خادمان بیجیره و مواجب

سیدعلی میرفتاح در یادداشتی با عنوان «خادمان بیجیره و مواجب» در روزنامهی اعتماد نوشت: تشت رسوایی اکثر این شبکههای فارسیزبان ماهوارهای از بام افتاده. حتی بچهمدرسهایها هم فهمیدهاند که بیطرفی و حرفهایگری در این شبکهها شوخی است. دیروز چندتا از بچههای خوش ذوق تنظیم خبر مربوط به پیروزی ایران را در لاهه، در بیبیسی فارسی مقایسه کرده بودند با بیبیسی جهانی. انگار یکی از خبرها را پمپئو تنظیم کرده بود، دیگری را ظریف.
بعد از این قصه خزر و قضیه نفت و ماجرای دلار بعید است کسی هنوز بر این اعتقاد باشد که این شبکههای خبری بیطرفند و جز حقیقت به چیز دیگری سرسپرده نیستند. حقیقت؟ خیلی از اینها که امروز در این تلویزیونها خبر میخوانند و تحلیل سیاسی میکنند چند سال پیش در روزنامهها و خبرگزاریهای داخلی کار میکردند، الحق والنصاف بچههای بدی هم نبودند. اما دست روزگار آنها را به سختترین آزمون ملی کشاند. خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند. به خودم و به شما یادآوری میکنم که همه ما در معرض امتحانیم و به پول و سیاست و تمناهای شخصی سنجیده میشویم.
حتی بعضی از اینها که در ایران اینترنشنال کار میکنند سابقه چپ دارند و از قبل از انقلاب طرفدار خلق بودهاند و برای مبارزه با سرمایهداری هزینه دادهاند. اما بازی دهر آنها را حقوق بگیر سعودیها کرده و به خدمت نظام سلطه درآورده. در دلار امریکا و ریال سعودی و پوند انگلیسی جذبه سفت و سختی وجود دارد که همهکس نمیتواند از آن بگریزد. به قول سعدی «مصاف پلنگان نیاید ز مور». احتمالا هیچکدام از دستاندرکاران این شبکه یا شبکههای دیگر نمیپذیرند که به خدمت سعودی و امریکا و اسراییل درآمدهاند و کماکان داعیه «خبرنگار مستقل بودن» دارند و بر این باورند که به وظیفه حرفهای/ رسانهای خود عمل میکنند. اما آیا دستمزد گرفتن از ملک سلمان و پسرش وظیفه حرفهای است و منافاتی با مستقل بودن و حرفهای بودن ندارد؟
سعودیها پول هنگفتی دادهاند و بیشتر سهام ایندیپندنت را خریدهاند. شنیدم که خیلی از ژورنالیستهای انگلیسی به همین دلیل از ایندیپندنت بیرون آمدهاند و چنین ننگی را به جان نخریدهاند. آخر عربستان سعودی، برای رضای خدا و گردش آزاد اطلاعات که نمیرود رسانه بریتانیایی بخرد. بالاخره روزنامهنگار مستقل چارهای ندارد جز اینکه تاوان مستقل بودنش را بپردازد. اگر دیدید در گروهی قرار گرفتهاید که باید بکن نکنهای نظام سلطه را گردن نهید بدانید که تنها سهمتان از استقلال همان تعبیر بیمصداقی است که در پروفایلهایتان به اسمتان ضمیمه کردهاید. بریتانیاییها از ایندیپندنت آمدهاند بیرون بعد آن همکاران سابق ما فوجفوج دارند به خدمت امبیسیفارسی درمیآیند. برایتان عجیب نیست؟
یک حساب دو دو تا چهارتای ساده است اما آدمیزاد معمولا خودش را توجیه میکند و قسم خوردن به سر ملکه بریتانیا را یا به خدمت بنسلمان درآمدن را و زیر بلیت ترامپ رفتن را به اسم مبارزه سیاسی و مخالفت با ایدئولوژی جمهوری اسلامی لاپوشانی میکند. ایدئولوژی؟ مبارزه؟ برفرض هم که چهارتا بیخبر از همه جا باور کردند، شما خودتان که میدانید انگیزهها و انگیختههای رسانهایتان چه پیوند تنگاتنگی باهم دارند. پسران یعقوب وقتی به این نتیجه رسیدند که یوسف را به چاه بیندازند، نفس اماره به دادشان رسید و این کار را در نظرشان نیکو جلوه داد.
من و شما هم کمابیش کارهایی میکنیم که توجیهش را نفس اماره گردن میگیرد و با کلماتی متظاهرانه ما را در عین ناحقی، بر حق مینشاند. سر وجدان را راحت میشود کلاه گذاشت اما کافی است بتوانیم دقایقی خودمان را از بیرون ببینیم و جایگاه و پایگاه خود را در مناسبات قدرت و سیاست دنیا بفهمیم. آن وقت است که باید دعا کنیم زمین دهان باز کند و ما را ببلعد و روسیاهیمان را بپوشاند. بارها در این منتهاالیه روزنامه نوشتهام که جنگ رسانهای تمامعیار راهافتاده. عربستان و اسراییل و امریکا با تمام وجود به میدان آمدهاند و بیست و چهارساعته دارند روی ذهن وضمیر ما کار میکنند.
جنگ که شاخ و دم ندارد. آنها از کانالهای تلگرامی را مشغول خریدند تا شبکههای بزرگ را. بعضیها هم نزده میرقصند و بیپول و خواهش در خدمت نظام سلطهاند. خسرالدنیا و الآخره همینها هستند که بیجیره و مواجب دروغهای مایوسکننده را به نفع امریکا و متحدانش کپیپیست میکنند. این کپی پیستها را فکر نکنید تاثیری کمتر از منو تو و ایران اینترنشنال و امبیسی دارند. دروغی که باعث قدرتمند شدن و فراگیر شدن ایده امپریالیسم شود، حتی از کار رسانهای منسجم خطرناکتر و بدتر است. لااقل در آنها انگیزه مالی نهفته است، در اینجا نادانی و فریب و سادهلوحی. نگذارید این گوشیهای موبایل و این تلویزیونهای وابسته شما را به هرجا که میخواهند ببرند و شما را به پیادهنظام مفت و مجانی جنگ رسانهای تبدیل کنند. به زودی با شما از مسوولیت کپیپیست خواهم گفت و خطر بیمبالاتی در سند و ریسیو دروغها و شوخیهای سیاه و حرفهای ناامید کننده را به خودم و شما گوشزد خواهم کرد.
انتهای پیام





جناب میر فتاح حال و هوای ایندیپندنت را هم مشابه کیهان تصور کرده اند !