«لزومی به تشکیل پارلمان درسایه نیست»

سجاد خداکرمی در مقدمه ی گفتگوی روزنامه ی آرمان با فاطمه راکعی نوشت: از عمر دولت چیزی در حدود یکسال و نیم باقی است و هر روز به حجم مخالفتها و کارشکنیهای طیف تندرو با هدف یکدورهای -یعنی ۴ ساله- بودن دولت تدبیر و امید افزوده میشود. در چنین شراطی بهیقین حضور یک مجلس همسو با دولت البته کمک شایانی به پاستورنشینان خواهد بود اما در عین حال این نکته نباید فراموش شود که به سادگی نمیتوان از موضوعات چالشی که سبب تنش میشود عبور کرد و نیاز به رویکردی خردورزانه دارد. برای دریافت روشنی از وضعیت موجود و آنچه انتظار اصلاحطلبان و اعتدالیون را تا انتخابات ریاست جمهوری میکشد فاطمه راکعی با «آرمان» به گفتوگو پرداخت. از این فعال سیاسی در مورد چالشهای پیشروی دولت سوال شد که پاسخ او نمایانگر عزم جدی اصلاحطلبان برای تقویت همراهی با دولت بود. راکعی که نماینده و نایب رئیس کمیسیون فرهنگى و رئیس کمیته زنان، جوانان و امور خانواده در مجلس ششم شوراى سلامى و از فعالان شناخته شده جریان اصلاحات است بارها در طول این گفتوگو خاطر نشان میکند که تاثیر رای ملت در دو گام ۹۲ و ۹۴ مشاهده و درک شد و اگر این بار یعنی مرحله دوم انتخابات هم رویکرد ملت به همان نحو ۷ اسفند باشد خط بطلانی بر واهمه از عملکرد تندروها و مخالفان دولت روحانی کشیده خواهد شد. در دور دوم انتخابات مجلس همگان نظارهگر این مساله خواهند بود که باز هم اقبال مردمی به سوی اصلاحات و اعتدال است و حماسهای که نخستین آن در ۲۴ خرداد ۹۲ رقم خورد و در ۷ اسفند ۹۴ مستحکم شد چگونه در دور دوم انتخابات تثبیت خواهدشد. در ادامه متن گفتوگوی فاطمه راکعی با «آرمان» را میخوانید:
بزرگترین چالشهای دولت روحانی در مدت باقیمانده از ریاست جمهوری دوره یازدهم را در چه حوزههایی پیشبینی میکنید؟
به نظر میرسد نخستین و بزرگترین چالش پیش روی رئیسجمهور و کابینه دولت یازدهم موضوع «برجام» است که علاوه بر اینکه در بخش سیاست خارجی کشور تاثیرگذار بوده، منشا تاثیرات فراوانی هم در عرصه سیاست داخلی بوده و هست. تندروهای مخالف دولت به واسطه این موضوع از ابتدا تا امروز بیشترین چالشها را برای دولت و در مسیر حرکت دولتمردان و دیپلماتهای دولت تدبیر و امید ایجاد کردهاند و در ادامه هم از این موضوع بیشترین استفاده را در جهت ضربه زدن به دولت یازدهم و شخص رئیسجمهور خواهند کرد. این مساله در شرایطی است که بزرگان کشور بارها مسیر دولت در این زمینه و همچنین تیم مذاکرهکننده هستهای را تایید کردهاند و آنها را فرزندان انقلاب دانستهاند و تلویحا گفتند که بگذارید اینها کارشان را به انجام برسانند اما با همه آنچه از تاکیدات و تاییدات دلسوزان کشور دیدیم متاسفانه مشاهده شد که جریانی خاص در برابر این موضوع، بارها کارشکنی کرده و میکند. اما به امید خداوند دولت در برابر همه کارشکنیها ایستاد و ماموریت ملی خود را به انجام رساند و برجام بهدست آمد اما در پسابرجام است که این مخالفان حتی بیش از گذشته در برابر دولت صفکشی کردهاند و امان نمیدهند که زمان لازم طی شود تا برنامهریزیها و جریان عملیاتی استفاده از این فرصت محقق شود و نتایج برجام را در پی داشته باشد. موضوع دیگری که جریان تندروی مخالف دولت با استفاده از آن در تلاش است برای دولت ایجاد چالش کند مجلس جدید است که با انتخاباتی که در تکمیل انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و به عنوان دومین گام از طرف اصلاحطلبان و اعتدالیون برداشته شد و با حمایت مردم روبهرو شد؛ دلواپسان سعی خواهند کرد برای دولت چالش ایجاد کنند. البته مخالفان برای رسیدن به اهداف خود در این مسیر برای مجلس جدید نیز ایجاد چالش خواهند کرد تا به اهداف خود برای پشتیبانی از دولت نرسد. موضوعات زیادی رخ داده که نمونهای از ایجاد چالش برای دولت بوده است و تندروها با چنین اقداماتی درصدد بودند و هستند که به دولت و حامیانش بفهمانند برای مواجهه با آنها از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد. این رفتار در شرایطی شکل میگیرد که در سوی دیگر نمایندهای وجود دارد که به صورت مستقیم به نمایندگان خانم منتخب مجلس اهانت میکند؛ اینگونه رفتارها چه معنایی میتواند داشته باشد؟ ترسها از مجلسی که پشتیبان دولت هست از همین حالا عیان شده، مجلسی که بنا را بر رفتار اعتدالی خواهد نهاد و سعی بر آن ندارد که مخالفان خود را با ادبیات خود آنها در مجلس گذشته خطاب قرار دهد. من معتقدم این دولت و مجلس جدید در مسیر اعتلای کشور و دوشادوش هم موفقیتهای بسیاری را در پیش خواهند داشت و از این موقعیت مناسبی که برای ملت ایجاد شده نخواهند گذشت.
مخالفتها و ایجاد چالشها چه پیامدهای منفی در مسیر حرکت دولت خواهد گذاشت؟
در سایه انسجام و وحدتی که اصلاحطلبان در سالهای اخیر داشتهاند، در مسیر کمک به کشور با جریانهای اعتدالی و مستقل ائتلاف کردند، از سوی دیگر مردم هم برایشان همهچیز عیان شده و بر احوالات روزگار خود آگاهند، همه اینها از قدرت جریان تندرو و دلواپس میکاهد و اقدامات آنها را تا حدودی کماثر میکند. باید چنین گفت که اکنون دورانی رسیده که وقتی روزنامهای برای بیان حقیقت از سوی تندروها تحت فشار قرار میگیرد مردم متوجه موضوع میشوند؛ به همین دلیل است که میگویم قدرت تاثیرگذاری جریان تندرو و دلواپس کاسته شده است. از طرف دیگر مردم مواضع خوب، اصولی و منطقی آقای روحانی را میبینند و میشنوند، گرچه ایشان نتوانسته برخی پیمانهایی را که با ملت بستهاند، که بیشتر آنها هم مربوط به سیاست داخلی میشود به انجام برسانند اما مردم علتها را و اینکه چرا ایشان نتوانستهاند در این زمینه ها کار چندانی از پیش ببرند میدانند و به همین دلیل همه علتها را به سمت رئیسجمهور سوق نمیدهند. گرچه برای همه منصفان سیاسی علت عدم توفیقهای رئیسجمهور در برآوردن عهدهایی که در زمینه سیاست داخلی با ملت بسته روشن است اما بههر تقدیر این موارد جزو مطالبات مردم است که دولت در ادامه راه خود باید به کمک و همراهی مجلس در راستای طرح و تلاش برای نزدیک شدن به این خواستها قدمهای مهمی بردارد. جای نگرانی چندانی از جهت تلاشهای مخالفان برای سنگاندازی در برابر دولت و در واقع سنگاندازی در برابر خواست ملت نیست و خود مردم سد بزرگی در برابر بیتاثیر کردن این رفتارها و عملکردها هستند. مردم میدانند برای این کار لازم است در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی حضور پررنگ داشته باشند و به کاندیداهای اصلح رای بدهند. این موضوع را در گام سوم و انتخابات ریاستجمهوری سال آینده از سوی ملت شاهد خواهیم بود.
در سالهای گذشته همراستا شدن دولت و مجلس را تجربه کردهایم و برخی خوشبینیها نیز در همان زمان وجود داشته که حرکت دولت و مجلس منتخب ادامه خواهد داشت ولی دیدیم که اینگونه نشد. نمونه مشخص آن دولت و مجلس اصلاحات بود که به پدیداری دولت احمدینژاد منتهی شد.
اگر اراده ملت در کار باشد بدون شک شاهد رقم خوردن گام سوم در انتخابات بعدی نیز خواهیم بود.
این روزها برخی لزوم تشکیل پارلمان در سایه برای کمک به راهیافتگان مجلس یازدهم سخن میگویند. شما چقدر این مساله را لازم میبینید و آیا تشکیل چنین مجمعی را راهگشای نمایندگان در انجام هرچه بهتر وظایف خود میدانید؟
به نظرم طرح چنین موضوعی اصلا درست نیست و لزومی برای برقراری پارلمان در سایه وجود ندارد. گاهی جریان مقابل دست به طراحی چنین موضوعاتی میزند که به ایجاد تشتت دامن زده باشد که البته در مقابل ما برای آنها جواب لازم را داریم اما گاهی این موارد از جانب برخی که انتظار نمیرود مورد طرح قرار می گیرد که بسیار جای انتقاد است. اصلاحطلبان و اعتدالیون با انسجام و وحدت توانستند با همگرایی برنامهریزیهای جریان مقابل را برهم بزنند. جریان تندرو از این وضعیت احساس ترس کرده به این خاطر که بههیچ وجه گمان نمیکرده که در لایههای دوم و سوم اصلاحطلبان نیروها و جوانانی متخصص و فکور در برابر مسائل خرد و کلان کشور باشند؛ این نیروها از فیلترهای شورای عالی اصلاحطلبان گذر کردهاند و توانستهاند شایستگی حضور در لیست اصلاح طلبان و اعتدالیون را داشته باشند به همین دلیل دیگر گفتن حرفهایی از این دست که نیاز هست برای کمک به راهیافتگان به مجلس جدید پارلمان در سایه تشکیل شود، جایی ندارد. خود ما نیز طی زمانی که در مجلس ششم حضور داشتیم نیازی به چنین موضوعی نبود. ساختار مجلس و کمیسیونها و تخصصها به حرکت ما شکل داد و همین موارد هم میتواند به یاری راهیافتگان جدید به مجلس جدید در فعالیتهایی که در راستای انجام وظیفه نمایندگی خود خواهند داشت کمک کند. هیچگونه ضعف مشخصی را نمیتوان برای راهیافتگان جدید برشمرد و ما در صورت انتقال تجربه صرفا به تسریع این روند کمک میکنیم و البته به این کار کابینه در سایه گفته نمیشود و گامی برای تقویت اصلاحات و لیست امید است. این نیروها درایت، تعقل و شجاعت لازم را دارند.
با تشکیلات نوینی که برخی اصلاحطلبان راهاندازی کردهاند، نقش این احزاب را در فعالیتهای پیشرو بهخصوص انتخابات آینده ریاستجمهوری چگونه ارزیابی میکنید؟
با انسجام و وحدت میان اصلاحطلبان گامهای اول و دوم را چنین باشکوه برداشتهایم و قطعا با زمان و کار بیشتر در قالب احزاب و گروهها این وحدت، انسجام، همدلی، هماهنگی و خردجمعی تقویت خواهد شد. تقویت احزاب و نیروهای حزبی و تشکیلاتی اصلاحطلبان فرصت مغتنمتری را برای بهرهبرداری از انتخابات پیشروی ریاستجمهوری در راستای تعمیق و تحکیم حرکتهای اصلاحطلبانه فراهم میآورد. خوشبختانه در قالب احزابی چون اتحاد بسیاری از خبرگان و کارکشتگان سیاسی و کسانی که تجربه سالها فعالیتهای چشمگیر سیاسی داشتهاند به صحنه فعالیتهای حزبی بازگشتهاند که این مساله خود کمک شایانی برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف بلند اصلاحات در کشور خواهد بود.
انتهای پیام