بازداشت و عدم بازداشت؛ مهدی بیک و محمود احمدی نژاد | عظیم محمودآبادی

عظیم محمودآبادی در روزنامه اعتماد نوشت: مهدی بیک دبیر سیاسی روزنامه اعتماد هم بازداشت شد. قبل از او هم در این مدت، شاهد بازداشت برخی دیگر از فعالان رسانه بودهایم. نگارنده این سطور از شمار آنهایی نیست که میگویند جای روزنامهنگار، بازیگر، معلم یا مهندس یا حتی نخبه در زندان نیست! بلکه معتقد است هر کسی که جُرمی انجام داده باید متناسب با عمل مجرمانهای که مرتکب شده، عادلانه مورد محاکمه قرار گیرد و البته این مجازات از دو جنبه باید عادلانه باشد؛ یکی تناسب میان جرم و مجازات و دیگری اِعمال مجازات مشترک برای همه افرادی که آن عمل مجرمانه را انجام داده باشند. در این میان البته جرایم امنیتی نیز استثنا نیست بلکه به واسطه اهمیتی که دارد حساسیت بیشتری را میطلبد. این را هم متوجه هستم که به واسطه التهابات ماههای گذشته، ممکن است برخی از فعالیتهای رسانهای جنبه امنیتی پیدا و دستگاههای مربوطه را وادار به برخورد کرده باشد. اما حتی با پذیرفتن همه این موارد هیچ دلیلی وجود ندارد که این برخوردها به شکلی غیر شفاف و بدتر از آن گزینشی باشد. در مورد مساله شفافیت لازم است به جای اینکه دوستان یا اعضای خانواده بازداشتیها، خبر بازداشت شدن افراد را رسانهای کنند، خود دستگاه قضایی یا هر نهاد دیگر متولی این امر، اقدام به اعلام علت بازداشت و اتهام فرد بازداشتشده کند. رعایت این مساله حتما در جایگاه قوه قضاییه و نهادهای امنیتی در افکار عمومی موثر خواهد بود و عدم رعایت آن به نظر میرسد به اعتبار این نهادها صدمه جدی وارد کند. اما برخورد گزینشی با جرایمی که ظاهرا مشترک به نظر میرسند نیز اهمیتی بیبدیل در خدشه به اعتبار دستگاه قضایی و همینطور نهادهای مرتبط با آن دارد. برای مثال نزد افکار عمومی این سوال مطرح است که چرا رفتارهای فردی مانند محمود احمدینژاد که اکنون بیش از ۱۰ سال است برخلاف تمام استانداردهای نظام، اظهارنظرهایی میکند که از هر نظر ساختارشکن است و در همین وقایع اخیر نیز با بیان اظهاراتی، مشروعیت کل دستگاههای امنیتی کشور را به چالش کشید، عواقبی برایش در پی ندارد و مجازات نمیشود؟
همین مساله در مورد برخی آقازادهها نیز مطرح است از جمله فرزند آقای مصطفی میرسلیم که چندی پیش موقتا بازداشت شد و معلوم نیست با آن اتهام سنگینی که برایش اعلام شده بود، چگونه به آن سرعت آزاد شد؟
این سطور نه صرفا به این دلیل نوشته شد که مهدی بیک از همکاران سابق نگارنده بوده است. واقعیت این است که در آن سالهایی که از همکاران ثابت روزنامه اعتماد بودم، آقای بیک را فقط در وقت نماز در نمازخانه روزنامه میدیدم. جوانی مقید به آداب و قیود مذهبی که باهم مختصر سلام و علیکی داشتیم. الان هم در این نوشته نمیگویم نباید بازداشت میشده است. بنده نه کارشناس امنیتی هستم، نه وکیل متهم و نه مقام قضایی. اما میگویم تداوم این نحوه بازداشتها و تبعیضهایی که در امر قضا شاهد هستیم، میتواند صدمات غیرقابل جبرانی به کلیت نظام وارد کند. به گمان راقم این سطور اصلیترین خطری که نظام را تهدید میکند، ادامه این روند به غایت غلط است. چنانکه در طبقات ابنسعد روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: «اقوام و ملل پیشین بدین سبب دچار سقوط شدند که در اجرای عدالت، تبعیض روا میداشتند؛ اگر شخصی قدرتمند و صاحب نفوذ از ایشان دزدی میکرد رهایش میکردند و اگر فردی ضعیف دزدی میکرد وی را مجازات میکردند»! این پرسش مطرح است که چرا روزنامهنگاری چون بیک و ای بسا امثال او باید بازداشت باشند و محمود احمدینژاد با آن رفتارها و اظهارات ساختارشکن نه آزاد بلکه عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد؟ این کدام مصلحت نظام است که احمدینژاد صلاحیت تشخیص آن را دارد؟ و کدام فعل مجرمانه بوده که مهدی بیک مرتکب شده است؟ آیا جز این است که مهدی بیک یک شهروند ضعیف و بیپشتوانه است و احمدینژاد به واسطه هشت سال ریاستجمهوری فردی قدرتمند محسوب میشود که قوه قضاییه و دستگاههای امنیتی در برخورد با وی همچنان جانب احتیاط را رعایت میکنند و از انجام مجازاتی که مستحقش است طفره میروند؟
از اقای بیک شناختی ندارم اما اقای احمدی نژاد با تمام انتقاداتی که بهش دارم دلسوز کشور است و هیچ گاه در موقعی که برای کشور خطر داشته باشه و امنیت کشور را به خطر بیندازد انتقاد نکرده،نمونه اش همین وقایع اخیر