خاطرات هاشمی | «به شبکه مافیایی امپریالیسم خبری تاختم»

انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیت‌الله اکبر هاشمی در خرداد سال ۱۳۷۹ را در ادامه می‌خوانید:

یکشنبه ۱ خرداد  1379   |  16  صفر ۱۴۲۱                              21 می  2000

آقای حسین مرعشی، [نماینده کرمان] آمد. می‌خواست بداند که به مجلس می‌روم یا نه؟ گفتم، مایل نیستم به مجلس بروم؛ بررسی بیشتر شود، برای راهکار بهتر. آقای مسیح مهاجری، [مشاور رییس‌جمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد؛ با اظهارتعجب از اقدام رهبری در تأیید انتخابات تهران، علی‌رغم ابطال شورای نگهبان گفت، ترجیح دارد که شما با جلب موافقت رهبری، به مجلس نروید.

آقای [ابوالقاسم] خزعلی، [دبیرکل بنیاد بینالمللی غدیر] آمد. از عملکرد دولت آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور]، انتقاد زیاد نمود و گفت، اگر منع رهبری نبود، حرف‌های زیادی برای انتقاد داشت. از من خواست‌که به مجلس بروم و از انقلاب و اسلام حفاظت‌کنم. برای مؤسسه فرهنگی غدیر استمدادکرد.

آقای تیمسار [منصور] هاشمیان آمد. قبلاً رییس [راهنمایی و رانندگی] شهربانی بوده و بازنشسته است و در [شرکت] مترو کار می‌کند؛ فقط برای دیدار و اظهار محبت آمده بود. دکتر [علی] عباسپور، [نماینده تهران] آمد. از مشکلات کار شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت و پیشنهادهایی برای علاج داشت و مواضع مثبت و منفی اعضای موجود را گفت.

عصر، محمد [هاشمی]، محسن [هاشمی] و حسین مرعشی، برای مذاکره و مشورت در مورد رفتن به مجلس آمدند. سه راه در پیش داریم: ۱- انصراف ۲- رفتن به مجلس و نامزدی برای ریاست ۳- رفتن به مجلس و نامزد ریاست‌نشدن؛ بیشتر تمایل به انصراف است، اگر بتوانم.

مسئولان برگزاری کنگره سرداران شهید استان قزوین آمدند و گزارش دادند. من هم در خصوص آزادی خرمشهر و یادواره‌های شهدا صحبت کردم.[۱] شورای نگهبان از ستاد برگزاری انتخابات تهران، به خاطر تخلفات، به دادگاه شکایت‌کرد؛ دادگستری پرونده تشکیل داده است. دادگستری، اعلان کرده که یکی از اتهامات آقای اکبرگنجی، همکاری با یک افسر آمریکایی است.

اسراییل، امروز از چند شهرک جنوب لبنان عقب‌نشینی کرده و مردم به شهرشان برگشته‌اند. چین و اتحادیه اروپا، قرارداد همکاری وسیع اقتصادی منعقد کرده‌اند که آمریکا را ناراحت کرده است.

دوشنبه ۲ خرداد  1379   |  17  صفر ۱۴۲۱                           22 می  2000

آقایان [سلمان] خدادادی، [نماینده ملکان] و [جهانبخش] محبی‌نیا، [نماینده میاندوآب]، از نمایندگان مجلس آمدند و با اصرار زیادی، خواستار عدم انصراف بودند؛ جواب روشنی ندادم. جمعی از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی آمدند. گزارشی از تأسیس مرکز تحقیقات «علم و دین» دادند و راهنمایی خواستند؛ تذکراتی دادم.

عصر، [آقایان سمیعی، مرتضی قبه اصفهانی، رشدی، صداقت، اکبر خوش‌کوشک، مجیدی و خانم فهیمه دُرّی]، جمعی از متهمان قتل‌های زنجیره‌ای که اخیراً آزاد شده‌اند، آمدند. شرحی از آزار‌های شدید بازجویی دادند؛ شدیداً معترض‌اند و مسأله‌دار. آقایان [محسن] نوربخش، [اسحاق] جهانگیری و دکتر [محمدعلی] نجفی، [اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آمدند؛ پیشنهاد داشتند که من به مجلس نروم. شب، همگی اعضای خانواده به مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، برای پیشنهاد انصراف من از نمایندگی مجلس آمدند؛ مذاکره شد.

آقای [علی] آقامحمدی، [قائم مقام سازمان] از صداوسیما، تلفنی گفت، در اجتماع [دفتر] تحکیم وحدت در دانشگاه تهران، شعارها علیه من، آقای [احمد] جنتی، صداوسیما، قوه قضاییه و بعضی روزنامه‌ها و ولایت داده شده و خواستار برخورد با آنها بود.

سه‌شنبه ۳ خرداد  1379   |  18  صفر ۱۴۲۱                            23 می  2000

نیروهای اسراییلی، از ترس تلفات، پیش از موعد مقرر از جنوب لبنان عقب‌نشینی می‌کنند و همزمان ارتش جنوب لبنان هم متلاشی می‌شود و مردم لبنان با شادی و شور به روستاها و شهرهای تخلیه شده برمی‌گردند. حزب‌الله جشن دارد و در رسانه‌ها، اسراییل تحقیر می‌شود. در‌های زندان خیام باز شده و ۱۴۴ زندانی آزاد شده‌اند.[۲]

آقای [صدرالدین] شریعتی، سربازرس شورای نگهبان آمد. اسناد و آمار و ارقام تخلف‌های صندوق‌های رأی را آورد و گفت، با دادگاه هم برای پیگیری تخلفات، همکاری دارد. آقای [زین‌العابدین] طهماسبی، از نامزدهای انتخابات سروستان آمد و از شورای نگهبان شکایت داشت که با ابطال صندوقی، رقیب‌اش را پیروز کرده است.

آقای دکتر [غلامعلی] حدادعادل، [منتخب تهران در مجلس ششم] آمد و از اینکه گفته می‌شود، من بنا دارم به مجلس نروم، اظهار ناراحتی‌کرد و گفت، بسیاری از نمایندگان، از این خبر ناراحت‌اند و اصرار نمود که بمانم؛ قول ندادم. عصر برای مراسم سوم خرداد و فتح خرمشهر به حسینیه ارشاد رفتم و برای هیأت‌های مذهبی و وعاظ و مبلغان، سخنرانی کردم؛ جلسه پُرشوری بود.[۳]

شب میهمان رهبری بودم. درباره حضورم در مجلس بحث شد؛ ضمن اینکه معتقدند، حضور من در مجلس مفید است، به خاطر مشکلاتی که برای من دارد، مخالفتی با انصراف از نمایندگی نکردند. از اینکه علی‌رغم کمک مهم ایشان به دوم خردادی‌ها، در تحمیل تأیید انتخابات تهران بر شورای نگهبان، آنها از ابطال بخشی از صندوق‌ها انتقاد می‌کنند، ناراحت‌اند؛ چون بخشی از نظرات‌شان را که به نفع‌شان است و از آن بهره‌ برده‌اند، نادیده گرفته و نسبت به بخشی که به نفع‌شان نیست، مخالفت می‌کنند.

چهار‌شنبه ۴ خرداد  1379   |  19  صفر ۱۴۲۱                         24 می  2000

عمده اخبار امروز، مربوط به عقب‌نشینی نامنظم و فرارگونه اسراییل از جنوب لبنان است که به خاطر عجله، چند نفر تلفات هم داشته‌اند و مقدار زیادی ابزار جنگی و تدارکات را به جا گذاشته‌اند. همراهان بیش از شش هزار و ۵۰۰ نفر از پرسنل و اعضای خانواده ارتش جنوب لبنان (آنتوان لحد)، به خاک اسراییل فرارکرده‌اند که مشکل مهمی برای اسراییل خواهد بود و حتی از کشتزارهای «شبعا» که اسراییل می‌گوید از سوریه است و نه لبنان هم عقب‌نشینی‌کرده‌اند؛ با اینکه قبلاً می‌گفت، تکلیف آن در مذاکره با سوریه معین می‌شود. همه اُرگان‌ها و شخصیت‌ها، بیانیه تبریک صادرکرده‌اند و مردم بر پشت‌بام‌ها، شعار الله‌اکبر داده‌اند؛ شبیه فتح خرمشهر.

در اسراییل، رسانه‌ها عقب‌نشینی را به عنوان یک اقدام شجاعانه برای کم‌کردن بار مسئولیت اسراییل، معرفی می‌کنند و تهدید می‌نمایند که اگر مرزها را ناامن کنند، ضربه وارد می‌کنند و برای نشان‌دادن قاطعیت، امروز در منطقه آزاده شده، بمباران هوایی داشته‌اند، با تعدادی شهید، ولی جو غالب در رسانه‌های جهانی، تحقیر اسراییل است و حق هم همین است.

صحبت از درس و پیام مقاومت اسلامی لبنان، برای آزادی کل فلسطین است؛ به‌خصوص که برای اولین بار از سال ۱۹۴۸ چنین وضعی برای اسراییل و اعراب پیش‌آمده و می‌تواند شروع یک دوره معکوس باشد. آمریکا اخطار کرده که باید نیروهای غیرلبنانی از جنوب لبنان خارج شوند که بیشتر ناظر به روسیه و شاید ایران است؛ گرچه ما نیرویی در آنجا نداریم.

آقایان [محمدرضا] باهنر، [حسین] مرعشی، علی [هاشمی]، محسن [هاشمی]، [محمدرضا] رحیمی، [علی] آقامحمدی و [اصغر] افشاری آمدند. در مورد حضور یا انصراف من از نمایندگی مجلس، صحبت شد. پیشنهاد می‌‌دادند که اگر اکثریت نمایندگان مجلس، دعوت کنند که نامزد ریاست مجلس بشوم، بمانم وگرنه انصراف بدهم. بعضی‌ها هم عقیده دارند، به صورت نماینده عادی بمانم.

آقای [حسین] روشن‌چراغ، نماینده فعلی شاهین شهر اصفهان آمد. پدر دو شهید است؛ در انتخابات [مجلس] ششم شکست خورده است؛ می‌گوید، دوم خردادی‌ها به او ظلم‌کرده‌اند و از ابزار دولتی و شوراهای شهر و روستاها، به نفع رقیب او استفاده‌کرده‌اند. بازنشسته آموزش و پرورش است و درخواست شغلی در مجمع [تشخیص مصلحت نظام] دارد.

آقای [احمد] پیش‌بین، نمایند بافت آمد. اصرار بر رفتن من به مجلس نمود و اظهار نگرانی از وضع مجلس در صورت عدم حضور کرد و گفت، هنوز فرماندار، اعتبارنامه او را امضا نکرده است؛ استمداد کرد. آقای هاشم حجازی، نامزد انتخابات خوی آمد. در مرحله دوم، از آقای [کامل] عابدین‌زاده عقب افتاده است، ولی مدارکی در مورد تقلب رقیب به دست آورده و انتظار دارد، شورای نگهبان حق او را بگیرد. نمونه‌هایی از تخلف‌ها و تبلیغات ناروای چپ‌ها را آورده بود. آقای [حاتم] نارویی، نماینده جدید [بم] هم آمد؛ با اصرار زیاد از من خواست انصراف ندهم؛ دو برادرش را از دست داده و خودش بیمار است.             

آقای انور هاشمی، پیر دراویش قادریه و نقشبندیه کردستان آمد. سید است و افکارش بسیار نزدیک به شیعه؛ شافعی است. گفت، مساجد زیادی به نام ائمه و حضرت زهرا (س) ساخته و یک دخترش را به مردی شیعه داده و نوه‌اش با دست‌بسته و با مُهر برای سجده، نماز می‌خواند. به او به شوخی گفته، «پدر سوخته» مُهر را برای پدر و دو دست بسته را برای مادر می‌خواهی؟! در مورد عملیات حیرت‌انگیز و غیرقابل‌تشخیص عوامل مادی آنها پرسیدم که در دراویش قادریه رایج است و نمونه‌های آن را در زمان جنگ در شهر بانه دیده بودم. گفت، در اثر ذکر و تکرار ذکر و توجه به خدا و استمداد از علی(ع) بر روح خود مسلط می‌شوند و حساب روح از جسم جدا می‌شود. به فرمان روح، جسم نمی‌تواند مانع عوامل حاکم بر جسم باشد. گفت، یک پزشک محقق، چندی پیش برای تحقیق آمد و در حضور خود او، تعداد زیادی تیغ ژیلت، به یکی از آنها داد و او همه را بلعید. پزشک گفت، معده‌اش را پاره می‌کند و می‌میرد. خود درویش، با چاقویی معده‌اش را بازکرد و تیغ‌ها را بیرون آورد. سپس محل پارگی را با حوله‌ای گرفت و بعد از نیم ساعت خوب شد.

گفت، در عراق و ترکیه هم مُریدان زیاد و خانقاه‌های زیادی دارند و امسال برای اولین بار، مریدان او، در ایام محرم، برای امام حسین(ع) عزا گرفته‌اند و سیاه‌پوش شده‌اند. در گذشته، محرم را جشن می‌گرفته‌اند. اظهارارادت زیادی نسبت به من نمود و گفت، فقط برای زیارت آمده است و کاری ندارد. ضمناً از سیاست‌های دولت انتقاد داشت و گفت، باعث ترویج وهابی‌ها در کردستان شده و مردم و علمای متعهد را ضعیف کرده است. به ایشان محبت کردم. یک دوره کامل از آثارم را دادم و گفتم، اگر به کردستان آمدم، ایشان را می‌بینم. در روستای زنبیل، از توابع سقز زندگی می‌کند و از راه کشاورزی، معاش خود را تأمین می‌نماید. [۴]

اخوی محمد، [رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آمد و گفت، بهتر است که دعوت نمایندگان را بپذیرم و به مجلس بروم. عصر آقایان رضاپور و رحمانی، منتخبان جدید نقده و سردشت آمدند؛ برای تشکر و درخواست تذکری دیگر به شورای نگهبان که نظر نهایی را در مورد انتخابات نقده، زودتر بدهد.

آقای محمد عبدخدایی، رایزن فرهنگی ایران در اسپانیا آمد.گفت، در اسپانیا، به خاطر حوادث تاریخی‌گذشته، افکار عمومی با اسلام و اعراب خوب نیست، ولی با ایران بد نیستند. دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. درباره رفتن به مجلس مشاوره شد. تأیید شد که اگر دعوت اکثریت مجلس تحقق یافت، حضور یابم، وگرنه انصراف بدهم. از اقدام رهبری، در نقض نظر شورای نگهبان، اظهار تعجب نمود. آقای [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نفت] آمد. گزارش کارهای نفت را داد و از من خواست، برای ایجاد وفاق و حل مشکلات آینده و هدایت سیاست سازندگی و توسعه ایران، در مجلس بمانم.

پنج‌شنبه ۵ خرداد  1379   | 20  صفر ۱۴۲۱                           25 می  2000

اخبار مهمی در مورد ایستگاه جدید فضایی بین‌المللی به نام «آزادی»[۵] منتشر شد. جمعی از دانشمندان، با فضاپیمای آتلانتیس آمریکا برای تنظیم موقعیت نهایی آن، به ایستگاه رفته‌اند. موتور آن را روشن کرده‌اند و ۴۵ کیلومتر، آن را بالاتر برده‌اند که در مدار مناسب‌تری باشد.

روسیه، طالبان [افغانستان] را تهدیدکرده که اگر به اقدامات مراجعت و تجهیز تروریست‌ها ادامه دهد، بمباران هوایی می‌شود. روس‌ها می‌گویند، چریک‌های چچن، در افغانستان آموزش می‌بینند و از آنجا تدارک می‌شوند. آمریکا از این اخطار روسیه، اظهارنگرانی و تعجب‌کرده است.

جنگ اتیوپی و اریتره، با برتری اتیوپی ادامه دارد. در سیرالئون، هنوز جمعی از صلح‌بانان سازمان ملل، در اسارت شورشیان هستند و رهبر شورشیان، دستگیر شده است. پارلمان آمریکا، قانون روابط بازرگانی‌کامله‌الوداد[۶] با چین را تصویب‌کرد.

 تمام وقت در منزل بودم. مقداری وقت صرف تهیه پیام، برای پیروزی لبنان بر اسراییل با جهاد حزب‌الله و تهیه متن اعلان انصراف از نمایندگی مجلس شورای اسلامی شد.  عصر آقایان [علی] آقامحمدی، [سیدحسین] مرعشی ، سیدحسین هاشمی، علی [هاشمی]، محسن [هاشمی] و مهدی [هاشمی] آمدند. درباره انصراف یا ماندن و نامزد ریاست‌شدن در مجلس مشاوره نهایی شد؛ مهدی هم برای متن نهایی اعلان انصراف،کمک کرد.[۷]

در مذاکرات و مشاوره‌های امروز و روزهای گذشته، نکات زیر به دست آمد: ۱- جناح راست، تلاش می‌کنند که من در مجلس باشم تا نیروهای [حزب] کارگزاران هم به خاطر من، از چپ‌ها جدا شوند و مجموعه راست وکارگزاران و مستقل‌ها، اکثریت مجلس را داشته باشد ۲- چپ‌ها و بخصوص مشارکتی‌ها، تلاش می‌کنند که در مجلس نباشم که کارگزاران از آنها جدا نشوند و مستقل‌ها هم با محافظه‌کاران، در یک مجموعه قرار نگیرند. ۳- رسانه‌های خارجی و ضدانقلاب و لیبرال‌ها در داخل فعال‌اند که من به مجلس نروم تا نیروهای وفادار به انقلاب پراکنده باشند و هستند کسانی هم که مایل‌اند، من در مجلس باشم تا درگیری بین من و طرفداران من با چپ‌ها باشد و آنها از این اختلاف، استفاده سیاسی ببرند و هر دو طرف را ضعیف‌کنند.

جمعه ۶ خرداد  1379   |  21  صفر ۱۴۲۱                             26 می  2000

در منزل بودم. وقت زیادی را صرف اصلاح عبارات مصاحبه با مجله «حکومت اسلامی» کردم. انعکاس خبری انصراف من از نمایندگی مجلس، بسیار وسیع است و لحظاتی پس از اعلان، روی آنتن‌ها رفت و تقریباً در همه خبرگزاری‌های مهم جهان آمد؛ چون مسأله مجلس ششم و ریاست آن، مورد توجه مراکز سیاسی جهان قرار دارد. غربی‌ها، نوعاً خوشحالی و بعضی‌ها هم اظهارنگرانی می‌کنند؛ از امکان درگیری داخلی بین نیروهای دوم خردادی، به‌خاطر اینکه رقیب بزرگی در برابر خود ندارند و نوعاً انصراف را ضربه سنگینی برجناح محافظه‌کار معرفی می‌کنند.

در بعضی نمازجمعه‌ها، از جمله شیراز و … از انصراف، به عنوان اقدام مناسبی یادشده و در بسیاری از خطبه‌ها، به صورت کلی از من دفاع شده و ترور شخصیت من را گناه نابخشودنی‌گفته‌اند. آقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان و امام‌جمعه موقت تهران]، در نمازجمعه از اقدام شورای نگهبان، در ابطال بعضی صندوق‌ها دفاع کرده و تخلفات وزارت کشور را وسیع‌تر از آنچه اعلان شده، گفته است.

تبریکات و جشن‌ها و تأییدها، در مورد پیروزی حزب‌الله در جنوب لبنان و فرار اسراییل و از هم پاشیده شدن ارتش آنتوان لحد ادامه دارد. آنتوان لحدکه پاسپورت سیاسی اسراییلی هم گرفته، به شدت از [ایهود] باراک، [نخست‌وزیر اسراییل]، انتقادکرده و متواریان ارتش لحد هم که در اسراییل‌اند، از اینکه به آنها خیانت شده و از رفتاری که با آنها در اسراییل می‌شود، اظهار ناراحتی‌کرده‌اند

شنبه ۷ خرداد  1379   |  22  صفر ۱۴۲۱                                27 می  2000

برای مراسم افتتاح مجلس ششم، از منزل به مجلس رفتیم. قبل از رسمیت جلسه، آقایان [سیدمحمد] خاتمی و [سیدمحمود هاشمی] شاهرودی، رؤسای جمهور و قوه قضاییه گفتند، اعلان انصراف شما، مایه ضرر برای مجلس و نظام خواهد بود. در مراسم، قرآن و سرود و گزارش رییس اداری مجلس و پیام رهبری و جلوس هیأت رییسه سِنّی مجلس و صحبت دکتر [محمدعلی] شیخ، [نماینده شوشتر]، رییس سِنّی که ضمن صحبتش، از محرومیت مجلس  از حضور من به خاطر انصراف، اظهار تأسف کرد و از مراسمی‌که در سال ۱۳۶۴، برای استادان نمونه بوده‌اند و از من لوح تقدیر گرفته است، یادکرد.

[آقای عبدالواحد موسوی لاری]، وزیرکشور در گزارش خود، انتقادهای زیادی از شورای نگهبان کردکه بجا نبود و دکتر شیخ گفت، بخشی گزارش و بخشی رنجنامه بود و در پایان مراسم هم سخنرانی آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور] بود؛ در مجموع مراسم بد نبود.

به دفترم رفتم. ظهر عفت آمد و از بخشی از مراسم منجمله اظهارات منفی وزیر کشور نسبت به شورای نگهبان، انتقاد داشت. عصر آقای [حسن] دانایی‌فر، [معاون اداری مالی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد و از انصراف تشکرکرد و گفت، وقت [ملاقات] را برای قبل از این خواسته؛ به منظور پیشنهاد انصراف وگفت، اقدامی شجاعانه و قهرمانانه است که در تاریخ به خوبی برجسته می‌شود. مشروعیت انتخابات تهران زیرسؤال است و مناسب نبود که شما با این انتخابات، به مجلس بروید. آقای [عبدالمجید] معادیخواه، [رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی] آمد. از کارشکنی شهردار منطقه سه، در مورد زمین بنیاد تاریخ گفت و اینکه از اول کارشکنی‌کرده و عنصری سیاسی است.

در روزنامه‌های امروز، اکثراً مقاله‌هایی در اظهار تأسف از کناره‌گیری من دیده می‌شود. ضمن اینکه آن را اقدامی شجاعانه می‌دانند و تجلیل زیادی از خدمات و سوابق دارند و نامه‌ها و بیانیه‌هایی در این خصوص از سوی خانه کارگر و [حزب] کارگزاران سازندگی و اتحادیه دانشجویان و دانش‌آموختگان و … منتشر شد. در روزنامه‌های چپ، ضمن ستایش از اقدام، سمپاشی هم هست. موج ارسال نامه و تلفن، در اظهار ناراحتی از انصراف، وسیع است و بعضی با شعر و سرود و انتقاد از مخالفان.

یکشنبه ۸ خرداد  1379   |  23  صفر ۱۴۲۱                              28 می  2000

آقای [امیر] تهرانی از [وزارت] اطلاعات آمد. گزارشی از نظرات مختلف دوم خردادی‌ها، درباره اعضای هیأت‌رییسه مجلس داد که امروز به خاطر عدم توافق، مجلس جلسه نداشت و به روز سه‌شنبه موکول شد که بر اختلافات فایق آیند. خواست، به نحوی [آقای علی یونسی]، وزیر اطلاعات را تقویت کنیم که به خاطر ضعف، تسلیم چپ‌ها نشود و تعدادی بولتن سرّی آورد. آقای مسیح مهاجری، [مشاور رییس‌جمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. اظهار تردید کرد، در تصمیم رهبری و اظهار خوشحالی کرد از انصراف من و برای ادامه همکاری با جلسه ویژه، مشورت نمود.

عصر،آقایان [محمدرضا] مخبر [دزفولی، رییس‌کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی] و [عزت‌الله] ضرغامی، [معاون امور مجلس و استان‌های سازمان صدا و سیما] آمدند.گفتند، ضمن ناراحتی از عدم حضور در مجلس، انصراف را کار مناسبی در این مقطع می‌دانند و درباره مجلس و مقابله با تهاجم ضدانقلاب و ضرورت حضور بیشتر در صحنه صحبت کردند و نیز درباره وضع نامناسب شورای عالی انقلاب فرهنگی و تقویت معاونت نظارت مجمع [تشخیص مصلحت نظام].

آقای ضرغامی ‌گفت، در خرمشهر، مردم با سردی با آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور]، برخورد کردند و فریاد فقر و مشکلات بلند بود. ائمه‌جمعه اهواز و آبادان و خرمشهر هم با ایشان دیدار نکردند و تنها طرح قابل عرضه، همان طرحی است که مهدی، [مدیرعامل شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی] در خرمشهر، برای کوتینگ لوله‌های کف دریا تأسیس‌کرده. اکنون نگران بی‌مهری مردم خراسان، در سفر آینده هستند و از صداوسیما خواسته‌اند که برای حضور مردم، بیشتر فعالیت کند.

شب، برای اصلاح دندان به بیمارستان اختر رفتم. دکتر سعید لاهوتی، [همسر فاطی] و دکتر دیگری، جرم‌گیری کردند و لثه‌ها را تمیز و اصلاح نمودند. بحث رسانه‌ها در مورد انصراف، هنوز ادامه دارد. مشاجره برسر کشتزارهای شبعا در جنوب لبنان ادامه دارد؛ اسراییل قبول ندارد که متعلق به لبنان است و آن را متعلق به سوریه می‌داند و سوریه می‌گوید از لبنان است.[۸]

دوشنبه ۹ خرداد  1379   |  24  صفر ۱۴۲۱                            29 می  2000

آقایان [علی‌نقی] خاموشی و [علی] عبداللهیان، [رییس و معاون اتاق بازرگانی ایران]، با تأخیر آمدند؛ فقط چند دقیقه‌ای توانستند صحبت‌کنند. گفتند، انصراف شما باعث ‌شد که مردم با یک چشم گریه کنند و با یک چشم بخندند؛ از وضع مجلس، بدون شما نگران‌اند و خوشحال‌اند که شما خودتان را از این مجلس، نجات دادید و با اعلان و توضیح، روشنگری کردید. خواستند که خارج از مجلس، برای دفاع از انقلاب فعال‌تر باشم. گفتم، رهبری باید مواضع روشن داشته باشند، تا بشودکارکرد.

آقای [غلامرضا] فروزش، [عضو شورای اسلامی شهر تهران]، همراه آقایان [بهروز] خواجوی، [مدیرعامل شرکت بلندپایه] و [بهروز] امین‌فر و [محمدرضا] حافظی، [عبدالحمید ریاضی]، رییس دانشگاه امیرکبیر، مسئول ساخت برج بلند تهران [= برج میلاد] آمدند. توضیحات کاملی درباره برج دادند؛ ششمین برج بلند دنیا است.[۹] در جواب سئوال من‌که چرا دایره‌ای نساخته‌اندکه فشار باد، خطرساز نباشد گفتند، خطر باد برای دایره‌ای، بیشتر در جهت ایجاد مکش در نقطه مقابل وزش باد است. خواستند که بازدید کنم. از اعلان انصراف، اظهارخوشحالی‌کردند وگفتند، مردم مطالب را با این انصراف ‌فهمیدند.

آقای [سیدمحمدعلی] ایازی، [پژوهشگر مرکز فرهنگ و معارف قرآن قم] آمد. از اوضاع حوزه [علمیه] قم گفت و از سختگیری‌ها و تعقیب‌ها و فشارها و نیز از بدرفتاری با آیت‌الله منتظری، انتقادکرد.گفت، آقای منتظری به او گفته، با اینکه از من گله دارد، ولی از برخورد بد با من، ناراحت است.گفتم، بی‌جهت از من گله دارند؛ از زمان امام تاکنون، همیشه از سطح بالا، برای کم‌کردن خطر و فشار از ایشان، کمک‌کرده‌ام. نمونه‌هایی از کارهای قرآنی‌اش را آورد. قبلاً در دفتر تبلیغات [اسلامی‌قم]، برای تفسیر راهنمای قرآن فعالیت می‌کرد. خواست، برای راهنمایی طلاب، بیشتر در صحنه باشم. از صحبت‌های خطبه جمعه اخیر من و بعضی از صحبت‌های دیگر که علیه جناح چپ بود،گله نمود.

آقای [حسین] محلوجی، [وزیر سابق معادن و فلزات] آمد. برای مشکلاتی که [سازمان] بازرسی [کل‌کشور] و دادگاه برای او درست می‌کنند، استمداد کرد و از اعلان انصراف، اظهار امتنان نمود. عصر آقای [حسین] نواب، امام‌جمعه قائم‌شهر آمد و خواست که کنگره شیخ طوسی را افتتاح کنم؛ عذر خواستم. در رسانه‌ها، هنوز بحث انصراف، به صورت مثبت مطرح است.

سه‌شنبه ۱۰ خرداد  1379   |  25  صفر ۱۴۲۱                            30 می  2000

آقای تقی قرائتی، [رییس مؤسسه مسجد] و همراهان آمدند. برای اصلاح وضع مساجد کشور فعالیت دارند. از عدم توجه مدیران حوزه و طلاب، به امامت جماعت مساجد انتقاد داشت و گفت، نزدیک ۳۰‌ هزار مسجد در کشور، فاقد امام جماعت است و طلاب،کار در اُرگان‌های دولتی را بر امامت مساجد روستاها ترجیح می‌دهند. برای همایش آینده مشورت کرد و خواست، به رهبری بگویم که بودجه‌ای در اختیارشان بگذارند.

آقای [روح‌الله] حسینیان، [رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی] آمد. از اوضاع سیاسی و فیزیکی کشور اظهار ناراحتی‌کرد. از بی‌برنامگی رهبری و به من هم انتقاد دارد و از سوءاستفاده چپ از مسأله قتل‌ها[ی زنجیره‌ای]. آقای دکتر [هادی] منافی آمد. از اوضاع جاری کشور اظهار ناراحتی کرد و گفت، همسرش گرفتار بیماری مشکلی شده است.

عصر [آقایان ربانی، باقری، جوادی، نیکان و قادری]، بازجو‌های عزل‌شده پرونده قتل‌های زنجیره‌ای، برای توجیه عمل خودشان آمدند. مدعی‌اند، مسایل اصلی پرونده که در مورد جاسوسی و کارهای خلاف اخلاق آنها اعتراف گرفته‌اند، درست است و شکنجه را آن طور که آنها گفته‌اند، قبول ندارند و از بدنام شدن خودشان ناراحت‌اند. می‌گویند، آقای [علی] یونسی، [وزیر اطلاعات] و مدیران وزارت، مانع ادامه کارشان شده‌اند. نسبت به حُسن‌نیت آقای [حمید] سرمدی، اظهار تردید نمودند.

آقای [عبدالعلی علی] عسکری، [رییس بنیاد تعاون سپاه] آمد. طرحی برای مقابله با وضعیت موجود ارایه داد و گفت، از شنیدن خبر انصراف شوکه شده؛ ضمن اینکه عقلانیت اقدام برایش روشن است؛ من هم توضیحاتی درباره علل انصراف دادم.گفت، نیروهای اصولگرا از انصراف شما ناراحت‌اند. به روحیه آنها ضربه خورده و نمایندگان‌شان در مجلس سرپرست ندارند. پیشنهاد داشت که مردم و نهادها، با بیانیه و طومار، خواستار پس‌گرفتن انصراف شما بشوند.گفتم، بعد از انصراف، راحت و سبک شدم و بنا ندارم به مجلس بروم.

در انتخابات هیأت‌رییسه موقت مجلس، حزب مشارکت وضع نامناسبی پیدا کرده و علیرغم خواست آنها، آقای [مهدی] کروبی و آقای مجید انصاری، نامزد ریاست و نیابت ریاست شدند و رأی آوردند؛ بگو و مگو بین مشارکت و مجمع روحانیون مبارز ادامه دارد.[۱۰]

چهار‌شنبه ۱۱ خرداد  1379   |  26  صفر ۱۴۲۱                       31 می  2000

آقای [محمد] فلاح، مسئول ستاد مبارزه با مواد مخدر و آقای [محمود] گلزاری، روانشناس و مسئول تحقیقات ستاد آمدند. از عدم توفیق ستاد در مبارزه با مواد مخدر با همه سختگیری‌ها خبر دادند و پیشنهاد کار بیشتر روی پیشگیری، از طریق آموزش و ترویج داشتند؛ گفتم، طرح‌شان را به مجمع [تشخیص مصلحت نظام] بدهند.

آقای جواد فاضل، فرزند آیت‌الله [محمد] فاضل لنکرانی، همراه آقای عباس ملکی آمدند؛ برای ابلاغ پیام آقای فاضل و تشکر به خاطر خدمات طولانی برای انقلاب و نیز انصراف از مجلس و گفتند، همان شب قبل از پخش خبر انصراف، آقای فاضل در حیاط راه می‌رفتند و می‌گفتند، خوب است آقای هاشمی انصراف بدهند؛ این مجلس جای مناسبی برای ایشان نیست و بعد از پخش خبر خوشحال شدند. گفتند، اخیراً آقای فاضل، شهریه را اضافه کرده؛ در حدود شهریه رهبری و آقای [سیدعلی] سیستانی است. ماهانه حدود ۳۰۰ میلیون تومان هزینه دارند. تذکر دادم که حوزه، فکری برای تربیت امام‌جماعت و تأمین نیاز حدود ۳۰ هزار مسجد به امام‌جماعت بنماید.

اخوی محمد، [معاون اجرایی رییس‌جمهور] آمد وگفت، آقای خاتمی به زودی کابینه را ترمیم می‌کند. احتمالاً وزرای [امور اقتصادی و] دارایی و کشاروزی و رؤسای سازمان برنامه و [بودجه و سازمان] امور [اداری و] استخدامی و شاید [وزارت فرهنگ و] ارشاد [اسلامی]، مشمول ترمیم بشوند. عصر مسئولان نشریه‌های دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی آمدند. آقای [عبدالله] جاسبی، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] و آقای زمانی، [دبیر همایش مدیرمسئولان نشریات دانشجویی] گزارش دادند. حدود۲۵۰ نشریه دارند. هدیه‌ای به برگزیدگان داده شد و من صحبت مفصلی در مورد نکات لازم‌الرعایه در نشریه‌ها نمودم.[۱۱]

شب بچه‌ها جمع بودند. بحث محفل‌ها، اختلافات داخلی جبهه دوم خرداد است که در انتخابات هیأت‌رییسه مجلس بروزکرده است. بحران در کشور فیجی ادامه دارد. حدود ۸۰۰ هزار نفر جمعیت دارد؛ حدود نیمی از آنها هندی‌الاصل و نیمی دیگر بومی‌اند و هندی‌ها حاکم‌اند. گروهی مسلح، چند هفته پیش نخست‌وزیر و چند وزیر را در محل پارلمان به گروگان گرفته و خواستار استعفا شده‌اند. سپس فرمانده نیروی دریایی کودتا کرده و هنوز گروگان‌ها آزاد نشده‌اند. جنگ اتیوپی و اریتره، با برتری اتیوپی ادامه دارد. اسراییل، اعلان کرده که از کشتزارهای شبعا بیرون نمی‌آید. مساحت آن ۲۵ کیلومترمربع است. مقاومت لبنان می‌گوید تا اسراییل از شبعا بیرون نرود، مقاومت ادامه دارد.

پنج‌شنبه ۱۲ خرداد  1379   |  27  صفر ۱۴۲۱                        1 ژوئن  2000

به خاطر اینکه چند روز تعطیلی در پیش داریم، برخلاف روال عادی پنج‌شنبه‌های دیگر، به دفترم رفتم و تا عصر آنجا کار کردم. محسن گفت، [آقای علیرضا نوری]، برادر آقای عبدالله نوری گفته، وضع و حال آقای نوری در زندان، خوب نیست؛ روزه می‌گیرد و از عید تاکنون به او مرخصی نداده‌اند. دردگردن که سابق داشته، عودکرده. برای رفتن به بیمارستان جهت معالجه، استمداد نمود؛ گفتم، به آقای [غلامحسین] محسنی [اژه‌ای، دادستان دادگاه ویژه روحانیت] بگوید که موافقت کنند.

آقای [عبدالعلی علی] عسکری، [رییس بنیاد تعاون سپاه]، مجدداَ آمد وگفت، خیلی‌ها معتقدندکه بهتر است از انصراف عدول کنم. جمعی از نمایندگان مجلس، می‌خواهند تقاضا کنند و از سایر نهادها و گروه‌ها و افراد هم در این فکرند و رهبری هم گفته‌اند، تأیید می‌کنند. گفتم، دنبال این کار نروند، نخواهم پذیرفت و او را قانع‌کردم که دست بردارد. اخوی محمد هم تلفنی گفت، روزنامه جوان پرسیده که گفته می‌شود، فلانی قصد پس‌گرفتن انصراف دارد که محمد تکذیب‌کرده است. فاطی، [رییس بنیاد بیماری‌های خاص][۱۲]، برای همایش بیماران خاص به لندن رفت. عفت و بعضی بچه‌ها، مطابق معمول شب‌های دیگر، به کوه رفتند و از آنجا برای عزاداری خواهند رفت.

اتیوپی اعلان کردکه جنگ با اریتره پایان یافته؛ چون توانسته است، نقاطی که دو سال قبل درجنگی دیگر به اریتره باخته بود، پس بگیرد. در پاکستان، براساس رأی دادگاه عالی، دولت اعلان کرده که پس از سه سال، حکومت نظامیان پایان می‌پذیرد و انتخابات انجام می‌شود؛ قبلاً گفته بودند، این مدت چند ماه بیشتر نخواهد بود. آمریکا اعلان کرده، کامپیوتر حاوی اسناد سلاح‌های هسته‌ای که چندی پیش مفقود شده بود، پیدا شده است.

جمعه ۱۳ خرداد  1379   |  28  صفر ۱۴۲۱                            2 ژوئن  2000

در خانه بودم. بیشتر وقت به مطالعه گذشت؛ بولتن‌ها و اخبار، اطلس تاریخ ایران و [کتاب] داستان‌گونه‌ای براساس نامه‌ای از سلمان رشدی به روزنامه لیبراسیون که از وضع پیش‌آمده برای خودش، شکوه دارد.

محسن [هاشمی، سرپرست دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام] گفت، علی‌رغم پیگیری، آقای [غلامحسین] محسنی اژه‌ای، [دادستان دادگاه ویژه روحانیت]، هنوز با اعزام آقای عبدالله نوری [از زندان] به بیمارستان، موافقت نکرده و دکتر [سیدمحمود] طباطبایی که ایشان را معاینه کرده، تلفنی‌گفت‌که باید به بیمارستان اعزام شود.

خبر رسید که در مجلس، جناح‌های رقیب، تعداد زیادی از اعتبارنامه‌های نمایندگان رقیب‌شان را به صورت عمل متقابل، مورد اعتراض قرار داده‌اند؛ اگر مصالحه نکنند، وقت زیادی از مجلس را خواهد گرفت.

شنبه ۱۴ خرداد  1379   |  29  صفر ۱۴۲۱                              3 ژوئن  2000

ساعت ده صبح، با هلی‌کوپتر به مرقد امام رفتیم. آقایان [مهدی] کروبی، [رییس مجلس شورای اسلامی] و [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور] و [محمد] یزدی، [عضو فقهای شورای نگهبان] هم بودند. آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم سخنرانی کردند. هیاهو و شلوغی، کار سخنرانی را مشکل‌کرده بود. ضمن مراسم، با آقای خاتمی و آقای کروبی، در مورد هیأت‌رییسه مجلس صحبت شد. گفتند، اصرار جبهه مشارکت برای حضور یک سُنّی در هیأت‌رییسه، کار توافق را مشکل‌کرده و  باعث اعتراض بعضی از مراجع قم، مثل آقایان [حسین] وحید [خراسانی] و [لطف‌الله] صافی‌گلپایگانی هم شده و نیز مراجع به حضور بعضی از نمایندگان زن با مانتو و روسری و بدون چادر در مجلس، اعتراض دارند و ممکن است اعتراض‌شان را اعلان کنند.

آقای خاتمی گفت، تحت تأثیر فشارهای کار و اعتراضات، ناراحتی عصبی پیدا کرده و به دستور اطبا، به طور مرتب داروی آرام‌بخش مصرف می‌کند. اطبا گفته‌اند که اگر نکند، ممکن است تبدیل به افسردگی شود. گفت، آقای [ژاک] شیراک، رییس‌جمهور فرانسه، خواسته که تلفنی مذاکره کند؛ به احتمال قوی در مورد مسایل لبنان است و یا محاکمه ۱۳ یهودی و یا هر دو؛ گفتم، در مورد لبنان خوب است، ایران ضرورت تخلیه [کشتزارهای] شبعا از نیروهای اسراییلی را مطرح کند و در مورد جاسوس‌ها، به دخالت فرانسه در امور داخلی ایران، اعتراض شود.

عصر به دفترم رفتم. مصاحبه‌ای با مجری برنامه بشارت [شبکه دو سیما] داشتم که به طور مستقیم و زنده پخش شد.[۱۳] درباره نحوه عمل مجلس خبرگان پس از رحلت امام، برای انتخاب رهبری و نیز سؤالی درباره قرآن و نظر امام و مجموعه تفسیر راهنما و فرهنگ قرآن بود. آقای [محسن] قرائتی، [رییس ستاد اقامه نماز]، میهمان برنامه بودند؛ تعریف زیادی از تفسیر راهنما کرد و گفت، حدود ۳۰۰ مطلب جدید از آن استفاده کرده که در تفسیر دیگری ندیده و تا جلد هفتم را کاملاً مطالعه کرده است. خاطره‌ای از امام، در خصوص اجازه تأسیس حزب جمهوری اسلامی و اختصاص وقت برای کار قرآنی در روزهای اول انقلاب، نقل کردم.

شب برای سخنرانی به مرقد امام [خمینی (ره)] رفتم. بحث جامعی در مورد و نقش روحانیت در صد سال اخیر و دستاوردهای انقلاب اسلامی نمودم.[۱۴] قبل از جلسه، آقای [محمد محمدی] ری‌شهری گفت، اخیراً از آب‌درمانی زیر نظر دکتر کمالی، نتایج مهمی گرفته و اکثر کسالت‌هایش برطرف شده است؛ حدود ده روز، فقط آب با مقداری قند خورده است.

یکشنبه ۱۵ خرداد  1379   |  1 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                     4 ژوئن  2000

رادیو آمریکا گفت، شخصی به نام احمد بهبهانی – ایرانی فراری در ترکیه- گفته، مسئول عملیات ایران در خارج از کشور بوده و انفجار و سقوط هواپیمای لاکربی که این روزها متهمان لیبیایی آن تحت محاکمه‌اند، با طرح و دستور و کمک ایران انجام شده؛ معلوم است توطئه جدیدی علیه ایران است.[۱۵]

در منزل بودم و بیشتر به مطالعه اطلس تاریخ ایران و بحث‌های اخلاقی برای نمازجمعه گذشت. از درخت کوچک توت که به صورت زمینی در حیاط منزل نگه‌داری می‌شود، مقداری توت چیدم و خوردم؛ از جهت احیای خاطرات توت‌خوری از درخت‌های انبوه و تنومند منزل‌مان در روستای بهرمان نوق، در زمان کودکی، برایم جالب و خاطره‌انگیز بود. تعداد زیادی کلاغ بر درخت چنار مجاور منزل اجتماع کرده‌ بودند و برنامه‌ای هماهنگ با رفت و آمد و استقرار و سر و صدا داشتند که در گذشته ندیده بودم؛ البته نفهمیدم که چه می‌کنند!

کمیته‌ای در کنگره آمریکا، از دولت آمریکا انتقاد کرده که چرا به اندازه کافی، فشار علیه ایران ندارد و خواسته که در مسأله [انفجار] الخُبَر، پیگیری بیشتری کنند و فشار بیشتری وارد کنند. گفته می‌شود، در سفر [بیل کلینتون]، رییس‌جمهور آمریکا به برلین و مسکو هم مسأله ایران در دستور مذاکرات است؛ در برلین به عنوان تعریف دولت مُدرن در عصر ما و در مسکو به عنوان ادعای کمک روسیه به تسلیحات هسته‌ای و موشکی ایران.

دوشنبه ۱۶ خرداد  1379   |  2 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                     5 ژوئن  2000

آقای [احد] محمدی، مدیرعامل [سازمان] کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران آمد. گزارشی از وضع شرکت داد؛ با ۱۲۰ فروند کشتی و هفت هزار پرسنل و سود ۱۰ درصد. از مشکلات مدیریت در وضع حاضر گفت‌که پس از محاکمه آقای [غلامحسین] کرباسچی، [شهردار سابق تهران]، مدیرها محتاط شده‌اند و بخشی از کارهای لازم، به خاطر احتیاط، بر زمین می‌ماند و رقبای خارجی جلو می‌افتند. خواستار اقدامی برای بازگرداندن شجاعت اقدام به مدیران شد؛ شبیه زمان سازندگی. گفت، در جلسه‌ای در نروژ، مدیران شرکت‌های نروژی، از خطبه اخیر جمعه شما اظهار تعجب می‌کرده‌اند و برایشان مهم بوده است.

مهندس [حبیب‌الله] بوربور، معاون مدرسه‌سازی آموزش و پرورش، همراه مهندس امینی آمدند. گزارشی از وضع مدارس کشور و کمبود ۲۰۰ هزار کلاس و رشد مدرسه‌سازی افراد خیّر دادند و خواستند که همایش سالانه‌شان را افتتاح کنم. گفتند، تشویق خانم‌ها از سوی شما برای مدرسه‌سازی، باعث رشد چشمگیر مدرسه‌سازها شده و از تأثیر پیشنهاد و تهیه فیلم جاوید از سوی من، برای تشویق افراد خیّر گفتند.[۱۶]

تیمسار [احمد] دادبین، فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمد. از نحوه فرماندهی تیمسار [علی] شهبازی، [رییس گروه مشاوران نظامی فرماندهی کل نیروهای مسلح] و تیمسار [مصطفی] ترابی، [رییس ستاد مشترک ارتش]،  انتقاد داشت و از نصب تیمسار [محمد] سلیمی، [فرمانده‌کل ارتش] هم راضی نیست.

عصر آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد و گفت، علمای قم، منجمله آقایان [حسین] وحید [خراسانی]، [ناصر] مکارم [شیرازی]، [لطف‌الله] صافی [گلپایگانی] و میرزاجوادآقا تبریزی، به آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور] و آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس شورای اسلامی]، پیغام داده‌اند که اگر فردی سُنّی را در هیأت رییسه مجلس بگذارند، آنها علیه این کار بیانیه می‌دهند و مبارزه می‌کنند و مصوبات مجلس را بی‌اعتبار اعلان می‌کنند. از کُندشدن قوه قضاییه، در تعقیب افراد شبهه‌گر، اظهارنگرانی‌کرد وگفت، انصراف شما از نمایندگی، باعث دلسردشدن خیلی‌ها شد و دوم خردادی‌ها را نیز خوشحال کرده است.

[آقای حبیب‌الله بی‌طرف]، وزیر نیرو و معاونش، آقای مهندس [رسول] زرگر آمدند. گزارشی از پیشرفت کار ساخت سدها و نیروگاه‌ها و گزارش کاملی از وضع انتقال آب حوزه سیروان به حوزه کرخه و دشت ذهاب دادند؛ کار مهمی است که از زمان مسئولیت من با اعتبارات ویژه شروع شده است.

در رسانه‌های جهانی، اظهارات فردی فراری‌که خود را احمد بهبهانی معرفی‌کرده، علیه ایران، انعکاس وسیعی پیدا کرده و وزارت اطلاعات اعلان کرده، اصلاً کسی به این نام، در وزارت اطلاعات سابقه ندارد؛ او گفته است، از مدیران اطلاعات بوده است.

سه‌شنبه ۱۷ خرداد  1379   |  3 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                   6 ژوئن  2000

آقای علیرضا نوری، [نماینده تهران]، برادر آقای عبدالله نوری آمد. از وضع و حال آقای نوری گفت که به‌خاطر آرتروز گردن، در بیمارستان تجریش بستری شده است. امید دارند که نسبت به محکومیت ایشان، تجدید نظری بشود و از اختلاف بین جبهه مشارکت [ایران اسلامی] و مجمع روحانیون [مبارز] گفت.

آقای [محمدحسین] مقیمی، استاندار کرمانشاه آمد. اوضاع استان را گفت و اینکه عبور زائران کربلا، باعث رونق قصرشیرین شده است و از اهمیت طرح انتقال آب حوزه سیروان به حوزه کرخه و ذهاب‌گفت و خواست‌که دانشگاه آزاد اسلامی را در استان، برای جذب بیکاران، توسعه بدهد

[آقایان امیر تهرانی، احمدی، شیدایی و جمال شفیعی]، معاونان فرهنگی و پارلمانی وزارت اطلاعات آمدند.گزارشی از وضع افکار دانشجویان و عوامل اعتراض در دانشگاه و راهکارهای علاج دادند و از شرارت‌های گروه [حشمت‌الله] طبرزدی گفتند و از عدم همکاری قوه قضاییه گله داشتندکه متقابلاً هم گفته می‌شود.

عصر آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما]، نظراتی در مورد توطئه جدید تبلیغاتی علیه ایران، در خصوص مسایل [انفجار هواپیما در] لاکربی، [انفجار پایگاه آمریکایی‌ها در] الخُبَر [عربستان سعودی] و [انفجار مرکز یهودیان در بوینس‌آیرس] آرژانتین گفت.

آقای اصغری و همکارانش، از مؤسسه خیریه شهید بهشتی آمدند و گزارشی از خدمات امدادی‌شان به فقرا دادند و برای ساخت مدرسه‌ای در منطقه هفت‌چنار استمداد کردند. آقای [علی] فتح‌الله‌زاده، رییس باشگاه استقلال آمد و از اهمیت باشگاه‌های استقلال و پیروزی و طرفداران این دو تیم و امکان بهره‌گیری از این عواطف در حل مشکلات اجتماعی گفت. آقای [حسین] مرعشی، [نماینده کرمان] نیز آمد. از دسته‌بندی‌های مجلس و اختلاف بین مشارکت و روحانیون گفت.

شب میهمان رهبری بودم. درباره مجلس و دانشگاه و مطبوعات و توطئه اخیر تبلیغاتی در مورد لاکربی صحبت شد. ایشان خبر دادند که دیروز در مراسم سخنرانی آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور] در مشهد، هنگام خیرمقدم گفتن آقای [عباس واعظ] طبسی، [نماینده ولی‌فقیه در خراسان]، جمعی از جوانان علیه آقای طبسی شعار می‌داده‌اند. در طول مراسم،کف زدن و سوت‌کشیدن در صحن امام رضا(ع) زیاد بوده و بعد از مراسم هم جمع زیادی به راه افتاده‌اند و در خیابان‌ها علیه آقای طبسی شعار داده‌اند و شعارهای کلی علیه نظام هم بوده است.

چهار‌شنبه ۱۸ خرداد  1379   |  4 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                  7 ژوئن  2000

جمعی از مدیران و حقوقدانان دفاتر حمایت حقوقی و قضایی از ایثارگران آمدند. سردار [سیدمحمد] حجازی، فرمانده بسیج گزارش داد. بیش از ۱۸۰ دفتر در سراسر کشور برای وکالت و مشاوره مجانی در محاکم دایر است. در زمان جنگ، با تصویب شورای عالی پشتیبانی جنگ، این نهاد به وجود آمده و تاکنون در ۳۰۰ هزار پرونده، به ایثارگران کمک مجانی کرده است. من هم در حقانیت این تصمیم صحبت کردم و از خدمات دفاتر تشکر کردم و از اهمیت بسیج گفتم.[۱۷]

آقای [عبدالحسین] وهاجی، معاون وزارت بازرگانی آمد. گزارشی از وضع تجارت خارجی داد که متأسفانه در ماه اول سال، صادرات اُفت جدی داشته و واردات اضافه شده؛ با اینکه آقای خاتمی، [رییس‌جمهور]، در ماه‌های اخیر، وعده جهش صادرات غیرنفتی را داده است. گزارش ساخت مسجدی در ولنجک را داد که برای تهیه زمین و ساختمان کمک‌کرده‌ام و خواست که برای افتتاح شرکت‌کنم.

آقای [عباسعلی] علیزاده، رییس دادگستری تهران آمد و جریان جلسه‌اش با آقای خاتمی را گفت که ایشان به تُندی صحبت کرده در مورد تعطیلی مطبوعات و پرونده انتخابات و مسأله فرشاد ابراهیمی و آقای علیزاده هم جواب محکم داده است؛ گفت، ابراهیمی با تحریک سران دوم خردادی، آن نوار دروغ را پُرکرده بوده و اینک اعتراف به کذب بودن و تحریک شدن نموده است. وزارت اطلاعات اصرار دارد که او را در اختیار داشته باشد، ولی اطلاعات ناجا [= نیروی انتظامی] را هم شریک بررسی کرده‌اند.[۱۸]

عصر آقایان [احد] باقرزاده، [معاون وزیر دادگستری و رییس سازمان تعزیرات حکومتی] و رمضانی از تعزیرات آمدند و از برگشت تعزیرات به قوه قضاییه اظهار نگرانی کردند؛ با توجه به نیاز دولت و کارآیی خوب. آقای [حسین] محلوجی، [وزیر سابق معادن و فلزات]، تلفنی از رفتار دادگاه با مدیران تحت امر او، در مورد کمک به ورزش گله شدید نمود و گفت، چند نفر را بازداشت کرده‌اند و برای خود او هم قرار۵۰ میلیون تومان صادر کرده‌اند.

سر و صدای احمد بهبهانی هنوز ادامه دارد، ولی مراکز جهانی، متوجه دروغگویی‌های او شده‌اند. در بلژیک، باز فردی اعلان کرده که از رهبری و رییس‌جمهور و من، به دادگاه شکایت کرده است.

پنج‌شنبه ۱۹ خرداد  1379   |  5 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                  8 ژوئن  2000

در خانه بودم. برای نمازجمعه فردا و درباره کشورهای ترکمنستان، قرقیزستان و آذربایجان- برای ملاقات‌های فردا – مطالعه کردم و نیز در مورد اصلاح نمایه‌های تفسیر راهنما.

با معرفی [احمد] بهبهانی توسط وزارت اطلاعات که اخیراً با دروغ‌هایش، موج تبلیغاتی علیه ایران راه انداخته است، شرمندگی برای مراکز خبری غربی پیش آمده است. این شخص، سارق مسلح فراری بوده که سال‌ها در عراق بوده و عراق به عنوان زندانی ایرانی، او را تحویل داده و پس از محاکمه به ۱۰ سال حبس محکوم شده و در جریان مرخصی اخیر، باز فرار کرده و به ترکیه رفته و اسمش شهرام است و خود را احمد معرفی کرده است.

در جزایر سلیمان هم وضعی شبیه جزیره فیجی پیش‌آمده؛ با شورش مسلح جمعی. اسراییل، لبنان را تهدید به بازگشت کرده است. جمعی از خاخام‌های فرقه «نتوری‌کارتا»[۱۹]  (ناظر شهر) یهودی به ایران آمده‌اند؛ اینها ضدصهیونیست‌ها هستند و مخالف دولت اسراییل و معتقدند، یهودی‌ها به خاطر گناهان خود، محکوم به تبعید تا ظهور منجی عالم هستند و نباید دولت و کشور داشته باشند؛ گرچه اینها در آمریکا هستند، ولی مرکزی هم در اسراییل دارند. اسراییل از سفر اینها به ایران ناراحت است.

جمعه ۲۰ خرداد  1379   |  6 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                     9 ژوئن  2000

تا ساعت یازده و نیم، در خانه مطالعه می‌کردم. برای اقامه نمازجمعه به دانشگاه تهران رفتم. خطبه‌ای در بحث اخلاق و خطبه‌‌ای در مناسبت‌های هفته ایراد کردم. به شبکه مافیایی امپریالیسم خبری تاختم.[۲۰] برای ناهار و استراحت به دفترم رفتم. به خاطر برنامه‌های عصر، برخلاف روال‌های جمعه‌های دیگر، به منزل نیامدم.

ساعت شش و نیم بعد از ظهر، [آقای عسگر آقایف]، رییس‌جمهور قرقیزستان و همراهان آمدند. درباره همکاری‌ها و نقش من در پایه‌گذاری روابط و دعوت آنها به [سازمان همکاری‌های اقتصادی] اکو و اهمیت کار من در [دستور] ساخت راه آهن مشهد سرخس صحبت کردند. احیای جاده ابریشم و صلح تاجیکستان را با تأکید مطرح کرد و گفت، می‌خواهند راه آهن خود را به کاشغر چین برسانند. دعوت کرد که به کشورش بروم.

سپس آقای [صفرمراد] نیازاُف، رییس‌جمهور ترکمنستان آمد. صحبت‌ها دوستانه و یادآوری همکاری‌های گذشته و نقش من بود. درباره خرید گاز و لوله گاز و رژیم حقوقی دریای خزر و مسایل زیاد دیگری بحث شد.گفت، روابط‌مان با [ولادیمیر] پوتین، [رییس‌جمهور روسیه]، بهتر از [بوریس] یلتسین است. از رشد محصول گندم و پنبه گفت، و از ترک سیگار. برای مراسم سالگرد استقلال‌شان، دعوت‌کرد.

دکتر [محمدرضا] عارف، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] هم که وزیر همراه آقای عسگرآقایف است، آمد و راجع به برنامه‌های مخابرات گفت و نیز احتمال رفتن به سازمان برنامه و بودجه.

شنبه ۲۱ خرداد  1379   |  7 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                      10 ژوئن  2000

مجمع [تشخیص مصلحت نظام] جلسه داشت. سیاست‌های کلی قضایی مطرح بود و یک بند تصویب شد. ضمن بحث،‌ آقای [محمد محمدی] ری‌شهری، [وزیر اسبق اطلاعات]، مسأله سوءرفتار با متهمان قتل‌های زنجیره‌ای را پیش کشید که بحث داغ شد و من آن را متوقف کردم؛ چون آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور] و گروه سه نفره منتخب ایشان، [آقایان علی یونسی، علی ربیعی و حمید سرمدی] نبودند که از خود دفاع کنند؛ به جلسه دیگری موکول شد. بعد از جلسه، آقای [سیدمحمود] هاشمی شاهرودی، [رییس قوه قضاییه] گفت، قصد سفر رسمی به استان کرمان دارد و از من خواست، به افراد مؤثر آنجا بگویم که برای خوب برگزارشدن سفر کمک کنند.

ظهر آقایان [عباس واعظ] طبسی، [محمد] یزدی، [علی‌اکبر] ناطق [نوری] و [قربانعلی] دُرّی [نجف‌آبادی] و [محمدعلی] موحدی [کرمانی]، میهمانم بودند. آقای طبسی، انتقاد تُندی داشت و رفتار آقای خاتمی، [رییس‌جمهور] در سفر به مشهد و عمل آنها را برخلاف قرار صورتجلسه دانست که قرار بوده، فقط آقای طبسی خیرمقدم بگوید و آنها آقایان [محمد] عبایی [خراسانی] و [محسن مهرعلیزاده]، استاندار را هم اضافه کرده بودند و نیز سازماندهی کرده‌اند که جلوی تریبون، هنگام صحبت آقای طبسی، به ایشان اهانت شود و نیز در جوار حرم امام [رضا] (ع)، سوت و کف و رقص داشته‌اند و سپس غیرقانونی در خیابان تظاهرات کرده‌اند و به آقای طبسی و نظام اهانت کرده‌اند و آقای طبسی هم در صحبت‌هایش به آنها اعتراضی نکرده است. آقای طبسی عقیده دارد که آقای خاتمی یا راضی به این کارهاست و یا تحت فشار اطرافیانش، نمی‌تواند موضع در مقابل اینها بگیرد. درباره ریاست‌جمهوری آینده هم بحث شد. تلویحاً حمایت‌های رهبری از آقای خاتمی، مورد انتقاد بود.

عصر آقای [حیدر] علی‌اُف، رییس‌جمهور آذربایجان آمد. از وضع مرزی با ارمنستان خیلی ناراحت است. گفت، یک میلیون آواره دارند و ۲۰ درصد اراضی کشورش در اشغال ارمنستان است و کسی از او حمایت نمی‌کند و ارمنستان به پیشنهادهای صلح، جواب مساعد نمی‌دهد. دعوت کرد به آذربایجان بروم. پیر و فرسوده شده است. از حمایت‌های من در زمانی که در نخجوان بود و اوایل ریاست‌جمهوری‌اش، قدردانی کرد.

خبر رسید که آقای حافظ اسد، [رییس‌جمهور سوریه]، امروز با سکته قلبی فوت‌کرده است.[۲۱]  [آقای امیل لحود]، رییس‌جمهور لبنان گفته، در حالی‌که مشغول مذاکره تلفنی بودند، ناگهان صدایش قطع شده و افتاده و مُرده و آخرین جمله‌اش این بوده که «باید فکری برای نسل آینده بشود». تسلیت به [فرزندش] آقای بشار اسد فرستادم.

یکشنبه ۲۲ خرداد  1379   |  8 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                    11 ژوئن  2000

برای مراسم بهره‌برداری از طرح‌های جهاد سازندگی، از منزل به مؤسسه رازی حصارک رفتیم. [آقای محمد سعیدی‌کیا]، وزیر جهاد [سازندگی] در گزارش گفت، سه هزار و ۹۰۰ طرح و پروژه، امروز به بهره‌برداری می‌رسد که اغلب آنها از زمان مسئولیت من است، با ۸۰ میلیارد تومان هزینه. از طرح «سرم‌ تراپی» واکسن‌‌های ثلات بازدیدکردیم. کارخانه مُدرنی است و برای تولید واکسن کزاز و دیفتری و سیاه سرفه، با فرمانتورهایی که سال‌ها پیش، هلند به ایران هدیه کرده است. سالانه ۷۲ میلیون دوز واکسن تولید می‌کند و استاندارد خوبی دارد که سازمان بهداشت جهانی، با صدور آن موافقت کرده است. در جمع پرسنل و مدیران، پس از استماع گزارش [آقای سعیدی‌کیا]، وزیر و [آقای محمدتقی امان‌پور]، معاون تحقیقات، لوح تقدیر ۳۵ نفر را دادم و سخنرانی مفصلی در ارزش و مقدمات [تأسیس] جهاد سازندگی نمودم.[۲۲] به دفترم رفتم و تا عصر کارها را انجام دادم.

آقای [مرتضی] الویری، [شهردار تهران] آمد. مواردی از اختلافات خود با شورای شهر تهران را گفت و از مشکلات اقتصادی‌کشور و رکود سازندگی اظهار نگرانی‌کرد و گفت، فعلاً شوراها به نفع کشور عمل نمی‌کنند، مگر اینکه در آینده، شرایط مناسبی درست شود.

سرشب، برای امضای دفتر یادبود مرحوم حافظ اسد، به سفارت سوریه رفتم؛ متن ستایش‌آمیزی هم نوشتم.[۲۳] دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییس‌جمهور] هم رسید. عفت هم پیام تسلیت به همسر اسد داده است. مسایل مربوط به فوت حافظ اسد، امروز اخبار دیگر دنیا را تحت‌الشعاع گرفته بود. معمولاً بیانیه‌ها و اظهارنظرها، ستایش‌آمیز است و کار جانشینی در سوریه هم در جهت سرکار آوردن فرزندش بشار اسد، پیش می‌رود.

دوشنبه ۲۳ خرداد  1379   |  9 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                  12 ژوئن  2000

آقای [محمد] رجبی [دوانی]، رایزن [فرهنگی ایران] در آلمان آمد. پیشنهادهایی داشت و تذکراتی؛ منجمله اینکه دوم‌خردادی‌ها در مجلس، اقدام به اصلاح قانون اخیر بیمه کارگران کارگاه‌های کوچک خواهند کرد. خوب است، جایی مثل مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، این اقدام را انجام دهد؛ برای گرفتن فرصت از آنها. گفتم، در قلمرو کار مجمع نیست. پیشنهادکردکه سازمانی نظیر خانه‌کارگر که به شما وفادار است، برای کارمندان و کشاورزان هم تأسیس شود.

آقای [عباسعلی] وکیلی، رییس ستاد [رسیدگی به امور] آزادگان آمد. از فوت آقای [سیدعلی‌اکبر] ابوترابی[۲۴]، [نماینده ولی‌فقیه در امور آزادگان] متأثر بود و گفت، متأسفانه خود او راننده بوده و تقصیر هم از اوست. پدرش و خودش فوت‌کردند و راننده و همراهش مجروح شدند. درخواست‌کرد، به رهبری بگویم که نمایندگی رهبری در ستاد را به خود او واگذار کنند. برای کارها مشورت‌کرد.

آقای تقی پسندیده، فرزند مرحوم [سیدمرتضی] پسندیده، برادر امام [خمینی] آمد. برای تهیه مسکن استمداد کرد و از برادرش رضا گفت و یادآوری کرد که قبل از پیروزی انقلاب، نامه‌‌ای از پدرش برای من آورد، جهت اشتغال و من او را به آقای خانیان معرفی کردم که در شرکت گاز مشغول کار شود و به خاطر آن سابقه، با امید به نتایج مطلوب، برای حل مشکل مسکن، به من مراجعه کرده است.

مسأله [درگذشت حافظ] اسد، [رییس‌جمهور سوریه] و جانشینی او مورد توجه است و مخالفت‌هایی از سوی اخوان‌المسلمین سوریه و دیگر مخالفان که عمدتاً در خارج‌اند، شروع شده و احتمالاً با رفعت اسد، برادر تبعیدی حافظ اسد هم مخالفت خواهند کرد. سه روز عزای عمومی اعلان  شده است.

سه‌شنبه ۲۴ خرداد  1379   | 10 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                  13 ژوئن  2000

دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی و رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد. درباره اوضاع آینده سوریه بحث کردیم. احتمال عدم ثبات و تغییر عمده در مسایل اسراییل، جدی است.گفت، به‌خاطر اینکه بعضی از مصوبات شورای عالی امنیت ملی را رهبری تأیید نمی‌کنند، منجمله مصوبه مربوط به آمریکا و اهل سنت، با پیشنهاد وزارت امورخارجه، دولت تصمیم گرفته است، بخشی از موضوعاتی که در شورای عالی امنیت ملی تصویب شده، در کمیسیونی از دولت، با استفاده از اصل ۱۳۷، بررسی و تصویب کنند. گفتم، رهبری مطلع‌اند و اهمیتی  به آن نمی‌دهند. در مورد مرکز تحقیقات استراتژیک هم مذاکره کردیم؛ منجمله در مقررات مالی و اساسنامه.

آقای مسیح مهاجری، [مشاور رییس‌جمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. در مورد ضعیف‌ عمل‌کردن رهبری در کنترل سیاسیون افراطی صحبت کرد و خواست که موضوع جدی‌تر گرفته شود. ظهر عفت برای دیدن مراسم خاکسپاری حافظ اسد از ماهواره، به دفترم آمد. نظم خوبی داشت، ولی حضور رؤسای کشورها کم بود. بیشتر در سطح وزیر و پایین‌تر شرکت کرده بودند؛ از ایران، رییس‌جمهور رفته است.

عصر آقایان [اسدالله] بادامچیان، [احمد] توکلی و [محمدنبی] حبیبی آمدند و گفتند، هنوز فلسفه انصراف من از مجلس را نمی‌فهمند، ولی آقای بادامچیان گفت، کار بسیار بجایی  بود. گفتم، من علت اصلی انصراف را اعلان نکرده‌ام. آقای توکلی‌گفت، با رهبری ملاقات داشته و ایشان بعد از دیدن انتخابات هیأت‌رییسه دایمی، به مجلس بدبین شده‌اند.

جمعی از اعضای هیأت‌های مؤتلفه و خانواده‌ شهدای مؤتلفه آمدند. آقای [حبیب‌الله] عسگراولادی، [دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی] گزارش داد. من هم در مورد اخلاص نیروهای مبارز اسلامی در دوران مبارزه و دفاع صحبت کردم و بر ضرورت حفظ اخلاص و پرهیز از خودخواهی تأکید نمودم.[۲۵]

آقای [سیدمطهر] کاظمی، نماینده خلخال آمد. نگران رد اعتبارنامه‌اش در مجلس، به خاطر وضع خاص انتخابات خلخال بود. مسایل سوریه در رأس اخبار است و مخالفت رفعت اسد با ریاست‌جمهوری بشار، مهم تلقی شده است و در روزنامه‌های آمریکا، حق را به او داده‌اند؛ شعار اصلاح‌طلبی او برای غرب جاذبه دارد. امروز رییس‌جمهور کره جنوبی به کره شمالی رفته ؛ بعد از ۴۵ سال، حرکتی برای نزدیکی دو کره، پیش‌آمده است.

روی تلکس [خبری ایرنا] اختصاصی آمده که بعضی نمایندگان مجلس گفته‌اند، از طرف مقامات بالاتر در مجلس، به نمایندگان اخطار شده که اقدام به تغییر قانون مطبوعات نکنند. اگر درست باشد، لابد رهبری گفته‌اند. قرار بود، فردا طرح دو فوریتی با امضای ۱۰۰ نماینده مطرح شود.

چهار‌شنبه ۲۵ خرداد  1379   |  11 ربیع‌الاول ۱۴۲۱             14 ژوئن  2000

ساعت هفت صبح، با اتومبیل به سوی رامسر حرکت کردیم. در مسیر از شهرک تحقیقاتی کاوش[۲۶]، [واقع در هشتگرد کرج]، به صورت عبوری بازدیدکردم. از جاده فرعیِ در دست ساختِ قزوین – اشکِوَر استفاده کردیم. آقای [جلیل] بشارتی، مسئول دفتر مناطق محروم [نهاد ریاست‌جمهوری]، از قزوین در ماشین من سوار شد؛ برای توضیح. دفتر [مناطق محروم]، مسئول این جاده است و با دستور من در گذشته، ساخت جاده‌های فرعی از مسیرهای مستعد بین جنوب و شمال پهنه البرز شروع شده است.

در مسیر، چند جا توقف کردم و با روستاییان صحبت‌کردم؛ منجمله در بهرام‌آباد، راز‌میان، هیر، ویار و سپارده. معیشت مردم بیشتر از دامداری و کشاورزی است. منطقه محروم و منزوی است. امید دارند، این جاده‌ها وضع زندگی را بهتر کند. در انتهای دره هیر و ویار، کنار چشمه‌ای و زیر درخت بیدی، برای نماز و ناهار توقف کردیم. در این منطقه، بوته‌های گل‌کرده و زیبای ریواس و درخت‌های اُرس و گیاه‌های دیگر زیبا، زیاد است.

از خط‌الرأس البرز، وارد منطقه اشکور شدیم که قسمتی مربوط به گیلان و قسمتی مربوط به مازندران است. ساخت جاده، این منطقه محروم و خوش آب و هوا را از انزوا درآورده  و می‌تواند، تبدیل به منطقه‌ای پُررونق شود.

ساعت پنج به رامسر رسیدیم. تا شب به استراحت، مطالعه، خواندن اخبار و قدم‌زدن در ساحل گذشت.این روزها، اینجا باران خوبی آمده و امشب هم نم‌نم می‌بارد. برخلاف سفرهای قبلی، کسی از اعضای خانواده همراه نیست. فاطی و یاسر و خانواده‌هایشان به مکه رفته‌اند. فائزه به اردن رفته و محسن و مهدی و عفت، بناست بیایند.

در خبرها، موفقیت‌آمیز بودن مذاکرات کره شمالی و کره جنوبی، مهم است و انتقادات زیاد به [ژاک] شیراک، رییس‌جمهور فرانسه، به خاطر سفر به سوریه، برای احترام به حافظ اسد. در مسایل داخلی، مطرح نشدن طرح اصلاح قانون مطبوعات در جلسه امروز مجلس و بی‌جواب ماندن سئوالات فراوان خبرنگاران، مهم است.

چند روزی است که گفته می‌شد، یک کامپیوتر حاوی اسناد مهم مربوط به سلاح هسته‌ای از مرکز لُس‌آلاموس آمریکا، مفقود شده است و پیدا کرده‌اند. امروز [بیل کلینتون]، رییس‌جمهور آمریکا، این خبر را تأییدکرد و گفت، مسأله جدی و مهم است؛ گویا شش نفر از کارکنان مرکز هم بازداشت شده‌اند. بخشی از اسناد، مربوط به نحوه انهدام موشک‌های هسته‌ای آمریکا و روسیه است.

پنج‌شنبه ۲۶ خرداد  1379   |  12 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                15 ژوئن  2000

تا ساعت چهار بعد از ظهر، در مقر در رامسر بودیم. به خاطر سردی هوا از دریا استفاده نکردیم. دریا نسبت به دو سال گذشته، پایین‌رفته و مقداری از ساحل که زیر آب بود، بیرون آمده و در نقاطی، مجدداً گیاهان روییده است. با محسن، در مورد مسایل مدیریتی و مالی مجمع تشخیص [مصلحت نظام] مذاکره کردیم. بعد از ظهر، عفت، مونا، حسن، امید و آقارضا مرعشی آمدند.

عصر برای مراسم اختتامیه جشنواره تولیدات استان‌های صداوسیما، به زیباکنار رفتیم. پس از رسیدن به لنگرود، ازطریق چمخاله رفتیم؛ برای اولین‌بار، این مسیر را رفتم. در کیاشهر، مردم با دسته سینه‌زنی، در مراسم عزاداری یکی از افراد شهر، مراسم داشتند. زمانی معطل شدیم؛ ما را نشناختند.

در زیباکنار، آقایان [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] و استاندار و مدیران، استقبال و چند گروه از هنرمندان استان‌های‌کشور، هنرنمایی کردند و جمعی از کودکان، با خواندن سرود و گل‌افشانی، خیرمقدم گفتند. سپس در جلسه مدیران، مراسم اختتامیه برگزار شد؛ با خیرمقدم آقایان لاریجانی و [عزت‌الله] ضرغامی، [معاون پارلمانی و امور استان‌ها] و با خواندن آرای داوران، درباره کارهای مراکز استان، از قبیل تحقیقات و خبر و فیلم و نمایش قطعه‌ای جالب از زندگی خانوادگی یک جانباز- به نام آقای شاهمرادی- و سرودخوانی گروه هنری از مرکز  بوشهر. جوایز آنها را دادم و درباره اهمیت و نقش صداوسیما سخنرانی کردم و مراعات سه اصل میل، نیاز و مصلحت مردم در برنامه‌های صداوسیما را مطرح کردم.[۲۷]  شام میهمان‌شان بودیم. عفت و محسن هم بودند.

[آقای علی صوفی]، استاندار [گیلان]، از امور استان گفت و مذاکره با روسیه درباره مسیر جنوب و شمال که با استفاده از بنادر انزلی یا امیرآباد یا هر دو، از ایران می‌گذرد. آقای لاریجانی، به طور خصوصی گفت، آیت‌الله خامنه‌ای، توسط آقای [سیدعلی‌اصغر] حجازی به آقایان [مهدی] کروبی، [رییس مجلس] و بهزاد نبوی،گفته‌اند که نباید مجلس، اصلاحیه قانون مطبوعات را به این صورت مطرح کند؛ چون بازی سیاسی است و نه اصلاح قانون. آنها هم به‌ ناچار متوقف‌کرده‌ و نخواسته‌اند بگویند، رهبری جلوگیری کرده‌اند.

ساعت ده و نیم شب به سوی رامسر حرکت کردیم؛ ساعت دوازده رسیدیم. در مسیر، با محسن، درباره مسایل جاری مذاکره کردیم.

جمعه ۲۷ خرداد  1379   |  13 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                  16 ژوئن  2000

تمام روز در مقر بودیم و تمامی وقت، صرف مطالعه بولتن‌ها وکتاب و اصلاح بخش چهارم مصاحبه با مجله «حکومت اسلامی» شد. محسن به تهران مراجعت کرد.گزارش‌های ویژه خبری را – مطابق معمول سفرها- از طریق تلفن، روی کامپیوتر می‌خوانم.

[ولادیمیر پوتین]، رییس‌جمهور روسیه، در برلین به آمریکا اخطار کرده که طرح تأسیس سپر دفاع در مقابل موشک – جنگ ستارگان- دنیا را در بحران و جنگ سرد فرو می‌برد. اتحادیه اروپا هم قبلاً مخالفت خود را با این اقدام آمریکا اعلان کرده و عملاً روسیه و اتحادیه اروپا، به موضع مشترکی در برابر سیاست دفاعی آمریکا رسیده‌اند.

شنبه ۲۸ خرداد  1379   |  14 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                   17 ژوئن  2000

ساعت شش و نیم صبح به سوی تهران حرکت کردیم. در مسیر، سری به تونل کندوان زدیم که در دست بازسازی و توسعه است؛ از زمان مسئولیت من شروع شده و چند ماهی است که به مشکل برخورده است. از دو طرف پیش رفته‌اند و در وسط، مواجه با گسل شده‌اند و ریزش شدید دارند[۲۸]. از هر دو کارگاه بازدید کردم. امیدهایی برای رفع اشکال پیش‌آمده، ولی نگرانی همچنان باقی است. کارگاه سپاه، از کارگاه وزارت راه و ترابری، امیدوارتر است. کارکنان از تعویق سه ماه حقوق‌شان، شکایت داشتند.

ساعت یازده به منزل رسیدم. عفت هم ساعت سه بعد از ظهر رسید. فاطی از مکه تلفن کرد و گفت، پیشنهاد شده عقد [دخترش] سارا را در حرم ببندند و نظرخواهی‌کرد.

عصر برای افتتاح سیزدهمین کنفرانس وحدت، به ساختمان کنفرانس‌های بین‌المللی رفتم. آقای [محمد] واعظ‌زاده [خراسانی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]،

خیرمقدم گفت. آقای واعظ‌زاده، در گزارش خود، کار مهم کنفرانس را تنظیم و انتشار سخنرانی‌های افتتاحیه من معرفی‌کرد. صحبت مفصلی در مورد مبانی وحدت و الگوبودن علی(ع) در همکاری با خلافت‌‌هایی که قبول‌شان نداشته است؛ نمونه‌های زیادی از همکاری ایشان گفتم. از سیاست تفرقه‌افکنی استکبار و اختلافات کشورهای اسلامی انتقادکردم.[۲۹] تا آخر شب، در خانه بولتن‌ها و اخبار را مطالعه کردم.

یکشنبه ۲۹ خرداد  1379   |  15 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                  18 ژوئن  2000

برای افتتاح همایش خیّرین مدرسه‌ساز، به اردوگاه منظریه رفتم. ابتدا از نمایشگاه بازدید کردیم. در اجلاس، سرود و گزارش و خیرمقدم آقای [حسین] مظفر، وزیر آموزش و پرورش و سرود گروه سرود بندر خمیر و سپس صحبت من، درباره ارزش و ثواب مدرسه‌سازی[۳۰] و چند قطعه فیلم با نظر مراجع در خصوص مدرسه‌سازی، پخش شد.

ساعت یازده و نیم به دفترم رسیدم. تا ساعت پنج بعد از ظهر به کارهایم پرداختم. عصر جمعی از مؤسسان اردوی ولایت آمدند. اکثرشان طلبه جانبازند و برای بهترکردن برنامه و گرفتن کمک مالی، استمداد کردند. تیمسار [محمد] سلیمی، فرمانده جدید ارتش آمد؛ برای دریافت نظرات من و مشکلات در مورد کسر بودجه و مشکل معاش پرسنل و عدم تفاهم با آقایان [سیدحسن] فیروزآبادی، [رییس ستاد کل نیروهای مسلح] و تیمسار [مصطفی] ترابی، [رییس ستاد مشترک ارتش]، از لحاظ سلیقه و نیز به‌کارگیری نیروهای قدیمی.

در گزارش‌ها، تصویب یک فوریت طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس، علی‌رغم خبر آقای [علی] لاریجانی مبنی بر منع رهبری، مورد توجه است و نیز اختلاف لبنان با [آقای کوفی عنان]، دبیرکل سازمان ملل که گفته است، اسراییل عقب‌نشینی کامل از جنوب لبنان کرده، ولی حزب‌الله و دولت لبنان قبول ندارند و روسیه هم در شورای امنیت، به حمایت از لبنان برخاسته است.

دوشنبه ۳۰ خرداد  1379   |  16 ربیع‌الاول ۱۴۲۱                19 ژوئن  2000

با معاونان مرکز تحقیقات استراتژیک [مجمع تشخیص مصلحت نظام] جلسه بود. گزارشی از پروژه‌های تحقیقاتی دادند. با دکتر [حسن] روحانی، درباره مسایل جاری صحبت کردیم؛ منجمله تخلف مجلسی‌ها از دستور رهبری درباره اصلاح قانون مطبوعات. در جلسه معاونان مرکز تحقیقات، بحث نمایندگی من و حکم قانون، بحث و گفته شد، اولاً قانون در مورد استعفای قبل از تصویب اعتبارنامه ساکت است و ثانیاً چون شورای نگهبان، انتخابات تهران را با هشت رأی از ۱۰ رأی باطل کرده و با دخالت رهبری و استفاده از حق ولایت مطلقه، وضع عوض شده، این شبهه وجود دارد که اصلاً اعتبار نمایندگی وکلای تهران، متکی به قانون عادی نباشد و اگر بخواهند استعفا بدهند، باید با رهبری به تفاهم برسند که من رسیده‌ام. گفته شد که در اعلان انصراف، اعلان عفو افرادی که اظهارات نادرست و خلاف کرده بودند، کار خوبی بوده و تأثیر جدی در جامعه داشته است؛ قبلاً هم در جلسه ملاقات با اعضای هیأت مؤتلفه، آقای [حبیب‌الله] عسگراولادی، همین مطلب را با تأکید بیشتر گفته بودند.

عصر حاج آقا مهدی حایری آمد. توضیحاتی درباره کارهای خیر خود و دانشگاه آزاد تحت مدیریت‌اش داد. از مخالفت دکتر [عبدالله] جاسبی، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی]، با برنامه‌های جنبی آموزشی‌اش گله کرد و استمداد نمود. معاونان وزارت اطلاعات آمدند. از عدم توجه قوه قضاییه به شکایت متهمان قتل‌های زنجیره‌ای در مورد نحوه بازجویی‌ها ناراحت‌اند و تقاضا داشتند که مسأله در مجمع تشخیص مصلحت نظام، رسیدگی شود.

شورای امنیت سازمان ملل متحد، دیشب خروج نیروهای اسراییل از جنوب لبنان را تأیید کرده که باعث انتقاد شدید دولت لبنان شده و بیانیه را مشتمل بر تناقض خوانده است.

سه‌شنبه ۳۱ خرداد  1379   |  17 ربیع‌الاول ۱۴۲۱               20 ژوئن  2000

برای مراسم عید میلاد پیغمبر(ص) و امام صادق(ع)، به دفتر رهبری رفتیم. مطابق معمول یک ربع قبل از جلسه رسمی، در دفتر نشست جمعی از شخصیت‌های کشور بود که پس از اعلان آمادگی جلسه به حسینیه رفتیم. قرآن و شعار و عرض تبریک رییس‌جمهور و صحبت‌های کوتاه رهبری، جمعاً نیم ساعت طول کشید.

در فواصل و پس از جلسه، با بعضی از حضار مذاکراتی داشتم. آقای [سیدمحمود] هاشمی شاهرودی، [رییس قوه قضاییه]، از سفر خود به کرمان و مخصوصاً رفسنجان، ابراز رضایت کرد. آقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان]، از سفر خود به مصر گفت که اجلاسی شبیه اجلاس هفته وحدت ما دارند، ولی با شخصیت‌های رسمی و نظم بهتر و گفت، به خاطر مواجه نشدن با آقای حُسنی‌مبارک، [رییس‌جمهور مصر]، برای جلسه اختتامیه نمانده است.

آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس]، از وضع مجلس ابراز نگرانی کرد و گفت، با مجلس‌های گذشته، تفاوت عمده دارد و فضای تُند غیرقابل‌کنترلی دارد و نمونه آن همین تخلف صریح از دستور رهبری است. رهبری از طریق ایشان و آقای بهزاد نبوی، به نمایندگان پیغام داده بودند که از طرح اصلاح قانون مطبوعات منصرف شوند، ولی نمایندگان نپذیرفته‌اند و گفته‌اند دوفوریتی را تبدیل به یک فوریت می‌کنند که رهبری گفته‌اند، فرقی ندارد. آقای کروبی گفت که خودش به فوریت رأی نداده و مورد اعتراض بعضی از نمایندگان قرار گرفته. آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور] گفت، با بعضی از آنها دعوا کرده، ولی فایده‌ای نداشته است. آقای خاتمی، برنامه سفرش به چین را توضیح داد و گفت، کپسول آرام‌بخش را قطع کرده‌ام.

آقای [محمدتقی] مؤید، [سفیر ایران در یونان] در صحبت‌هایش گفت، بهتر است رهبری، آقای خاتمی را جذب کنند. همان‌گونه که در مورد آقای [حسین] مظفر، وزیر آموزش و پرورش عمل کردند. مثلاً ایشان را هم جزو ائمه جمعه تهران قرار بدهند و امتیازات دیگری از این نوع. گفتم، رهبری با اینکه از اول تمایلی به آقای خاتمی نداشتند، کم‌کم روابط‌شان خوب شده و چند مورد، خطر عمده را از آقای خاتمی رفع کرده‌اند؛ یکی در مورد حوادث کوی دانشگاه که پس از حضور وسیع مردم در صحنه، خطر جدی برای دولت آقای خاتمی پیش آمد. دوم، در قضیه نشریه موج که نزدیک بود، مردم با کفن به خیابان‌ها بریزند. سوم، در انتخابات تهران که شورای نگهبان، انتخابات را باطل کرد، رهبری با استفاده اختیارات ولایی آن را برگرداندند.

ظهر جمعی از بچه‌ها جمع بودند. عصر بستگان آمدند. آقای حسین مرعشی، [نماینده کرمان] هم گفت، مجلس تُند و غیرقابل‌کنترل است و نمونه‌اش همین قانون مطبوعات و اعتبارنامه آقای [غلامعلی] حدادعادل، [نماینده تهران] است که علی‌رغم توصیه آقای خاتمی و دیگران، در شعبه رد شده؛ ولی دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییس‌جمهور]، احتمال داده، توصیه آقای خاتمی جدی نبوده، چون رییس شعبه آقای [محمدرضا] تابش، [نماینده اردکان]، خویشاوند آقای خاتمی است. آقای مرعشی اضافه کرد که اختلاف بین دوم خردادی‌ها در مجلس زیاد شده و توقعات سُنی‌ها و کُردها و افراد دیگر برای داشتن موقعیتی در کمیسیون‌های مهم، یا هیأت رییسه برآورده‌ نشده و آنها زده شده‌اند و به‌ علاوه  مجمع روحانیون و مشارکتی‌ها اختلاف نظر دارند و رأی ندادن آقای کروبی به فوریت اصلاحیه قانون مطبوعات، نمودی از آن است و به اختلافات دامن می‌زند.

به شهرک شهید محلاتی، برای شروع ساخت مسجد محله رفتم. امام‌جماعت، آقای [منصور] غفوری، خیرمقدم گفت و من صحبت کردم.[۳۱] تاریخچه ساخت شهرک را گفتم که خود من در سال ۱۳۶۶، زمین آن را به فرمان امام، از بنیاد مستضعفان گرفتم و کار ساختمانی شروع شد و امروز تعداد واحدهای مسکونی، به حدود پنج هزار واحد رسیده و ساخت ادامه دارد و به نیروهای جبهه رفته، با امتیاز واگذار می‌شود؛ جلسه خوبی بود.

آمریکا اعلان کرده که تعبیر کشورهای «یاغی» را که به هفت کشور داده بود، اصلاح کرده و دیگر به آنها یاغی نمی‌گوید و تعبیر دیگری به کار می‌برد؛ از جمله ایران و نیز اعلان کردند که به نحوی مهارکره شمالی را کم کرده، به خاطر تفاهم با کره جنوبی. در جزایر مُلوک اندونزی[۳۲]، جنگ داخلی از سر گرفته شده و بیش از ۱۰۰ کشته و همین حدود زخمی داشته است. در بندر دوور انگلیس، جسد ۵۱  نفر در یک کامیون کشف شده که راننده‌ای به طور غیرقانونی، آنها را وارد انگلیس کرده بوده و در داخل کانتینر، خفه شده‌اند. متعاقب آن اعلان شد که شش نفر مهاجر غیرقانونی ایرانی هم در کانتینر یک تریلی دیگر پیدا شده‌اند. معلوم شده، مهاجران غیرقانونی، از این وسیله برای رفتن به کشورهای غربی استفاده می‌کنند.

شب، همشیره‌ها – فاطمه و طبیه- و جمعی از بستگان آمدند. همشیره از سفر کربلا برگشته‌اند و پیراهن و مُهر و تربت، سوغاتی آورده‌اند. همشیره طیبه، مقداری فرآورده لبنی از نوق آورده. گفت، بیست گوسفند در خانه نگه‌داری و از شیر آنها استفاده می‌کند.


[۱] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «. هر ملتى به تناسب آمال، آرزوها، عقاید و افکارش، مقدسات و روزهاى مقدسى را در تاریخ خود دارد؛ ما هم فراوان داریم. یکى از آن روزها، سوم خرداد است که خرمشهر را پس گرفتیم. خونین شهر را به خرمشهر تبدیل و توطئه بسیار مهم و خطرناکى را از کشور دور کردیم. براى کسانى که با تاریخ آشنا هستند، خیلى روشن است، که فتح خرمشهر چه نقش عظیمى در مأیوس کردن دشمنان اسلام و ایران و چه نقش سازنده‌اى براى روحیه و امیدوارى حرکت انقلابى مردم ما داشت. اگر چه خرمشهر یک شهر است، اما آن روز به یک محور براى پیروزى حق بر باطل تبدیل شده بود. عراقی‌ها جاهاى دیگرى از ایران را در دست داشتند، اما بهÃ Äاشغال خرمشهر مى‌نازیدند و شرط‌بندى کرده و در فکر بودند که با خیال‌بافى‌هاى تاریخى براى حس ناسیونالیستى اعراب، این شهر را از دست ایران بیرون بیاورند و به عنوان سمبل خوزستان عربى و جداکردن این قطعه بسیار عزیز، ارزشمند و گرانقدر از پیکره انقلاب و اسلام، یک کار بسیار مهمى را در شکست انقلاب انجام داده باشند.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۲] – در ژوئیه ۱۹۹۹ (تیر ۱۳۷۸)، ایهود باراک، نخست‌وزیر اسراییل شد و قول داد، کشورش تا ژوئیه ۲۰۰۰ به‌طور یک‌جانبه از مرزهای بین‌المللی خارج شود. قبل از اقدامات وی، بسیاری معتقد بودند که اسراییل تنها با رسیدن به توافق با سوریه، از جنوب لبنان خارج خواهد شد. در ژانویه ۲۰۰۰ (دی ۱۳۷۸)، سرهنگ عقل هاشم، فرمانده تیپ غربی ارتش جنوب لبنان، در خانه‌اش در حریم امنیتی ترور شد. هاشم، کاندیدای اصلی جانشینی آنتوان لحد بود. پس از این ترور، تردیدهایی در مورد رهبری ارتش جنوب لبنان (SLA) به وجود آمد. تعقیب و ترور هاشم، گام به گام مستند شد و فیلم‌ها را از کانال تلویزیونی حزب‌الله – شبکه المنار- پخش کردند. این عملیات و نحوه ارایه آن در رسانه‌ها، ضربه مهمی به روحیه در ارتش جنوب لبنان وارد نمود. در بهار سال ۲۰۰۰، با آزار و اذیت مداوم پاسگاه‌های ارتش اسراییل در سرزمین‌های اشغالی لبنان، عملیات حزب‌الله افزایش چشمگیری یافت. همزمان با آماده‌سازی برای طرح اصلی خروج، نیروهای اسراییلی شروع به کنارگذاشتن چندین موقعیت در حریم امنیتی جنوب لبنان کردند. سرانجام در ۲۴ مه، (۴ خرداد ۱۳۷۹) اسراییل اعلام نمود که همه نیروهای خود را از جنوب لبنان خارج خواهد کرد.

تمام نیروهای اسراییلی، بیش از شش هفته قبل از آخرین مهلت اعلام شده، از لبنان خارج شدند. عقب‌نشینی اسراییل، منجر به فروپاشی ارتش جنوب لبنان و پیشروی سریع نیروهای حزب‌الله به منطقه شد. با عقب‌نشینی نیروهای دفاعی اسراییل، هزاران نفر از شیعیان لبنانی، برای بازپس‌گیری املاک خود به جنوب حمله کردند. این عقب‌نشینی، یک پیروزی مهم برای حزب‌الله شد و محبوبیت آن را در لبنان بالا برد. از آنجا که دولت لبنان – مورد حمایت سوریه – از تعیین مرز خود با اسراییل امتناع ورزید، اسراییل با نقشه‌نویسان سازمان ملل همکاری‌کرد تا گواهی‌کنندکه اسراییل از تمام خاک اشغالی لبنان خارج شده. در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۰ (۲۷ خرداد ۱۳۷۹)، شورای امنیت سازمان ملل به این نتیجه رسید که اسراییل طبق قطعنامه ۴۲۵ شورای امنیت، نیروهای خود را از تمام لبنان خارج کرده‌است. اسراییل این اقدام را عقب‌نشینی تاکتیکی قلمداد کرد. با پایان دادن به اشغال، کابینه باراک تصورکرد که این باعث بهبود چهره جهانی خود نیز می‌شود. ایهود باراک استدلال می‌کردکه اگر اسراییلی‌ها، بدون توافق صلح یک‌طرفه عقب‌نشینی نمی‌کردند، حزب‌الله در مبارزه با اشغالگر خارجی، از مشروعیت بین‌المللی برخوردار می‌شد.

[۳] – رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۴] – آقای سیدانور هاشمی، نوه سیدعبدالکریم است. «سیدعبدالکریم علوی‌حسینی» که در کشور عراق و در روستای کانی‌تو و بیلنگه به دنیا آمده، به دستور سیدسراج‌الدین اول (از مشایخ نقشبندی) به کردستان ایران آمد و ضمن استقرار در روستای زنبیل، خانقاهی درآنجا بنیاد نهاد و مشغول ارشاد شد. بعد از وفات عبدالکریم، فرزندش عبدالحکیم بر مسند نشست و بعد از فوت عبدالحکیم، پسر بزرگش سیدمحمد نورانی، جانشین او شد. وی هم دارای چهار پسر به نام‌های سیدعلی‌شاه، سیداسعد، سید انور و سیدعمر بود. بعد از وفات وی، علی‌شاه جانشین تعیین شد، اما وی در سن جوانی وفات نمود. سپس سیدانور هاشمی زنبیلی، بر مسند ارشاد نشست. خانقاه شیخ زنبیل و شیوخ آن مورد احترامÃ Äو توجه خاص مردم منطقه هستند. مریدان این خانقاه از مناطق مختلف، به ویژه مناطق کردنشین برای زیارت و دعا و طلب مغفرت در طول سال به این خانقاه مراجعه و در آیین‌های خاص آن شرکت می‌کنند. این خانقاه، در روستای زنبیل مابین روستای ترجان شهرستان سقز و شهر بوکان قرارگرفته‌ است.

[۵] – ایستگاه فضایی آزادی (Space Station Freedom)، پروژه‌ای از سوی ناسا برای ساخت ایستگاه فضایی مداری در مدار زمین در دهه ۱۹۸۰ بود. این پروژه اگرچه توسط رییس‌جمهور وقت آمریکا، رونالد ریگان، تصویب و گزارش آن در سال ۱۹۸۴ اعلام شد، اما آزادی هرگز به آن شکلی که در ابتدا طراحی شده بود ساخته و تکمیل نشد و پس از چندین بار تقلیل و دگرگونی پروژه، در نهایت به پروژه ایستگاه فضایی بین‌المللی تبدیل شد. ایستگاه فضایی آزادی یک پروژه مشترک چند ملیتی بود که شامل چهار آژانس فضایی شرکت کننده: NASA (آمریکا)، NASDA (ژاپن)، ESA (اروپا) و CSA (کانادا) بود.

[۶] – اصل‌کامله‌الوداد (most favored nation) در سازمان جهانی تجارت، یعنی وقتی یکی از دولت‌های طرف قرارداد، بعداً امتیازی به کشور‌ی ثالث داده و یا از تعرفه‌های خود بکاهد، طرف‌ دیگر قرارداد، خود‌به‌خود از آن بهره‌مند خواهدشد. این اصل، در حقوق‌ بین‌الملل‌ عمومی، برای رفتار‌ متقابل و مساوی بین نمایندگان‌ سیاسی دولت‌های طرف‌ قرارداد وضع شده است؛ یعنی دولت‌ها از هم انتظار دارند، نوع رفتاری که با آنها می‌شود، از رفتاری که خود آن‌ دولت با همان‌ دولت‌ مقابل که شریک معاهده است یا دولت‌ ثالث، بدتر نباشد؛ مساوی یا بهتر باشد.

[۷] – متن نامه انصراف آقای هاشمی از حضور در مجلس ششم، به این شرح است: «بسم الله‌الرحمن‌الرحیم، مردم شریف و بزرگوار تهران، همان‌طورکه مطلع هستید، اینجانب برخلاف تصمـیم قبلی و تمایل شخصـی و قلبی‌ام، حسـب وظیفه شرعی و رسالتی انقلابی و میهنی و درپی اصرار و تأکید چهره‌های محترم و شخصیت‌های صاحبنظر نظام، در انتخابات مجلس‌شورای اسلامی شرکت‌نمودم، اما حجم سنگینی از تبلیغات‌منفی و خلاف، پیش از برگزاری انتخابات و در دوره تبلیغات و به هنگام رأی‌گیری و شمارش‌آرا، بر صحنه میدان رقابت‌های انتخاباتی عارض‌گشــت و حتی دشمنان خارجــی و داخلی انقلاب، سمپاشی‌هایی علیه اصل نظام و دستاوردهای انقلاب و دفاع مقدس و سازندگی نمودند و در جریان انتخابات و حتی پس از اعلام نتایج، فضای شبهه‌ناک و ابهام‌آلودی به وجود آمد. خوشبختانه تدبیر مقام معظم‌ رهبری، مانع بروز مشکلات سیاسی و اجتماعی شد. علیرغم اصرار و درخواست اینجانب از مسئولان اجـرایی و نظارتی مبنـی بر رفع هرگونه ابهام وکشف تمام حقیقت و تلاش‌های شورای نگهبـان و وزارت کشور، هنـوز ابهامات و شبهاتی در نتایج انتخـابات تهـران باقی اسـت که می‌تواند دسـتاویز دشمنان ملت و مخـدوش‌کننده وحـدت نیروهای معـتقد به نظام اسلامی گردد. اکنون، باتوجه به شرایط جاری، انجام وظیفه به صورت مطلوب و تلاش بـرای وفاق ملی و تقویت سازندگی را که از اهداف مهم و عمده حضورم در صحنه بود، حداقل مشکل می‌بینم. با کسب اجازه و عذرخواهی از مردم شریف و موکلان عزیز تهرانی، از سمـت نمایندگیÃ Äمجلس شورای اسلامی، اعلام انصراف می‌نمایم.

وظیفه خود می‌دانم نسبت به اعتماد همه کسانی کـه علــــی‌رغم تبلیغات فراوان ناروا به اینجانب رأی داده‌اند، ابراز تشکر نمایم و به آرای کسانـی که به هر دلیل منتخب‌شان من نبوده‌ام، به دیده احترام بنگرم. همچنین نسبت به افراد و گروه‌های معدودی که به اشتباه یا خدای ناخواسته باکینه‌توزی و عـداوت، به ناحق مرتکب تهمت، غیبت یا انتقاد ناسالمی در مــورد اینجـانب شده‌اند، گذشت نموده و از درگاه خداوند متعال برای خود و همگان طلب بخشش و تنبه نمایم. امیدوارم ، با تلاش و هشیاری همه نمایندگان محترم، نهاد قانون‌گذاری مجلس ششم، سنگر عزت، اقتدار و همدلی نیروهای وفادار به نظام و انقلاب و تقــویت همکاری قوای سه‌گانه و نهادها و ارگان‌های کشور باشد و اینجـــانب در هر عرصه‌ای که مصالح و منافع نظام اسلامی حکم نماید، به انجــام وظیفه خواهم پرداخت. اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۶/۳/۱۳۷۹.»

[۸] – کشتزارهای شبعا، نوار باریکی به پهنای متوسط ۲٫۵ کیلومتر و طول ۱۴ کیلومتر با مساحت تقریبی ۲۵ کیلومترمربع در مرز اسراییل، سوریه و لبنان است. به گواهی سازمان ملل، مالکیت این ناحیه به سوریه تعلق دارد، اما از زمان جنگ شش روزه به اشغال اسراییل درآمد.

[۹] – برج میلاد، برج مخابراتی ۴۳۵ متری در شمال غربی شهر تهران است که بلندترین برج ایران، ششمین برج بلند مخابراتی جهان و نوزدهمین سازه بلند جهان می‌باشد. طرح ساخت یک برج و تالار نمادین برای شهر تهران در سال ۱۳۷۰ ارایه و در پایان سال ۱۳۷۲، محل کنونی از میان ۱۷ نقطه پیشنهادی برگزیده شد. طراح و معمار برج میلاد، دکتر محمدرضا حافظی، استاد دانشگاه شهید بهشتی است. ساخت این برج یازده سال به طول انجامید و اکنون یکی از جاذبه‌های شهر تهران است، ولی متأسفانه از آن استفاده مخابراتی نمی‌شود. آقای محسن هاشمی معتقد است، با توجه به وجود کوه‌های چند هزار متری در شمال تهران و نیز توسعه ماهواره‌ها، احتیاجی به احداث برج مخابراتی نبود و برج میلاد، صرفاً یک ساختمان نمادین است.

[۱۰] – نمایندگان حزب مشارکت قصد داشتند، آقای محمدرضا خاتمی را که بالاترین رأی تهران را در انتخابات به دست آورده بود، به عنوان رییس مجلس تعیین کنند، اما نتوانستند اجماع اصلاح‌طلبان را با خود همراه کنند و با ورود جدی آقای سیدمحمد خاتمی، رییس‌جمهور، به این موضوع و دستور اکید به نمایندگان دوم‌خردادی، زمینه برای انتخاب آقای مهدی کروبی که مورد حمایت مجمع روحانیون مبارز بود، فراهم شد. آقای کروبی، بدون وجود رقیب، با کسب ۱۹۳رأی از ۲۴۵ رأی مأخوذه – حدود ۷۰ درصد آرا – به عنوان رییس مجلس انتخاب شد. بیشترین آرای ممتنع در انتخاب رییس مجلس در ادوار مختلف، با ۵۲ رأی، متعلق به همین دوره است.

[۱۱] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «صداقت خیلى اهمیت دارد. باید تمرین صداقت کرد. اگر درگرفتن و انتقال مطالب صادق نباشید، هم خودتان ضرر مى‌کنید و هم جامعه ضرر می‌کند. افراد گمراه مى‌شوند. هیچ چیز بدتر از گمراه کردن مردم نیست. سعى کنید واقعاً صادق باشید. گاهى اوقات انسان اشتباه مى‌کند. همه ما اشتباه مى‌کنیم. چیزى را بد مى‌فهمیم و بد مى‌نویسیم. انسان در این حالت، زیاد مقصر نیست. اگر صادق باشیم، اشتباه هم کم مى‌شود. سعى کنید با تحقیق و صحیح عمل کنید. تحقیق براى شما، اعتبار نشریه و جامعه مفید است. همان‌طورکه عدم صداقت صدمه مى‌زند. مسأله سوم، شجاعت و صراحت درکار است. شما جوان و دانشجو هستید و در این سن آلودگى و گرفتارى کمى دارید. ذهن‌تان معمولاً صاف و سالم است. دل‌تان مى‌خواهد با حق هماهنگ باشید. در انعکاس مطالب، باید شجاع باشید. چیزى که تشخیص مى‌دهید، بنویسید و بگویید. اگر معلوم شد شجاعت‌تان بر حق نبود، خودتان انتقادپذیر باشید. انصاف را مراعات‌کنید.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۱۲] – بنیاد امور بیماری‌های خاص، به عنوان یک نهاد عمومی غیردولتی، فعالیت خود را از اردیبهشت ۱۳۷۵ با حمایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، با همت خانم فاطمه هاشمی و با همیاری جمعی از خیّرین تأسیس شد. فعالیت بنیاد در سه محور پیشگیری، درمان و آموزش برای بیماران خاص (دیالیز، تالاسمی و هموفیلی) و بیماران صعب العلاج (سرطان، ام اس، پیوندکلیه، دیابت و ای بی) انجام شده‌است. بنیاد امور بیماری‌های خاص در جهت ارتقای سطح کیفی خدمات‌رسانی به بیماران، اقدام به ساخت و تجهیز مراکز درمانی در سراسر کشور نموده است، تا بیماران بتوانند تمام نیازهای کلینیکی، پاراکلینیکی و سرپایی خود را از یک مجموعه دریافت کنند.

[۱۳] – رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، مصاحبه‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۱۴] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «امروز باید دولت، مجلس، قوه قضاییه، همه‌ ارگان‌هاى دولتى، کشورى و لشکرى، روحانیت، مردم، دانشگاه‌ها وهمه با هم همدل و هم صدا و همراه باشند. امروز تفرقه، بسیار خطرناک است. گناه کبیره است. خیانت به خون شهداست. خیانت به جهاد جانبازان، آزادگان و مفقودان است. در قرن اخیر این همه شهید دادیم و به اینجا رسیدیم. خون آنها ما را دعوت به وحدت و همدلى مى‌کند. الحمدلله عوامل تفرقه در نیروهاى اصلى کم است. رییس‌جمهور ما یک روحانى متعهد هستند. اکثریت مجلس نیروهاى متعهد هستند. قوه قضاییه عمدتاً متشکل از علما، فقها و روحانیون متعهد است. نیروهاى امنیتى و نظامى و انتظامى ما بیشتر افرادى هستند که در جبهه‌ها رشد کردند.

مردم ما هوشیار، در صحنه و پا در رکاب هستند. هر جا که از آنها خواسته شد و رهبرى از آنان دعوت کردند، در صحنه بودند. رهبرى آگاه، آزاداندیش، شجاع، متقى و مجتهد، همه‌ این جریان‌ها را با هم هماهنگ مى‌کنند. دشمنان بی‌جهت به نغمه‌هاى ناجورى که گاهى در گوشه‌اى شنیده مى‌شود، دلخوش کرده‌اند. به آینده‌اى بهتر امیدواریم. با استفاده از تجربه تاریخ، امکاناتى که انقلاب براى ما خلق کرد و با شرایطى که امروز در جامعه ما حاکم است، به پیش مى‌رویم. البته باید هوشیار، مواظب، پادر رکاب و آماده برخورد با خطرات احتمالى باشیم؛ چون دشمنان ما به این آسانى دست از پیکار خود بر نمى‌دارند. » رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۱۵] – وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای، هویت واقعی این فرد که خود را از مقامات ارشد این وزارتخانه قلمداد کرده، افشا کرد. این اطلاعیه در پی اعلام نظر وزیر اطلاعات در تاریخ ۱۶ خردادماه درخصوص اظهارات فردی به نام «احمد بهبهانی»، جهت روشنگری افکار عمومی صادر شد. در این اطلاعیه آمده است: «هویت واقعی فرد مذکور، «شهرام بلادی بهبهانی»، فرزند صادق متولد ۱۳۴۷ است. نامبرده اواخر سال ۱۳۷۰ در پی انجام سرقت مسلحانه تحت تعقیب قرار گرفت که برای فرار از قانون، به اتفاق یکی از همدستان خود ،به شکل غیرقانونی از ایران خارج و به عراق متواری شد. وی بعد از پناهندگی به عراق، به منافقین پیوست و به مدت هفت سال، آموزش‌های مختلف جاسوسی را فراگرفت و در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۷۷، تحت نظر صلیب سرخ جهانی به عنوان یک زندانی ایرانی، رسماً تحویل جمهوری اسلامی گردید. به دنبال تحقیقات گسترده از همان آغاز، نامبرده به جرایم ارتکابی از جمله همکاری با منافقین اعتراف و پس از طی مراحل قضایی به ۱۰ سال زندان محکوم گردید. وی اخیراً با استفاده از مرخصی موقت از زندان خارج واز طریق غیرقانونی به ترکیه گریخته است. اسناد و مدارک موجود به زودی در اختیار رسانه‌های ارتباط جمعی قرار خواهد گرفت.»

[۱۶] – یکی از سیاست‌های اصولی آقای هاشمی در دوران سازندگی و پیش از آن، تلاش برای استفاده از ظرفیت بیکران افراد توانگر در رفع مشکلات و معضلات اجتماعی بوده است که یکی از نمونه‌های موفق آن در کشور، سازماندهی مناسب برای جذب مشارکت خیرین در امر ساخت و توسعه فضاهای آموزشی می‌باشد. ایشان در خطبه‌های نمازجمعه از مردم دعوت کرد، به عنوان باقیات‌الصالحات، به نهضت مدرسه‌سازی بپیوندند. زنان که در خیرات و مبرات همواره پیشتاز بوده‌اند، مورد خطاب خاص آیت‌الله هاشمی بودند. طی دو دهه فعالیت خود، سهم خیرین در ساخت کل مدارس کشور حدود ۳۰ درصد بوده و از مجموع ۵۳۰ هزار کلاس درس موجود در کشور، بالغ بر ۱۰۷ هزار کلاس درس به همت خیرین مدرسه ساز ساخته شده است.

[۱۷] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «حمایت حقوقى و قضایى از ایثارگران، تصمیم بجایى بود. مواردى بودکه چون من فرماندهى جنگ را به عهده داشتم، به ما مى‌گفتند. نیروهاى ما در عراق اسیر بودند، هیچ ارتباطى با کشور نداشتند، در اینجا آدم‌هاى شرور به خانواده‌هاى آنها به نحوى ظلم و از غیبت آنها سوءاستفاده مى‌کردند. مجموعه اینها باعث شد که این تصمیم گرفته شود. بعداً به مجلس رفت و شکل رسمى‌ترى پیدا کرد و بحمدلله تصمیم عادلانه‌اى گرفته شد. امروز که شنیدم، نزدیک ۲۰۰ دفتر با جمعیت زیادى از حقوقدان‌هاى متعهد، این وظیفه را انجام مى‌دهند، حقیقتاً خوشحال شدم. الان جنگ نیست، ولى نیروهاى بسیجى، حق عظیمى برگردن ما دارند. به علاوه مصالح انقلاب ایجاب مى‌کند که ما از کسانى که توقع داریم از هویت اسلامى، تاریخ، انقلاب، میهن و همه چیز ما دفاع کنند و مى‌کنند و خالصانه‌ترین سربازان انقلاب هستند، با صبر و قناعت و بى‌توقع و مزد در خدمت نظام بودند، حمایت کنیم. دولت و نظام وظیفه داشت و دارد که از منافع و حقوق اینها دفاع کند.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۱۸] – آقای امیرفرشاد ابراهیمی، در تیرماه سال ۱۳۷۸ که نیروهای انصار حزب‌الله، در حادثه کوی دانشگاه  به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران حمله‌کردند، دانشجوی دانشگاه تهران بوده و در آن زمان، یکی از اعضای اصلی انصار حزب‌الله محسوب می‌شد و در اعتراض به این حمله، با ارسال نامه‌ای به مطبوعات و خبرگزاری‌ها، از عضویت در انصار حزب‌الله استعفا داد و با حضور در میان دانشجویان مجروح و آسیب‌دیده، به افشاگری پیرامون انصار حزب‌اللهÃ Äو وابستگی‌هایشان به جناح‌های سیاسی پرداخت. در بیانیه معروف شورای عالی امنیت ملی، او به عنوان یکی از عوامل آشوب‌ها معرفی شد و پس از تحمل هشت ماه بازداشت، ‌ با پیگیری‌های ریاست‌جمهوری به صورت موقت آزاد شد. پس از آزادی، خانم شیرین عبادی و آقای محسن رهامی، وکلای دانشجویان آسیب‌دیده کوی دانشگاه، وکالت او را نیز پذیرفتند.

این دو وکیل در خلال رسیدگی به شکایت وی، از اظهاراتش نوار ویدیویی تهیه نمودند که بعدها همان نوار، مقدمات بازداشت دوباره وی را فراهم کرد و سرآغاز پرونده‌ای گردید که با نام «نوارسازان» مشهور شد. آقای ابراهیمی در این نوار، به گذشته‌های خود و ارتباط انصار حزب‌الله با برخی مقامات اعتراف کرد. وی به همین علت به مدت دو سال زندانی شد و ۱۸ ماه آن را در انفرادی گذراند. همچنین، دو وکیل دعاوی که اعترافات او را ضبط کرده بودند نیز به زندان افتادند. در اعترافات وی آشکار شد که به علت روابط ویژه گروه‌های فشار با مراکز قدرت، آنها از تعقیب قضایی و مجازات مصون هستند و از امکاناتی برخوردارند که به اشاره مقامات بالاتر از سوی نهادهای حکومتی در اختیارشان قرار می‌گیرد.

[۱۹] – «اطوری‌قرتا» یا «نتوری‌کارتا» به معنی «پاسداران شهر»، نام یک اقلیت یهودی ضدصهیونیسم است که در سال ۱۹۳۵ میلادی تشکیل یافت. از این‌گروه با نام سازمان اتحاد یهودیان ضدصهیونیسم هم یاد می‌شود. این‌گروه، خواستار نابودی دولت اسراییل است و معتقد است، براساس تلمود یا کتاب قوانین یهودیت، تشکیل دولت یهود تا پیش از ظهور ماشیاخ یا «منجی جهان»، ممنوع و نامشروع است. از دید چندهزار یهودی ارتودکسی‌که عضو این گروه هستند، صهیونیسم «سمی» است که «یهودیان واقعی» را تهدید می‌کند.

[۲۰] – در بخشی از خطبه اول آمده است: «مافیاى تبلیغات که امروز در اختیار غربی‌هاست، در دنیا سابقه نداشته و بشریت گرفتار این شبکه تار عنکبوتى و خطرناک نبوده است. البته اگر می‌توانستیم در این شبکه، مطالب حق و درست بریزیم، می‌توانست مفید باشد، ولى متأسفانه نیست. شبکه‌هایى درست کردند. از روزنامه‌ها، مجلات، فیلم‌ها، تئاترها، نمایشنامه‌ها، داستان‌ها و اخیراً رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت استفاده می‌‌کنند.

در هر کشورى، آدم‌هاى مناسب افکار خودشان را پیدا و با این شبکه مرتبط می‌کنند؛ با پشتیبانى از یک حکومت، گرفتن ده‌ها امتیاز پُرسود، شکستن یک حکومت، به دست آوردن بسیارى از منابع شبکه‌اى در دنیا درست کردند و حکومت‌هاى محلى، احزاب و گروه‌ها، آنهایى که می‌خواهند کار بکنند – ابتدا شاید با حُسن نیت – براى اینکه از این شبکه استفاده کنند، به نحوى با اینها مرتبط می‌شوند که از امکانات اینها استفاده کنند. فردا می‌بینند که در دام اینها افتادند. مافیاى خطرناکى است که در هر جاى دنیا می‌توانند دخالت و اهداف خاص خودشان را اجرا کنند. به جاى همدیگر را طردکردن و به همÃ Äپریدن و دروغ گفتن و خوراک دادن به مافیاى تارعنکبوتى امپراتورى خبرى غرب، بیایید با هم همکارى کنیم که سازندگى براى کشور مفید است.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، خطبه‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۲۱] – آقای حافظ اسد (۱۹۳۰–۲۰۰۰)، سیاستمدار و ژنرال سوری، از رهبران برجسته حزب بعث سوریه، فرمانده پیشین نیروی هوایی ارتش سوریه و نیز به مدت ۳۰ سال، رییس‌جمهور و فرمانده کل قوای مسلح کشور سوریه بود. در سال ۱۹۷۰ میلادی، ارتش حزب بعث سوریه، به همراه نیروهایی از ارتش رسمی سوریه که تحت فرماندهی آقای اسد بودند، علیه مابقیِ ارتش کشور کودتا کردند و حافظ اسد از این طریق به ریاست حکومت رسید. طبق قوانینی که او وضع کرد، مجلس خلق سوریه و دولت، به ‌طور انحصاری در اختیار حزب بعث قرار گرفت و ارتش، سازمان‌هایÃ Äاطلاعاتی‌امنیتی و حزب بعث، از شخص رییس‌جمهور پیروی می‌کردند. پس از درگذشت حافظ اسد، حزب بعث سوریه جلسه‌ای تشکیل داد و فرزند او آقای بشار اسد را به عنوان رییس‌جمهور بعدی انتخاب کرد.

[۲۲] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «عنصر اصلى که جهاد سازندگی را موفق کرد، نیروهاى انسانى هستند. از قبل طرح، الگو، تجربه و برنامه‌اى نداشتیم. مسایل در ذهن افراد بود که جمع شد، ولى وقتى انسان‌هاى مخلص پیش قدم شدند، انسان‌هاى مخلص دیگرى را به تدریج جذب کردند. عنصر اصلى جهاد، نیروى انسانى است که از این جهت قوى هستیم. سرّ موفقیت جهاد را باید در این مسأله جستجو کرد. عنصر دیگرى که این روزها خیلى کارایى دارد، تحقیقات است که سرمایه بسیار مهمى براى عمیق‌تر شدن و بهتر شدن کارهاست. مى‌دانید که الان دنیا با بال تحقیق پرواز مى‌کند. اگر یک روز موتور تحقیق خاموش شود، دنیا چند روز توقف مى‌کند. هر کشورى که محقق و تحقیقات بیشترى دارد و موضوعات اساسى را براى تحقیق انتخاب کرده است، پیشتاز و پیش رو است. خوشبختانه جهاد به این مسأله توجه کرده است.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۲۳] – در پی درگذشت رییس‌جمهور سوریه، آقای هاشمی با حضور در سفارت این کشور در تهران، در دفتر یادبود، چنین نوشت: «انا لله وانا الیه راجعون. از خداوند متعال برای مردم و مسئولان کشور برادر سوریه، و به خصوص برای خاندان حافظ اسد، صبر و اجر و مقاومت درخواست می‌نمایم. سوریه و جهان سوم و امت عرب، فرماندهی آگاه و شجاع را از دست داد و جبهه مقاومت در عزای رحلت مرحوم حافظ اسد، داغدار شد. امیدوارم ملت رشید سوریه، بتوانند جای خالی رهبر فداکار و قهرمان‌شان را پُرکنند و خط مقدم جهاد و دفاع را کماکان مستحکم و استوار نگه دارند و فرزند برومندش آقای دکتر بشار اسد، حامل روح شجاع و مقام پدر باشد. اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۲۳/۳/۱۳۷۹»

[۲۴] – آقای سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد (۱۳۱۸ – ۱۳۷۹)، نماینده ولی‌فقیه در امور آزادگان، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود. وی در دوران دفاع مقدس، در کنار شهید چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. او نقش عمده‌ای در اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق داشت و نماینده اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراق بود. درکتاب «من زنده‌ام»، بخشی از خدمات او بیان شده‌است. آقایÃ  Äابوترابی، سرانجام در دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم حضرت امام رضا (ع)، به همراه پدرش آیت‌اللَّه سیدعباس ابوترابی‌فرد، بر اثر سانحه رانندگی در ۶۱ سالگی درگذشت و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم رضوی به خاک سپرده شد.

[۲۵] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: « در دوران مبارزه، حقیقتاً تمام حرکات براى خدا بود. یک جمعیت مخلص، حرکتى را براى رضاى خداوند شروع کرد و نتیجه گرفت که نتیجه آن هم خیلى مهم است. تا زمانى که بتوانیم آن حالت را در وجود خود حفظ کنیم وانقلاب متکى به این نیروها و این نیات باشد، آسیب‌ناپذیر است و حتى عمیق‌تر و محکم‌تر مى‌شود. وقتى بحث بر سر ریاست، پُست، مقام، قدرت و حزب حاکم باشد و افکار مادى و دنیوى باشد – بعضاً خوب است و ضدارزش نیست – انقلاب آسیب‌پذیر است. باید توجه کرد که انسان چرا باید دنبال این چیزها باشد. شاید همه‌ اینها را براى مبارزه مى‌خواهد که خوب است. یعنى در زندان و صندلى ریاست، یک هدف دارد و آن دفاع از اسلام، انقلاب و مردم است؛ تا این باشد، مسیر خوب و رو به پیش است. نگرانى و خطرى که همیشه وجود دارد، این است که نیات کسانى که دست‌شان به کارهاى کشور بند است، خالص نباشد.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۲۶] – عملیات احداث شهرک تحقیقات و فناوری کاوش در کیلومتر ۶۵ بزرگراه تهران – قزوین در سال ۱۳۷۰ شروع شده و اراضی آن برای استقرار ۱۴ مرکز تحقیقاتی و پژوهشی واگذار گردیده بود که در سال ۱۳۸۴ بر اساس مصوبه هیأت وزیران، مالکیت و حق انتفاع شهرک به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران منتقل گردید. زیرساخت‌های این شهرک شامل معابر، شبکه آب، برق، مخابرات و فاضلاب اجرا شده است و تعدادی از مراکز تحقیقاتی در آن فعال می باشند. طرح جامع شهرک بازنگری شده و برای جلب و جذب سرمایه گذاری‌های خارجی و داخلی در پنچ گروه فناوری خودرو، نانو الکترونیک، نانو تکنولوژی مواد ، بیوتکنولوژی مواد و نانوتکنولوژی در مصالح ساختمانی برنامه‌ریزی شده است.

[۲۷] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «از این سه اصلى که شما در استراتژى خودتان گنجانیدید، «مصلحت، نیاز و میل»، شاید کلیه آنها بیشتر روى میل مردم باشد. اندیشه دینى، بسیار مهم است که در برنامه‌هایتان مورد توجه باشد. وحدت و وفاق ملى که رهبرى هم از ما خواستند، اهمیت فوق‌العاده‌اى دارد. اینها مسایل مهم زمان ما است. قشر جوان و نوجوان باید جزو مهم‌ترین مخاطبین شما به حساب بیایند. چون انسان‌هاى کامل و مسن شکل گرفتند و به آسانى منحرف نمى‌شوند، ولى جوان‌هاى ما، مثل موم هستند. قلب‌هاى شفاف جوانان، مثل آینه است. هر چیز که در مقابل آن قرار بگیرد، تصویرش در آن نقش مى‌بندد و اثر مى‌گذارد. واقعاً باید تلاش بکنید تا جوانان را راهنمایى کنید. آنها حق بزرگى بر گردن ما دارند. جوان کم تجربه است و خیلى آسان در معرض تهاجم بادها و سموم فضا قرار مى‌گیرد. ما باید از آنها حفاظت کنیم. باید بهداشت محیط را از لحاظ فرهنگى و فکرى براى آنها فراهم بکنیم. فکر نمى‌کنم غیر از صدا و سیما، کسى بتواند این‌کار را به طور عموم انجام بدهد.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۲۸] – تونل کندوان، تونلی در جاده چالوس است که شهرستان کرج را به شهرستان چالوس وصل می‌کند. این تونل در ارتفاعات ۲۷۰۰ متری کندوان و در فاصله ۹۰ کیلومتری جنوب چالوس، به طول۱۸۸۳٫۸ متر و ۵/۵ متر عرض و ۶ متر ارتفاع حفر شده‌است. ساخت تونل کندوان در اردیبهشت سال ۱۳۱۴ در دوره رضاشاه آغاز شد و پس از گذشت سه سال، در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۱۷ به بهره‌برداری رسید. پیش از ساخت این تونل، راه میان کرج و چالوس، پنج ماه از سال غیرقابل تردد بود. عملیات تعریض و بازسازی تونل از سال ۱۳۷۴ در دوران سازندگی آغاز شد.

[۲۹] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «درد جامعه اسلامى را با وحدت مى‌توانیم، درمان کنیم. معتقدم، اکثر مشکلات ما، ناشى از تفرقه و تنازعى است که بین امت اسلامى وجود دارد. البته انسان از یک اجلاس انتظار ندارد، که همه‌ آن اهداف به دست آید، ولى تأثیر اجلاس در کم کردن اختلاف و توجه دادن امت به ضرورت همکارى را نمى‌توان منکر شد. واقعاً زمان، زمانى است که امکان تجدید حاکمیت سالم بر دنیا وجود دارد. البته قدرت دشمنان ما از لحاظ مادى، الان بیشتر از ما است و آنها دست بالا دارند، ولى این سرمایه‌هایى ما را ، آنها ندارند. اگر ما زمینه‌هایمان را فراهم کنیم و از این یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون، حتى نصف آنها را بتوانیم وفادار این حرکت بکنیم و پا در رکاب باشند، قدرت عظیمى را مى‌توانیم درست کنیم.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی ‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۳۰] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «یکى از الطاف الهى براى ما این است که باب انفاق را بر روى ما به عنوان یک راه سعادت باز کرده است. خداوند به ما احتیاج ندارد. ما اگر چیزى داشته باشیم، مال خدا است و خداوند براى نیازها هرچه بخواهد و اراده کند، خلق مى‌شود. این یک تقدیر ربوبیتى است که ما را وارد یک فضاى سازنده و پیشبرد مى‌کند. اینکه بنده بتوانم خدمتى بکنم، حتى خدمات تربیتى و ارشادى، همه اینها را خداوند خیلى بهتر از ما مى‌تواند با اراده انجام بدهد؛ منتها خداوند سیستم و نظام آفرینش را به گونه‌اى طراحى کرده که ما با اراده و تصمیم خودمان بتوانیم، براى رشد و کمال خود استفاده بکنیم. یکى از آنها باب انفاق است. خداوند انفاق را در یک سطح بسیار وسیعى، در اختیار مردم گذاشته که از امکانات‌شان از جان تا کوچکترین امکان مادى و معنوى، در راه کسب رضاى خداوند و خدمت به خلق خدا از آن استفاده بکنیم. ما همیشه مروج مسجدسازى و حسینیه‌سازى بودیم. اینکه مراجع اعلام مى‌کنند که ما الان مدرسه را ترجیح مى‌دهیم و حتى از سهم امام هم اجازه مى‌دهند، دلیل خوبى است.» رجوع ‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۳۱] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «بنده در سال ۶۶ که فرمانده جنگ بودم، خودم را مرهون مجاهدت‌ها، تلاش‌ها، ایثارها و فداکاری‌ها عزیزان رزمنده مى‌دیدم. انبوه انسان‌هاى شریف، فداکار و ارزشمند را مى‌دیدم که به همه مواهب دنیا پشت پا زدند و بهترین بهار عمر خودشان را در جبهه‌ها و مراکز خطر مى‌گذرانند. اکثر اینها مستضعف بودند. دست‌شان خالى بود و مسکن و سرمایه نداشتند. اما با همتى بزرگ و شجاعتى بى‌نظیر آماده فداکارى بودند. من خدمت امام عرض کردم که ما باید به این انسان‌هایى که این‌گونه، بدون هیچ توقعى در میدان‌ها نبرد، جوانى خود را به سر مى‌برند و اندوخته‌اى ندارند، یک خدمت عمومى در سراسر کشور بکنیم. ایشان هم با محبتى که داشتند، گفتند: «این حداقل کارى است که ما مى‌توانیم بکنیم و باید انجام بدهیم.» یک فکر سراسرى در جهت تأمین نیازهاى مسکن نیروهاى رزمنده شکل گرفت.

با این صحبت کوتاهى که به عنوان پیشنهاد من خدمت امام داشتم،کار شروع شد. به سپاه گفتیم که در سراسر کشور، زمین‌هایى را پیدا کنند و از زمین‌هایى که سپاه در کنار پادگان‌ها و جاهاى دیگر دارد، براى طرح مسکن براى همه‌ رزمندگان در نظر بگیرند. یک حرکت سراسرى شروع شد. من در چند شهرستان هم رفتم. آنجا هم کارشان را شروع کرده بودند. در تهران، مساله زمین مشکل بود. دو سه نقطه در تهران در نظر گرفتیم؛ یکى اینجا بود که در اختیار بنیاد مستضعفان بود. به دستور امام این زمین وسیع که خیلى وسیع‌تر از این منطقه‌اى است که شما ساکن هستید، براى مسکن و دو، سه کار دیگر در اختیار قرار گرفت. کار سریعاً شروع شد. واقعاً دستاورد عظیمى است.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.

[۳۲] – جزایر مُلوک (مالوکو، جزایر ادویه)، یکی از جزایر مجمع‌الجزایر اندونزی است که در بخشی از منطقه آبی جنوب شرق آسیا واقع شده‌است. این جزایر در شرق سولاوسی، غرب پاپوآی غربی و شمال تیمور شرقی واقع شده ‌است. بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ میلادی، درگیری‌های مذهبی میان مسلمان و مسیحیان ساکن جزایر ملوک شدت گرفت. در سال‌های اخیر، روابط بین این دو گروه مسالمت‌آمیزتر گردیده‌است.

منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا