از تقلب تا مسئولیت!

محمدرضا خسروی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
چند روز پیش که از روی عادتِ ترکنشدنی، در حال گشت و گذار در برنامههای اجتماعی گوشی بودم و بیهدف برنامها را باز و بسته میکردم، نوبت به “دیوار” که رسید، اولین آگهی آنقدر عنوان جالبی داشت که نتوانستم به بقیه برسم! با این عنوان: «تقلب در امتحانات»!
قبل از هرچیز از انتشار چنین تبلیغی در این برنامه بسیار متعجب شدم، چون بارها برای عکسها یا عناوین آگهیهای تدریس خصوصیام با ایرادهای متعددِ ناظرین برنامه مواجه شده بودم! مشتاقانه به خواندن آگهی پرداختم که دیدم ماشاالله!! تقریباً تمام مقاطع تحصیلی را پشتیبانی میکند و برای هزینه هر امتحان ۲۰۰ هزار تومان ناقابل درج شده است و چانه را هم ظاهراً برنمیتابد!
باری، قبلاً هم تجربههای مشابهی را در این برنامه داشتهام، آنجا که بهجای پیدا کردن شاگرد خصوصی، دهها نفر برای اینکه بهجای آنها امتحان بدهم پیامهای متعددی را ارسال و با گفتن “هر قیمتی بفرمائید” خاطر من را برای تعیین هر مبلغی آسوده میکردند! حتی یکی از آنها که خود استاد درس دیگری بود، برای امتحان زبان انگیسی دنبال یک جایگزین مطمئن بود!
از این نمونهها و تجارب در زندگی همه ما، از ابتدای تحصیل تا فارغالتحصیلی و زمان تدریس و فعالیتهای شغلی کم نیست و نبوده و چیز عجیب و غریبی هم نیست! به خوب یا بد بودن، کارآمد یا ناکارآمد بودن نظام آموزشی کشور کاری ندارم، اما آن چیزی که نگران کننده و غیرقابل چشمپوشی است “نهادینه شدن فرهنگ تقلب” است. از سیاستمداری که برای رسیدن به وزارت و وکالت و… مدرک جعلی ارائه میکند تا دانشآموزی که برای امتحان روی دستانش تقلب مینویسد، همه ما درگیر تقلب، جعل، کتمان حقیقت و دور زدن قانون هستیم.
شوربختی آنجاست که در جامعه، اقدام به تقلب یا اعمال شبیه به آن «زرنگی» نام میگیرد و گاه متقلب خود را کاربلد، برتر و عاقلتر از دیگران میپندارد. ناگفته پیداست که نوچهگان و چاپلوسان که کارشان تعریف و تمجید و نوکری بالانشینان بوده و هست گاه با مدارک ساختگی به مشاغل مهم، حساس و حتی کلیدی این مملکت دست یافتهاند!
اگر مجموع مواردی که ذکر شد را در نظر داشته باشیم، عدم توانایی وزیر و نماینده مجلس در روخوانی متونِ از قبل آماده شده، نا آشنایی با ابتدائیترین نکات و مسائل شغلی در مدیران و مسئولان سازمانها، اتخاذ تصمیمهای خلقالساعه و بدونِ برنامه در ارگانها و سازمانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ارتقاء مدیران ناکارآمد، غیرمردمی و فاسد جای تعجب باقی نخواهد گذاشت.
اگر کیفیت آپارتمانهای نوساز و خودروهای ایرانی، وضعیت بهداشتی و پاکیزگی شهر و محله، نحوه برخورد و تعامل اکثر رؤسا و بالادستان، اساتید و معلمان و نحوه رانندگی و پایبندیمان به قانون را بهیاد بیاوریم و بسنجیم، بهراحتی اثری از تقلب، جعل و دستکاری و بیتوجهی به قانون را خواهیم یافت. تأسف آنجاست که اکثر کسانی که متقلب و متظاهر نیستند، توسط خود مردم طرد میشوند و با برچسبهای سخیفی محکوم میشوند!
تا زمانیکه این فرهنگ در بین من و شما وجود دارد امیدی به آینده این مرز و بوم نیست. یادمان باشد سرانجام وزیری که با مدرک جعلی بر مسند نشسته و راننده کامیونی که به دروغ کمربند ایمنی خود را بسته چیزی جز تباهی نیست. بیائیم بهجای تعریف و تمجیدهای صد من یک غاز ملیگرایانه و تکیه به تاریخ شکوهمندی که حتی یک برگ از آن را نه خواندهایم و نه بهدرستی میدانیم، با تقبیح جعل و تقلب، از خودمان شروع کنیم و اجازه دهیم در نسل بعدی، فرهیختگان، تلاشگران، دلسوزان و مدیران واقعی این کشورِ زرخیز را اداره کنند و به سرمنزل مقصود برسانند.
انتهای پیام
عالی بود. واقعا حلقه مفقوده این روزهای جامعه ما همین ضعف فرهنگیه. اخلاقیات از بین رفته و چیزی بنام وجدان وجود نداره. این خیلی وحشتناک و چه بسا خطرناکه. چون شخصی که به اخلاق پایبند نباشه هیچ قدرت و دولت و قانونی نمیتونه جلودارش باشه، اگر این فرد مسئول هم باشه که دیگه واویلا.
اگر قبل از اقدام به هر کار اشتباهی اول خودمون اون و با معیار عقل و اخلاق بسنجیم و اگر درست نبود انجام ندیم، تقریبا همه مشکلات حل میشن(اتفاقی که در جوامع غربی خیلی مرسومه) و اینکه در مقابل،عادت کنیم هر جا دیدیم کسی نیست و مانعی وجود نداره، پلیس نیست، قانون نیست و…. دست به هر کاری بزنیم جامعه رو به سمت منجلابی میبره که متاسفانه ما زیاد باهاش فاصله نداریم.
درود
بدترین نوع خطا، باور کردن آن خطا بعنوان امری غیرقابل اجتناب هست.
بنوعی که برای بنده بارها پیش آمده که برای بدست آوردن حقم در بسیاری از امور، دست به دامان تقلب شوم که تلاشم نسوزد!!!!
اگر سیستم بر اساس خطا طراحی شده باشد، شما نمی توانید بدون خطا در آن سیستم زندگی کنید؛ مثال اتاقتان شلوغ و به هم ریخته باشد که میدانید در ان شلوغی و به هم ریختگی جای وسایلتان کجاست؛ که برای زندگی در اتاق تمیز باید کل سیستم اتاقتان عوض شود…
متن بسیار جالب و دردمندی هست که نگارنده واقعیات جامعه ما را از کلاس درس دانش آموزی تا سیاست بی خردانه بعضی از مسولین نماها رابه نگارش دراورده است .امیدوارم روزی فرهنگ اصیل جامعه به دور از هر گونه خود خواهی درسراسر جامعه آموزشی وسیاسی ما خیمه بزند و وزارت علوم کلاه خود را بالاتر بگذارد .تشکر از انصاف نیوز وتشکر از نگارنده آقای محمد رضا خسروی
متن بسیار جالب و در عین حال دردمندی است که نگارنده واقعیات جامعه آموزشی ما را از کلاس درس تا سیاست بی خردانه بعضی از مسولین نماها را به نگارش دراورده است .
امیدوارم اخلاق که گمشده این روزای سیاست مداران کشور ماست به همراه فرهنگ اصیل در سراسر این مرز وبوم خیمه خود را برافراشته نماید
جامعه آموزشی وزارت علوم کلاه خود را بالا تر بگذارد