از مردهات هنوز پرهیز مىکنند!

صفدر دوام، روزنامهنگار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «از مردهات هنوز پرهیز مىکنند!» نوشت:
تو در نماز عشق چه خواندى؟
که سالهاست
بالاى دار رفتى و این شحنههاى پیر
از مردهات هنوز پرهیز مىکنند!۱
در صدر خبرها آمده که مقبره احمدشاه مسعود مبارز فقید افغان توسط گروه طالبان تخریب شده است. پیشینه تخریب مقبره مبارزان راه آزادى در تاریخ قصه پرغصهاىست که با این حال موجب شده که نام آن بزرگان بر صفحه تاریخ برجستهتر شود.
این حکایت نه تنها براى مقبره مبارزان بلکه مزار برخى شاعران و اهل اندیشه و فرهنگ نیز مورد هجوم متحجران قرار گیرد.
حکایتى هم منسوب است آوردهاند بعد ازسقوط شاه سلطان حسین صفوی و غلبه افغانها بر ایران، محمود افغان یکی از اقوام خود را که (مگس خان) نام داشت والى شیراز کرد. او پس از چند روزی که در شیراز بود، روزی کنار قبر حافظ رفت و بر اثر تعصباتی که داشت تصمیم گرفت به جهت هتک حرمت، قبر لسان الغیب (حافظ) را تخریب کند، هر چه اطرافیانش او را نصیحت کردند که از این تصمیم بگذرد، گوش نکرد، سر انجام قرار بر این شد که از دیوان حافظ، در این مورد فالی بگیرند، وقتی که دیوان را باز کردند، این شعر در آغاز صفحه راست آن آمد:
ای مگس! عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عِرض خود میبری و زحمت ما میداری
مگس خان هم با خواندن این شعر، سخت تحت تاثیر قرار گرفت، و از روح حافظ طلب عفو و بخشش کرد.
البته باید تأکید داشت که استنادات محکمى در این روایت نیست که رویداد یاد شده حتمأ منحصر به زمان شاه سلطان صفوى و حمله افغانها است اما آنچه مُسلم است اینکه افراد و فرقههایى در تاریخ قصد تخریب مقبره خواجه شیراز داشتهاند و هر آینه عرض خود برده و زحمت دلدادگان خواجه دادهاند.
حالا هم پس از گذشت دو دهه از شهادت احمدشاه مسعود یعنى شیر دره پنجشیر تاریخ معاصر ما فرقه متحجر طالبان بنا را به تخریب آرامگاه او کردند همان مبارزى که علاوه بر جانفشانى و رشادت به پیشگاه سخنان شیرین ادب پارسى نظیر حافظ شیرازى زانو مىزد و عاشقانه زیست و همواره نماز عشق اقامه کرد.
در انتقام از اندیشههاى وطن دوستى و آزادیخواهىاش اکنون درّه پنجشیر که مثل درختى با اصالت در سرزمین افغانستان ریشه دوانده است این یاغیانِ طاغى با هجوم و تخریب مقبرهاش قصد محو نام او و جانفشانىهایش دارند و نمىدانند که نام آزادگان و رهپویان راه آزادى و ایثار بدون مزار هم در سینه مردم ادوار تاریخ مى مانَد و چه نیک و با لطف حافظ شیرازى گفته که؛
بعد از وفات تربت ما در زمین مجوى
در سینههاى مردم عارف مزار ماست
و چه با معناست تخریب مقبره یک مبارز و مجاهد ملّى از سوى این جماعتِ جانى که بیش از دو دهه پیش هم دیپلماتها و خبرنگار هموطن ما را به شهادت رساندند و کارنامهشان در حرمتشکنى مجاهدان راه وطن و همچنین آگاهسازى سیهروىتر شد.
این “شحنه هاى پیر” از مزار مبارز ملّى هم هراسناکاند و این خود نشانه محو شدن تفکرات طالبان و طالبانیسم از صفحه تاریخ است! ایدون باد.
[۱] “درکوچه باغهاى نشابور”، محمدرضا شفیعى کدکنى
انتهای پیام
افعان ها نتوانستند شیراز را تسخیر کنند.
چقدر آشنا :
مقبره رضاشاه و خلخالی