حقوق بشر اسلامی یک نمونه نشان بدهید!

علی شکوهی، روزنامهنگار در یادداشتی در روزنامه ی اعتماد نوشت:
روز حقوق بشر اسلامی فرصتی است برای بازخوانی برخی برجستگیهای ادعایی ما در زمینه حقوق بشر و ترسیم خطوط تفارق آن با حقوق بشری که در غرب ترویج میشود. در این زمینه چند نکته را مورد توجه قرار میدهیم و برخی نکات درباره حقوق بشر اسلامی را برجسته میسازیم.
اول- بحث حقوق بشر در سالهای قبل از انقلاب با شکل و شمایل دیگری جریان داشت به این معنا که کمتر کسی به نفی مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر میپرداخت و عمدتا صحبت از تایید بود و حمایت و مسابقه در اینکه نشان دهیم اسلام بیش از دیگران به این حرفها معتقد است. در آن زمان بزرگانی مانند مرحوم محمدتقی جعفری و دیگران، تلاش جدی میکردند با استفاده از منابع اسلامی و عقاید دینی و تاریخ ائمه و سیره علمای سلف نشان دهند که اسلام نه تنها اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول دارد بلکه موارد و مصادیقی در زندگی پیامبر و ائمه ما هست که بسیار برتر از مضامین آن اعلامیه را نشان میدهد و بنابراین غربیها باید از ما بیاموزند زیرا برابری حقوقی بین انسانها در اسلام بالاتر از وضعیتی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر هست.
دوم- از ابتدای پیروزی انقلاب نگاه ما به این ماجرا کاملا تغییر کرد، یعنی غربیها شروع کردند به محکوم کردن ایران به اتهام نقض حقوق بشر و در مقابل در جمهوری اسلامی هم کسانی پیدا شدند که حقوق بشر غربی را نفی میکردند و تعارض بنیادین حقوق بشر غربی با حقوق بشر اسلامی را نشان میدادند. در نقد این گروه از سیاسیون و نویسندگان داخلی، تاکید میشد که انسان غربی، خودبسنده و خودبنیاد است و اندیشه سکولاریستی موجود در تفکر غربی در مقوله حقوق بشر هم خود را نشان میدهد و با نگرشی که اسلام نسبت به انسان دارد، در تعارض است. در واقع بعد از انقلاب دیگر تلاش نشد که میان اعلامیه جهانی حقوق بشر و اندیشه اسلامی آشتی ایجاد شود بلکه همه همت این شد که متعارض جلوه کنند.
سوم- این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که غربیها با مساله حقوق بشر برخورد ابزاری دارند و مساله حقوق بشر برای آنان یک ارزش انسانی همیشه مورد حمایت نیست. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی گفته شد که کارتر بحث حقوق بشر را برای جلوگیری از پیروزی یک انقلاب در ایران مطرح کرد ولی همین امر موجب سقوط شاه شد. برخی تئوریسینهای لیبرال دموکراسی غربی به کارتر اعتراض داشتند که چرا موضوع حقوق بشر را مانند یک اصل مقدس مطرح کرده و موجب شده است که یک متحد بزرگ غرب در خاورمیانه از قدرت ساقط شود؟ به گمان آنان، سیاستمداران معلم اخلاق نیستند و حق ندارند از حقوق بشر به عنوان یک ارزش سخن بگویند.
چهارم- ما در جهان اسلام نتوانستیم حقوق بشر اسلامی را تدوین کنیم. در کنفرانس اسلامی در چند دهه قبل سندی به تصویب رسید که عنوان آن «حقوق اسلامی انسان» بود و قرار شد که این سند جای اعلامیه جهانی حقوق بشر را بگیرد. در عمل این اتفاق نیفتاد زیرا تمام حکومتهای کشورهای اسلامی حاضر به تمکین به سند حقوق اسلامی انسان نبودند.
پنجم- ما در جمهوری اسلامی مدعی ارزشهای متعالی و انسانی هستیم و طبعا از ما انتظار میرود که خودمان مجری اینگونه اسناد مهم در حیطه حقوق بشر باشیم. طبعا برای ما شایسته نیست که کشورهای دیگر که سابقه نقض مکرر حقوق بشر دارند، به ارزیابی عملکرد ما بنشینند و ما را متهم به نقض حقوق بشر کنند. در این زمینه که دیگران برای اینگونه مفاهیم اصالت قائل نیستند و برخورد دوگانه و ابزارانگارانه میکنند تردیدی نیست، اما اگر این وضعیت را عیب و ایراد دیگران میدانیم طبعا ما خودمان باید اینگونه نباشیم و برای مفاهیم حقوق بشری اصالت قائل بشویم. اگر ما هم حقوق بشر و اصول قانون اساسی در حیطه حقوق ملت را رعایت نکنیم و از آن به مثابه ابزاری برای تحکیم قدرت بهره بگیریم، در آن صورت چه فرقی میان ما با غربیها وجود دارد؟
ششم- فکر میکنم ایجاد معاونت حقوق بشر در قوه قضاییه میتوانست گامی بسیار مناسب برای تحقق اهداف انقلاب در این حیطه باشد. این معاونت اگر واقعا دغدغه اجرای قوانین و تامین حقوق ملت را داشت میتوانست همه دستگاههای حکومتی را رصد کند و ایراد کار آنان را بگیرد و مراعاتکنندگان حقوق بشر را مورد حمایت قرار دهد و با اصلاح قوانین، روند اداره کشور را انسانیتر کند ولی متاسفانه چنین به نظر میرسد که این معاونت بیشتر برای دفع حملات کشورهای خارجی و دفاع از نظام در برابر اتهام نقض حقوق بشر تشکیل شده است.
ما در عملیاتی کردن حقوق بشر باید به خودمان متکی باشیم و اعلام نظر موافق یا مخالف دیگران برای ما موضوعیت نداشته باشد. فرض کنید که هیچ کشوری در جهان ما را متهم به نقض حقوق بشر نمیکند و فقط ما هستیم و مردم. آیا رعایت قوانین و تامین حقوق مردم و مبنا بودن حقوق شهروندی و حقوق بشر برای خود ما نباید مهم باشد؟ آیا صرفا برای رد اتهام دیگران باید به این موضوعات توجه نشان بدهیم؟ مناسب این است که مناسبات حکومت با مردم در رعایت حقالناس مبتنی بر خواست خودمان باشد نه تحت فشار دیگران.
انتهای پیام
احسنت جناب شکوهى به نکات بسیار مهمى توجه کرده اید حقیر بعنوان یک دانش آموخته حقوق- دانشگاه تهران ورودى ۶۵ – ضمن تائید دغدغه هاى حقوق بشرى شما اقرار میکنم که چنین مقاله اى / با رویکرد پرسشگرانه و انتقادى / در زمینه حقوق بشر براى اولین بار است که از سوى یک رسانه به رشته نگارش درآمده است. خصوصاً تیتر بسیار تاثیر گذارتان، براى شما آرزوى موفقیت میکنم