ماشین تولید بحران جبهه پایداری /خالق نژاد
محمدعلی خالق نژاد، روزنامه نگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز گذاشته است، نوشت:
این روزها موتور بحران سازی نمایندگان تندرو و افراطی مجلس که جز صدای خویش صدای دیگری را نمی شنوند بر علیه دولت به ویژه شخص رییس جمهور ترمز بریده و با شتاب می تازد و به صورت فزاینده ای به تخریب دولت مشغول است.
گمان می رود زخم نه چندان کهنه ی شکست تلخ نامزد جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم زبان باز کرده و شکست خوردگان ۲۴ خرداد ۹۲ را اینگونه به تب و تاب انداخته است که مصداق سخنان دکتر علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی می شوند که گفته است :«برخی برای کوبیدن دولت دست به هر کاری می زنند.»
بحران سازی ها و تخریب های این گروه از نمایندگان که در دولت های نهم و دهم چشمان خود را به تخلف های بی شمار دولت بسته و گویا در خواب بودند و اکنون از خواب بیدار شده اند به حدی فزونی یافته که باید گفت سرنوشت خاتمی و شاید بدتر از آن در انتظار روحانی باشد.
ایجاد بحران برای دولت روحانی یادآور بحران سازی های افراطیون در مسیر دولت اصلاحات است که به نمونه هایی از باب مشت نمونه ی خروار اشاره می شود تا مورد قضاوت قرار گیرد:
۱ – سؤال های غیر مرتبط و کشاندن پی در پی وزرای دولت به مجلس و هدر دادن وقت وزرای دولت برای مسایل غیر اصولی و نهایتا دادن کارت زرد به وزرا که تاکنون ۴ تن از وزرا مشمول دریافت کارت زرد شده اند.
۲ – حاشیه سازی های تکراری و غیر قابل توجه قلیل نمایندگان عضو جبهه پایداری برای رییس جمهور و وزرا.
۳ – پرتاب لنگه کفش به خودروی حامل روحانی در فرودگاه مهرآباد هنگام بازگشت از سفر موفقیت آمیز نیویورک توسط هواداران این گروه افراطی.
۴ – حاشیه پردازی و جنجال آفرینی برای همسر رییس جمهور به خاطر برگزاری جشن بزرگداشت ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن در مجلس توسط عضو ارشد جبهه پایداری و تهدید دولت به افشای فیلم این مراسم زنانه که واکنش های زیادی در جامعه علیه این اظهارات صورت گرفته است.
۵ – تبلیغ سوء علیه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها و نقش غیر منصفانه ی صداوسیما در همکاری با این گروه مخالف دولت و شکست تلقی کردن طرح دولت در جامعه که ناشی از تبلیغات بد صداوسیماست.
۶ – مهمتر از تمامی این موارد دردسرسازی برای دولت در جلسات رای اعتماد به وزرا و کشاندن ۴ باره ی رییس جمهور به صحن علنی مجلس برای دفاع از وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان که امری بی سابقه بود.
مقایسه ی اجمالی این بحران ها با هر ۹ روز یک بحران برای دولت اصلاحات آقای خاتمی در مدت زمان کمتری از عمر دولت آقای روحانی نشان از آن دارد که این گروه عزم جدی در تزاید بحران سازی برای این دولت دارد.
با این اوصاف رفتار جبهه پایداری در مقابل دولت اعتدال را می توان از چها زاویه متفاوت و البته تاسف برانگیز تحلیل کرد:
۱ – جبهه پایداری می خواهد دولت روحانی را همانند دولت خاتمی اسیر بحران سازی هایی کند که هر روز رو به افزایش است. سیاست تخریبی آنها در چند ماه گذشته حکایت از آن دارد که برای گرفتار کردن دولت تدبیر و امید در باتلاق بحران های ناشی از خشم و عصبانیت و عصبیت، نمایندگان افراطی مجلس از هر راهی حتی غیر اخلاقی و غیر اصولی بهره مند می شوند.
۲ – اعضای جبهه پایداری سعی می کنند بر خلاف جریان عمومی جامعه در تداوم و حفظ گفتمان احمدی نژاد در جامعه تلاش کنند و گفتمانی که جامعه، نظام و کشور را به ورطه ی خطرناکی کشید را حالا می خواهند دوباره احیا کنند.
۳ – خط فکری و تبلیغی جبهه پایداری از هم اکنون حفظ کرسی های مجلس دهم بوده و به همین خاطر این گونه بی محابا خود را به آب و آتش می زنند تا در اسفند ۹۴ شکست دیگری را تجربه نکنند. چون می دانند با عملکردی که در قبال دولت منتخب مردم داشته اند و به دلیل حمایت های مکرر از دولت ناکار آمد احمدی نژاد در انتخابات آینده ی مجلس با بحران مقبولیت عمومی در میان آحاد مردم مواجه شده و شکست سنگینی در این انتخابات متحمل خواهد شد و از هم اکنون قصد دارد با شیوه ای که بنیان گذار آن احمدی نژاد بود با تخریب های فزاینده و جریان ساز، دولت روحانی را به سمت ناکارآمد جلوه دادن ببرد تا برای خود رأیی دست و پا کند اما گویی این کار آنان به مانند داستان غریقی است که در امواج دریای پرتلاطم به کف روی آب پناه می برد.
۴ – مواضع جبهه پایداری نه از روی مبانی اصولگرایی بوده و نه گاها بنیان سیاسی دارد. بلکه جبهه ای که نام پایداری بر خود نهاده و بر هیچ یک از اصول اخلاق سیاسی و اصولی که به خاطر آن خود را اصولگرا نامیده است پایدار و ثابت قدم نیست و برای رسیدن و ماندن در قدرت دست به هر عمل غیر منصفانه و غیر سیاسی می زند. از این جبهه می توان به جبهه ای که پایدار نیست یاد کرد، چرا که عملکرد آنها اینگونه نشان می دهد که بر خلاف آرمان های امام راحل (ره) حرکت کرده و حتی جلوتر از مقام معظم رهبری نیز حرکت می کنند و بر اصول انقلاب اسلامی و رهنمودهای مقام معظم رهبری نیز پایدار نیستند.
بهتر است نمایندگان عضو این طیف سیاسی تندرو نام خود را از پایداری تغییر دهند، چرا که با رفتارهای این جبهه نشانی از پایداری آنها بر اصول مورد تأکید انقلاب اسلامی و امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری دیده نشده و حتی برخی از اصول اخلاقی سیاسی و قواعد بازی سیاسی نیز نادیده گرفته شده است. آنچه بیان شد تحلیل هایی است که منجر به تأسف و ناراحتی می شود چرا که از تریبون خانه ی ملت شنیدن چنین صداهای ناموزونی برازنده ی جایگاه مجلس و البته کشور نیست.
خانه ای که قرار است منافع ملی در آن حفظ شود با منفعت طلبی جناحی و باندی گروهی اقلیت تندرو به نماد و نمود اقتدارگرایی حزبی تبدیل شده است.
جبهه پایداری در برابر دولتی که با عزمی راسخ برای حل مشکلات به وجود آمده ناشی از تصمیمات لحظه ای و غیر کارشناسی دولت قبلی روی کار آمده و قصد دارد با تحمل سختی های فراوان مسیر پرسنگلاخ جبران خرابی های دولت گذشته را طی کند، اکنون به ماشین تولید بحران در برابر دولت تبدیل شده است.
ماشینی که اگر چنین بی ترمز پیش رود قطعا زیر تصمیمات منطقی دولت و اثرات مثبت این تصمیمات منبعث از اراده ی ملت در مملکت به طور خودکار و البته ناخود آگاه له شده و قطار آرای حمایتی مردم از اقدامات دولت که در انتخابات آینده قطعا به منصه ی ظهور خواهد رسید، ماشین بحران سازی جبهه ی پایداری را اسقاط خواهد کرد.
انتهای پیام