چند نکته راهبردی | عباس عبدی

«عباس عبدی»، تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در هفته نامه ی «صدا» نوشت:

گفتگوی بنده با روزنامه اعتماد (شنبه ۱۳/۶/۱۳۹۵) واکنش‌های گوناگونی داشت. یکی از دوستان بخشی از واکنش‌ها را در سایت‌های اصول‌گرایان تندرو برایم فرستاده بود که تعجب کردم. یکی از این سایت‌های با پسوند «نیوز» که طبعاً خیلی هم فارسی و اسلامی است، تیتر زده بود که عباس عبدی اصلاح‌طلبان را به عبور از روحانی دعوت کرد. تیتر بعدی آن جالب‌تر بود. نوشته بود که عباس عبدی گفت: نه هاشمی و نه روحانی دلسوزان واقعی اصلاح‌طلب‌ها نیستند و بهتر است دوستان ما با واقع‌بینی به یک مهره اصلاح‌طلب شش‌دانگ تکیه کنند. وقتی یک نیروی سیاسی تا این حد به ابتذال می‌افتد نشان می‌دهد که هیچ شانسی برای خود قائل نیستند؛ ولی متأسفانه برخی از دوستان اصلاح‌طلب هم همین مطالب سراسر دروغ را می‌خوانند و بجای مراجعه به اصل متن که در دسترس هم هست؛ تحت تأثیر رسانه‌ها و نشریات دروغ‌پرداز قرار می‌گیرند با علم به این که آنها دروغ می‌گویند باز هم آنها را می‌خوانند و تحت تاثیر قرار می‌گیرند. جالب اینکه فضای مجازی و تلگرام موجب شده که خیلی‌ها فقط به تیترخوانی روی آورند، و تیترها نیز حتی اگر از متن هم باشند، باز هم رسا نیست و حتی در مواردی خلاف منظور گوینده است. در چنین مواردی وظیفه داریم که کل متن را بخوانیم چون چنین نظراتی را نمی‌توان با یک جمله یا دو جمله بیان کرد.

با ملاحظه این نکته بود که دوستان در نشریه صدا خواستند که برداشت خودم را درباره سیاست و راهبرد اصلاح‌طلبان در ماه‌های آینده و منتهی به انتخابات ۱۳۹۶ در قالبی منظم و نه گفتگو تقدیم کنم. از این رو به چند نکته اشاره می‌کنم.

۱ ـ نیروهای سیاسی گوناگونی در کشور فعال هستند. اعم از آنان که در ساختار قدرت حضور دارند یا بیرون آن هستند. این نیروها هرکدام برحسب شرایط بر اوضاع کشور و آینده آن تأثیر می‌گذارند. به نظر بنده اصلاح‌طلبان به صورت بالقوه موثرترین نیروی تأثیرگذار بر امور سیاسی هستند، مشروط بر اینکه براساس راهبرد اصلاح‌طلبی عمل کنند. اصلاح‌طلبان از این حیث یک متغیر مستقل محسوب می‌شوند و سایر نیروها در وضعیت متغیر تابع قرار دارند. متغیر مستقل نقشه راه خود را طراحی و پیش می‌برد. هرچند به رفتارهای دیگران توجه دارد، ولی در نهایت آنها را در عمل تابع سیاست‌های خود می‌داند. از این جهت اصلاح‌طلبان از هیچ فرد یا نیرویی حمایت نمی‌کنند، مگر اینکه آن فرد یا نیرو بخشی از پازل و برنامه سیاسی اصلاح‌طلبان باشند. در واقع اصلاح‌طلبان باید بازی خود را برحسب شرایط موجود تعریف کنند و سپس ببینند که چه کسانی می‌توانند نقش‌های موثرتری را در این بازی ایفا کنند، و از این نیروها حمایت کنند به این دلیل که نقشی را در پیشبرد ایده و برنامه اصلاح‌طلبی مورد نظر آنان ایفا می‌کنند. از این زاویه، از هیچ فردی نباید به صورت یک بازیگر مستقل از بازی خودشان حمایت کنند. اینکه بگویند چاره‌ای جز حمایت از فلانی نداریم یا نداشتیم ناشی از انفعال و نداشتن برنامه است. شاید از نظر برخی این دو منظر در عمل به نتیجه مشابهی برسند، ولی به نظر می‌رسد که تفاوت آنها بسیار زیاد است. نمونه‌اش را در خرداد ۱۳۹۲ شاهد بودیم. بیشتر اصلاح‌طلبان برحسب اقتضای شرایط از روحانی حمایت کردند، و گویی که این حمایت خود را عرضه کرده‌اند، و پس از پیروزی وقت سهم‌خواهی و گرفتن دستمزدشان است. در حالی که نگاه دیگر به موضوع فرق می‌کند. اول اینکه طرحی مستقل دارد. براساس آن از همان روز تأیید صلاحیت افراد برای انتخابات می‌دانست که از چه کسی باید حمایت کند و چرا؟ نه از موضع ائتلافی و سهم‌خواهی، بلکه از زاویه ایجاد و شکل دادن به زمین بازی وارد میدان می‌شود، تا روحانی یا هر کس دیگر در این زمین مجبور به بازی اصلاح‌طلبانه شود. از موضع ابتکار عمل و نه از روی ناچاری و یا اینکه دستمان بسته است وارد بازی می‌شود. قرار نیست که دست کنشگران سیاسی همیشه باز باشد باید بهترین برنامه را با توجه به جمیع ملاحظات و امکانات طراحی و اجرا کنند. اینکه سیاستی را از روی ناچاری بپذیرند، سیاست انفعالی و ناموفق است. در سیاست ناچاری نداریم. وظیفه سیاست چاره‌گشایی است.

۲ ـ در شرایط کنونی اصلاح‌طلبان به مفهوم یک جریان و نه برخی از افراد آنان هنوز نتوانسته‌اند که موجودیت خود را درون ساختار قدرت به رسمیت برسانند. برنامه اصلی و اولیه آنان باید تحقق این هدف باشد. این امر به منزله قدرت‌طلبی نیست. بلکه هدف هر نیروی دموکراسی‌خواه این است که موجودیت نیروهای محذوف و کنار مانده را درون ساختار قدرت رسمیت بخشد. نتیجه انتخابات ۱۳۹۴ مجلس اگرچه تا حدودی به نفع اصلاح‌طلبان بود ولی به منزله رسمیت یافتن این حضور نیست، زیرا این رسمیت یافتن باید مترادف با حضور نیروهای اصلی آنان در ساخت قدرت باشد. این وضع و هدف در سال ۱۳۹۶ نیز کماکان برقرار خواهد بود.

۳ ـ مهم‌ترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران فرآیند دموکراسی عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت میان اصول‌گرایان تندرو با سایر اصول‌گرایان است. این هدف به شدت متأثر از رفتار اصلاح‌طلبان است. هدفی که در ۵ سال گذشته به نحو مطلوبی پیش رفته است. نهایی کردن شکاف میان جناح حاکم بسیار جدی و حتی به لحاظ تاریخی مهم است. اصلاح‌طلبان باید نقش گوه‌ای را بازی کنند که این شکاف را به مرز جدایی کامل برساند. این سیاست تبعات خاص خود را دارد. در انتخابات به نحو مناسبی انجام شد ولی پس از آن نادیده گرفته شد و راه اصلاح و ساخته شده تخریب گردید.

۴ ـ برخی از مهمترین مسایل ایران عبارتند از؛ رسیدن به حدی از تفاهم سیاسی در داخل؛ تعمیق و پیشبرد برجام، تثبیت اقتصادی و روشن شدن موتور رشد اقتصادی و اشتغال، همراه با همکاری بین‌المللی با سایر کشورهاست. اینها مسایل مشترکی است که میان اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان میانه و اعتدالیون وجود دارد و توافق برمبنای این موارد می‌تواند پایه وحدت ملی یا برجام داخلی باشد. تحقق این اهداف مهم‌تر از این است که به دست چه کسانی انجام شود. دولت فعلی به دلایل گوناگونی حتی بهتر از اصلاح‌طلبان می‌تواند بخشی از این اهداف را محقق کند، زیرا وجود این دولت مانع از شکل‌گیری شکاف اصلاح‌طلب ـ اصول‌گرا می‌شود. مسأله اصلاح‌طلبان باید پیشبرد وضعیت تفاهم سیاسی و اصلاح‌طلبانه باشد ولی اینکه این وضعیت به دست چه کسانی پیش رود نه تنها مهم نیست، بلکه از منظر اجتماعی چه بهتر که نیروهای میانه و اصول‌گرایان با آن همراهی کنند.

۵ ـ با توجه به جمیع ملاحظات پیش‌گفته، خط‌مشی پیشنهادی برای انتخابات سال آینده روشن می‌شود. حمایت از نامزدی روحانی به عنوان کسی که بهترین شرایط را برای عملیاتی کردن این اهداف دارد. جلب حمایت اصول‌گرایان میانه نیز از او نه تنها ناپسند نیست، بلکه مطلوب هم هست. این حمایت شرط و شروط ندارد و از نوع ائتلاف نیست. نفس حمایت و مشارکت برای شکل‌دادن فضای مناسب، بر رفتار دولت و سایر نیروها تاثیر گذار است. کوشش اصلی معطوف به ایجاد شرایطی سیاسی و اجتماعی است که صاحبان قدرت در ایران چاره‌ای جز همسویی با مطالبات اصلاح‌طلبانه نداشته باشند. رشد و تقویت طبقه متوسطی که در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ تضعیف شده بود، اهمیت بسیاری دارد. در همین سه سال گذشته اتفاقات مهمی رخ داده است. قرار نیست که با انتخابات ۱۳۹۶ همه مسایل کشور حل شود. همین که وضعیتی که به دست آمده تثبیت شود بهترین دستاورد است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا