بزرگان کاری بکنند
جعفر گلابی در اعتماد نوشت: اوضاع ملتهب کنونی تا کی ادامه خواهد داشت و تا کی میتواند ادامه پیدا کند؟ پیداست که برخلاف گمانهای اولیه اعتراضات ۸۰ روز گذشته از انرژی زیادی برخوردار است و احتمال خاموشی سریع آن یک فرض خوشبینانه بود. تاکنون به جز برخی از سخنان مبنی بر شنیدن حرف مردم پاسخ به اعتراضات در برخوردهای انتظامی و قضایی خلاصه شده و هیچ طرح یا برنامه عملی فعالانه برای شناخت و تعامل حداقلی با معترضان صورت نگرفته است. بدیهی است که بیگانگان و رقیبان و حتی دوستان منطقهای و جهانی این اعتراضات را فرصتی برای فشار به ایران ببینند و حداکثر استفاده را از آن ببرند و تلاش کنند از تهران امتیاز بگیرند. از سوی دیگر تبدیل اعتراض مسالمتآمیز شهروندان به اغتشاش هم برنامه دیگری است که ایرانستیزان بیگانه یا بیگانهدوست در پی آنند و چه بسا عدهای در داخل هم خوش دارند که هر اعتراضی را به اغتشاش تبدیل کنند. اما مجموع شرایط داخلی و خارجی به نفع کشورمان نیست. رقیبان منطقهای بر سرعت سرمایهگذاریهای خود میافزایند و در همه زمینهها در حال رشد و تقویت بنیانهای اقتصادی خویش هستند. روابط ما با غرب در آستانه تشنج قرار دارد و اروپا و امریکا تمام مساعی خود را برای تضعیف بنیه اقتصادی ایران به کار بستهاند. روسیه در جنگ اوکراین دچار مشکلات عظیم شده و اگر بخواهد هم نمیتواند کمک چندانی به ایران بکند. چین گام بلندی در جهش روابط خود با کشورهای حاشیه خلیجفارس برداشته است و قطعا در منازعات منطقهای اولویت نخستش حفظ و گسترش این سرمایهگذاریها است. روابط اسراییل با بعضی کشورهای همسایه شمالی و جنوبی و ترکیه آغاز شده و تمام تلاش خود را به نفوذ در این کشورها متمرکز کرده است. زمستانی که در انتظارش بودیم تا از طریق آن از غرب امتیاز بگیریم به سرعت میآید و میرود و تا پایان زمستان چند ماه بیشتر فاصله نداریم.
در داخل کسری بودجه ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی که ازسوی رییس سازمان برنامه و بودجه اعلام شده و حجم عظیم نقدینگی ۵۴۰۱ هزار میلیارد تومانی تا آخر مرداد ماه و دلار بالای ۳۶ هزار تومانی و سکه ۱۷ میلیون تومانی وضع اقتصادی حال و آینده نزدیک را به خوبی نشان میدهد. همه اینها درحالی است که هنوز آثار ناآرامیهای چند ماه اخیر در اقتصاد کشور ظهور نکرده است. این شرایط کاملا نگرانکننده است و ضرورت حیاتی و اصولی آرامش کشور را نشان میدهد، آرامشی که جز از طریق تحصیل رضایت مردم کارآمد و موثر نخواهد بود. با این اوصاف معلوم نیست چرا متولیان امور مسائل فوق را سطحی مینگرنند و راهحلهای سطحی هم برایشان ارایه میکنند؟
ما کشوری با سابقه تمدنی طولانی بودهایم، شکستهای بزرگ خوردهایم ولی دوباره برخاسته و ثابت کردهایم که صاحب اصالتیم. درحالی که بسیاری از کشورهای منطقه حتی تلاش قابل ملاحظهای برای رسیدن به دموکراسی نکردهاند و هرگاه خیزشی داشتهاند به سرعت خاموش شدهاند؛ در ایران طی کمتر از صد سال دو انقلاب صورت گرفته است.
دانشمندان بزرگ پارسی در همه رشتههای علمی و فلسفی و شخصیتهای ادبی هیچگاه از درخشش بازنایستادهاند. همین حالا هم تراز بزرگان و ادیبان و دانشمندان و عالمان و سیاسیون ایرانی زبانزد است و اگر پژوهشی صورت گیرد چه بسا حداقل در منطقه سطح دانش و مسوولیتپذیری و فکر و اندیشه و فرهنگ جامعه ما نمره خوبی به دست آورد، پس چرا ما نباید بتوانیم برای مشکلاتمان راهحلهایی پیدا کنیم و مجبور به باز کردن گرهها با دندان نشویم؟ طبق اعلام مسوولان تاکنون در ناآرامیهای اخیر حدود ۲۰۰ نفر جان باختهاند که برای یک جامعه آگاه عدد بزرگی است.
اولی ترازهمه، دولت میتوانست به سرعت همه ظرفیتهای ملی و فکری و فرهنگی و دینی و اجتماعی را فعال کند و با تعامل سازنده و مثبت از بروز این خسارتهای جانسوز جلوگیری به عمل آورد، اما اگر به هر دلیل دولت به حل اقناعی بحران نپرداخت چرا دیگر مراجع فکری و فرهنگی و دانشگاهی و سیاسی نتوانند ابتکارهای خردمندانه به خرج دهند و مطالبات قانونی مردم را به عملی شدن نزدیک کنند؟ از جلسات اصلاحطلبان با مسوولان جز برخی اخبار پراکنده اطلاع دقیقی وجود ندارد ولی بنا به توییت رییس دفتر رییسجمهور اسبق ظاهرا از این جلسات نتیجه عملی به دست نیامده است و این معنا واقعا بر نگرانیها میافزاید.
فرض کنیم عقلا و علما و اساتید دانشگاه و سیاسیون معتدل دو جناح و هر دلسوزی که نفوذی کم یا زیاد در جامعه دارد با درک شرایط خطیر کشور با احترام از معترضان بخواهند که به اعتراضات خود پایان دهند، آیا کسی به سخن آنان گوش خواهد داد؟ متاسفانه مراجع فرهنگی و اجتماعی کشور به شدت تضعیف و جلب اعتماد مردم سختتر از همیشه شده است. مردم برای این عدم اعتماد دلیل روشنی دارند که این نخبگان تاثیر قابل ملاحظهای در ساختار سیاسی کشور و اصلاح امور ندارند و حتی امکان واسط شدن میان مردم و دولت را ازدست دادهاند، ولی مسلم است جامعهای که بتواند مشکلاتش را از طریق گفتوگوهای موثر و جدی حل کند یا حداقل از بروز خشونت و خطر وسیع شدن آن جلوگیری به عمل آورد یک جامعه بالنده و پیروز است. افزون بر جانهای ازدست رفته، فشار و مشقت روحی و روانی عظیمی در این مدت متوجه مردم شده است که معلوم نیست پیامدهای منفی آن چه خواهد بود؟ ولی هر چه هست بزرگان میتوانند با وساطت و حتی فداکاری و ایثار و مایه گذاشتن از اعتبار و آبروی خود در جهت مسوولیت تاریخی خویش تلاش کنند و از فرو رفتن کشور در تسلسل خشونت و لرزیدن پایههای جامعه جلوگیری به عمل آورند. اگر با پادرمیانی عقلا و دلسوزان روند آزادسازی بازداشتشدگان که در حال انجام بود دوباره آغاز و اجرای احکام سنگین متوقف شود به ابتدای راه تعامل مثبت و ملی رسیدهایم.
انتهای پیام
