خاطرات هاشمی | «احمد آقا خواست به نیروهاى رادیکال بیمهری نشود»

بهکوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۷۲
مصطفی پورمحمدى از وزارت اطلاعات، همراه آقاى سجادى آمدند و از کارهایى که براى کسب تکنولوژىهاى با ارزش، با امکانات وزارت اطلاعات انجام شده است، گزارش دادند.
شنبه ۳ مهر
آقای یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان آمد. بیشتر درباره مسأله فلسطین صحبت شد. خواست که اقدام اعراب در سازش با اسراییل را توجیه کند؛ نپذیرفتم و سرانجام قبول کرد که از موضع ضعف، برخلاف حق، اقدام شده و به نوعى ما را نصیحت مىکرد که خیلى تند نرویم.
یکشنبه ۴ مهر
آقاى سیدمحمد خاتمى، مشاور رییسجمهور و رییس کتابخانه ملی آمد. تلاش مىکرد که بفهمد چه تصمیمى درباره روزنامه سلام گرفته شده است که گفتم به مقتضاى قانون عمل خواهد شد.
شب آیتالله خامنهاى میهمانم بودند. درباره نتایج سفر نخستوزیر هند و وزیر امورخارجه عمان، مسایل روسیه و فلسطین، کتابخانه ملى، کاخ نیاوران، روزنامه سلام و افراط کارىها در مبارزه با منکرات مذاکره کردیم.
دوشنبه ۵ مهر
آقاى قاسم شعله سعدى، نماینده شیراز آمد. از مزاحمتهاى امام جمعه شیراز و فشار بعضى نمایندگان شکایت کرد؛ اخیراً تحت این شرایط قرار گرفته است.
چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۷۲
آقای علی محمد بشارتی، وزیر کشور آمد. گزارشى داد از وضع نیروهاى انتظامى و شهردارىها و برنامهاى که براى کنترل و فعال کردن آنها دارد. از اینکه حکم رهبرى در مورد جانشینى فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی ضعیف است، گله کرد. در مورد تعویض رییس پلیس تهران و بعضى استاندارها صحبت شد؛ گفتم با اظهارات تند، روحیه شهردارىها را ضعیف نکنند، ولى مراقبت جدى براى جلوگیرى از خودسرىها بشود و تکیه بر انتخابىکردن شهردارىها باشد.
جمعه ۹ مهر
عصر احمدآقا آمد. خواست به نیروهاى رادیکال بیمهری نشود.
یکشنبه ۱۱ مهر
شب آیتالله خامنهاى میهمانم بودند. درباره مذاکرات تلفنى با ملک فهد و امیر کویت، سفر من به خراسان و آسیاى میانه، اجازه مصرف بودجه شرکتهاى دولتى و اوضاع روسیه و گرجستان و کوهنوردى ایشان تا کُلکچال مذاکره کردیم.
چهارشنبه ۱۴ مهر
آقایان مصطفی پورمحمدى و حمیدرضا نقاشیان آمدند. گزارش کارهاى اقتصادى و آثار آن را که با اهداف خاص انجام مىدهند، دادند و از شایعات و مخالفتهایى که مىشود، و مخصوصاً از مخالفتهاى نظامىها که باعث مخالفت رهبرى هم شده است، شکایت کردند؛ صحبتها ناتمام ماند.
آقاى علاءالدین بروجردى از وزارت امورخارجه اطلاع داد، در رسانههاى ترکیه اعلان شد که گروهى تُرک و ایرانى در ترکیه بازداشت شدهاند که قصد انتقال اورانیوم به ایران داشتهاند. نام ایرانىهایی که بردهاند، مأموران اطلاعات ما هستند؛ این اتهام بیاساس است. گفتم سفیرشان را احضار کنند و به عنوان یک توطئه معرفى کنند و اعتراض نمایند.
پنجشنبه ۱۵ مهر
ناصر، فرزند آقاى طبسى آمد و از جلسه دادگاه تعریف کرد که به شکایت او از آقاى سید محمد موسوی خویینىها، مدیرمسئول روزنامه سلام رسیدگى مىکرد؛ از موضع دادگاه و اعضای هیأت منصفه که تلاش مىکردند از او رضایتنامه بگیرند و نداده، ناراضى بود.
شنبه ۲۱ مهر
آقاى محمدرضا رحیمى، استاندار جدید کردستان آمد. درباره کیفیت برخورد کسب نظر کرد و کمک خواست؛ معلوم است که با نماینده رهبرى نخواهد ساخت.
آقاى علی فلاحیان، وزیر اطلاعات آمد و گزارش سفر به آلمان را داد؛ خوب تحویلش نگرفتهاند.
پنجشنبه ۲۲ مهر
به دفترم آمدم. آقاى علی نیازى، رییس دادسرای نیروهای مسلح، براى توضیح پرونده متهم به جاسوسى آلمانى آمد. او اخیراً بازداشت شده و مورد اعتراض شدید آلمان است. گفتم بىموقع اقدام شده و قرار نبود که فعلاً انجام شود. توجیه درستى نداشت؛ خواست به گردن آقاى مرتضی آصفى، مدیرکل وزارت امور خارجه بیندازد که او هم تلفنى از خودش دفاع کرد و به گردن آقاى نیازى انداخت؛ به نظر مىرسد اشتباه از خود نیازى است و با عمد است.
شنبه ۲۴ مهر
مدیران معاونت مردمى وزارت اطلاعات آمدند. گزارششان را شنیدم و نسبت به سیاستهاى کلى توجیه شان کردم. به آقاى شفیعى، معاون وزیر اطلاعات، گفتم در مورد قاچاقچیان ارز سختگیرى کنند.
مسابقه فوتبال تیم ایران و کُره جنوبى در قطر را هم دیدم؛ از منظره خوردن سه گل و شکست تیم ملی ایران، اوقاتم تلخ شد؛ معمولاً چنین حساسیتى در مسابقات ورزشى نداشتم.
یکشنبه ۲۵ مهر
آیتالله خامنهاى میهمانم بودند. درباره سفر خراسان، ضعف کار سیما در انتقال صحنههاى مردمى سفر، سفرم به آسیاى میانه، وزارت کشور، بدهىهای معوقه، بازداشت متهم به جاسوسى آلمانى، سفر عُمره و مسایل دیگر جارى کشور مذاکره کردیم
سهشنبه ۲۷ مهر
یاسر آمد و خبر داد که تیم ملی فوتبال ما، امروز در قطر بر ژاپن پیروز شده است؛ خوشحال شدم و غصه پریشب تا حدودى جبران شد.
منبع: خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۲
انتهای پیام