خاطرات هاشمی | در جلسه خصوصى، درباره سلاح اتمى صحبت شد

بهکوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۹
آقای شمشاد احمدخان، سفیر جدید پاکستان براى تقدیم استوارنامه آمد؛ گرم گرفتم. در مورد افغانستان، گفتم خوب است انتخابات بهگونهاى باشد که همه مردم شرکت کنند و زنان هم رأى بدهند؛ گروههاى سُنى، موافق رأى دادن زنان نیستند.
در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. به آقاى عبدالله نورى، وزیر کشور در مورد تعویض فرماندار شهررى تذکر دادم.
شب با رهبرى جلسه داشتیم. درباره اموال بنیادها و مسایل جارى کشور مذاکره کردیم. درباره صحبتهاى روز چهارشنبه ایشان، به خاطر حمله تند علیه یک نویسنده معمولى صحبت شد و نیز موضعگیرى صریحى که ممکن است در آینده، لازم شود از آن عدول کنند؛ چون نفس مذاکره اشکالى ندارد؛ گرچه در حال حاضر مناسب نیست.
دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۹
ظهر آقاى سید عبدالکریم موسوى اردبیلى مهمانم بودند. به آشپزخانه گفته نشده بود؛ غذاى خوبى نداشتیم. ایشان تذکر دادند که بهگونهاى با علما رفتار شود که احساس امنیت نمایند. خواستار اطلاعات بیشتر از اوضاع بود. از اظهارات آقاى علیاکبر ناطق نورى در روز قدس گله داشت.
سهشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۹
آقایان علیاکبر ناطق نورى،علی یوسف پور، سید هاشم بنىهاشمى و خانم مریم بهروزى نمایندگان جناح راست مجلس آمدند. وضع مجلس را توضیح دادند و گفتند مىخواهند که در مورد اعمال بعضى از وزرا انتقاد کنند.
آقاى علی فلاحیان، وزیر اطلاعات آمد و از کُندى همکارى وزارت امورخارجه گله کرد.
سر شب، آقاى عبدالله نورى، وزیر کشور آمد. براى تعویض استاندار چهارمحال و بختیارى اجازه گرفت.
اعضاى شوراى نگهبان اتومبیل حفاظتى خواستند. آقاى محمد امامى کاشانی از کارشکنىهاى رادیکالها گفت. آقاىاحمد جنتى، خواستار توصیه به آقای غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران، براى صدور جواز ساختمان سازمان تبلیغات اسلامی شد.
پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۹
جمعى از نمایندگان مجلس که به عنوان خط مستقلها هستند، آمدند. مطالبى درباره مشکلات و کمبودها گفتند و انتقاداتى نسبت به اختلافات و عدم هماهنگىها و ضعفها داشتند؛ من توضیحاتى دادم.
تلفنى با آیتالله خامنهاى درباره سفر خانم بی نظیر بوتو، نخست وزیر پاکستان به تهران مشورت کردم؛ موافق با شام دادن من بودند.
شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۹
آقای یوسف بن علوی، وزیر امورخارجه عمان آمد و پیام سلطان قابوس را آورد. درباره موافقت عربستان سعودی با انجام مراسم برائت از مشرکین و پذیرش ۶۰هزار حاجى گفت و پیغام صدام را اعلام کرد که عمان محل مذاکره با ما باشد. گفتم از طرف من به امیر کویت بگوید، در مورد محاکمه آقاى سیدمحمدباقر مُهرى،امام جماعت شیعیان کویت سختگیرى نشود. در مورد گروگانها پرسید؛ گفتم ما اقدامات ممکن را کردهایم، نوبت آمریکا است.
عصر با آیتالله خامنهاى که در بوشهر بودند، تلفنی درباره مضامین مذاکرات با بنعلوى صحبت کردم.
شورایعالى امنیت ملى جلسه داشت. درباره مسایل حج و مذاکره با صدام بحث کردیم. قرار شد ۶۰هزار حاجى با میتینگ را بپذیریم و هیأتى براى نهایىکردن موضوع و تدارکات به عربستان سعودى بروند.
یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۹
هیأت کره شمالى آمدند. خواستار تحویل نفت بودند؛ اخیراً در تأمین نفت از شوروى دچار مشکل شدهاند.
اخوی محمد درباره وزارت اطلاعات مطالبى داشت؛ کارهاى خودسرانه آنها و تأسیس دفاترى با نام ریاست جمهورى به آبروى نظام ضربه مىزند.
شب با آقاى خامنهاى جلسه داشتیم. درباره سهمیه آب مازندران از سد لار، مسایل حج، مذاکره با برادر صدام در ژنو، مشاجرات بین روزنامه رسالت و بعضى نمایندگان رادیکال، مذاکرات لاهه و مسایل دیگر مذاکره کردیم.
سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۹
عصر ساعت چهارو نیم، خانم بىنظیر بوتو نخست وزیر پاکستان آمد. او صبح وارد مشهد شده بود و پس از زیارت امام رضا(ع) به تهران آمده است. حدود یک ساعت و نیم در دفترم مذاکره خصوصى داشتیم، سپس به جلسه رسمى رفتیم و مذاکرات رسمى انجام شد.
براى استراحت به سعدآباد رفتند و ساعت هشت و نیم شب برای مهمانى شام من، به کاخ وزارت خارجه آمدند. قبل از شام، مذاکرات متفرقهاى درباره مسایل خصوصى، خانوادگى داشتیم و اوضاع کشورهایمان را سئوال و جواب کردیم. در جلسه خصوصى،
درباره سلاح اتمى صحبت شد.
چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۶۹
آقاى مسیح مهاجرى، مدیر روزنامه جمهوری اسلامی آمد و درباره نحوه برخورد با اعلامیه تند لیبرالها پرسید.
به آقاى علی فلاحیان، وزیر اطلاعات گفتم مسایل نامه سرگشاده لیبرالها را به صورت قانونى و بدون افراط بررسى کند.
پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۹
آیتالله خامنهاى تلفنى احوالپرسى کردند. از دکتر هادی منافى خبر کسالتم را شنیده و نگران شده بودند؛ توصیه به استراحت نمودند.
شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۹
شب با رهبرى و احمد آقا جلسه داشتیم. درباره حج مذاکره کردیم. قرار شد بدون موافقت با برنامه راهپیمایی برائت از مشرکین، نرویم و اطلاعیه بدهیم. درباره نامه سرگشاده لیبرالها صحبت شد. در مورد پاکستان و انتظار کمک ما در مقابل هند و مسایل دیگر هم مذاکره شد.
یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹
شب مهمان آقاى خامنهاى بودم. درباره سمینار اهل البیت و حزب الله لبنان و مسایل افغانستان و مسایل داخلى مذاکره کردیم و تصمیم گیرى نمودیم.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۹
انتهای پیام
این تدبیر ودور اندیشی نظام خصوصا رئیس دولت اصلاحات وباز کردن کشور ایران ب کشوری قدرتمند جای تقدیر داره …یه موقع ما ضعیف بودیم و تو سری خور …یه موقع میساختیم و میزدیم و میگفتیم ما نبودیم …ولی الان دیگه نیازی نداریم در اختفا زندگی کنیم دنیا پی به قدرت اتمی ما برده است …دوره بزن در رو بقول رهبری سر امده …حالا فکری بحال داخل کنید مردم گرسنه هستن و بیچاره و بترسید از روزی که اتم بدرد نخور بشه واز داخل ضربه بخوریم