خاطرات هاشمی | حاشیه‌های آزمون خبرگان

به‌کوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:

یکشنبه ۱ مهر ۱۳۶۹

با آقاى محمد امامى کاشانی، عضو شورای نگهبان درباره انتخابات مجلس خبرگان صحبت کردم. بیست نفر از نامزدها که به نحوه احراز صلاحیت معترض بودند، در انتخابات شرکت نکرده‌اند و مشکل درست شده است.

عصر به دفتر آیت‌الله خامنه‌اى رفتم. درباره انتخابات مجلس خبرگان، مذاکرات با سوری‌ها و مسایل دیگر مذاکره کردیم.

دوشنبه ۲ مهر ۱۳۶۹

با تهدید دو پهلوى عراق، امروز قیمت نفت بالا رفته و از چهل‌دلار در هر بشکه گذشته؛ این قیمت، در ده‌‌سال اخیر بى‌سابقه است.

سرشب آقاى عبدالله نورى، وزیر کشور آمد. توصیه داشت کمک کنم که شوراى نگهبان، براى احتراز از درگیرى با رادیکال‌ها، سخت‌گیرى نکند؛ آقاى احمد آذرى قمی، تلفنى برعکس این را خواست.

سه‌شنبه ۳ مهر ۱۳۶۹

آقاى احمد جنتى، عضو شورای نگهبان و رییس سازمان تبلیغات اسلامی آمد. درباره انتخابات مجلس‌خبرگان گفت و براى سازمان تبلیغات اسلامی استمداد کرد.

پنج‌شنبه ۵ مهر ۱۳۶۹
دکتر حسن روحانى آمد. گفت جمعی از نمایندگان در مجلس، به شدت از عدم قبول آقاى مهدی کروبى و همفکران‌شان در نامزدى براى مجلس‌ خبرگان ناراحت‌اند و درگیرى با شوراى نگهبان را شروع کرده‌اند.

بیست و پنج نفر از سران اخوان‌المسلمین، فعال در کشورهاى عربى و اسلامى، به سرپرستی آقای عبدالرحمن خلیفه، رهبر اخوان المسلمین اردن،آمدند. به عربستان‌سعودی، اردن و عراق هم رفته‌اند. از ما مى‌خواهند که براى رفع خطر از عراق در مقابل آمریکا، به صدام کمک کنیم. گفتم عراق و بعثی‌ها قابل اعتماد نیستند و ممکن است وسط راه با آمریکا بسازند و علیه ما وارد عمل بشوند. علاوه بر این، برنامه کار عراق روشن نیست. لازم است برنامه را بگویند؛ چون عراقی‌ها هم به آنها جواب درستى در این‌باره نداده بودند، حجتى براى ادامه بحث نداشتند و مجاب شدند.

در ملاقات با رهبرى، از این جهت که در طول جنگ هشت ساله با ایران که عراق با حمایت آمریکا علیه اسلام مى‌جنگیده است، چرا چنین اقدامى نکرده‌اند؟ مورد ملامت قرار گرفته بودند. صحبت‌شان جنبه دفاعى داشت.

شنبه ۷ مهر ۱۳۶۹

شب با احمدآقا مهمان رهبری بودیم. مصوبات شورا مطرح شد که به تأیید رهبرى رسید.

دیر وقت به خانه رسیدم. آشیخ محمد هاشمیان در منزل بود. از امتحان شوراى نگهبان از ایشان براى نامزدى مجلس خبرگان که درآن مردود شده، شاکى است و خواستار تجدید امتحان شفاهى بود.

منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۹

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا