خاطرات هاشمی | «بازارهای ایران برای اعتراض به کنفرانس برلین تعطیل شد»

انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در اردیبهشت سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
پنجشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۷۹ | ۱۵ محرم ۱۴۲۱ ۲۰ آوریل ۲۰۰۰
ساعت یازده به دفتر کوشک رفتم. از سونا و استخر استفاده کردم.کُلر استخر زیاد بود، چشمم را ناراحت کرد؛ انگشتر نقرهایام سیاه شد. تا عصر گزارشها و روزنامهها را دیدم. آیتالله خامنهای، امروز در مصلای تهران، برای دهها هزار نفر از جوانان که از سراسرکشور آمده بودند، سخنرانی مفصلی کردند. هدف اصلی از این اجتماع، مطرحکردن مشکلهای ناشی از مطبوعات دوم خردادی است و تبلیغات زیادی برای باشکوهشدن اجتماع شده است. سخنرانی حسابشدهای انجام دادند؛[۱] هم ترتیب مطالب و هم انتخاب الفاظ و عبارات، حساب شده بود و باعث شد که تا عصر تعدادی زیادی اجتماع و سخنرانی در شهرهای دیگر برقرار شود. صداوسیما هم خیلی مایه گذاشت.
امروز بازارهای تهران و بیشتر شهرهای ایران، برای اعتراض به کنفرانس برلین تعطیل بود و اجتماعات و تظاهرات فراوانی هم در این خصوص بود و صدا وسیما هم برنامههای تشویقآمیز داشت.
پخش مکرر صحنههایی از کنفرانس برلین و مشاهده مناظر افرادی که از ایران به آنجا رفته بودند، فضا را ملتهب کرده؛ گرچه روزنامههای دوم خردادی و خبرگزاری جمهوری اسلامی [ایرنا]، تلاش زیادیکردهاند که اقدام صدا وسیما را زیر سئوال ببرند[۲]، ولی نتیجهای نگرفتهاند و افکار عمومی طرفداران انقلاب، اقدام صداوسیما را تأیید میکنند. از آشکارشدن چهره افرادی مثل [اکبر] گنجی و … خوشحالاند. اجتماع قم هم باشکوه و تُند بوده؛ بیانیههای احزاب، شخصیتها و نهادها، روان است.
عصر به ساختمان مرکزی [مرکز] تحقیقات استراتژیک [مجمع تشخیص مصلحت نظام] در نیاوران رفتم. جلسه معاونان بود؛ تصمیماتی گرفتیم. از اقدام صداوسیما و صحبتهای امروز رهبری، شادمان بودند. اطلاعی از برنامه رهبری و قوه قضاییه ندارند. دادگاه انقلاب، شرکتکنندگان در جلسه [کنفرانس] برلین را احضارکرده است. رسانههای غربی، غافلگیر شدهاند؛ بخشی از دستاوردهای خود را نقش بر آب میبینند. آقای [حسن] روحانیگفت، آقای [علی] یونسی، [وزیر اطلاعات] که با او ملاقات کرده، از خطر تعطیلی روزنامهها اظهار ناراحتیکرده و گفته آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور]، مضطرب است و نزد او گریه کرده است.
جمعه ۲ اردیبهشت 1379 | 16 محرم ۱۴۲۱ 21 آوریل 2000
در خانه بودم. بیشتر در حیاط منزل، مطالعه داشتم و قدم میزدم. ظهر بچهها جمع بودند. محسن، [مدیر دفترنشر معارف انقلاب]، پیشنهاد تهیه کتابی در جواب نقدهای نادرست ماههای اخیر مطبوعات چپ را نمود؛ موافقت کردم. مهدی، نتایج شمارش بیش از ۱۰۰ صندوق رأی مورد شکایت را آورد که تفاوتی با بازشماری مرحله قبل ندارد.
حمید طباطبایی آمد. وضع زندگی ایرانیان ساکن در سوئد را توضیح داد؛ از جمله مسکن، شغل، تحصیل، قیمتها؛ تعداد ایرانیها، بین ۶۰ تا ۹۰ هزار نفرگفته میشود. مساعدت خواست، برای انتقال زمین طرح گاوداری از خود به تعاونی ایرانیان مقیم سوئد که به آنها واگذار کرده است؛ گفتم، چون آنها را نمیشناسم، مناسب نیست دخالت کنم.گفت، وضع روحی برادرش حسام که در لسآنجلس است، خوب نیست.
در تمامی نمازهایجمعه امروز، بدون استثناء ائمهجمعه و سخنرانان پیش از نماز، حملات شدیدی به شرکتکنندگان در کنفرانس برلین کردهاند؛ آقایان مهندس [عزتالله] سحابی، اکبر گنجی، [علی] افشاری، [محمود] دولتآبادی، [حسن] یوسفیاشکوری، [پرویز] کردوانی و [حمیدرضا] جلاییپور و خانمها جمیله کدیور، شهلا لاهیجی و … به دعوت بنیاد هاینریش بول، از شاخههای حزب سبز آلمان، به عنوان بحث درباره «ایران بعد از انتخابات» و بررسی برنامه مجلس ششم، در این اجلاس شرکت کردهاند. بد برگزار شده و باعث آبروریزی؛ با افشاگری صداوسیما به زحمت افتادهاند.
در اکثر شهرها، تظاهرات و راهپیمایی بر علیه آنها بوده؛ در دو سه شهر مثل گرگان و اصفهان، از صداوسیما هم به خاطر پخش بخشی از فیلم اجلاس انتقاد شده و نیز از به اصطلاح اصلاحطلبان هم به تبعیت از خطبههای جمعه قبل رهبری، به عنوان اصلاحات آمریکایی، انتقاد شدید شده است. در مطبوعات دوم خردادی هم به تبلیغ سخنرانی دیروز رهبری در همه نمازهایجمعه و راهپیمایی انتقاد شده. صداوسیما هم وقت زیادی از برنامههای خود را به همین مسایل اختصاص داده است.
رسانههای خارجی هم به این مسایل پرداختهاند، ولی سعی میکنند انتقادات رهبری را به تبع سیاست دوم خردادیها در داخل، به خاطر نگرانی از ضربه به اصلاحات، کمرنگ کنند. آمریکا، ضمن ابراز نگرانی از آسیب دیدن مطبوعات، به ایران هشدار داده است.
شنبه ۳ اردیبهشت 1379 | 17 محرم ۱۴۲۱ 22 آوریل 2000
مجمع [تشخیص مصلحت نظام] جلسه داشت. اعضا خواستند، بیانیهای در تأیید اظهارات رهبری و اجرای نظراتشان داده شود. سیاستهای کلی بخش حمل و نقل هم تصویب شد. ظهر آقایان [محمدرضا مهدویکنی، محمد یزدی، عباس واعظ] طبسی، [احمد] جنتی، [علیاکبر] ناطق [نوری] و [قربانعلی] دُرّی [نجفآبادی]، میهمانم بودند. در مورد انتخابات تهران گفتند، آن قدر از صندوقهای رأی شمرده شود که ابهامها برطرف شود و برلزوم پیگیری قوه قضاییه برای اجرای نظر رهبری در مورد مطبوعات تأکید شد.
عصر آقایان [عبدالمجید] معادیخواه، رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی] و [ابوالفضل] شکوری آمدند و خواستند، مشکل زمین بنیاد تاریخ را که در شهرداری [منطقه سه تهران] به وجود آمده، حل کنیم. درباره عواقب احتمالی مشاجرات جاری بحث شد. آقای شکوری که در زنجان، به مرحله دوم انتخابات راه یافته، خواست به [حزب] کارگزاران [سازندگی] بگویم، هزینه تبلیغاتش را بدهند. به آقای [مرتضی] الویری، [شهردار تهران] گفتم که برای حل مشکل زمین بنیاد تاریخ،کمک کنند.
امروز آقای اکبر گنجی را به زندان بردند و افراد مشابه او هم نگراناند و نیز مطبوعات دوم خردادی هم از احتمال تعطیلی، اظهار نگرانی میکنند. آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور] در دانشگاه تهران، مطالب دوپهلویی در مورد مسایل جاری گفته استکه ظاهراً هر دو طرف را قانع نخواهدکرد؛ رسانههای راست از ایشان خواستهاند، نظر صریحی اعلان نماید.
یکشنبه ۴ اردیبهشت 1379 | 18 محرم ۱۴۲۱ 23 آوریل 2000
اعضای هیأت مدیره تعاونی مسکن ناجا [= نیروی انتظامی] آمدند. شکایت داشتند از شهرداری تهران که زمین تعاونی را خارج از محدوده کرده و طرح فضای سبز روی آن گذاشته و عوض آن را نداده است؛ ده سال پیش از بنیاد مستضعفان خریدهاند. آقای طاها هاشمی، [نماینده قم] آمد وگفت، [آقای عطاءالله مهاجرانی]، وزیر [فرهنگ و] ارشاد [اسلامی]، ریاست سازمان [فرهنگ و] ارتباطات [اسلامی] را به او پیشنهاد کرده و رهبری باید تأیید کنند؛ از من خواست که از رهبری بخواهم، بپذیرند.
آقای ابراهیم رییسی، رییس [سازمان] بازرسیکلکشور آمد. با اظهار نگرانی از وضع کشور و عمل دولت گفت، آقای [سیدمحمد] خاتمی، برخلاف ادعای نقدپذیری، کوچکترین اعتراضی را تحمل نمیکند و اخیراً که بازرسی براساس وظیفه خود، وضع بد بعضی از اُرگانها را گفته، ایشان رنجیده و اعتراضکرده است و نیز از اظهارات دیروز ایشان در دانشگاه [تهران] و اظهارات وزیر ارشاد در مورد مطبوعات، انتقاد داشت. گفت، گروهی مرکب از او و آقایان [محمدهادی] مروی، [معاون اول رییس قوه قضاییه]، [عباسعلی] علیزاده، [رییسکل دادگستری استان تهران]، [غلامحسین] محسنی [اژهای، دادستان دادگاه ویژه روحانیت] و [عبدالرضا] ایزدپناه، [معاون اجتماعی قوه قضاییه]، از سوی آقای [سیدمحمود هاشمی] شاهرودی، [رییس قوه قضاییه]، مأمور تأمین نظر رهبری در مورد مطبوعات شدهاند و کارشان را با دستگیری افرادی آغازکردهاند. گفت، در سفر به یزد از فولاد آلیاژی و طرح آبرسانی بازدیدکرده و پی به عظمت برنامههای سازندگی بردهام.
عصرآقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] آمد و توضیحی در مورد بازشماریآرای تهران و برنامهکار داد و گفت، مشغول ایجاد ساختار مناسب برای شورای نگهبان است. آشیخ قدرت علیخانی، نماینده [منتخب] قزوین آمد وگفت، جناح دوم خرداد، از درون دچار چنددستگی و تشتت شده و پس از ترور آقای [سعید] حجاریان و اظهارات رهبری ترسیدهاند.
ائمهجمعه استان اصفهان آمدند؛ حدود چهل نفر به جز آقای [سیدجلالالدین] طاهری، [امام جمعه اصفهان] که با آنها هماهنگ نیست.گزارش دادند. آقای [جواد] مقصودی، رییس ستاد [برگزاری] نمازجمعه صحبتکرد. من هم درباره نقش روحانیت و نمازجمعهها در تحکیم انقلاب و توطئههای دشمنان خارجی و داخلی صحبتکردم.[۳] نمازجماعت خواندیم و شام صرف شد. عکس دسته جمعی گرفتیم و از کتابهایم به آنها هدیه دادم. از کمکهایی که در دوران ریاستجمهوری به آنها کردهام، تشکرکردند و اظهارنگرانی از اختلافات و مشاجرات نمودند.
اعلان شد، روزنامههای «عصرآزادگان» و «فتح» و نیز مجله «ایران فردا» توقیف شدهاند. آقای لطیف صفری، [مدیرمسئول روزنامه توقیفشده نشاط] هم که قبلاً محکوم شده بود، به زندان رفته است.
دوشنبه ۵ اردیبهشت 1379 | 19 محرم ۱۴۲۱ 24 آوریل 2000
آقای مسیح مهاجری، [مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. در مورد تعطیلشدن دوازده روزنامه و مجله که دیشب به حکم دادگاه انجام شده، مطالبی داشت و برای نحوه تبلیغات و توضیحات مشورت کرد. خواستکه من هم درباره مسایل اخیر، بیشتر حرف بزنم. دکتر [عبدالله] جاسبی، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. توضیحاتی در مورد اشکالات انتخابات تهران داد و گفت، اگر شورای نگهبان بخواهد به قانون عمل کند، باید آن را ابطال کند. آقای [سیدمحمود] کاظمیدینان، نماینده مجلس از آمل در مجلس ششم آمد و از متروک ماندن طرحهای مهم کانال سراسری آستارا-گرگان[۴] و سد منگول که در دولت سازندگی پیگیری میشد، اظهار تأسف کرد.[۵] خواست که به مجلس بروم.
ناهار، هیأترییسه مجلس خبرگان میهمانم بودند. درباره اجلاس آینده و نیازهای نمایندگان و ساخت مرکز خبرگان در قم مصوباتی داشتیم. درباره مسایل سیاسی کشور، بحث و نسبت به اختلافات رهبری و آقای خاتمی، اظهارنگرانی شد؛گرچه به ظاهر دوستاند. آقای [علی] مشکینی، [رییس مجلس خبرگان]، برای استراحت ماندند. عصر بعد از استراحت، درباره حوزه [علمیه] قم و جامعه مدرسین و مراجع مذاکره کردیم.گفتند، اکثر اعضای قدیمی [جامعه] مدرسین، بعد از اضافه شدن اعضای جدید، در جلسات شرکت نمیکنند و جمعی از مراجع، راجع به مسایل انقلاب، بیتفاوت شدهاند.
آقای [احمد محسنی] گرکانی، امامجمعه اراک آمد. از وضع فرهنگی و سیاسی اقتصادیکشور، اظهار نگرانیکرد و گفت، از سال ۱۳۷۶ تحت تأثیر مصوبه دولت سازندگی، در مورد پرداخت جایزه دولت به اندازه جمع شدن وجوه زکات، برای طرحهای تعاونی روستاها، حدود ۴۰ میلیون تومان زکات جمع شده، ولی در سالهای بعد کم شده است. برای مصلای اراک، استمداد کرد. آقای [سیدفخرالدین] فالاسیری، نماینده سابق مجلس از نیریز و رییس حوزه علمیه نیریز آمد و برای کانون جوانان که تأسیس کرده است، استمداد کرد.
دومخردادیها، به خاطر توقیف دوازده نشریه آنها و نگرانی از توقیف سایر نشریههایشان، ناراحتاند و خواستهاند، طرفدارانشان آرامش را حفظ کنند. در سراسر کشور، حوزههای علمیه، در اعتراض به وضع فرهنگی دولت، تعطیل و اجتماع و سخنرانی داشتند. رسانههای غربی، سروصدای زیادی در مورد تعطیلی جراید راه انداختهاند.
سهشنبه ۶ اردیبهشت 1379 | 20 محرم ۱۴۲۱ 25 آوریل 2000
آقای [حسین] محلوجی، [وزیر سابق معادن و فلزات] آمد و صحبتهای ملاقاتهای قبل را تکرار کرد. در مورد سوءعملکرد دولت و جناح چپ و چارهجویی برای آینده و ابراز امیدواری به ادامه اقدامات اخیر رهبری [مطالبی گفت]. آقای دکتر [عباس] شیبانی، [نماینده تهران] آمد و خواست، وقتی برای ملاقات اعضای انجمن اسلامی پزشکان بگذارم. گفت، دارد یادداشتهای مذاکرات شورای انقلاب را ویراستاری میکند؛ ناقص نوشته شده است.
آقای محسن رضایی، [دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد.گفت، قصد دارد حزبی تشکیل بدهد و مشورت کرد. آقای علی لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. گفت، بعد از توقیف روزنامه صبح امروز، آقای [سیدمحمود] هاشمیشاهرودی، [رییس قوه قضاییه]، خواسته رفع منع شود، چون امروز دادگاه آقای [سعید] حجاریان است. بعداً آقای [سیدعلیاصغر] حجازی، [از دفتر رهبری] گفت، آقای [غلامحسین] محسنی [اژهای، رییس مجتمع قضایی کارکنان دولت]، در توقیف تکروی کرده بوده و قرار بوده با مشورت جمع بشود، حکم لغو شده است. آقای [علی] لاریجانی، سه ساعت فیلم کنفرانس برلین را نیز آورد و برای انتشار بخشی دیگر [در تلویزیون] مشورتکرد.گفتم، پس از دیدن نظر میدهم. از تحرکات [دفتر] تحکیم وحدت، در حمایت از جراید توقیف شده، خبر داد.
آقای [امیر] تهرانی از وزارت اطلاعات آمد. از فشار آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور] بر وزارت، برای تصفیه نیروهای مخالف چپ و ضعف آقای [علی] یونسی، [وزیر اطلاعات] در این خصوص گفت. عصر مصاحبهای با سیما، برای تاریخ انقلاب و نهضت روحانیت کردم.[۶]
شب میهمان رهبری بودم.کسالت دارند و خستهاند.گفتند، امروز آقایان [مهدی] کروبی، [دبیرکل مجمع روحانیون مبارز]، بهزاد نبوی، [عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]، [محمدعلی] نجفی، [عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی]، محمدرضا خاتمی، [منتخب اول مجلس ششم در حوزه انتخابیه تهران] و [محمد] سلامتی، [دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی] آمدهاند و خواستهاند که به توقیف روزنامهها پایان داده شود. آقای نجفی و بهزاد، بد حرف زدهاند و ایشان برخورد تُندی با آنها کردهاند؛ جا خوردهاند.گفتند، آقای خاتمی، [رییسجمهور] هم امروز عصر برای کم شدن فشار از روی مطبوعات، درخواست شفاعت داشت، ولی رهبری خطر این وضع مطبوعات را برای او و آنها توضیح داده است.گفتند، آقای عبدالله نوری، دیگر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به حساب نیاید. [آقای خاتمی]، گفته است که اگر ده روز صبر میکردند، خود او آنها را اصلاح میکرده و ایشان گفتهاند که بارها به او تذکر دادهاند و عمل نکرده و گفتهاند که ایشان گرچه بعد از صحبتهای پنجشنبه، توقع اقدام از سوی قوه قضاییه داشتهاند، ولی خبر نداشتهاند که چه میکنند. امروز در چند دانشگاه، در مخالفت با تعطیلی جراید، تظاهرات بوده است.[۷]
چهارشنبه ۷ اردیبهشت 1379 | 21 محرم ۱۴۲۱ 26 آوریل 2000
آقای علی لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. میخواست نتایج مذاکرات دیشب من با رهبری درباره مطبوعات و انتخابات و مسایل دیگر سیاسی کشور را بداند. پیشنهاد داشت که [حزب] کارگزاران [سازندگی]، باید مواضع درست و روشنی بگیرند. گفت، خبر اظهارات رهبری به سران دوم خرداد، امروز پخش میشود؛ تُند و افشاگر است. آیتالله خامنهای، دیشب به من گفته بودند که بخشی از صحبتها را پخش میکنند و در حقیقت، برخورد صریحی با افکار و عمل آنهاست؛گرچه از آقای خاتمی هم سلب اعتمادشان شده، ولی احترام او را حفظ میکنند و حرفهاییکه میخواهند به او بزنند، به هوادارانش میگویند، ولی در جلسه خصوصی به او گفتهاند که اظهار او در مورد جلسه [کنفرانس] برلین که گفته بود، اینگونه جلسات زیاد بوده، درست نیست و نیز انتقاد آقای خاتمی به صداوسیما در مورد پخش فیلم جلسه را نادرست خوانده بودند و آن را کار درستی میدانند.
بالاخره امشب صحبتهای ایشان پخش شد. در مورد مطبوعات، برلین و اصلاحات و سایر مسایل جاری، نظرات دوم خردادیها را ردکردهاند؛ احتمالاً برای آنها گران تمام میشود.گرچه سیاست آنها مماشات وکوتاه آمدن تا تشکیل مجلس است. میترسند، اگر اوضاع داغ بشود، برای تشکیل مجلس مشکلی پیش بیاید.
آقای [محمد] رجبی [دوانی]، رایزن فرهنگیمان در آلمان آمد و خبرهایی از مقدمات تشکیل کنفرانس برلین داد و گفت، با هماهنگی وزارت امورخارجه و سفارت بوده و از ماهها پیش، برنامهریزی شده و بنا بوده چهار کنفرانس تشکیل شود و صهیونیستها که در آلمان خیلی قوی هستند، پشتآناند. از ضعف ارتباط سفارت با ایرانیان مقیم آلمانگفت. معتقد است، بسیاری از آنها به اسلام و عرفان و معنویت روآوردهاند و در سفر حج امسال، هفت کاروان رسمی از ایرانیهای مقیم خارج و صدها نفر به صورت منفرد، در حج بودهاند و مثنوی [مولوی] که به انگلیسی هم ترجمه شده، درغرب و بهخصوص آمریکا، انتشار وسیعی دارد و یک و نیم میلیون نسخه در آمریکا توزیع شده است.گفت، سفارت ما در آلمان، حقایق آنجا را به ایران منعکس نمیکند.
آقای دکتر [محمد] فرخی، منتخب مردم جیرفت آمد. از ابطال انتخابات توسط شورای نگهبان شکایت داشت و گریه کرد؛ احساس مظلومیت میکند. نامزد [حزب] کارگزاران است. یک پای او به خاطر [بیماری] فلج اطفال، از بچگی فلج است. اعلان کرده، مردم شلوغ نکنند؛ متهم است، با پول رأی جذب کرده؛ گفت، پولی نداشته، فقط پنج و نیم میلیون تومان پول از کارگزاران گرفته و خرج کرده است.
اخوی محمد، [رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آمد. مشورتکرد، برای بیانیهای از سوی کمیته سیاسی حزب کارگزاران، در تأیید مواضع رهبری وگفت، مخالف مواضع حزب میشودکه با هماهنگی دوم خردادیها، در مسأله کنفرانس برلین و مطبوعات، موضع گرفتهاند.
حملات هوایی گاه به گاه آمریکا و انگلیس به عراق ادامه دارد. مسأله کودک کوبایی در آمریکا هنوز داغ است. عصر دکتر [عبدالله] جاسبی، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. گزارشی از برنامه اجلاس هیأت اجرایی اتحادیه دانشگاههای جهان اسلام [آیسسکو][۸]، داد. سپس اعضای هیأت اجرایی آمدند؛ میهمان دانشگاه آزاد اسلامی هستند که عضو اتحادیه شده است. آقای دکتر [عبدالعزیز] التویجری، دبیرکل اتحادیه [آیسسکو]، گزارش کار داد و از توسعه آموزش عالی در ایران و به خصوص دانشگاه آزاد اسلامی، قدردانیکرد. من هم صحبت مفصلی در مورد ضرورت همکاری کشورهای اسلامی در مسایل آموزشی و تحقیقی و بازیابی جایگاه اسلام در دانش و تحقیق نمودم و گفتم، از همکاری ایران در تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی استفاده شود.[۹]
در تعدادی از دانشگاهها، دانشجویان تجمع و اعتراض در مورد تعطیلی مطبوعات و پخش فیلم برلین داشتهاند. اعلام شد که هشت نفر از متهمان قتلهای زنجیرهای آزاد شدهاند؛ مسأله جدیدی خواهد شد.
پنجشنبه ۸ اردیبهشت 1379 | 22 محرم ۱۴۲۱ 27 آوریل 2000
کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، نقض حقوق بشر در چچن توسط روسیه را محکوم کرد و روسیه عکسالعمل نشان داد. هماهنگی مسأله [پیمان] سالت دو و موافقتنامه مربوط به سیستمهای ضدموشک، بین آمریکا و روسیه داغ شده است. آمریکا نمیخواهد آن مصوبه اجرا شود؛ به بهانه تجهیزشدن کشورهایی مثل ایران و کره شمالی به سلاحهای موشکی دوربرد و میخواهد طرح جنگ ستارگان را احیا کند و روسیه اجرای سالت دو را منوط به اجرای توافقهای ضدموشکی کرده است.
تا ساعت پنج بعد از ظهر، در دفترکوشک کارکردم. به عیادت آقای [سیدحسن]
طاهری خرمآبادی[۱۰] رفتم. به منزلی در جماران آمده است. با سکته مغزی، مدتی قادر به تکلم نبوده و کمی هم فلج بوده، ولی رو به بهبودی است، اما قدرتکار سنگین، مطالعه زیاد و صحبت طولانی ندارد. درباره انتخابات تهران، وضع مطبوعات، شورای نگهبان و اجلاس آینده [مجلس] خبرگان مذاکره کردیم.
تا شب در منزل استراحت و مطالعه داشتم. اعلان شد که دادگستری، روزنامههای مشارکت و صبح امروز را هم توقیف کرده است. قبلاً هم روزنامه اخبار اقتصادی و هفتهنامه آوا را توقیف کرده بودند. به این ترتیب، تعداد نشریات توقیف شده این هفته به شانزده عدد رسیدکه همه آنها از جریان دوم خرداد است؛کلافهاند و تحرکات محدودی هم در مخالفت داشتهاند. رسانههای غربی همچنان سروصدا دارند و به موازات آن، رسانههای راست، تأییدهایی جدی دارند و گروههای اسلامی هم تأیید میکنند. بعضی روزنامههای راست و ارزشی، مثل جمهوری اسلامی و رسالت و …، جملات صریح مستقیم علیه شخص آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور] هم آغاز کردهاند.
جمعه ۹ اردیبهشت 1379 | 23 محرم ۱۴۲۱ 28 آوریل 2000
صبح تا ساعت یازده و نیم، در خانه مطالعه کردم. برای اقامه [نماز] جمعه به دانشگاه تهران رفتم. هر دو خطبه در مورد مسایل روز بود و سیاسی و شاید تُند و در جهت تأیید اظهارات رهبری و محکومیت لیبرالها و ضدانقلاب و چپها.[۱۱]
عصر حسنآقا خمینی آمد. گفت، سخنرانی امروز در نمازجمعه تُند بوده و دوم خردادیها را عصبانی کرده است. گفتم، از دولت هم حمایت کردم. تعدادی از کتابهای جدید چاپ شده آثار امام [خمینی (ره)] را آورد. از تُند شدن اختلافات دو جناح و عصبانیبودن دومخردادیها از تعطیلی مطبوعاتشان، اظهار نگرانی نمود.گفت، آزادشدن جمعی از متهمان قتلهای زنجیرهای و فاششدن شکنجه آنها و اعترافات نادرست تحت فشار و برگشت آنها به داخل وزارت [اطلاعات]، باعث جار و جنجال وسیعی خواهد شد و قاعدتاً باید مرتکبان این ظلم را مجازاتکرد. دو نفر از آنها، با ایشان ملاقاتکرده و سرگذشت رقتبار خودشان را گفتهاند. از من خواست، فکری برای کمکردن اختلافات بکنم.گفت، مسأله [کنفرانس] برلین و [تعطیلی] مطبوعات [طرفدار دولت]، باعث شده که گروههای دوم خردادی، اختلافات داخلی خودشان را کنار بگذارند و منسجم شوند. خبر داد که روزنامه صبح امروز، بنا دارد روزنامه جدیدی به نام «بهار» منتشرکند.
بحران اصلاحات ارضی زیمبابوه ادامه دارد. انگلیس، ادامهکمک خود به [رابرت] موگابه، [رییسجمهور زیمبابوه] را مشروط به دستکشیدن از فشار روی زمینداران سفیدپوست کرده است. در فیلیپین، گروه ابوسیاف، جمعی را گروگان گرفته است.
شنبه ۱۰ اردیبهشت 1379 | 24 محرم ۱۴۲۱ 29 آوریل 2000
آقایان [علیاکبر] ناطق [نوری، رییس مجلس شورای اسلامی]، [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] و [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمدند. راجع به انتخابات تهران بحث کردیم و نظر این شد که مطابق قانون و بدون توجه به مسایل سیاسی عمل شود. آقای جنتی گفتند، تخلفات عمدهای در صندوقها مشاهده میشود، ولی باید بیشتر بررسی شود. از خطبههای جمعه من، قدردانی کردند. جلسه مشترک کمیسیونهای زیربنایی و فرهنگی و سیاسی مجمع [تشخیص مصلحت نظام] بود. در مورد ارتباط و سیاستهای کلی آن بحث شد و ناتمام ماند.
آقای حسن صانعی، [رییس بنیاد پانزده خرداد] آمد. از عمل دومخردادیها برای انقلاب اظهارنگرانیکرد وگفت، آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور]، کارآیی ندارد و در مقابل حامیانش، مسلوبالاختیار است. تذکر داد که در روزهای آخر مسئولیت اجراییام، گفتهام که سیاستهای جاری غیرقابلبرگشت است و اگر مشکلی پیشآید، مجدداً دست بهکار میشوم. [میپرسیدکه] چرا اکنون به طور جدی وارد معرکه نمیشوی؟
دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیتملی و رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد. درباره خطبهجمعه دیروز من، مطبوعات، انتخابات تهران و مجلس آینده مذاکره شد. از معاونان مرکز تحقیقات انتقاد داشت؛ گویا چون حکم از من دارند، به مدیریت ایشان اهتمامی ندارند.
عصر آقای [علیرضا] شیرانی، مدیرعامل [سازمان] منطقه آزاد چابهار آمد و گزارش پیشرفت کارها را داد. خواست، برای افتتاح طرحها و بازدید از منطقه به آنجا سفر کنم که باعث دلگرمی کارکنان شود؛ باتوجه به اینکه بنیانگذار آنجا هستم. آقای [سیدحسن] طباطبایی، معاون وزیرکشاورزی آمد. گزارش پیشرفت کار طرح نیشکر خوزستان را داد و خواست که به آقای [محسن] نوربخش، [رییس بانک مرکزی] بگویم، با شروع کار طرحهای صنایع کاغذ آنجا، موافقت کند. طرحهایکلی کشاورزی استان خوزستان را آورد. از کمی تبلیغات برای این طرح در هنگام شروع بهرهبرداری از اولین کارخانه شکر،گله داشت و از جبران آن در خطبههای من تشکرکرد.
آقایان [علیرضا] شیخعطار و [مهدی] مصطفوی، [اعضای هیأت سه نفره بازشماری آرا] که از سوی شورای نگهبان، مسئول بازرسی مجدد انتخابات تهران شدهاند، نمونههایی از تخلفها را آوردند و از خطبههای جمعه تشکر کردند. آقای [حسین] مرعشی، [نماینده کرمان] آمد و گفت، بخشی از چپ، بدون هیچ دلیلی، فکر میکنندکه شما پشت سر تعطیلی مطبوعات هستید و در جلسات، از برخوردهای منفی با شما اظهار پشیمانی میکنند. در مورد کیفیت برخورد با اختلافنظر محمد [هاشمی، رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] و [غلامحسین] کرباسچی، [دبیرکل حزب] در کارگزاران مشورت کرد.
یکشنبه ۱۱ اردیبهشت 1379 | 25 محرم ۱۴۲۱ 30 آوریل 2000
آقای [محمد] حسینی قزوینی، [مدیر مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر قم] و فرزند آقای [ابوالقاسم] خزعلی آمدند. نمونهای از کتابهای خود را در اصلاح اسناد روایات آوردند و کمک خواستند. آقای خزعلی گفت که پدرش، خطبههای جمعه من را شنیده و کلی دعا کرده است که کمکی نمودم.
آقای [حسن] عسگری، مدیرکل سابق آب تهران آمد؛ از مدیران موفق آب است. اخیراً در شرکت خصوصی کار میکند. آقای [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نفت]، از او خواسته است که مدیریت منطقه آزاد عسلویه را بپذیرد؛ با اینکه در بخش خصوصی، ماهانه دو میلیون تومان حقوق میگیرد، حاضر است با حقوق دولتی در عسلویه کار کند. از توجه به مدیران در دولت سازندگی و عدم توجه به آنها در دولت فعلی گفت. از خطبههای جمعه اخیرم تمجید کرد و گفت، باعث روحیه مؤمنان شده است.
آقای [عبدالحمید باقری] بنابی، نماینده تبریز آمد. ازکارهای وزارت [فرهنگ و] ارشاد [اسلامی] و مدیریت آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور]، تحت تأثیر اطرافیان ناصالح ایشان انتقاد کرد. از مطالب خطبههای جمعه من قدردانی نمود و گفت، جمع زیادی از مردم به ایشان مراجعه و تشکر کردهاند.
عصر آقای منصور واعظی، مسئول سازمان فرهنگی [و هنری] شهرداری [تهران] آمد. از عدم انجام وظایف قانونی توسط شهرداری تهران شاکی است که اعتبارات قانونی روزنامه همشهری را واگذار نکرده و مزاحمت ایجاد میکنند. چهار سال پیش، با دستور رهبری، این بخش از شهرداری منفک شده و شهرداری ناراضی است.[۱۲] پیشنهاد ابطال انتخابات تهران را به خاطر تخلفهای فراوان داشت. آقای حسن واعظی، از شورای عالی امنیت ملی آمد. تحقیقی راجع به تهدیدها و راه علاج دارد. پیشنهاد ابطال انتخابات تهران را داشت. از خطبههای جمعه من قدردانیکرد و از خطر ضدانقلاب و دوم خردادیها گفت.
دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیتملی و رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد. درباره مدیریت مرکز تحقیقات تصمیمگیری کردیم. از قول عباد [= آقای علی ربیعی] گفت، آقای خاتمی، از طریق آقای [علی] یونسی، [وزیر اطلاعات]، مطلع شده که شورای نگهبان، قصد ابطال انتخابات تهران را دارد و قوه قضاییه قصد توقیف چند نشریه و بازداشت چند نفر دیگر را دارد و ناراحت است و میخواهد به رهبری شکایت کند.
شب آقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] آمدند. راجع به انتخابات تهران صحبت شد و گفت که با رهبری، برای شنیدن نظر ایشان ملاقات میکند. دیروقت به خانه آمدم. عفت، میهمان داشت.
دوشنبه ۱۲ اردیبهشت 1379 | 26 محرم ۱۴۲۱ 1می 2000
آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. در مورد انتخابات، مطبوعات و کنفرانس برلین و … صحبت شد. مصاحبهای با مجله «پیام حوزه»، درباره وضع خود و حوزه [علمیه قم]، قبل از مبارزات و ایام مبارزات نمودم که ناتمام ماند.[۱۳] آشیخ حسن صانعی، [رییس بنیاد پانزده خرداد] آمد. نظر داد که انتخابات تهران، لازم است باطل شود؛ چون خلاف قانون زیادی بوده و گفت، چپها از خطبه جمعه ناراحتاند و سر و صداها از ترس است. خاطرات جالبی هم از دوره کار با امام نقل کرد؛ منجمله اینکه یک بار اعلامیهای علیه امام از سوی گروهی به نام «مصلحین حوزه» پخش شد و نسخهای هم در خانه امام چسبانده بودند. خواستیم پاره کنیم، امام گفتند بگذارید بماند؛ این نشان زنده و مؤثر بودن من است.
عصر [آقای حسین کمالی]، وزیرکار [و امور اجتماعی]، به همراه کارگران نمونه آمد و از کمکهای من به کارگران قدردانی کرد؛ آقای [علیرضا] محجوب، [دبیرکل خانه کارگر] نیز و من هم صحبت تشویقآمیز کردم[۱۴] و هدایایی داده شد.
آقای [فریدون] وردینژاد، [مدیرعامل سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)] آمد. از بعضی مطالب که در روزنامه ایران درج شده، شرمنده بود وگفت، او مدیرمسئول نیست. از فشاری که روی او از سوی دادگاه [مطبوعات] و [سازمان] بازرسیکل [کشور] میآید، نگران بود. امروز بازرسیکل او را به خاطر ضعف گزارش از کنفرانس برلین، احضار کرده بود.گفت، سران چپ از اقدامات اخیر و سرکوب مطبوعات و تضعیف آنها نگراناند و از خطبه شما بیشتر ناراحتاند. خواست بداند، حقیقت جریان چیست؟ گفتم، نگرانی از انحراف انقلاب است که مشترک بین مسئولان بالاست و برای مهار جریان منحرف است و من هم همه مطالب را نمیدانم.
آقای [محسن] نوربخش، [رییس بانک مرکزی] آمد. گزارش وضع اقتصاد کشور را داد و از تأثیر نامطلوب مشاجرات سیاسی بر وضع اقتصادی و سیاست خارجی اظهار نگرانی نمود و از من خواستکه نقش وزنه تعادلی گذشته را حفظ کنم. گفت، سران دومخردادی اکنون متوجه شدهاند که در مورد شما اشتباه کردهاند و میخواهند جبران کنند و پیشنهادشان این است که ریاست مجلس را بپذیرم و به آرامشکشور کمک کنم.گفتم، مایل به رفتن به مجلس نیستم. قول نمیدهم، ولی از همین جا کمک میکنم.گفت، آنها حاضرند عملاً اشتباهات را جبران کنند.گفت، آقای خاتمی هم مضطرب است و تعادل ندارد.
سهشنبه ۱۳ اردیبهشت 1379 | 27 محرم ۱۴۲۱ 2 می 2000
آقای مسیح مهاجری، [مشاور رییسجمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. از خطبههای جمعه قدردانی کرد و خواستار جواب به انتقادات چپها و روزنامه بیان شد و تأکید بر ضرورت ادامه روند کنترل مطبوعات منحرف را داشت. آقای عباس ملکی، [از دفتر مشاورت بینالملل رهبری] آمد. ده جلد از تاریخ پیغمبر(ص) را که به صورت داستان تألیف شده، آورد و از ضرورت توجه به تأثیر رسانههای خارجی گفت و از عدم توجه رهبری به این ضرورت انتقاد داشت و گفت، آمریکاییها حاضرند در پاریس، درباره اموال مسدود شده ایران مذاکره کنند. خواست، انتشار بعضی از آثارم را به دفتر نشر [فرهنگ اسلامی] واگذار کنم و خواستار مصاحبه شد.
آقای [سیدحسین] هاشمی، نماینده میانه، همراه چند نفر دیگر آمدند. گفت، در مجلس، نمایندگان چپ از خطبههای جمعه شما ناراحتاند؛ به خاطر اینکه دولت آقای خاتمی به دولت بنیصدر تشبیه شده، ولی اکثریت نمایندگان خوشحالاند. گفتم، هدف من توضیح ضرورت همکاری نیروهای وفادار به انقلاب در مقابل ضدانقلاب و دشمنان است و دولت را هم جزو نیروهای وفادار به انقلاب معرفی کردهام و انتقادکنندگان مغرضاند.
آقای [مسعود] سفیری، خبرنگار [روزنامه اخبار] آمد.گفت، ارباب مطبوعات که اخیراً مورد فشار قرار گرفتهاند، از شما انتظار حمایت دارند؛ با اینکه با شما بدکردهاند. دنبال این بودکه بفهمد، بنابر ادامه توقیف مطبوعات است، یا رفع توقیف خواهد شد و نیز برای اطلاع از سرنوشت انتخابات تهران پیگیری کرد که من از هر دو بیاطلاعام.
عصر آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اسبق اطلاعات] آمد. اظهارات افرادی از اعضای وزارت اطلاعات را که متهم به شرکت در قتلهای زنجیرهای بودهاند و اخیراً آزاد شدهاند، نقل کرد که گفتهاند، با فشار اعترافات ناحق از آنها گرفته شده است.[۱۵] به رهبری، رییسجمهور و رییس قوه قضاییه، به خاطر سوء اداره این مسأله اعتراض داشت و نیز از آقای [محمد] نیازی، [رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح] و بازجوییها و گفت، میخواهد از تمام کسانی که در این خصوص به او تهمت زدهاند، شکایت نماید.
آقای [اسحاق] جهانگیری، [وزیر صنایع و معادن] آمد. ضمن گزارشکار وزارت معادن، منجمله مشکلات پیش آمده برای طرح آلومینای جاجرم، خبر از ناراحتی دوم خردادیها از خطبههای جمعه من داد و خواست که از آقای خاتمی دلجویی کنم و مثل گذشته برای تفاهم جناحها تلاش نمایم.
چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت 1379 | 28 محرم ۱۴۲۱ 3 می 2000
جلسه دوم دادگاه سیزده یهودی متهم به جاسوسی انجام شد. پنجاه خبرنگار خارجی هم برای پوششآمده بودند. شخصی بهنام «[حمید] تفلین»، صریحاً در مصاحبهای، اعتراف به جاسوسی برای اسراییل و گرفتن آموزش و پول کرد و رسانهها و باندهای صهیونیستی و غربی را سردرگم کرد؛ به انفعال افتادهاند. دو نفر دیگر از یهودیان متهم به جاسوسی بهنام [شاهرخ] پاکنهاد و [رامین] نعمتیزاده هم اعتراف به جاسوسی برای اسراییل کردهاند. این اعترافات صریح، آمریکا و اسراییل و غربیها را به مخمصه انداخته و میخواهند به نحوی توجیه کنند.
اقدامات قوه قضاییه علیه افراد و مطبوعات، آمریکا را به انفعال انداخته و به خصوص افشاگری صداوسیما در مورد کنفرانس برلین، آنها را گیجکرده و نظریه تازهای از سوی نظریهپردازان آمریکایی اظهارشده که آمریکا نباید به طور علنی از آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور] حمایت کند؛ چون همین باعث نقطه ضعفی برای ایشان میشود.
آقای مهندس [منصور] رضوی، رییس سابق امور [اداری و] استخدامی و عضو شورای شهر تهران آمد. تحلیلی از وضع جاریکشور ارایه داد و اظهارنگرانیکرد و پیشنهاد راهحل با تشکیل هستههای هدایت جامعه و تأسیس روزنامهها و فعال شدن افراد مؤثر داشت و گفت، در جلسه شورای شهر، شایعات رونق دارد.
آقایان [محمد] شفیعی و [امیر] تهرانی از وزارت اطلاعات آمدند. از خطبههای جمعه من قدردانی کردند و ضرورت ادامه اقدامات قوه قضاییه و گزارشی از فشارهای وارده برمتهمان قتلهای زنجیرهای دادند که اعترافات ناحقی گرفتهاند و تأثیر منفی در وزارت [اطلاعات] و احتمال شکایت و پیگیری و نیز از احتمال سیاسیکاری گروه جدید پیگیری قتلها گفتند و استمداد برای جلوگیری از آن نمودند. اخوی محمد، [رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آمد و گفت، آقای براتی از همکارانش، میخواهد امتیاز روزنامه بگیرد. چاپ جدید [کتاب عملکرد دولت] سازندگی را آورد و گفت، در شورای مرکزی کارگزاران، مقرر شده بدون تصویب شورا، بیانیهها داده نشود.
عصر آقایان محمدی از دفتر آقای هاشمی شاهرودی و آشیخ فضل الله یزدی آمدند. آشیخ فضل الله، از همدورهایهای تحصیل در قم است که به خاطر اتهام همکاری با ساواک، اوایل انقلاب مشکل پیدا کرد. آقای محمدی گفت، آقای شاهرودی از حمایتی که در نمازجمعه از قوه قضاییه کردهاید، خوشحال شده و ممنون.
یک مرکز حمایت از مطبوعات در اروپا، ده نفر از رؤسای کشورهای جهان را به عنوان سرکوبگر مطبوعات معرفی کرده که آیتالله خامنهای، نفر دوم است؛ افرادی مثل جیانگ زمین، [رییسجمهور چین] و ماهاتیر محمد، [نخستوزیر مالزی] هم هستند.
پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۹ | ۲۹ محرم ۱۴۲۱ ۴ می ۲۰۰۰
از ساعت یازده صبح تا پنج بعد از ظهر در کوشک بودم. وقت با مطالعه و خواندن گزارشها و استفاده از استخر و سونا گذشت. عفت هم به همراه مریم [سالاری، همسر یاسر] بودند. بقیه وقت به اصلاح نمایههای تفسیر راهنما، برای چاپهای بعد و اصلاح نهایی [کتاب کارنامه و] خاطرات سال ۱۳۶۱ [= پساز بحران] و خواندن اخبار از کامپیوتر خانه گذشت.
علیرغم اعتراف یهودیان به جاسوسی، آمریکا و اسراییل، لحن خود را تُندتر کردهاند.[۱۶] محاکمه [عبدالباسط علیمحمد المقرحی و امین خلیفهفحیمه»]، دو لیبیایی در هلند، به اتهام اسقاط هواپیما و حادثه لاکربی،[۱۷] امروز شروع شده و در رسانههای غربی، به نحوی انگشت اتهام را به سوی ایران هم دراز میکنند؛ احتمالاً بیارتباط با مسایل اخیر داخلی و محاکمه یهودیها و فشار روی ضدانقلاب نباشد.
امروز و فردا، آرایش خاصی در مورد سیارههای منظومه شمسی اتفاق میافتد که در هر پنجاه تا صد سال اتفاق میافتد و آثاری هم روی کره زمین دارد؛ مثبت یا منفی.
با فشار آمریکا، رییس دانشگاه بالتیک روسیه را برکنارکردند؛ به خاطر اینکه چند نفر دانشجوی ایرانی، سالها در آن دانشگاه تحصیل میکردند و به ادعای آمریکا، در تکنولوژی موشک، مهارت کسب میکردهاند. آقای سالیوف، از این کار دانشگاه با شجاعت دفاع میکند.
جمعه ۱۶ اردیبهشت 1379 | 30 محرم ۱۴۲۱ 5 می 2000
در خانه بودم. بیشتر وقت، صرف بررسی نهایی [کتاب کارنامه و] خاطرات سال ۱۳۶۱ شد؛ تا ماه بهمن انجام دادم. با فاطی هم که مسئول تنظیم است، مذاکره شد. محسن، [مدیرمسئول دفتر نشر معارف انقلاب]، گزارشی از غرفه آثار من در نمایشگاه بینالمللی کتاب را داد و گفت، مراجعه برای خرید تفسیر [راهنما] زیاد است.
مرحله دوم انتخابات، امروز در ۵۳ حوزه، بدون مشکل انجام شد. در نمازهای جمعه، اکثر ائمهجمعه، توقیف مطبوعات را تأیید نمودند و حملات تُندی به چپها و لیبرالها کردند؛ قبل از توقیف مطبوعات، اینگونه انتقادات نبود.
در ترکیه، در دفعه سوم، رییسجمهور جدید، آقای « [احمد] نجدت سِزَر» با ۳۳۰ رأی در پارلمان انتخاب شد. دیروز و امروز، دوبار حزب الله لبنان، شهرهای شمال اسراییل را هدف موشکهای کاتیوشا قرارداده و هواپیماهای اسراییلی هم چندین نقطه در لبنان را بمباران کرده؛ منجمله دو کارخانه برق و یک مخزن اسلحه و …، خرابی شدیدی بروز کرده است. بچهها، ظهر جمع بودند؛ به جز فائزه که برای اجلاس بینالمللی در اردن است.
شنبه ۱۷ اردیبهشت 1379 | 1 صفر ۱۴۲۱ 6 می 2000
آقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] آمد. گله داشت از آقای [محمد] یزدی، [عضو فقهای شورای نگهبان]، به خاطر عدم همکاری در مسأله انتخابات تهران و گفت، میخواهد از روزنامه بیان و آقای [سیدتقی موسوی] درچهای که نوشتهاند، آقای جنتی هم در خارج، جلسهای شبیه کنفرانس برلین داشته است، [شکایت کند]. گفت، بیش از ۳۰ درصد از صندوقها شمارش شده و بیش از ۱۰ درصد انحراف دارد.
آقای [محمدمهدی] مظاهری، مدیرمسئول روزنامه جوان[۱۸] آمد. مصاحبه خواست و برای سیاستها مشورت کرد و گفت، روزنامههای این طرف هم مجموعهای را تشکیل دادهاند که هماهنگ عمل کنند. حاشیه پدرش [آقای حسین مظاهری] بر عرو¸ [الوثقی][۱۹] را آورد؛ با ابلاغ سلام و تشکر از خطبههای جمعه من.
آقای [مهدی] اکبرزاده، [مشاور وزیر کشاورزی] آمد. گزارشی از وضع تولید مواد اصلی سموم دفع آفات داد و گفت، بهخاطر فشار [سازمان حفاظت] محیط زیست، واحد تولید زولون تعطیل شده و جای جدید آن تصویب نشده است، ولی تولید سموم علفکُش آن را جبران میکند؛ نگران تغییر آقای دکتر [عیسی] کلانتری است. آقای [محمدعلی] انصاری نوقی، رییس بنیاد شهید [رفسنجان] آمد و برای معافیت خانوادههای شهدای رفسنجان در پرداخت ودیعه آب و برق واحدهای مسکونی استمدادکرد و اصرار نمود که در مراسم ازدواج پسرش شرکت کنم؛ از دوستان قبل از انقلاب است.
عصر آقایان [محمد] جعفری گیلانی، [رییس دفتر تبلیغات اسلامی قم] و طاها هاشمی آمدند و جلد اول کتاب «فرهنگ قرآن»[۲۰] تألیف من را آوردند که تازه چاپ شده؛ کار بسیار مهمی است که هدف اصلی کار قرآنی من در زندان بوده که تفسیر راهنما هم از آن بیرون آمده است. حرف (آ)، یک جلد حجیم شده و گفتند، در حوزه [علمیه] قم، مورد استقبال است و دانشگاهیان هم استقبال خوبی کردهاند. خواستند که راجع به انتخابات تهران و امکان رفتن من به مجلس هم چیزی بفهمند که مقدورشان نشد. از توقیف روزنامههای مزاحم، اظهاررضایتکردند و خواستند، در تابستان سفری به [روستای] وسف [قم] بروم.
در مرحله دوم انتخابات [مجلس ششم]، نتایج در حد پیشبینیها است. ظهر محسن و مهدی و یاسر آمدند. درباره شکایت از اشخاص و جرایدی که مرتکب تهمت یا اهانت نسبت به من و خانواده شدهاند، مشاوره شد. روزنامه رسالت، بحث جدیدی را آغازکرده کهگروه منتخب رییسجمهور برای پیگیری قتلهای زنجیرهای[۲۱]، خطاکارند و شکنجه متهمان و سپس آزادی آنها و خودکشی سعید امامی و دخالت آقای [حمید] سرمدی – که مافوق موسوی [= مصطفیکاظمی]، متهم اصلی است- و خیلیچیزهای دیگر از سئوالهای بیجواب است و از آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور]، توضیح میخواهد.
یکشنبه ۱۸ اردیبهشت 1379 | 2 صفر ۱۴۲۱ 7 می 2000
آقای [حبیبالله] محمدیان، امام جمعه زاهدان آمد. بیشتر صحبتهایشان اظهار ناراحتی از عملکرد آقای خاتمی و تضعیف نیروهای اسلامی و تقویت مخالفان بود؛ بهخصوص تقویت اهلسنت در مقابل شیعه و اینکه مولوی عبدالحمید [اسماعیلزهی، امامجمعه اهلسنت و مدیر مدرسه دارالعلوم زاهدان،] را حاکم بر مقدرات کردهاند و مدیران دولتی، به نظر او بیشتر از نماینده ولیفقیه توجه دارند.گفت، وضع بهگونهای شده که دکتر [حسینعلی] شهریاری، رییس معزول دانشگاه زاهدان میگوید، رهبری انقلاب را دودستی تقدیم آنها کردهاند. از بیت رهبری هم گلایه داشت که توجهی به نظرات امثال ایشان ندارند و وقت ملاقات هم نمیدهند.
آقای سیفالله داد، معاون سینمایی وزارت [فرهنگ و] ارشاد [اسلامی] آمد؛ برای توجیه عملکرد خودش که زیرسئوال رفته و به خصوص از اینکه رهبری در هامش یک گزارش راجع به انحراف سینما در دو سال اخیر، عبارات تُندی نوشتهاند، ناراحت است.گفت، حداقل این است که از سایر بخشهای فرهنگی بهتر است و بدتر از گذشته نشده. تعدادی فیلم فارسی هم برای دیدن من آورده بود.
[آقای سیدحسین ایروانی]، فرزند مرحوم [سیدعبدالمجید] ایروانی، از اعضای [شورای مرکزی] جامعه روحانیت [مبارز تهران] آمد. وضع خانوادگیشان پس از رحلت پدرشان را گفت؛ مشکلاتی دارند. ظهر با محسن و مهدی ناهار خوردیم؛ معمولاً ناهارهای اینگونه،کاری است. مهدی، [مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی]، از آقای [جلیل] خبره، [مدیرعامل شرکت صنعتی دریایی ایران (صدرا)]، شکایت دارد که ساخت تجهیزات را کُند انجام میدهد. بیانیه [شماره] ۱۴ شورای نگهبان صادر شده که بوی ابطال انتخابات تهران میدهد؛ اشکالات مهم زیادی را توضیح داده است.
عصرآقای [حسین] محلوجی، [وزیر سابق معادن و فلزات] آمد. از [سازمان] بازرسی کل کشور و دادگستری [استان تهران]، شکایت دارد که بیجهت او را اذیت میکنند. به آقای [سید ابراهیم] رییسی، تلفنی گفتم که رسیدگی کنند. اخوی محمد، [معاون اجرایی رییسجمهور]، بعد از جلسه هیأت دولت آمد و گفت، آقای [سیدمحمد] خاتمی، خیلی ناراحت بوده و نتوانسته جلسه را تمام کند و به وزرای امورخارجه، اطلاعات و کشور پرخاش کرده و آقای [علی] یونسی، [وزیر اطلاعات] هم مشکلات وزارت را گفته و مجموعاً دولت در حال نگرانی و اضطراب است. فشار جناح راست و مجلس و حرفهای اخیر رهبری و نیز بیانیه شورای نگهبان و بستن مطبوعات و بازداشت بعضی، نگرانیهایشان را زیادکرده است.
آقای نلسون ماندلا از آقای [رابرت] موگابه، [رییسجمهور زیمبابوه] انتقادکرده است.
دوشنبه ۱۹ اردیبهشت 1379 | 3 صفر ۱۴۲۱ 8 می 2000
در سودان، آقای عمر البشیر، [رییسجمهور]، آقای حسن الترابی، [رییس مجلس] را عزل کرده و کارها را راکد نموده و وضع را فوقالعاده و ترابی هم قصد مقاومت را اعلان داشته است. در سیرالئون، حدود پانصد نفر از نیروهای بینالمللی حافظ صلح، ارتباطشان با مرکزشان قطع شده و غربیها میگویند که توسط شورشیان،گروگان گرفته شدهاند. شورشیان منکرند و صحبت از اعزام نیروهای زیاد نظامی و عمدتاً انگلیسی است. ارتش ایرلند، اعلان کرده، حاضر است سلاح خود را تحویل دهد.
در دادگاه متهمان ۱۳ جاسوس یهودی، دو نفر دیگر اعتراف به جاسوسی کردهاند که باعث شرمندگی بیشتر غربیها و صهیونیستها است. دو بیانیه تُند از سوی دو جناح مقابل و دو بیانیه تُند از سوی شورای نگهبان و وزارت کشور منتشر شده و وضع کشور را ملتهب کرده است و خارجیها براختلافات دامن میزنند.
آقای [علی] عبداللهیان آمد و گفت که به عنوان معاون اول اتاق بازرگانی ایران انتخاب شده و از من حمایت خواست و تحلیلی درباره شرایط کشور ارایه داد. آقای [احمد] زمانیان، نماینده سابق نهاوند آمد. ابراز نگرانی شدید از وضع کشور و ناراحتی از شکست در انتخابات نمود؛ بهکار قضایی خود برگشته است.
[آقای پرویز نیامنش]، صاحب یک شرکت پرورش شتر مرغ [= شرکت محصص] آمد و گفت، وضع بهتری دارد و رو به رشد است. گفت، شرکت من در جلسه دامداران، در [ایام تبلیغات] انتخابات، به ضرر تمام شد و اثر منفی داشت. از من به خاطر بازدید از مزرعه و حمایت از طرح تشکرکردکه مؤثر واقع شده است.
عصر گروهی از مرکز تحقیقات قرآنی حوزه علمیه اصفهان آمدند. [آقای حسن مظاهری]، فرزند آقای [حسین] مظاهری آن را اداره میکند. نمونهای از تولیدات خود را آوردند؛ یک سیدی [نرمافزار] به نام «بصائر» از تفسیر تصویری قرآن.
شب با ائمه جمعه [موقت] تهران، آقایان [احمد] جنتی، [محمد] یزدی و [محمد] امامی کاشانی جلسه داشتیم؛آقای [سیدحسن] طاهریخرمآبادی بیمار است و نبود. درباره مسایل ائمه جمعه کشور و نماز جمعه تهران و توطئههایی که برای تضعیف تریبون جمعهها است صحبت شد. آقایان یزدی و جنتی هم بحثی درباره انتخابات تهران داشتند. ساعت ۱۲ به خانه رسیدم.
سهشنبه ۲۰ اردیبهشت 1379 | 4 صفر ۱۴۲۱ 9 می 2000
آقای دکتر [علیاکبر] ولایتی، [مشاور رهبری در امور بینالملل] آمد و راجع به انتخابات تهران و دستگیری منافقانی که قصد ترور او را داشتهاند، صحبت شد. مدیران بنیاد بیماریهای خاص، همراه با خانوادههای [اهدای عضو] که اعضای افراد خانوادههایشان را که به مرگ مغزی مبتلا شده بودند، به نیازمندان دادهاند،آمدند. دکتر [سیدمحمود] طباطبایی، [معاون آموزشی و پژوهشی بنیاد بیماریهای خاص]، گزارش کار را داد و هدایایی به خانوادههای اهداکنندگان عضو دادم و برایشان درباره عظمتکار بنیاد و ارزش کار اهداکنندگان اعضای بدن، سخنرانیکردم.[۲۲]
آقای [رضا] امراللهی، [رییس دانشگاه خواجه نصیر] آمد. برای افتتاح کنگره هماهنگی دانشگاه و صنعت دعوتکرد وگفت، وضع روحی آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییسجمهور] خراب است و از من خواست که احوالپرسیکنم. عصر آقای [مصطفی] پورمحمدی، [از دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی] آمد. از خطبههای جمعه من و اقدام قوه قضاییه در توقیف نشریات مضر، تمجیدکرد و گزارشی از جریان دادگاه آقای [عمادالدین] باقی، [نویسنده و روزنامهنگار] داد که خود و آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اسبق اطلاعات] هم شکایت کردهاند.
شب میهمان رهبری بودم. قرار است نمازجمعه آینده را اقامه کنند و در ادامه و تحکیم صحبتهای گذشته، حرف بزنند. از خطبههای جمعه اخیر من تعریف کردند و گفتند، ضدانقلاب و خارجیهای مخالف، عصبانیاند و دست و پا میزنند و حملات بیمنطقی علیه تو دارند.گفتند، آقای [سیدمحمد] خاتمی، دچار شوک عصبی شده و تحمل ناراحتیها و بحرانها را نمیتواند داشته باشد. درباره انتخابات تهران گفتند که شورای نگهبان، باید مطابق قانون عمل کند. از کار قوه قضاییه در مورد مطبوعات، اظهاررضایتکردند. شش ماه اول [کتاب کارنامه و] خاطرات سال ۱۳۶۱ [= پساز بحران] من را خواندهاند؛ فقط سه تذکر کوچک دادند؛ پسندیدهاند. اظهار ناراحتیکردند، از بازجوییهای خشن از متهمان قتلهای زنجیرهایکه اخیراً آزاد شدهاند.
آقای [مصطفی] پورمحمدی گفت، امروز در مجلس، دو فوریت طرحی در مورد تأسیس سازمان حفاظت وزارت اطلاعات که زیر نظر رهبری باشد، تصویب شده و [آقای علی یونسی]، وزیر اطلاعات گفته، اگر تصویب شود، استعفا میدهد. رهبری هم امشب به من گفتند، با این طرح موافق نیستم. در زمان دولت من هم مطرح بود که وزارت اطلاعات سازمان شود و به رهبری منتقل شود، یا به رییسجمهور، من هم مخالفت کردم. خارجیها و ضدانقلاب هم سروصدا راه انداختهاند که محافظهکاران میخواهند، حاکمیت بر وزارت اطلاعات را از دولت آقای خاتمی بگیرند.
چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت 1379 | 5 صفر ۱۴۲۱ 10 می 2000
آقای [غلامرضا] فروزش، [عضو شورای اسلامی شهر تهران] آمد. گزارش ملاقات و مذاکره با [آقای سیدمحمد خاتمی]، رییسجمهور را داد. گفت، از عملکرد ایشان انتقاد کرده و ایشان گفته ۵/۹۹ درصد انتقادات را قبول دارد؛ از قبیل اینکه چرا به سازندگی و مسایل اقتصادی کشور توجه نمیکنند؟ چرا در مسایل فرهنگی، وارد حیاط خلوت رهبری شده که این مشکلات به وجود آید؟ چرا شعار اصلاح اداری و ادغام وزارتخانهها و سازمانها را داده و عمل نکرده و آنها را متزلزل ساخته است؟ چرا دوستانش با رفتار ناشایست در مقابل آقای هاشمی، دوست استراتژیک را از دست دادهاند؟ چرا به مطبوعات مضر، این همه میدان داده است؟ و … سرانجام ایشان گفته که تمام تلاشش را کرده است و بیش از این،کاری نمیتواند بکند.
آقای علی لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. در مورد مطبوعات و انتخابات تهران مطالبی داشت. اخوی محمد، [معاون اجرایی رییسجمهور] آمد. در خصوص آمایش سرزمینی که امروز در جلسه هیأت دولت مطرح بوده، گزارشی داد. آقای لاریجانی احتمال میدهد که ادعای کسالت عصبی آقای خاتمی، تمارض [= خود را به بیماریزدن] باشد و گفت، بعد از این جلسه متشنج دولت، صحبت از کنار رفتن آقای [عطاءالله] مهاجرانی، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، جدی شده و معتقد است، آقای خاتمی، توان مدیریت کلان ندارد.
آقای عباس آخوندی، [قائممقام سابق سازمان صدا وسیما] آمد. گفت، بعضی از محافل سیاسی در خارج معتقدند، ایران ظرفیت الگو شدن برای جوامع اسلامی از لحاظ تطابق دین و دموکراسی را دارد. پیشنهاد داد که حزبی با اهداف اقتصادی، برای سامان دادن به امور اقتصادی کشور تشکیل شود که کمتر وارد مسایل مشکل فرهنگی و سیاسی بشود.
تلفنی از آقای خاتمی، [رییسجمهور] احوالپرسی کردم. گفت، دچار ناراحتی عصبی شده و قرار است امروز آزمایش قلبی هم بشوند. فاطی، [رییس بنیاد بیماریهای خاص] آمد. در مورد امضای توافقنامه با ایتالیاییها برای معالجه بعضی از بیماران مشورتکرد؛ گفتم، با مشاور حقوقی مشورت کنند؛ عازم ایتالیا است. در مصر بر سر یک کتاب به اسم «حیدر حیدر»، دانشجویان اسلامی تظاهرات کردهاند که آن را موهن به اسلام میدانند و با پلیس درگیر شدهاند.[۲۳]
پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت 1379 | 6 صفر ۱۴۲۱ 11 می 2000
تا ساعت یازده در خانه کارکردم؛ با اصلاح نهایی [کتابکارنامه و] خاطرات سال ۱۳۶۱. آب به استخر بستم. تا ساعت پنج بعد از ظهر در دفتر کوشک کار کردم. عصر در خانه ملاقاتی با آقای [علیرضا] شیخ عطار کردم؛ مسئول بازرسی انتخابات تهران از سوی شورای نگهبان است. اکثر صندوقها را مخدوش میدانند. امروز در جلسه شورای نگهبان با حضور وزیر کشور گزارش داده؛ باعث خشم و اهانت [آقای عبدالواحد موسوی لاری]، وزیر کشور شده و او هم اعتراضاً استعفا نوشته است.
مقداری وقت، صرف بررسی [کتاب] فرهنگ قرآن کردم. خوب است؛ جلد اول آن حرف (آ)،کار بزرگی است. به نظرم رسیده، باید به عربی هم ترجمه شود؛ خیلی آسان است، چون عمدتاً عربی است.
امروز ظهر با تولد یک دختر به نام «آسا» به معنای ایمان در هند، جمعیت هند از مرز یک میلیارد نفر گذشت.گفته شده که هند، روزانه حدود ۴۰ هزار نفر بر جمعیتاش افزوده میشود و اگر به همین وضع ادامه یابد، تا ۵۰ سال دیگر، جمعیت هند از چین جلو میزند. در این حال، امسال خشکسالی وسیعی، هند، پاکستان، افغانستان و ایران را در وضع مشکلی قرار داده که اگر اینگونه پدیدهها تکرار شود، باید به فکر اقدامی جدی بود.
در سیرالئون، بحران عمقتر شده و چهار نفر از صلحبانان سازمان ملل که گفته میشود گروگان شورشیاناند، فرارکرده و اطلاعاتی دادهاند. در سریلانکا هم بحران شدید شده و دولت وضع فوقالعاده اعلان کرده است. چریکهای تامیل میگویند، به یک کیلومتری جزیره جفا رسیدهاند.
جمعه ۲۳ اردیبهشت 1379 | 7 صفر ۱۴۲۱ 12 می 2000
در نیومکزیکوی آمریکا، اولین و مهمترین مرکز هستهای آمریکا، در خطر آتشسوزی قرارگرفته است. جنگلهای اطراف، به طور وسیع دچار آتشسوزی شده و مرکز هستهای و ساختمانهای مسکونی تعطیل شده و انسانها منتقل شدهاند، اما دولت آمریکا اعلان کرده که خطری مواد هستهای را تهدید نمیکند. اولین بمب هستهای آمریکا که ژاپن را بمباران کرد، در اینجا ساخته شد و مهمترین انبار پلوتونیوم آمریکاست.
در خانه بودم. نمازجمعه را رهبری اقامه کردند. ایراد خطبهها دو ساعت طول کشید، با اینکه توصیه به کوتاه شدن خطبهها میکنند. دعوت به وحدت ملی و مشخصکردن مرز بین خودی و غیرخودی کردند. متنی درباره لشکر ۲۷ محمد رسول الله نوشتم؛ برای کتابی که میخواهند درآن باره منتشر کنند.
ظهر بچهها جمع بودند. فائزه گفت، در سفر اُردن، در مصاحبهای گفته است که در سالهای اخیر وضع زنان در حکومت دولت جدید، عقبگردکرده و یکی از روزنامههای اُردن آن را تیترکرده و باعث ناراحتی سفیرمان، آقای [نصرتالله] تاجیک -که از [جناح] چپ است- شده است.
آمریکا و فرانسه، نسبت به محاکمه یهودیان جاسوس در ایران، اظهارات تهدیدآمیز کردهاند. جنگ بین اریتره و اتیوپی، امروز مجدداً شعلهور شده است؛ با این همه فقر و قحطی، جنگ هم میکنند و وضعیتشان، بدتر میشود.
رسانههای غربی و امارات [متحده عربی]، سروصدای زیادی در مورد اختلاف ایران با کویت بر سر منطقه «الدوره»، در نقطه مرزی بین دو کشور با مشارکت عربستان [سعودی] و به راه انداختهاند و اینکه ایران، بدون جلب موافقت همسایه، اقدام به حفاری اکتشافی برای کشف گاز کرده است؛ به اختلاف دامن میزنند. امارات و عراق هم برای اهداف خودشان، به وسعت وارد این موضوع شدهاند.
شنبه ۲۴ اردیبهشت 1379 | 8 صفر ۱۴۲۱ 13 می 2000
آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد؛ در مورد انتخابات، شوراینگهبان و مجلسآینده، صحبتهایی داشت. در کمیسیونهای سیاسی و امنیتی و قضایی مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، برای تشویق آنها بهکار بیشتر و جدیتر، به خاطرکمکاریکمیسیونها شرکتکردم. جلسه مجمع را امروز تشکیل ندادیم؛ چون مطلبی برای دستور نداشتیم. آقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] آمد. راجع به انتخابات تهران گفتوگو شد؛ میگویند، اشکالات جدی است، ولی ملاحظات سیاسی هم مهم است.
عصر آقای [عباسعلی] علیزاده، رییس دادگستری تهران آمد. گزارش مفصلی راجع به پرونده ضاربان آقای [سعید] حجاریان[۲۴] و تعارضهاییکه وزارت اطلاعات با دادگستری داشته و نیز روند توقیف بعضی از مطبوعات و پیگیری تخلفات بعضی از نویسندگان و شرکتکنندگان در کنفرانس برلین داد و گفت، اطلاع یافتهاند که بعضی بنا داشتهاند، اکبر گنجی را در زندان از بین ببرند و سر و صدا راه بیندازند، لذا او را به محل امنی منتقل کردهاند.گفت، به وزارت [فرهنگ] ارشاد [اسلامی]، ابلاغ شده که رسانههای جدیدی منتشر نشود و به موجب قانون جدید مطبوعات عمل شود.
دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورایعالی امنیت ملی] آمد. درباره انتخابات و صحبتهای دیروز رهبری و مجلسآینده و مطبوعات و اختلافات جریانهای سیاسی مذاکرهکردیم. ساعت ده شب به خانه آمدم. درگزارشها، انعکاس صحبتهای رهبری در رسانههای اسراییلی، خیلی منفی نقل شده و به خصوص در مورد بنیقریظه و بنینضیر[۲۵] و مرز بین خودی و غیرخودی و …
دیشب از سوی مخالفان دولت عراق، چند موشک به بغداد اصابت کرده است. مخالفان میگویند، به کاخ صدام خورده و دولت عراق میگوید، به منطقه مسکونی مردم خورده و مدعی است که مزدوران ایران زدهاند.
تسلیتی برای خانواده مرحوم علیآقا حجتیکرمانی امضا کردم؛ در سفر به کربلا، در سوریه فوتکرده است.[۲۶] از طرف وزارت نفت ایران، اعلان شد که حفاری در الدوره متوقف شده و به انتظار اقدام کویت، برای مذاکره هستیم؛ قبلاً کویتیها از مذاکره طفره میرفتند. اگر اقدام ایران، باعث فعالشدن مذاکرات شود، موفق بوده است.
یکشنبه ۲۵ اردیبهشت 1379 | 9 صفر ۱۴۲۱ 14 می 2000
آقای [علیمحمد] بشارتی، [مشاوررییس مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد. از سفر مکه و سفر قم گفت. در قم، در ملاقات با آقای [لطفالله] صافیگلپایگانی، اظهارناراحتی او از وضع فرهنگی و …کشور را شنیده و اینکه گفتهاند، قدر دوران مدیریت رفسنجانی را ندانستیم و این وضع پیشآمد.
آقای [عبدالواحد] موسویلاری، وزیرکشور آمد. از مجلس میآید؛ سئوال نمایندگان در مورد ناامنی در خراسان را جواب داده بود.گفت، جواب درستی نداشتیم، حق با آنها بود. مشکل را زیر سر وضع نیروی انتظامی و وضع ارتش در آنجا میداند و نمیتوانسته در جواب بگوید.گفت، بخشی از نیروهای ارتشی آلوده به اعتیاد و … شدهاند. از مشکل با شورای نگهبان، در مورد انتخابات تهران گفت. امیدوار استکه تأیید شود. از من، به خاطر تُندی خطبههای جمعه گلهکرد وگفت، رفقایش گلهمندند.گفتم، توجه به اصل مطلب نکردهاند.
عصر جمعی از بسیجیان [= اعضای شورای مرکزی بسیج دانشجویی] دانشگاه تهران آمدند. وضع دانشگاهها را گفتند و خواستند، برای مراسم سالگرد فتح خرمشهر، در اجتماع آنها شرکتکنم. آشیخ حسن صانعی، [رییس بنیاد پانزده خرداد] آمد. از خطر نمایندگان منتخب تهران، برای مجلس و انقلاب گفت و لزوم چاره جویی.
شب آقایان [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] و دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] و علی لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما]، میهمانم بودند. درباره انتخابات تهران بحث شد. آقای جنتی گفت، بخشی از اعضای شورا، ضمن اینکه اشکال انتخاب تهران را قبول دارند، ابطال آن را مصلحت نمیدانند.
دوشنبه ۲۶ اردیبهشت 1379 | 10 صفر ۱۴۲۱ 15 می 2000
آقای [عبدالناصر] همتی، رییس بیمه مرکزی و عضو شورای مرکزی [حزب] کارگزاران آمد و با گزارشی از وضع اختلاف نظر در کارگزاران و چپروی بعضی از آنها، برای ماندن یا استعفا مشورت کرد؛ گفتم بماند. آقای سیداحمد موسوی آمد. از مشکلاتی که در راه تحویل کارهایش در لبنان به حزبالله پیشآمده گفت و استمداد کرد.
آقای حسین مرعشی، [نمایندهکرمان] آمد. گفت، در جلسه نمایندگان گروههای دومخردادی، بر سر صدور بیانیه در استقبال از اظهارات رهبری در نمازجمعه بحث شده که با مخالفت آقای [سیدمحمد موسوی] خویینیها تصویب نشده، ولی اجازه دادند که آقای بهزاد نبوی، در مصاحبهای استقبال را اعلان نماید. در مورد وضع مجلس و انتخابات تهران هم صحبت شد؛ میخواست بداند که به مجلس میروم یا نه؟ گفتم، هنوز معلوم نیست.
آقای جواد مقصودی، مسئول ستاد [برگزاری] نمازجمعه تهران آمد. خواست که در مراسم شهدای هفتتیر شرکتکنم و برای هزینه جلسات روضهخوانی ستاد، کمک خواست. عصر آقای [محمدرضا] عباسیفرد، [عضو شورای نگهبان و مدیرکل اجرایی مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد و گفت، انتخابات تهران باطل است، ولی بعید است که بطلان در شورای نگهبان رأی بیاورد و ممکن است تعدادی صندوق باطل شود و چند نفری به دور دوم بروند. از ملاقاتش با آقای [سیدمحمد] خاتمی و آقای [مهدی] کروبی- به خواست آنها -گفت که از او خواستهاند، برای تأیید انتخابات [تهران] کمک کند؛ قولی نداده است.
امروز هم در دادگاه، دو نفر از متهمان یهودی، به جاسوسبودن اعترافکردند که باعث سرافکندگی اسراییل و غربیهاست که آنها را بیگناه میگویند. بعضی گروههای دومخردادی، به [نتیجه] دادگاه ضاربان آقای [سعید] حجاریان، اعتراض کردهاند.
سهشنبه ۲۷ اردیبهشت 1379 | 11 صفر ۱۴۲۱ 16 می 2000
آقای مسیح مهاجری، [مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. از بخشی از خطبههای نمازجمعه اخیر رهبری انتقاد داشت که به نحوی نیروهای ارزشی را به تحجر و افراد ضدارزشی را به ترقیخواهی مُتصفکردهاند و دوم خردادیها از آن استفاده میکنند و ممکن است بخواهند، حرکت جدی را که آغاز شده است، کُندکنند. گفت، فردا در روزنامه، مقالهای در مورد اشکالات انتخابات تهران خواهد نوشت.
آقای [اصغر] غفاری، مدیرعامل فروشگاههای زنجیرهای رفاه آمد.گزارشی از توسعه آنها داد؛ به رقم ۵۷ عدد رسیدهاند[۲۷] و گفت، از امسال سودده شدهاند و آماده پذیرفتهشدن در بورس و گفت، از طرف رییسجمهور و دولت حمایت نمیشود. داستان نادرشاه و سربازان را نقل کرد که وقتی به سربازان گفت، شما که امروز به این خوبی میجنگید، چرا در گذشته نمیجنگیدید؟ گفتند، درگذشته ما مشکلی نداشتیم، نادر نبود و یا گفت کجا بودید. گفتند، ما بودیم، نادر نبود و اگر نادری وجود داشت، خیلیکارها بهتر بود.
عصر به [سالن حجاب] مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتیم؛ در مراسم [تجلیل از برگزیدگان هشتمین دوره مسابقه درسهایی از قرآن]، در پایان مسابقات سئوالات قرآنی که ۵۰۰ هزار دانشآموز در آن شرکتکردهاند. به برندگان جوایزی داده شد. آقای [محسن] قرائتی، [رییس ستاد اقامه نماز] خیرمقدم گفت و از تفسیر راهنما تجلیل زیادی کرد. من هم صحبت دلگرمکنندهای برای تشویق جوانان به کار بیشتر با قرآن نمودم.[۲۸] آقای قرائتی، صد دوره تفسیر راهنما، برای جوایز طلاب خواست؛ پذیرفتم.
آقای [سید صدرالدین] شریعتی، بازرس شورای نگهبان آمد و نمونههایی از تخلفها در انتخابات تهران را گفت. آقای [عباس] واعظطبسی، [تولیت آستان قدس رضوی] آمد. در مورد اشکالات انتخابات تهران و ضرر تأیید انتخابات برخلاف قوانین، صحبت بود.
آقای علی لاریجانی هم آمد و گفت، کامپیوتر نتایج بازشماریها را دیده است. انتخابات قابل توجیه نیست. خبر داد، روزنامه هم میهن آقای [غلامحسین] کرباسچی را هم توقیف کردهاند و بنا بوده، [روزنامه] بهار توقیف شود، آقای [سیدمحمود] هاشمیشاهرودی، [رییس قوه قضاییه]، موافقت نکرده است.
بعد از نماز، به دیدن آیتالله خامنهای رفتم. درباره انتخابات و روزنامهها صحبتکردم. گفتند، آقای شاهرودی، امروز عصرگفته است، چون اخطار قبلی به روزنامه بهار نشده بود، مانع توقیف شده است. به ایشان گفتم، اگر شورای نگهبان، تعدادی صندوق را باطل کند که جمعی حذف شوند و من بمانم، اعلان میکنم که به مجلس نمیروم.
چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت 1379 | 12 صفر ۱۴۲۱ 17 می 2000
دکتر علی لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. گزارشی از وضع نهایی صندوقهای بازشماری شده آرای تهران گفت و سناریوهای متفاوتی که برای تصمیم مطرح است و تعداد آرا در شورای نگهبان. آقای [امیر] تهرانی، [معاون پارلمانی] از وزارت اطلاعات آمد. گفت، دولت پیشنویس طرحی برای ایجاد شورای عالی جهت هماهنگی اُرگانها تهیه کرده که بسیاری از اختیارات رهبری را محدود میکنند؛ وزارت اطلاعات مخالفت دارد.
اخوی محمد، [رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آمد.گفت، آقای [غلامحسین] کرباسچی، معلوم نیست که از تعطیلی روزنامهاش ناراضی باشد؛ چون مشی او این بوده که او را در جریان تُند دوم خرداد ببینند و با تعطیلشدن روزنامهاش، به این هدف رسیده است. آقای [حسن] صانعی، [رییس بنیاد پانزده خرداد] آمد و از مذاکراتش با حاجآقا مجتبی تهرانی و آقای [حبیبالله] عسگراولادی درباره انتخابات تهران و از اقدامات آنها گفت. عصر آقای [منصور] غفوری، از اعضای گروه بازرسی انتخابات تهران آمد؛ نمونههای بدی از تخلفات و از عصبانیشدن وزارتکشور و فشارهاییکه به او وارد میکنند،گفت. آقای [عباس واعظ] طبسی آمد و مذاکرات با رهبری در مورد انتخابات تهران را گفت.
سلمانی برای اصلاح آمد. آقای [علی] آقامحمدی، [قائممقام سازمان صدا و سیما] آمد. مذاکراتش با آقایان [مهدی] کروبی و بهزاد نبوی را تعریف کرد و اختلافاتی که مشارکتیها با آقای کروبی دارند و در جلسه اخیرشان، در بحث و رأیگیری برای ریاست مجلس، آقای کروبی رأیکمیآورده. در مورد انتخابات تهران گفت و از لزوم حمایت از رییس قوه قضاییه که اقدام به کنترل مطبوعات مزاحم کرده است.
شب آقای [غلامحسین] محسنی اژهای، [دادستان دادگاه ویژه روحانیت] آمد. توضیحاتی در مورد جریان توقیف مطبوعات و بازداشتها و کمبود نیروی لازم برای بازجویی و تهیه مطالب توضیحی و عدم همکاری وزارت اطلاعات داد. گفت، آقای اکبرگنجی در زندان گریه میکند. ضمناَ از برخورد ناشایسته جناحهای چپ و راست با من و خوشحالی خارجیها از تضعیف من و ریشهدار بودن این توطئه علیه انقلاب، اظهار ناراحتیکرد. آقای محسنی، از اینکه در پرونده قتلها[ی زنجیرهای]، ممکن است شیطنتهایی بشود که به نحوی مسأله به خود او و رهبری و افراد دیگر مربوط شود. گفت، میخواسته روزنامه بیان را توقیفکند و آقای [سیدعلیاکبر] محتشمی را احضار کرده، ولی آنها تلاشکردهاندکه رضایت شاکیان را جلب کنند و قول دادهاند که در آینده مراقبت کنند.
آقای محسنی گفت، در ایام انتخابات، یک نفر به نام آقای سعید وفاییان که مورد سوءظن همکاری با انگلستان است، به ایشان مراجعه کرده و گفته، اگر سیاست بر تضعیف آقای رفسنجانی است، او میتواند افشاگریهایی علیه مهدی، فرزند ایشان تهیه کند که جواب شنیده، نظام خواستار حفظ حرمت آقای رفسنجانی است و گفت، علایمی از فعالبودن انگلیس در این زمینه وجود دارد؛ [وزارت] اطلاعات هم چنین چیزی میگوید.
حکم ضاربان ترور آقای [سعید] حجاریان اعلان شد؛ [سعید] عسگر ، ۱۵ سال زندان و سه نفر بعدی، ۱۰ سال و کمتر و سه نفر هم تبرئه، ولی رضایت دوم خردادیها را جلب نکرده و آنها کیفر شدیدتر میخواهند. هنوز شکایتی از آقای حجاریان هم نرسیده و این کیفر عمومی بوده است.
پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت 1379 | 13 صفر ۱۴۲۱ 18 می 2000
بخشی از وقت را در دفتر کوشک کارکردم. عصر مهدی [هاشمی، مدیرعامل شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی] آمد و گفت، دو سکو از تأسیسات ابوذر را که در بوشهر ساختهاند، به محل چاهها در دریا حمل کردهاند و کارخانه عظیم کوتینگ لولههای کف دریا در خرمشهر، مشغول کار است و باعث استقبال و رونق خوبی در خرمشهر شده و ۱۰۰ کیلومتر لولهگذاری کف دریا از پارس جنوبی تا ساحل را شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران [وابسته به صندوق بازنشستگی نفت] تحت مدیریت او برنده شده است.[۲۹]
سرشب آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما]، اطلاع داد که شورای نگهبان، امروز به باطل بودن انتخابات تهران رسیده، ولی به خاطر نگرانی از عواقب، ضمن نامهای از رهبری راهنمایی خواستهاند و رهبری در جواب گفتهاند که نتایج صندوقهای شمرده شده، هر چه شد عمل شود و به بازشماری صندوقها ادامه ندهند و نتایج اعلان شده در این موارد را بپذیرند. آقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان] نیزگفت، شورای نگهبان با ۸ رأی به ابطال رأی داد، ولی قیدکردند، از رهبری هم نظر خواسته شود که نتیجه آن شده. کار درستی نکردهاند که رهبری را در این مورد مشکلدار، درگیر کردهاند. قبلاً آقای خامنهای به من گفته بودند که اگر شورای نگهبان، با سئوال از ایشان، محذور برایشان درستکنند، ممکن است جواب مطلوب نگیرند.
روابط ترکیه و ایران، به خاطر تبلیغات روزنامههای ترکیه و اظهارات وزیر امورخارجه و نخستوزیر ترکیه در مورد احتمال کمک ایران به قاتلان اوغور مومجو[۳۰] در هفت سال قبل و جواب تُند [آقای کمال خرازی]، وزیر امورخارجه ایران، تیره شده و [نجدت سزر]، رییسجمهور جدید ترکیه، اعلان کرده که برای اجلاس اکو [= سازمان همکاریهای اقتصادی]، به تهران نمیآید و نیز اظهارات منفی یاسر عرفات، [رییس سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)]، در خصوص امکان ارتباط ایران با سقوط هواپیمای پانآمریکن که اکنون دو لیبیایی در دادگاه بینالمللی، برای این منظور تحت محاکمهاند، قابل توجیه نیست. جنگ اتیوپی و اریتره ادامه دارد و اتیوپی در خاک اریتره پیشرفت کرده است و شورای امنیت سازمان ملل، بعد از مهلت ۷۲ ساعت، هر دو را تحریم تسلیحاتی کرده است.
جمعه ۳۰ اردیبهشت 1379 | 14 صفر ۱۴۲۱ 19 می 2000
رسانههای خارجی، مخصوصاً [بخش فارسی رادیو] بیبیسی، از دستور رهبری برای تأیید انتخابات تهران، اظهار رضایت میکنند. آنها که معمولاً اقدامات رهبری را زیر سئوال میبردند و حمل بر حمایت از محافظهکاران مینمودند، این بار ستایش میکنند. آقای علی لاریجانی آمد. نحوه و دلیل ابطال صندوقهای انتخابات تهران را ارایه داد. در مورد انصراف من مذاکره شد. او هم از اقدام رهبری در دستور قبول انتخابات، ناراضی است.
ظهر بچهها جمع بودند؛ فاطی و سارا و فائزه و محسن نبودند. امیر، فرزند زهرا [حسینی مهریزی] آمد. وضع انتخابات بویینزهرا را گفت که آنجا نامزد بوده و نیز در مورد سرانجام مسکن کارکنان مجلس که بالاخره خانهدار شدهاند، از کمکهای من قدردانی کرد.
در فلسطین، تمام این هفته درگیری بین نظامیان اسراییل و مردم فلسطین جریان داشته و جمعی شهید و جمع زیادی مجروح شدهاند؛ شبیه دوران انتفاضه. جنگ اریتره و اتیوپی ادامه دارد. اتیوپی، در عمق خاک اریتره پیش میرود و گفته شده، ۵۰۰ هزار نفر از مردم اریتره آواره شدهاند. در جزیره فیجی،کودتا رخ داده است. بانک جهانی، علیرغم مخالفت آمریکا، دو فقره وام برای ایران تصویب کرد.
شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۷۹ | ۱۵ صفر ۱۴۲۱ ۲۰ می ۲۰۰۰
مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، جلسه عمومی داشت. سیاستهای کلی قضایی در دستور بود. در مورد انتقال تعزیرات از دولت به قوه قضاییه و استقلال مالی قوه، بحثهای نسبتاً جدی شد و کلیات به تصویب رسید.
ظهر آقایان [عباس واعظ] طبسی، [احمد] جنتی، [علیاکبر] ناطق [نوری]، [قربانعلی] دُرّی [نجفآبادی] و [محمدعلی] موحدی [کرمانی]، میهمانم بودند. آقای جنتی،گزارش جلسه نهایی شورای نگهبان را داد که با هشت رأی، انتخابات تهران باطل شده، ولی پس از اطلاع به رهبری و پیشنهاد اظهار نظر ایشان، و حضور آقای [سیدعلیاصغر]حجازی، [از دفتر رهبری] در جلسه و نوشتن نامه و جواب رهبری، عملاً منجر به تأیید انتخابات با ابطال بخشی از صندوقها و دستور تعقیب متخلفان شده است. حضار انتقاد کردند وگفتند، بعد از رأی به ابطال، جای سئوال از رهبری نبوده است.
ظهر خبر ترکیب جدید منتخبان تهران پس از ابطال تعدادی از صندوقها اعلان شد که من از رتبه ۳۰ به رتبه ۲۰ بالا رفتم و آقای [غلامعلی] حدادعادل هم نماینده شد و آقایان [رسول] منتجبنیا و [علیرضا] رجایی، به دور دوم رفتند.
آقای دُرّی، [وزیر سابق اطلاعات]، جریان بازجویی از او در مورد قتلهای زنجیرهای را توضیح داد که براساس ادعای کذب بعضی از متهمان بوده است و در مورد تعقیب متخلفان و شکایت آقای جنتی، [دبیر شورای نگهبان] از روزنامه بیان و [آقای مصطفی تاجزاده، رییس] ستاد انتخابات وزارتکشور هم بحث شد. عصر آقایان [علیرضا] شیخ عطار، [مهدی] مصطفوی و [منصور] غفوری، [اعضای هیأت سهنفره بازشماریآرا] آمدند. گزارش نحوه کار بازشماری را دادند و از من درخواستکردندکه انصراف ندهم.
خبر تصمیم من به انصراف از حضور در مجلس، پخش شده و امروز مراجعات زیادی برای منصرف کردن من بود؛ منجمله آقای [عباس واعظ] طبسی و آقای [بهزاد] نبوی و … شب، جلسه سران قوا در دفتر آقای [سیدمحمود] هاشمیشاهرودی، [رییس قوه قضاییه] بود. درباره قتلهای زنجیرهای و مسأله آقای دُرّی و کسالت آقای [سیدمحمد] خاتمی و وضع نجف و آییننامه جلسه سران، مذاکره شد.
[۱] – آیتالله خامنهای، در اجتماع جوانان که تحت عنوان «دیدار یار» برگزار شد، ضمن انتقاد شدید از عملکرد برخی از مطبوعات در قداستشکنی مسایل اساسی اسلام و ارزشهای انقلاب اسلامی، با بیان اینکه برخی از مطبوعات به پایگاههای دشمن تبدیل شدهاند، فرمودند: «من با آزادی و تنوع مطبوعات مخالف نیستم و اگر به جای بیست روزنامه، دویست روزنامه نیز در ایران منتشر شود، خوشحالتر خواهم بود و از اینکه مطبوعات و روزنامهها در اینکشور زیاد باشند، هیچ احساس بدی ندارم. اگر مطبوعات همانگونه که در قانون اساسی مشخص شدهاست، مایه روشنگری باشند، مصالح کشور را رعایت کنند و به نفع مردم و دین قلم بزنند، این مطبوعات هر چه بیشتر باشند، بهتر است.» ایشان، اهتمام برخی از مطبوعات به تشویش افکار عمومی، ایجاد اختلاف و بدبینی در مردم و خوانندگان نسبت به نظام را شدیداً تقبیح و نکوهش کردند و گفتند: «گویا ده تا پانزده روزنامه، از یک مرکز هدایت میشوند. از تیترهای شبیه به هم در قضایای مختلف استفاده میکنند. قضایای کوچک را بزرگ جلوه میدهند و تیترهایی استفاده میکنند که هر کس به آنها نگاه کند، تصور خواهد کرد که در این کشور، همه چیز از دست رفته است. آنها روح امید را در جوانان میمیرانند، روح اعتماد به مسئولین را در آحاد مردم تضعیف میکنند و نهادهای اصلی کشور را مورد اهانت قرار میدهند.»
مقام معظم رهبری از روش برخی از مطبوعات به عنوان شارلاتانیزم مطبوعاتی یاد کردند و فرمودند: «در دنیایی که روزنامهنگاری آنها، مدل برخی از روزنامههای ما محسوب میشود، به قانون اساسی و مجلس قانونگذاری حمله نمیکنند و در قبال یک قانون، هوچیگری نمیشود، اما این دسته از مطبوعات ما از صاحبان اصلی این روشها هم قدم جلوتر گذاشتهاند، قانون اساسی و سیاستهای اصلی کشور را مورد اهانت قرار میدهند، قضایای کوچکی را درشتنمایی میکنند و در هر حادثهای که واقع میشود، فضای کشور را از تهمت و افترا پُر میسازند.» بعد از این سخنرانی، تعداد ۱۸ روزنامه و مجله از طرف قوه قضاییه، با استناد به ماده ۱۳ قانون اقدامات تامینی و تربیتی سال ۱۳۳۹ استناد شده بود که مقرر داشته، «برای حفظ امنیت، باید وسایل و آلات در دست مجرمان و مجانین خطرناک قبل از وقوع حادثه جمع شود»، توقیف شدند. منبع: تارنمای دفترحفظ و نشرآثارآیتالله خامنهای، بخش بیانات ۱۳۷۹.
[۲] – مطبوعات دوم خردادی با انتشار مقالات متعددی اقدام صدا و سیما را در پخش صحنههایی از کنفرانس برلین و جریانسازی خبری علیه دولت اصلاحات را زیر سئوال بردند. از جمله کسری نوری در روزنامه آفتاب امروز، یادداشتی تحت عنوان «گوبلزهای ناشی»، منتشر کرد. حسین باستانی در روزنامه صبح امروز یادداشتی با عنوان «تأملاتی بر پروژه برلین»، نوشت و گزارش تلویزیون از کنفرانس برلین را جسورانهترین بولتنی دانست که طی سالهای اخیر از سوی بولتنیستهای محافل خاص تهیه شده است. او صحنههای مبتذل نمایش داده شده از کنفرانس برلین در تلویزیون را فاقد توجیه شرعی معرفیکرد و نوشت: «افرادی که اخیراً متوجه شدهاند پخش تصویر رقص زنان نیمه عریان برای میلیونها مسلمان، عملی ارزشی است، همان کسانی هستند که در زمانی نه چندان دور، به خاطر چاپ عکسی از چند پیرمرد به ظاهر رقصان، روزنامهای را به دلیل چاپ مطالب مغایر با عفت عمومی، برای همیشه تعطیل کردند.» در روزنامهها، یادداشتهای بسیاری در این ارتباط انتشار یافت.
برای مثال «آنچه سیما ثابت کرد»، از محمدرضا تنگست، «توجیهات سیما وگفتوگوهای درگوشی مردم»، از یاشار هدایی، «باروتهای نمکشیده»، از محمدجواد روح، همچنین یادداشت «کنفرانس برلین از چند نگاه متفاوت»، از غلامعلی رجایی در روزنامه اطلاعات، «حرمت شرم شرقی شکست»، از محمد آقازاده در روزنامه ایران، «کورکردن خط بازگشت»، از علی درویشی در روزنامه بهار، «پاس و آبشار در سیما»، از احمد اسلامی در روزنامه بیان، «سیمای دروغ، ویرانگر وحدت و امنیت»، از حسین پایا، «این همه غوغا برای چیست؟» از شادی صدر و «هویت ۲»، از بهروز ناظر در روزنامه صبح امروز، «سیما و نمایش محرمات»، از سیدعلی اکبر محتشمی در روزنامه عصر آزادگان، «به گیرندههای خود دست نزنید، اشکال از فرستنده است»، از مجید محمدی و «حراج دین در سیمای لاریجانی» در روزنامه فتح منتشر شدند.
[۳] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «مردم، نمازجمعه و ائمه جمعه را پناهگاه روحى خود مىدانند که در تاریخ ایران به دست آمد. قبلاً در تاریخ چنین وضعى نبود که ۶۰۰ تا ۷۰۰ امامجمعه، در پایان هفته با مردم صحبت کنند. بخشى از حرفها هم از رسانهها پخش مىشود. اگر مسأله مهمى در کشور اتفاق بیفتد، کسانى که خیلى سریع با آن مسأله درگیر مىشوند، ائمهجمعه هستند. تا به حال مسألهاى نداشتیم درطول هفته اتفاق بیفتد و مردم روز جمعه راهنمایى و ارشادى راجع به آن نشنوند. این خیلى موقعیت خوبى است که در اختیار امت ماست. باید این تریبون و این موقعیت را تقویت کنیم. تقویت آن جنبههاى مختلف دارد. اولا، از لحاظ محتوى باید تقویت شود. خوشبختانه اکثر ائمهجمعه باسواد، آگاه و روشن هستند. مىتوانند از مسایل روز تحلیل داشته باشند. این براى روحانیت دوره تازه و جدیدى است. بین ائمه جمعه و آقایان دیگر که امام جمعه نیستند، تفاوت زیادى وجود دارد. دلیل آن هم این است که ائمهجمعه به خاطر مسئولیت خود، براى مسایل روز مطالعه مىکنند. تأکیدم این است که آقایان براى آگاهى، اطلاع و دانش، زیاد وقت بگذارند. البته شما با توجه به اندوختههاى علمى و دینى خود، سرمایههاى علمى دارید. اینکه به سلاح افکار و ادبیات مناسب زمان مسلح شوید، نیاز به توجه بیشترى دارد. الحمدللّه این مسیر الان خوب است.» رجوعکنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۴] – این آزادراه دریایی که از جمله برنامههای دوران سازندگی است و آقای هاشمی با جدیت پیگیر احداث آن بود، از آستارا در غرب استان گیلان آغاز و با عبور از استانهای گیلان، مازندران و گلستان تا تنگراه در شرق استان گلستان ادامه مییابد و به طول ۱۰۰۰ کیلومتر، از آستارا تا گرگان ساخته میشود. با وجود مزایای این پروژه شاخصِ سازندگی و ارزش افزودهای که اجرای به موقع این مهم در سطح ملی و فرامنطقهای به همراه میداشت و با توجه به سیاستهای کلان کشور ایران در مورد کاهش سوانح جادهای و کاهش از مصرف سوخت، این طرح با وجود پیشرفت ۶۰ درصدی، به دلیل عدم تأمین اعتبار، متوقف و بینتیجه ماند. از سوی برخی کارشناسان امید بودهاست بتوان با همکاری بخش خصوصی و از طریق سایر منابع نظیر فروش اوراق مشارکت، احداث این آزادراه را عملی نمود. این آزادراه، با مشارکت شرکت سرمایهگذاری خاتمالاوصیاء، بانکهای سپه، مسکن و شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی(شستا)، در حال اجراست.
[۵] – سد مخزنی هراز بر روی رودخانه هراز در آمل در حال ساخت است که به عنوان «سد منگول» هم شناخته میشود و در دوران سازندگی در سالهای ۱۳۶۹ و۱۳۷۰ ردیف اعتباری در بودجه ملی کشور را دریافت کرد، اما به دلیل اختلافات سیاسی، زیست محیطی و اجتماعی، عملیات اجرایی آن، حدود ۱۸ سال بعد در سال ۱۳۸۸ آغاز شد. این سد از نوع خاکی با هسته رُسی است که قرار است به ارتفاع ۱۵۰ متر با طول تاج ۳۷۳ متر ساخته شود. مسئولان وعده دادهاند، اگر اعتبار مورد نیاز تأمین شود، این سد هراز در سال ۱۴۰۴ به بهره برداری میرسد.
[۶] – در بخشی از این مصاحبه آمده است: «وقتى که من به قم آمدم، در همان پنج، شش ماه اول ورودم به قم، به خاطر همسایگى منزل محل سکونت من با منزل امام که روبروى منزل امام بود – من منزل اخوان مرعشى بودم – با ایشان آشنا شدم. این مربوط به سال ۱۳۲۷ است. آن روزها امام از لحاظ فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى مطرح نبودند. به عللى خانهنشین، ولى به عنوان یک مُدرس محبوب و نیرومند براى طلبهها شناخته شده بودند. آشنایى من به خاطر همسایگى است که تصادفى پیش آمد. امام در آن زمان افکار آزادىخواهانه و افکار فلسفى نیرومندى داشتند. فلسفه آن موقع در حوزه قم جایگاهى نداشت.
بعضىها افکار فلسفى امام را نمىپسندیدند. اطرافیان آیتالله بروجردى هم گویا به امام زیاد میدان نمىدادند که در امور حوزه دخالت کنند. امام براى خود حق زیادى قایل بودند. ایشان آقاى بروجردى را آوردند و پایههاى مرجعیت ایشان را تحکیم کردند. از این افکار، اهدافى داشتند. نفوذ امام را قدرى محدود کرده بودند. فشارهاى سیاسى و اتهامات افکار فلسفى اضافه شده بود. ایشان از اینکه محور فعالیت باشند، کنارهگیرى کرده بودند. خانهنشین کامل نبودند. مُدرسى نیرومند و محبوب بودند. آیتالله بروجردى نظر خاصى داشتند؛ درست هم بود. من هنوز آن نظریه را قبول دارم. نظر ایشان این بود که فعلا ً نمىتوانیم وارد مسایل حاد سیاسى شویم، چون نمىگذارند حوزه شکل بگیرد. حوزه آن موقع هنوز جوان بود، رسالت اول خود را تحکیم روحانیت مىدانستند که توسعه بدهند تا حوزه آسیبناپذیر شود.» رجوعکنید←کتاب«هاشمیرفسنجانی، مصاحبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۷] – همزمان با توقیف ۱۳ نشریه و روزنامه از سوی دادگستری استان تهران، دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه صنعتی شریف تهران، راهپیمایی و تجمع کردند. دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان نیز مقابل دانشگاه شهید بهشتی این شهر، تحصن کردند. دانشجویان دانشگاه شیراز و نیز دانشجویان دانشکده عمران دانشگاه خواجه نصیر طوسی، به تجمع آرام در محوطه دانشگاه دست زدند. در بیانیه اعتراضی دانشجویان، ضمن محکوم کردن توقیف نشریات کشور، از دانشجویان خواسته شدکه با حفظ آرامش کامل، هوشیاری خود را به منظور دفاع از آزادیهای مشروع و پاسداری از قانون اساسی حفظ کنند.
[۸] – سازمان جهانی اسلامی برای آموزش و پرورش، علوم و فرهنگ (آیسسکو) (ICESCO)، سازمانی تخصصی است که زیرنظر سازمان همکاری اسلامی (OIC) فعالیت میکند و در زمینههای آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات درکشورهای اسلامی و به منظور حمایت و تقویت روابط بینکشورهای عضو فعالیت دارد. دفتر مرکزی این سازمان در رباط واقع شده است. سازمان آیسسکو در ژانویه ۱۹۸۱ تأسیس گردید. این سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی، عرصهای را فراروی کشورهای اسلامی قرار داده است تا کشورهای اسلامی با همکاری در زمینههای فرهنگ، علوم و آموزش در جهت نزدیکسازی ملل مسلمان به یکدیگر تلاش نمایند.
[۹] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «در دنیاى اسلام، ظرفیت بالایى وجود داد. در بین ادیان جهان، هیچ دینى به اندازه اسلام، مردم را براى کسب علم و دانش تشویق نکرده است. سابقه تاریخى دانشگاهى اسلام هم از دیگر ادیان بیشتر و عمیقتر است، ولى به دلایلى امروز کشورهاى غیرمسلمان بعضاً از ماجلو هستند. این تکلیف شما دانشمندان جهان اسلام است که حرکت خود را سریعتر کنید. با توجه به نیاز مردم ایران به دانشگاه، ابتکارى انجام دادیم و دانشگاه غیردولتى سراسرى را تأسیس کردیم. تجربه موفقى است. خوب است که این تجربه به دیگر کشورهاى اسلامى منتقل شود. در یک بررسى متوجه شدیم که همه عوامل و مواد تأسیس یک دانشگاه بزرگ در ایران وجود دارد. جوانان متقاضى تحصیل در ایران خیلى زیاد هستند. در سراسر کشور نیروهاى علمى هستند که وقت هم دارند. مردم هم حاضرند، هزینه تحصیل خود را بپردازند. مخصوصاً اگر به آنها وام بدهیم، بیشتر استقبال مىکنند.» رجوع کنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۰] – آیتالله سیدحسن طاهریخرمآبادی (۱۳۱۷-۱۳۹۲) از فقیهان شورای نگهبان، عضو مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مجلس خبرگان قانون اساسی، شورای بازنگری قانون اساسی و امام جمعه موقت تهران و نماینده امامخمینی در سازمان حج، سپاه پاسداران و کشور پاکستان بود. وی در ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ درگذشت. مزار او در حرم حضرت معصومه (س) قرار دارد.
[۱۱] – در بخشی از خطبه اول آمده است: «این چند هفته، شاهد طرح مسایل بسیار مهمى از زبان رهبر انقلاب بودیم که در سالهاى اخیر بىسابقه است. تعدادى از نیروهاى سابقهدار انقلاب، به دشمن عقد اخوت نشان میدهند. با نیت خارجىها و چیزهایى که رادیو اسراییل و رادیو بىبىسى میگویند، هماهنگ شدند. از این طرف هم انسان گاهى تندروىهاى نادرستى میبیندکه آن هم قابل تحمل نیست که همیشه گفتم، افراط و تفریط دوطرف، کار دست انقلاب میدهد. باید با هم کارکنیم. نیروهایى که از بُن دندان و ته دل انقلاب اسلامى را – با کمى تفاوت دید در عملکرد و چیزهاى دیگر – قبول دارند، باید در مقابل این سیل بنیانکن خارجى که تصمیمش را گرفته و به میدان آمده،Ã Äبایستیم. یکى از شگردهایى که این روزها دارد به کار گرفته میشود که خیلى مهم است، این است که کارایى اسلام را به عنوان نظام حاکم زیر سئوال ببرند. میخواهند دل مردم را خالى کنند.
فشارى که روى صدا و سیما میآید، بد است. اگر این رسانه ملى تضعیف شود و مردم اعتماد خود را از دست بدهند و ما بخواهیم مردم را براى مسایل ملى و امنیت توجیه کنیم، با چه وسیلهاى میتوان این کار را کرد؟ فکر میکنند هر چه میگوییم، دروغ است. به رادیو بىبىسى و اسراییل اعتماد پیدا میکنند.کسانى که صبر رهبرى را به پایان رساندند، خیلى خامىکردند. من ایشان را خوب میشناسم. بسیار صبور و به آینده امیدوار هستند. نباید اینگونه رفتارکنیم. ما باید همه با هم همکارى کنیم. البته رقابت سیاسى هیچ مانعى ندارد و ما خودمان تشویق میکنیم. از نقد که کسى بدش نمىآید. منتها در حال حاضر نقد نیست، اکنون هتاکى و فحاشى است. اگر آینه فقط بدیها را نمایان کند، انسان را گمراه میکند. چیز دیگرى میشود. نباید فقط سیاهیها و بدبختیها را نشان دهد. انشاءالله این موج هم بگذرد و یک همکارى در جامعه ما پیدا شود که دشمنان به آن چشم نبندند و همه بتوانند از مطبوعات آزاد و پیشرفته و حقگو استفاده کنند که حتماً براى کشور مفید است.» رجوعکنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، خطبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۲] – با آغاز دوران سازندگی، ضرورت توسعه فرهنگی پایتخت، شهرداری تهران را برآن داشت تا همراه با خدمات اجتماعی، عمرانی و ترافیکی، ارایه خدمات فرهنگی را در زمره برنامههای خود قرار دهد. از همان زمان، بازسازی و یا تغییر کاربری اماکن در اختیار شهرداری آغاز شد تا آنکه از اوایل دهه۷۰، احداث مراکز فرهنگی هنری با عناوین فرهنگسرا، خانه فرهنگ، کتابخانه، خانه موزه و نظایر آن، در مناطق شهرداری آغاز شد و معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، اداره آنها را بر عهدهگرفت. نظر رهبری آن بود که ساخت و تجهیز مراکز فرهنگی ازطرف شهرداری کار پسندیدهای است، ولی اداره آنها و اصولاً انجام امور فرهنگی خارج از وظایف شهرداری است. بر همین اساس در سال ۱۳۷۵ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ایجاد شد و زیرنظر هیأت امنا آغاز به فعالیت کرد. تأمین بودجه و پرداخت دستمزد کارکنان این سازمان برعهده شهرداری تهران است، اما رییسآن توسط هیأت امنا تعیین میشود که شهرداری تنها یک عضو آن است. شهرداری تهران، انتقال روزنامه همشهری به این سازمان را نپذیرفت. مؤسسه همشهری، تا سال ۱۳۹۵ به لحاظ مالی مستقل بود و بودجهای از شهرداری تهران دریافت نمیکرد.
[۱۳] – در بخشی از این مصاحبه که در شماره ۲۵ نشریه «پیام حوزه»، سال هفتم، شماره اول – بهار ۱۳۷۹ – صفحات ۵ تا ۳۵ چاپ شده، آمده است: «من نوجوانى بودم، ساکن روستاى بهرمان در جلگه نوق رفسنجان که یازده فرسخ تا شهر فاصله داشت و هنوز شهر را ندیده بودم. وضع راهها و وسایل حملونقل به گونهاى نبود که روستاها بتوانند ارتباط جدى با شهرها داشته باشند. من در نوق و در آن سنین به طلبگى علاقهمند شدم. تا آنموقع در مکتب تحصیل مىکردم که در آنجا علاوه بر کتابهاى معمول مدارس، کتابهایى مثل نصاب، بوستان سعدى ومعراج و امثال اینها خوانده مىشد. این علایق عمیق، در چنین محیطى عمق التهاب و اشتیاق مردمى را مىرساند. یک مداحى آمده بود، نوق و آیتالله بروجردى را به مردم معرفى کرد؛ گرچه این مرد تنها مداحى مىکرد و کار دیگرى هم نداشت، ولى اطلاعاتش از اهالى روستا بیشتر بود و از زبان او با حوزه آشنا شدیم. البته پدر من نیز از دروس حوزوى و حوزه و روحانیت آگاهى داشت و با اینکه شغل او غیر از کار تبلیغى و روحانیت بود، لباس روحانى مىپوشید و وقت زیادى هم صرف مطالعه کتب دینى مىکرد.» رجوعکنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، مصاحبههای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۴]– در بخشی از این سخنرانی آمده است: «مناسبتهایى مثل روز کارگر، انتخاب کارگر نمونه و خیلى از کارها بهانههایى است که جامعه خود را با نیروى کار و ارزش کار آشنا کنیم و در همین زمینه معمولاً احکام اسلامى و معارف قرآن را تذکر مىدهیم، تا دنیا و جامعه بدانند که خداوند، اسلام و پیغمبر(ص) چقدر براى کار ارزش قابل بودند و جوهر کار و شخصیت کارگر را بسیار با اهمیت مىدیدند. دنیا هم امروز با انواع تبعیضهایى که هست، بهÃ Äکارگر اهتمام مىدهد و به تدریج این حقیقت خودش را نشان مىدهد. در مجموع ما به طرف عدالت حرکت مىکنیم، ولى این روند کُند است. من این روزها به برنامههاى کارگرى گوش مىدهم. مىتوان روى آن حساب کرد. به شرط اینکه آن را حفظ کنیم و اشکالاتش را برطرف بکنیم. تصویب قانون کار واقعاً مشکل بود. هم زمانى که در مجلس بودیم و هم زمانى که در دولت آییننامههاى آن را مىخواستیم بنویسیم و هم شرایطى که در شوراى نگهبان به وجود آمده بودکه مجمع تشخیص مصلحت توانست، مشکل را حل بکند.» رجوعکنید←کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۱۵] – قتلهای زنجیرهای، عنوانی است که به قتل برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی مخالف نظام جمهوری اسلامی توسط مأموران وزارت اطلاعات ایران، اطلاق میشود. در اول آذر ۱۳۷۷، آقای داریوش فروهر، رهبر حزب ملت ایران و همسرش خانم پروانه اسکندری، در منزل شخصیشان واقع در محله فخرآباد تهران با ضربات چاقو به قتل رسیدند و جسدشان به نحو فجیعی مُثله شد. در روزهای ۱۲ و ۱۸ آذر نیز جسد دو نویسنده دیگر، آقایان محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، پس از چند روز بیخبری، در جادههای اطراف شهر پیدا شد. با توجه به باز بودن نسبی فضای مطبوعاتی و سیاسی کشور نسبت به سالهای قبل، این قتلها بازتابهای وسیعی در داخل و خارج از کشور پیدا کرد و این حادثه غیرانسانی، با انزجار فعالان فرهنگی و مقامات بلندپایه مملکتی محکوم گردید. بعد از وقوع این قتلها، آقای خاتمی، رییسجمهور،کمیته ویژهای متشکل از آقایان علی یونسی، علی ربیعی و حمید سرمدی، برای کشف شبکه دخیل در قتلها تعیین کرده بود. مطبوعات جناح راست، عوامل جناح چپ و نزدیک به دولت راÃ Äعامل قتلها معرفی میکردند. در بازجوییها هم دخالت سرویسهای جاسوسی خارجی در وقوع قتلها مطرح میشد و بر همین اساس اعترافاتی از دستگیرشدگان مبنی بر آموزش در خارج از کشور و ارتباط با دشمنان جمهوری اسلامی گرفته شد. بخشی از این اعترافات، به طریقی فاش شد و در فضای مجازی انتشار یافت. آنها بعد از آزادی گفتند که اعترافاتشان در مورد جاسوسی و فساد اخلاقی، واقعیت نداشته و به اجبار گرفته شده است.
[۱۶] – خانم مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه آمریکا، با اشاره به دادگاه یهودیان متهم به جاسوسی در ایران گفت: «نتیجه دادگاه ۱۳ یهودی بازداشتی در ایران به اتهام جاسوسی برای آمریکاو اسراییل، میتواند سرزنش بینالمللی را به دنبال داشته باشد. اگر ایران خواستار حفظ احترام خود توسط جـامعه بینالمللـی است، باید حیثیت شهروندان خود را حفظ کند. دولتهای جهان، حق دارند به مقـــامهای ایرانـی بگویند، وقایعی که در دادگاه یاد شده اتفاق میافتد، قابل سرزنش است.» این درحالی است که روزنامه گاردین، چاپ لندن رسانههای غربی را به تحریف اخبار مربوط به محاکمه ۱۳ یهودی متهم به جاسوسی برای اسراییل متهم کرد. گاردین در مقالهای رسانههای غـربی را متهم نمـوده است کـه در پوشش اخبار این محاکمه متهمان به جاسوسی، بیشتر بـه شـایعات میپـردازند و تمایل چندانی به بیان صادقانه و واقعی مطالب ندارند.گاردین، سپس به اعتراف متهمان حتی در مقابل خبرنگاران غربی اشاره کرده و در مورد اعتراف قانع کننده «حمید تفلین» که از تلویزیون ایران نیز پخش شد، نوشت: «این اعتراف چیزی نبود که خبرنگاران غربی مایل به شنیدنش باشند.»
[۱۷] – هواپیمای بوئینگ شرکت پان امریکن، از لندن به مقصد نیویورک، در ۲۱ دسامبر ۱۹۸۸ با ۲۴۳ مسافر و ۱۶ خدمه منفجر شد و ۱۱ نفر از ساکنان روستای لاکربی در جنوب اسکاتلند، به هنگام سقوط این هواپیما، جان خود را از دست دادند و مجموع قربانیان این حادثه به ۲۷۰ نفر رسید؛ به همین دلیل نیز این حادثه با عنوان سانحه لاکربی نیز شناخته میشود. آمریکا و بریتانیا، لیبی را مسئول این بمبگذاری معرفی کردند که منجر به تحریمهای بینالمللی علیه این کشور شد. در سال ۲۰۰۳ لیبی رسماً مسئولیت این بمبگذاری را برعهده گرفت. عبدالباسط المقرحی، تنها فردی بود که راجع به این حمله تروریستی محکوم شد.
[۱۸] – روزنامه جوان در ۲۴ بهمن ۱۳۷۷ به صاحبامتیازی و مدیرمسئولی آقای مظاهری، راهاندازی شد. این روزنامه به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نسبت داده میشود.
[۱۹] – اَلعُروَ¸ الوُثْقی، جامعترین کتاب در زمینه فروع فقهی به زبان عربی است، تألیف آیتالله سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق)، فقیه شیعه، شامل فتواهای ایشان در غالب بخشهای فقه که ۳۲۶۰ مسأله فقهی دارد و در صدسال اخیر، مبنای فقها و مراجع تقلید شیعه، برای بیان فتواهایشان بوده و فقیهان شیعه، نظرات فقهی خود را در حاشیه این کتاب بیان کردهاند. اهمیت این کتاب در حوزههای علمیه تا حدی است که نویسنده کتاب، «صاحب عروه» خوانده میشود. خانم مریم طباطبایی، مادر عفت مرعشی، همسر آیتالله هاشمی رفسنجانی، نوه صاحب عروه میباشد.
[۲۰] – «فرهنگ قرآن»، مُعجم معنایی معارف و مفاهیم قرآنکریم، یکی از بزرگترین و جامعترین معاجم تدوین شده تاکنون، حاوی هزاران موضوع قرآنی که در ۳۳ جلد به شیوهای نو و به صورت الفبایی- موضوعی سامان یافته است. این مجموعه که بزرگترین فرهنگ مفهومی موضوعات قرآنی است، علاوه بر نقش اطلاعرسانی در زمینه معارف قرآن، خود نوعی تفسیر موضوعی به شمار میآید. ایده نگارش این اثر، توسط آیتالله هاشمیرفسنجانی، در دوران زندان پیش از انقلاب اسلامی طرح شد و بعد از پیروزی انقلاب، با همکاری پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی قم، تدوین و انتشار یافت. بعد از تدوین و انتشار تفسیر راهنما، به منظور راهیابی آسان به موضوعات و مفاهیم قرآنی، فیشهای تفسیر راهنما، با افزودن اطلاعات تکمیلی در پژوهش جدید، بر پایه نظام الفبایی طبقهبندی شد و با نام «فرهنگ قرآن» عرضه شد. درگام بعدی، با استفاده از پژوهشهای یاد شده، و هماهنگ با آنها، در جهت پرداختن نظامواره به موضوعات قرآنی، برای هر یک از عناوین و مدخلهای فراهمآمده، مقالهای نگاشته شد و «دایرهالمعارف قرآن کریم» نام گرفت.
[۲۱] – بعد از وقوع قتلهای زنجیرهای توسط عناصر خودسر وزارت اطلاعات در پاییز ۱۳۷۷، آقای سیدمحمد خاتمی، رییسجمهور،کمیته ویژهای متشکل از آقایان علی یونسی، علی ربیعی وحمید سرمدی، برای کشف شبکه دخیل در قتلها تعیین کرده بود.
[۲۲] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «براى خانوادهاى که عضوى از آن، دچار مرگ مغزى شده و آن را مثل جان دوست مىدارد، تصمیم اینکه اجازه بدهد از او عضوى را بردارند و به دیگرى پیوند بزنند، از لحاظ روحى کار آسانى نیست. انسان نمىخواهد به بدن کسى که فوت کرده، خراشی وارد شود. این کار فهم و درک بالایى را نشان مىدهد که خانواده مىفهمد، با حرکتى که با عاطفه او سازگار نیست، بیمارانى را نجات مىدهد و موج انسان دوستى در جامعه راه مىاندازد و نشانى از زنده بودن روحیات انسانى را به مردم ارایه مىدهد. باید انسان باارزش و شخصیت بزرگوارى باشد که در آن حالت، بتواند تصمیم بگیرد. چنین تصمیماتى احتیاج به تحلیل، تجزیه، بررسى و محاسبه دارد. یک کار بسیار باارزش است. در جامعه ما به خاطر ملاحظاتى که در گذشته بوده است، این کار نبود و پیوند اعضا کم بود. این باعث مىشد که دانشگاه و علم ما، همراه دنیا حرکت نکند. اینکه پزشکان ما در این میدان کار کنند و این دانش در کشور ما اوج بگیرد، کار بزرگى است. شما به این حرکت علمى کمک مىکنید. من به خانوادههاى پیشتاز تبریک عرض مىکنم و در مقابل اینها احساس خضوع مىکنم.» رجوع کنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۲۳] – در مصر تظاهرات خشونتباری در شهر قاهره، پایتخت این کشور، در اعتراض به چاپ کتابی که اسلامگرایان آن را اهانت آمیز میدانند، انجام شد. در این ناآرامیها که درپی گردهمایی هزاران دانشجو در اطراف دانشگاه مذهبی الازهر در شمال قاهره به وقوع پیوست، بعضی از تظاهرکنندگان شروع به پرتاب سنگ کردند و پلیس با استفاده از گاز اشکآور و گلولههای لاستیکی، تلاش کرد آنها را متوقف کند. زد و خورد در طول روز ادامه داشت و حدود ۴۰ نفر به دلیل جراحات سطحی، مورد مداوا قرار گرفتند و ۲۰ نفر نیز دستگیر شدند. دانشجویان خواستار استعفای وزیر فرهنگ شدندکه اجازه انتشارکتاب «ضیافت جلبک»، نوشته یک سوری به نام حیدر حیدر داده است.
[۲۴] – دادگستری کل استان تهران، در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۹ درباره حکم عاملان ترور آقای سعید حجاریان اعلامکرد: «برابر رأی شعبه ۳۲ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، عاملان ترور حجاریان به زندان محکوم شدند. متهم ردیف اول: سعید عسگر، فرزند محمد، دانشجوی ۲۰ساله دایر بر اقدام علیه امنیت کشور از طریق مباشرت به ترور سعید حجاریان و ابوالقاسم شفیعی، به مجازات ۱۵ سال حبس در زندان اصفهان محکوم شد. سیدمحسن مجیدی نیز به اتهام اقدام علیه امنیت کشور از طریق معاونت در ترور حجاریان و شفیعی و کاوه به ۱۰ سال حبس در زندان شیراز محکوم شدند و محمدعلی مقدمی، به اتهام اقدام علیه امنیتکشور از طریق معاونت در ترور حجاریان، به هفت سال حبس در زندان کرمانشاه محکوم شد. بقیه متهمان نیز به حبس از چهار تا سه سال محکوم و موسی جاننثاری، مهدی روغنی و سعید کگونانی نیز تبرئه شدند.» اما سعید عسگر،کمتر از یک سال در زندان ماند و آزاد شد.
[۲۵] – بنابر منابع تاریخی، قبیله بنی قریظه، به همراه بنی نضیر، از نسل هارون، برادر حضرت موسی بودهاند که پیش از مهاجرت قبایل اوس و خزرج به یثرب، در آن شهر زندگی میکرده و حاکم بر آن بودهاند، اما پس از شکست حکومت یهودی یمن از پادشاه مسیحی حبشه، قبیله خزرج در جنگ با یهودیان پیروز میشود و حکومت بر شهر را به دست میگیرد. بنی قُریظه، قبیله یهودی ساکن مدینه در نخستین سالهای پس از هجرت پیامبر اکرم (ص) بود. بنینضیر، یکی از قبایل یهودی ساکن در مدینه، به ریاست حُیَیّ بن اَخطب بودکه در قلعههایی که در اطراف شهر ساخته بودند، زندگی میکردند و بعد از ورود اسلام به مدینه، به مخالفت با حضرت محمد (ص) پرداختند.
[۲۶] – آقای علی حجتیکرمانی (۱۳۱۶ – ۱۳۷۹)، نویسنده، پژوهشگر، اسلامشناس، مترجم، سخنور و قرآنپژوه، از اعضاى هیأت تحریریه مجله مکتب اسلام بود و سوابق طولانی در مبارزه با حکومت پهلوی داشت. او در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۹، هنگام مراجعت از کربلای معلی، در مرز سوریه و عراق، بیمار و در همانجا دارفانی را وداع گفت. پیکر آن مرحوم از سوریه به ایران منتقل شد و روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۷۹ در حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) به خاک سپرده شد.
[۲۷] – ایده و فکر ایجاد و توسعه فروشگاههای زنجیرهای رفاه، با هدف ساماندهی نظام توزیع از طریق تهیه و تأمین کالاهای اساسی و توزیع آن در تمام مناطق کشور، در دوره دوم دولت سازندگی مطرح شد و شرکت رفاه در ۲۶ اردیبهشت سال ۱۳۷۴ تأسیس گردید. در این مجموعه، ساختار توزیع و ارسال کالا به نحوی شکل گرفته است که کالا در دورترین مناطق کشور در کمترین بازه زمانی قابل دسترس و تهیه باشد. برای همین تلاش شده با حذف واسطهها، از افزایش قیمت کاذب اقلام مصرفی جلوگیری شود و از سوی دیگر، با تأسیس فروشگاههای متعدد در تمام شهرهای بزرگ و بیشتر شهرهای کوچک، از تأثیر هزینه حمل در قیمت کالا ممانعت به عمل آید. شرکت رفاه همچنین کوشیده است، برای پشتیبانی از رونق تولید ملی، با حمایت از کالای ایرانی، محصولات باکیفیت تولید داخل را در اختیار مشتریان خود قراردهد. چنانکه در خاطرات میخوانید، درسال ۱۳۷۹ تعداد ۵۷ فروشگاه راهاندازی شده است. طبق آمار سال ۱۴۰۱، تعداد ۱۴۰۰ فروشگاه فعال با ۲۵ هزار پرسنل، دوهزار و۵۰۰ تأمینکننده کالا و ۱۲ هزار نوع کالای ارایه شده در فروشگاههای زنجیرهای رفاه در سراسر کشور وجود دارد.
[۲۸] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «از جوانى روایتى را شنیدم و بعد تحت تأثیر آن روایت، به طرف قرآن رفتم و از نقطه آغاز، راضى هستم. آن روایت این است که در بهشت به مسلمان مىگویند، هرچه قرآن بلد هستى، بخوان و به طرف بالا حرکتکن. هرآیهاى که خوانده شود، یک پله به سمت بالا، یعنى نزدیک خدا مىرود. به شما جوانها تبریک مىگویم که موفق شدید درخانواده قرآنیها قرار بگیرید. شما با انسانى مواجه هستیدکه همه فراز و نشیبهاى دنیا را در حد معمول دیده است؛ از روستا، از زندانهاى شدید و خطرناک رژیم شاه و لحظات فرارى، همه را دیدم. رییسجمهور هم شدم. آنچه که براى انسان باقى مىماند، جلب رضایت خداوند است. باید کارى انجام بدهیم که به خدا نزدیک شویم. من الان ۶۵ سال دارم. وقتى که به پشت سرنگاه مىکنم، مىبینم حرکت سریعى بود که گذشت. عمر دنیا هم اینگونه است. به قیامت که مىرسیم، قرآن مىگوید، «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیباً». کارهاى زیاد در زندگى انجام دادم. کتاب نوشتم. درس خواندم. درس دادم. مجله منتشر کردم. سخنرانى کردم. پیام دارم. کارهاى سیاسى کردم. جنگ کردم. صلح کردم؛ اما زیباترین کارهایم، کارهاى قرآنى است که انجام دادم.» رجوع کنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
[۲۹] – شرکت تأسیسات دریایی ایران که در سال ۱۳۷۴ توسط مهدی هاشمیرفسنجانی تأسیس یافت، به عنوان یکی از بزرگترین و مجربترین پیمانکاران مهندسی، خرید، ساخت و نصب (EPCI) در ایران در پروژههای مختلفÃ Äساخت و نصب جهت سازههای عظیم دریایی شرکت داشته است. این پروژهها شامل ساخت، حمل و نقل و نصب جاکتها و سکوها میباشد. ارزش مجموع داراییهای شرکت تأسیسات دریایی ایران به بیش از ۴۷/۱ میلیارد دلار میرسد. داراییهای شرکت شامل یاردهای ساخت، کارخانه اندود بتنی لوله، کشتیهای لولهگذار و انواع مختلف کشتیهای جرثقیلدار، شناورها و انواع مختلفی از تجهیزات و ماشینآلات است.
[۳۰] – روزنامه «استار»، چاپ استانبول، در شماره روز ۲۰ اردیبهشت خود، مطلبی منتشر کرد و هفت دیپلمات سابق ایران و یک خبرنگار سابق دفتر ایرنا در ترکیه را به انجام فعالیتهای جاسوسی متهم نمود و مدعی شد، آنها در ترور اوغور مومجو نقش داشتهاند. مومجو، نویسنده معروف و مفسر سیاسی روزنامه جمهوریت ترکیه بود که در تاریخ ۲۴ فوریه ۱۹۹۳ بر اثر انفجار در خودروی خود، در مقابل خانهاش کشته شد.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»
انتهای پیام




