قصه شیرین ماهواره | مصطفی ایزدی

مصطفی ایزدی، فعال فرهنگی در یادداشتی در روزنامه ی اعتماد نوشت:
چند سالی بود که جامعهشناسان، روانشناسان، علمای دین، مقامات مسوول و دلسوزان جامعه در هر فرصتی و به هر مناسبتی، از مسائل و مصائب ماهواره و فیلمهای بد آنها سخن به میان میآوردند و فریادشان بلند بود که این وسیله شیطانی موریانهوار بنیانهای اخلاقی و اعتقادی جوانان را از بین میبرد و چه میشود و چه میشود. اما مدتهاست که دیگر از آن فریادها و هشدارها خبری نیست. دیگر هیچ نیروی انتظامی به پاک کردن صورت مساله روی بامهای مردم نمیپردازد.
وقتی آقای علی جنتی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید حدود ۷۰ درصد خانوادهها با داشتن ماهواره به خلاف قانون دست زدهاند، جای هیچ شبههای را باقی نمیگذارد که اکثریت جامعه ایران، اعم از مذهبی و معمولی و غیرمذهبی و ضدمذهبی از داشتن ماهواره ابایی ندارند و لذا وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی راهی را برای اصلاح رفتار مردم نمیبیند مگر اینکه قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهوارهای اصلاح شود.
در ارتباط با پیشنهادهای آقای جنتی – که علیالقاعده مسوولیتهایی را برای ارایه لایحه اصلاح قانون ماهواره به عهده دارد- نکاتی یادآوری میشود:
۱- تقریبا همه آنان که در منازلشان یا در محل کارشان تجهیزات دریافت تصاویر تلویزیونهای بیگانه از طریق ماهواره را دارند، احساس گناه نمیکنند که دارند خلاف قانون عمل میکنند. بعضی اوقات اگر خلاف قانونی در جامعه، عمومیت پیدا کرد، مردم آن را عرفی تلقی میکنند. یا اگر احیانا مجریان برخورد با تخلفات، دست از مبارزه با بیقانونیها کشیدند، در نظر عموم مردم، دیگر بیقانونی اشکال ندارد.
نمونههای دیگری هم در کشور داریم، مانند مسافرکشی با خودروهای شخصی، پول گرفتن مدارس دولتی از مردم، رشوههای اداری و… اما وجود ماهواره در منازل از همه این نمونهها، به دلیل جلوههای ظاهری آن بدتر و نامناسبتر است.
۲- حالا که هیچ قانون و پلیس و موعظه، حرص و جوش، نتوانست مردم را از استفاده از ماهواره باز دارد، چه باید کرد؟ رها کردن آن و چشم بستن بر تاثیرات آن، کار درستی است؟ انحصار رادیو تلویزیون در دست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، توانست کاری بکند؟ تغییر در قانون موجود ممنوعیت استفاده از ماهواره، از ورود ابتذال به خانههای مردم جلوگیری میکند؟ اگر پاسخ این پرسشها منفی است، چه راهی وجود دارد؟میدانیم که در قانون موجود، به جز اینکه مردم حق ندارند ماهواره ببینند، دستگاههای اداری و غیراداری نیز مسوولیتهایی دارند که متاسفانه در این بخش از قانون هم کوتاهیهای زیادی شده است.
۳- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال این است که تغییراتی در قانون موجود، از طریق مجلس شورای اسلامی ایجاد کند. در دولت گذشته نیز چنین عزمی وجود داشت، اما نمیدانم چرا لایحهای در این رابطه به مجلس ارایه نکرد؟ امید است که این دولت، برای حل این معضل اجتماعی اقدام موثری بکند تا مردم برای همیشه به رفتار خلاف قانون عادت نکنند. البته نمیتوان کل قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهواره را از کتابچه قانونهای مصوب مجلس شورای اسلامی حذف کرد، اما میتوان طبق شرایط خاصی از ماهواره استفاده کرد. این شرایط را علیالقاعده متخصصان امر تعیین میکنند، ولی باید توجه داشت چند نفر که با ماهواره مخالفند، نمیتوانند لایحه بنویسند و آن را به مجلس ببرند.
اگر به سوابق چگونگی ارایه طرح برای تصویب قانون موجود توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی دوره پنجم، مراجعه کنیم. معلوم میشود که تعدادی از نمایندگان آن مجلس طرحی را ارایه کرده و به تصویب مجلس رساندند بدون این که خودشان بتوانند در برابر جامعهشناسان و روانشناسان و متخصصان علوم تربیتی، از آنچه تصویب شده دفاع کنند. امید میرود که با تدبیر وزیر ارشاد چنین اتفاقی تکرار نشود.
۴- فرض کنیم که برای جلوگیری از هجمه فرهنگی و تبلیغاتی دنیای غرب علیه اعتقادات مردم ایران و آموزههای اسلام- حتی به میزان اندک- هیچ قانونی در ایران وجود نداشت و اگر هم داشت اکثر مردم به آن اعتنا نمیکردند، در این صورت دلسوزان جامعه، چه وظیفه و مسوولیتی داشتند؟ فعلا دولت و نیروی انتظامی و بگیر و ببندها را میگذاریم کنار، آحاد جامعه چه باید بکند؟
باید توجه داشت که تکنولوژی، چهاراسبه به سمت گسترش و پیشرفت خود میتازد. الان مثل چند دهه قبل نیست که تریبون و جزوه و کنترل جوانان جواب بدهد. تجهیزات ماهواره تنها در هال منزل نیست، در جیب لباس نوجوانان تا کهنسالان سنگینی میکند، در هر دشت و کوه و دامنه و شهر و خیابان و روستا و بیابان، زنگش به کار است و رنگش پرتلألو! در این شرایط چه باید کرد؟ به باور نگارنده، چند اقدام میانمدت و درازمدت به شرط اینکه مقامات بلندپایه بخواهند که فکری اساسی بکنند، باید انجام گیرد.
الف- بهترین اقدام این است که خانوادهها نسبت به تقویت بنیانهای اعتقادی جوانان اقدام کنند و در رابطه با تاثیرات مخرب بعضی برنامههای تلویزیونهای خارجی، به فرزندان خانواده آموزش دهند.
در عصر پهلوی، سینماها گسترش یافتند، فیلمهای فارسی فراوانی با مضامین نامناسب تولید میشد و به نمایش درمیآمد و فیلمهای خارجی مبتذل هم در سینماهای کشور، به خصوص تهران نمایش داده میشد. اما خیلیها در انتخاب فیلم و سینما برای گذراندن اوقات فراغت خود و اهل خانه، با حساسیت کامل دقت میکردند. جوانان باید بهگونهای بار بیایند که ایمان و وجدانشان، آنان را کنترل کند.
ب- تولید و پخش فیلمهای مستند یا نمایشی از انحصار سازمان صدا و سیما درآید و اجازه داده شود که هنرمندان متعهد ایرانی – که خوشبختانه اکثر اهالی سینما و تئاتر را تشکیل دادهاند – از هنر و ذوق و استعداد و معلومات خود برای فراهم کردن امکانات تفریحی و آموزشی جامعه، بهره گیرند. رقیبسازی برای تلویزیونهای بیگانه، به آسانی انجام میپذیرد، اما به شرطی که در برداشت اشتباه از قانون اساسی مبنی بر انحصاری بودن هر نوع فعالیتهای رادیو تلویزیونی، دست برداریم و در مسیر راهاندازی شبکههای خصوصی مجوزدار، مانعتراشی نکنیم. امروزه دیگر در کشورهای متمایل به کمونیست که مردم را از فعالیتهای مدیریتی بازداشتهاند هم انحصار تهیه برنامههای نمایشی در دست دولت وجود ندارد و همانند کشورهای مغرب زمین، هر موسسه یا فردی میتواند رادیو تلویزیون راه بیندازد. خلق آثار هنری و پخش آنها را به مردم بسپارند تا تحولی اساسی در رقابت با ماهواره ایجاد شود.
انتهای پیام