تحلیل روزنامه های موافق و مخالف با آغاز برجام

به گزارش انصاف نیوز، سرمقاله و یادداشت های روزنامه های تهران در روز اجرایی شدن برجام در پی می آید با این توضیح که روزنامه های اصولگرایان امروز کمترین یادداشت را در این باره نوشته بودند، به جز روزنامه های وطن امروز، جام جم و جوان. از میان روزنامه های اصلاح طلب و حامی دولت، یادداشت های تعدادی از روزنامه ها از جمله جمهوری اسلامی، شرق، آرمان، اعتماد و اطلاعات در پی آمده است. این روزنامه ها سعی کرده اند تاثیر برجام در حوزه های مختلف را بررسی کنند.
نقطه عطف تاریخ معاصر
سرمقاله ی روزنامه ی جمهوری اسلامی
روزنامه ی جمهوری اسلامی در سرمقاله ی خود نوشت:
با ارائه گزارش «یوکیو آمانو» مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مبنی بر تایید اقدامات ایران در انجام تعهدات مربوط به برجام، پرونده تحریم‌های ظالمانه اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران برای همیشه بسته شد. این یک پیروزی درخشان سیاسی برای ایران اسلامی محسوب می‌شود و جا دارد که آحاد ملت صرفنظر از تعلقات سیاسی خود نسبت به این «افتخار ملی عظیم»، موضع روشنی اتخاذ کنند و از این پیروزی بزرگ استقبال نمایند.
آنچه به دست آمده، نتیجه مجاهدات و استقامت ملت در طول این دوره ۱۲ ساله است که آحاد مردم در تمامی فراز و نشیب‌های تاریخی معاصر همچنان پشتیبان نظام و یاور مسئولین بوده‌اند و هستند.
این پیروزی بزرگ را که نقطه عطفی در تاریخ معاصر محسوب می‌شود، باید به آحاد ملت، رهبری معظم انقلاب اسلامی، مسئولین نظام اجرائی بویژه اعضاء گروه مذاکره کننده که انصافاً از قهرمانان ملی محسوب می‌شوند، تبریک گفت: جا دارد در اینجا از خیل عظیم شهدای گرانقدر بویژه شهدای هسته‌ای تجلیل ویژه‌ای بعمل آید و مشخصاً به بازماندگان شهدا، ثمرات این پیروزی بزرگ را به رسم قدردانی هدیه کنیم.
ایران اسلامی پیروزی‌ها و پیشرفت خود را در خدمت ثبات و امنیت منطقه و جهان به کار گرفته و می‌گیرد. این پیروزی‌ها علیه هیچ کشوری نیست و ایران در صحنه منطقه‌ای و جهانی، جای کسی را تنگ نکرده، جای کسی را نگرفته و از موضع عزت و اقتدار با تمامی طرف‌های منطقه‌ای و جهانی، از جایگاهی برابر و عزتمند، تعامل می‌کند. طبعاً برجام و دوران پسابرجام، فرصتی طلائی برای رشد و گسترش ارتباطات و تعاملات منطقه‌ای و جهانی خواهد بود.
ممکن است کسانی از دیدگاه جناحی و گروهی درصدد کم اهمیت جلوه دادن پیروزی‌ها برآیند و بخواهند با کمرنگ نشان دادن حقایق عینی و ملموس، فضا را آلوده و مسموم سازند و حتی آنرا یک پدیده منفی معرفی نمایند. طبعاً در این زمینه با نگاهی به محیط پیرامونی و مشاهده حجم عظیم جوسازی‌های دشمن برای عدم تحقق این پدیده، بهتر می‌توان دریافت که عزیزان ما در چه مسیر پرفراز و نشیبی به هماوردی با سایر طرف‌های مذاکره پرداخته‌اند و شش قدرت جهانی را به پذیرش حقوق مسلم جمهوری اسلامی ایران در قلمرو هسته‌ای وادار نموده‌اند. صحنه مذاکرات بین‌المللی، صحنه تعامل طرفینی است و در این زمینه چه بسا که چشم اندازهای درخشان‌تری در ذهن طرف‌های ایرانی مذاکره بوده است ولی در این هماوردی توانسته‌اند بخش‌های اصلی و خطوط قرمز نظام را تامین نمایند که خود جای تقدیر دارد.
حجم عظیم جوسازی‌ها و سنگ اندازی رژیم صهیونیستی، لابی صهیونیستی در آمریکا و جمهوری خواهان بعنوان جناح رقیب حزب حاکم که اتفاقاً در کنگره اکثریت محسوب می‌شوند، به خوبی نشان می‌دهد که پیروزی در چنین شرایطی تا چه اندازه ارزشمند و قابل ستایش است. برخی رژیم‌های عرب و مشخصاً آل سعود از هر فرصتی برای تخطئه و تحت‌الشعاع قرار دادن پیروزی‌های ایران و حتی ممانعت از تحقق آن در هر مرحله تلاش کردند ولی در این مقوله طرفی نبستند و ناکام شدند.
افتخار بزرگ جمهوری اسلامی ایران که به برکت مجاهدات مردم و پایمردی گروه مذاکره کننده به دست آمد در اینست که این پیروزی بزرگ سیاسی، بسیار سخت و همراه با تدبیر و عقلانیت به دست آمد و پشتکار دولت یازدهم در این زمینه انصافاً ستودنی است که با حمایت کامل رهبری به اهداف مورد نظر دست یافت. دشمنان ما ۱۲ سال تلاش کردند ایران را از فناوری هسته‌ای محروم کنند ولی نتوانستند.
طبعاً در این میان درس‌های مهمی برای دیگران هم در سطح منطقه‌ای و جهانی مطرح شد. هیچ قدرتی نتوانست و نمی‌تواند جای ایران را در منطقه بگیرد. تمامی طرفهائی که سعی کردند ایران را در صحنه معادلات منطقه حذف کنند یا جای آنرا بگیرند، در میدان عمل به ناتوانی، بی‌وزنی و ناکامی خود پی بردند. آنها چه بسا که هنوز هم تمایلی به قبول شکست خود نداشته باشند ولی تلاش برای تعامل ۶ قدرت جهانی با ایران بخوبی ماهیت موضوع را نشان می‌دهد. آنچه طی دو سال اخیر شاهد بودیم، دنیا چیز تازه‌ای بر اهمیت و اقتدار ایران نیفزود بلکه در میدان عمل به همگان نشان داد که تلاش‌ها برای حذف ایران به کلی بیهوده است و ایران اسلامی جایگاه و موقعیت منطقه‌ای و جهانی را که حق طبیعی آن بوده و هست، احراز می‌کند.
دنیا امروز به حقیقتی که حاضر به پذیرش آن نبوده، اعتراف کرد و جایگاه برجسته و منطقی جمهوری اسلامی ایران را در مقیاس منطقه‌ای و جهانی پذیرا شد. احتمال می‌رود کسانی که در داخل و خارج به سادگی حاضر به قبول واقعیت‌های عینی نبوده‌اند، از این پس هم به بهانه‌های تازه‌ای سعی کنند همه چیز را زیر سئوال ببرند حتی اگر آنها به روی خود نیاوردند و این تحول بزرگ ابعاد عظیم میدانی را هم انکار کنند، امروز دنیا پذیرفته که این پیروزی بزرگی برای ایران و ملتش محسوب می‌شود و به نشانه به رسمیت شناختن این پیروزی‌ها است که دولتمردان و سرمایه‌گذاران و شرکت‌های مطرح دنیا برای ورود به ایران به صف ایستاده‌اند.
ناگفته پیداست که علیرغم تمامی این واقعیت‌ها، باز هم نباید انتظار داشت که یک روزه معجزه‌ای صورت گیرد و همه چیز مطابق میل ما به پیش برود. لازم است در این راه صبر و استقامت بخرج دهیم و با تدبیر و آینده‌نگری، شرایط بهتری را برای کشور ترسیم کنیم.
محل خرج برجام
سرمقاله ی وطن امروز

عبدالله عبداللهی در سرمقاله ی وطن امروز نوشت:

۱- توافقنامه «برجام» به مرحله اجرا رسید. در این مرحله بناست پس از راستی‌آزمایی آژانس درباره عملیاتی‌ شدن تعهدات سنگین ایران، بخشی از تحریم‌ها توسط آمریکا و اتحادیه اروپایی به حالت تعلیق درآید و مبلغی حدود
100 میلیارد دلار از پول‌های نفتی (که قبلا در داخل توسط دولت پیش‌خور شده بود) نیز از توقیف خارج شود.
2- برجام بیش و پیش از آنکه توافقنامه‌ای فنی درباره مساله هسته‌ای ایران باشد، با نگاه به مناسبات و معادلات سیاسی نوشته شده است؛ آنچنانکه پیش‌تر(در برهه پس از تفاهم لوزان و پیش از توافق وین) نیز در نوشته‌ای با عنوان «دغدغه‌های فراهسته‌ای در مذاکرات هسته‌ای با نگاهی به مصاحبه اوباما» تاکید کردیم، شل و سفت کردن‌های دولت آمریکا در برخی مسائل فنی هسته‌ای، بیش از هر چیز ناظر به حفظ و قوام‌بخشی به راهبرد سیاسی کلان بود و مباحث صرفاً فنی از این منظر در اولویت‌های دوم به بعد قرار می‌گرفت.
اهمیت بعد سیاسی برجام برای آمریکا تا حدی بوده و هست که جان کری، وزیر خارجه آمریکا و برخی دیگر از مقامات این کشور، در حین مذاکرات هسته‌ای و در پاسخ به برخی منتقدان داخلی‌‌شان درباره چرایی مذاکره با ایران و اعطای برخی امتیازات(جزئی)، بر سویه سیاسی مساله اشاره و تاکید می‌کردند در صورت شکست مذاکرات، مهم‌ترین اتفاقی که رخ خواهد داد، تضعیف گروه‌های خوشبین به آمریکا و مبلغ غرب در داخل ایران است (برای مطالعه بیشتر در این زمینه مراجعه شود به متن اظهارات جان کری در شورای روابط خارجی آمریکا به تاریخ ۵ مرداد ۹۴). مقامات آمریکایی طی روزهای اخیر هم مهم‌ترین رکن رایزنی خود با کنگره درباره تحریم‌های جدید را «انتخابات پارلمانی ایران» قرار داده و از آنها خواسته‌اند حداقل تا انتخابات مجلس این تحریم‌های جدید را به تعویق بیندازند.
در حقیقت، دولت آمریکا توافق برجام را یک «زیرساخت نرم‌افزاری» برای تغییر نرم در جمهوری اسلامی از طریق تقویت و تثبیت غربگرایان در دستگاه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ایران در نظر گرفته است. برخلاف برخی تصورات مبنی بر اینکه آمریکا با عدم اجرای بخشی از تعهدات خود، زیر میز این معاهده خواهد زد، نگارنده این سطور به جد معتقد است دولت آمریکا تا زمانی که امکان پیگیری راهبرد سیاسی مذکور خود در ایران را کاملاً منتفی نبیند، هیچگاه راساً به سمت برچیدن برجام نخواهد رفت (برخی پدیده‌ها از جمله تحریم‌های در دست بررسی کنگره آمریکا علیه ایران و نسبت آن با نقض برجام و چرایی پیگیری چنین مسائلی توسط دستگاه حاکمه آمریکا، تحلیل مستقلی می‌طلبد که در مجال‌های دیگری ان‌شاءالله به آن خواهیم پرداخت).
3- انتخابات اسفند سال جاری، بویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی، از نظر غرب و غرب‌پرستان داخلی، اولین و شاید مهم‌ترین محک برای «کارآمدی سیاسی» معاهده «به ظاهر فنی» برجام است. هر
2 طرف به جد امیدوارند در این انتخابات، تا حد توان برجام را به یک دستاورد سیاسی در داخل ایران تبدیل و غربگرایان را روانه مجلس شورای اسلامی کنند.
4- به‌رغم بعضی اظهارات مبنی بر اینکه آمریکا یک پاپاسی از قِبَل برجام نصیب ایران نخواهد کرد، از قضا انتخابات اسفندماه یکی از اصلی‌ترین محل‌های خرج برجام خواهد بود. به نظر نگارنده، طی روزهای آتی و پیش از انتخابات اسفند، اتفاقات قابل توجهی در عرصه اقتصادی کشور رخ خواهد داد. هرچند یکی از مقامات اجرایی، به گفته برخی رسانه‌ها، ضمن گله‌مندی از منتقدان برجام تاکید کرده است «اگر این توافق در سال ۲۰۱۴ انجام می‌شد، دولت اکنون می‌توانست میوه‌های آن را بچیند»، با این حال به نظر نمی‌رسد این طیف غربگرا در کشور
فصل میوه‌چینی انتخاباتی از برجام را به کلی
از دست رفته  ببینند.
به واسطه پول‌های برجام، طی روزهای آینده تا مقطع انتخابات مجلس «میک‌آپ» اقتصادی موقتی شکل خواهد گرفت. یکی از فوری‌ترین ظاهرسازی‌های اقتصادی متعاقب پول‌های برجام خود را در افت نزدیک به ۸۰۰ الی هزار تومانی قیمت دلار نشان خواهد داد.
به منظور ظهور موجه‌ برجام در گام‌های ابتدایی برای مردم، اثرات این میک‌آپ و آرایش ظاهری تا انتخابات دوام خواهد آورد.
5- مهم‌ترین سوال پیش ‌رو آن است که اگر از طریق برجام قرار است پولی نصیب ایران شود، چرا باید با آن مخالفت شود؛ مهم‌ترین نکته ماجرا همینجاست که اساساً برجام بنا نیست مستقل از معادلات سیاسی-آنچنان که ذکر شد – آورده‌ای برای مردم ایران داشته باشد.
به عبارت واضح‌تر، میزان بهره‌وری برجام برای ملت ایران هیچ نسبت مستقیمی با میزان «شفافیت» جمهوری اسلامی در مساله هسته‌ای ندارد، بلکه این نسبت در نگاه آمریکایی‌ها در برابر مساله بسیار بالاتری به نام «استقلال» تعریف شده است. بدین معنا که به هر اندازه غربگرایان داخلی در سیستم تصمیم‌گیری نظام تقویت و تثبیت شده و حاضر به معامله بر سر استقلال شوند، از آمریکایی‌ها می‌توان درباره برجام انتظار واقعی داشت. با این وجود اگر در انتخابات مجلس و انتخابات ریاست‌جمهوری آتی، پروژه تبدیل برجام به آورده‌ای سیاسی برای غرب نتیجه موفقی در پی نداشته باشد، آن روی سگ برجام رفته‌رفته عیان خواهد شد. آمریکایی‌ها برای این مرحله نیز مین‌‌های لازم را در برجام جاسازی کرده‌اند.

 

 

توافق هسته‌ای و نظریه بازی‌ها
یادداشت روز روزنامه ی اطلاعات

 

دکتر مجید شیخ محمدی – عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس در یادداشت روز روزنامه ی اطلاعات نوشت:
سرانجام برنامه جامع اقدام مشترک ایران و ۱+۵ (برجام) طی انتشار بیانیه مشترک به مرحله اجرا رسید. اولین اطلاع‌رسانی‌های رسانه‌ای و اظهار نظرهای محافل سیاسی برای سرانجام برجام، پایان یافتن سیاست‌های تحریم درباره جمهوری اسلامی ایران است که فراگیرترین آن، در مبادلات اقتصادی و روابط بانکی و پولی ایران با کشورهای دیگر بود. نتیجه کاربردی از بیانیه مشترک ایران و کشورهای عضو ۱+۵ در اجرایی شدن مفاد برجام، بازگشت به حالت عادی در فرآیند مبادلات ایرانی در اقتصاد جهانی است که مانند قبل، جریان پیدا می‌کند و ایران به سیستم بانکی جهانی متصل می‌شود. آزادسازی سرمایه‌های ایران در بانک‌های خارجی گام نخست اجرایی است و پیش‌بینی شده است که هم‌زمان با اجرایی شدن برجام، پول‌های بلوکه شده ایران در سیستم بانکی کشورها، آزاد شود و بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی خبر داده‌اند که مبلغ دارایی‌های بلوکه شده ایران ۳۰ میلیارد دلار است. البته این رقم مجموعه دلارهای بلوکه شده از سرمایه‌های مالی ایران در آمریکا را پوشش نمی‌دهد، به طوری‌که در هفته گذشته در کنگره آمریکا، آن گروه از نمایندگان جمهوری‌خواه ـ حزب رقیب اوباما ـ در سخنرانی‌های خود گفته‌اند با اجرایی شدن برجام، آمریکا ۱۵۰ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران را آزاد خواهد کرد! چند رسانه غربی نیز عناوین تحریم‌ها را از بخش‌های بیمه گرفته تا تنظیم قراردادها و گشایش اعتبارات بانکی و موارد دیگر بانکی به خصوص در بازار فروش نفت را برشمرده‌اند که بسیار متنوع و پیچیده است. اما اطلاع داده‌اند که با شروع اجرای برجام، همه موارد تحریم‌ها شکسته می‌شود و به حالت عادی بازگشت می‌کند. اگر چه نگاه بسیاری در شرح و تفسیر سرانجام برجام و آغاز اجرایی آن بر جنبه‌های مالی و اقتصادی متمرکز است، اما پی‌آمدهای دیگر آن که بسیار حائز اهمیت است، چندان مورد ارزیابی قرار نگرفته است که دراین نوشته به اختصار به آنها اشاره می‌شود.۱ـ سیاست: سیاست‌گذاری «تحریم» از سوی دولت آمریکا به جای جنگ مستقیم علیه ایران تنظیم شد. این سیاست را «اوباما» انتخاب کرد و آن را به جای سیاست جنگی دوران جرج‌بوش برای تمکین به سیاست‌های غرب در خاورمیانه معرفی کرد. متأسفانه در مراحل اولیه تنظیم این سیاست، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت‌های نهم و دهم (دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد) با انتخاب شعارها و رفتارهای خاص، عملاً دچار بایکوت بین‌المللی شده بود، بستر موفقیت سیاست‌ تحریم از سوی آمریکا نه به لحاظ قدرتمندی آن که ائتلافی را شکل دهد، بلکه به دلیل انتخاب شعارهای غلط و مهم‌تر از آن، رفتارهای به دور از محاسبه منافع ملی در دولت‌های نهم و دهم شکل گرفت. اوباما با بهره‌گیری از چنین فرصتی به یارگیری در اروپا و همراهی چین و روسیه اقدام کرد و موفق شد برای تحریم جمهوری اسلامی ایران، «سیاست تحریم» را به صورت الگوی موفق معرفی کند. جمهوری اسلامی ایران در این مسیر دچار بایکوت اقتصادی و سیاسی در روابط بین‌المللی شد و اجرای طرح سیاست تحریم با صدور قطعنامه‌های متعدد در شورای امنیت سازمان ملل ناشی از سیاست خارجی دولت احمدی‌نژاد به اوج رسید. مرکزیت آن اگر چه پرونده انرژی هسته‌ای ایران بود، اما شعاع سیاست تحریم‌ها بسیار فراگیر شد. دولت اوباما مدام از موفقیت طراحی خود با نام «سیاست تحریم» یاد ‌کرد، زیرا از یک طرف ایران را در بایکوت روابط مالی و اقتصادی با جهان قرار داده بود و از سوی دیگر هرگونه تحرک قوی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را محصور کرده بود. شرح تاریخی این سیاست که نزدیک به یک دهه ادامه داشت، خود مجال دیگری می‌طلبد. اما امروز که سرانجام برجام است، دولت آمریکا مکرّر اعلام می‌کند که ایران قدرتمند‌ترین کشور منطقه است و هیچ مشکل و یا بحران در خاورمیانه بدون حضور فعال ایران، نتیجه مطلوب نمی‌دهد. پایان سیاست تحریم با اجرایی شدن توافق ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ که همه دولت‌های قدرتمند از آمریکا تا اتحادیه اروپا و تا چین و روسیه و ژاپن را در بر می‌گیرد، مرحله نوین از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد که براساس باور دولت یازدهم (دولت روحانی) براساس گفتگو و تعامل قوام یافته است. اینجاست که به نظر نگارنده اهمیت سرانجام برجام علاوه بر جنبه‌های گشایش روابط مالی و اقتصادی با جهان و آزادسازی سرمایه‌های مالی ایران در بانک‌های بین‌المللی، بخش سیاسی آن است که ایران وارد مرحله جدید از تنظیم روابط سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی خود شده است. پرسش این است، آیا دولت در بررسی آثار سیاسی این مرحله وارد برنامه‌ریزی جدیدی خواهد شد؟ پاسخ به این پرسش علاوه بر اهمیت سیاسی اجرای برجام، آینده روابط منطقه‌ای و بین‌المللی ما را رقم خواهد زد.

۲ـ فرهنگ: جدا از تعریف ایران از نگاه استقرار حاکمیت سیاسی آن، ایران در جهان با دو نشانه تمدنی و فرهنگی شناخته شده است. جایگاه فرهنگ ایران چنان رفیع و سترگ است که در اساس، انقلاب اسلامی ایران، انقلابی فرهنگی نامیده شد، فرهنگی که با دو بازوی ایرانی و اسلامی بودن در طول تاریخ، خود را به جهان معرفی کرده و اساس تفکر در درون و در روابط بیرونی آن بوده است. ما در نزدیک به یک دهه از سیاست‌های تحریم فقط در اقتصاد و سیاست تحریم نشده بودیم، بلکه بایکوت فرهنگی ایران به خصوص از سوی قدرت صهیونیست‌های نژادپرست گام به گام اجرا ‌شد و بر طبل جنگ طلبی جمهوری اسلامی ایران بیش از زوایای سیاسی، تثبیت فرهنگ ایرانی، تضادهای قومی، اختلاف‌های مذهبی و به خصوص سلطه‌طلبی، مدام کوبیده می‌شد. حال با پایان سیاست تحریم، ما در برابر خود فضای فرهنگی جدیدی را در اختیار داریم که مخاطب‌ ما علاوه بر دولت‌ها، افکار عمومی مردم جهان به خصوص در کشورهای غربی‌اند. طرحی که روحانی رئیس جمهوری با نام «جهان عاری از خشونت» در سازمان ملل ارائه داد و مورد تصویب در این سازمان بین‌المللی قرار گرفت، کلید واژه ورود ایران به جهانی است که بیش از شعارهای سیاسی و یا تنظیم روابط اقتصادی، گوش به سخنان جدید فرهنگی دارد. جهان در عطش رستاخیر فرهنگی برای صلح و عدالت است. ایران با تاریخ کهن فرهنگی و آزمون‌های موفق در تفکر فرهنگی، اینک در آغاز مسیر جدید از پایان سیاست تحریم و سرانجام برجام قرار گرفته است که طی این مسیر، برنامه‌ریزی‌های دقیق و جامع را می‌طلبد.

ما در دوره‌ای در جهان قرار داریم که همه دولت‌ها و مردم در سراسر جهان از «تروریسم» رنج می‌برند و خسارت می‌بینند، در حالی که اذعان دارند، مقابله نظامی با تروریسم اگر چه لازم اما کافی نیست. باید پیام فرهنگی براساس «صلح و عدالت» را انتخاب کرد. سرانجام برجام اگر چه فصل جدیدی از روابط اقتصادی با جهان نامیده شده است،‌اما میدان سیاست ورزی براساس باورهای اصیل فرهنگی، ایرانی و اسلامی بار دیگر گشایش یافته و نیاز است تا مراکز علمی و فرهنگی، دولت را در برنامه‌ریزی و اجرا در این وادی حساس و مهم، یاری دهند.

پیامدهای برجام در حوزه‌های سیاست و فرهنگ
ستون محک روزنامه ی اطلاعات
ابوالقاسم قاسم زاده در ستون محک روزنامه ی اطلاعات نوشت:
سرانجام برنامه جامع اقدام مشترک ایران و ۱+۵ (برجام) طی انتشار بیانیه مشترک به مرحله اجرا رسید. اولین اطلاع‌رسانی‌های رسانه‌ای و اظهار نظرهای محافل سیاسی برای سرانجام برجام، پایان یافتن سیاست‌های تحریم درباره جمهوری اسلامی ایران است که فراگیرترین آن، در مبادلات اقتصادی و روابط بانکی و پولی ایران با کشورهای دیگر بود. نتیجه کاربردی از بیانیه مشترک ایران و کشورهای عضو ۱+۵ در اجرایی شدن مفاد برجام، بازگشت به حالت عادی در فرآیند مبادلات ایرانی در اقتصاد جهانی است که مانند قبل، جریان پیدا می‌کند و ایران به سیستم بانکی جهانی متصل می‌شود. آزادسازی سرمایه‌های ایران در بانک‌های خارجی گام نخست اجرایی است و پیش‌بینی شده است که هم‌زمان با اجرایی شدن برجام، پول‌های بلوکه شده ایران در سیستم بانکی کشورها، آزاد شود و بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی خبر داده‌اند که مبلغ دارایی‌های بلوکه شده ایران ۳۰ میلیارد دلار است. البته این رقم مجموعه دلارهای بلوکه شده از سرمایه‌های مالی ایران در آمریکا را پوشش نمی‌دهد، به طوری‌که در هفته گذشته در کنگره آمریکا، آن گروه از نمایندگان جمهوری‌خواه ـ حزب رقیب اوباما ـ در سخنرانی‌های خود گفته‌اند با اجرایی شدن برجام، آمریکا ۱۵۰ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران را آزاد خواهد کرد! چند رسانه غربی نیز عناوین تحریم‌ها را از بخش‌های بیمه گرفته تا تنظیم قراردادها و گشایش اعتبارات بانکی و موارد دیگر بانکی به خصوص در بازار فروش نفت را برشمرده‌اند که بسیار متنوع و پیچیده است. اما اطلاع داده‌اند که با شروع اجرای برجام، همه موارد تحریم‌ها شکسته می‌شود و به حالت عادی بازگشت می‌کند. اگر چه نگاه بسیاری در شرح و تفسیر سرانجام برجام و آغاز اجرایی آن بر جنبه‌های مالی و اقتصادی متمرکز است، اما پی‌آمدهای دیگر آن که بسیار حائز اهمیت است، چندان مورد ارزیابی قرار نگرفته است که دراین نوشته به اختصار به آنها اشاره می‌شود.۱ـ سیاست: سیاست‌گذاری «تحریم» از سوی دولت آمریکا به جای جنگ مستقیم علیه ایران تنظیم شد. این سیاست را «اوباما» انتخاب کرد و آن را به جای سیاست جنگی دوران جرج‌بوش برای تمکین به سیاست‌های غرب در خاورمیانه معرفی کرد. متأسفانه در مراحل اولیه تنظیم این سیاست، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت‌های نهم و دهم (دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد) با انتخاب شعارها و رفتارهای خاص، عملاً دچار بایکوت بین‌المللی شده بود، بستر موفقیت سیاست‌ تحریم از سوی آمریکا نه به لحاظ قدرتمندی آن که ائتلافی را شکل دهد، بلکه به دلیل انتخاب شعارهای غلط و مهم‌تر از آن، رفتارهای به دور از محاسبه منافع ملی در دولت‌های نهم و دهم شکل گرفت. اوباما با بهره‌گیری از چنین فرصتی به یارگیری در اروپا و همراهی چین و روسیه اقدام کرد و موفق شد برای تحریم جمهوری اسلامی ایران، «سیاست تحریم» را به صورت الگوی موفق معرفی کند. جمهوری اسلامی ایران در این مسیر دچار بایکوت اقتصادی و سیاسی در روابط بین‌المللی شد و اجرای طرح سیاست تحریم با صدور قطعنامه‌های متعدد در شورای امنیت سازمان ملل ناشی از سیاست خارجی دولت احمدی‌نژاد به اوج رسید. مرکزیت آن اگر چه پرونده انرژی هسته‌ای ایران بود، اما شعاع سیاست تحریم‌ها بسیار فراگیر شد. دولت اوباما مدام از موفقیت طراحی خود با نام «سیاست تحریم» یاد ‌کرد، زیرا از یک طرف ایران را در بایکوت روابط مالی و اقتصادی با جهان قرار داده بود و از سوی دیگر هرگونه تحرک قوی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را محصور کرده بود. شرح تاریخی این سیاست که نزدیک به یک دهه ادامه داشت، خود مجال دیگری می‌طلبد. اما امروز که سرانجام برجام است، دولت آمریکا مکرّر اعلام می‌کند که ایران قدرتمند‌ترین کشور منطقه است و هیچ مشکل و یا بحران در خاورمیانه بدون حضور فعال ایران، نتیجه مطلوب نمی‌دهد. پایان سیاست تحریم با اجرایی شدن توافق ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ که همه دولت‌های قدرتمند از آمریکا تا اتحادیه اروپا و تا چین و روسیه و ژاپن را در بر می‌گیرد، مرحله نوین از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد که براساس باور دولت یازدهم (دولت روحانی) براساس گفتگو و تعامل قوام یافته است. اینجاست که به نظر نگارنده اهمیت سرانجام برجام علاوه بر جنبه‌های گشایش روابط مالی و اقتصادی با جهان و آزادسازی سرمایه‌های مالی ایران در بانک‌های بین‌المللی، بخش سیاسی آن است که ایران وارد مرحله جدید از تنظیم روابط سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی خود شده است. پرسش این است، آیا دولت در بررسی آثار سیاسی این مرحله وارد برنامه‌ریزی جدیدی خواهد شد؟ پاسخ به این پرسش علاوه بر اهمیت سیاسی اجرای برجام، آینده روابط منطقه‌ای و بین‌المللی ما را رقم خواهد زد.

۲ـ فرهنگ: جدا از تعریف ایران از نگاه استقرار حاکمیت سیاسی آن، ایران در جهان با دو نشانه تمدنی و فرهنگی شناخته شده است. جایگاه فرهنگ ایران چنان رفیع و سترگ است که در اساس، انقلاب اسلامی ایران، انقلابی فرهنگی نامیده شد، فرهنگی که با دو بازوی ایرانی و اسلامی بودن در طول تاریخ، خود را به جهان معرفی کرده و اساس تفکر در درون و در روابط بیرونی آن بوده است. ما در نزدیک به یک دهه از سیاست‌های تحریم فقط در اقتصاد و سیاست تحریم نشده بودیم، بلکه بایکوت فرهنگی ایران به خصوص از سوی قدرت صهیونیست‌های نژادپرست گام به گام اجرا ‌شد و بر طبل جنگ طلبی جمهوری اسلامی ایران بیش از زوایای سیاسی، تثبیت فرهنگ ایرانی، تضادهای قومی، اختلاف‌های مذهبی و به خصوص سلطه‌طلبی، مدام کوبیده می‌شد. حال با پایان سیاست تحریم، ما در برابر خود فضای فرهنگی جدیدی را در اختیار داریم که مخاطب‌ ما علاوه بر دولت‌ها، افکار عمومی مردم جهان به خصوص در کشورهای غربی‌اند. طرحی که روحانی رئیس جمهوری با نام «جهان عاری از خشونت» در سازمان ملل ارائه داد و مورد تصویب در این سازمان بین‌المللی قرار گرفت، کلید واژه ورود ایران به جهانی است که بیش از شعارهای سیاسی و یا تنظیم روابط اقتصادی، گوش به سخنان جدید فرهنگی دارد. جهان در عطش رستاخیر فرهنگی برای صلح و عدالت است. ایران با تاریخ کهن فرهنگی و آزمون‌های موفق در تفکر فرهنگی، اینک در آغاز مسیر جدید از پایان سیاست تحریم و سرانجام برجام قرار گرفته است که طی این مسیر، برنامه‌ریزی‌های دقیق و جامع را می‌طلبد.

ما در دوره‌ای در جهان قرار داریم که همه دولت‌ها و مردم در سراسر جهان از «تروریسم» رنج می‌برند و خسارت می‌بینند، در حالی که اذعان دارند، مقابله نظامی با تروریسم اگر چه لازم اما کافی نیست. باید پیام فرهنگی براساس «صلح و عدالت» را انتخاب کرد. سرانجام برجام اگر چه فصل جدیدی از روابط اقتصادی با جهان نامیده شده است،‌اما میدان سیاست ورزی براساس باورهای اصیل فرهنگی، ایرانی و اسلامی بار دیگر گشایش یافته و نیاز است تا مراکز علمی و فرهنگی، دولت را در برنامه‌ریزی و اجرا در این وادی حساس و مهم، یاری دهند.

نوبت کارهای مهم است

یادداشت روزنامه ی آرمان
مهدی مطهر نیا، کارشناس مسایل بین الملل در یادداشتی در روزنامه ی آرمان نوشت:
چندی پیش و در پاسخ اینکه دربرابر حمله به سفارت عربستان و کنش‌های ناشی از درماندگی‌های عملیاتی عربستان در منطقه چه باید انجام داد؟ گفتم مساله ساده است؛ آنچه به نفع ایران اسلامی و اهداف ملی است؛ ولی این معنا آن زمان اهمیت می‌یابد که این تصمیم‌گیری توسط چه کسی یا چه سازمانی یا چه مجموعه‌ای گرفته می‌شود؟ همان‌جا بود که افزودم: به نظر می‌رسد بهترین تصمیم‌گیری روش تصمیم‌گیری عقلایی معطوف به ارزش‌هاست که به گونه‌ای به اکتشاف چندگانه اشاره دارد. در سال ۱۹۹۷ الکس می‌نتز وگیوا موج سوم نظریه‌های تصمیم‌گیری سیاست خارجی را با طرح نظریه اکتشاف چندگانه آغاز کردند. این نظریه به دنبال تحلیلی جامع‌تر از الگوی تصمیم‌گیری سیاست خارجی است و فرایند تصمیم‌گیری به این صورت است که در مرحله اول گزینه‌های پیش روی تصمیم‌گیرنده تحت تاثیر نظام‌شناختی تصمیم‌گیرنده محدود و محصور می‌شوند و در مرحله دوم تصمیم‌گیرنده از میان گزینه‌هایی که در مرحله اول محدود ومحصور شده‌اند دست به انتخاب عقلایی می‌زند و بر مبنای اصل هزینه- فایده گزینه مطلوب نهایی را انتخاب می‌کند و تاکید داشتم: از این رو به نظر می‌رسد زمان آن است که دستگاه سیاست خارجی و امنیت ملی ما دست در دست هم اجازه ندهند تصمیم‌گیری سیاسی ما دچار عوام‌زدگی‌ قرار گیرد. فضا را باید آرام کرد و متکی بر تصمیم‌گیری عقلانی معطوف به ارزش‌ها در برابر این موج‌سواری اعراب روی موضوع حمله به سفارت عربستان، تصمیم گرفت. اما اکنون می‌گویم: باید این کار بعد از گذار از تونل «برجام»، به «انجام» برسد. عربستان در منطق عملکرد منطقی دولت تعامل‌گرای تهران گرفتار آمده است. دوستان دیروز و حامیان غیرقابل تردیدش به انتقاد از کنش‌های این کشور روی آورده‌اند و بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این کشور امروز دچار چالش‌های درونی است و با بحران‌آفرینی منطقه‌ای و بیرونی سعی دارد سرپوشی بر بحران‌های درونی خود بگذارد. از سوی دیگر ایران در مواجهه با چالش جدید ناشی از بحران تفنگداران دریایی در خلیج فارس آزمایشی بزرگ و نمایشی خیره‌کننده از تغییر رفتار مقتدرانه در رفتار سیاسی و کنش‌های بین‌المللی را به نمایش گذاشت. این تحرک پس از موضع‌گیری بخردانه رئیس‌جمهور و مجموعه قابل توجهی از سیاسیون نسبت به حمله به سفارت عربستان زمینه‌پرور ایجاد فضایی مناسب برای دستیابی به ایجاد شکاف معنادار در رسوبات موجود ناشی از پیاده‌سازی تئوری «جنگ نامتعادل» علیه ایران و «ایران‌هراسی» و «اسلام هراسی»، ناشی از آن شده است. با آشکار شدن اراده ملی برای دستیابی به اهداف تعریف شده در قبول تعهدات ناشی از برجام؛ و تایید آن از سوی مراجع بین‌المللی ….نوبت به «انجام تعامل سازنده منطقه»‌ای برای نشان دادن ارزش‌های نهفته در پیام «صلح و سلام ایرانی- اسلامی» فرامی‌رسد. جهان می‌بیند که ایران با حفظ تمام موازین و اصول خود بر آن است که در جهان زیست بین‌المللی و منطقه‌ای با ایجاد فضای مناسب همکاری‌های گسترده منطقه‌ای و بین‌المللی نقش یک کنشگر منتقد ولی فعال در ایجاد نظم منطقه‌ای و نظام آینده بین‌المللی را بازی کند. بهتر است بار سفر ببندیم و با تکیه بر اصول و ارزش‌های برآمده از آرزوی نمادین خود برای به نمایش نهادن انسان‌های والای مومن به نصرت الهی پیش برویم. باید بیاموزیم که دنیا در حال دگرگونی‌های پرشتاب است و اگر بخواهیم در این دنیای پرهیاهوی ناشی از دگرگونی‌های پی در پی، به اشتباه؛ قدرت را در استقامت منفی و استاتیک تعریف کنیم پاسخی که دریافت خواهیم کرد منفی خواهد بود از همین رو باید در برابر این تغییرات و دگرگونی‌هایی که منفی می‌یابیم بسی مثبت برخورد کرده و با تبدیل این تهدید‌ها به فرصتی برای به نمایش گذاشتن اقتدار اخلاقی ایران اسلامی در پرتو آموزه‌های دینی ایرانیان، جهان را در تعمق بیشتر به ارتباط معنادار‌تر با آینده ایران هدایت کنیم. ایران از ظرفیت‌های ساختاری و عاملیت‌های موثر برای مدیریت این معنا برخوردار است. جامعه نیز خواستار برخورداری از این ظرفیت‌ها برای حل بحران‌های داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی برای ساخت آینده‌ای بهتر برای جامعه ملی ایرانیان در سرتاسر جهان است. چرا می‌خواهیم همه راهها به رم ختم شود؟ و همه پیروزی‌ها به نام «این» یا «آن» شخص یا گروه تمام شود؟ این پیروزی‌ها باید با استفاده از تمام ظرفیت‌ها به نام «ایران اسلامی»، بر جریده روزگار حک شود و این همه ما باشیم که از خروجی‌ها و پیامدهای مثبت آن بهره ببریم. روسای جمهور اسبق و حتی سابق هر کدام می‌توانند سفرایی برای ارسال پیام صلح و سلام به منطقه و نظام بین‌الملل باشند. کمی از ناراحتی‌های انباشته شده از هم در درون بیرون آییم، و بعد از این برجام «انجام» کارهای مهم‌تری از جهت‌گیری‌های گذشته را در دستور کار سیاست قرار دهیم. بعد از «برجام» نوبت «انجام» کارهای مهم است.

رفع تحریم معجزه نمی‌کند

سرمقاله ی روزنامه ی آرمان
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه در سرمقاله ی روزنامه ی آرمان نوشت:
با لغو تحریم‌ها علیه کشورمان کار دولت یازدهم سخت‌تر خواهد شد. از آن جهت که از امروز منتقدان و مخالفان دولت آقای روحانی و جریانات تندرو حملات خود به دولت را آغاز خواهند کرد و خواهند گفت شما که ادعا کردید با اجرایی شدن برجام و لغو تحریم‌ها و آزاد شدن دارایی‌ها، مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد، پس چرا این مشکلات هنوز سر جای خود قرار دارد؟! چرا همچنان هفت‌میلیون نفر در کشور بیکارند؟! چرا همچنان سایه رکود بر اقتصاد ایران سنگینی می‌کند؟! چرا همچنان انبار صنایع کوچک و بزرگ ما پر است از تولیدات به فروش نرفته؟! پس چه زمانی قرار است اوضاع اقتصادی مردم سامان یابد؟! اینها پرسش‌هایی است که جریانات مخالف دولت به انحای مختلف مطرح خواهند کرد. سویه دیگر هجمه منتقدان دولت درباره خود برجام و تعهدات ایران خواهد بود. همان طور که می‌دانیم با اجرایی شدن برجام، ایران باید تعهداتی درباره مسائل هسته‌ای به انجام رساند. البته طرف غربی نیز متعهد به انجام اقداماتی است. همان‌گونه که شاهد بودیم یکی از اقدامات ایران سیمان کردن قلب رآکتور آب سنگین اراک بود. امری که در سخنان خطیب جمعه این هفته تهران نیز اشاراتی هشدارگونه به آن شد. ایشان زنهار داد که دولت مراقب رفتارش در این خصوص باشد. در واقع با این احتساب، بخشی از اصولگرایان سعی بر آن خواهند داشت که دولت آقای روحانی را متهم به بر باد دادن دستاوردهای هسته‌ای کنند. آنها خواهند گفت، شما در حال برچیدن هزاران سانتریفیوژ هستید. شما در حال تبدیل کردن فردو به انبار هستید، اما محترمانه می‌گویید که آنجا محل انجام تحقیقات خواهد بود و قس علی هذا. اما آنچه که به نظر می‌رسد مسئولیت برچیدن سانتریفیوژ‌ها، سیمان کردن قلب رآکتور اراک و خارج کردن اورانیوم غنی‌شده از کشور به‌رغم هزینه میلیون‌ها دلاری‌ای که برای آن شده است، نه بر عهده آقای روحانی، که بر عهده دولتی است که بحث هسته‌ای را بدل به ابزاری سیاسی کرد. در واقع آن دولت است که امروز باید پاسخگوی افکار عمومی باشد که باعث شد، گره‌ای را که می‌شد با دست باز کرد، مجبور به باز کردن با دندان شویم. وقتی ممکن بود بحث هسته‌ای را به گونه‌ای پیش برد که تا این اندازه برای کشور هزینه نداشته باشد، چرا با رفتار غلط و بهره‌برداری سیاسی از مساله هسته‌ای سبب شدند که حال مجبور به پرداخت این هزینه‌ها باشیم؟! اما درباره حملاتی که از امروز به دولت خواهد شد که چرا وضع اقتصادی تغییری نکرده است، باید اذعان داشت اقتصاد ایران، اقتصادی دولتی و فسادزاست و طبیعتا یک‌شبه اصلاح نخواهد شد. چراکه هیچ اقتصاد دولتی‌ای را نمی‌توان یافت که توانسته باشد خود را از شر فساد نجات دهد. مادامی که اقتصاد ما آزاد و رقابتی نشود، نمی‌توان انتظار معجزه داشت. تحریم ها فقط سنگی بود که به پای دولت بسته شده بود و با رفع آنها دولت تنها کمی آزادی عمل بیشتری پیدا خواهد کرد و نه بیشتر.
لازمه های دوران سخت پسابرجام
سرمقاله ی روزنامه ی جام جم
دکتر علیرضا شیخ عطار، سفیر پیشین ایران در آلمان در سرمقاله ی روزنامه ی جام جم نوشت:
توافق هسته‌ای در شرایطی اجرا شد که تدوین آن با فراز و فرودهای بسیاری همراه بود و بارها تا مرز قهر طرف‌های گفت‌وگوکننده و قطع مذاکرات پیش رفت.
از سوی دیگر باید گفت برجام حاصل سال‌ها مذاکراتی بود که تیم‌های قبلی اگرچه با یک تکنیک و تاکتیک متفاوت اما با نیت حفظ منافع جمهوری اسلامی ایران (همانطور که تیم فعلی نیز همین نیت را داشت) داشتند. انتقادات و حمایت‌های زیادی هم از این توافق شد و بالاخره امروز به مرحله بسیار حساسی رسیده‌ایم که عبارت است از اجرای برجام.با وجود تلاش‌های زیادی که هیات ایرانی کرده است تا جلوی تفسیرها و تاویل‌ها از متن را سد کند با این حال هر متن حقوقی هر چقدر هم در نگارش آن دقت شود امکان تاویل و تفسیر را دارد و این به مقدار زیادی به اراده سیاسی طرف مقابل بستگی دارد. بی‌تردید اراده سیاسی طرف مقابل ما بخصوص آمریکا، همراه با حسن نیت نیست و این موضوع نیاز به استدلال ندارد. همه گروه‌ها در آمریکا از تندروها گرفته تا آنهایی که اصطلاحا میانه‌رو هستند برای این‌که در مقابل ایران مشکل‌آفرینی کنند با همدیگر رقابت می‌کنند و به عنوان شاهدی برای این موضوع می‌توان به بحث‌ها و مناظره‌های انتخاباتی در آمریکا نگاهی انداخت. شاید یک زمانی بود که کاندیداهای ریاست جمهوری از تلاش برای نزدیکی به ایران، صحبت و از این موضوع به عنوان یک امتیاز یاد می‌کردند اما امروز می‌بینیم که برخی از کاندیداها ( حداقل کاندیداهای جمهوریخواه و حتی بعضی از دموکرات‌ها) در این ادعا که در صورت رسیدن به ریاست جمهوری برجام را متوقف خواهند کرد، مسابقه گذاشته‌اند. حتی دولت فعلی هم که برجام را امضا کرده است گاهی خط و نشان‌هایی می‌کشد که اگر لازم باشد اجرای برجام را متوقف می‌کند.

اینها همگی نشان می‌دهد که ما باید حواسمان جمع باشد و با دقت و هوشمندی رفتار کنیم تا اولا جلوی تفسیرها را بگیریم و مهم‌تر از آن این‌که حتی اگر طرف مقابل خواست نقض عهد کند ما در موضع ضعف و شکست قرار نگیریم. به عبارت دیگر باید برای نقض عهد و عدم اجرای برجام آمادگی داشته باشیم تا از ترس عدم اجرای آن ناچار به دادن امتیاز نشویم.

به همین دلیل هم بود که مقام معظم رهبری از همان ابتدا تاکید می‌کردند مرحله پس از توافق و نحوه اجرای آن مهم‌تر از تدوین و مرحله امضای توافق است. ما در همین مدت هم شاهد مواضع متناقض، تهدیدآمیز و تخریب‌کننده از سوی آمریکایی‌ها بوده‌ایم که نمونه‌ای از آن طرح‌ها و لوایحی است که در کنگره و سنا تصویب شد. لذا باید بسیار دقت کنیم که اجرای برجام را آخر راه ندانیم بلکه این رویداد، آغاز فصل نوینی میان ما و نظام سلطه است.

ما به این نیت برجام را امضا کردیم که مشکلات ما تسهیل شود، اما طرف مقابل چنین نیتی ندارد، بلکه به دنبال این بوده که با استفاده از برجام ما را در موقعیتی قرار دهد که ناچار شویم در برخی جاها از مواضعمان تنازل کنیم و این نشاندهنده حساسیت شرایط آینده است.

بخش مهمی از برجام موضوع اقتصادی و تحریم است و بخش‌های دیگر آن نیز موضوع توان نظامی و توان تکنولوژیک جمهوری اسلامی ایران است. در همه این فصول اصل بر این است که ما هم توسعه داشته باشیم، هم توان نظامی مان افت نکند و هم توان تکنولوژیک ما افزایش داشته باشد. اگر به این اصول دقت داشته باشیم می‌توانیم جلوی تاویل و تفسیر را بگیریم و نیز می‌توانیم راه‌های جایگزین را برای وقتی که بخواهند برجام را نقض کنند پیدا کنیم. راه حل مشکلات در بخش اقتصادی، اقتصاد مقاومتی است که اصول آن از سوی مقام معظم رهبری تبیین شده، اما متاسفانه هنوز روش‌های اجرایی آن نهایی نشده است و باز با کمال تاسف می‌توان گفت که در بسیاری از بخش‌های اجرایی در رده‌های گوناگون، اساسا به عنوان یک راه حل دفاعی، اعتقادی به این روش نیست. اما در بخش نظامی، خوشبختانه هم اصول توسط مسئولان نظامی رعایت می‌شود و هم با نشان دادن بموقع مواضع عملی، نشان داده شده که هیچ گاه اجازه نخواهیم داد کشوری، توان نظامی ما را مخدوش کند. این چیزی است که اتفاقا در همین مدت کوتاه، نظام سلطه و خصوصا آمریکایی‌ها به آن پی بردند، عصبانی هم شدند و عصبانیتشان را هم بروز دادند، ولی خوشبختانه مسئولان نظام ما از شخص مقام معظم رهبری، آقای رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه و دیگران، یک موضع یکسان در این زمینه داشتند که این جای خشنودی دارد. در بخش تکنولوژی نیز اگرچه برجام عمدتا به مساله هسته‌ای برمی‌گردد، ولی خیلی از مسائل آن قابل تعمیم به سایر فناوری‌ها نیز هست و به همین دلیل باید دقت بیشتری کرد. گرچه برجام برای ما محدودیت ایجاد کرده ولی این محدودیت‌ها در بخشی از سخت‌افزارهای صنعت هسته‌ای است و چون نرم‌افزار و فناوری این صنعت را به دست آورده‌ایم، قابلیت بازگشت وجود دارد.

ولی باید دقت کرد که با تنازل و کوتاه آمدن‌های بیجا دست خودمان را در فناوری نبندیم، زیرا اگر بخواهیم در فناوری هسته‌ای برای خودمان سدهای خودساخته ایجاد کنیم این اقدام، سنت نامطلوبی برای نظام سلطه خواهد بود که در سایر فناوری‌ها نیز بر این اساس عمل خواهند کرد. در هر صورت امروز هم وظایف دولتمردان و هم وظایف مردم برای مقابله با نقض عهد، پیمان‌شکنی و دبه کردن نظام سلطه در اجرای برجام خیلی سخت تر از دوره مذاکره خواهد بود.

صبح بدون تحریم

سرمقاله ی روزنامه ی اعتماد
جواد دلیری، سردبیر روزنامه ی اعتماد در شماره ی امروز این روزنامه نوشت:
دیشب مردم ایران اسلامی آسوده‌تر از همیشه سر بر بالین خود گذاشتند تا امروز که سپیده دم از افق بیرون زد صبح بدون تحریم را آغاز کنند. بله دیروز سرانجام ساعت یک بامداد امروز  دیوار تحریم فروریخت.
بخواهیم یا نخواهیم آنچه اتفاق افتاد خارق اجماع ملی در ایران با نظارت و هدایت رهبر انقلاب بود. هر چند پیشاپیش حل دیپلماتیک بحران هسته‌ای ایران، تصمیمات شورای عالی امنیت ملی بوده باشد یا روش و تدبیر حسن روحانی و دولت اعتدال؛ تلاش‌های بی‌انتهای محمد جواد ظریف و همراهانش در وزارت خارجه بوده باشد یا همراهی علی لاریجانی و هوادارانش در مجلس شورای اسلامی؛ حاصل کارشان، لااقل فراهم آمدن فراغتی فرخنده است. این فراغت فرخنده که چیزی نیست جز خروج از بن‌بست تحریم و تهدید و شروع فصل نو. این گشایش حاصل نشد و به دست نیامد مگر آنکه کارگزاران جمهوری اسلامی طی ۲۸ ماه مسیر نفس‌گیر، این بزنگاه سخت و صعب و پرالتهاب را با منطق دیپلماسی و فرمول مذاکره و گفت‌وگو پشت سرگذاشتند.
ساعات و دقایق بی‌شمار و پر از دلهره‌ای پای این کارزار صرف شد تا اختلافی که جامعه ایران را به سمت دالان تاریک جنگ سوق می‌داد به مسیر صلح کشیده شود. روحانی و ظریف با پشتیبانی و حمایت رهبری انقلاب برای عبور از گرداب پرونده هسته‌ای نه به توصیه‌های طالبان تقابل و نزاع اعتنا کردند و نه دست تقدیر به چنگ حوادث و زمانه سپردند. آنها راه سومی را رفتند که جهان امروز برآن عنوان تعامل و عقلانیت می‌نهد. اینک حسن روحانی و یارانش در تعقیب منطق گفت‌وگوی هسته‌ای به هر سه محصول میمون مذاکره؛ تحصیل منافع ملی، رفع اتهام و اثبات راستی ایران اسلامی دست یافته‌اند.
تا پیش از ۲۷ دی باورش دشوار بود که حصر بین‌المللی ایران شکسته شود اما بالاخره ممکن شد و حصر جهانی ایران شکست. دیگر این امر واقعیت دارد که ایران آرام آرام از کابوس وجود زنجیره‌های تحریم خارج می‌شود. از امروز، روزگاری البته سخت‌تر اما امیدوارانه‌تر آغاز می‌شود. صبح امروز وقتی کلید کاسبان، حجره‌های بازار را باز می‌کند و نبض چهارراه استامبول به جریان می‌افتد و همزمان تلاطم اتاق شیشه‌ای حافظ تکان می‌خورد، راه تازه اقتصاد ایران گشایش می‌یابد. ازهمین امروز است که فرآیند مبادلات اقتصادی ایران در بازار جهانی نیز به حالت «عادی» بازمی‌گردد و دیگر کسی نگران بده بستان اقتصادی با ایران نخواهد بود.
شاید در گام نخست دوران پساتحریم، مراحل اداری و صدور دستورالعمل‌ها به ویژه در اروپا و امریکا و اجرای شیوه‌نامه‌های لغو تحریم اندکی زمان ببرد تا از صدر تا ذیل اجرا شود اما از صبح امروز انتظار‌ها پایان می‌یابد و خون تازه‌ای به کالبد نیمه‌جان اقتصاد تزریق می‌شود تا پیکر نیمه‌جان اقتصاد جانی دوباره بگیرد.
اما این راه تازه اصول و روشی دارد که باید مدنظر قرار بگیرد. قبل از هر چیز باید در داخل کشور دوران سخت پسابرجام را باهمدلی وهمزبانی آغاز کنیم، اجرای برجام چنان بر اقتصاد و سیاست ما تاثیر می‌گذارد که بدون شک برای مدیریت آن به «اجماع ملی» نیاز خواهد بود. از عالی‌ترین مقام نظام اسلامی تا ارشد‌ترین مقام اجرایی کشور تا مسوولان ارشد اقتصادی و فعالان اقتصادی وحتی سیاستمداران بر این نکته صحه می‌گذارند که تنها راه اصلاح و بهبود اقتصاد ایران پذیرش فرآیند توسعه متوازن، همه‌جانبه و پایدار، تقویت نهاد بازار و بخش خصوصی و نیز آزادسازی اقتصادی و آنگاه خصوصی‌سازی، براساس اصل ۴۴ و سیاست‌های کلی آن و جذب سرمایه‌های خارجی و رشد صادرات و بازرگانی خارجی خصوصی است و شکی نیست در هیاهوی راه‌حل‌های موجود همه باید بر سر عملیاتی کردن این سرفصل‌ها به اجماعی نگرشی برای اجماع اقتصادی برسند تا این فصل نو به برکات و ثمرات پرعددی برای ملک و ملت ختم شود.
از این رو دراین دوران تازه، نخستین شرط بهبود سپهر عمومی داخلی برای مشارکت حداکثری همه نیروهای اقتصادی و اجتماعی در جهت توسعه کشور است. تحولات آینده نیازمند وفاق در سطح نظام تصمیم‌گیری، اجماع در سطح نخبگان و مدیریت مطالبات در سطح مردم است. حرکت در چارچوب سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و بهره‌گیری از مزیت‌ها و ظرفیت‌های داخلی کشور با توجه به امکان جذب سرمایه و منابع خارجی با محوریت اصلاحات ساختاری در درون است. در واقع همان‌طور که حسن روحانی چندی پیش اشاره کرد «اکنون نوبت سیاست است که به اقتصاد، سوبسید بدهد!». پس کشور باید از این گردنه عبور کند و این عبور مستلزم یک عزم سیاسی جدی در مقامات ارشد کشور است. سوی دیگر این ماجرا در سیاست داخلی است. انتخابات اسفندماه جاری و روند اجرایی و نظارتی آن همچون بررسی صلاحیت‌ها و فراهم کردن مقدمات انتخابات برای حضور حداکثری و باشکوه همه‌جانبه تمام قشرهای مردمی همچون انتخابات ۹۲ می‌تواند این سوبسید را به اقتصاد بدهد و راه نیمه‌تمام آن انتخابات را تمام کند.نکته دیگر، شرایط اقتصادی کشور در دوران پساتحریم به طور حتم می‌تواند رو به بهبود باشد. اما بهبود وضعیت، تدریجی و آرام خواهد بود و انتظار تحول بزرگ و آنی نمی‌رود. از این رو مدیریت مطالبات و انتظارات افکار عمومی در این دوره تعیین‌کننده است.
مهم آن است در مسیری حرکت کنیم که می‌دانیم درست و رو به بهبود است اما طرح این موضوع با مردم و مدیریت انتظارات حائز اهمیت بسیار است. چنانچه مدیریت انتظارات به عنوان یک موضوع ملی و فراجناحی در نظر گرفته نشود و به جای آن، تحریک انتظارات محور رقابت‌های سیاسی قرار گیرد و اساسا چنانچه در مقطع پساتحریم عرصه موضوعات ملی از عرصه مباحث جناحی تفکیک دقیق نشود و وفاق بر سر موضوعات ملی حاصل نشود، به طور حتم همه «بدون استثنا» متضرر خواهند شد.
۲۶ دی‌ماه یک آغازی بر پایانی است، صبح بدون تحریم؛ زندگی در این صبح تازه راه و روش خود را دارد، همه باید دست در دست دولت با همدلی و همزبانی مسیر جدیدی را که برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم و بهسازی موقعیت ایران آغاز شده طی کنند و سنگ
راه هم نشوند.
توافق هسته‌ای را می‌توان تابلو یک راه جدید از سیاست‌ورزی به حساب آورد؛ راهی که در آن ایران و ایرانی با زبان و منطق جدید با جهان سخن می‌گوید و بدبینی‌ها و کدورت‌های گذشته جای خود را به حس رقابت و همکاری می‌دهد. در این مرحله شهروند و سیاستمدار ایرانی دیگر نمی‌خواهد هیچ دولت و کشوری از افزایش قدرت او احساس خطر کند.
شکستن حصار، خارج کردن اقتصاد کشور از گرداب تحریم‌های پیاپی جهانی و در نهایت اثبات منطق و مرام صلح‌طلبی ایرانیان؛ اینها همه معجزه بازگشت عقلانیت به دیپلماسی و «همکاری ملی» برای حل پرونده هسته‌ای بود. حالا نوبت آن است همین تجربه را در دوران پسابرجام در داخل تکرار کنیم تا دیوار بی‌اعتمادی میان جناح‌ها برداشته شود، کلافگی مردم از افراط و تجادل‌های کاذب به اتمام رسد و آسایش و آرامش مردم در سایه اصلاحات و اعتدال دوباره متولد شود تا ایران و ایرانی بتوانند همانی باشند که باید باشند.

ضرورت‌های پسا تحریم
یادداشت روزنامه ی اعتماد

در یادداشت دیگر صفحه ی اول روزنامه ی اعتماد آمده است:
شمارش معکوس آخرین مرحله توافق هسته‌ای ایران با کشورهای ۱+۵ آغاز شده است. گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد اجرای تعهدات ایران مبنی برکاهش تعداد سانتریفیوژها و از کار انداختن قلب رآکتور اراک و انتقال میزان توافق شده اورانیوم غنی شده به مسکو به این معناست که کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده امریکا نیز در مقابل باید به صورت همزمان پایان تحریم‌ها را علیه کشورمان اعلام کنند.
همه ناظران سیاسی بین‌المللی اینک از مرحله مابعد تحریم سخن می‌گویند. وضعیت منطقه خاورمیانه و جنگ‌های سوریه، یمن، لیبی و عراق هنوز با شدت هر چه تمام‌تر ادامه دارد. بهای نفت به مرز خطرناکی رسیده و برخی کشورهای صادرکننده نفت به ویژه عربستان سعودی آماده کاهش سقف تولید برای ایجاد تعادل در عرضه‌اند و تقاضا همه و همه نشان می‌دهد که انتظاری که در مورد دوران پسا تحریم در زمینه تحول اقتصادی ایران یا حداقل نسبت این تحول وجود داشت، چندان جایگاهی ندارد. البته به اعتراف همه ناظران جهانی جمهوری اسلامی ایران به صورت نسبی امن‌ترین کشور منطقه در شرایط بحرانی کنونی است و  این وضعیت ممکن است افق دوران پسا‌تحریم را اندکی خوش‌بینانه کند، با این حال در مورد خوش‌بینی نسبت به ایجاد دگرگونی سریع در وضعیت اقتصادی کشورمان باید با احتیاط بیشتری سخن گفت. در این زمینه ضروری است دولت و مسوولان ارشد کشور به دو نکته اساسی در موضوع رفع تحریم‌ها توجه کنند.
یکم: با پایان تحریم‌ها علیه ایران دارایی‌های کشورمان در بانک‌ها و کشورهای گوناگون جهان به کشور بازمی‌گردد. رقم‌های گوناگونی در مورد حجم این دارایی‌ها مطرح شده است. اما این رقم هر چه باشد، وضعیت اقتصادی کشور و چشم‌انداز بهای نفت در میان مدت نشان می‌دهد که مسوولان کشور باید با احتیاط بیشتری نسبت به این دارایی‌ها و محل هزینه کردن آن نگاه کنند، زیرا برخی کشورهای غربی علاقه‌مندند که این دارایی‌ها هر چه زودتر از طریق خریدهای کلان ایران که خود منشأ آن را تعیین می‌کنند مجددا به خزانه غربی‌ها بازگردد. در این زمینه حتی ممکن است به صورت انفجاری مسابقه کاذب تسلیحاتی در منطقه به ویژه در میان رقبای ایران راه بیندازند تا کشورمان نیز به صورت ناخودآگاه خود را درون این مسابقه قرار دهد.
دوم: سیاست تنش‌زدایی دولت طی چند ماه گذشته به ویژه در ارتباط با پرونده هسته‌ای کمک شایانی در پیشبرد موفقیت‌آمیز این توافق تا مرحله دستیابی به نقطه کنونی ایفا کرد. این سیاست در محیطی بسیار ناامن و بسیار خصمانه حرکت کرد و به  نتایج کنونی رسید.
حال باید توجه کرد که محیط ناامن مزبور چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه امنیتی منطقه همچنان ادامه دارد و بسیاری از کشورها و رژیم‌ها در منطقه که در مرحله مذاکرات هسته‌ای نتوانستند به انهدام این توافق موفق شوند به مرحله پسا تحریم چشم دوخته‌اند تا روابط ایران را با خانواده بین‌المللی تیره کنند. در داخل کشور نیز محیط برای پیشبرد سیاست آرام‌سازی روابط ایران با کشورهای ۱+۵ به ویژه در پرونده هسته‌ای چندان مساعد نبود، اما این سیاست در سایه وحدت ملی و پشتیبانی مقام معظم رهبری به فرجام قابل قبولی رسید.
در مرحله پسا تحریم نیز باید سیاست تنش‌زدایی جمهوری اسلامی ایران تداوم یابد تا نتایج مثبت توافق هسته‌ای در همه ابعاد و در محیط داخلی و خارجی ایران به بار بنشیند زیرا به بار نشستن نتایج مثبت توافق هسته‌ای به محیط مساعد منطقه‌ای و داخلی نیاز دارد و این محیط مساعد فقط با ادامه سیاست تنش‌زدایی و عادی سازی اوضاع به وجود می‌آید از این نکته نباید غفلت شود که ناامنی محیط خاورمیانه در مقایسه با وضعیت دو سال قبل که مذاکرات هسته‌ای میان کشورمان و کشورهای ۱+۵ آغاز شد افزایش چشمگیری یافته است. بخشی از ناامنی‌های منطقه با این هدف صورت گرفت تا کشورمان دستخوش واکنش‌های شتابزده شود و اولویت‌های خود را دگرگون کند و در نتیجه موضوع توافق هسته‌ای در سایه ناامنی منطقه به عقب رانده شود. در این زمینه سیاست حکیمانه جمهوری اسلامی ایران در منطقه مانع از تحقق رویای برخی قدرت‌ها برای تخریب روند توافق هسته‌ای شد. امروزه نیز نشانه‌هایی از تلاش‌های منطقه‌ای برای وادار کردن ایران به ورود در بحران‌های کاذب یا فرعی منطقه‌ای به چشم می‌خورد هدف این است که ایران روی آرامش به خود نبیند و از نتایج و ثمرات توافق هسته‌ای بهره نبرد. اما خوشبختانه حجم ظرفیت‌های عقلانی موجود در هرم بالای تصمیم‌گیری کشور از حجم تلاش‌های رقبا و دشمنان منطقه‌ای ایران اسلامی بیشتر است.
رویداد بزرگ
یادداشت روزنامه ی شرق
محمد سعیدی، قائم‌مقام پیشین سازمان انرژی اتمی و عضو اسبق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در یادداشت صفحه ی اول روزنامه ی شرق نوشت:
امروز بدون تردید یکی از بزرگ‌ترین روزهای تاریخ معاصر ایران است. روزی بزرگ برای ملت، رهبر و دولتی بزرگ که با منطق و عقلانیت خود قدرت‌های بزرگ را به پذیرش حقوق حقه این ملت وادار کرد؛ دو دهه فرازونشیب در سخت‌ترین عرصه‌های دیپلماسی که هر گام اشتباه آن می‌توانست فاجعه‌آمیز باشد و هر اقدام سنجیده و حساب‌شده آن می‌توانست برون‌رفتی واقعی از این بازی پیچیده سیاسی، فناوری و دیپلماتیک باشد. اکنون سؤال اساسی این است آیا بازی «برد- برد» اتفاق افتاده است؟ عمیقا باید گفت سه دیدگاه کاملا متعارض در این فرایند شکل گرفته است. نخست اینکه عده‌ای معتقدند برنده واقعی این تورنمنت نفسگیر، جمهوری اسلامی ایران است؛ چرا که هم تکنولوژی را در داخل خاک خود حفظ کرد و هم اینکه اغلب موضوعات مورد اختلافش با غرب را به نفع خود حل‌وفصل کرد.دوم اینکه، عده دیگری معتقدند طرف برنده این ماجرا کشورهای ۱+۵ بودند که توانستند پیشرفت فناوری هسته‌ای را در ایران مهار و کنترل کنند و از این طریق تمامی دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران را در سال‌های گذشته نابود کنند.دسته سوم معتقدند، مذاکرات EU۳ و ۱+۵ در ۱۳ سال گذشته با جمهوری اسلامی ایران یک مدل منحصربه‌فرد از تعامل بین‌المللی (International Engagement) در سطح جهان بود که می‌تواند الگویی نوین و راهگشا برای حل بسیاری از منازعات منطقه‌ای و بین‌المللی باشد. دقیقا نقطه ثقل این پدیده (تعامل Engagement) پذیرش حقوق کشورها فارغ از تبعیض‌های مرسوم بین‌المللی است. به عبارت دیگر اگر تا چند سال گذشته فقط‌وفقط کشورهای ویژه‌ای در دنیا حق فناوری‌های نوین صلح‌آمیز هسته‌ای را داشتند، امروزه بسیاری از مردم دنیا دریافته‌اند مدل نوینی از تعاملات بین‌المللی مبتنی بر اصل گفت‌وگو و مذاکره در دنیا شکل گرفته است که می‌تواند ضمن حفظ حقوق ملت‌ها بر اساس حقوق بین‌الملل (حقوق و تکالیف)، مسیر پیشرفت کشورها را در آنچه حق آنهاست، فراهم کند، ضمن آنکه هیچ‌گونه تعارضی با امنیت بین‌المللی نخواهد داشت. نتیجه این مذاکرات به دنیا این پیام مهم را نوید داد که عقلانی‌ترین و منطقی‌ترین مسیر برای حل‌وفصل منازعات بین‌المللی، گفت‌وگو و مذاکره براساس اصل «احترام متقابل» است و این به نفع همه دنیا، ملت‌ها و بشریت است. آنچه ما ایرانیان در این نبرد فراگیر دیپلماتیک به دنیا نشان دادیم عبارتند از: ۱- حفظ حقوق ملت‌ها از طریق منطق عقلانیت و اراده سخت ۲- پیشرفت کشورها از طریق دستیابی به فناوری‌های نوین و جهش در توسعه و پیشرفت همه‌جانبه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بین‌المللی. ۳- حل اختلافات و منازعات بین‌المللی مبتنی بر تعامل عزتمندانه توأم با تعقل و دوراندیشی. ۴- وحدت و یکپارچگی ملی اعم از ملت، رهبری معظم، دولت و نهادهای اجتماعی، سیاسی، رمز موفقیت در چنین عرصه‌های نفس‌گیر بین‌المللی است. ۵- خودباوری ملی مبتنی بر درک واقعیت‌های بین‌المللی و تعامل سازنده و منطقی با پدیده‌های نوین. از این رهگذر می‌توان گفت ما در یک بازی نفسگیر «برد ‌-‌ برد» توانستیم تمامی مراحل فناوری هسته‌ای را در کشورمان حفظ کرده و در آینده توسعه دهیم و از سوی دیگر به یک منازعه وسیع، ساخته‌شده دیگران و نادرست با موفقیت پایان دهیم. امروز، توانستیم غنی‌سازی را در نطنز، فراوری اورانیوم را در اصفهان، رآکتور تحقیقاتی را در اراک و فرایند تولید ایزوتوپ‌ها را در فردو با تمامی ابعاد آن حفظ کنیم و از سوی دیگر به تحریم‌های ظالمانه و ناحقی که سال‌ها بر اساس یک سناریوی مجعول به کشورمان تحمیل شده بود از مسیر صحیح آن، یعنی «دیپلماسی» پایان دهیم. این دستاورد بزرگی است که در تاریخ ۵۰ ساله اخیر عرصه بین‌المللی به‌ندرت اتفاق افتاده است. قطعا این روز و پدیدآورندگان این روزها (ملت، رهبری معظم و دولت) و به‌ویژه تیم قدرتمند و ارزشمند مذاکره‌کننده این ملت، در تاریخ این سرزمین پهناور همیشگی و ماندگار خواهند شد.

تلنگر «برجام» به عربستان
یادداشت روزنامه ی شرق
محمدعلی سبحانی، مدیر‌کل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در روزنامه ی شرق نوشت:
مورد عجیب «برجام» برای اعراب منطقه، می‌تواند به مدلی برای حل مشکلات منطقه‌ای تبدیل شود. عربستان سعودی برای به‌نتیجه‌نرسیدن توافق هسته‌ای، از انواع اهرم‌های دراختیار خود بهره گرفت؛ اما فراموش کرده بود زمانه به سود این کشور و سیاست‌های تخریبی آن نیست. حکام تازه‌وارد این کشور حتما می‌بایست ارزیابی هوشمندانه‌تری نسبت‌ به شرایط خاورمیانه پس از انتخابات سال ۹۲، پس از به‌نتیجه‌رسیدن طایفه‌گری و بهره‌گیری از تروریست‌های تکفیری و پس از تغییر نگرش دموکرات‌های کاخ سفید به این منطقه حیاتی می‌داشتند و نداشتند. امروز ایران و جهان از این مرحله عبور کرده و توافق تاریخی جهان بر سر موضوع فعالیت‌های هسته‌ای ایران، اثرات واقعی خود را در منطقه خواهد گذاشت. بازی برد- برد بین‌المللی برجام، حتما در سطح منطقه هم قابل‌پیگیری و اجراست. گفتمان سیاسی در هر دوره‌ای به مرور خود را بر دولت‌ها غالب خواهد کرد و عربستان باید بپذیرد که چاره‌ای جز بازی برد- برد با ایران و سایر قدرت‌های منطقه‌ای ندارد. برجام در گفت‌وگوهای ژنو بر سر مسئله سوریه، اثر مستقیم داشت و از‌این‌پس هم با شتاب بیشتری، به حل مسئله کمک خواهد کرد. اینکه در داخل ایران، عده‌ای امیدوار باشند با تندروی‌های غافلگیرانه، مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای را به‌شکلی که می‌خواهند پیش ببرند یا در داخل حکومت سعودی، عده‌ای به انتخابات امسال ایالات متحده چشم بدوزند تا جمهوری‌خواهی از راه برسد و برجام را ناتمام بگذارد، نوعی خام‌اندیشی است. اقتصاد ایران در سال‌های اخیر، تحت‌تأثیر تحریم‌ها قرار داشته و اگر سال ۹۵ را نقطه آغاز اثرگذاری برجام در‌نظر بگیریم و ارزیابی‌هایی مانند گزارش بانک جهانی را چاشنی آن کنیم، رشد پنج تا شش‌درصدی آن هم با نفت ۳۰ دلاری و نه نفت ۱۴۷ دلاری، به‌دست می‌آید و مردم ایران، تفاوت تعقل و ماجراجویی را بیش‌از‌پیش در زندگی خود لمس می‌کنند. در ایالات متحده هم حتی اگر نامزدی جمهوری‌خواه وارد کاخ سفید شود، از فردای آغاز ریاست‌جمهوری با افکار عمومی داخلی، منافع آمریکا و برهم‌خوردن سازمان تحریم علیه ایران مواجه خواهد بود؛ نه منافع عربستان و چند کشور عربی. درعین‌حال پیروزی دموکرات‌ها در این دوره از انتخابات آمریکا، بیش‌از‌پیش می‌تواند به تحکیم برجام و ناگزیرساختن کشورهای خاورمیانه به درک واقعیت‌های دنیای جدید، کمک کند.
فرصت‌های پس از تحریم
یادداشت روزنامه ی شرق
عباس ملکی، دیپلمات و استاد دانشگاه شریف نیز در شرق نوشت:
پس از ماه‌ها مذاکره بین ایران و گروه ۱+۵، سرانجام روز موعود فرا رسیده و تحریم‌هایی که سال‌ها کشورمان را دربر گرفته بود، اکنون برداشته شده‌اند. این اقدام بی‌شک موجب ارتباط هرچه بهتر ایران با کشورهای دیگر می‌شود و می‌تواند تأثیر بسزایی بر سرنوشت کشور بگذارد. دوره‌ای سخت را از سر گذراندیم. تصمیم‌گیران تحریم هوشمند علیه ایران به‌خوبی می‌دانستند تحریم‌ها، نه دولت ایران، بلکه مردم ایران به‌ویژه طبقه متوسط شهری را چگونه می‌تواند دچار آسیب کند؛ دوره‌ای که استاد دانشگاه نمی‌توانست یک کتاب از ناشران خارجی از طریق الکترونیک بخرد، دوره‌ای که هر کشتی‌ای که به یک نفتکش ایرانی نزدیک می‌شد، با مصادره اموال در آمریکا روبه‌رو می‌شد، روزگاری که برای رفتن با هواپیما به یک پایتخت اروپایی، ساعت‌ها ایرانیان باید منتظر سوخت‌گیری در یک کشور دیگر می‌شدند، زمانه‌ای که ال‌سی‌ها باز نمی‌شد و پول‌های ایران در کشورهای آسیایی بلوکه می‌شد.  اکنون در دوران پس از برجام، فرصت‌های متعددی فراروی ایران قرار گرفته است.هرکس از نگاه خود به افق‌های پیشرفت و توسعه ایران می‌نگرد. من نیز به اندازه خودم در این آینده‌نگری سهیم می‌شوم. ۱- به نظر می‌رسد اولین فرصت پیشِ‌روی کشور ما توجه به یکی از منابع بزرگ خدادادی در این کشور است و آن چیزی نیست جز منابع انسانی و نیروهای متخصص کشور. در این سال‌ها به ناحق مهندسان، پزشکان، بازرگانان و مدیران ما را از دستیابی به جایگاه شایسته خویش در کشورهای دیگر به‌ویژه در منطقه آسیای غربی بازداشتند. رفع تحریم‌ها می‌تواند دوره توجه و پیگیری وزارت امور خارجه ایران به موضوع تسهیل در فعالیت ایرانیان متخصص در دیگر کشورها باشد. تجربه هند در تشکیل یک وزارتخانه برای هندی‌های خارج از کشور و سازمان ارتباط با چینی‌های ماورای بحار در چین در پیشِ‌روی ماست. سال‌ها قبل زمانی که در وزارت خارجه بودم، پیشنهاد کردم در هر نمایندگی ایران در کشورهای دیگر یک نفر به‌عنوان نماینده مطالعاتی حضور داشته باشد تا با شرکت در کنفرانس‌ها و سمینارها و روابط با نخبگان آن کشور، دیپلماسی عمومی ایران را به پیش برد. اکنون پیشنهاد می‌کنم برای فضاسازی و رفع مشکلات فراروی متخصصان، کارآفرینان و شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی، سفارت‌خانه‌های ایرانی فعال شوند. ما حتی در افغانستان از لحاظ تعداد ایرانیان مشغول به‌کار و صدور خدمات مهندسی از هند و ترکیه عقب هستیم. ۲-  دومین منبع قابل توجه ایران انرژی است. یکی از عناصر و عوامل مهم تأثیرگذار بر امنیت ملی کشور ما، منابع نفت و گاز است. بعد از پیدایش نفت در ایران، به‌مرور این ماده خام به عنوان مهم‌ترین مؤلفه تأثیرگذار بر اقتصاد، سیاست و به طور کلی امنیت ایران، ایفای نقش کرده است. در بازار جهانی انرژی، ایران از دو نظر در کانون توجه و مرکز تعاملات بین‌المللی قرار دارد: اول، موقعیت ژئوپلیتیک کشور و قرارگرفتن در کانون بیضی انرژی جهانی، دوم، نقش حیاتی ایران در امنیت جهانی انرژی. داشتن نقش اساسی در تأمین انرژی جهان، ضامن درآمدهای کافی برای توسعه کشور بوده و امنیت ملی کشور را نیز تضمین خواهد کرد. کشور ما سه حوزه بزرگ ذخایر گازی جهان یعنی خلیج‌فارس، سیبری غربی و آسیای مرکزی را به‌هم ارتباط می دهد. از جنبه مصرف انرژی نیز ایران محل اتصال دو حوزه بزرگ مصرف انرژی یعنی هند و چین در شرق و اروپا در غرب، واقع شده است. این ویژگی‌های دوگانه باعث شده است امنیت ایران و محیط پیرامونش برای نظام بین‌المللی اهمیت مضاعفی پیدا کند. صنایع نفت و گاز ایران نیازمند سرمایه‌گذاری است. اکثر منابع نفتی ما از قله نفتی خود به‌قول کینگ هوبرت، گذشته و نیازمند اعمال روش‌های گوناگون برای ارتقای سطح تولید، مانند ازدیاد فشار مخازن است. همچنین ایران نیازمند سرمایه گذاری در بخش‌های در حال فعالیت و حوزه‌های جدید است. پروژه‌های نفت و گاز هرکدام به میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارند. جذب این‌گونه سرمایه‌گذاری‌ها نیازمند عزمی ملی برای سامان‌دادن مدیریت ترکیبی شامل بخش‌های فنی، حقوقی، مالی و اجتماعی کشور است. اصلاح قراردادهای نفت و گاز، تلاش برای خودکفایی در حوزه‌های انرژی و بالابردن بهره‌وری در مصرف انرژی در داخل کشور، ازجمله اهداف کشور پس از برجام می‌تواند باشد. ۳- از فرصت سفر رئیس‌جمهور چین به تهران استفاده کنیم. چین، بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران است. این کشور دارای برنامه‌ریزی متمرکز برای روابط خود با کشورهای دیگر است. اگر رئیس‌جمهور چین در رأس هیأتی هزارنفره به تهران بیاید، این بدان معنی است که ماه‌ها طرف چینی برای چنین سفری در بخش‌های مختلف برنامه‌ریزی کرده است. جای آن دارد طرف ایرانی نیز با توجه به فرصت‌های پس از برجام، در جذب سرمایه‌های چینی و انجام پروژه‌ها اهتمام ورزد. ۴-  روابط ایران با اروپا و آمریکا بخش مهمی از روابط خارجی ایران را تشکیل می‌دهد. روابط با کشورهایی نظیر روسیه، هند، چین و دیگر آسیایی‌ها، مبادا از اولویت بیفتد.

فرصت همکاری جهانی
روزنامه ی شرق
متن یادداشت گری لوییس‌، هماهنگ‌کننده مقیم سازمان ملل متحد در جمهوری اسلامی ایران در روزنامه ی شرق نیز در پی می آید:
روز اجرای برجام روزی تاریخی است؛ تاریخی به دلایل مختلف. تاریخی چون تحریم‌های هسته‌ای یکی پس از دیگری برداشته خواهد شد، تحریم‌هایی که عوارض مخرب زیادی برای ایرانیان داشته است و بازهم تاریخی چون دیپلماسی حرفه‌ای و گفت‌وگو بر درگیری و رنجش پیروز شده است.اما جدا از برداشته‌شدن تحریم‌ها، ابعاد بسیار مهم دیگری نیز وجود داشته که بسیار تأثیرگذارتر نیز هست و این امور شامل روابط بهتر ایران با جامعه جهانی و مشارکت مجدد ایران برای کمک به حل برخی مشکلات موجود در خاورمیانه است. این چالش‌ها به‌سادگی به‌قدری گسترده هستند که غیبت ایران در این راه معنایی ندارد؛ خصوصا زمانی که تمام نشانه‌ها حاکی از  تأثیر مثبت حضور ایران در این زمینه است. به نظر من، دو مشکلی که بالاترین اولویت را دارند محیط‌زیست و خشونت‌های افراطی است. در وهله اول، خشونت‌های افراطی، که امروز در سراسر منطقه و حتی فراتر از آن پخش شده است. بخشی از راه‌حل‌ها در دل دولت‌مردی و رهبری توأم با پختگی و بلوغ نهفته است و به این منظور ایران باید بر سر میز مذاکره حضور داشته باشد. مشکل دوم، محیط‌زیستی گرم‌تر و خشک‌تر برای خاورمیانه است. تغییر اقلیم، تأثیر بسزایی روی ایران خواهد داشت و ایران برای حل این مشکل، نیازمند توجه ویژه به این موضوع و بهره‌گیری از راه‌حل‌های موجود از جامعه جهانی خواهد بود. بنابراین توافق بر سر اجرای برجام می‌تواند فرصت‌های زیادی را برای حضور و همکاری در خاورمیانه و سراسر جهان به وجود آورد. فراتر از آنچه گفته شد و در خلال افزایش این حضور، همه ما امیدواریم که دنیا بار دیگر بتواند به عمق فرهنگ و تاریخ ایران پی ببرد. من برای آینده ایران بسیار خوش‌بین هستم. من خوش‌بین هستم که چگونه این تواق هسته‌ای به چنین آینده‌ای کمک خواهد کرد و در این آینده ما امیدواریم که صبر، همکاری و مشارکت بیشتری را شاهد باشیم، سازمان ملل متحد که از سال ۱۹۵۰ در ایران مشغول به کار است، آماده است تا با همکاری به اشاعه صلح، توسعه، عدالت و حقوق بشر که از ارکان اصلی این سازمان است، بپردازد.

نقشه راه ایران اسلامی در فردای اجرای برجام
سرمقاله ی روزنامه ی جوان
محمدجواد اخوان در سرمقاله ی روزنامه ی جوان نوشت:
هرچند مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ نفسگیر و البته فرسایشی بود، اما باید دانست اعلام آغاز اجرای برجام، شروع مرحله جدیدی از پیشبرد برنامه هسته‌ای ایران است که به‌نظر می‌رسد با پیچیدگی‌های به‌مراتب بیشتر و دشوارتر همراه باشد. بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند شاهد چالش‌های جدیدی بر سر منافع ملی و مصالح کشور خواهیم بود که لزوم هوشیاری هرچه بیشتر مسئولان کشور را می‌طلبد. با توجه به شرایط پیش رو و برآوردی که به رفتار دشمن می‌توان داشت برخی الزامات حفظ منافع ملی و مصالح کشور در دوره پس از آغاز اجرای برجام را به‌ترتیب زیر می‌توان موردبررسی قرارداد:
1 ـ تجربه تاریخی مواجهه با غرب و به‌ویژه دولت ایالات متحده امریکا، به‌خوبی نشانگر این واقعیت است که تأمین منافع ملی جز از طریق عدم اعتماد و بدبینی به دشمن ممکن نیست. هرچند ممکن است برخی تعارفات و مجملات دیپلماتیک، باعث خوش‌بینی ساده‌انگارانه و سهل‌اندیشانه شود، اما باید دانست که اتفاقاً هوشیاری هرچه بیشتر در دوره پیش رو ضروری‌تر است.
چنانکه از حضرت امیرالمؤمنین‌(ع) نیز منقول است که «بعد از صلح کردن با دشمن از او سخت بر حذر باش، چراکه دشمن گاه خود را نزدیک می‌کند تا غافلگیر کند، پس محتاط و دوراندیش باش و حسن ظنت به او را متهم دان.» رمز پایداری و استمرار شتابان حرکت انقلاب اسلامی نیز طی بیش از سه دهه گذشته تکیه بر عدم سهل‌اندیشی در برابر غرب سلطه‌گر بوده است و به‌نظر می‌رسد ضروری است در دوره پس از اجرای برجام نیز همین روند، بلکه با تأکید بیشتر ادامه یابد. بنابراین پیش‌شرط هرگونه اقدام در دوره آتی، دقت نظر در همین اصل اساسی است.
2 ـ نکته قابل‌تأمل دیگر آن است که باید این واقعیت را پذیرفت که به‌‌رغم تلاش هیئت مذاکره‌کننده، آنچه به‌عنوان محصول نهایی مذاکرات تحت عنوان «برجام» معرفی شد، دارای نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه، می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده‌ کشور منتهی شود. بررسی‌های کارشناسی و پیشنهاد‌هایی که در شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مطرح شد، مکمل‌های خوبی برای جلوگیری از آسیب رسیدن به منافع ملی از منافذ برجام است و نهایتاً باید گفت بندهای نهگانه ابلاغی رهبر معظم انقلاب به رئیس‌جمهور باید مبنای عمل جمهوری اسلامی ایران در دوره پیش رو باشد.
3 ـ همگان می‌دانند مهم‌ترین توجیه پذیرش برجام از سوی جمهوری اسلامی ایران، رفع تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران بوده و از منظر نظام اسلامی، فلسفه وجودی برجام، لغو و عدم بازگشت تحریم‌ها و جلوگیری از وضع تحریم جدید است. همین نکته مهم در ابلاغیه مقام معظم رهبری هم مورد تأکید قرارگرفته بود. هرچند بنا بر آن بود که تضمین‌های کافی و قوی برای جلوگیری از تخلف طرف‌های مقابل اخذ شود، اما به‌هرحال موضع‌گیری‌ها و اظهارنظرهای طرف مقابل، به‌عنوان تضمین تلقی گردید که این موضوع نیز در صورت عدم هوشیاری لازم می‌تواند در آینده چالش جدی تداوم حیات برجام باشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابلاغیه خود تأکید کرده بودند: «هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریم‌ها باقی خواهد ماند، به‌منزله‌ نقض برجام است.» دلیل تأکید بر این اصل آن است که در دوره پیش رو حتی اظهارنظر غربی‌ها نیز می‌تواند تأثیرات منفی بر اقتصاد کشورمان بگذارد، این پاشنه آشیل نیز به‌خوبی برای امریکایی‌ها مشهود است. این‌چنین است که سخنگوی کاخ سفید چند ساعت مانده به اعلام اجرای برجام از روی میز بودن گزینه اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران سخن می‌گوید و متأسفانه گاه عنوان می‌شود که این‌گونه اظهارنظرها در تعارض با روح برجام است و همین رویکرد موجب تجری هرچه بیشتر طرف مقابل شده است.
4 ـ واقعیتی که نمی‌توان آن را انکار کرد آن است که ایران اسلامی در فرآیند توافق، قیودی را بر برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خود پذیرفت که در حال طبیعی مجبور به پذیرش این قیود نبود. در مقابل این تنازل که کم‌ارزش هم نبود، انتظار دریافت امتیازهای بزرگی از طرف مقابل می‌رفت که برخی از آنها به‌هرحال میسر نشده است. در چنین شرایطی حداقل انتظاری که برای حفظ منافع ملی می‌رود، تکیه بر همان نکته کلیدی ابلاغ‌شده توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی است که «در سراسر دوره‌ هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه‌ مجلس، اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعّالیت‌های برجام را متوقف کند.»
در این راستا باید آمادگی لازم برای اقدام متقابل در مقابل عهدشکنی و توطئه طرف مقابل در دولت ایجاد شود و باید تأکید کرد که هیچ‌گاه نباید مصالح جناحی و گروهی موجب تداوم مسیری شود که حرکت در آن برخلاف منافع ملی است. بنابراین از مسئولان اجرایی انتظار می‌رود هرگاه گمانه‌های تخلف طرف مقابل مشاهده شد، فوراً از طرق لازم برای پیشگیری اقدام کنند و در صورت نتیجه‌بخش نبودن، صادقانه واقعیات را با ملت ایران در میان بگذارند و اجازه تحقیر ملی توسط دشمن را ندهند. در همین راستا رسالت هیئت موسوم به نظارت بر اجرای برجام، تاریخی و مهم است.
5 ـ در خصوص کارخانه اراک قرار بر انعقاد قرارداد قطعی و مطمئن درباره‌ طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن بود که ظاهراً این قرارداد فعلاً با یک شرکت داخلی امضا شده است و بسیاری از تحلیلگران معتقدند که به‌‌رغم برخی خوش‌بینی‌ها در خصوص مشارکت کشورهای خارجی در نوسازی این رآکتور، در آخر هم برای ساخت آن باید به دانشمندان و متخصصان جوان ایرانی روی ‌آوریم. هرچند قلب رآکتور امروز درآمده و دیگر نمی‌تپد، اما شاید این قلب را باید برای عبرت‌گیری آیندگان از ماحصل اعتماد به بیگانگان به موزه بسپاریم.
6 ـ تهیه برنامه پانزده‌ساله رسیدن به ۱۹۰ هزار سو ظرفیت غنی‌سازی و حد لازم برای غنی‌سازی صنعتی در پایان سال هشتم، نکته دیگری است که در دوره پس از اعلام آغاز برجام باید مورد پیگیری و اجرا واقع شود.
7 ـ نکته پایانی که از همه مهم‌تر نیز است، پذیرش این واقعیت است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، غرب و امریکا به دوره موسوم به پسابرجام به دیده طمع می‌نگرد و یکی از مهم‌ترین راهبردهای نظام سلطه یعنی «نفوذ» برای پیگیری در همین دوره مورد تکیه غرب است. مقابله با نفوذ همه‌جانبه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی امریکا در دوره پیش رو یکی از مهم‌ترین رسالت‌های مسئولان بخش‌های مختلف و نیز جبهه مؤمن انقلاب اسلامی است. به تعبیر دقیق و عمیق حضرت امام خامنه‌ای «نیروهای مؤمن ما در سرتاسر کشور بدانند که حرکت، به‌سمت اهداف و آرمان‌های اسلامی است؛ در این هیچ تردیدی نیست و همه خودشان را آماده نگه بدارند، همه آماده باشند؛ نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر کشور -که بحمدالله اکثریت قاطع این کشور را هم تشکیل می‌دهند ـ آماده‌به‌کار باشند. آماده به‌کار به‌معنای آماده جنگ نیست؛ یعنی هم آماده کار اقتصادی باشند، هم آماده کار فرهنگی باشند، هم آماده کار سیاسی باشند، هم آماده حضور در میدان‌ها و عرصه‌های مختلف باشند؛ آماده باشند، ما همه باید آماده ‌باشیم. در مقابل این جهت‌گیری‌های دشمنان -که دشمنان ما شب و روز نمی‌شناسند ـ ما هم بایستی شب و روز نشناسیم و همه آماده‌ باشیم.»
انتهای پیام

 

 

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. اقا ول کنین این مسخره بازیارو ما برجام مرجام نمیخایم سر مردم رو گرم کردین که چه و چه و چه.یک روز میاین میگین امریکا تهدید به خروج میکنه .خوب بدرک که خروج میکنه.بدرک که پاره میکنه.همه چیو ول کردین الکی مردم رو الاف کردین.فاتحه مملکت رو خوندین.جدی این دولت چه کاری انجام داده؟!خدا پدر احمدی نژاد رو بیامرزه.۵ سال میگذره از دولت روحانی اینها میندازن گردن دولت قبلی.خوب اگر از اول میدونستی اوضاع درست نمیشه و از پسش بر نمیای بیخود کردی اومدی کاندیدا بشی و رای بیاری و ۸ سال مردم رو الاف کنی‌.مردمی که میگن بین بدو بدتر بد رو انتخاب کردن باید خدمتشون عرض کنم که خیر.بین بد و بدتر، بدتر رو انتخاب کردن

    ۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا