهوری اسلامی در صدر و ذیل صراحت دارد بر نهایی و قطعی بودن حکم و محکومیت شما به نشراکاذیب و افترا. لاجرم سواد آدم بی‌ادعایی چون صاحب این قلم اینجوری می‌فهمد که ولو باوجود رضایت شاکیان و با وجود جریمه ناچیز بدل از شلاق برای حضرت‌تان، از منظر قانون این کشور اسلامی، شما عمدا دروغ گفته‌اید و ما بچه مسلمان‌ها یاد گرفته‌ایم که دروغگو دشمن خدا است. طبعا از دشمن خدا نیز انتظاری جز این نیست به‌جای آنکه در برابر عدل ساکت شده و سر در گریبان خود کرده و نادم شود، به برادر عزیز و مسلمانی که نمی‌شناسد تهمت‌هایی بزند به مصداق کافر و قیاس همه به کیش خود!

راستی، یکی دو نکته یادم رفت! برای خود شربت ریخته و خودخوانده حضرت تان را شاعر انقلاب و اهل بیت نامیده‌اید، خدا نکند! شمایی که فضولی و فضل و فضله را هم ریشه کرده‌اید، آخر چه نسبتی دارید با خداوندگاران ادب، ائمه اطهار و شهدای به خون خفته انقلاب اخلاقی اسلامی؟ نهایت آنکه، کار سختی نیست جستجو در اینترنت، از سن شما شاید گذشته اما، نام نگارنده را اگر پرس‌و‌جو نمایید در کنار نشانی سایتی که به آن معترض شده اید، کمترین اشتراکی به لحاظ سیاسی می یابید. اینجانب کماکان بچه رزمنده و مفتخر به نام نامی روایت فتح بوده و است، عوضی گرفته‌اید اخوی! نیت‌خوانی نادرست نکنید، بزرگوار!

پاسخ جدید قزوه:

انتهای پیامدوست عزیز رزمنده روایت فتح به همان آقا مرتضی آوینی که شعر کجایند مردان بی ادعای این حقیر را انتخاب کرد و شد تیتراژ آن برنامه قسم که کار شما اصلا اخلاقی و انسانی نبوده و نیست از هم زدن این آش سیرابی نه چیزی عاید دنیای شما می شود نه آخرت تان فقط مرا وادار می کنید به بازخوانی حکایتی دور و دراز که نه برای نفع شخصی و دنیوی ام بلکه از روی وظیفه حرفهایی زدم و در برابر دادگاه هم از خود دفاع کردم و تبرئه شدم در دادگاه دوم رییس دادگاه به وکیلان آنها با تندی صحبت کرد و گفت تهمت هایی که شماها زده اید که خیلی بیشتر است تازه من در مطبوعات در خصوص جمله ای که بد تعبیر شده بود عذرخواهی هم کرده بودم و می ماند صلح نامه و ماجرایی که شیوه ی عمروعاصی اتخاذ شده و شما هم متاسفانه خواسته یا ناخواسته شده اید همکار معاویه و عمروعاص. این شیوه ها اصلا شیوه ی شیعه مرتضی علی نیست من خودم درس قضاوت خوانده ام و قاضی بوده ام پیش قاضی معلق بازی نکن این جریمه به خاطر عدم امضای همه ورثه مشفق است و لاغیر و خود خانواده استاد مشفق می روند امضای بقیه اعضا را می برند آن وقت اگر هم کسی بگوید من صلح نمی کنم پرونده با حضور وکلا پیگیری می شود و بنده هم آن قدر دلیل و برهان دارم که ثابت کنم در این پرونده حقم برائت است چنان که در دو دادگاه قبل چنین شد و این دادگاه آخر مثلا صلح کردند و این کار شما و کسی که بر طبل این نامردی کوفته اصلا مصداق صلح نیست حیله ی عمروعاصی ست. حرف آخر حکایت شما همان حکایت ملاست که کسی به او گفت ملا فلان جا عروسی است گفت به ما چه گفت صدای عروسی از خانه ی توست گفت تو را چه.

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۱۵ Comments

  1. قاضی پرونده امضای هر پنج نفر را خواسته وگرنه اعلام کرده که ۴۰۰ هزار تومان بپردازم خانواده استاد مشفق کاشانی وکالت از برادرشان دارند و بنا شده که ظرف دو روز آینده امضای هر پنج نفرشان به دادگاه فرستاده شود. آن وقت پرونده تمام خواهد شد و بنده از یک شخص فضول به نام آقای حسین دهباشی که انگار تنها هنرش همین فضولی هاست به دادگاه شکایت خواهم کرد. با تشکر. علی رضا قزوه

  2. این پرونده قبلا دو بار به دادگاه رفته و هر دو بار برائت صادر شده و ماه گذشته دوستان شاعرم در خانه شاعران در دیداری که با هم داشتیم رضایت دادند که پرونده مختومه شود و نامه شان نیز موجود است تنها به دلیل حضور فرزند روانشاد استاد مشفق در خارج کشور یکی از ورثه نبوده که نامه را امضا کند و ظرف چند روز آینده خانواده استاد مشفق کاشانی وکالت از برادرشان دارند و رضایت همه افراد خانواده شان به دادگاه اعلام خواهد شد.

  3. اولاً : کاش اسم شاکى یا شکات را نیز نقل میکردید. ثانیاً: چرا فقط عزیزان اصولگرا به جریمه محکوم مى شوند ؟ هرچى حبس و تبعیده مخصوص اصلاح طلبهاست ! البته عیبى نداره بقول داش مشتى ها زندان مال مرده !

  4. شما هم که هر خبری را با ذوق زدگی و به خاطر مواضع سیاسی تان که صدر درصد باید ضد من باشد منتشر نفرمایید لااقل بپرسید از خانم دکتر راکعی یا سهیل محمودی یا خانواده استاد مشفق که پرونده صلح شده و بنده اصلا برای دفاع به محکمه نرفتم. این جریمه هم به خاطر نیاوردن امضای هر پنج ورثه بوده و من نخواستم مزاحمت برای خانواده محترم استاد فراهم کنم حالا که خودشان رای را دیدند شنبه دارند می روند رضایت همه را بدهند چون فکر می کردند امضای سه نفر کفایت می کند.

  5. بنده انصاف نیوز را پس از سرچ گوگل پیدا کردم و الحق و الانصاف که خبرگزاری بی انصافی ست و حتی بدیهی ترین مطالب را هم درک نمی کند و همه را با عینک سیاسی و حزبی خودش می بیند بنده لقبم در ادبیات معاصر ایران شاعر انقلاب و شاعر آیینی و شاعر دفاع مقدس و شاعر اجتماعی و اعتراض است نه شاعر سیاسی از نوع سیاست های دستمالی شده ای که در مرام شماست ، بنده دو بار در دادگاه شرکت کردم هر. دو بار دادگاه به نفع من حکم صادر کرد بار سوم هم که دوستان خودشان آمدند گفتند صلح و رضایت من هم قبول کردم حالا دو تا وکیل خانه شاعران لابد دیدند در دو دادگاه قبلی نتوانستند کار مثبتی انجام بدهند با این شیوه عمروعاصی که امضای سه نفر از ورثه استاد مشفق به جای پنج نفر سعی کرده اند همین اشکال شکلی در پرونده را منجر به محکومیت من تلقی کنند که کور خوانده اند و شما هم کور خوانده اید اتفاقا من اگر صلح را پذیرفتم به اصرار استاد روانشاد مشفق کاشانی بود و خانواده اش هم بسیار مشتاق صلح بودند و قاضی هم به من و وکیلم اعلام نکرده که امضای هر پنج ورثه مشفق نیاز است و این حکم هم قطعی نبوده و با امضای دو نفر بعدی هیچ جریمه ای پرداخت نخواهد شد و اصل اتهام رفع می شود می ماند شکایت من از فضول اول و ثم الثانی و ثم الثالث

  6. من اگر از دست شماها عصبانی و ناراحتم شیوه ی سو استفاده تان و دعوای اصولگرا و اصلاح طلب و این بازی های مزخرف و بچگانه است این پرونده اصلا چه ربطی به دعواهای فتنه ۸۸ دارد؟ شما که در جریان ماجرای ما نبودید و من هم نمی خواهم آتش یک دعوای خوابیده را شعله ور کنم و اصلا هم دوست ندارم دوباره رودر روی دوستان قدیم شاعرم قرار بگیرم برای همین هم دو حکم دادگاه قبلی را منتشر نکردم چون جوانمردی نبود و می خواستم این آتش فتنه بخوابد و بعد صلح هم که دیگر ماجرا تمام شد و من اصلا به دادگاه دعوت نشدم و وکیل من و وکیلان خانه شاعران رفتند برگه صلح را ارائه دادند حالا قاضی گفته رضایت مرحوم مشفق به خاطر عدم حضور همه ورثه یا امضای همه آنها مخدوش است و این کجایش با شانتاژهای خبری شما همخوانی دارد آقای ح دهباشی و آقای بی انصاف نیوز. حقا که شما نان تان در همین هیاهوها و نام تان در این فضولی هاست و هیزم آتشی هستید که شیطان و نفسانیت شعله ورش کرده بدا به شما که کمترین بویی از حقیقت و انصاف و جوانمردی نبرده اید

  7. آهاى بى انصاف نیوزیها ! چرا پاسخ شاعر انقلاب را نمیدید ؟! مگه نمى بینید پنج بار با شما مکاتبه کرده ؟ عارتون میاد جوابشو بدید ؟ چرا سکوت ، نکنه خیال میکنید سکوتتون از سر حکمت یا جوانمردیه ؟! کور خوندید ! ایشالا استاد در قبال سکوت زشت و بى شرمانه شما تصمیم مناسبى / انقلابى یا قانونى / اتّخاذ خواهد کرد ، من به نیابت از ایشون و محض احتیاط به شما عرض میکنم ؛ عجالتاً خاک بر سرتون !
    در مورد مرامتون هم اگر همینطور باشه که استاد گفته – اگرچه ایشون حیا کرده و جوانمردانه از کنار قضیه گذشته – واقعاً خجالت آوره ! من به جاى شما یکى دو بار مردم و زنده شدم ، از این ببعد هم خجالت میکشم دوباره بیام سراغتون ، اما خودتون چى ؟ چطور غیرتتون اجازه داد از چیزهاى دست کارى شده استفاده کنید ؟ خجالت نکشیدید، شرم نکردید ؟! خدا هدایتتون کنه، در مورد القاب هم فکر میکنم حق با ایشون باشه ، آخه چرا رعایت نمیکنید ناسلامتى ادعاى اصلاح طلبى دارید ! مى مردید اگه القاب ایشون رو که یکى دو خط هم بیشتر نیست در کنار اسم شریفشون میاوردید ؟ اصلاً شاید دو خط هم نشه ببینید : شاعر انقلاب، شاعر آئینى، شاعر دفاع مقدس، شاعر اجتماعى و اعتراض ، اگه تکراریهاشو حذف کنیم میشه : شاعر انقلاب، آئینى، دفاع مقدس، اجتماعى و اعتراض، حالا اگه کلمه دکتر هم قبلش اضافه کنید محترمانه تره ! در مورد سایر عیوبتان هم با تأسى از جناب قزوه شاعر محترم آئینى، انقلاب، دفاع مقدس، اعتراض، روانى ،اجتماعى حیاء کرده و چیزى نمیگم اما در باره حکم دادگاه هم لازمه چند نکته به شما گوشزد بشه ؛ اول اینکه: وقتى شاعر انقلاب، آئینى، و و و و میگه دوبار در دادگاه بدوى تبرئه شده کاملاً درست میگه ، من میتونم شهادت بدم که دروغ در ذات ایشون نیست ! حالا فراموش کرده بگه چطور پرونده پس از صدور حکم تبرئه / دو بار / سر از دادگاه تجدید نظر درآورده ؟ چیز مهمى نیست ! چون احتمالش هست اصلاح طلبها علیهش توطئه کرده باشند ! هیچ میدونستید این شاعر عزیز – با شش لقب – خودش تحصیل کرده علوم قضائیه ؟! خب اینطور آدمى با دریائى از معلومات ادبى و شش لقب بینظیر متوجه هست که چى میگه ،وقتى میگه من دادگاه نرفتم و خود شکات منو مجبور به صلح کردند ؛ بیخود که نمیگه بنده خدا ، باید دید این شعراى شاکى چه گندى زدن که مجبور شدن بخاطر صلح به ایشون التماس کنند ؟! چون میدونید این جماعت معمولاً اهل بخ…. خدا منو ببخشه ، اصلاً ول کن ، اما در مورد مخدوش بودن رضایت نامه هم فکر میکنم استاد ناخواسته – مدیونید اگه فکر بد بکنید – سهو القلم کرده چون من از اهل فن شنیدم ، خودم خبر ندارم بقول معروف العهده على الراوى ! زمانى قضات محترم این کلمه رو استعمال میکنند که سند ارائه شده / در مانحن فیه ، رضایت نامه / از نظر متنى یا امضائى دچار حذف و اضافه ! شده باشه و سندى که یکى از شکات امضاش نکرده باشه نمیگن مخدوش، میگن این سند کفایت نمیکنه، یا ناقصه یا … بگذریم، اجازه بدید در انتها بهجتى که با خوندن نامه چهارم یا پنجم استاد بهم دست داد با شما بى انصافها تقسیم کنم ، واقعاً حال کردم وقتى دکتر گفت من انصاف نیوز را پس از سرچ گوگل پیدا کردم ! انصافاً خیلى مزه کرد ! انگار ایشون در زمینه فکاهیات هم قلم تنومندى داره ! در هر صورت خدا نگهدارش ، کاش میدونستم استاد چرا این مطلب رو در ایمیل اولش مطرح نکرد ؟!

  8. آقای دهباشی اولا که اگر احدی از شکات پشیمان بودند و راضی نبودند چرا امضا کردند و همین امضا سبب شد که بنده برای دفاع از حرف خود به دادگاه نروم پس اگر نفاقی باشد از من نیست بلکه کار ایشان است ضمن آن که من از جناب محمودی شنیدم که کار ایشان و ساعد باقری و سرکار خانم راکعی هم نبوده و آقای اعلا هم بعید است چنین کاری کرده باشد خانواده استاد هم که صد در صد نیستند می ماند وکلا و فضول هایی که ریشه شان یا از فضل است یا از فضله و کارشان بر مصداق نفاق انداختن است و نفقه گرفتن ضمنا برادر عزیز شما به من ریشه های ادب را نشان نده بگرد دنبال ریشه های فضولی و راه های رسیدن به خدا…

    1. بعضی ها ذاتا و خانوادتا دروغگو هستند و همه را دروغگو می پندارند .بالاخره دروغگویی یک جا یقه دروغگو را می گیرد.در ضمن اصطلاح دروغگو حافظه ندارد را بارها شنیده ایم

      ۱
  9. دوست عزیز رزمنده روایت فتح به همان آقا مرتضی آوینی که شعر کجایند مردان بی ادعای این حقیر را انتخاب کرد و شد تیتراژ آن برنامه قسم که کار شما اصلا اخلاقی و انسانی نبوده و نیست از هم زدن این آش سیرابی نه چیزی عاید دنیای شما می شود نه آخرت تان فقط مرا وادار می کنید به بازخوانی حکایتی دور و دراز که نه برای نفع شخصی و دنیوی ام بلکه از روی وظیفه حرفهایی زدم و در برابر دادگاه هم از خود دفاع کردم و تبرئه شدم در دادگاه دوم رییس دادگاه به وکیلان آنها با تندی صحبت کرد و گفت تهمت هایی که شماها زده اید که خیلی بیشتر است تازه من در مطبوعات در خصوص جمله ای که بد تعبیر شده بود عذرخواهی هم کرده بودم و می ماند صلح نامه و ماجرایی که شیوه ی عمروعاصی اتخاذ شده و شما هم متاسفانه خواسته یا ناخواسته شده اید همکار معاویه و عمروعاص. این شیوه ها اصلا شیوه ی شیعه مرتضی علی نیست من خودم درس قضاوت خوانده ام و قاضی بوده ام پیش قاضی معلق بازی نکن این جریمه به خاطر عدم امضای همه ورثه مشفق است و لاغیر و خود خانواده استاد مشفق می روند امضای بقیه اعضا را می برند آن وقت اگر هم کسی بگوید من صلح نمی کنم پرونده با حضور وکلا پیگیری می شود و بنده هم آن قدر دلیل و برهان دارم که ثابت کنم در این پرونده حقم برائت است چنان که در دو دادگاه قبل چنین شد و این دادگاه آخر مثلا صلح کردند و این کار شما و کسی که بر طبل این نامردی کوفته اصلا مصداق صلح نیست حیله ی عمروعاصی ست. حرف آخر حکایت شما همان حکایت ملاست که کسی به او گفت ملا فلان جا عروسی است گفت به ما چه گفت صدای عروسی از خانه ی توست گفت تو را چه.

  10. این دوستمون چقدر شبیه اون موجوده (حاجی حسین رو میگم)! بقول ان مدیری که پیر و مراد مدیران بود ، زاپاس الحاجی حسینه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا