خاطرات هاشمی شهریور ۷۹ | «گفتم با افراطکاریهای چپ و راست مخالفم و معتدلها را تقویت میکنم»

انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در شهریور سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
سهشنبه ۱ شهریور ۱۳۷۹ | ۲۱ جمادیالاول ۱۴۲۱ ۲۲ آگوست ۲۰۰۰
آقای [مهدی] کرباسیان، رییسکلگمرک آمد.گفت، امسال تاکنون ۱۱درصد اُفت صادرات غیرنفتی نسبت به سالگذشته داریم و با این وضع به اهداف برنامه سوم نمیرسیم. از دولت، به خاطر عدم توجه عمیق به اینگونه مسایل انتقاد داشت؛ ضمن اینکه بسیاری از موانع اداری صادرات، برداشته شده است. دکتر [مهدی] اکبرزاده، محقق مواد اساسی سموم کشاورزی آمد و ضمن گزارشکار، از کنار رفتن دکتر [عیسی] کلانتری، [وزیر کشاورزی]، اظهارنگرانیکرد که حامی جدی تحقیقات برای ساخت سموم بوده است.
گروهی از عشایر قشقایی، همراه [آقای حسین مؤمنپور] امامجمعه دهاقان آمدند. در مورد کنگره بزرگداشت مرحوم حکیم جهانگیر قشقایی[۱] – معلم آیات [سیدحسین] بروجردی، [سیدحسن] مدرس و [میرزاحسین] نایینی- گزارشکار دادند. من هم تشویقشان کردم و تذکراتی دادم. امام جمعه، خوابی که در سفر به سمیرم برایمان نقل کرده را یادآور شد؛ پدر دوشهید است و خواب جالبی است، برای من.
عصر آقای [بهروز] بوشهری، مدیرعامل منطقه آزاد قشم آمد. اقدامات جدید را گزارش داد؛ منجمله تأسیس مرکز سوخترسانی به کشتیها در آبهای جنوب جزیره قشم که به خاطر امتیازاتی که بر مرکز فجیره [در امارات] دارد، میتواند بیشتر کشتیها را به خود جذب کند.
آقای [احمد] بورقانی [فراهانی]، نماینده تهران در مجلس آمد. از فشاری که بر نیروهای همفکرش وارد میشود، اظهارنگرانیکرد و از آقای [سیدمحمد] خاتمی نقل کردکه رهبری گفتهاند، آقای بورقانی افکار براندازانه دارد. وفاداری خود را اعلان کرد و فعالبودن در مسأله طرح مطبوعات را با حُسننیت خواند وکلی از من تمجیدکرد و نمونههای زیادی از اقدامات اصلاحطلبانه و نوآوری من را یادآوریکرد؛ منجمله تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی، توسعه دانشگاهها، باسوادکردن مردم، مدرنکردن ایران، به صحنه آوردن زنان، انتخابات مجلس و ریاستجمهوری. سهم فائزه را در تحولات اخیر، مهم خواند و از بد برخوردکردن بعضی از دومخردادیها با من انتقادکرد و از من خواستکه حالت پدریام را حفظکنم و برای رفع اختلافات گروههای دومخردادی که به تعارض نزدیک میشوند، کمککنم. گفتم، با افراطکاریهای چپ و راست مخالفم و معتدلها را تقویت میکنم.
آقای علیرضا نوری، نماینده تهران و برادر آقای عبدالله نوری، [وزیر سابق کشور] آمد. وضع حال آقای نوری و خانوادهاش را توضیح داد و خواست که برای تقویت زندانی ِباز شدن ایشان کمک کنم که بتواند همه هفته به مرخصی برود. در ملاقات قبل، خواستار تجدید محاکمه بود که اینک گویا مأیوس شده است.گفت، اختلافات دومخردادیها در مجلس جدی است.
چهارشنبه ۲ شهریور ۱۳۷۹ | 22 جمادیالاول ۱۴۲۱ 23 آگوست ۲۰۰۰
آقای [سیدمهدی] طباطبایی، پدر [سیدمحمدحسین]، فرزند خردسال حافظ قرآن[۲]، با جمعی از همکارانش در «جامعهالقرآن» آمدند. گفتند، بیش از ۴۰۰ حافظ کل قرآن تربیت کردهاند که اکثر آنها اطفال و نوجواناناند و برای ساخت مرکز و تهیه مکان در تهران و رفسنجان کمک خواستند.
اخوی محمد، [معاون اجرایی رییسجمهور و رییس شورای مرکزی حزبکارگزاران سازندگی] آمد. در مورد ماندن یا بیرونآمدن از کارگزاران مشورتکرد. عصر آقای محسن وفادار، [از اقوام] از مشهد آمد وگفت، آقای [اسماعیل] مفیدی، رییس شورای شهر [مشهد]، برای مشکلیکه برایش پیشآمده، استمدادکرده است. درگذشته از من اجازه وضع عوارض بر شکر را برای تأمین اعتبار اولیه متروی مشهد، دنبال کرده بود که از قند هم عوارضگرفتهشده و اکنون [سازمان] بازرسیکلکشور، ایرادگرفته است.
آقای [فریدون] وردینژاد، رییس خبرگزاری [جمهوریاسلامی (ایرنا)] آمد. از وضع بد سیاسی و منازعات و مچگیریها اظهارناراحتی کرد و گفت، کارکردن در زمان ریاستجمهوری تو، شیرین و با امید بود و اکنون تلخ و پُر از دلهره و همراه با جنگ اعصاب است و کشور هم رو به عقب است. گفت، در مصاحبه پریشب با آقای خاتمی، [رییسجمهور]، برای تنظیم سئوالها، کلی جنگ اعصاب داشتیم. در زمان شما، مصاحبهها بدون کنترل و مقدمات بود. اجازه گرفت، خبر دروغ نایب رهبری آقای [سیدمحمود هاشمی] شاهرودی را با نقل مصاحبه آقای [ابراهیم] امینی، [نایب رییس دوم و رییس دبیرخانه مجلس خبرگان] تکذیبکند. بعد مدیران [اخبار] داخلی و خارجی خبرگزاری آمدند. آقای وردینژاد گزارش داد و من صحبت کردم و خواستم با دقت، با جنگ روانی جاری علیه نظام اسلامی مقابلهکنند و فراجناحی عملکنند.[۳]
[شورای مرکزی] جامعه روحانیت مبارز تهران، در دفترم جلسه داشت. برای نحوه شرکت در انتخابات ریاستجمهوری [سال ۱۳۸۰]، بحث و تصمیمگیری شد. شورای عالی امنیت ملی ترکیه، نظر دولت ترکیه [= آقای بولنت اجویت، نخستوزیر] را در مقابل نظر [آقای احمد نجدت سزر]، رییسجمهور، [در مورد اخراج اسلامگرایان از بدنه دولت]، تأییدکرده و دستور اجرا داده است.
پنجشنبه ۳ شهریور ۱۳۷۹ | 23 جمادیالاول ۱۴۲۱ 24 آگوست ۲۰۰۰
به دفتر مطالعات [سیاسی و بینالمللی] وزارت امورخارجه رفتم. اکنون مرکز معاونت آموزش و پژوهش شده است. از مجموعهای از نقشههای قدیمی که از خارج و داخل جمع کردهاند، بازدیدکردم؛ نسخههای جالبی در بین آنها یافت میشود. سپس ازکتابخانه عمومی بازدیدکردیمکه گفتند، بیش از ۲۰۰ هزار جلدکتاب دارد. مرکز اطلاعرسانی تصویری را دیدیمکه با هزاران ویدئو که از مؤسسهای در آمریکا خریدهاند، تشکیل شده. تاریخ را با فیلم و تصویر و صدا تنظیم کردهاند؛ کار مهمی است. اینترنت هم دارند و اتصال میدهند. در جمع مدیران، [آقایان صادق خرازى، معاون آموزش و پژوهش، محمد مسجدجامعى، مدیرکل فرهنگى، نورالله مرادى، رییسکتابخانه تخصصى و علی موجانى، مدیرکل اسناد و تاریخ دیپلماسى وزارت امورخارجه]، توضیحات را گوش دادم.گفتند، بیش از ۵۰ میلیون سند انباشته شده در وزارت امورخارجه وجود داردکه بسیاری از آنها ارزش انتشار دارد. چندجملهای در دفتر یادبود نوشتم؛ برای خبر[۴]. برای عیادت آیتالله [محمد] فاضل لنکرانی، [از مراجع تقلید] به منزل آقای [عباس] ملکی رفتم؛ چشم راست را به خاطر آب مروارید، عملکرده و لنز گذاشتهاند.
تا شب در خانه مطالعه میکردم. روزنامههای جناح راست، اعتراضات و انتقادات زیادی به مصاحبه اخیر [آقای سیدمحمد خاتمی]، رییسجمهور دارند؛ اولاً به بهانه عدم حضور خبرنگاران جراید و ثانیاً مدعی مطالب سست، بیدلیل، کلیگویی و گاهی خلاف و شعارگونه بوده و مورد تعرض قراردادهاند و اعتراض به [حکم] دادگاه نظامی در مورد پرونده قتلهای زنجیرهای تُند است. آقای خاتمی گفته، فقط در هفته اول دخالتکرده و آقای [محمد] نیازی، [رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح] میگوید، از اول تا امروز مداخله داشتهاند.
امروز در خرمآباد لرستان، حزباللهیها علیه دفتر تحکیم وحدت که در دانشگاه لرستان سمینار دارند، تظاهرات کردهاند و آقایان [عبدالکریم] سروش و [محسن] کدیور را که به عنوان سخنران، به فرودگاه رسیده بودند، به شهر راه ندادند و شورای تأمین [استان] هم به آنها توصیه کرده که به تهران برگردند.[۵]
[آقای ولادیمیر پوتین]، رییسجمهور روسیه، مسئولیت سیاسی غرقشدن زیردریایی [اتمی کورسک] را به عهده گرفته و استعفای فرماندهان نظامی را نپذیرفته و گفته است که احساس گناه و شرم دارد. در ترکیه، از جمعی از سپاهیان ایران به دادگاه شکایت شده که با همکاری حزبالله، در ترکیه مرتکب تخلف شدهاند. به رهبری و من و [علی] فلاحیان، [وزیر اسبق اطلاعات] هم اشاره شده و میتواند، باعث تیرگی بیشتر روابط بشود.
جمعه ۴ شهریور ۱۳۷۹ | 24 جمادیالاول ۱۴۲۱ 25 آگوست ۲۰۰۰
در منزل بودم؛ با مطالعه و استراحت. بخشی از خاطرات عفت را مطالعهکردم.[۶] آماده انتشارکردهاند؛ خوب است. بخشی از کتاب «سیاست خارجی ایران در دوران سازندگی» نوشته انوشیروان احتشامی[۷] و ترجمه دکتر [ابراهیم] متقی و خانم [زهره] پوستینچی را دیدم. خوب نوشتهاند و تحلیلهای مناسبی در مورد برنامههای سازندگی و لوازم آن دادهاند.[۸] مقداری وقت، صرف جاروی کف استخرکردم.
در آندرا پرادش[۹] هند، باران زیادی آمده؛ به اندازه نصف بارندگی معمول سالانه و تلفات زیادی دارد. زلزله پریروز شمال بجنورد هم خرابیهایی به بارآورده است؛ ۴/۵ ریشتر بوده. در سقوط هواپیمای ایرباس «ایرگلف» [خطوط هوایی بحرین]، در آبهای نزدیک بحرین که پریروز اتفاق افتاده، ۱۴۳ نفر -کل سرنشیان – مُردهاند. در نیویورک، توسط منافقین و همفکرانشان، علیه سفر آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور] به [مجمع عمومی] سازمان ملل که بناست چند روز دیگر باشد، تظاهرات و مخالفتهایی جریان دارد.
فاطی که دیشب از سفر لندن برگشته گفت، زبان انگلیسیاش را تقویت کرده است؛ برای ادامه تحصیل در سطح دکتری. محسن، امروز به قم رفته بود، مقداری از محصول پسته باغ البرز را آورد و گفت، محصول خوب است. مونا، [دختر فائزه] گفت، با تذکر شما تصمیم گرفتهام از دوره کارآموزی خبرنگاری [در روزنامه ایران]، منصرف شوم.
شنبه ۵ شهریور ۱۳۷۹ | 25 جمادیالاول ۱۴۲۱ 26 آگوست ۲۰۰۰
صبح برای افتتاح همایش مدیران واحدهای خارج از کشور و نهضتها، به وزارت اطلاعات رفتم. از انفعال وزارت در شرایط حساس کنونی انتقادکردم و تضعیف وزارت را حلقهای از زنجیره توطئه علیه اصل انقلاب خواندم و رویارویی صریح با اصل نظام و رهبری را خطرناک.
عصر جمعی از مدیران ارشد استان کرمان آمدند. توضیحاتی در مورد کنگرهای دادند که قرار است در کرمان، برای شهید [محمدجواد] باهنر، [نخستوزیر اسبق ایران] به مناسبت بیستمین سال شهادت برگزار شود. من هم مفصلاً در مورد شخصیت شهید باهنر صحبت کردم.[۱۰] آقایان [سیدیحیی] جعفری، امام جمعه و [عبدالمحمد] رئوفی[نژاد]، فرمانده سپاه [کرمان] گزارش دادند. شب هیأت رییسه مجلس خبرگان، در دفترم جلسه داشت. درباره برنامه اجلاس مذاکره و تصمیمگیری شد.
امروز هم در خرم آباد، به خاطر همایش [دفتر] تحکیم وحدت آشوب بوده؛ تا عصر جمع زیادی از مخالفان تحکیم، تظاهرات داشتهاند. عصر، جمعی از موافقان دوم خرداد به خیابانها آمدند و با شعارهای نامناسب و تخریب، با نیروی انتظامی درگیر شدهاند. تعدادی مجروح و بازداشت شدهاند و تاکنون – ساعت ده و نیم شب – ادامه دارد. تحکیم نتوانسته امروز جلسهاش را برقرارکند و یک مینیبوس حامل اعضای تحکیم، در ییلاقهای شهر سلسله و دلفان، مورد هجوم قرار گرفته و آسیب دیدهاند.
یکشنبه ۶ شهریور ۱۳۷۹ | 26 جمادیالاول ۱۴۲۱ 27 آگوست ۲۰۰۰
پیش از ظهر و بعد از ظهر، مجلس خبرگان در مجتمع امام خمینی جلسه داشت. جلسه را اداره میکردم.[۱۱] دستور جلسه، بررسی آییننامه جدید است. سخنرانیهای پیش از دستور هم نسبتاً آرام و کمتشنج بود. آقای [علی] مشکینی، [رییس مجلس خبرگان] هم صحبت افتتاحیه خوبی داشتند.
ظهر به دفترم رفتم. تا ساعت چهار بعد از ظهر، کارها را انجام دادم. محسن، [سرپرست دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام] هم ضمن صرف ناهار، کارها را مطرح کرد. شب اعضای خبرگان، میهمان آقای [محمدعلی] تسخیری، [رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] در همان مجتمع بودند. جمعی از [نمایندگان مجلس] خبرگان، با توجه به مطالب مصاحبهام در مجله حکومت اسلامی، خواستندکه درسی بگذارم یا سرپرستی یک گروه تحقیقی را برای تبیین فقه حکومتی در مسایل روز و ضروری بپذیرم. مذاکره و احوالپرسی با تعداد زیادی از اعضای [مجلس] خبرگان، در جریان کارها و لحظههای تنفس و شام و … داشتیم.
فشار حزبالله، [دفتر] تحکیم وحدت را مجبور کرد که اجلاس خود را در دانشگاه لرستان، نیمهکاره رها کنند. امروز هم تظاهرات ادامه داشت و جمعی هم دستگیر شدهاند.
دوشنبه ۷ شهریور ۱۳۷۹ | 27 جمادیالاول ۱۴۲۱ 28 آگوست ۲۰۰۰
تا ظهر بحث [مجلس] خبرگان، درباره آییننامه [داخلی] بود. در تنفس، با آقای [عباس واعظ] طبسی، [نماینده استان خراسان در مجلس خبرگان و تولیت آستان قدس رضوی] مذاکرهکردم؛ مبتلا به درد شدیدکمرند و طاقت ماندن در جلسه را ندارند. مذاکراتی را که در مشهد با رهبری در مورد انتخابات ریاستجمهوری آینده داشتهاند، تعریفکردند. ظهر تا ساعت چهار بعد از ظهر، در دفترم کارها را انجام دادم. عصر تا مغرب، جلسه [مجلس] خبرگان، بحث آزاد داشت. جمعی از نمایندگان سخنرانیکردند؛ اکثراً در انتقاد از اعمال دولت آقای [سیدمحمد] خاتمی و دومخردادیها و دو نفر هم در تأیید عملکرد آقای خاتمی حرف زدند.
شب، خبرگان میهمان من در دفتر مجمع [تشخیص مصلحت نظام] بودند. آیتالله [علی] مشکینی، [رییس مجلس خبرگان] و آیتالله [محمد] یزدی، صحبتهایکوتاهیکردند و به سوءعملکرد بعضی از دومخردادیها در مخالفت با ارزشهای دینی، معترض بودند. من هم درباره ضرورت وحدت ملی و پرهیز از تفرقه نیروهای وفادار به انقلاب،گستاخی ضدانقلاب و دولتهای خارجی و منافقین – با اشاره به آثار شوم حوادث خرمآباد – صحبت کردم.[۱۲]
امروز در بروجرد و پلدختر، به اتوبوسهای حامل اعضای [دفتر] تحکیم [وحدت] که از سمینار مراجعت میکردهاند، حمله شده و جمعی مجروح شدهاند. دیشب در حوادث خرمآباد، یک درجهدار از نیروی انتظامی [= اردشیر کرمی] شهید شده و جمعی مجروح و جمعی هم بازداشت شدهاند. فردا قرار است در خرمآباد جنازه شهید تشییع شود. آقای فاضل لاریجانی آمد و گفت، در اجلاس تحکیمیها، صحبت از مسلح شدن در مقابل نظام شده است و بعضی از مسئولان دولتی، در جریان اقدامات آنها سهیم هستند.
دیشب پنج گلوله خمپاره، توسط منافقین به یک پادگان ارتش اصابتکرده است. امروز هم درگیری بین نیروی انتظامی با تیمی از منافقین، در منطقه پنج شهرداری [تهران] اتفاق افتاده و یک نفر شهید شده است.
سهشنبه ۸ شهریور ۱۳۷۹ | 28 جمادیالاول ۱۴۲۱ 29 آگوست ۲۰۰۰
پیش و بعد از ظهر، جلسه [مجلس] خبرگان بود. سرانجام بیانیه خبرگان تهیه و تأیید شد. امروز در خرمآباد، در مراسم تشییع – [اردشیر] کرمی- جنازه درجهدار شهید، [آقای نورالله عابدی]، استاندار که گویا طرفدار [دفتر] تحکیم [وحدت] است،کتک خورده و در بیمارستان بستری شد. تحکیم وحدت، از رهبری خواسته است که موضع خودشان را راجع به گروه فشار حزبالله و مسایل خرمآباد مشخص کنند. مشاجره بر سر این مسایل و مطبوعات و بازداشتیها ادامه دارد و با بازداشت [آقای محمدعلیجداری] یک وکیل دادگستری، مشاجرات تُندتر شده است. در جلسه [مجلس] خبرگان هم از این مشاجرات بود، ولی کمرنگ، چون دومخردادیها، چهار نفری بیشتر نیستند.
در نیویورک، منافقین در مقابل سازمان ملل، علیه هیأت ایرانی که از سوی رهبری در اجتماع سران مذهبی جهان شرکت کرده است، تظاهرات کردهاند و آقای [عبدالله] جوادی آملی که قرار بوده، امروز صبح پیام رهبری را قرائت کند، به دلیلکسالت به اجلاس نرفته که حرف زیادی در پی دارد.
اولین زیردریایی ساخت ایران که به دستور و کمک من، پنج سال پیش ساخت آن شروع شده بود، امروز در بندرعباس به آب انداخته شد و به عنوان تحول کیفی در صنایع نظامی ایران، سروصدای زیادی به راه انداخت.
دیروز برج بلند ۵۳۵ متری مسکو که اولین برج بلند دنیاست، آتشگرفت و به دنبال غرق زیردریایی، حادثه تلخ دیگری برای روسیه شده و در عین حال مشهداُف، رهبر چچنیها اعلان کرده که غرق زیردریایی و آتش سوزی برج مسکو،کار مبارزان چچنی است. بسیاری از ارتباط مخابراتی و تلویزیونی و … مسکو تعطیل شده است.
شب میهمان رهبری بودم. دچار درد کمر شدهاند و با کمربند طبی تحمل میکنند درباره علنیشدن مخالفت با رهبری، پس از مسأله [مسکوت نمودن] طرح [اصلاح قانون] مطبوعات و راه علاج مذاکره کردیم. درباره ریاستجمهوری آینده هم بحث شد. ایشان نظر دارند که آقای [سیدمحمد] خاتمی، باید موضع خود را در مورد افرادی که با نظام اسلامی مخالفت میکنند، مشخصکنند. درباره وضع آقای [عبدالله] نوری، [مدیرمسئول روزنامه خرداد] و آقای [عطاءالله] مهاجرانی، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] هم صحبت شد. مشاجره شدید بین نهاد ریاستجمهوری و دادگاه نظامی ادامه دارد.
چهارشنبه ۹ شهریور ۱۳۷۹ | 29 جمادیالاول ۱۴۲۱ 30 آگوست ۲۰۰۰
صبح برای بازدید نمایشگاه سپاه حفاظت، به محل موزه قرآن – در دست ساخت در جنوب ساختمان مجمع [تشخیص مصلحت نظام] – رفتم و چیزهای جالبی دیدم؛ از ابزار اقدامات تروریستی و تخریب و وسایل دفاع و استراق سمع و دستگاههای کشف وسایل استراقسمع و اشعه مضره. رییس موزه هم شکایتکرد که بعد از دوره سازندگی، بودجه ساختمان را قطع کردهاند و ناتمام مانده است.
به دفتر رهبری، برای ملاقات [نمایندگان مجلس] خبرگان با ایشان رفتم.آقای [علی] مشکینی، [رییس مجلس خبرگان] و آقای [ابراهیم] امینی، [نایب رییس دوم و رییس دبیرخانه مجلس خبرگان] صحبت کردند و خواستههای خبرگان را مطرح کردند. رهبری هم صحبت مفصلی نمودند. به دفتر رییسجمهور هم رفتم. آقای مشکینی، سخنان تلخ و گزندهای در انحرافات اخلاقی و فرهنگی گفتند. آقای خاتمی، [رییسجمهور]، مناسب ندید که جواب بگوید و به اظهارات کلی در مورد امور اقتصادی و سیاسی پرداخت. خبرگان قانع نبودند و سئوال داشتند؛ من نماندم. به طورکلی در صحبتها و بیانیهها و اخبار [مجلس] خبرگان، انتقادات زیادی از دولت در امور فرهنگی و اقتصادی وجود دارد.
عصر تا شب، در دفترم کارهای عقبمانده روزهای گذشته را انجام دادم. مشاجره دو خط [چپ و راست] بر سر مسایل خرمآباد ادامه دارد؛ با اظهارات و بیانیهپراکنیها و کارهای ایذایی منافقین در غرب و جنوب که احتمالاً با موافقت عراق است.
پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۷۹ | 1 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 31 آگوست ۲۰۰۰
در منزل بودم. برای خطبههای فردا مطالعه داشتم؛ منجمله خطبه حضرت زهرا(س) را از کتاب آیتالله [حسینعلی] منتظری.[۱۳] عصر آقای جعفری، فرزند شهید، از رفسنجان آمد. با دوچرخه از رفسنجان به تهران آمده؛ به عنوان زیارت مرقد امام. برای مغازه و کسب خود وام میخواست.گفت، دیشب خواب دیده که با من و عفت ملاقات داشته و هدیه گرفته است.
در اخبار، ملاقات آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس]، با چند نفر از سناتورها و نمایندگان آمریکا در نیویورک، جلب توجه میکند؛ به عنوان شرکت در اجلاس پارلمانهای دنیا در آنجا است. دیشب هم در خرمآباد، اشرار به بانکی حمله کردهاند و خرابی به بارآوردهاند. چند هیأت بازرسی برای بررسی حوادث، به خرمآباد رفتهاند. خارجیها هم علیه حزباللهیها وگروههای فشار، موضعگیری میکنند.
جمعه ۱۱ شهریور ۱۳۷۹ | 2 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 1 سپتامبر ۲۰۰۰
عفت و اشرف، [خواهر همسرم] و آقارضا، [برادر همسرم] به مازندران رفتند که من هم بعداً به آنها ملحق شوم. فاطی هم قبلاً رفته است. عصر مهدی و اخویزاده علی آمدند. علی، [نماینده رفسنجان]، از خشکسالی در استان کرمان گفت و از مشکل فروش برای تعاونی تولیدکنندگان [و صادرکنندگان] پسته، به خاطر کمبود نقدینگی، خرید محصول پسته نو هم مشکل شده است. مهدی، [مدیرعامل شرکت مهندسی تأسیسات دریایی]، از سرعت رشد مصرف انرژی درکشور و تفاوت زیاد بین قیمت نفت در بنادر ایران و بنادر اروپا انتقاد داشت.
برای اقامه نمازجمعه رفتم. خطبهای در تکبر و حَسَد و خطبهای درباره مسایل روز، منجمله مسایل خرمآباد و اجلاسیه [مجلس] خبرگان و اجلاسهای مهم نیویورک در سطح رهبران مذهبی و ریاستجمهوریها و پارلمانهای دنیا.[۱۴]
در رسانههای خارجی، ملاقات و مذاکره آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس]، با چهار نفر از سناتورها و نمایندگان کنگره آمریکا، مورد توجه محافل خبری است؛ گرچه آقای کروبی، آن را بدون برنامه قبلی و تصادفی میخواند، اما محافل خبری، این را رد میکنند.[۱۵]
یاسر آمد و خبر از تقاضای کویتیها، برای صدور یک میلیون تُن شن و ماسه داد. اصرار دارند، ایران برای کشف مشکل اسرایشان در عراق، به آنها کمک کند.گفتم، ایران هم این مشکل را با عراق دارد و لاینحل مانده است و میتوانند با دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] در این باره صحبت کنند.
شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۷۹ | 3 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 2 سپتامبر ۲۰۰۰
به دفترم رفتم. خیابانها به خاطر تعطیلی [سالروز رحلت حضرت فاطمه زهرا (س)] خلوت بود.گزارشها را خواندم. غربیها توجه زیادی به ملاقات آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس]، با نمایندگان کنگره آمریکا نشان میدهند؛ فکر میکنند برنامهریزی شده است. چمدان سفر را در دفترم بستم و ساعت ده به فرودگاه رفتیم و به سوی ساری پرواز کردیم. ساعت یازده ونیم، در فرودگاه [دشتناز] ساری فرود آمدیم. بعد از مدتی تعطیلی فرودگاه برای توسعه، اولین پرواز آن هم با هواپیمای ۷۰۷ بود که مینشست.
امام جمعه و جمعی از مسئولان شهر و استان به استقبال آمدند. مصاحبه کوتاهی با صداوسیمای استان نمودم[۱۶] و یکسره به مجتمع آموزشی ناجا رفتیم. در سالن بزرگ آن، روحانیون استان جمع بودند. استقبال گرمی کردند. در مسیر، آقای [داود] کشاورزیان، استاندار [مازندران] و [آقای نورالله طبرسی] امامجمعه [ساری] توضیحات دادند.گفتند، اکثر صنایع استان راکد است. از باران خوبی که دیروز و امروز باریده، اظهارخوشحالیکردند. آقای طبرسی، امامجمعه و نماینده ولیفقیه در استان خیرمقدم گفت. من هم سخنرانی مفصلی درباره ضرورت به روز شدن تحصیلات و معلومات و افکار روحانیت کردم و اینکه درگذشته همه علوم روز در مراکز تحصیلات دینی تدریس میشده و امروز اکثر رشتههای علوم انسانی و طبیعی و ریاضی، از حوزه به دانشگاهها منتقل شده و شرط تداوم و تکامل انقلاب اسلامی را مجهزتر شدن روحانیت خواندم.[۱۷]
نماز جماعت به اقامت من خوانده شد. همانجا ناهار خوردیم. دو دختر خردسال خیرمقدم گفتند. هدیهای به آنها دادم؛ هریک ربع سکه بهار آزادی. جمعی از علما از خطبههای دیروز نمازجمعهام تمجیدکردند وگفتند از توضیحات بدیعی که درباره حال و خطبه حضرت زهرا (س) دادی، اکثریت مردم ایران گریستند و انتظار داشتند که در صحبتهای این جلسه هم از آنگونه روضهها بشنوند.
برای استراحت به دفتر امامجمعه رفتیم. عصر رییس دانشگاه مازندران آمد. از کمتوجهی به دانشگاه شکایت داشت و به خاطر حمایتهای دوران مسئولیتام تشکرکرد و درباره همایشی که برای کشاورزی دارند، توضیح داد. استاندار و امام جمعه آمدند. با هم برایکنگره بزرگداشت سرداران شهید استان و ۱۳۰۰ شهید ساری، به مصلای ساری رفتیم. باران شدیدی میبارید. جمعیت انبوهی آمده بودند که باعث تعجب حضار بود. استقبال گرم و پُرشوری کردند. امامجمعه و استاندار و یک فرزند شهید، خیرمقدم گفتند و وزیرشعارشان، تحت تأثیر شور و هیجان و ازدحام مردم، خیلی گرم برخورد و اداره کرد و شبیهکارهای آقای مرتضاییفر را انجام میداد. من هم سخنرانی مفصلی در مورد جنگ و هشت سال دفاع مقدس و دستاوردهای آن و نقش ایثارگران، به خصوص لشکر ۲۵ کربلای مازندران، ایراد کردم.[۱۸]
سپس برای استراحت، به خزرآباد، استراحتگاه نیروی زمینی ارتش، در ساحل دریای خزر آمدیم؛ قبلاً عفت و فاطی و جمعی از بستگان هم رسیده بودند. معلوم شد، آنها هم در مراسم بزرگداشت بودهاند و خانمها آنها را شناخته و به آنها محبت کردهاند.
گشتی در ساحل زدیم. مسئول استراحتگاه توضیحات داد. هفت سال پیش هم اینجا آمده بودم؛ وضع مثل سابق است، با این تفاوت که به خاطر بالا آمدن آب دریا، سیلبندی در ساحل ساختهاند که ساحل را خراب کرده است. جمعی از فامیل مرحوم [حسن] لاهوتی هم همراه فاطی هستند. شام را با هم صرفکردیم.گزارشها را باکامپیوترکیفی [= لپتاب] دیدم؛ محافل استکباری از خطبههای نمازجمعه دیروز من ناراحتاند و سمپاشی میکنند.
یکشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۷۹ | 4 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 3 سپتامبر ۲۰۰۰
تا عصر در مقر ماندیم. وقت با استراحت و مطالعه و استفاده از دریا گذشت. عصر آقای [داود] کشاورزیان، استاندار آمد و با هم به محل احداث بندر خزر (امیرآباد) رفتیم. آقای محمدهاشم، معاون وزیر راه توضیحات داد؛ نزدیک است که از فاز اول بهرهبرداری شود؛ با آبخور ۵/۵ متر و برای کشتیهای پنج هزار تُن. در زمان مسئولیت من، شروع شده و پس از من، دچار تأخیر گردیده است. حدود چهار میلیارد تومان، تاکنون هزینه شده و راهآهن هم به آن وصل و منطقه هم ویژه اقتصادی شده است. سیاست دولت سازندگی، این بود که با احداث بنادر و تأسیس کارخانه کشتیسازی در ساحل خزر، حضور ایران را در خزر که در زمان شوروی کمرنگ بوده، تقویت کنیم. متأسفانه حال این سیاست در عمل راکد شده و کارخانه کشتیسازی صدرا هم خوب فعال نیست.
از اسکله جهاد [سازندگی] هم بازدید کردیم. با صیادان ماهی کیلکا که از آن اسکله استفاده میکنند، مذاکره کردم. خواستار تسریع در تحویل اسکله اصلی هستند که هنوز لایروبی آن کامل نشده است.گفتند، برای هر لنج بیست تُنی در هر سال، ۶۸۰ تُن صید در نظرگرفتهاند؛ کافی نیست. روسها با کشتیهای بزرگ صید میکنند.
شب به مقر برگشتیم. اخبار را خواندم و پس از کمی پیادهروی خوابیدم. دیشب اینجا باران آمده و گفته شد درگنبد ۲۵ میلیمتر باریده است. عفت و اشرف و آقارضا با ما بودند. فاطی و مهدی و دیگران، امروز به تهران رفتند.
مدتی است که حوادث غرقشدن قایقهای ایرانیان مهاجر در بوسنی و کرواسی و دستگیری آنها در مرزها تکرار میشود، چون بوسنی برای ایرانیها ویزا نمیخواهد. مهاجران غیرقانونی، از آن طریق به اروپا میروند؛ مثل ترکیه.
دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۷۹ | 5 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 4 سپتامبر ۲۰۰۰
ساعت هفت و نیم صبح، به سوی تهران حرکت کردیم. از راه سمنان، که نیمی از آن هنوز خاکی و در دست احداث است. تا فاصله ۱۴۵ کیلومتر از ساحل، جنگل است؛ البته در ارتفاعات بالا که ییلاقات است. بخش زیادی از جنگل، تخریب و زراعت میشود. تا چهاردانگه، تک درختهایی مانده است. پاسگاه ناجا [= نیروی انتظامی] در فولادشهر، ما را شناخته بود و به مهدیشهر اطلاع داده بود. از آنجا ماشین ناجا تا گرمسار اسکورت کرد. ساخت این راه هم در دوره سازندگی شروع شد، با چند جاده دیگر، به منظور کمکردن فشار از راههای اصلی شمال و نیز دسترسی به مناطق مستعد در ارتفاعات البرز؛ عملیات اجرایی در دولت فعلی کند شده، ولی قطع نشده است.
ساعت دو بعد از ظهر به دفترم رسیدم. تا ساعت چهار استراحت کردم و تا ساعت هشت و نیم شب،کارها را انجام دادم و به خانه آمدم. عفت هم رسیده بود. او و همراهانشان، از جاده چالوس مراجعت کردهاند و ناهار را در کلاردشت، در منزل دکتر فریده طباطبایی، [دختردایی عفت] خوردهاند.
آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور]، برای اجلاس هزاره سوم، به نیویورک رفته و شایعاتی پخش شده که مثل آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس]، ممکن است به صورت تصادفی، با [آقای بیل کلینتون]، رییسجمهور آمریکا مواجهه داشته باشد.[۱۹] در بعضی رسانههای خارجی و دوم خردادی، از اظهارات من در نمازجمعه که گفتهام، [مجلس] خبرگان، بناست در مسایل کشوری فعال شود، ابراز نگرانی میشود.
سخنگوی حکومت خودگردان فلسطین گفته است که فلسطینیها، ممکن است تقسیم مدیریت بیتالمقدس شرقی را بپذیرند؛ مطلبی که درکمپ دیوید ۲ نپذیرفته بودند. بالاخره بعد از چند روز جنگ، طالبان، [شهر] طالقان را از [مجاهدین] جبهه شمال گرفت. طالقان مرکز دولت [برهانالدین] ربانی، [رییسجمهور افغانستان] بود و این دلیلی بر ضعف دفاع آنها است.
سهشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۷۹ | ۶ جمادیالثانی ۱۴۲۱ ۵ سپتامبر ۲۰۰۰
آقای [امیر] تهرانی، معاون [پارلمانی] وزارت اطلاعات آمد. از تحت تأثیر دیگران قرارگرفتن وزیرگفت وگزارشی از حوادث خرمآباد داد. گفت که [وزارت] اطلاعات، معتقد است، تقصیر اصلی متوجه [دفتر] تحکیم وحدت و دوم خردادیها است. آقای طه هاشمی، [مدیرمسئول روزنامه انتخاب] آمد وگفت، هنوز نتوانستهاند در مورد مدیریت سازمان [فرهنگ و] ارتباطات [اسلامی] که قرار بود ایشان را نصب کنند، تصمیم بگیرند؛ گویا در مجلس میخواهند آن را منحل کنند. راجع به انتخابات ریاستجمهوری آینده مذاکره شد. خواست بفهمد که آیا من نامزد میشوم یا نه که گفتم، قطعاً نمیشوم. قرارشد در روزنامه انتخاب، به نحوی شایعات را تکذیب کنند.
عصر آقای بهزاد نبوی، [نایب رییس مجلس] آمد وگفت، شما همیشه وزنه تعادل جریانهای سیاسی کشور بودهاید و انتظار این است که همان سیاست را ادامه دهید و نگذارید جناح راست وانمود کند که با آنها هستید. ضمناً گفت، خطبههای اخیر نمازجمعه و خطبههای بعد از کنفرانس برلین، علیه جناح چپ بود.گفتم، با هیچیک از دو جناح نیستم و نظراتم در مواردی، ممکن است با یکی از آنها برخورد کند و با افراطیهای هر دو جناح مخالفم و آنها هم با من مخالفاند.گفت، طرحهای عفو عمومی و لغو گزینش را آقای [علیاکبر] ادب، [مسئول دفتر ارتباط رییسجمهور با ائمهجمعه و روحانیت] که از جناح راست است،کارگردانیکرده؛ شاید برای پوستخربزهگذاشتن زیرپای دومخردادیها؛ گرچه آنها هم مخالفتی ندارند، ولی خودشان اقدام نکردند.
خبرگزاری آلمان خبر داد که امروز آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور] و خانم [مادلین] آلبرایت، وزیر امورخارجه آمریکا، در سازمان ملل ملاقات و گفتوگو کرده که با اعجاب محافل سیاسی روبرو شده است. خبر دیگر میگوید، خانم آلبرایت، هنگام سخنرانی آقای خاتمی، در صندلی جلو نشسته بود و گوش میداد؛ احتمال هم هست که خبرگزاری آلمان، همین را ملاقات و گفتگو خوانده است؛ منتظر خبر صحیح هستیم.
آقای اکبر صفریان آمد و خواستارکمک برای اجازه واردات خودرو برای شرکت تعاونی تولیدکنندگان [و صادرکنندگان] پسته رفسنجان شد.گفتم، صلاح نمیدانم و دخالت نمیکنم. امشب کمی باران در تهران میبارد؛ خدا کند، باران حسابی بشود. خبر دادند، در فردوسیه نوق [رفسنجان]، جمعی به عنوان مخالفت با مرکزیت سه قریه[۲۰]، تظاهراتکردهاند.
چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۷۹ | 7 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 6 سپتامبر ۲۰۰۰
آقای [حسین] صادقی، سفیرمان در امارات [متحد عربی] آمد. برای ماندن در وزارت امورخارجه، پس از انقضای سفارت مشورت کرد و از مدیریت در وزارت امورخارجه و نیز از اوضاع کلی کشور، اظهار نارضایتیکرد و پیشنهاد داشت که نیروهای مبارز پس از انقلاب، جمع شوند و اتحادی بین آنها به وجود آید و از این طریق برای سازندگی کشور، به وحدت ملی برسیم. گفتم، با توجه اختلافات جدی و باندبازیها و نیز وجود نیروهای خوب و مؤثر بعد از انقلاب، طرح اجرایی بیاورید. عضو [سازمان] مجاهدین انقلاب است؛ گرچه ظاهراً برایکار در وزارت امورخارجه، استعفا داده است.
آقایان دکتر [هادی] منافی، [رییس سابق سازمان حفاظت محیطزیست] و دکتر [محمد] وفایی، برای احوالپرسی آمدند و گزارش حال آقای [حسین] راستیکاشانی را دادند. اخوی محمد، [معاون اجرایی رییسجمهور] آمد.گفتم، مواظب باشد، واردات اتومبیل به نام شرکت [تولیدکنندگان و صادرکنندگان] پسته رفسنجان تمام نشود.گفت، مجمع نمایندگان کرمان و تعاونی پسته رفسنجان و استاندار، اجازه برای ورود وانت خواستهاند و آقای [غلامرضا] شافعی، [وزیر صنایع] مخالف است و فعلاً صحبت از اجازه سه هزار دستگاه است و هنوز به امضای آقای خاتمی، [رییسجمهور] نرسیده.گفت، برای انتقال آب از چهارمحال و بختیاری به رفسنجان، آقای باقریان با یک شرکت فرانسوی، قرار هفت میلیون دلار، جهت مطالعه طرح گذاشته بود که همان زمان، شرکت دیگری حاضر بوده با یک و نیم میلیون دلار مطالعه کند و این باعث شد که قرارشان به هم بخورد؛ با اینکه آقای خاتمی، به تقاضای آشیخ حسین هاشمیان، [نماینده سابق رفسنجان]، دستور پرداخت هفت میلیون دلار را داده بود که با مخالفت محمد [هاشمی، معاون اجرایی رییسجمهور] و [آقای حسین نمازی]، وزیر [امور اقتصادی و] دارایی لغو شد و باعث رنجش آشیخ حسین شد.
عصر آقای عباس آخوندی، [وزیر سابق مسکن و شهرسازی]، برای خداحافظی آمد؛ برای ادامه تحصیل عازم لندن است. درباره انتخابات ریاستجمهوری [۱۳۸۰] مذاکره شد. با شنیدن خبر عدم نامزدی منگفت، گروهی از دانشگاهیان در فکرند، فردی را با شعار توسعه و سازندگی ایران نامزد کنند.
در رسانهها، بحث گفتوگوی تمدنها، به صورت کم محتوا ادامه دارد. روزنامه دیلی تلگراف نوشته است، چند نفر از رؤسای کشورها در معرض محاکمه به خاطر نقصحقوق بشراند، منجمله رهبر چین، رییسجمهور ایران، [معمر] قذافی، [رهبر لیبی] صدام [حسین، رییسجمهور عراق] و [اسلوبودان] میلوشویچ، [رییسجمهور صربستان] و خبر از تظاهرات ضدانقلاب در نیویورک، علیه آقای [سیدمحمد] خاتمی و رنگ پاشیدن به ماشینهای کاروان و بازداشت جمعی از آنها داده است. رادیو اسراییل هم خبر از ملاقات آقای خاتمی، [رییسجمهور] و [مادلین] آلبرایت، [وزیر امورخارجه] داده که تکذیب شد.
پنجشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۷۹ | 8 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 7 سپتامبر ۲۰۰۰
در خانه ماندم. بخشی از کتاب «تاریخ علم و نقش اسلام در توسعه علوم» را خواندم. عصر، محسن، [مدیر دفترنشر معارف انقلاب] آمد. پیشنهادهایی برای نحوه انتشار [کتاب] خاطرات سال ۱۳۶۱ [= پس از بحران] داشت، به علی اخویزاده، [نماینده رفسنجان]، تذکر دادم مصاحبهای که از او در روزنامهها آمده، در مورد اینکه «من نسبت به آینده انقلاب احساس خطر دارم» را اصلاح کند؛ چون چنین احساسی ندارم و انقلاب را پایدار میبینم.
آمریکا، اطلاعاتی در کیفیت غرقشدن زیردریایی اتمی کورسک روسیه به روسها داده است؛ یک زیردریایی آمریکایی که ناظر مانور بوده، دو انفجار در کورسک را ضبطکرده که دومی، ده برابر اولی بوده. به هرحال حیثیت نظامی روسیه، با این حادثه مخدوش شده است.
[علیرغم] تلاش [آقای کوفی عنان]، دبیرکل سازمان ملل و سایرین، موفق نشدند که ملاقاتی بین آقای [سیدمحمد] خاتمی و آمریکاییان در سازمان ملل ترتیب بدهند؛گرچه توانستند ترتیبیبدهندکه آقایخاتمی، [رییسجمهور]، در موقع سخنرانیآقای [بیل]کلینتون حضور داشته باشد و برعکس. سخنرانی آقای خاتمی را که قرار بود، نفر ۳۳ باشد، به نفر چهارم منتقل کردند که کلینتون در جلسه بماند. بعضی منابع غربی گفتهاند که در مقر اندونزی، آقای خاتمی و خانم آلبرایت، به هم رسیدهاند و مطالبی ردوبدل شده، ولی دلیلی برآن ذکر نشده است.
در فرانسه، چند روزی است که کامیونداران و کشاورزها و تاکسیها، به عنوان اعتراض به گران شدن قیمت سوخت، مانع سوخترسانی شده و بحران ایجاد کردهاند و امروز نخستوزیر رسماً خواستههای آنها را ردکرده و احتمال تشدید بحران، زیاد است. در روسیه، در روزهای اخیرا انفجارهایی رخ داده که میتواندکار گروههایی مثل چچنیها باشد.
جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۷۹ | 9 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 8 سپتامبر ۲۰۰۰
در خانه بودم، با مطالعه و استراحت. مقالهای در خصوص تطابق قبله سه دین اسلام و مسیحیت و یهود خواندم، در نقطهای از جزیره بزرگ گرینلند[۲۱]، در جایی که همیشه از برف و یخ پوشیده است. چون ۹۰ درصد این جزیره، همیشه پوشیده از برف و یخ است. نویسنده پیشنهاد داده که در نزدیک آن نقطه، معبدی ساخته شود که پیروان سه دین بزرگ، در یک جهت عبادت کنند و سمبل همزیستی مسالمتآمیز باشد.
عصر آقایان رضا مرعشی، رییس دانشگاه آزاد اسلامی رفسنجان و کاظم مرعشی، رییس مجتمع آموزشی اندیشه و قلم در تهران آمدند و هر یک گزارشی از وضع کار خود دادند. دانشگاه آزاد اسلامی رفسنجان، سالانه حدود ۴۰۰ دانشجو میپذیرد. قیمت نفت، همچنان بالا میرود و از ۳۵ دلار گذشته و آمریکا در مخمصه است.
شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۷۹ | 10 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 9 سپتامبر ۲۰۰۰
آقای دکتر [عبدالله] جاسبی، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. گزارشی داد، از جریان انتخاب شدنش به عنوان عضویت اجرایی انجمن بینالمللی دانشگاههای جهان که ۸۰۰ دانشگاه عضو آن هستند و گفت، ابتدا نامزد نشده بود. تعدادی از رؤسای دانشگاههای دولتی ایران که آنجا بودند، نامزد شده بودند، ولی آقای [محمد] امیری، معاون بینالملل دانشگاه آزاد، خواب دیده که رییس کمیته مربوطه به او گفته که دکتر جاسبی انتخاب میشود و با اصرار او، اسم نوشته و رأی آورده و باعث ناراحتی دولتیها شده است. از احتمال همکاری دولت و مجلس، در محدود کردن اختیارات دانشگاه آزاد، اظهارنگرانیکرد و در مورد انتخابات ریاستجمهوری [۱۳۸۰] هم پیشنهادهایی داشت.
[آقای احد قضایی]، سفیر جدید در [جمهوری] آذربایجان آمد؛ قبلاً کنسول ایران در آذربایجان بوده.گفت، جمهوری اسلامی برای جذب آذربایجان، از فرصتها استفاده نکرده و زمینه خوب مردمی را از دست داده و باید تلاش کرد که این دومین کشور شیعه را که متحد طبیعی ماست، جذب کنیم. درباره راهکارهای این هدف مشورت کرد. من هم موانع واقعی کار را توضیح دادم.
گروهی از دانشجویان آمدند. برنامهای برای دفاع از ارزشها و افتخارات، منجمله افتخارات جنگ دارند. مشورت کردند و کمک خواستند. طرحی به عنوان ۱ + ۷ دارند؛ در مقابل طرح نهضت آزادی ۲ + ۶ که منظورشان مقایسه یک ساله فرماندهی لیبرالها، در مقابل هفت سال فرماندهی ارزشیها است.
عصر مدیران روابط عمومیهای مرکز و شهرستانهای صداوسیما آمدند. آقای [محمد] هنردوست، [معاون ارتباطات و امور بینالملل رسانه ملی] گزارش داد و من هم درباره وظایف مهم صداوسیما و روابط عمومی، در مقابل تهاجم وسیع تبلیغاتی دشمنان صحبت کردم.[۲۲] آقای [محمدرضا] عباسیفرد آمد. از خریدن منزل گفت و نیز خواست به محسن، [مدیرعامل شرکت متروی تهران]، بگویم، تکلیف اراضی بیمارستان آیتالله [سیدمحمدرضا] گلپایگانی را که در طرح مترو افتاده است، مشخصکند. پیغام از سوی آقای سیدجوادگلپایگانیآورده است. آقای [سیدمحمد] خاتمی، با استقبال جوانان در فرودگاه [مهرآباد]، [از سفر نیویورک] مراجعت کرد.
یکشنبه۲۰ شهریور ۱۳۷۹ | 11 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 10 سپتامبر ۲۰۰۰
برای افتتاح سمینار «خورشید ولایت» که برای توجیه برنامههای سال امیرالمؤمنین، برای مسئولان برگزارشده، به مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما رفتیم. آقایان [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] و [محمود] محمدی عراقی، [رییس سازمان تبلیغات اسلامی] خیرمقدم گفتند و گزارش برنامهها را دادند و پذیرفتند، در نیم سال اول، کار قابل توجهی نشده است؛ امید دارند که در نیمه دوم سال جبران شود. من هم سخنرانی مفصلی کردم و گفتم، باید ادبیات مناسب زمان را انتخابکرد و چند بخش زندگی علی(ع) کودکی و نوجوانی و مهاجرت به مدینه و لیلهالمبیت[۲۳]، بردن فواطم به مدینه[۲۴] و افتخارات جهادی و قهرمانیها و سپس صبر عظیم ایشان پس از پیغمبر(ص) و مشکلات دوران حکومت و تخریب شخصیت ایشان، توسط بنیامیه و …، همگی باید مورد توجه الگویی و حجت خدا باشد.[۲۵]
پیش از ظهر آقای حسین مرعشی، [نماینده کرمان] آمد.گفت، دوم خردادیها نگران برخورد احتمالی رهبری و جلوگیری از نامزدی آقای خاتمی شدهاند که رهبری در ملاقاتی با مدیران اطلاعات گفتهاند، ریشه فتنه را به زودی میکنند و به همین خاطر چفیه بهگردن میاندازند و نیز از مسایل خبرگان و صحبتهای من در نمازجمعه.گفتم، بیجهت نگراناند؛ اگر فتنهای نکنند، وضع به همین صورت میماند.گفت، مسأله استقبال ضعیف از آقای خاتمی، [رییسجمهور، در بازگشت از سفر نیویورک] هم بین آنها مسألهساز شده است. بعضی از اول مخالف بودند و بعضی فکر میکردند که با جمعیت انبوهی، خیابانهای تهران را پُر میکنند، مثل استقبالی که از [محمد] مصدق شد، ولی به خاطر کمی جمعیت نگران شدهاند و آن هم افرادی بودهاند که شعارهای انحرافی میدادهاند و آقای خاتمی با انتقاد از آوردن مردم، حساب خودش را جدا کرده، ولی بعضی میدانند که اطلاع داشته.
آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] هم صبح گفت، ابتدا فشار زیادی داشتند که مستقیم مراسم را پخش کنیم، ولی با کمی جمعیت و شعارهای انحرافی، منصرف شدند و خواهشکردندکه پخش نشود. روزنامههای امروز هم از این استقبال انتقاد کردهاند؛ حدود دو هزار نفر آمده بودند. ضمناً بعضی رسانههای غربی هم شروع به انتقاد از مواضع ضعیف ایشان در اجلاس [مجمع عمومی سازمان ملل] در مورد آزادی کردهاند. عصر مصاحبه مفصلی درباره جنگ با صداوسیما، برای جوابگویی به شُبهات داشتم.[۲۶] بحران گرانی سوخت در فرانسه رو به کاهش است، ولی در انگلیس و آلمان، شروع شده است.
دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۷۹ | 12 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 11 سپتامبر ۲۰۰۰
آقای علی جنتی، سفیر ایران در کویت آمد. از نامساعد بودن وضع سیاسی و اقتصادی کویت به خاطر عدم امنیت گفت. بعد از اشغال عراق و نیز از عدم اعتماد کامل کویتیها به ایران؛ اگرچه روابط بعد از اشغال عراق و مواضع خوب ایران، بهتر شده است. از اوضاع داخلی کشورمان، اظهار نگرانی نمود و گفت، مخصوصاً رسانههای کویت هم معمولاً اخبار منفی را میگویند و آمریکا نفوذ زیادی در آنجا دارد.
آقای [رضا] امراللهی، [رییس دانشگاه خواجه نصیر طوسی] آمد و پیشنهاد داشت که با توجه به درآمدهای اضافی ارزی، خوب است ارز را به قیمت ۳۰۰ تومان برگردانند و نیز پیشنهاد داشتکه با افغانستان صحبت شود، به جای تریاک، گندم بکارند و ما برای تشویق، گندم آنها را به قیمت بالاتر بخریم؛ اشکالهای هر دو پیشنهاد را گفتم.گفت، جمعی از اعضای دفتر تحکیم وحدت، در جلسه شورای مرکزی حزب کارگزاران شرکتکردهاند و از آقای [سیدمحمد] خاتمی، انتقاد داشتهاند که به وعدههایش عمل نکرده و از آنها حمایت نمیکند و تحت فشارند و برخلاف دولت آقای هاشمی، سیاست و برنامه اقتصادی هم ندارد. از من خواست که برای جلوگیری از انحراف بیشتر آنها کمک کنم.
عصرآقایان [محمد] مدد، [رییس سازمان نقشهبردارى]، [احمد] شفاعت و [محمد] پورکمال آمدند. نمونههای اطلس ملی ایران را که اخیراً تدوین کردهاند، آوردند و گزارش نحوه کار را دادند و قدردانی کردند که پایه این کار بنیانی را در زمان ریاستجمهوریام گذاشتهام؛ علیرغم اینکه بعضی میخواستند، تدوین آن را به فرانسه بدهند. بیست جلد شده است.
اوپک، امروز ۸۰۰ هزار بشکه نفت بر تولید خود افزوده و قیمت نفت کمی ارزان شده است، اما غربیها این مقدار اضافه تولید را کافی نمیدانند و اوپک میگوید، دولتهای صنعتی باید از مالیاتی که بر فرآوردههای سوختی بستهاند، بکاهند. در کشورهای اروپایی، این روزها اعتراض و تحصن و راهبندان علیه مالیات زیاد سوخت، شدت گرفته است.
در رسانههای امروز هم انتقادات به استقبال از رییسجمهور و نیز هزینههای اسرافگونه آن و خرید ۲۰۰۱ شاخه گل ادامه دارد. [آقای غلاممحمد جهاندیده]، نماینده سراوان در مجلس، در امارات به اتهام داشتن مواد مخدر، بازداشت شده است.
دیروز یک نفر به مأمور پُست [حفاظت] جماران حمله کرده و او را با چاقو مجروح نموده و سلاح او را گرفته و گفته، قصد دارد به من سوءقصدکند؛ بازداشت شده است. بعد از بازجوییها، امروز گزارش دادند که سابقه روانی دارد و پدر و مادرش هم مراجعه کردهاند و گفتهاند، جنون ادواری دارد. سابقه بستری بودن او در بیمارستان روزبه را آوردهاند و تحقیقات ادامه دارد.
شورای فلسطین، تصویب کرده که اعلان استقلال کشور فلسطین به تأخیر بیافتد. از صحبتهای آقای [یاسر] عرفات، [رییس حکومت خودگردان فلسطین] در تهران هم استنباط کرده بودم که به تأخیر خواهد افتاد؛ باعث خوشحالی اسراییل و آمریکا شده و انتقاد طرفداران فلسطین را برانگیخته است.
سهشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۷۹ | 13 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 12 سپتامبر ۲۰۰۰
علیرغم تصمیم اوپک، قیمت نفت امروز سیر سعودی داشت و غربیها از کم بودن مقدار اضافه تولید میگویند و کشورهای نفتخیز هم تقصیر را به گردن مالیاتهای زیاد غربیها بر سوخت و سود واسطههای نفتی میاندازند و بحث جدی در خصوص ضرورت کمکردن مالیات برمصرف و کمکردن سود شرکتهای نفتی، در جریان است و این خود به ناآرامیهایی دامن میزند که این روزها در اکثر کشورهای غربی، در اعتراض به بالابودن قیمت سوخت، در جریان است.
آقای [سیدمحمدباقر] مُهری، روحانی کویت [دبیرکل جمعیت علمای شیعه کویت] آمد. تشکر کرد که با راهنمایی، به تقویت موقعیت ایشان کمک کردم و خواست که به صداوسیما بگویم، از ایشان در برنامه سیمای سحر و رادیو عربی استفاده شود.
آقای [محمود] عظیمزاده، [از مؤسسه فرهنگى و هنرى عقیق] آمد. برای تهیه سرمایه جهت چاپ قرآن استمداد کرد که به نام مصحف عقیق به خط آقای [بهرام] سالکی تهیه شده است. خانواده شهید [سیدعلی] اندرزگو آمدند و از منزل پسرکوچکشان گفتند و برای شغل پسر دیگرشان، استمدادکردند و از اوضاع جاریکشور، شکایت نمودند. [سیدمحمدعلی]، فرزند آسیدمرتضی [مرتضوی] لنگرودی، [امامجماعت مسجد عشقعلی قم] آمد وگفت، به خاطر ساخت مدارس دینی، مقروض شده و استمدادکرد.
عصر مصاحبهای با برنامه جانبازان شیمیایی داشتم.[۲۷] برنامهای به منظور دفاع از حقوق آنها و شکایت از مراکزی که عراق را مسلح به سلاح شیمیاییکردهاند، تهیه میکنند؛ بحث به سایر مسایل جنگ کشید. مصاحبهای با رادیو پیام، در مورد خاطرات لحظه شروع جنگ کردم.[۲۸]
شب میهمان رهبری بودم. گفتند، از آقای خاتمی، [رییسجمهور]، خواسته که قبل از محکومیت [قرارداد] کمپدیوید، [در مورد صلح اسراییل و مصر]، از سوی مصر، روابط عادی نشود و به همین جهت، ملاقاتشان با آقای حُسنی مبارک، [رییسجمهور مصر] در سازمان ملل برگزار نشده است؛ با اینکه قبلاً مقدمات آن را مهیا کرده بودند و آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس]، بدون اجازه با نمایندگان [کنگره] آمریکا، در موزه متروپولیتن ملاقات و مذاکره کرده است و کار بدی بوده و به وزارت امورخارجه که احتمالاً مؤثر بوده است، اعتراض شده و توضیح خواستهاند و برنامه استقبال از آقای خاتمی، غلط بود و باعث خسارتشان شده. توضیحاتی درباره درسشان دادند و کتابهایی که برای درس، مطالعه میکنند.
چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۷۹ | 14 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 13 سپتامبر ۲۰۰۰
[آقای علی یونسی]، وزیر اطلاعات آمد. گزارشی از اقدامات خود در مورد محدودکردن کارهای اقتصادی و بازرگانی وزارت و نیز منضبط کردن مأموران در برخورد با مردم را داد و ضمن اعلام منفعل بودن وزارت و کمکاری در خصوص برخورد با ضدانقلاب، ضربه خوردن وزارت در مسأله قتلها و نیز اثر کارهای سابق را عامل آن معرفی کرد و گزارشی از برنامهریزی برای برخورد با منافقان داد و از من خواست که نقش تاریخی همیشگیام را در وزنه تعادل کشور تجدید کنم و گفت، نیروهای چپ، اکنون اعتراف میکنند که در برخورد با شما، اشتباه استراتژیک کردهاند و کیفرآن را دیدهاند و گفت، افرادی مثل آقای [سیدمحمدعلی] ابطحی، [رییس دفتر رییسجمهور] و دوستانش، نمیگذارند آقای [سیدمحمد] خاتمی، طبق روحیه متعادل خود عمل کند و باید آنها را جدا کرد و نیز آقای [عطاءالله] مهاجرانی، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، نباید بماند. خواست، برای رفع اختلافات وزارت [اطلاعات] با قوه قضاییه که اکنون در وضع بدی است، کمک کنم.
آقای [مرتضی] سرمدی، [معاون سابق وزارت امورخارجه] آمد. عازم انگلستان است، برای سفارت و گفت، اخیراً انگلیسیها نسبت به چند ماه قبل سردتر شدهاند و حاضر نیستند، در همکاریهای جدی با ایران وارد عمل شوند؛ شاید به خاطر اینکه اعتمادی به پیشرفت به اصطلاح اصلاحات ندارند و فشار میآورند که سقف محدودکننده پرسنل سفارتشان برداشته شود که ایران نمیپذیرد؛ معاون وزیر بوده و تنزل داده شده است.
دکتر [محمود] گلزاری، [روانشناس] آمد. نکاتی از روانشناسی درباره حَسَد گفت؛ برای بحثهای خطبه جمعه. تا ساعت پنج و نیم بعد از ظهر، کارها را انجام دادم و به سوی مشهد پرواز کردیم. عفت و جمعی از همراهان او و محافظان، همراه بودند. آقای [عباس واعظ] طبسی، [نماینده ولیفقیه در خراسان و تولیت آستان قدسرضوی]، [آقای محسن مهرعلیزاده]، استاندار و [آقای سیدمهدی عبادی]، امامجمعه و مسئولان استان، در فرودگاه مشهد استقبالکردند. با مصاحبهکوتاهی به حرم رفتیم. بعد از نماز مغرب و عشا، به زیارت رفتم و پس از شام، مقداری درباره علت عدم توفیق منطقه ویژه اقتصادی سرخس مذاکره کردیم و از استاندار، سئوالاتی درباره اوضاع استان کردم .
پنجشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۷۹ | 15 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 14 سپتامبر ۲۰۰۰
دیروز [سازمان] بازرسیکلکشور، گزارشی درباره حوادث خرمآباد داد. عمده تقصیر را به گردن [دفتر] تحکیم وحدت و [آقای مصطفی تاجزاده]، معاون سیاسی وزارت کشور و [آقای محمد رضایی]، معاون استاندار خرمآباد [لرستان] انداخت و با عکسالعمل دومخردادیها روبرو شد؛ گزارش را یکطرفه و نادرست خواندند.[۲۹] دیشب و امروز، رادیوهای بیگانه با مصاحبه با دومخردادیها نظرات آنها را منعکسکردند و میکنند و روزنامهها هم هر یک، به نفع خطشان، اظهارنظرکردهاند.[۳۰]
در دانشگاه [علوم اسلامی] رضوی، به مناسبت آغاز سال تحصیلی، برای طلاب و اساتید سخنرانی داشتم و پیشنهاد فضای آزادتر برای ابراز نظر و توسعه رشتههای علوم انسانی و توجه به فقه حکومتی و رواج رساله نویسی برای طلاب در مقاطع مختلف دادم.[۳۱] آقای [عباس واعظ] طبسی، [تولیت آستان قدس رضوی] خیرمقدم گفتند و توضیحات در پیشرفت حوزه مشهد دادند؛ جلسه مفیدی بود.
مقداری هم در مقر با آقای طبسی و آقای [علی] کریمی [قدوسی]، [قائممقام آستان قدس رضوی] درباره امور استان و حوزه [علمیه مشهد] و آستان قدس، مذاکره کردیم. عصر هم ساعتی با آقای طبسی، در خصوص مسایل سیاسی و فرهنگی کشور و مسأله ریاستجمهوری و توطئههای ضدانقلاب و راهکارهای دفاع مذاکره کردیم. شب، علمای مشهد و مسئولان، به مناسبت سفر من، میهمان آستانقدس بودند. آقای طبسی خیرمقدم گفت و من هم در اهمیت حضور روحانیت در صحنه و وفاق ملی با محوریت روحانیت، صحبت کوتاهی کردم.[۳۲]
سرشام با آقای [حسین] غزالی، [مدیر] مسئول روزنامه خراسان حرف زدیم. از دخالتهای کمیته امداد که صاحب روزنامه است، گله دارد. بعد از شام، آقایان [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نفت] و [علی] عبدالعلیزاده، [وزیر مسکن و شهرسازی]، آمدند. آقای زنگنه، توضیحاتی در مورد قیمت نفت و محدود بودن امکان اضافه تولید و آقای عبدالعلیزاده، در مورد شرکت مسکنسازان که بناست اطراف حرم امام رضا(ع) را تجدید ساختارکند، دادند. در زمان دولت من، تأسیس شده و تاکنون راکد بوده، اخیراً دارد فعال میشود. اسراییل اعلان کرده، موشک ضدموشک را با موفقیت آزمایش کرده است. معمولاً شبها به زیارت امام رضا(ع) میروم.
جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۷۹ | 16 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 15 سپتامبر ۲۰۰۰
به مجموعه ورزشی آستان قدس [رضوی] رفتیم. در سالن ورزش باستانی، برنامه باستانیکاران را تماشا کردیم؛ با حال بود. صحبت کوتاهی در جواب خیرمقدم آنها نمودم.[۳۳] جوایز قهرمان شنای جانبازان را دادم. تیمی از کاراتهکاران هم نمایشی دادند؛ با آنها هم خوشوبشکردم و با همه عکسگرفتم.
از آنجا به مزرعه نمونه آستان قدس رفتیم. در مسیر آقای کریمی [قدوسی]، [قائممقام آستان قدس رضوی] توضیحات میداد. از کوهسنگی و کمربندی مشهد عبور کردیم؛ جالب است. آقای [عباس واعظ] طبسی، در مزرعه منتظر ما بودند. از کارخانه فرآوردههای لبنیات بازدید کردیم. با خطهای تولید ماست، دوغ، پنیر، کره و بستنی، روزانه ۲۵۰ تُن شیر مصرف میکنند که عمده آن، از تولیدات خودشان است.
خانمهای همراه، بعد از نماز ظهر و عصر آمدند. بعد از ناهارکمی استراحتکردم و اخبار را دیدم؛ از روی کامپیوتر قابلحمل [= لپتاب] که معمولاً همراه است و به وسیله خط تلفن، اخبار تلکس ویژه را دریافت میکند. معمولاً صبح و ظهر و شب میبینم. در نمازجمعهها، از گزارش سازمان بازرسی کل کشور [در خصوص وقایع خرمآباد لرستان] حمایت شده و از قوه قضاییه خواستهاند که سریعاً رسیدگی کنند. در مقابل، گروههای دومخردادی، با انتشار بیانیه آن را محکوم کردهاند و رسانههای خارجی هم آنها را پخش میکنند.[۳۴]
عصر هم از گاوداری و مزارع بازدید کردیم. بعد از نماز مغرب و عشا، به مقرمان آمدیم. صبح و سرشب، جمعی از بستگان مقیم مشهد برای دیدار آمدند و نیز [آقای احمد نوروزی]، شهردار مشهد و مسئولان قطارشهری مشهد آمدند. گزارش وضع شهر و نیازها و امکانات آن را دادند و گفتند، حضور بیش از ۶۰۰ هزار نفر حاشیهنشین در اطراف شهر، نقطه ضعف مشهد است. سالانه حدود ۱۳ میلیون زائر به مشهد میآید.گفتند،کار عمده آنها ادامه وتکمیل طرحهای مهم و فراوان دوران سازندگی است. خواستند، از اجرای طرح قطار شهری که اکنون به طرح قطار سبک شهری تغییر یافته، حمایت کنم. اکنون سالانه ده میلیارد تومان اعتبار دارند.
شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۷۹ | 17 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 16 سپتامبر ۲۰۰۰
پیش از ظهر از طرحهای عمرانی آستان قدس [رضوی] در محدوده حرم بازدیدکردم؛ منجمله ضریح جدید و سنگ یکپارچه برای قبر؛ نسبت به سال گذشته پیشرفت دارند، اما از زمانبندی عقباند. مصاحبه مفصلی هم انجام شد.[۳۵] ظهر آقای [سیدابراهیم] رییسی، [رییس سازمان بازرسی کل کشور] آمد. توضیحی از گزارش بازرسیکل در مورد خرمآباد داد. نگران فشار تبلیغاتی علیه خود است و انتظار دارد، حمایت بیشتری شود و دادگاه هم ترتیب اثر دهد.
قرار بود، هنگام شست و شوی حرم که معمولاً خلوت میکنند، به زیارت برویم. بهخاطر انتظار مردم، توقفام را کوتاه کردم و جمعی از همراهان، منجمله عفت، نتوانستند برسند و باعث ناراحتی شد. با بدرقه آقای [عباس واعظ] طبسی، [تولیت آستان قدس رضوی] و مسئولان، ساعت شش بعد از ظهر به سوی تهران پروازکردیم. برای انجامکارهای مانده به دفترم رفتم. عفت در فرودگاه معطل شده بود و این هم باعث ناراحتی او شد. مشاجره بر سرگزارش [سازمان] بازرسیکلکشور، داغ است.
یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۷۹ | 18 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 17 سپتامبر ۲۰۰۰
بیشتر وقت به مطالعه بولتنها گذشت. آقای مسیح مهاجری، [مشاور رییسجمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. درباره انتخابات ریاستجمهوری و مسایل حوزه [علمیه قم] و روابط با مصر صحبت شد. در روزنامه، علیه مصر تُند مینویسند. عصر آقای [غلامرضا] منوچهری، معاون آب و فاضلاب وزارت نیرو آمد. وضع پیشرفت طرحهایی را که در دوره سازندگی شروع شده است، گزارش داد. طرح جدیدی شروع نشده است. آب تهران، نگرانی عمدهای ندارد. گفت، آقای [سیدمحمد] خاتمی، توجه مناسب به مدیران لایق ندارد و به عنوان نمونه گفت، در مراسم بهرهبرداری از طرح انتقال آب به یزد – با اهمیت فراوانی که طرح دارد – تشکری از مسئولان و مدیران نشد، ولی به یک گروه نوجوان که برنامه موسیقی اجرا کردند، توجه ویژه شد و باعث ناراحتی مدیران شد.
شب به خانه آمدم. مهدی و یاسر و فاطی هم آمدند. فاطیگفت، در کنفرانس حقوق زنان در اسپانیا، بعد از سخنرانی سئوالات زیادی شده؛ به خاطر تبلیغات منفی فراوان که علیه ایران در جریان است.
دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۷۹ | 19 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 18 سپتامبر ۲۰۰۰
آقای [حسین] محلوجی، [وزیر سابق معادن و فلزات] آمد.گزارشی از تهیه کتابی برای تاریخ کاشان داد. از دادگاه و دیوان محاسبات به خاطر سختگیریهای بیمورد، انتقاد داشت. خواست، سیاست نظام در مورد انتخابات ریاستجمهوری آینده را بداند. آقای [حسین] اسفندیاری، از همکاران قدیم حزب جمهوری [اسلامی در اصفهان] آمد. از تعصبات جناحی دومخردادیها انتقاد داشت و خواستار نزدیکی بیشتر با ما بود.
آقای [منصور] غفوری، بازرس شورای نگهبان آمد و از ضعفهای مدیریتی شورای نگهبان گفت. عصر آقای [عباسعلی] علیزاده، رییس دادگستری تهران آمد. از حکم محکومیت نوارسازان و اتهامات بعضی از دستگیرشدگان را از وزارت اطلاعات گفت. از آقای [هادی] مروی، معاون اول قوه قضاییه، به خاطر عدم همکاری وکارشکنی انتقاد داشت و مضامینی از نامههای انتقادیاش به آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور] را توضیح داد و از حمایت آقای [سیدمحمود] هاشمیشاهرودی، [رییس قوه قضاییه]، راضی است و تصمیم بر مبارزه با مخالفان اسلامیت نظام را تأکید نمود.
روزنامهها نوشتهاند که جمعی در هنگام سخنرانی آقای خاتمی در ارومیه به بازار حمله کرده و شیشه شکسته و سرقت کردهاند؛ با شعار آزادی و آقای [غلامرضا] حسنی، امامجمعه ارومیه در استقبال از آقای خاتمی شرکت نکرده و جلسه با علما هم که مقرر بوده، لغو شده است. شب میهمان فاطی بودیم؛ به احترام «روز مادر»، مراسم گرفته بود.
سهشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۷۹ | 20 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 19 سپتامبر ۲۰۰۰
مصاحبه مفصلی با مجله [فصلنامه حکومت اسلامی] حوزه [علمیه قم] داشتم. درباره وضع تحصیل در حوزههای علمیه و اشکالات روشها و کتابهای درسی و نحوه مدیریت و وضع مالی و راهکارهای اصلاح با هدف حکومتیکردن تحصیلات حوزهها، برای جوابگویی به نیازهای حکومت اسلامی [صحبت کردم].[۳۶]
عصر گروهی از زنها، منجمله مسئولان برگزاری مراسم و برنامههای هفته زن آمدند و گزارشی از برنامهها دادند و قرآن و شعر خواندند. من هم صحبت کوتاهی، در مورد شخصیت حضرت زهرا (س) و جایگاه زن در اسلام کردم[۳۷]؛ چون با تأخیرآمده بودند، برنامه را کوتاه کردیم.
آقای حبیبزاده، دندانپزشک رفسنجانی آمد. برای انتقال دخترش از کرمان به تهران در دانشگاه آزاد اسلامی، استمداد کرد؛ این روزها از اینگونه مراجعات زیاد دارم. با محسن، [مدیرعامل شرکت متروی تهران و سرپرست دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام]، در مورد مسایل نوق و رفسنجان و مترو و امور دفتر صحبت کردیم. معمولاً در هفته، یکی دو روز ناهار را با هم صرف میکنیم و ضمن صرف ناهار، مسایل مربوطه را بحث و مذاکره میکنیم.
فائزه برای همسر [محمد فرح] عیدید، از سران گروههای سومالی که به ایران آمده، وقت ملاقات خواست؛ گفتم، با توجه به جنگ داخلی و اختلافات آنجا، مناسب نیست. ایستگاه بینالمللی فضایی در دست احداث، این روزها با اعزام کارشناسان و ابزار، در حال تکمیل است.
تلویزیون ایرانیان ضدانقلاب گفته است که من درصدد حذف پُست ریاستجمهوری و جایگزینی سمت نخستوزیری در ایران هستم. معمولاً از اینگونه دروغها، برای ایجاد اختلاف پخش میکنند. مسأله تظاهرات جمعی در ارومیه، با شعار آزادی و آسیبزدن به بعضی مغازهها و اتومبیلها، با شکایت اصناف در حال اوج گرفتن است؛ گرچه عوامل دولت، تلاش دارند آن را ناچیز جلوه دهند.
چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۷۹ | 21 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 20 سپتامبر ۲۰۰۰
ساعت هفت صبح از فرودگاه مهرآباد به سوی تبریز پرواز کردیم. آقای [محسن] مجتهد شبستری، امام جمعه تبریز و آقای[محمد] کیافر، نماینده میانه هم همراه بودند. آقایکیافر، قبلاً مدیرکل آب [و فاضلاب] آذربایجان شرقی بود و گفت، در مجلس سیاست سازندگی شما را تعقیب میکنیم. با دعوت روحانیت و مسئولان میانه، برای مراسم شهدای روحانیت و ۱۲۰۰ شهید میانه میرویم.
در فرودگاه تبریز، مسئولان استان استقبال کردند و بلافاصله با اتومبیل به سوی میانه حرکت کردیم. آقای [یحیی] محمدزاده، استاندار [آذربایجانشرقی] و آقای شبستری، [امام جمعه تبریز]، در ماشین من بودند. با توجه به تضاد فکری و خطی آن دو، فضای بحثهای آزاد در ماشین نبود. آقای محمدزاده، اوضاع استان را گفت و از رکود طرحهای توسعهای که در زمان من آغاز شده و از اینکه بخشی در حدود ۴۰ درصد مردم شهر تبریز، مهاجراند که از روستاها آمدهاند و به همین جهت قیافه شهر مدرن نیست و درآمد شهرداری کم است.گفت، آذریها، فرهنگ مخفیکردن ثروت و نعمت را دارند. از سفری که چند هفته پیش، به طور خصوصی و غیررسمی به ترکیه رفته بود، تعریفکرد؛ تحت تأثیر خدمات توریستی و سرگرمیهای آنها قرار گرفته است.
ساعت یازده وارد میانه شدیم. در میهمانسرای فولاد اقامت کردیم. مسئولان شهر جمع بودند. به تالار بزرگ شهرداری، مراسم شهدا رفتیم. جلسه باشکوه و باحالی بود. امامجمعه آقای [رفعتالله] حامدی، به صورت اغراقآمیز از من تمجیدکرد و سپس آقای [ولیالله] کلامی، شاعر زنجانی، اشعاری خواند که بخشی در وصف من بود؛ هم به ترکی[۳۸] و هم به فارسی[۳۹]. نمایندگان ولیفقیه از خرمدره و زنجان و روحانیت شهرهای دیگر هم آمده بودند. من هم درباره شهدای روحانیت که به نسبت از سایر اقشار بیشترند و به خصوص در شهر میانه که ۳۰ روحانی شهید دارد و نیز در مورد مقام شهدا و هفته دفاع مقدس و شخصیت مرحوم [علی] احمدی میانجی[۴۰]، صحبت کردم.[۴۱]
عصر از کارخانه فولاد آذربایجان بازدیدکردم. با دستور و کمک مؤثر من تأسیس شده. ۵۵۰ هزار تُن ظرفیت دارد و فقط نورد است. گفتند، اگر بخواهد سودبخش باشد، نیاز به ذوب هم دارد. آقای [اسحاق] جهانگیری، وزیر معادن و فلزات و آقای [مصطفی] موذنزاده، معاون او هم آمده بودند. آقای جهانگیری خوشآمد گفت و مدیرعامل کارخانه هم گزارش کار داد و از بخشهای مختلف بازدیدکردیم. من هم صحبت کوتاهی در مورد اهمیت صنایع فولاد و نقش این واحد در اقتصاد آذربایجان نمودم.[۴۲]
از آنجا به مسجد جامع رفتیم؛ برای شرکت در مراسم شب هفت فوت آیتالله میانجی که از دوستان قدیم بودند و در [مجله] مکتب تشیع، با ما همکاری داشتند و اکنون عضو [مجلس] خبرگان بودند و قرار بود که در این سفر همراه باشند که با سکته قلبی فوت کردند. مردم احساسات گرمی ابرازکردند.
مقبره امامزاده اسماعیل را هم زیارت کردیم. به میهمانسرا برگشتیم. آقای [محسن مجتهد] شبستری آمدند و از مشکلاتشان در تبریز گفتند. از مسئولان استان و به خصوص استاندار ناراضی است؛ به خاطر اختلافات خطی، با ایشان همکاری نمیشود و به خصوص در مسأله بنای مصلا[ی امام خمینی در محل تاریخی ارگ تبریز] که با میراث فرهنگی درگیرند و به دادگاه کشیده است. از رهبری هم گله دارند؛ به خاطر عدم حمایت و کمتوجهی و انتظار حمایت بیشتر دارد و به خصوص که با اکراه امامتجمعه تبریز را پذیرفته و با کسالت، دو سه روز در هفته را از تهران به تبریز میرود.
شب، میهمان آقای حامدی، امامجمعه بودیم. در حسینیه کنار منزلشان با روحانیت شهرستان که حدود ۱۰۰ نفرند، جلسه داشتیم. بیشتر صحبتهای آنها، قدردانی از خدمتهای من به انقلاب و روحانیت و کشور بود و اظهار ناراحتی از وضع موجود که در دولت آقای [سیدمحمد] خاتمی پیش آمده. من صحبت کوتاهی درباره نقش روحانیت و تکلیفمان ایرادکردم.[۴۳] شام در منزلشان بود. از کمکی که قبلاً برای ساخت منزل برای امامجمعه کرده بودم، قدردانی نمود؛ طبقه پایین دفتر است و طبقه دوم، مسکن خانوادهاش. گفتند، مدرسه کوچکی برای طلاب داشتهاند، ولی آقای [سیدسجاد] حُججی، [امامجمعه سابق میانه]، به خاطر اختلاف با دیگران آن را تعطیلکرده است. درخواست کمک برای احیای آن داشتند. آقای [سیدکاظم حسینی] میانجی، امامجمعه خرمآباد آمد و ماجرای حوادث خرمآباد را توضیح داد که اگر درست باشد، مقصر دوم خردادیها هستند.
پنجشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۷۹ | 22 جمادیالثانی ۱۴۲۱ 21 سپتامبر ۲۰۰۰
آقای محرمی، تعدادی از آثار هنری خودش را آورد و نشان داد که با سنگهای عقیق انجام داده است. فرزندش که دانشجوی زمینشناسی است، همراهش بود. گفت، در جنوب شهر میانه، در قافلانکوه، معدن عقیقی را کشفکرده و ثبت داده و برای بهرهبرداری، وام میخواست. از معدن او بازدیدکردیم که در کنار قلعهدخترکه قلعهای باستانی است، قرار دارد و رگههایی از عقیق در سنگهای منطقه وجود دارد. قرار شد، استاندارکمکشان کند. شغل اصلیاش معماری است.گفت، به خاطر کمشدن ساخت و ساز در این سالها، از آن کار دست برداشته است. درباره قلعه هم توضیحاتی شنیدیم؛ نمیدانستند که توسط کی ساخته شده روایات مختلفی نقل کردند.
مدیرکل آب آذربایجان، همراه آقای [رضا] اردکانیان، قائم مقام وزیر نیرو آمدند و از روی نقشهها، توضیحاتی درباره سد استور[۴۴] دادند؛ ضمن اینکه قبول دارند که مصلحت ملی ایجاب میکند که سد ساخته شود، به خاطر نجات سد منجیل از رسوبها و ۲۰۰ هزار هکتار برنج گیلان، اما میگویند برای استان آذربایجان و شهر میانه نفعی ندارد و بلکه مشکلات زیادی به خاطر زیرآب رفتن حدود هفده روستا و هزاران هکتار از بهترین زمینهای کشاورزی و آواره شدن حدود ۲۰ هزار نفر از مردم، مشکلات شدید اجتماعی و امنیتی خواهد داشت. با شرکت استاندار و نمایندگان میانه- آقایان [سیدحسین] هاشمی و [محمد] کیافر – مذاکره مفصلی داشتیم و آخرین راه حل مشکل، این است که سرمایه خوبی برای ایجاد اشتغال برای روستاییان در اطراف دریاچه بزرگ سد و پایین دست و در نقاط دیگر میانه تخصیص داده شود. پیشنهادکردم که کمیتهای از مسئولان ذیربط با اختیارات کامل، برای این منظور تشکیل شود.
برای دیدن محل سد و منطقه دریاچه بزرگ پشت سد رفتیم. مهندس افتخار و مهندس میدانی، مدیرکل آب و فاضلاب استان و خود آقای کیافر، توضیحات دادند: حدود دو میلیارد مترمکعب آب را تنظیم و رسوبات را کنترل میکند و دریاچه به وسعت بیش از ۵۰ کیلومتر مربع و طول ۳۰ کیلومتر پشت سد خواهیم داشت، تا نزدیک شهر میانه.
جمعی از اهالی روستای «کوه بنان» که پایین سد قرار گرفته و آخرین روستای میانه است، جمع شدند و گفتند، منتظر شروع ساخت سد هستند که از بیکاری و مهاجرت نجات یابند؛ برخلاف روستاییان بالای سد که نگران مهاجرت دستهجمعیاند و یکی از آنها گفت، کرمان هم روستایی به نام کوهبنان دارد؛ تأییدکردم
به محل سد «آیدوغموش»[۴۵] رفتیم که شش سال پیش، کلنگ آن را به زمین زدم و امید زیادی برای عمران میانه به وجود آمد. ۱۴ هزار هکتار را زیر پوشش کشاورزی مدرن میبرد. متأسفانه در دولت فعلی، به آن توجه نشده و پیشرفت سد کم است. آقای میدانی گزارش داد و گفت، اگر اعتبارات را سریعاً بدهند تا سال ۱۳۸۲ تکمیل میشود. تونلهای انحراف آب در دست ساخت است، از آن بازدید کردیم. در مصاحبهای اظهار امیدواری کردم که دولت اعتبارات را سریعتر بدهد؛ قبلاً قرار بود با هفت میلیارد تومان ساخته شود و با تأخیرها هزینه سد به ۱۵ میلیارد تومان رسیده است.
به میهمانسرا برگشتیم. در مسیر آقای اردکانیان، از برنامه ادغام وزارتخانهها اظهار نگرانیکرد و آن را مضر و خطرناک و خام خواند. ساعت سه بعد از ظهر به سوی تهران حرکت کردیم؛ با ماشین و از راه زنجان. در مسیر، در مسجدی در هشتگرد نماز مغرب و عشا را خواندیم. ساعت نُه شب به منزل رسیدیم.
[۱] – میرزاجهانگیرخان قشقایی (۱۲۴۳-۱۳۲۸ق)، حکیم، فیلسوف، فقیه و عارف شیعه قرن سیزدهم قمری تا سن چهل سالگى به شغل کشاورزى و دامدارى اشتغال داشت. با مراجعه به اصفهان و در پى تغییر حال ناگهانى، به فراگیرى علوم مختلف پرداخت و بعد از اندک زمانى، به بزرگترین احیاگر مکتب فلسفى اصفهان و از نامورترین عالمان جهان تشیع تبدیل گردید. جهانگیرخان، استاد علمای معروفی همچون حاجآقا رحیم ارباب، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدحسن مدرس، حسنعلی نخودکی اصفهانی و میرزاحسین نائینی است.
[۲] – آقای سیدمحمدحسین طباطبایی (متولد ۱۳۶۹ در قم)، در برنامههای متعدد تلویزیونی در دهه ۱۳۷۰ به تنهایی یا به همراه پدرش حضور مییافت. او که در ۵ سالگی حافظ کل قرآن شده بود، در این برنامهها به قرائت آیات، خوانش آیات مشابه و شأن نزول آنها میپرداخت.
[۳] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «ما در یک فضاى جنگ روانى زندگى مىکنیم. بسیارى از مراکز اطلاع رسانى، خبرى و شبکههاى تبلیغى دنیا، علیه انقلاب اسلامى جهتگیرى دارند. در مقابل ما هم امکاناتى داریم که در این مسایل درگیر هستیم. شاید یکى از امکانات مهم، خبرگزارى باشد. خوشبختانه در این مدت تلاش خوبى شده است. الان پایههاى خبرگزارى نیرومند است. انسانهاى باصلاحیتى در داخل وخارج جذب شدند. ما انتظار داریم در آینده خبرگزارى را فنىتر و علمىتر از امروز ببینیم. شما یک واحد ملى و متعلق به همه نظام و مردم هستید و همه جناحهاى سیاسى، گروهها، احزاب و نهادها باید زیر پوشش شما و جهت اصلى حرکت مورد توجه باشد. احساس اینکه بخواهید در جامعه نشان داده شود و یا اینگونه فکر کنند که خبرگزارى به یک طرف متمایل است و یا علیه یک طرف است، به کار شما آسیب مىزند. ممکن است در مقطعى از جریانى سود ببرد، ولى خبرگزارى براى همه و همیشه است. جاى ما افراد مىآیند و مىروند. ما باید کارى کنیم که مردم احساس کنند که اینجا مال همه است.
به نظر من کار سختى است. خبرگزارى نباید به نفع یک طرف و ضرر طرف دیگر باشد. باید حقیقت را منعکس کند. این حرف شاید نکته اصلى حرف من باشد و واقعاً سودمند است. جهت شما هم مشخص است؛ جهت کلیت نظام و مصالح عمومى هم مشخص است، ولى وقتى که در سطوح جامعه پخش و توزیع مىشود، حتماً باید کلمه فراجناحى که خیلى عزیز است و خیلى به آن افتخار مىکنند، در بین شما باشد. واقعاً باید فراجناحى باشد، فراگروهى و فرا باندى باشید. این کار آسان نیست.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۴] – آقای هاشمی در دفتر یادبود نمایشگاه اسناد وزارت امورخارجه چنین نوشت: «مجموعه ارزشمند آموزشى، علمى، تحقیقاتى و اطلاعرسانى در معاونت آموزشى و پژوهشى وزارت امورخارجه شکل گرفته و فرصت مناسبى در اختیار دانشطلبان کشورمان قرار گرفته. بجاست که این مؤسسه بیش از پیش به جامعه معرفى شود تا از اسناد گرانبها و منابع عظیم دانش و ادب و فرهنگ و منابع کمنظیر شناخت تاریخ آن بهره بگیریم. بجاست که از حُسن سلیقه و تلاش برادر عزیزمان جناب آقاى صادق خرازى و همکارانشان تشکر نمایم. اکبر هاشمى رفسنجانى، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام»
[۵] – سیزده ماه پس از غائله ۱۸ تیر ۱۳۷۸، در یازدهم مرداد ماه ۱۳۷۹ مسئول برگزاری هفتمین اجلاس دفتر تحکیم وحدت، در نامهای از استاندار لرستان درخواست همکاری در خصوص اردوی دانشجویان با عنوان «آینده اصلاحات در ایران» از تاریخ ۱/۶/۷۹ تا تاریخ ۸/۶/۷۹ را مطرح نمود. پس از موافقت مسئولان وقت استانداری لرستان، اردوی سیاسی دفتر تحکیم وحدت، در روز چهارشنبه دوم شهریور ۱۳۷۹ با پیام آقای سیدمحمدخاتمی، رییسجمهور آغاز به کارکرد. با آغاز اجلاس، عدهای لباسشخصی با تظاهرات و ایجاد تنش، سعی در برهم زدن اجلاس داشتند. این تنشها تا روز سوم برگزاری اجلاس ادامه داشت و در این بین از سخنرانی برخی سخنرانان مدعو ممانعت به عمل آمد. صبح روز سوم اجلاس، آقای عباس عبدی، طی سخنانی اختیارات رهبری را غیرقانونی و غیرشرعی خواند. با ادامه تنش از سوی افراد لباس شخصی، حزب مشارکت خرمآباد در تاریخ پنجم شهریور ۱۳۷۹ با صدور بیانیهای از هواداران خود درخواست کرد تا در حمایت از دفتر تحکیم وحدت تجمع کنند. این تجمع و راهپیمایی با سردادن شعارهایی علیه مسئولان نظام، تبدیل به یک درگیری گسترده در سطح شهر شد و در چند روز پس از آن نیز آشوب و بلوا ادامه یافت.
در پی آن، تعدادی از مردم در یکی از خیابان های این شهر، دست به اغتشاش و درگیری با پلیس ضدشورش زدند. در این درگیریها، یک مأمور نیروی انتظامی به شهادت رسید و نزدیک به ۸۰ نفر مجروح شدند. شماری از مؤسسات دولتی و بانکها به آتش کشیده شد و خسارات سنگین مالی به اموال دولتی وارد گردید. در ادامه، مخالفان دفتر تحکیم وحدت که از سوی برخی نهادها حمایت میشدند، در تجمعی اعتراضآمیز در برابر بیت امامجمعه شهر تحصن کردند و خواستار برخورد با عوامل ناامنی در این شهر و رسیدگی به بیکفایتی مسئولین استانداری شدند. آقای مصطفی تاج زاده، معاون سیاسی وقت وزیرکشور در فرودگاه خرم آباد، هنگام سوار شدن به هواپیما با اشاره به معترضین، خطاب به معاون سیاسی استانداری لرستان گفت: «این فاشیستها را شناسایی و دستگیر و اسامی آنها را به روزنامهها اعلام کنید» در جریان درگیریهای بعدی در شهر، یک دانشجو جاناش را از دست داد و دفتر تحکیم وحدت، دیگر اجازه برگزاری نشست سالانه از وزارت علوم نیافت. با اوج گرفتن تنش میان مجلس ششم و محافظهکاران، اعضای گروه فشار، با محاصره فرودگاه مشهد، مانع از حضور و سخنرانی دو نماینده مجلس شدند و این وضعیت در ماههای بعد هم به تناوب ادامه یافت.
[۶] – خاطرات سیده عفت مرعشی، همسرگرامی آیتالله هاشمیرفسنجانی، درکتابی تحت عنوان «پا به پای سرو»، به کوشش برادرش آقای سیدعلی مرعشی علیآبادی، تهیه و تنظیم و توسط دفترنشرمعارفانقلاب انتشار یافته استکه مربوط به قبل از انقلاب است. در سالهای بعد از پیروزی انقلاب، ایشان خاطرات خود را از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۴ غالباً نوشته که حدود ۲۴ دفتر خاطرات را شامل میشود. قرار است این خاطرات تنظیم و منتشر شود.
[۷] – آقای انوشیروان احتشامی، استاد و مدیر مشترک شورای تحقیقات اقتصادی و اجتماعی مرکز مطالعات پیشرفته جهان عرب در دانشگاه دورام است. او عضو مجمع جهانی اقتصاد و نایب رئیس و رئیس شورای انجمن مطالعات خاورمیانه بریتانیا در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ میلادی بود. وی افزون بر انتشار ۲۱ عنوان کتاب و خودنوشته، بیش از ۹۰ مقاله و مجلد ویرایش نیز به نام خود دارد.
[۸] – کتاب «سیاست خارجی ایران در دوران سازندگی»، در واقع ترجمه پنج فصل از کتابی به نام «بعد از [امام] خمینی؛ دومین جمهوری ایرانی: After Khomeini: the Iranian Second Republic نوشتۀ انوشیروان احتشامی است که در سال ۱۹۹۵ در لندن و نیویورک انتشار یافته و این ترجمه در سال ۱۳۷۸ توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به طبع رسیده است. در این نوشتار، تحولات سیاست خارجی ایران با تأکید بر ابعاد مربوط به سیاست دفاعی، سیاست اقتصادی و سیاست امنیتی از سال ۱۹۷۹تا ۱۹۹۵میلادی؛ نقد و بررسی شده است. فصلهای کتاب عبارتند از : دولت و اقتصاد در دوران رفسنجانی، سیاستهای منطقهای ایران در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست خارجی ایران در جمهوری دوم، راهبردهای دفاعی و امنیتی در روند جدید و آیا جمهوری اسلامی ایران، جایگزینی انقلابی برای کشورهای جهان سوم است؟
[۹] – آندِرا پرادِش، به مرکزیت حیدرآباد از ایالات جنوبی هند محسوب میشود و در همسایگی ایالتهای تامیل نادو در جنوب، کارناتاکا در غرب و ماهاراشترا، مادیا پرادش و اوریسا در شمال بوده و خلیج بنگال در شرق آن واقعÃ Äشدهاست.
[۱۰] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «از افرادى هستم که شهید باهنر را خوب مىشناسم. تقریباً در تمام دوران جوانى، بعد از جوانى و تا لحظات شهادت، به طور مستمر با ایشان همکارى داشتم و با افکار، معلومات، امیدها، انرژى و روحیات ایشان خیلى خوب آشنا هستم. از آشناهاى جدى هستم. افق ما از لحاظ تحصیلات و سن به هم نزدیک بود. طلبههاى کرمان جمع گرمى داشتند. از نمونههاى خوب حوزه بودند که با هم همکارى و برنامه داشتند.
آشنایى بیشتر ما با مرحوم دکتر باهنر، به خاطر هم حجرهاى شدن بود. در مدرسه حجتیه هم حجره بودیم. اولین جرقه دوستى و همکارى ما مکتب تشیع استکه در همان حجره حجتیه شکلگرفت. در همکارى مکتب تشیع، آقاى باهنرÃ Äراخوب شناختم. مکتب تشیع به نوعى مکمل مجله مکتب اسلام بود. در قدمهاى اول، آقاى باهنر بیشتر از همه ما تأثیر داشت. فکر مىکنم اولین سرمقاله مکتب تشیع در شماره اول سالنامه مربوط به ایشان باشد. سرمقاله را مطالعه کنید و ببینید یک طلبه جوان که هنوز مبارزات شروع نشده بود و حوزه سیاسى نبود، چگونه با افکارى که در سرمقاله آمده و بعد از آن مطالبى که به صورت مقالات در سالنامه مکتب تشیع اول آمده است، در خدمت اسلام بود.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۱] – آقای هاشمی، نایب رییس اول مجلس خبرگان رهبری بود و اغلب جلسات این مجلس را اداره میکرد.
[۱۲] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «از مجموع سخنرانیهاى پیش از دستور و بحثهاى عصر امروز، انسان مىفهمدکه از وضع جارى نگرانیهایى دارند. اختلاف دیدهایى وجود دارد. بعضىها از یک زاویه که مثلاً ارزشهاى انقلاب آسیب مىبیند و بعضىها از زاویه دیگرى که توطئهها خیلى صریح شده و به جاهایى مىپردازند که انتظار نداشتیم به این زودى، حرفها به آنجاها برسد. بعضى نقطه دیگرى را مطرح کردند که در مراکز مهم کشور، همدلى با دولت نیست و یا حمایت لازم از دولت نمىشود. به هر حال هرکسى حرفى دارد. شاید نقطه مشترکى که مىتوانیم از همه این حرفها بگیریم، این است که ما بیش از هر چیز احتیاج به وحدت ملى و یکپارچگى داریم. باید برÃ Äمحور روشنى فکر کنیم که نیروهاى وفادار به انقلاب، با هم هماهنگ باشند و در مقابل جبهههاى خطرناک، موضع واحدى اتخاذ کنند. در این بین جمع زیادى از ملت هستند که خیلى در مسایل جدى نیستند و بىتفاوت هستند. طبعاً اگر همه ما متحد باشیم، فکر مىکنم آنها هم بیشتر همراه جبهه انقلاب خواهند بود.
کسانى که الان آماده درگیرى با انقلاب و اصل نظام هستند، افراد معدودى هستند. من خیلى روشن مىفهمم و از آن نقطهاى که نگران هستم، این است که به خاطر این درگیری خودیها، عدهاى که دشمن همه هستند و با اصل انقلاب موافق نیستند، زیر چتر این گروه یا آن گروه قرار مىگیرند و سم خودشان را مىپاشند. ما الان بیشترین آسیب را از آنها مىبینیم. تخریبها، کینهتوزیها و همصدایى با دشمنان خارج، مربوط به نیروهاى انقلاب نیست، کار افراد ضدانقلاب است. اگر زمانى به شکل انقلابى درآمده بودند، الان نیستند. بنابراین به نظر مىرسد، باید مهمترین مسأله ما از بحثهایى که در این مجمع داشتیم، همدلى باشد و باید براى این کار محورى پیدا کنیم. نکته دیگرى که من آن را موضوع جدیدى دیدم، این است که چند روزى است رادیو بىبىسى، بحثى را با عنوان انقراض اسلام سیاسى یا حکومتى شروع کرده است. این مسأله خیلى مهم است. اول فرض مىکند که اسلام به عنوان دین حاکم و حکومت در حال انقراض است. این موضوع را محقق مىگیرد، سپس بحث مىکند که چرا و چگونه اینگونه شد؟ جاهایى مثل سودان و افغانستان را هم کنار ایران مىگذارد و از این سه کشور شروع مىکند. ردیفکردن مطالب کنار هم مهم است. حقیقتاً این یک القاء خطرناکى از نوع همان سمپاشىهاى خاص انگلیسیهاست که همیشه در برنامههایشان بوده است.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۳] – کتاب «خُطبه حضرت فاطمه زهرا (ع) و ماجرای فدک»، از مجموعه درسهای آیتالله منتظری تنظیم شده و در سال ۱۳۷۴ توسط دفتر ایشان در ۳۴۴ صفحه، در قم انتشار یافته است. خُطبه فدکیه، سخنرانی حضرت فاطمه (س) در مسجد النبی است که در اعتراض به غصب فدک ایراد شد. ابوبکر پس از رسیدن به خلافت با انتساب روایتی بهÃ Äپیامبر(ص) مبنی بر اینکه پیامبران از خود ارث نمیگذارند، دهکده فدک را که پیامبر(ص) به فاطمه (س) بخشیده بود، به نفع خلافت مصادره کرد. فاطمه(س) پس از بیثمر بودن دادخواهیاش به مسجد پیامبر رفت و خطبهای ایراد کردکه به خُطبه فدکیه مشهور شد. او در این خطبه بر مالکیتاش درباره فدک تصریح کرد. همچنین به دفاع از حق علی(ع) درباره خلافت پرداخت و مسلمانان را به خاطر سکوت در مقابل ستم به اهل بیت(ع) سرزنش کرد. خطبه فدکیه مجموعهای از معارف را در زمینههای خداشناسی، معادشناسی، نبوت و بعثت پیامبر اسلام(ص)، عظمت قرآن، فلسفه احکام و ولایت دربردارد. متن این خُطبه در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است. علاوه بر آیتالله منتظری، آیات سیدعزالدین حسینی زنجانی و مجتبی تهرانی بر این خُطبه شرح نوشتهاند.
[۱۴] – در بخشی از خطبه دوم آمده است: «اجلاس خبرگان، اجلاس مهمى بود. امیدوارم که براى تاریخ انقلاب سرنوشت ساز باشد. هشتاد و چند نفر مجتهد مسلم و مورد اعتماد مردم که با رأى مردم آمدند و اکثراً در منطقه خود متنفذ، محبوب و تأثیرگذار هستند، در این نهاد مقدس جمع مىشوند. این بار به خاطر حساسیت این مقطع تاریخ، پیش از شرایط معمولى که اجلاس خبرگان دارد، به صحنه آمده بودند. معمولاً سعى مىکنیم مجلس خبرگان، با همان مسئولیتهاى اولیه خود که مسأله رهبرى، صلاحیت رهبرى و اگر نیازى پیش بیاید انتخاب رهبرى، عمل کند و وارد مسایل دیگر نمىشود، ولى این بار خبرگان احساس کرده بودند که نمىتوانند به آن محدوده اکتفا کنند. حدود سى سخنرانى بود. خیلى صریح و صمیمى حرف مىزنند. تبلیغات نیست و بناى انتشار هم نیست که آثار تحریککننده داشته باشد. لذا افراد به خودشان حق مىدهند که صریح حرف بزنند.
نگرانىهایى داشتند که مطرح کردند. بحث بسیار اساسى که شاید در اکثر سخنرانىها بود همه، با تمام وجودشان احساس کردند که دشمن وارد میدان شده که اسلامیت نظام ما را از بین ببرد. افراد نادان یا دانا و مغرض در داخل کشور با دشمن همصدا شدند و بین اینها تعامل است. حرفهاى یکدیگر را تکمیل مىکنند. شواهد و قرائنى که خبرگان را نگران کرده بود، این است که ما در شرایطى قرار گرفتهایم که باید همگى هماهنگ و متحد باشیم و کار بکنیم تا استکبار را مثل سالهاى اول انقلاب مأیوس و خاموش و صداى بوق و کرنایى را که راه انداختهاند، خفه کنیم. با تعارف نمیتوان توطئه دشمن را خنثی کرد. مسأله بد دیگرى که داشتیم، حوادث خرمآباد بود و هنوز هم فکر نمىکنم تمام شده باشد. واقعاً تمام شدنى نیست؛ چون عواملى در داخل کشور هستند و درصددند تا قولى را که آمریکایىها دادهاند که ایران امسال، سالى پُرآشوبى خواهد داشت، اجرا کنند.
نمىخواهم وارد این بحث بشوم که چه کسى مقصر بود یا نبود، چه کسى کوتاهى کرد و چه کسى خوب کار کرد. این بحثى است که منتظریم تا هیأتهاى تحقیق و تفحصى که به خرمآباد رفتهاند، بررسى و رسماً اعلام کنند. من هم از آنها انتظار دارم که صریح حرف بزنند. مسأله دیگرى که این روزها در سطح بینالمللى هست، اجتماعات عظیم و مهمى است که در نیویورک و مقر سازمان ملل جریان دارد. هم اجتماع سران دولتها که هفته آینده خواهد بود و هم اجتماع پارلمانها که اکنون در جریان است و هم اجتماع سران و رهبران دینى که بىسابقه است. واقعاً از حرکتهایى است که باید روى آنها حساب کرد. آنجا مدیریتها، نتیجهگیرىها، تحلیلها و ادارهکردنها از جاى دیگرى است. ولى عده زیادى از انسانهای خوب هم شرکت مىکنند. امیدوارم بتوانیم با هوشیارى از این مراکز بهره بگیریم.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، خطبههای جمعه ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۵] – آقای مهدی کروبی، رییس مجلس، زمانی که برای شرکت در اجلاس بینالمجالس به نیویورک سفر کرده بود، هنگام بازدید از موزه متروپولیتن با آرلن اسپکتر، نماینده کنگره آمریکا، روبهرو شد و به درخواست آنها برای گفتوگویی کوتاه پاسخ مثبت داد. این ملاقات به عنوان تنها ملاقات رییس مجلس ایران با مقامهای آمریکایی ثبت شد و در مجالس دیگر تکرار نشد. پیش از این دیدار نیز چندین بار تقاضای مذاکره مستقیم نمایندگان مجلس ایران و سناتورهای آمریکایی مطرح شده بود. از جمله جو بایدن، این پیشنهاد را مطرح و از طریق اتحادیه بینالمجالسÃ Äپیگیری کرده بود.
[۱۶] – آقای هاشمی در این مصاحبه کوتاه گفت: «این یک سفر کوتاهى است که من براى عرض ادب و احترام به شهداى مازندران، در اجلاس بزرگداشت سرداران شهداى سارى شرکت مىکنم؛ چون خودم را وابسته و مدیون اینها مىدانم. اینها بهترین یاران دفاع مقدس بودند که با من همکارى کردند. البته توفیقى شد که جلسهاى هم با برادران روحانى استان داشته باشیم و خدمت جناب آقاى طبرسى باشیم که براى من شیرین است و از دوستان دوران تحصیل و کار هستند. با مسئولان استان هم براى اطلاع بیشتر از شرایط استان مذاکراتى خواهیم داشت. سفر کوتاهى خواهد بود.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۷] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «براى اولین بار است که در زمان ما، خداوند بر روحانیت و جامعه و تشیع، اتمام حجت کرده است و به پرچمدارى شخصیتى که از نوادر تاریخ هستند و پیشتازى بخش عظیمى از فضلا و بزرگان روحانیت، این حرکت جدید آغاز و منجر به حاکمیت اسلام شد. شرایط جدید براى روحانیت، وظایف جدیدى را به وجود مىآورد که باید روى آنها حساب کنیم. اگر حساب نکنیم، طبیعى است که حکومت نتواند راه خودش را برود و انقلاب به نتیجه مطلوب و خوب خودش برسد. روحانیت نباید فکر کند، به همان شکلى که در زمان رژیم پهلوى، بعد از آن سرکوبى عمیقى که در زمان رضاخان اتفاق افتاد، و دوباره حوزه از شهریور۲۰ کمکم توسعه پیدا کرد، باشد و مثل آن موقع باید درس بخواند. الان مثل آن زمان نیست که براى یک روحانى کافى باشد، یک یا دو دوره طهارت، صلات، زکات و خمس را ببیند. این مشخص است که براى یک حکومت اسلامى کافى نیست. آنجاهایى که مىتوان کارکرد، بقیه علوم انسانى است. این همهعلوم انسانى که الان در دانشگاهها تدریس مىشود، روحانیت در حد اطلاعات عمومى و در حد منبر و براى جواب سؤالات مردم، قدرى مطالعه مىکند. چرا ما رشتههایى مثل جامعهشناسى را که به تبلیغ مربوط مىشود، نباید بخوانیم؟
چرا تاریخ و فلسفه درست خوانده نشود؟ تبلیغ و ارتباطات، امروز یک علم است و دهها شاخه و گرایش دارد. طلبهاى که به حوزهها وارد و بعد خارج مىشود، طبق معمول، ادبیات و سطح و تکرار سطح در خارج و معمولا در حد مسایل لازم را مىداند که خلاصه آن در توضیح المسایل هست و مردم مىتوانند بخوانند و عمل کنند و گاهى هم از ما بپرسند. ولى باید در نظامى که نظام حکومتى اسلام است، در درجه اول همه علوم انسانى را که الان در دانشگاهها هست، به حوزه بیاورند تا وقتى طلبه وارد حوزه شد و یک مقدار ادبیات و حداقل نیازهاى روحانى را برطرف کرد، یک رشته را انتخاب و در آن رشتهها تخصص پیدا کند و به درجه اجتهاد برسد. یک پیشنماز است، اما در روانشناسى متخصص است.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۸] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «من در دوران دفاع و سازندگى، توفیق پیدا کردم که در شهرسارى در بین جوانان غیور، پُرشور و دوست داشتنى باشم. یک بار براى بسیج نیروها براى دفاع مقدس به اینجا آمدم و براى اولین بار، چهره به چهره با جوانان ساروى صحبت و روحیات و شخصیت آنها را درک کردم و تحت تأثیر شما عزیزان قرار گرفتم. در جبهههاى نبرد با رزمندگان پُرشور و جان برکف لشکر همیشه پیروز ۲۵ کربلا تماس داشتم و با خیلى از نیروهاى داوطلب مازندران از این طریق آشنا هستم. بعضىها را به نام و بعضىها را با اوصاف مىشناسم. در یکى از شبهاى عملیات – که براى بنده یک خاطره بسیار ماندنى از دوران دفاع است – در عقبههاى میدان رزم و واحدهایى که تازه نفس به صف مقدم مىرفتند و درگوشهگوشه صحرا و بیابان و در تاریکى مطلق، منتظر فرمان حمله بودند، از آنها با لباس بسیجى بازدید مىکردم که با گروهان یا گردانى از بچههاى مازندران برخورد کردم. بنا نبود که کسى مرا بشناسد. قرار بود به صورت ناشناس از وضع پشت جبهه مطلع باشم، با چراغ دستى یکى از فرماندهان گروهانهای بچههاى مازندران مرا شناخت. در آن لحظهاى که آخرین ایستگاه آنها تا صف مقدم بود، منظره بسیار دلپذیر، خاطرهانگیز و پُرشورى در بیابان، پشت هور به وجود آمد. من در خاطراتم آن را یادداشت کردم. آنچنان تحت تأثیر روحیه آماده شهادت بچههاى مازندران قرار گرفتم که نتوانستم با قلم آن را توصیف کنم.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۹] – در سفر آقای محمد خاتمی به نیویورک، مطالبی در مورد مذاکره مستقیم دو کشور مطرح و بیلکلینتون برای مواجهه با خاتمی پیشگام شد، اما آقای خاتمی برای مواجه نشدن با او مخفی شد و بر اساس روایتها، رییسجمهور آمریکا، تنها با محافظ خاتمی دست داد.
[۲۰] – بَهرمان، زادگاه آیتالله هاشمی، شهری است در استان کرمان، بخش نوق که در ۵۵ کیلومتری رفسنجان قرار دارد. در میان مردمان محلی، بهرمان به دلیل تشکیلشدن آن از سه روستا (بهرمان، نعمتآباد و شاهآباد)، سه قریه هم خطاب میشود. از روستاهای اطراف آن، میتوان به باقرآباد و رکنآباد اشاره کرد. مجموع این روستاها، در سال ۱۳۸۲ به شهر تبدیل شد و نام بهرمان به خود گرفت.
[۲۱] – گرینلند در آبهای اقیانوس منجمد شمالی واقع شده است. این جزیره، به عنوان کمتراکمترین منطقه جهان از لحاظ جمعیتی شناخته میشود. جمعیت آن از مردم بومی (از تبار اسکیموها) و مهاجران دانمارکی تشکیل شده است.
[۲۲] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «کار شما به سرعت، دقت، مراقبت و دلسوزى نیاز دارد. باید از موضع دلسوزى و نگرانى و با امید به شرایط موجود، با مسایل جامعه برخوردکنید. در زمان ما و در شرایط فعلى، عمده تأثیرگذارى از طریق اطلاعرسانى و ارتباطات است. به نظر مىرسد دوره استفاده از نیروهاى مسلح و امکانات – حتى جاسوسى و امثال اینها – مقداری کهنه شده است و در مقایسه با مسأله اطلاعرسانى و حرکت تبلیغاتى و توضیح کارى خیلى به آنها بها داده نمىشود. این هم امروز متکى بر علم و دانش است. مدتهاست، دنیاى غرب که پیشتاز این راه است، دانشگاهها، دانشمندان و ابزار بسیار حساس و سریع را در خدمت گرفته و آموزش عمیقى به دستاندکاران این مسئولیتها داده و الان نیروهاى متخصص در همه رشتهها براى آنها وجود دارد. الان مىتوان فهمید که اینها براى هر جریانى چقدر کارشناس،کمیته،کمیسیون دارند و طراحى مىکنند.
عکسالعمل و تأثیر را بررسى و ارزشیابى مىکنند. همه مراحل کار را به صورت علمى و فنى انجام مىدهند. تقریباً همه اینها را غربىها زیر نظر دارند. براى کشورهاى جهان سوم، کشورهاى درحال توسعه و عقبافتاده، منافع خودشان را تقسیم و در سراسر دنیا تعریفکردند و برنامه دارند و مىدانند براى هر نقطه، باید چه برنامهاى را طراحى بکنند و چگونه اطلاعرسانى بکنند و چه اطلاعاتى به آنجا بدهند. حقیقتاً کارشان سازمانیافته و عالمانه است.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۲۳] – لَیلَهُ المَبیت، شبی است که امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر(ص) در بستر ایشان خوابید. مشرکان قصد داشتند در این شب، دستهجمعی به خانه پیامبر حمله کنند و او را به قتل برسانند. تاریخ این واقعه، شب اول ربیع الاول سال سیزدهم یا چهاردهم بعثت ذکر شده است
[۲۴] – هجرت فواطم؛ یکی از تحولات مهم در جهان اسلام، هجرت رسول اکرم (ص) از مکه به مدینه بود. این اقدام نبوی، موجب تأسیس حکومت اسلامی و شکلگیری بنیانهای سیاسی، اقتصادی و نظامی اسلام و مسلمین شد و بسیاری از بخشهای اسلام پس از آن قابل اجرا شد. آغاز تاریخ اسلام و مسلمین از ابتدای همین حرکت میباشد. از جمله مهاجرین این هجرت، حضرت فاطمه زهرا (س) است که در این جهت تحمل دشواریهای فراوان نمود تا از مکه با آن شرایط سخت و وجود ناامنی و مسدود بودن راهها به همراه علی (ع) و چند بانوی دیگر خود را به مدینه برساند و در کنار پدر قرار گیرد.
[۲۵] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «یکى از نقاط برجسته علىابن ابیطالب(ع) را که اخیراً به دلیلى مطالعه کردم، همکارى با حکامى بود که قبول نداشت و خود را مظلوم و آنها را غاصب مىدید. ولى واقعاً همکارى مىکردند. از طرف على ابن ابیطالب(ع) هیچ مشکلى براى دولت مدینه بهوجود نمىآید. این خیلى مهم است. اخیراً خطبه حضرت زهرا(س) را مطالعه کردم و خیلى متأثر شدم. لحظهاى که صبر زهرا (س) به نقطه نهایى رسید و به مسجد آمدند و دفاع کردند و برگشتند. على (ع) و زهرا (س) انسانهاى عادى نیستند، ولى منظرهاى دلخراش است که حضرت زهرا (س) آن خطبه را بخواند. این تعبیرات و آن صبر على ابن ابیطالب(ع) اتفاق مهمى است. بعداً ایشان صبر را ادامه دادند و در جاهاى بسیار حساس با حکومت همکارى کردند. زمانى که از ایشان نظر مىخواستند، به خودشان وانمىگذاشت. در بعضى از تواریخ است که چند بار علىابنابیطالب(ع) به عنوان نایبحکومت در غیاب سفر خلیفه، مدینه را اداره مىکردند. خیلى مهم است کسى که جایگاه را درست نمىداند، بهعنوان نیابت از حکومت، مدینه را اداره کند. در خیلى از موارد مشورتهایى مىدادند که براى ایشان خطر داشت. مصلحت نظام را مىدیدند. از مسایل خانوادگى، ازدواج و رفت و آمد هم ابایى نداشتند. براى ایشان یک مسأله شخصى نبوده است، بلکه اِشکال جدى را در حرکت تاریخ مىدید.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۲۶] – در بخشی از این مصاحبه آمده است: «در زمان جنگ، شرایطى بود که کسى به خود حق نمىداد بحث آتشبس جنگ را مطرح کند. از نظر قانون اساسى، حق امام بود که براى جنگ و صلح تصمیم بگیرند و ایشان قاطع بودند که جنگ باید تا اهداف اعلام شده به پیش رود. رزمندگان هم جدى بودند. اگر حرف مصالحه را مىشنیدند، بهشدت معترض بودند و در فضاى جبههها بحث از آتشبس بسیار دشوار بود. در پشت جبهه کسانى بودند که اما و اگرهایى داشتند و تا حدى که جرأت مىکردند، حرف مىزدند، اما رسانهها، صدا و سیما، روزنامهها، تریبونهایى مثل مجلس و نماز جمعه همصدا بودند که باید به اهداف دفاع برسیم. اهداف هم مشخص شده بود؛ شناسایى متجاوز، تنبیه متجاوز، گرفتن خسارتها و نهایتاً آزاد شدن مردم عراق، از اهداف جنگ بود اواخر جنگ در جبههها ما عدم موفقیت یا شکست داشتیم. از جمله از دست دادن جزیره فاو و بعضى جاهاى دیگر بودکه دشمن موفق شده بود. دنیا از یکى، دو سال قبل تصمیم به ختم جنگ گرفته بود. منتها نمىخواست به نفع ایران ختم شود. مىخواست به گونهاى ختم شود که عراق روى پاى خود بایستد و تهدیدى براى ایران باشد، لذا قطعنامه را پیشنهاد کردند و به جاهایى هم رساندند. اما ایران نمىپذیرفت. اینها به فکر افتادند که از ابزار خودشان استفاده کنند و ایران را وادار به تسلیم کنند. ابزار یکى این بود که منابع مالى ما را که نفت بود، قطع کنند و این راه، منحصراً مانع شدن از صادرات نفت ما نبود. مىبایست خلیج فارس را روى ما ببندند.
براى این منظور اسلحههاى بسیار پیشرفته به عراق دادند. بعضى از پایگاههای جنوب خلیج فارس را در اختیار عراق گذاشتند تا از آنجا به ما حمله کند و اطلاعات لازم را به او مىدادند. علیه ما در خلیج فارس، حمله شدیدى کردند که نفت نبریم. ما دیدیم این کار شدنى نیست که ما نفت صادر نکنیم و کشورهاى جنوب بازار ما را بگیرند. سیاست ما این شد که به دنیا بفهمانیم که اگر نفت ایران قطع شود، نفتهاى دیگران هم قطع مىشود. آنها پیشبینى کرده بودند و خط لولهاى از سواحل خلیج فارس به دریاى سرخ کشیده بودند که نفت را از زمین ببرند. سیاست مقابله به مثل ما موفق شد. نمىتوانستیم نفتمان را صادر نکنیم. وقتى آمریکا دید که این کارÃ Äهم جواب نداد، رسماً وارد عمل شد. ما وارد جنگ با یک ابرقدرت مانند آمریکا شدیم. البته امام این موضوع را تحمل مىکردند و مىگفتند ما مىتوانیم در این جنگ صبر داشته باشیم. مسأله دوم اینکه وضع مالى کشور خیلى بد شده بود. بهگونهاى که دولت یک نامه به امام نوشت و گفت، ما دیگر نمىتوانیم هزینه جنگ را بپردازیم. مسأله سوم که براى امام بسیار نگرانى درست کرد، این بود که جنگ از جبهه به شهرها و مردم سرایت مىکرد. موضوع دیگرى که در تصمیم امام مؤثر شد، نامه آقاى محسن رضایى بود. چون آقاى رضایى مسئول میدان جنگ بود، به ایشان گفتیم که برنامه جنگ را براى آینده بدهید.
ایشان با رفقایش بررسىهایى کرد و نیازهاى ادامه جنگ را به امام نوشت. امام آن نامه را که دیدند، متوجه شد که نیازها قابل تأمین نیست. امام در آن نامهاى که به ما نوشتند، به این موضوع اشاره کردند که فرمانده و مسئول جنگ به اینها نیاز دارد. لذا سران قوا و حاجاحمدآقا خدمت امام رفتیم و بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که باید قطعنامه را بپذیریم. در آن جلسه بر روى کیفیت پذیرش بحث شد. پیشنهاد ما این بود که من به عنوان مسئول جنگ، اعلام کنم و امام وارد این بحث نشوند، چون امام در گذشته به ادامه جنگ تأکید داشتند، ایشان مایل نبود که این را بپذیرد. ایشان گفت شما بروید علما را توجیه کنید، بعد علما، جامعه را توجیه کنند. ما علما را دعوت کرده بودیم که نامه امام رسید که خودشان مسئولیت را به عهده گرفتند و پذیرش قطعنامه را اعلام کردند.» برای مطالعه متن کامل مصاحبه، رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۲۷] – در بخشی از این مصاحبه آمده است: «یکى از برنامههاى ما این بود که مصدومان شیمیایى را به صورت مکرر و وسیع به غرب مىفرستادیم که دوست ما نیستند. همان موقع بعضىها مخالف بودند که بچههاى ما خرگوش آزمایشگاهى آنها مىشوند، ولى اعزام مصدومین شیمیایى به اروپا به خاطر همین مسایلى بود که الان شما سؤال مىکنید. در حقیقت در آنجا فایلهایى ایجاد کردیم که اسناد مهمى دارد. همان موقع اطبا و محققین، حرفهاى مفیدى به نفع ما و علیه عراق و غرب زدند. اقدام مىکردیم، ولى محدودیت داشتیم. امیدى هم به آنها نداشتیم. آن موقع اولویت ما جنگ بود. بعد از جنگ هم کار خود را بهتدریج از سازمان ملل شروع کردیم. بنا داشتیم که وقتى به صورت جدى مىخواهیم به خسارات بپردازیم، این بخش را هم در محاسبات غرامتها بیاوریم. پایههایش را ریختیم. نمىدانم به پروندههاى که ساختیم و حرفهایى که زدیم، چقدر دسترسى دارید.
موجى که مىبایست ایجاد مىکردیم و روى آنها فشار مىآوردیم،کمتر ایجاد شد، ولى براى یک پرونده جدى، اگر محکمه عادلانه پیدا کنیم، با همان حرکات دوران جنگ، الان اسناد معتبرى داریم. منتها امکانات اینکه در مقابل هجمه تبلیغاتى دشمنان بایستیمÃ Äرا نداشتیم که بتوانیم موج مشابه ایجاد کنیم؛ هنوز هم نیست. اگر با واقع بینى با مسأله برخوردکنیم، باید بگوییم این حق ماست و آنها مقصر هستند و باید جواب بدهند. فکر مىکنم در سالهاى گذشته ملاحظاتى بود. ظاهر امر اینگونه بود که در اردوى غرب، به خصوص اروپا، در مقابل دشمنىهایى که آمریکا و جاهاى دیگر علیه ما داشتند، مواضع آلمان کمى ملایم و در بعضى از مسایل به نفع ما بود. شاید مسئولان فکر مىکردند که چرا کشورى را که سعى مىکند با منافع ایران هماهنگى نشان دهد، زخمىکنیم؟ شاید ظاهر و باطن کارهاى آلمان براى جلوگیرى از حرکت ما فرق داشت. در مسایل اقتصادى، فنى و گاهى سیاسى با ما هماهنگ بود. در مجموع در سالهاى بعد از جنگ تا سالهاى اخیر، آلمان شاید مثبتترین کشور بود. احتمالاً آن ملاحظات بىتأثیر نبود، ولى مىبایست حساب یک شرکت آلمانى را با دولت آلمان جدا مىکردیم.» برای مطالعه متن کامل مصاحبه، رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۲۸] – در بخشی از این مصاحبه آمده است: «لحظهاى که صداى هواپیماها و انفجار در تهران شنیده شد، در مجلس بودم. نگرانى نسبتاً شدیدى در مجلس و نمایندگان پیدا شد. شخصاً خیلى مضطرب نشدم. علت هم این بود که ما سالها به این مسایل عادت کرده بودیم و روحیه ما روحیه آرامشطلبى نبود. خبر دادند که فرودگاه بمباران شد. فوراً جمعى از نمایندگان را به فرودگاه فرستادیم؛ البته برخلاف انتظار ما بود که عراق، تهران را بزند. این اتفاق را خیلى بعید مىدانستیم. فکر مىکنم مهندس چمران که با مسایل نظامى هم آشنا بود، همراه جمعى رفتند. خبر آوردند که حمله نمایشى بود و اتفاق زیادى در فرودگاه نیفتاده است. فرودگاه مىتواند فعال باشد. چند ساعت بعد روشن شدکه عراق به تعداد زیادى از فرودگاهها و پایگاهها حملهکرده است؛ پایگاههای مهمى مثل همدان، تبریز، دزفول و خیلى از جاهاى دیگر مورد حمله قرار گرفت. مذاکرات ابتدایى را در مجلس انجام دادیم و من خدمت امام رفتم. ایشان فرماندهکل قوا بودند و اعلام جنگ و صلح به عهده ایشان بود، لذا مىبایست نظر ایشان را مىدانستیم. ایشان را هم خیلى آرام یافتم. گفتند که صدام اجل خودش را نزدیک کرد. با این تعبیر برخورد کردند و فرمودند که حیثیت نیروهاى مسلح ما با این حمله آسیب دید و باید تجدید حیثیت شود. حرفها زیاد بود، اما زیاد یادم نیست. در مجموع روحیه ایشان بسیار نیرومند و مصمم بود. » رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۲۹] – سازمان بازرسیکل کشور در گزارش خود، دفتر تحکیم وحدت را مقصر دانست، ولی این دفتر گزارش را ردکرده و اذعان داشت، فقط گزارش شورای امنیت کشور برای ما قابل قبول است. دبیرخانه شورای امنیت در گزارش خود به نقش نهادهای دیگر از جمله سپاه پاسداران در این غائله پرداخت. گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی نیز اشتراکات زیادی با گزارش شورای امنیت کشور داشت.
[۳۰] – برای نمونه، رادیو بیبیسی، در گفتوگو با آقای تقی رحمانی، روزنامهنگار در تهران، هدف از انتشارگزارش سازمان بازرسی کلکشور درباره وقایع خرمآباد را برخورد با آقای مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزارتکشور دانست وگفت: «تا انتخابات ریاستجمهوری، برنامه این است که آقای تاجزاده نباشد و با تعویض وی، معاونین او هم خود به خود باید عوض شوند. به همین دلیل در پرونده نوارسازان هم انگشت اتهام پس از خانم شیرین عبادی و آقای محسن رهامی، به سوی آقای تاج زاده بود.» رادیو بیبیسی گفت: «موسی قربانی، عضوکمیسیون قضایی مجلس، معتقد است واکنش دبیرخانه شورای امنیت کشور، چند ایراد دارد، از جمله به گفته او شورای یادشده اساساً جایگاه قانونی ندارد که واکنش نشان دهد. او میگوید، وزارت کشور با این کار همانند موارد مشابه دیگر، حاشیهروی کرده است تا از مسئولیت بگریزد.» خبرگزاری رویتر هم از تهران گزارش داد: «سازمان بازرسی کل کشور قوه قضاییه که تحت نفوذ نیروهای مخالف اصلاحات محمد خاتمی، رییسجمهور است، اعضای یک گروه دانشجویی را برای ناآرامی در شهر خرمآباد مقصر دانست.گزارش بازرسی، انگشت اتهام را به سوی مصطفی تاجزاده، یک مشاورÃ Äکلیدی رییسجمهور نشانه رفته و میگوید نقش وی به عنوان معاون وزیر در امور سیاسی مورد سؤال بوده است.» روزنامه ژاپنی یومیوری شیمبون نیز نوشت: «شورای امنیت ایران در گزارشی تأیید کرد که برخی از عناصر سپاه پاسداران، اقدام به جلوگیری از نشست دانشجویان اصلاح طلب کرده است. این درحالی است که سپاه پاسداران، رسماً هرگونه دخالت در این درگیری را ردکرده است.»
[31] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «الان ممکن است جاى نگرانى باشد که فکرکنیم امام خمینی، خاتمالمجتهدین باشند و روى حرف ایشان حرفى نباشد. این تفکر، تفکر درستى نیست. احترام امام کاملاً واجب است. ارزش امام و ارزشىکه خلق کردند و شاگردانى که تربیت کردند و مبانى را که مطرح کردند، همه، مسایل فوقالعاده باارزشى است. اما ارزش آن این است که ادامه پیدا کند. بهتر این است که شاگردان ایشان و کسانى که تحت تأثیر افکار ایشان بودند، به خودشان حق بدهند که با تناسب زمان و مکان و نیازهاى روزمره، افکار جدیدى را مطرح کنند. منظور از جدید این نیست که اصول و مسلمات دین را ندیده بگیرند. لذا باید حالت آزادمنشى در اجتهاد و تفکر در حوزهها، جدى گرفته شود. به طلبهها و شاگردان میدان دهیم تا فکر کنند، تحقیق کنند، بنویسند و سؤال کنند. چون معتقدیم که اسلام جوابگوى همه ازمنه است طبیعت اول ما تحقیق بود و هنوز هم است. رساله نویسى به صورتى که الان در دانشگاهها مطرح است، به این وسعت در حوزههاى ما مطرح نیست. چرا باید اینگونه باشد؟ ما باید براى هر مقطعى یک رساله تهیه کنیم. یعنى وقتى که انسان بعد از یک یا دو سال مقطعى را گذرانده ، این مقطع را در یک رساله بیاورد و استاد راهنما هم کمککند و منابع و امکانات را نشان بدهد. اگر طلبهاى در دوران تحصیل چند رساله بنویسد، رساله نهایى مىتواند یک اثر با ارزش باشد. چرا در حوزههاى ما این کار نباشد؟» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۳۲] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «یکى از مطالب بسیار مهم، وفاق ملى است که با هم هماهنگى داشته باشیم و از اختلافات چشم پوشى کنیم. روحانیت، مخصوصاً حوزهها و مراجع باید خیلى جدى باشند. اگر روحانى بىتفاوت شود، چه کسى در صحنه خواهد ماند؟ به فتنهگرها باید فهماند که آنها نمىتوانند جامعه را حفظ کنند. اگر مطمئن باشیم، جریان دیگرى هست که مىتواند وحدت ملى را حفظ کند، مردم را در صحنه نگه دارد و مردم به آنها اعتماد کنند، باعث خوشحالى ما مىشود. هیچ کس میل ندارد، به تنهایى متولى این کارها شود. جریانى که در این صدسال توانست مردم را متحد کند، روحانیت بود. البته ما به عنوان روحانى، باید شرایط بقیه اقشار و شرایط زمان و اقتضائات تاریخ را در نظر بگیریم. اگر در آن مقطع مردم اطراف روحانیت جمع شدند، به خاطر این بود که امام به مقتضاى زمان حرکت کردند. اقتضاى زمان همان بود و چیز دیگرى نبود. الان ممکن است شرایط یک مقدار متفاوت باشد و باید دایماً مواظب حرکت تاریخ باشیم و طریقه عمل کردن را بدانیم. » رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۳۳] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «بعد از انقلاب، یک بار در برنامهى ورزش باستانى شرکت کرده و با شیوه کار شما آشنا بودم. در اثر مرور زمان، بعضى چیزها را فراموش کرده بودم که امروز تجدید خاطره شد. نقاط ارزشمندى در ورزش خوب باستانى است. نظم، روحیه هماهنگى، همکارى، صفا، مردانگى و جوانمردى، محصول ورزش باستانى است. سابقه تاریخى این ورزش براى مردم ما الهامبخش است. سنت خوبى که در این ورزش حفظÃ Äشده، اشعارى است که با صداهاى گرم و آهنگهاى دلنشین و مضامین سازنده خوانده مىشود. امروز احساس کردم، این جوانمردى که در ورزشکاران ما دیده مىشود، یک مقدار معلول مضامین اشعار است که از ولایت، اهل بیت(ع)، مردانگى، شجاعت، صفا، دوستى وگذشت خوانده مىشود و وقتى با آهنگهاى شیرین همراه مىشود، هم براى تماشاگر و هم براى ورزشکار دلنواز است.» رجوعکنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۳۴] – در پی انتشار گزارش سازمان بازرسیکلکشور در مورد حوادث خرمآباد، دبیرخانه شورای امنیتکشور، با صدور اطلاعیهای این اقدام را مغایر با قوانین مربوط به وظایف آن سازمان دانست. در این اطلاعیه آمده است: «با توجه به اقدام غیرمتعارف سازمان بازرسیکلکشور مبنی بر اعلام گزارش هیأت اعزامی به شهرستان خرمآباد، از طریق صدا و سیما، به اطلاع عموم مردم آگاه کشور میرساند: ۱- اعلام گزارش سازمان بازرسی از طریق رسانههایگروهی، علاوه بر مغایرت با قوانین مربوط به وظایف سازمان بازرسی، حاوی اتهاماتی به نهادهایی است که در ماجرا نقشی نداشتهاند. از جمله کمیته دانشجویی شورای امنیت کشور و ریاست این کمیته که در گزارش سازمان بازرسی به آن پرداخته شده است. ۲- متأسفانه در این گزارش، برخی افراد مسئول قبل از اثبات هرگونه تخلف در مراجع صالحه، نزد افکار عمومی مورد اتهام قرارگرفته اند. ۳- بسیاری از مطالبگزارش دارای اشکالات عدیده مبنایی بوده و با واقعیات صحنه انطباق ندارد. به نظر می رسد بازرسان هیأت اعزامی سازمان بازرسیکل کشور، به هر دلیل نسبت به بررسی دقیق وکامل روند وقایع و اسناد مربوطه، توفیق نداشته اند. متعاقباً نتیجه بررسیهای دبیرخانه شورای امنیت کشور به اطلاع عموم خواهد رسید.»
همچنین در این خصوص خبرگزاری رویتر نوشت: «گزارش بازرسی کل قوه قضاییه که تحت نفوذ نیروهای مخالف اصلاحات محمد خاتمی، رییسجمهور است، اعضای یک گروه دانشجویی را برای ناآرامیÃ Äدر شهر خرمآباد مقصر دانست. گزارش بازرسی انگشت اتهام را به سوی مصطفی تاجزاده، یک مشاور کلیدی رییسجمهور نشانه رفته و میگوید که نقش وی به عنوان معاون وزیر کشور در امور سیاسی، زیر سؤال بوده است. دانشجویان میگویند که این گزارش به لحاظ سیاسی، جانبدارانه است و یک رهبر دانشجویی که در نشستهای شهرخرمآباد بوده، گفته که این اتهامات کاملاً غلط است. وی به رویتر گفت که آنها در این بازی سیاسی، جانبدارانه عمل میکنند. این نخستین بار نیست که مقامات قضایی با دوگانگی سیاسی عمل کردهاند.» رادیو صدای آمریکا هم گفت: «در ایران، دولت اصلاحطلب محمد خاتمی رییسجمهور، یک گزارش قوه قضاییه را که در آن جنبش دانشجویی را در ناآرامیهای ماه گذشته خرمآباد مقصر شناخته شده است، رد کرد. قوه قضاییه محافظهکار ایران، در گزارش خود، دانشجویان دموکراسیطلب را بیشتر بدان جهت مسئول ناآرامی در خرمآباد شناخته که به دستورات مربوط به پایان دادن به کنفرانس ملی دانشجویی، اعتنا نکرده است.» منبع: روزنامه ایران، مورخ ۲۶ شهریور ۱۳۷۹، صفحه ۳.
[۳۵] – رجوعکنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، مصاحبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۳۶] – در بخشی از این مصاحبه آمده است: «اسلام براى همه مسایل مورد نیاز هر زمان، از زمان پیامبر(ص) تا قیامت، در مبانى اسلام و منابعى که ما مىخواهیم احکام را از آنها استنباط کنیم، جواب دارد. من به عنوان کسى که با فقه، اصول و منابع اجتهاد، با کتاب، سنت، عقل و اجماع آگاه هستم، عمیقاً معتقدم همه مسایلى را که در دنیاى امروز مطرح است، مىتوان با حکم اسلام تعیینکرد؛ البته با اجتهاد باز و نه با اجتهاد بسته. وقتى که پیامبر مىگوید، من هر چه که لازمه سعادت شماست و شما را به بهشت نزدیک و از جهنم دور مىکند، براى شما بیان کردم، بدین معنى نیستÃ Äکه احکام جزیى را بیان کردند. مبانى و منابع آن را براى اجتهاد ما گذاشتند. وقتى قرآن مىفرماید که ما این را براى همه مردم و براى همیشه گذاشتیم و دین را خاتم اعلام مىکند، غیر از این معنى دیگرى ندارد. نمىشود که ما مکلف باشیم به اسلام عمل کنیم و اسلام هم جواب سؤالات را ندهد؛ این خلاف عقل است. اسلام جوابگو است و حوزه هم مىتواند جوابگو باشد. البته اگر شرایط مناسب را از لحاظ کارشناسى و تحصیلات براى هر رشته و مسألهاى فراهم کنیم. یکى از اینها نظام اقتصادى است. اینکه شما بگویید نظامتبیین شده اقتصادى که الگو و قابل تغییر باشد، من در اسلام چنین چیزى را نمىگویم. این چیز ثابتى نیست که مربوط به همه زمانها باشد. ما براى هر زمان و شرایطى، مىتوانیم نظام اقتصادى مناسب آن زمان را با اجتهاد و کارشناسى و با حفظ اصول و مبانى اسلامى تبیین کنیم و حوزه مىتواند این کار را بکند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۳۷] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «هنوز جامعه ما با موقعیت، حقوق و تکالیف زن آشنا نیست. مرحله جدیدى از زندگى خانمها را در ایران پیشرو داریم که از مبارزات و پیروزى انقلاب آغاز شده و خوشبختانه حرکت تکاملى است. بعد از انقلاب – از سال ۵۷ تا امروز – تفاوت فراوانى را از لحاظ ارزیابى زن در جامعه، بهخصوص در میان قشر متدین مىبینم. پیش از انقلاب، حرکتى به اسم خانمها بود و تلاشهایى هم مىشد. خانمهایى هم موفق شدند که از مدارج عالى تحصیلات و کار برخوردار شوند. بیشتر تحت تأثیر فرهنگ غرب بودند و الگوى آنها خانمهاى غربى بودند. کارهاى غربىها مثبت و منفى دارد. غربیها از جهاتى به بالارفتن موقعیت خانمها خدمت کردند. اما اشکالات جدى دارند که در محیطهاى اسلامى و جاهایى مانند کشور ما، قابل انطباق نیست و مىتواند مضر باشد. لذا کارى که رژیم قبل مىکرد، در محدودهاى براى خانمها قابل قبول بود، اما توده مردم محروم بودند. قشر متدین که اکثریت جامعه را تشکیل مىدادند، در این مدارج قرار نمىگرفتند. بعد از انقلاب، بُعدى را که آنها روى آن عجله داشتند و خیلى تأکید داشتند، یک مقدار عقب افتاد و متوقف شد. اما بُعد اصلى که رسیدن به حقوق صحیح و جایگاه درست خانمها باشد، حقیقتاً ادامه پیدا کرد؛ البته هنوز کاملاً به اهداف نرسیدیم.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۳۸] – شعر ترکی آقای کلامی، یک مخمس ده بندی بود که یکی از بندهای آن چنین بود: «میانا باغ،کلامى عندلیبدى/ اُوخى بلبل اورکلر دینجلیبدى/کیچیک شَهره، بیوک قوناق گلیبدى/ هاشمى تک اُمیدیمیز وار بیزیم/ مین ایکى یوز شهیدیمیز وار بیزیم» ترجمه فارسی: «شهر میانه، باغ است وکلامی بلبل آن/ بلبل، نغمه سرکن که دلها آسوده شد/ به شهر کوچک ما، میهمان بزرگی آمد/ ما امید و آرزویی چون هاشمی داریم/ ما هزار و دویست شهید داریم.»
[۳۹] – شاعر میانهای، این شعر را تقدیم کرد: «اى جوانمرد که از خطه رفسنجانى/ ما همه جسم و تو در پیکر ما چون جانى/ فخر حوزویان، اسوه دانشگاهى/ روح پیچیده در این پیرهن روحانى/ جدّ پاکت چه به جا هاشمیات شهرت داد/ که تو چون هاشمیان نابغه دورانى/ اى تو تشخیصدهِ مصلحتکل نظام/ حامى رهبرى و فارِس این میدانى/ ما ندانیم اگر قدر تو را مىدانند/ شهدایى که تو یار هدف آنانى/ پند آن پیر ز دلها نرود گر صد بار / قصد جان تو کند مدعى فرقانى/ هاشمى زنده بود زنده، که نهضت زندهست/ باش تا خطبه به آهنگ خمینى خوانى/ سالها پیش سرودم به زبان تُرکى/ باز مىخوانمت این لهجه اگر میدانى/ چکسه بیر هفته اگر نقشه ابرقدرتلر/ فاش ایدر جمعهگونى، خطبهده رفسنجانى.»
[۴۰] – میرزاعلی احمدی میانجی (۱۳۰۵-۱۳۷۹) فقیه شیعی، مدرس اخلاق حوزه علمیه قم و شاگرد علامه طباطبایی، ضمن تدریس فقه و اصول، آثاری در تفسیر، فقه و مباحث حدیثی نوشته است.کتابهای مکاتیب الرسول، مکاتیب الائمه و مالکیت خصوصی در اسلام، از جمله آثار اوست. وی چند دوره نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری بود. او در جامعه مدرسین عضویت داشت و در شهرهای میانه و قم، مدارس و مراکزی تأسیس کرد.
[۴۱] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: « در سال ۱۳۳۶ بیش از چهل سال قبل، همکارى خود با آقای میانجی را در مکتب تشیع شروع کردم که به صورت سالنامه بود. بینکسانى که مقاله نوشتند و آن سالنامه را غنى کردند، کار ایشان برجسته بود و مقاله محققانهاى درباره فدک نوشته بودند. الان اکثر مقالهنویسهاى آن سالنامه، در قید حیات نیستند؛ آیتالله شهید بهشتى، آیتالله شهید مطهرى، شهید باهنر، امام موسى صدر، مرحوم محمدتقی فلسفى، حاجآقا ابوالفضل زنجانى، مرحوم حسینعلی راشد و شخصیتهاى برجسته آن زمان، سالنامه را غنى مىکردند. از مقالات خوب ما، مقاله آیتالله میانجى بود که ایشان هم به خیل رفتگان عظیمالشأن پیوستند. در این مدت، همیشه ایشان را جزو استادان و محققان برجسته مىدیدم. آخرین ملاقات من با ایشان، چند روز قبل در مجلس خبرگان بود کهÃ Äهمان جا هم صحبت از همسفرى بود. انشاءالله در جوار رحمت حق و در بزم علما، شهدا و انبیاء باشند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۴۲] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «بنده شهادت مىدهم که تلاش زیادى شد تا این صنعت در اینجا پا بگیرد. نمایندگان میانه حقیقتاً پیگیریهاى مؤثرى کردند. چون مخالفتهاى آن جدى بود. یک نظریه مىگفت، ما نورد را کنار یکى از ذوبها بگذاریم و حمل مضاعف نداشته باشیم، ولى با ملاحظاتى که براى استانهایى مثل آذربایجان و شهرهایى مثل میانه مىشود، باید محاسباتى دیگرى هم در ساماندهى طرحها و گردونه کارهاى مهم و سنگین که با حمل و نقل و تجارت رونق مىیابد، داشته باشیم. باید محاسبات سیاسى، امنیتى، اجتماعى و عدالت اجتماعى را در نظر بگیریم. به هر حال منطق طرفداران وجود این طرح در میانه، پیروز شد. امروز شما به صنعت فولادى که در مرحله کارهاى نورد خواهد بود، نزدیک مىشوید. انشاءالله در آینده با همت خود بقیه بخشها را به اینجا اضافه مىکنید. امیدوارم بتوانیم اهداف بخش فولاد را در کشور تحقق ببخشیم. این شرایط با این معادن و با این مصرف، مهم است که ما تولیدکننده مؤثر فولاد باشیم و به خاطر انرژى که در کشور ما تضمین شده است، با همین مقدار که الان به آن رسیدیم، در کشور احساس آرامش مىکنیم.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۴۳] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «امروز بیشتر از گذشته به روحانى نیاز داریم. حضور روحانى در میان مردم، لحظه به لحظه مورد استفاده است. همه حرفها را که نمىتوان از صدا و سیما گفت. مردم مراجعات و سؤالات، احتیاج به نظرات روحانى و مشاوره دینى دارند. مراجعات فقرا و نیازمندان و مشورتهاى دینى در زندگى مردم لازم است که یک روحانى مورد اعتماد مىتواند آرامش بدهد و هدایت کند. مىگویند، الان در کشور ما ۲۸ هزار مسجد در روستاهاست که امام جماعت ندارد. در زمان حاکمیت اسلام، نشان بدى است که نتوانیم براى مساجد، روحانى داشته باشیم.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۴۴] – در تلاقی رودخانه قزلاوزن و شاهرود در منطقه منجیل گیلان، سدی ساخته شده که یکی از بزرگترین سدهای مخزنیکشور است.کار ساخت این سد که به نام سد منجیل یا سفید رود معروف است، از سال ۱۳۳۵ آغاز و در سال ۱۳۴۰ به اتمام رسید، اما یکی از معایب این سد، رسوبگیری آن است. از همان آغاز بهره برداری، روشهای مختلفی برای رفع این مشکل به کار گرفته شد. با پیش بینی آینده ، در دهه ۵۰ احداث سد دیگری برای رسوب گیری و تنظیم آب رود قزل اوزن در دست بررسی قرار گرفت و محل استور میانه مناسب تشخیص داده شد که با پیروزی انقلاب متوقف ماند. در اواخر دهه۷۰ ، عملیات اجرایی سد دوباره شروع شد. زیر آب رفتن ۱۷ روستا و بیخانمانی ۲۰ هزار نفر، حواشی برای ساخت و اتمام این سد ایجاد کرد. عملیات ساخت سد استور در ۳۹ کیلومتری شمال شرق شهر میانه در سال ۱۳۸۰ آغاز و در سال ۱۳۸۹ پایان یافت؛ طول تاج این سد ۲۰۷ متر، ارتفاع آن از پی ۱۳۵ متر و حجم مخزن آن ۷۰۰ میلیون متر مکعب است.
[۴۵] – سد آیدوغموش در بیستکیلومتری میانه قراردارد. این سد از نوع خاکی- سنگریزهای بر روی رودخانه آیدوغموش، از سرشاخههای رودخانه قزلاوزن با هدف تأمین آب زراعی ۱۳۶۰۰ هکتار از اراضی دیم و بهبود ۱۴۰۰ هکتار از اراضی حاشیه رودخانه احداث و در سال ۱۳۸۴ شروع به آبگیری شد و بهرهبرداری از آن از سال ۱۳۸۶ آغاز گردید. حجم مفید سد آیدوغموش حدود هشت میلیون مترمکعب و ارتفاع آن از بستر رودخانه ۶۷ متر است. آبشار مصنوعی سد آیدوغموش نیز در این منطقه، منظره زیبایی خلق کرده و به تفرجگاهی برای مردم منطقه تبدیل شده است.
انتهای پیام





عصر همانروز اصلاح طلبان برنامه های تخریب را شروع کردند
نتایج انتخابات مجلس سال ۷۸ که همین اصلاحطلبان اجازه ورود آیِ هاشمی بهرمانی رفسنجانی را به مجلس ندادند
عالیجناب سرخ پوش
برگرد به باغ پسته
علیرغم همه این کارشکنی ها و دیگر نقاط ضعف اساسی که رفسنجانی داشت بازهم حزب اللهی های واقعی پشت وی را خالی نکردند اما رفسنجانی در سال ۸۸ با نمایاندن چهره واقعی خود کارد را شدت به جمهوری اسلامی و انقلاب وارد کرد
انقلاب اسلامی به رفسنجانی بدهکار نبود و این رفسنجانی بود که وام دار انقلاب بود
نمک خورد و نمکدان شکست