مردم را در انتخاب دین و تغییر آن آزاد بگذارید؛ این سخن پیامبر است

امیر ترکاشوند، نویسنده‌ی کتب دینی در کانال تلگرامی خود نوشت:

پیامبر گرامی:
مردم را در انتخاب دین و تغییر آن، آزاد گذارید
(خیّروا اصحابکم)

الف- آزادی در انتخاب دین و عقیده

انصار در مدینه زندگی می‌کردند و جزو اهل‌کتاب (یهودی و نصرانی) نبودند. این حس لااقل در میان برخی از آنان وجود داشت که دین اهل کتاب و مشخصا یهودی‌ها از دین خودشان (که گویا بسان مکیان بود) افضل و برتر است. از همین رو بود که برخی زنانِ کم‌شیر و زنانی که نوزادهای‌شان نمی‌ماند و می‌مردند و یا بدون این دو دلیل، فرزند خود را برای شیردهی و بقای عمر و تلف‌نشدن و نیز الحاق به دین برتر، به زنان/دایه‌های یهودی می‌سپردند و کودکان عملا پس از رشد جزو یهود (پیروان موسی ع) به حساب می‌آمدند. این موالید به مرور جمعیتی شده بودند تا این‌که سرانجام اسلام ظهور کرد و به کمک انصاری‌ها در مدینه قدرت و استحکام یافت؛ اینجا بود که خانواده نخستِ همان جمعیت دبّه کردند که: ما به این دلیل که دین آنان از دین ما برتر و افضل بود کودکان را به یهودیان سپردیم ولی حال که دین جدیدِ خودمان از دین آن‌ها برتر است پس باید آنان به ما و دین جدیدمان بازگردانده شوند. این خواسته زمانی مهم‌تر و جدی‌تر شد که یهودیان ناچار به کوچ از مدینه شدند و در نتیجه میان آن موالید با خانواده نخست‌شان فراق و جدایی حاصل می‌شد. در گیرودار همین دبّه کردنِ خانواده‌های انصار و شکایت بردن نزد رسول‌خدا و طرح این خواسته که آن جمعیت را باید متدین به دین جدیدِ خودمان کنیم بود که آیه “لا اکراه فی الدین …” نازل گردید و آن‌گاه رسول‌خدا گفت: آنان را آزاد گذارید تا خود، دین‌شان را برگزینند اگر شما (:خانواده‌های نسبیِ انصار) را انتخاب کردند پس جزو شمای‌اند و اگر آنان (: خانواده‌های رضاعی یهود) را برگزیدند پس جزو آنان‌اند و با همان‌ها کوچ خواهند کرد (فقال: خیّروا أصحابکم فإن اختاروکم فهم منکم و إن اختاروهم فأجلوهم -مجمع‌البیان ج ۲ ص ۱۶۲-)

-(جواد علی ج ۱۲ ص ۹۱): وذکر العلماء أیضا أن ناسا من الأنصار کانوا مسترضعین فی بنی قریظه وغیرهم من یهود، فتهودوا، وأن من الأنصار من رأی فی الجاهلیه أن الیهودیه أفضل الأدیان فهودوا أولادهم فلما جاء الإسلام ودخلوا فیه أرادوا إکراه أبنائهم الذین تهودوا على الدخول فیه فنزل الوحی بالآیه المذکوره

-(الدرالمنثور ج ۲ ص ۲۰): عن مجاهد قال کانت النضیر أرضعت رجالاً من الأَوس فلمّا أَمر النبی بإجلائهم قال أبناؤهم من الاوس: لندهبنّ معهم ولندینن دینهم فمنعهم أهلوهم وأکرهوهم على الإِسلام ففیهم نزلت هذه الآیه “لا اکراه فی الدین”

ب- آزادی در تغییر دین و عقیده

طبرسی در مجمع‌البیان، و سیوطی در درالمنثور از قول سدی می‌گویند: آیه “لا اکراه فی الدین” در باره مردی از انصار که نامش ابا الحصین و دارای دو پسر بود نازل شد به این صورت که تُجار شام حامل کالای روغن به مدینه آمدند و هنگامی که روغن‌ها را فروختند و خواستند از مدینه بازگردند دو پسر ابی‌الحصین نزد آن‌ها رفتند و آن‌ها این دو پسر را به کیش خود که نصرانیت بود دعوت کردند و هر دو پسر، نصرانی شدند و با آن‌ها به شام رفتند. پدرشان نزد رسول‌خدا آمد و گفت دو پسرم نصرانی شده و از مدینه خارج شده‌اند لطفا به دنبال‌شان بفرست اما رسول‌خدا (با استناد به آیه لا اکراه فی الدین، قائل به آزادی افراد در تغییر دین شد و) گفت در دین زور و اکراه نیست. او البته (ناراحتی‌اش را چنین بروز داد و) گفت: خداوند آن دو را دور کناد که اول کسانی‌اند که (پس از اسلام‌آوردن) کافر شدند. ابوالحصین از این‌که پیامبر به دنبال آن‌ها نفرستاد دلخور بود تا این آیه نازل شد: فلا و ربک لا یؤْمنون- الآیه» (نه، قسم بخدای تو که اینان ایمان نمی‌آورند)

-(الدرالمنثور ج ۲ ص ۲۱): نزلت فی رجل من الانصار یقال له ابوالحصین کان له ابنان فقدم تجار من الشام الی المدینه یحملون الزّیت فلمّا باعوا و ارادوا أَن‌یرجعوا أَتاهم ابنا أبی‌الحصین فدعوهما إلى النصرانیه فتنصَّرا فرجعا الی الشام معهم فأتى أَبوهما رسول‌الله فقال إِن ابنی تنصرا وخرجا فاطلبهما فقال “لا إِکراه فی الدین” وقال أبعدهما الله هما أول من کفر فوجد أَبوالحصین فی نفسه على النبی حِین لم یبْعث فی طلبهما فَنزلت “فلا و ربک لا یؤمنون حتی یُحکّموک فیما شجر بینهم الآیه”

-(مجمع‌البیان ج ۲ ص ۱۶۲): نزلت فی رجل من الأنصار یدعی أبا الحصین وکان له ابنان فقدم تجار الشام إلى المدینه یحملون الزیت فلما أرادوا الرجوع من المدینه أتاهم ابنا أبی الحصین فدعوهما إلى النصرانیه فتنصرا و مضیا الی الشام فأخبر ابو الحصین رسول‌الله فانزل الله تعالی لا اکراه فی الدین. فقال رسول‌الله أبعدهما الله هما اول من کفر. فوجد ابو الحصین فی نفسه علی النبی حین لم یبعث فی طلبهما فانزل الله فلا وربک لا یؤمنون الآیه

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۵ Comments

  1. این نظرات حاکی از اقبال صفر درصدی ملت انقلابی و حزب الله به اصلاحطلبان ورشکسته هست و آنها و این لیبرالها جایی در سپهر سیاسی خط مقاومت ندارند ارادتمند شما نوکر پوتین و یک شرقگدا هستم.

    ۱
    ۹
    1. آقای ترکاشوند اصولا حتی در حد یک سخن یا گام اهل سیاست در جریانهای سیاسی نبوده است . شما اهل کدام جریانید که چنین واضح دروغ و تهمت و تخریب را یکجا دارید ؟ شاید چنانچه خود گفتید جریان ضد میهنی و ضد استقلال و ضد آزادی پوتینی

      ۱
    2. چون خودتان اذعان (هر چند به کنایه) کردید عرض می کنم فرموده مولا علی را : بنده (نوکر) غیر خود نباش در حالی که خدا تو را آزاد آفریده است

      ۴
  2. این اقا مجتهد دینی هست؟عالم حدیث هست؟ عالم زبان عربی هست؟ دعوت به تغییراز دین اسلام هست؟آزادی بهر نوعی؟ وحدت شیطان واسلام؟ هرکی ریش دارد پیغمبر شد؟
    حالا بیا اصلاح کن ما افسده الکتّاب!

    ۱
    ۳
  3. لازم می دانم بخشی از نامه حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر را در این پست برای اطلاع بگذارم (هر چند بعض رسانه ها…. حضرت علی را تا حد یا تابلو قبول دارند و فرمایشاتش را عبور از خط قرمز خود می دانند)
    حضرت فرموده : وقتی مردم برای اعتراض و گرفتن حق خودشان به سوی تو آمدند نظامیانت را مرخص کن تا مبادا مردم با دیدن آنها بترسند و به لکنت زبان بیافتند. من بارها از پیامبر شنیدم که هیچ جامعه ای مقدس و پاک نخواهد ماند مگر آنکه مردمانش بدون ترس حق خود را مطالبه کنند.

    ۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا