مسعود پزشکیان: حتی رد صلاحیت خاتمی بهتر از عدم حضورش است / هرگز از تایید چهره اصلی اصلاحات ناامید نبوده ام

دکتر مسعود پزشکیان، وزیر دولت اصلاحات و کاندیدای احتمالی انتخابات آتی گفت: من هرگز از تأیید صلاحیت چهره اصلی اصلاحات یعنی آقای خاتمی ناامید نبودم. از نظر من کاندیدا شدن و حضور آقای خاتمی تحت هر شرایطی از نبود ایشان بهتر است. حتی اگر ردصلاحیت شوند باز هم کاندیداتوری ایشان لازم است. نباید فضایی ایجاد شود که برخی بتوانند بگویند خاتمی قهر کرده است و وارد عرصه انتخابات نمی‌شود.

به گزارش انصاف نیوز (رسانه ی کمپین انتخاباتی دکتر مسعود پزشکیان)، مجله ی نسیم بیداری در شماره ی اخیر خود گفتگویی با دکتر پزشکیان به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات آتی داشته است که مقدمه و متن کامل آن در پی می آید:

در روزهای پایانی سال ۹۱ زمزمه‌هایی به گوش رسید که وزیر بهداشت دولت اصلاحات تصمیم دارد تا برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نامزد شود. اگرچه وی هرگز به ‌طور رسمی این خبر را تأیید نکرده است، اما در گفت‌و‌گوی پیش رو، تصمیم خود مبنی بر کاندیداتوری را نیز تکذیب نمی ‌کند. مسعود پزشکیان در این گفت ‌وگو تأکید می ‌کند که بدون حضور نماینده جدی جریان اصلاح ‌طلبی در انتخابات یازدهم ریاست ‌جمهوری، رقابت معنای واقعی خود را پیدا نمی ‌کند و مشارکت مردمی در آن پایین خواهد آمد. عضو کمیسیون بهداشت ‌و ‌درمان مجلس نهم بر این باور است که تمامی نهادهای مرتبط با مسأله انتخابات ریاست ‌جمهوری باید تلاش کنند تا مسأله موردنظر مقام ‌معظم ‌رهبری مبنی بر «حماسه سیاسی» محقق شود و تأکید دارد که حماسه سیاسی تنها با حضور چهره‌های حماسه ‌ساز محقق می‌شود. نماینده مردم تبریز در مجلس همچنین حضور سید محمد خاتمی و اعلام کاندیداتوری وی حتی در صورت رد صلاحیت را برای زدودن شائبه قهر اصلاح ‌طلبان با نظام، ضروری می‌داند.

*با نزدیک ‌شدن به انتخابات ریاست ‌جمهوری، بحث‌های زیادی درخصوص قطب‌ ‌بندی ‌ ‌های انتخابات آتی مطرح می‌شود. تا پیش از این در هر دوره از انتخابات، دو قطب کلی سیاست در کشور یعنی اصلاح ‌طلبان و اصولگرایان از ماه ‌ها پیش از روز رأی ‌گیری نامزد خود را معرفی می ‌کردند و در نتیجه در دو ماه منتهی به روز رأی ‌گیری، مباحث بیشتر حول برنامه ‌های نامزد در جریان بود. به نظر می‌رسد انتخابات ریاست ‌جمهوری سال ۹۲ تفاوت‌هایی با ادوار گذشته انتخابات داشته باشد. یکی از این تفاوت ‌ها، ابهام در قطب ‌بندی ‌های انتخابات است. فکر می ‌کنید در خردادماه آتی ما شاهد رقابتی چند قطبی خواهیم ‌بود؟

خب، در شرایط حاضر که تعداد کاندیدا‌ها خیلی بیشتر از تعداد قطب‌هاست.

*بله. در قدم اول به ‌دنبال بررسی صورت ‌بندی قطب ‌های انتخابات هستیم تا چهره‌ها. مقصودم این است که آیا ما در انتخابات آتی شاهد رقابتی سه قطبی – جریان اصلاح ‌طلبی، جریان اصولگرایی و یاران حلقه محمود احمدی ‌نژاد- خواهیم بود؟ آیا همه این قطب ‌ها امکان حضور در انتخابات را خواهند یافت؟

در ابتدا باید عرض کنم که دوستان اصولگرا کلکسیون ارائه کرده‌اند. شما بهتر از من در جریان هستید، چند چهره اصولگرا اعلام کرده‌اند که قصد کاندیداتوری دارند. از اصولگرایان حدود ۱۰ تا ۱۲ نفر کاندیدا هستند. البته این آمار متعلق به تاریخ فعلی است. احتمالا این آمار در روزهای آتی با حضور چهره ‌های دیگر این جریان بیشتر هم شود. اگر شما به این ‌ها قطب می‌گویید من به این افراد اسم جمع اطلاق کنم.

*اما تمامی این کاندیدا‌ها به یک قطب تعلق دارند. اختلاف سلایقی دارند، اما از قطب اصولگرایی برخاسته‌اند.

ابتدا دو جریان اصلی را مطرح می‌کنم. درحال حاضر‌‌ همان ‌طور که اشاره کردم از اصولگرایان یا با اسم اصولگرایان ۱۰ تا ۱۲ کاندیدا مطرح است. پس این قطب که به ‌طور قطع و حتمی حضور دارد، با تعداد کاندیدای بالا هم حضور دارد. اما قطب دیگر اصلی کشور اصلاح ‌طلبان هستند که از این جریان نیز چهره‌ شاخصی تا به این لحظه کسی اعلام کاندیداتوری نکرده ‌است. تا جایی ‌که من مطلع هستم، آقای دکتر عارف هستند که اعلام کرده‌اند که برای انتخابات ریاست ‌جمهوری سال ۹۲ وارد عرصه رقابت می‌شوند که باز به ‌طور دقیق هنوز مشخص نیست که آیا بر این تصمیم خود پابرجا هستند یا خیر. چهره اصلی این جریان نیز که آقای سید محمد خاتمی است تا این لحظه اعلام نکرده‌اند که برای انتخابات کاندیدا می‌شوند و یا تصمیمی در این خصوص ندارند که البته من فکر می‌کنم فضای فعلی نیز به شکلی نیست که ایشان بتوانند وارد عرصه رقابت شوند و من جو را به صورتی نمی‌بینم که ایشان بتوانند به ‌عنوان کاندیدا وارد عرصه رقابت برای ریاست-جمهوری دور یازدهم شوند. پس تا این لحظه چهره اصلی اصلاح ‌طلبان هنوز برنامه رسمی برای کاندیداتوری اعلام نکرده است. اما برسیم به قطب دولت که یک قطب نوظهور است. در دوره‌های قبلی انتخابات، هرگز به این شکل نبود که دولتی برای خود یک حکومت مستقل درست کرده ‌باشد. اما امروز می‌بینیم که این مسأله در دولت دکتر احمدی‌نژاد اتفاق افتاده و به نظر می‌رسد ایشان و جریان ایشان در دولت برای خود یک نامزد خاص دارد و به ‌دنبال این هستند که رئیس ‌جمهور بعدی یکی از افرادی باشد که در دولت فعلی نیز حضور داشته است. در این بین گه ‌گاه می‌شنویم که زمزمه‌هایی از اعلام آمادگی نیکزاد یا رحیم ‌مشایی برای انتخابات شنیده می‌شود.

*به نظر می‌رسد در این مقدمه‌ای که شما گفتید دو قطب اصلی اصولگرایان و دولت هستند. نقش قطب اصلاح ‌طلبی را کمرنگ نشان دادید.

از اصلاح ‌طلبان با توجه به شرایط موجود، کاندیدای  قابل بحثی مطرح نشده است. من فکر نمی‌کنم با شرایط فعلی، چهره قابل قبولی از اصلاح ‌طلبان وارد انتخابات شود، مگر اینکه جو و فضای موجود تا اندازه‌ای تغییر کند. فضا باید مقداری باز شود تا امکان مشارکت برای همه به وجود بیاید.

*یعنی حتی ممکن است انتخابات با دو قطب برگزار شود؟ بدون حضور اصلاح ‌طلبان؟

من بیشتر از این ‌که به احتمال این مسأله پاسخ دهم می‌خواهم به نتیجه و عواقب این مسأله توجه شود. بحثی که مقام ‌معظم ‌رهبری درخصوص نام سال مبنی بر حماسه سیاسی مطرح کردند، قابل توجه است. حماسه سیاسی نیاز به حضور همگانی دارد. باید جو به شکلی باشد که در برابر دشمنان حماسه به وجود بیاید. من تصور می‌کنم که ما هرچه فضای انتخابات را برای مشارکت حداکثری آماده کنیم، مملکت، کشور و نظام ‌مان را در مقابل فتنه‌های خارجی بیمه کرده‌ایم.

*کاندیداتوری شخص شما نیز از چندی پیش به ‌طور غیر رسمی اعلام شده ‌است. آیا حضور شما بستگی به حضور یا عدم حضور آقای خاتمی دارد؟

من آدمی مستقل هستم، فکر و نگاه خود را در کشور دارم و هر دو جریان اصولگرایی و اصلاح ‌طلب را قبول دارم و هر دوی این گروه‌ها را نقد هم می‌کنم. البته کاندیداتوری من هرگز به ‌طور رسمی مطرح نشده ‌است. دیگران این مسأله را مطرح می‌کنند، اما شخص من تا به امروز تصمیم جدی در این خصوص نگرفته‌ام که آن را با کسی در میان بگذارم. من مجددا تأکید می ‌کنم هنوز در ارتباط با کاندیداتوری و حضور در انتخابات ریاست ‌جمهوری به طور رسمی تصمیم نگرفته‌ام. طبیعی است که آقای خاتمی باتجربه ‌تر هستند و اصولا راحت‌تر می‌توانند در جامعه وحدت و هماهنگی ایجاد کنند. هرچند هنوز قرار نیست من کاندیدا بشوم و هیچ تصمیمی نگرفته‌ام.

* با این ‌حال در دی ‌ماه گذشته اخباری از تشکیل کمپین انتخاباتی شما با عنوان «کمپین انصاف» شنیده شد.

بله، اما هنوز تصمیم نهایی من اتخاذ نشده است. باید ببینیم شرایط چه ‌طور پیش می‌رود. البته انصاف اصلی است که باید در فضای فعلی سیاسی کشور از جانب جریان‌های مختلف بیشتر موجود توجه قرار گیرد. من در گفت‌و‌گویی که با سایت خبری این کمپین داشتم هم مطرح کردم که هنوز به نقطه یقین برای حضور در انتخابات نرسیده‌ام.

*اما شعار «انصاف» شعار انتخاباتی خوبی است!

انصاف، مفهوم بسیار غنی و خوبی است. به نظر من، همه دین انصاف است. چیزی را که برای خودت نمی‌پسندی برای دوستت، برای دشمنت، برای برادر مسلمانت هم نپسند. انصاف، یعنی هر چیزی که برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم‌‌ همان را بپسند. اشکال کشور امروز این است که جریان موجود در قدرت می‌گوید هرچه من می‌خواهم و من می‌پسندم و من دوست دارم‌‌ همان شود. نمی‌شود که مثلا من آدم‌های با خودم را بر سر پست‌ها بیاورم و آدم‌هایی که مطابق سلیقه من فکر نمی‌کنند را از دایره حذف کنم و به آن‌ها هیچ کار ندهم. نمی‌شود که در یک مملکت فرض کنید وقتی داریم پست می‌دهیم، به یک گروه و جناح و دسته‌ای پست بدهیم، ولی یک گروه و جناح دیگر را اصلا حذف کنیم و حقشان را نبینیم.

* برخی افراد با اشاره به شرایط امروز مطرح می‌کنند که رئیس ‌جمهور بعدی به احتمال زیاد از طیف دولت است. برخی دیگر البته چهره‌های اصولگرا را مطرح می‌کنند. بعضا در پاسخ به این سؤال می‌گویند با توجه به رفتارهای دولت، رئیس ‌جمهور بعدی کشور، اسفندیار رحیم مشایی است و یا بسیاری از چهره‌های سیاسی، علی ‌اکبر ولایتی را به ‌عنوان رئیس ‌جمهور بعدی ایران معرفی می‌کنند.

من از اساس بعید می‌دانم اسفندیار رحیم ‌مشایی تأیید صلاحیت شود. در نتیجه اگر شرایط به شکل امروز پیش برود به ‌طور حتم از جریان اصولگرایی و از بین این همه کاندیدایی که مطرح می‌کنند اصولگرا هستیم، بالاخره یک نفر رئیس ‌جمهور می‌شود. نمی‌توان روی چهره خاصی تمرکز کرد. باید تا اردیبهشت منتظر ماند و ببینیم که چه مسائلی پیش می‌آید.

*و با این تفاسیر، انتخابات دو مرحله‌ای است یا یک مرحله‌ای؟

ببنید اگر شرایط به شکل امروز پیش برود، با احتمال زیاد انتخابات با حضور تعدادی کاندیدای اصولگرا و نماینده‌ای از دولت که تأیید صلاحیت شود، برگزار می‌شود. از اساس این انتخابات از نظر من با این چیدمان کاندیدا، فاقد مقوله‌ای به نام رقابت است. بین دو جریان داخلی اصولگرا چه رقابتی می‌تواند مطرح باشد که ما به بررسی دو مرحله‌ای ‌بودن یا یک مرحله‌ای ‌بودن آن بپردازیم؟ رقابت درونی یک جریان، مفهوم چندان قابل توجهی ندارد. انتخابات به این شکل فاقد رقابت و شور خواهد بود. خلاصه اینکه با این چیدمان کاندیدا، دولت با کاندیداهای جریان اصولگرایی انتخابات برگزار کند و یکی بالاخره از این جمع در ‌‌نهایت رئیس ‌جمهور شود، هیچ حماسه‌ای به وجود نخواهد آورد. من به ‌طور قطع می‌گویم که با این شرایط آنچه مدنظر مقام معظم رهبری است که باید حماسه خلق شود، محقق نمی‌شود.

*شما خیلی با ناامیدی از حضور جدی جریان اصلاحات در انتخابات صحبت می‌کنید. هنوز لیست نامزدها مشخص نشده و رد صلاحیتی نیز صورت نگرفته است. هرچه هست پیش ‌بینی است.

من هرگز از تأیید صلاحیت چهره اصلی اصلاحات یعنی آقای خاتمی ناامید نبودم. از نظر من کاندیدا شدن و حضور آقای خاتمی تحت هر شرایطی از نبود ایشان بهتر است. حتی اگر ردصلاحیت شوند باز هم کاندیداتوری ایشان لازم است. نباید فضایی ایجاد شود که برخی بتوانند بگویند خاتمی قهر کرده است و وارد عرصه انتخابات نمی‌شود. کسی ‌که مایل است و نیاز است که بیاید، باید کاندیداتوری خود را به ‌طور رسمی اعلام کند. حتی اگر عده‌ای مجوز حضور و کاندیداتوری به وی ندهند، این افراد هستند که باید در خصوص کار خود و ممانعت ‌شان پاسخ دهند نه کسی که مجوز نگرفته است. نباید فضایی به وجود بیاید که بگویند آقای خاتمی قهر کرده است.

*رهبری هم در بیانات خود در آغاز سال ۹۲ تأکید کردند که عرصه انتخابات جای قهر و کین نیست.

صحبت‌های مقام معظم رهبری تماما به این سمت بود که حضور باید یک حضور حماسی باشد. ایجاد و آفرینش حماسه بدون حضور و ورود افراد حماسه ‌آفرین ممکن نیست. آدم‌هایی که مطرح نیستند، چگونه می‌توانند حماسه ‌ساز باشند؟! برای ایجاد یک حماسه باید به حضور حماسه ‌سازان مجوز داد. بدون این اقدامات حماسه ممکن نیست. از اساس اظهارات رهبری در ابتدای سال جاری پیام‌های زیادی داشت. در سال پیش‌رو از نظر سیاسی و اقتصادی با چالش‌های زیادی مواجه هستیم، گرچه این تهدید‌ها با یک نگاه علمی و کار‌شناسی و همت و عزم ملی می‌تواند به فرصت خوبی برای کشور تبدیل شود. اگر مسئولان سیاسی، قانونگذاری و قضایی این موضوعات را جدی بگیرند و در ایجاد هماهنگی و عزم ملی و کمک ‌کردن برای رسیدن به اهداف، با تمام وجود تلاش کنند، می‌توانیم تهدید را به یک فرصت بزرگ تبدیل کنیم. «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» بیشتر پیامی است برای مسئولان اجرایی و قانونگذار که باید بستر را طوری فراهم کنند تا سرمایه‌گذاران و کسانی ‌که به ‌دنبال تولید و اشتغال هستند، فرصت را برای خود مناسب بدانند و اگر از خارج تهدید می‌شوند در داخل امنیت لازم را برای انجام امور داشته باشند. در عرصه سیاست هم باید فضایی توأم با مشارکت همگانی و تحمل سلایق مختلف هستیم. حماسه سیاسی بدون تحمل سلایق دیگر ممکن نیست. انتخابات سال ۹۲ به ‌دلیل شرایط داخلی و همچنین بین‌المللی کشور اهمیت بالایی دارد و به همین دلیل برای برگزاری انتخاباتی سالم باید همه دست به دست هم بدهیم تا بتوانیم شرایط را برای حضور جدی همه سلیقه‌های سیاسی فراهم کنیم.

*آقای پزشکیان، شما و بسیاری از چهره‌های سیاسی امروز کشور پیش ‌بینی‌هایی درخصوص انتخابات پیش رو دارید. بعضا نتایج نظرسنجی‌هایی که از طریق برخی رسانه‌ها یا اقدامات پژوهشی صورت گرفته نیز منتشر می‌شود. در یک نگاه دقیق‌تر چرا در ادوار اخیر انتخابات، نتیجه نظرسنجی‌ها و پیش ‌بینی‌ها با نتایج انتخابات تفاوت معناداری داشته ‌اند؟

دو مسأله باید مورد توجه قرار گیرد. تصور من بر این است که در گام نخست، روند تحقیقات علوم انسانی در کشور ما مشکل دارد. دوم اینکه شفافیت انتخابات ما در حد مطلوب نیست. انتخابات باید شفاف باشد تا بگو مگو در آن به وجود نیاید. این عدم شفافیت‌ها متأسفانه باعث می‌شود مقداری شائبه در برخی از اذهان به وجود بیاید و بعضا تفاوت‌های نظرسنجی و پیش ‌بینی‌ها را با نتایج می‌بینیم. در این دست از جریانات اگر مثل خیلی از کشورهای دیگر جعبه‌هایی که رأی در آن ریخته می‌شود، شیشه‌ای باشد و از تمامی صحنه‌های رأی-گیری و رأی ‌شماری فیلم ‌برداری شود و در جلوی چشم مردم نیز شمارش آرا صورت بگیرد، دیگر هیچ شائبه‌ای به وجود نمی‌آید که اتفاقی در جریان شمارش آراء افتاده است. اما زمانی ‌که ما روند را به شکل دیگری مدیریت می‌کنیم، شائبه‌های دیگری مطرح می‌شود. در نتیجه هم در این روند باید شفاف ‌سازی مناسبی صورت بگیرد و هم باید در مورد اول یعنی انجام کارهای پژوهشی بیش از پیش با اسلوب علمی حرکت کرد تا بتوان به نتیجه مناسبی رسید. در هر دو قسمت امروز اما و اگرهایی وجود دارد. می‌توانیم با بی‌خیالی بگوییم که نه! هیچ اما و اگری نیست، اما انکار ما این شائبه را در جامعه از بین نمی‌برد. شائبه را باید از بین برد نه این ‌که انکار کرد. حضرت علی (ع) در توصیه‌های خود به مالک اشتر می‌فرماید اگر رعیت شک کرد که اشکالی در کاری داری، صحرا کن همه ‌چیز را، تا مردم به درستی همه ‌چیز را ببینند و پنهان نکن هیچ ‌چیز را. شفاف ‌سازی و حرکت بر این محور باعث می‌شود دهان کسانی که در خارج از کشور نشسته‌اند، بسته می‌شود و هم شائبه‌هایی که در برخی از اذهان در داخل ایجاد می‌شود را می‌توان از بین برد. از بین ‌بردن این شائبه‌ها کار سختی نیست و هزینه ندارد و به راحتی می‌توان آن را انجام داد، اما زمانی ‌که شفاف ‌سازی نمی‌کنیم، حتی اگر شفاف نیز کار کرده ‌باشیم، شائبه‌ها باقی می‌ماند و این شائبه‌ها با نصیحت و حرف از بین نمی‌رود.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا