هلموت کهل خطا کرده یا وزارت کشور؟!
خاطرات هاشمی (۹)

تلخیص: ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
شنبه ۲۸ اردیبهشت | ۳ ذیقعده ۱۴۱۱ ۱۸ مى ۱۹۹۱
شعرا و ادبا و هنرمندان فلسطینى آمدند؛ براى شرکت در نمایشگاه کتاب آمدهاند. مقدارى از جمهورى اسلامى و از من تعریف کردند و چند کتاب هدیه نمودند.
شب با احمدآقا به منزل رهبرى رفتیم. حالشان خیلى بهتر شده است. درباره مسأله مراجعت ایرانیان خارج از کشور مذاکره شد.
یکشنبه ۲۹ اردیبهشت
اعضاى اتاق بازرگانى و صنایع و معادن آمدند. آنها از سیاستهاى دولت تشکر کردند و قول پشتیبانى و اطاعت دادند و از فشارى که مجلس علیه آنها دارد، اظهار نگرانى کردند.
آقاى مسیح مهاجرى آمد. اجازه خواست که علیه روزنامههاى «سلام» و «جهان اسلام» وارد معرکه شود که گفتم با نصیحت باشد و نه پرخاش.
دوشنبه ۳۰ اردیبهشت
ظهر یاسر براى استفاده از جکوزى براى نرم کردن اعصاب پایش که در اثر ضربه حادثه قایق کم تحرک شده آمد.
نزدیک غروب، آقایان معیرى و عبدالله نورى وزیر کشور براى مذاکره درباره مقدار کمک آلمان به آوارگان آمدند. نامه صدر اعظم آلمان رسیده و ادعا دارد که با ۱۲۴ پرواز، یکهزار و ششصد تن کمک فرستادهاند، علاوه بر هفتصد تن کمک که سفیرشان از داخل ایران تهیه کرده است. آمار وزارت کشور ما خیلى کمتر از اینهاست؛ قرار شد براى کشف حقیقت پیگیرى شود.
سهشنبه ۳۱ اردیبهشت
ساعت هشت و نیم صبح، براى بررسى وضع عمومى منطقه به پارک جمشیدیه رفتیم؛ از زمانى که امام به جماران آمدند، حفاظت این پارک را ممنوع الورود کرد و اخیراً شهردارى مىخواهد آن را تعمیر کنند و در اختیار مردم بگذارد. سپاه حفاظت مخالف است و جوسازى مىکنند.
همسر شهید بهشتى آمد. براى برگزارى سالگرد شهداى حزب کمک خواست و براى فروش و تعویض خانه مشورت کرد. برای ازدواج دخترش کمکى نمودم.
جامعه مدرسین قم آمدند. درباره انتخابات آینده، مسأله عراق و بىبندبارى در موسیقى و فیلم و نشریات، مطالبى مطرح کردند.
عصر آقاى سید عبدالعزیز حکیم آمد. گزارش سفر به عربستان و مذاکره با سعودىها درباره آینده عراق را داد. معتقد بود سعودىها براى جایگزینى معارضین به جاى صدام آمادهاند و برنامه عملى را توضیح داد.
به خانه آمدم. نوشته روزنامه لوموندچاپ پاریس راجع به زندگى خودم را آوردم؛ براى بچهها جالب و سرگرمى است.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۰
انتهای پیام




