خاطرات هاشمی | گفت‌وگوی خصوصی با عبدالسلام جلّود

به کوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:

دوشنبه ۲۴ دی ۱۳۶۹

آقاى سیدمحمد اصغرى، نماینده تهران و مدیرمسئول روزنامه کیهان آمد. از کم‌توجهى رهبری به او، در خصوص گرفتن روزنامه کیهان و واگذارى آن به آقاى مهدی نصیرى گله کرد و گفت از من انتظار حمایت بیشتر دارد. ضمناً از کار مجلس درخصوص استیضاح دکتر فاضل انتقاد داشت.

آقاى یدالله اسلامى، نماینده بافت آمد. نگران بود که به خاطر استیضاح دکتر فاضل، او را سرزنش کنم؛ چنین نکردم، ولى گفتم کار بدى کرده‌اید و خیر نخواهید دید. توصیه‌هایى در جهت ارتباط بیشتر با رادیکال‌ها، براى جلوگیرى از انحراف و اشتباه آنها داشت و مدعى بود که همه معترف‌اند که نقش من، منحصر به خودم است و کس دیگرى نیست که بتواند این نقش را ایفا کند.

دکتر ایرج فاضل و معاونانش آمدند. معاونان از مجلس عصبانى هستند و به عنوان اعتراض، با عبارات تند، استعفا داده‌اند؛ دلداری‌شان دادم و تقویت روحیه نمودم. گفتم یکى از خودشان را سرپرست وزارت مى‌کنم. با دکتر ایرج فاضل، دکتر حسن حبیبى و دکتر علی‌اکبرولایتى، مشورت کردم و دکتر رضا ملک‌زاده، معاون آموزشى وزیر را به سرپرستى وزارت بهداشت برگزیدم؛ خبر را ظهر پخش کردیم.

آقای غلامرضا آقازاده، وزیر نفت آمد و گزارش وضع بازار نفت را داد؛ امروز قیمت‌ها بالا رفته است و ما در حدود ۸۵ میلیون بشکه نفت، روى آب داریم که به قیمت خوبى فروخته خواهد شد.

سه‌شنبه ۲۵ دی ۱۳۶۹

تلفنى با رهبرى صحبت کردم. قرارشد بپذیریم که هواپیماهاى غیرنظامى عراقى به ایران بیایند.

‌چهارشنبه ۲۶ دی ۱۳۶۹

با هیأت لیبى، به سرپرستى آقاى عبدالسلام جلّود، نخست‌وزیر لیبی، ملاقات داشتم. مطابق معمول از مبارزه با امپریالیسم و همکارى دول و ملل اسلامى صحبت شد. خواست که به عراق، در مبارزه با چندملیتى‌ها کمک کنیم. بعد از مذاکرات رسمى، وقت خصوصى خواست؛ مدتى هم خصوصى صحبت شد.

او از مذاکراتش با صدام گفت. معتقد است صدام کوتاه نمى‌آید و جنگ درمى‌گیرد و اسرائیل هم وارد کارزار مى‌شود و حکومت‌هاى سوریه و مصر، به خاطر همکارى با آمریکا، با کودتا سقوط مى‌کنند. گفت صدام از او خواسته، براى اصلاح روابط عراق و ایران اقدام کند و گفته است که حمله به ایران، از اشتباهات مهم زندگی‌اش است. گفتم اگر صادق است، بقیه اُسراى ما را آزاد کند و منافقین را تحویل بدهد.

جمعه ۲۸ دی ۱۳۶۹

پیش از طلوع فجر، با زنگ تلفن بیدارم کردند. خبر دادند که عراق با موشک به اسرائیل حمله کرده است. بلافاصله آقاى سیدکمال خرازى از نیویورک زنگ زد و گفت از ترکیه هم به عراق حمله شده و در ملاقات با آقای خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل سازمان‌ملل هم، او گفته طرحى که به جنگ خاتمه بدهد، در دست ندارد.

دکتر ولایتى، وزیر امورخارجه، اطلاع داد که سفیر ژاپن گفته است، آمریکایی‌ها مى‌گویند خبرى رسیده که تعدادى از هواپیماهاى نظامى و غیر نظامى عراق، در ایران نگهدارى مى‌شوند و یک افسر نیروى دریایى آمریکا هم در مصاحبه‌اى، به این موضوع اشاره کرده است؛ گفتم تکذیب کنند.

آقای محمد سعیدی‌کیا، وزیر راه و ترابری، اطلاع داد که تعدادی هواپیماى مسافربرى عراق، امروز آمده‌اند. خبرها، از توسعه جنگ مى‌گویند. کار زیادى از دفترم آورده بودم که تا آخر شب انجام شد.

منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۹

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. پس اینجور که معلوم است همکاری نظامی و اطلاعاتی ترکیه با اسراییل محدود به سال های اخیر نیست و پیشینه ای چند دهه ای دارد! اصلا فکرش را هم نمی کردم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا