مگر برای رد شدن نیامده بود؟ | عباس عبدی

«عباس عبدی» تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه ی نوآوران نوشت:
چند تن از دوستان مطلبی را از یک کانال تلگرامی حامیان آقای احمدینژاد برای من فرستادند که در رد و نقد اظهارات بنده نسبت به رد صلاحیت وی و آقای بقایی بود. در این متن آمده است که: “عباس عبدی اخیرا در مصاحبه ای عنوان نمود احمدی نژاد رد صلاحیت میشود و در مورد اقای بقایی گفتند ایشان که جای خود دارد! و درلابلای صحبتهای بعدی الفاظ ناپسندی بکار برده که البته ازایشان بعید نبود و بنظرمیرسد حرفهای ایشان قابل پیگرد قانونی باشد, لیکن بنده در این مختصر عرض دیگری دارم. بنظرم بایستی خدارا شکر کرد که فضای انتخابات ۹۶ چهره برخی را به خوبی نشان داد.کسانی که سالها دم از اصلاح طلبی میزدند ولی امروز به شیوه فاشیستی تغییر موضع داده اند و در واقع مشخص کردند ادعاهای اصلاح طلبی فقط و فقط یک ادعا بود و زمانی که کار به رقابت بکشد و مدعیان بخاطر عملکرد بسیار بد و غیرقابل دفاع دوستان قدیمی و همفکرانشان در چشم مردم جایگاهی نداشته باشند عقیده قلبی شان را رو میکنند که هیچ تناسبی با اصلاح طلبی ندارد. جناب عبدی ؛ اصلاح طلبی تان کجا رفت؟شما که مدافع آزادی بودید و سالها از آزادی بیان و آزادی انتخاب مردم و… حرف میزدید؟خوب شد این انتخابات پیش آمد تا شما چهره واقعی ادعای خود و عقیده قلبی تان را نشان دادید.”
نویسنده سپس و در ادامه یک مشت اتهام هم نثار بنده کرده است. آنچه که بنده گفتهام و در کانال «آینده» موجود است به این شرح است: “این فعال سیاسی اصلاحطلب در رابطه با سخنان صفار هرندی در مورد کناره گیری احمدی نژاد قبل از اعلام نتایج شورای نگهبان و تنها فرصت او برای بازگشت، گفت: اقای احمدینژاد رد صلاحیت میشود، اقای بقایی که جای خود دارد. توصیه آقای هرندی به آقای احمدینژاد مشکلی را حل نمیکند چراکه وی اگر نمیدانست که رد صلاحیت میشود حاکی از نداشتن درک، تحلیل و تدبیرش است که همه این ویژگیها را باید در سال ۸۴ میداشت تا صلاحیتش تایید شود و اگر میداند که رد میشود پس با علم به این موضوع آمده است و دوست دارد که اتفاق موردنظر آقای هرندی رخ بدهد.”
نمیدانم از کجای این سخنان ناراحت شدهاند و اظهاراتم را خلاف عقاید قبلی من دانستهاند؟ ولی در این مورد توضیح میدهم شاید مفید واقع شود.
بنده اگر خودم هم نامزد انتخابات میشدم درباره پیشبینی تأیید یا رد صلاحیتم دوگونه اظهارنظر میکردم. در مقام تحلیلگر اگر مورد سوال واقع میشدم: میگفتم که به طور قطع شورای نگهبان صلاحیت مرا احراز نخواهد کرد. این اظهارنظر در مقام بیان واقعیت است ولی به معنای آن نیست که چنین تصمیمی را برای خودم بد تلقی کنم. بسیاری از افراد با علم به اینکه رد صلاحیت میشوند ثبتنام میکنند و چه بسا آن را نکته مثبت هم بدانند. اگر در مقام کنشگر باشم خواهم گفت که هیچ دلیلی برای رد صلاحیت بنده وجود ندارد و شورای نگهبان طبعاً مرا تأیید میکند. با این توضیح اظهارات بنده در مورد رد یا تأیید صلاحیت احمدینژاد و بقایی در مقام کنشگر نبوده است. یعنی هیچ علامتی یا پیامی را به کسی نمیدهم که آنان را رد یا تأیید کنند. اگر آقای خاتمی هم نامزد میشد، همین نظر را میدادم و این ربطی به موافقت من با رد صلاحیت افراد ندارد. بنده علیالاصول نه تأیید صلاحیتها و نه رد صلاحیتهای شورای نگهبان را نمیتوانم به لحاظ حقوقی و سیاسی دفاع کنم. آیا آنان که نسبت به نظرات بنده در مورد پیشبینی مذکور انتقاد دارند انتظار داشتند که بگویم آنان تأیید میشوند؟ اگر کسی چشمبسته از خیابان شلوغ رد شود، شما سرنوشت او را چگونه میبینید؟ روشن است که تصادف خواهد کرد. ولی آیا این به آن معناست که پیشبینی شما موجب تصادف او شده یا به دلیل پیشبینی شما راننده به او زده است؟ واضح است که این نوع نقدها علیه بنده از روی عصبانیت است.
به علاوه از نظر بنده آقای احمدینژاد باید به دلیل اقداماتش در دادگاه صالحه پاسخگو باشد. یک نمونه مهم و روشن آن پرداخت یارانهها است که سه برابر مقدار قانونی، پرداخته است. همین یک مورد را درباره وی رسیدگی کنند کفایت میکند. شاید منتقد محترم حس کرده که بیان مطالبم به گونهای بوده است که از رد صلاحیت احمدینژاد استقبال هم کردهام. گرچه چنین چیزی در منطوق جملات بنده نیست ولی به لحاظ قرینه احتمالاً خواننده آن را معرف علاقهمندی بنده به رد صلاحیت او دانستهاند. در اینجا میخواهم اقرار کنم که بله از این نظر خوشحال بودم هرچند نه از زاویهای که آقای منتقد نوشتهاند، بلکه از این زاویه که ردکنندگان چه حالتی دارند هنگامی دارند کسی را رد میکنند که زیر عَلَم او سینه زدهاند؟ کسانی که تا دیروز بزرگترین تمجیدها را از وی میکردند، اکنون باید او را رد صلاحیت کنند. قیافه آن افراد در آن لحظات بسیار دیدنی است.
نکته پایانی اینکه فرض کنیم که کسانی از رد صلاحیت احمدینژاد خوشحال شده باشند، چرا باید آنان را محکوم کنید؟ مگر احمدینژاد برای رد صلاحیت شدن نیامده بود؟ مگر فکر میکرد احراز صلاحیت میشود؟ و با این هدف آمده بود؟ که در این صورت باید برای او متأسف بود که نمیدانست حتی یک رأی از ۱۲ رأی را ندارد ولی اگر آمده بود که رد صلاحیت شود پس چرا نسبت به همراهی دیگران با این خواست ناراحت هستید؟ باید از این همراهی استقبال کنید. من چون او را تا این حد عاقل میدانستم در یک مصاحبه گفتم که او با علم به اینکه رد میشود آمده است. حالا اگر شما این حد از تحلیل را هم قبول ندارید، دیگر بحثی نمیماند.
انتهای پیام




دلیل این خواست احمدی نژاد را اقای عبدی به عللی نمیگوید ، ولی روشن است که احمدی نژاد آینده خود را در زاویه داشتن با نظام جستجو میکند .