آینده بازار طلا

اخبار بسیار مهمی که از آغاز سال ۲۰۱۴ مخابره شدند بر قیمت طلا تاثیرگذار بودند. مهم‌ترین این اخبار سیاست‌های انبساطی آمریکا و چشم‌انداز افزایش نرخ بهره آمریکا بود. ایالات‌متحده از اواخر سال ۲۰۱۳ میلادی شروع به کاهش سیاست‌های تسهیل کمی به صورت ماهانه ۱۰ میلیارد دلار کرد که این امر نویددهنده ادامه کاهش تزریق پول به اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۱۴ بود.

 این موضوع از همان ابتدای سال روی قیمت طلا تاثیر گذاشت و باعث افت قیمتی در همان روزهای نخست سال ۲۰۱۴ شد. در نشست‌های بعدی بانک مرکزی آمریکا هر ماه ۱۰ میلیارد دلار از سیاست‌های انبساطی کاسته شد تا در نهایت در چهارشنبه دو هفته پیش این نوید داده شد که با ادامه این سیاست در طول سال، فدرال رزرو آماده افزایش نرخ بهره می‌شود. در اوایل سال ۲۰۱۴ این نگرانی وجود داشت که اقتصاد آمریکا به اهداف تعیین‌‌شده مانند نرخ‌های هدف تولید ناخالص یا آمار استخدامی‌ها نرسد، اما این اهداف در مسیر تعیین‌شده محقق شدند.

هدف استخدام بیش از ۲۰۰ هزار نفر در هر ماه در بیشتر ماه‌های گذشته محقق شده است. نرخ هدف تولید ناخالص داخلی دو درصد بوده که این نرخ هم‌اکنون بالای این رقم تثبیت شده است. نرخ هدف تورم دو درصد است، اما تورم در حال حاضر روی یک درصد مانده است. با این حال با حل مساله تورم بازارها برای افزایش نرخ بهره آماده می‌شوند. گرچه این افزایش هم به صورت یکباره نخواهد بود. از آنجا که نرخ بهره آمریکا نزدیک صفر است، افزایش آن در ۸ تا ۱۰ دوره انجام خواهد شد که باید به صورت متوالی باشد. این شرایط باعث افزایش تقاضا برای دلار و کاهش ارزش طلا شده است.

طلا بیشترین تاثیر را از شاخص دلار می‌گیرد. با توجه به اقتصاد رو به رشد آمریکا، شاخص‌هایی مانند شاخص‌های بازار سهام داو جونز همسو با شاخص دلار افزایش پیدا کرده‌اند. با افزایش نرخ بهره ممکن است بازارهای سهام مقداری از این خبر تاثیر منفی بگیرند، اما آنچه اهمیت دارد تصمیم به افزایش همزمان نرخ اوراق است تا نرخ آنها جذاب‌تر از نرخ بهره باشد.

 از همین‌رو احتمال نوسانات نزولی شاخص‌ها بعید است و این هم به پایین ماندن قیمت طلا کمک می‌کند. به علاوه باید توجه داشت که در ذهن فعالان بازارهای آمریکا افزایش نرخ بهره معادل خروج از بحران اقتصادی در نظر گرفته می‌شود. وقتی اقتصاد اندک‌اندک به سوی نرخ‌های بهره بالاتر از سه درصد حرکت کند، تصور این خواهد بود که اقتصاد آمریکا کاملاً از بحران خارج شده و این امر فشار روی قیمت طلا را افزایش خواهد داد.

در شش ماه اول سال جاری میلادی تنش‌های ژئوپولتیک در برخی مقاطع اثر احیای اقتصادی آمریکا را کمتر می‌کردند و قیمت طلا را بالا می‌بردند. با این حال باید در نظر داشت که برخی مواقع اخبار بحران‌های سیاسی همزمان با اعلام آمار بد اقتصادی منتشر می‌شدند. در چنین حالتی طلا با تاثیر گرفتن از دو جبهه صعود می‌کرد. نکته دیگر اینکه بازار ممکن است در تنش‌های لحظه‌ای یا مقطعی با افزایش روبه‌رو شود، ولی مسیری بلندمدت دارد که بیشتر متاثر از عوامل بنیادین اقتصادی است. بازار ابتدا به موضوع یک بحران اهمیت می‌دهد، بعد به محتوا و جزییات و تاثیرات آن و در مرحله سوم کم‌کم به آن عادت می‌کند.

تنش‌های موجود تا حد زیادی تاثیرات خود را گذاشته‌اند، مگر آنکه اتفاق خیلی خاصی روی دهد. اگر تا پایان سال تنش جدیدی اتفاق بیفتد طلا ممکن است افزایش یابد اما آن افزایش مقطعی خواهد بود. طلا از اواسط سال ۲۰۱۳ نوسانات نزولی زیگزاگی داشته و حالا اگر قیمت اونس به کمتر از ۱۲۰۰ دلار برسد، تمایل بیشتری به نزول پیدا خواهد کرد. قیمت ۱۱۶۷ دلار مرز روانی بسیار مهمی برای طلاست. در صورتی که بازار از سطح ۱۱۶۷ دلار نزول کند، مرز بعدی می‌تواند ۱۱۱۱ دلار باشد.

موضوع مهم این است که اقتصاد آمریکا و برخی دیگر از اقتصادهای عمده جهان از شرایط بحرانی خارج شده‌اند. در سال‌هایی که اقتصاد جهان گرفتار بحران بود، فلز زرد سالانه ۵ تا ۱۰ و حتی گاهی ۱۵ درصد رشد می‌کرد، ولی از سال ۲۰۱۲ که ایالات‌متحده اعلام کرد برای کاهش سیاست‌های انبساطی آماده می‌شود و حتی چشم‌اندازی از افزایش نرخ بهره نیز وجود دارد، بازار علاقه‌ای به نوسان‌های صعودی نداشت و ندارد. این وضعیت به خصوص از آوریل ۲۰۱۲ قابل رویت است.

از ماه مه ۲۰۱۳ بانک‌های مرکزی با توجه به چشم‌انداز مثبت اقتصاد آمریکا به ذخیره دلار رو آوردند و در عمل طلای کمتری نگه داشتند. در بیشتر کشورها حجم معاملات طلا به وضعیت حداقلی رسیده است. این نشانه‌ای از عدم علاقه سرمایه‌گذاران به معامله طلاست. ضمناً با در کنترل بودن تورم در بیشتر کشورها اتفاق خاصی در مورد طلا نخواهد افتاد.

کاهش سیاست‌های انبساطی در آمریکا باعث کاهش تورم شده است و هر زمان که تورم در کنترل بوده طلا در موضع ضعف قرار گرفته است. این موضوع در کنار احیای کلی اقتصاد آمریکا تبدیل به مهم‌ترین عوامل فشار روی قیمت این فلز گرانبها شده‌اند. تنها موردی که در آینده می‌تواند باعث افزایش قابل توجه طلا شود، اخبار لحظه‌ای ژئوپولتیک است. چنان که اشاره شد در کنار این عوامل کاهشی نباید چشم‌انداز افزایش نرخ بهره را از یاد برد که تاثیر بسیار زیادی بر افت قیمت طلا داشته است.

 جدی‌تر شدن افزایش نرخ بهره بود که طلا را به مرز ۱۲۰۰ دلار نزدیک کرد. وقتی طلا با چشم‌انداز چنین افتی را تجربه کند، مطمئناً با شروع افزایش نرخ‌های بهره در ایالات‌متحده و مخصوصاً افزایش متوالی نرخ‌های بهره فشار بیشتری را متحمل خواهد شد. حتی افزایش صدم درصدی نرخ‌های بهره هم می‌تواند باعث افت طلا شود تا علاقه بانک‌های مرکزی به فروش طلا بیشتر شود. پس می‌توان گفت که اگر تا پایان سال ۲۰۱۴ تغییری در مسیر سیاست‌های پولی بانک مرکزی آمریکا رخ ندهد، روند کاهشی طلا ادامه پیدا خواهد کرد.

البته برخی از تئوریسین‌ها هنوز هم تمایلات صعودی دارند. حتی برخی از نظرسنجی‌های پایگاه‌های اقتصادی معتبر حاکی از پیش‌بینی‌های افزایشی است. دلیل این امر این است که این کارشناسان عامل مهمی را مدنظر قرار می‌دهند که همان تردید در افزایش تورم در آمریکاست. آنها معتقدند در زمانی که بناست نرخ‌های بهره با افزایش مواجه شود، تورم آنقدر قوی نخواهد بود که از سیاست‌های فدرال رزرو حمایت کند.

 نظر آنها این است که به‌رغم نیاز به افزایش تورم، این شاخص با کاهش سیاست‌های انبساطی تحت کنترل باقی می‌ماند. اینها باعث می‌شود که نظر برخی معامله‌گران نسبت به چشم‌انداز تورم تغییر پیدا کند. پس نظر آنها این است که در صورت مناسب نبودن وضعیت تورم زمان افزایش نرخ‌های بهره به تعویق می‌افتد و این می‌تواند طلا را با افزایش قیمت مواجه کند.

 برخی به اثر افزایشی شروع به کار بورس طلای چین نیز اشاره می‌کنند، اما باید توجه داشت که تحلیلی که زمان نداشته باشد همیشه صحیح است. اثر عواملی مانند افتتاح بورس طلای چین می‌تواند افزایشی باشد، اما تاثیر این عوامل کوتاه‌مدت و مقطعی خواهد بود. آنچه در این مقاله به آن اشاره شده اعتباری چندماهه دارد، در صورتی که تاثیر بورس چین می‌تواند به چند روز خلاصه شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا