دیدار از گنجینه جواهرات پس از سه سال
مریم مقدسی در اغتماد نوشت: «صف دلاره؟» مرد با پوزخند این سوال را از کسانی که در صف بلند کنار در ورودی ساختمان بانک مرکزی ایستادهاند میپرسد و پاسخی که میشنود این است که: «نه! صف موزه است» و میخندد و میگذرد. پس از ۳ سال تعطیلی قرار است درهای گنجینه جواهرات دوباره باز شود، آنهم در پی جنجالی که گزارش خبرگزاریهای دولتی و سخنگوی دولت ایجاد کردند و از خروج اشیا این مجموعه در سال ۵۷ توسط خانواده پهلوی گفتند. حالا بسیاری از کسانی که در صف ایستادهاند، نخستینبار است که به بازدید این گنجینه آمدهاند. چون بعضی قبل از این جنجال خبری حتی نمیدانستند این مجموعه امکان بازدید عمومی دارد.
کارمند موزه با لبخند به مینا میگوید: «خانم شما بعد از سه سال اولین بازدیدکننده موزه هستید» و بلیت را تحویلش میدهد. مینا همین چند دقیقه پیش پشت درهای ورودی داشت برای بقیه کسانی که در صف بودند تعریف میکرد که امروز مرخصی گرفته تا برای اولینبار این موزه را ببیند: «همه موزههای تهران رو دیدم اما اینجا رو هر بار خواستم بیام نشد» همین است که از شنیدن این جمله کارمند موزه به وجد میآید و ذوق میدود توی صدایش که: «مدتها پیگیر بودم که بیام بازدید همکاراتون میگفتن موزه تعطیله، بالاخره امروز طلسم شکست» مراحل عبور از گیتها و تحویل تمامی وسایل شخصی و ممنوعیت هرگونه عکاسی و فیلمبرداری در مجموعه طبق روال گذشته است، اما برای کسانی که نخستینبار است که از این مجموعه بازدید میکنند عجیب است که ورود به یک موزه اینقدر با رعایت پروتکلهای امنیتی صورت میگیرد و آن را مرتبط با حواشی اخیر برای این مجموعه میدانند، اما توضیحات کارکنان موزه این شبهه را برطرف میکند.
در سالن انتظار تصاویری از مستند «گواهان تاریخ» خسروسینایی درباره گنجینه جواهرات ملی ایران در حال پخش است. اما بحث بین بازدیدکنندگان در صف انتظار همان خبرهای جنجالی و سرنوشت تاجهای پهلوی است و زمزمههایی که: «حالا معلوم هم نیست اینها همهشون اصل باشن» و بیاعتمادی که این روزها چندان هم عجیب نیست، عجین شده با نگرانی از سرنوشت آثار تاریخی و ارزشمندی که در موزههاست.
راس ساعت ۱۴ طبق قرار قبلی بانک مرکزی درهای ورودی باز میشوند و گروههای ۱۵ نفره همراه راهنما وارد سالن شگفتانگیز گنجینه میشوند. اولین واکنش افرادی که وارد سالن اصلی شدهاند، اعتراض به نور کم سالن است. اما راهنما توضیح میدهد که: «نورپردازی متناسب با شرایط اشیا و برای حفاظت بیشتر آنها صورت گرفته، شما به مرور به نور فضا عادت خواهید کرد» هر گنجه روایتی دارد و جزییاتی که مشاهده هر کدام ساعتها زمان میطلبد. زمان تعیین شده برای بازدید اما حدود ۲۰ دقیقه است، چراکه در دو ساعت تعیین شده برای بازدید عموم، باید همه افراد بتوانند در قالب گروههای ۱۵ نفره از مجموعه بازدید کنند. همراه هر گروه یک راهنما و دو تا سه مامور حفاظت حرکت میکنند تا نظم برقرار باشد. در هر ویترین تنها اشیای شاخص معرفی میشوند و توضیح کوتاهی در مورد گوهرهایی که در آنها به نمایش درآمده میشود. از فیروزه تا لعل و عقیق و الماس و زمرد و… و از شمشیرهای مرصع تا تاج و نیمتاجها و پیشکلاههایی که هر کدام جزییاتی تماشایی دارند. سکوت حاکم است و نگاهی به چهره افراد گروه نشان میدهد که چقدر مبهوت اینهمه شکوه و زیبایی هستند و در عین حال ذهنی پر از سوال و تلاشی برای از نظر گذراندن همه جزییات موجود در گنجهها. چیدمان موزه در نوع خود جالب است. ویترینهای کناری زیورآلات، بند ساعت، پیشکلاه، ظروف جواهر نشان و پوشش و ابزار جنگی را به نمایش گذاشتهاند. ویترینهای میانی هرکدام به یک گوهر اختصاص دارند و بخشی از گوهرهای پیاده -که روی پایه سوار نیستند و برخی تراش نخوردهاند- را به همراه نیمتاجها و جعبهها و زیورآلات ساخته شده با همان گوهرها نمایش میدهند و در انتهای سالن، تختنادری خودنمایی میکند و جُبه تاجگذاری و جعبه بزرگ مملو از جواهرات و مروارید و در گنجههای میانی نفیسترین اشیاء که شاخصههای اصلی این گنجینه هستند، کنار هم قرار گرفتهاند. از کره جواهرنشان تا تاج کیانی و تاجهای پهلوی و جقه نادری و شاخصترین الماس صورتی تراشخورده جهان «دریای نور» که ارزش و تماشایی بودن این مجموعه را صدچندان میکند. الماسی که در دورههای مختلف تاریخ بر پیشانی کلاه شاهان نشسته تا شکوه بینظیرش نمادی باشد از قدرت و اقتدار آنها.
بازدیدکنندگانی که روز چهارشنبه خود را به خیابان فردوسی روبهروی سفارت ترکیه رساندهاند تا در مهلت کوتاه تعیین شده، از گنجینه جواهرات بازدید کنند، از تمام طیفهای سنی هستند و در میانشان گردشگران چینی هم دیده میشوند، اما مهمترین نکته حضور چشمگیر نوجوانانی است که با مطالعه و آشنایی قبلی به بازدید آمدهاند و از راهنما سراغ اشیایی که در موردشان خوانده یا تصویرشان را دیدهاند، میگیرند. برای آنها جالبترین اثر کره جواهرنشان است، بیشترین توقف را مقابل این اثر دارند و روی آن به دنبال نقشه ایران میگردند که با الماس ساخته شده و تک به تک روی کره جغرافیایی نامها را میخوانند و اطراف ویترین میگردند تا تمام جزییات را از نظر بگذرانند. تلنگر راهنما اما به سوی ویترین بعدی هدایتشان میکند تا درباره تاج کیانی و ماجراهای تاجگذاری بشنوند و برایشان سوال باشد که: «۴ کیلو تاج را چطور روی سرشان نگه میداشتند» کنار الماس دریای نور حسرت میدود توی نگاه بازدیدکنندگان وقتی میشنوند که جفت این الماس (کوه نور) حالا روی تاج ملکه بریتانیا است، اما روزگاری متعلق به ایران بوده است.
تخت خورشید آخرین اثری است که بازدیدکنندگان کنار آن توقف میکنند تا توضیحات راهنما را بشنوند و پس از پایان بازدید شتابزده از موزه جواهرات با آنهمه جزییات دیدنی، تکرار کنند که: «چقدر زود تموم شد، ما که چیزی ندیدیم» گروههای بعدی در مسیر منتظرند تا به تماشای گنجینه ارزشمندی بروند که گرانبهاترین جواهرات جهان را در خود جای داده است. جواهراتی که هر کدام روایتی دارند از تاریخ پر فراز و نشیب ایران. بیرون از مجموعه هنوز آدمها از بهت خود مقابل اینهمه زیبایی میگویند و نگرانند برای حفظ اینهمه زیبایی و شکوه، برای ایران و برای نسلهای بعد.
انتهای پیام
