خاطرات هاشمی | گلایه وزیر خارجه از دخالت‌ها در سیاست خارجی

به‌کوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:

پنج‌شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۶۹ 

آقاى عبدالله نورى وزیر کشور آمد و از برخورد بعضى از رادیکال‌ها شکایت داشت. براى هماهنگى با شوراى نگهبان در انتخابات مجلس خبرگان استمداد کرد؛ پیشنهاد ائتلاف مجمع روحانیون و جامعه روحانیت در انتخابات را داد.

  شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۶۹ 

شب با احمدآقا، مهمان رهبرى بودیم. تصمیمات شوراى امنیت کشور مطرح شد و به تصویب رهبرى رسید. احمدآقا، تقاضاى گرفتن بخشى از پادگان نیروى دریایى براى مقبره امام را داشت که رهبرى به آینده موکول کردند. همچنین احمدآقا پیشنهادکرد، نماز جمعه تهران در مرقد امام اقامه شودکه جز در مناسبت های خاص، پذیرفته نشد.
 
یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۶۹ 

شب مهمان آقاى خامنه‌اى بودم. متن اصلاح شده  نامه جوابیه به تصویب رسید. قرار شد با کمک به آزادى گروگان‌هاى سوئیسى و ایرلندى موافقت کنیم. درباره مسایل سیاسى و اقتصادى و سیاست خارجى مذاکره شد.

  دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۶۹ 

آقاى محمدعلی شرعى نماینده قم، درباره لزوم توجه به مسأله آقاى منتظرى و اصلاحات ادارى مطالبى داشت.

آقاى مجید انصارى، نماینده تهران در مجلس خبرگان آمد. از مواضع سیاسى در قوه قضاییه انتقاد داشت و راجع به مسایل سیاسى و اقتصادى کشور تذکراتى داد.

آقاى مهندس میرحسین موسوى، مشاور سیاسی رییس ‌جمهورآمد. گزارش سفر به کشورهای آرژانتین، برزیل و اُروگوئه را داد و از تمایل آنها به توسعه روابط با ایران گفت و از مشکلات جدى اقتصادى آنها و راکد بودن ظرفیت‌هاى صنعتى‌شان مطالبی بیان کرد.

شب، دکتر ولایتى، وزیر امور خارجه آمد. از دخالت‌هاى وزارت اطلاعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور سیاست خارجى گله داشت.

یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۶۹ 

شب، جمعى انبوه از دانشجویان به ملاقات آمدند. براى آنها سخنرانى مفصلى کردم و خواستم تلاش بیشترى براى کسب استقلال علمى و فنى بنماید و از افراط کارى سیاسى بپرهیزند.

سه‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۶۹ 

آقاى سید حسن طاهرى خرم‌آبادى آمد. از اوضاع پاکستان گفت و براى امور شیعیان آنجا استمداد کرد و گفت کسى مدعى کشف گنج در مازندران است. گفتم از اول انقلاب این‌گونه ادعاها زیاد آمده که هیچ یک به نتیجه نرسیده و آخرین نمونه با معرفى آقاى مسعودى خمینى بود. درباره انتخابات خبرگان مطالبى داشت.

پنج شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ 

دیشب حدود ساعت دوازده ونیم، زلزله شدیدی آمد که در و پنجره خانه را تکان داد.. یک ساعتی نگذشته بود که تلفنی اطلاع دادند، مرکز آن در منطقه دیلمان در شمال کشور است. صبح خبر دادند مرکز زلزله شهرهای رودبار و منجیل است. دستورات لازم را دادم و محسن را به منطقه فرستادم تا خبرهای دقیق‌تر بیاورد. گویا خسارات و تلفات بسیار زیاد است.

از وزارت اطلاعات آمدند. درباره بعضى از کارکنان نهاد ریاست جمهوری، ملاحظاتى داشتند.

دکتر ایرج فاضل وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی، محمد سعیدى‌کیا،  وزیر راه و ترابری و استاندار گیلان هم گزارش دادند؛ وضع رودبار و منجیل خراب است. مى‌گویند راه‌ها با ریزش کوه بسته شده است و هلی‌کوپترها به خاطر وضع هوا، نمى‌توانند به گیلان  برسند.

عصر براى بررسی مسایل زلزله و نحوه امدادها، جلسه فوق‌العاده دولت را تشکیل دادیم و تصمیماتى گرفتیم؛ شب، براى امور زلزله در دفترم ماندم.

منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۹

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا