ویژگیهای اسلام بنیادگرایانه | مصطفی ملکیان
بخشی از مقالهی «اسلام و لیبرالیسم» نوشتهی «مصطفی ملکیان»، اندیشمند معاصر و فیلسوف اخلاق را به نقل از کانال تلگرامی آقای ملکیان میخوانید:
ویژگیهای اسلام بنیادگرایانه، که نمونهاش را در وهابیت و سلفیگری میبینیم:
۱️⃣اگر برای عقل استدلالگرحجیت و ارزش قائل باشد فقط در جهت کشف و استخراج حقایق از دل کتاب و سنت است و عقل را، گذشته از این نقش ابزاری که برای آن قائل است، عملا منبعی در کنار دو منبع کتاب و سنت نمیداند؛ و، از این حیث، شدیداً نصگرا و نقلگراست.
۲️⃣بر ظواهر اسلام تأکید دارد، نه بر روح آن.
۳️⃣شریعتاندیش است و دیانت را بیش از هر چیز و پیش از هر چیز در رعایت احکام شریعت و فقه میداند و این احکام را تغییرناپذیر و خدشهناپذیر میانگارد؛ و بنابراین برای تأسیس مجدد جامعهای (یا جوامعی) که در آن (یا در آنها) شریعت و فقه به نحو اتم و اکمل اشاعه و ترویج یابد میکوشد؛ و از آنجا که تأسیس چنین جوامعی با وجود حکومتهای غیردینی و فارغ از ارزش که جانب هیچیک از تصورات مختلفی را که در باب زندگی خوب وجود ندارد نمیگیرند، مشکل و بلکه محال است،نسبت به همه این قبیل حکومتها سرناسازگاری و قصد براندازی دارد و سعی میکند تا نظامهای حکومتی شریعتمدار و فقهگرا ایجاد کند.
۴️⃣به تکثرگروی دینی قائل نیست.
۵️⃣با تکثرگروی سیاسی نیز روی خوش ندارد.
۶️⃣دین را برآورنده همه نیازهای بشر، اعم از نیازهای معنوی مادی و معنوی و نیازهای اخروی، میداند، و، از این رو معتقد است که با ایجاد حکومت دینی میتوان بهشت زمینی پدید آورد
۷️⃣با فرهنگ غرب متجدد (مثلاً با فلسفه و ارزشهای اخلاقی، حقوقی، و زیباییشناختی غرب) و حتی، در بعضی از موارد، با تمدن آن (یعنی علوم تجربی و فناوری و وضع معیشتی حاصل از آن) مخالف است، چرا که همه اینها را ناسازگار با اسلام، که البته کمابیش منحصر در شریعت و فقه است، میبیند، و یا سرچشمه مسائل و مشکلات کنونی جهان اسلام را غرب میداند که با سلطهطلبی و استعمارگریاش و هم با تهاجم فرهنگیاش، علیالخصوص در دو قرن اخیر، تقریباً همه جوامع اسلامی را، به درجات متفاوت، دستخوش نکبت و ادبار کرده است.
انتهای پیام

