ایران، آمریکا و نیاز به «نمایش حسننیت»

سارا معصومی، خبرنگار دیپلماسی و بینالملل در روزنامهی اعتماد نوشت:
«دونالد ترامپ دیگر رییسجمهور ایالات متحده امریکا نیست.» همین یک جمله کافی است تا همه در داخل و خارج از امریکا انتظار روزها و رویههای متفاوتی را در چهار سال پیشرو داشته باشند و ناگفته پیداست که در ایران نیز در بر همین پاشنه میچرخد. هر چند که سیاستهای دونالد ترامپ جهان را عاصی کرد اما در میان لیست بلندبالایی از کشورهایی که با حضور او در کاخ سفید به دردسر افتادند نام ایران بیش از سایرین به چشم میآید.
دونالد ترامپ در روزهایی سکان اداره کاخ سفید را به دست گرفت که جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا در یکی از معدود بسترهای مطلوب برای تداوم روند تدریجی اما زنده تنشزدایی در چهار دهه اخیر قرار داشتند. توافق هستهای میان ایران و شش قدرت جهانی هر چند عنوان توافق چندجانبه را یدک میکشید اما اگر نبود مذاکرات محرمانه ایران و امریکا در پایتخت عمان – مسقط – آن مذاکرات هم مانند سایر رایزنیهای ایران با کشورهای اروپایی به توافقی چندجانبه و قابل اجرا تبدیل نشده بود. در جریان مذاکرات هستهای نیز آنچه بیش از نشستن هیاتهای مذاکرهکننده ایران و ۱+۵ در یک اتاق و پشت درهای بسته به چشم آمد قدم زدن محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران و جان کری، وزیر خارجه وقت امریکا مقابل دوربینهای خبرنگاران رسانههای بینالمللی بود. هر چند که ایران و ۱+۵ به عنوان نماینده جامعه جهانی در این مذاکرات توافق کرده بودند که فعالیتهای هستهای ایران تنها سوژه این مذاکرات باشد اما همه بر این حقیقت واقف بودند که این مذاکره و توافق برآمده از دل آن میتواند فصل جدیدی از رابطه ایران با جامعه جهانی به خصوص ایالات متحده را رقم بزند. این امیدواری در مقدمه توافق هستهای هم بروز پیدا کرد و طرفین ابراز امیدواری کردند که اجرای با حسن نیت برجام بتواند به فصل جدیدی در همکاری ایران و جامعه جهانی در سایر پروندهها هم تبدیل شود.
در حد فاصل اجرای توافق هستهای تا نشستن دونالد ترامپ بر کرسی ریاستجمهوری که تقریبا یک سال به طول انجامید، روند توسعه همکاریها میان ایران و غرب در سایر پروندهها با پرونده منطقهای یمن آغاز شد که ناگهان زلزله ترامپ مهر توقفی بر تمامی روندهای جاری زد. بسیاری از ناظران تحولات ایران و امریکا معتقدند که پیروزی دونالد ترامپ، بزرگترین بدشانسی برای مسیر تنشزدایی آغاز شده میان تهران و واشنگتن بود. تعبیری که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه هم در گفتوگوی اخیر با روزنامه اعتماد (منتشر شده در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۹۹) با آن موافق بوده و تاکید میکند که ترامپ سیاست تنشزدایی تهران – واشنگتن را نابود کرد.
با بیرون رانده شدن ترامپ از کاخ سفید با رای مردم امریکا، امیدواری برای احیای توافق هستهای میان ایران و ۱+۵ هم جان تازهای گرفته است. با این همه اجرای دوباره برجام از سوی اعضای اولیه با قرار گرفتن دوباره ایران و ایالات متحده در مسیری که با حضور ترامپ به بیراهه کشانده شد متفاوت است و اینبار نمیتوان انتظار داشت که تسهیل روند نخست الزاما به تسریع روند تنشزدایی از رابطه دوجانبه هم منتهی شود.
جو بایدن، چهل و ششمین رییسجمهور ایالات متحده تاکنون سیگنالهای خوبی برای احیای توافق هستهای با ایران نشان داده که مهمترین آنها را میتوان در ترکیب تیم سیاست خارجی او دید. همزمان محمدجواد ظریف و آنتونی بلینکن نیز در اظهاراتی غیرمستقیم از نقشه راه مدنظر هر کدام از طرفین برای صرفا احیای برجام و نه احیای کانالهای دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن آنگونه که در واپسین سالهای دولت اوباما شاهد آن بودیم، سخن گفتهاند. امروز دیوار بیاعتمادی میان ایران و ایالات متحده بلندتر از سالهای پیش از حصول توافق هستهای شده است. دونالد ترامپ برای چندمینبار به جمهوری اسلامی نشان داد که وعده واشنگتن را حتی اگر مهر و امضای سازمان ملل ضامن آن باشد، دوامی نیست. ترامپ برخلاف روسای جمهور سابق امریکا در چهار دهه گذشته پا را از خطوط قرمز نانوشته هم فراتر نهاده و اقدام به ترور سردار شهید قاسم سلیمانی کرد. به این تنشآفرینیها، تحمیل شدیدترین تحریمها و اصرار بر تداوم اجرای سختگیرانه آن در میانه مبارزه جهانی با کرونا را هم باید اضافه کرد. دولت ترامپ تا آخرین روز از حضور در راس قدرت این ادعا را تکرار کرد که به دنبال تغییر نظام نیست و تنها از ایران میخواهد «کشوری نرمال» باشد اما سیاست فشار حداکثری در تمام زمینهها عملا هدفی را جز ایجاد بحران اقتصادی و امنیتی در ایران دنبال نمیکرد. مجموع عملکردهای امریکای ترامپ در چهار سال گذشته نه تنها مسیر تنشزدایی که باراک اوباما آغاز کرده بود را نابود کرده بلکه بر عمق بیاعتمادی و بدبینی ایران به امریکا هم افزوده است.
پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، کارشناسان مهمترین چالش پیش روی او را ترمیم روابط امریکا در حوزه سیاست خارجی حتی با نزدیکترین متحدان سنتی امریکا در اروپا میدانند. اصرار بر ابزار تحریم و تهدید بر همراه کردن سایر کشورها با سیاستهای مطلوب و مدنظر امریکا همان نتیجهای را به عنوان میراث دونالد ترامپ به جا گذاشت که او به دنبال تحمیل آن بر سایر کشورهای مخالفش بود: انزوا.
تیم سیاست خارجی جو بایدن تاکنون در ملاعام صرفا به بیان کلیاتی چون آمادگی امریکا برای بازگشت به برجام در صورت اجرای کامل توافق توسط ایران سخن گفته و پاسخ ایران هم دقیقا مشابه همین جمله با جابهجا کردن جای کلمات امریکا و ایران است. جمهوری اسلامی ایران به دلیل مقاومت در چهار سال اخیر و حفظ شاکله برجام به درستی خود را طلبکار میداند و معتقد است که این امریکا است که با توجه به رفوزه شدن در اجرای این توافق باید در امتحان جبرانی، گام نخست را بردارد. در حالی که بسیاری از ناظران رابط ایران و امریکا، تلاش میکنند نقشههای راه متفاوت و متنوعی را برای عملیاتی کردن ایده بازگشت همه اعضا به اجرای کامل برجام پیشنهاد بدهند، متوقف کردن ساعت شنی به راه افتاده برای مرگ قطعی برجام به اقدامی فوری نیاز دارد. اقدامی که به مثابه آب بر آتشی باشد که دونالد ترامپ به جان برجام انداخت و طبیعتا جانشین او در کاخ سفید باید بتواند از عهده این مسوولیت برآید. اخیرا جو بایدن رییسجمهوری امریکا دستور داد تا تاثیر همه تحریمهای خارجی بر مبارزه کشورها با کرونا مورد بازبینی قرار گیرد.
به گزارش نیوزویک، این سند که روز پنجشنبه منتشر شد و «دستورالعمل امنیت ملی درباره رهبری جهانی ایالات متحده برای تقویت پاسخ بینالمللی به کووید۱۹ و پیشبرد امنیت بهداشت جهانی و آمادگی بیولوژیک» نام دارد. براساس این سند، به وزارتخانههای خارجه، خزانهداری و بازرگانی دستور داده است در هماهنگی با وزارت بهداشت و خدمات انسانی و آژانس توسعه بینالملل «تحریمهای مالی و اقتصادی چندجانبه امریکا را فورا مورد بازبینی قرار دهند تا مشخص شود که آیا این تحریمها بیجهت مانع پاسخ به همهگیری کرونا شده است یا نه.» به نظر میرسد که تیم بایدن میتواند از این مسیر برای نشان دادن حضور فردی متفاوت در راس قدرت در کاخ سفید به خصوص در پرونده ایران استفاده کند. در حال حاضر واشنگتن به «نمایش حسننیت» به مردم ایران که شدیدترین تحریمها را با وجود پایبندی به تعهدات هستهای تحمل کردند، نیاز دارد. نگاهی به پروندههای روی هم انباشته شده از کارشکنیهای امریکا در منتفع شدن اقتصادی ایران از برجام آن هم در میانه کرونا میتواند سرنخهای بسیاری را دراختیار تیم جو بایدن قرار بدهد. ایران در یک سال گذشته بارها برای مبارزه با کرونا و همچنین خرید دارو و تجهیزات پزشکی و درمانی درخواست استفاده از اموال بلوکه شده خود را داده است. درخواستی که هربار در سایه قلدری خزانهداری امریکا با مخالفت کشورهایی چون کرهجنوبی روبهرو شده است. این پرونده میتواند ابزار نمایش حسننیت تیم بایدن باشد. صدور مجوزی برای امکان استفاده ایران از رقمی بالغ بر ۷ میلیارد دلار از اموالش در کرهجنوبی هرچند قطعا اقدامی کافی نخواهد بود اما لازم به نظر میرسد. در مقابل تهران نیز میتواند از یکی از کارتهای دراختیار برای نشان دادن وجود اراده سیاسی برای تداوم تعامل با هدف تامین منافع ملی استفاده کند.
انتهای پیام




