تخیلی نظری در ورای مخالفت با کنسرت ها در مشهد

به گزارش انصاف نیوز، یادداشت تلگرامی حمیدرضا جلایی پور، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران – با کمی تغییر ظاهری – در پی می آید:

۱) به نظر می رسد این رخداد های مشهد و مثلا این مخالفت های مستمر با برگزاری کنسرت ها، با این که ابتدا غیر قابل دفاع به نظر می‌رسد (و حتی برای بعضی از شاهدان در تهران طنز آمیز است) اما چون استمرار دارد می تواند بخشی از یک فکر و برنامه بزرگ‌تر و نشان دهنده‌ی یک سیاست‌گذاری بلند مدت باشد.

۲) باز به نظر میرسد یک جور پایتخت معنوی (برای کشوری که بین تهران و مشهد سرگردان است ) ساختن است. در این رفت و برگشت تهران به عنوان نماد سیاست و بوروکراسی و تکنوکراسی مدرن است. ظاهرا شهر تهران چون شهر کوفه‌ی سکولاری شده که در انتخابات ۹۴ این وصف را به صورت نمادی خیلی روشن نشان داده است (و قم هم آن طوری که باید و شاید صد در صد در کنترل گفتمان حاکم نیست) پس شهر مشهد که در فاصله‌گذاری از تهران دنیایی و مادی شده و از راه به در رفته، باید نقطه‌ی مقابل این شهر باشد: یعنی سمبل معنویت و وفاداری و نوعی از گفتمان مذهبی.

۳) در افق و در تحقق فضای فوق دو چیز به نظر مهم می‌رسد: یکی «مدافع حرم» بودن است که مایه‌ی اصلی پیشبرد اهداف گفتمانی مذکور در خاورمیانه است. تجسم این «حرم» در خود کشور ایران در شهر مقدس «مشهد» است و نه تهران. و با صدای بلند گفته می شود هر کس کنسرت می خواهد می تواند از این شهر برود.

۴) دوم این که گزینه‌های احتمالی مسوولیت عالی کشور در آینده — که اتفاقا ایدئولوژیک‌ترین و کاریزماتیک‌ترین گزینه‌ها برای همان جناح «مدافع حرمی» هستند، باید در این شهر تمهید شود.

۵) خلاصه به نظر میرسد شاید در «معنوی‌نمایی» و «عرفی‌زدایی» مشهد (در مقابل تهران) نکته‌هایی برای فهم دینامیسم پیچیده‌ی آینده سیاسی جامعه (در انتهای دهه‌ی چهارم‌ پس از انقلاب) وجود داشته باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا